جنبه‏ هاى معنوى و آرمانى مسجد از منظر قرآن کریم
۱۳۹۱/۱۱/۲۱

مسجد از دو بعد معمارى و ویژگیهاى بنایى و معنوى (پرداختن به جمال‏شناسى معنوى) قابل التفات و مورد بحث است. در فرهنگ دینى و قرآنى نام مسجد یادآور بندگى و کرنش در پیشگاه خداوندمتعال است.

بسمه تعالی

 جنبه‏هاى معنوى و آرمانى مسجد از منظر قرآن کریم

مهدى سلطانى‏رنانى

مقدمه

از جمله طرق و راه‏هاى شناسایى و شناساندن هر موضوع یا مکانى، ذکر اوصاف، ویژگى‏ها و شاخصه‏هاى آنهاست. اوصاف و ویژگى‏هاى یک شى‏ء یا مکان به دو دسته اصلى تقسیم مى‏شود: 1 . اوصاف ثبوتى. 2 . اوصاف سلبى. براى معرفى یک مکان یا موضوع، گاه اوصاف ثبوتى آن را فقط ذکر مى‏نمایند و زمانى تنها اوصاف سلبى‏اش را؛ ولى طریق اکمل و احسن آن است که هر دو دسته صفات مورد بررسى قرار گیرد و به هر دوى آن‏ها توجّه جدّى شود. افزون بر آن هر یک از اوصاف ثبوتى و سلبى اشیا و مکان‏ها را نیز مى‏توان به دو دسته تقسیم نمود: الف. اوصاف نظرى یا تئوریک. ب. اوصاف عملى یا عینى. یکى از موضوعات مهمى که مى‏توان آن را از این طریق مورد بحث و بررسى قرار داد، مسجد است که خانه خداوند، جایگاه پیام‏آوران بزرگ الهى و منزلگه تقواپیشگان است. مسجد را مى‏توان از دو بعد مطالعه نمود: 1 . از بعد بنا و ساختمان و ویژگى‏هاى معمارى. 2 . از بعد معنوى و زیبایى شناسى معنوى. براى توصیف و شناخت مسجد این مأمن الهى، برترین راه آن است که به کلام صاحب آن یعنى به قرآن کریم گوش جان فرا دهیم و اوصاف و کمالات نظرى و عملى آن را از زبان خداوند بشنویم. در این نوشتار جنبه‏هاى جمال شناسى معنوى مساجد، مشخصات ثبوتى و آرمانى یک مسجد نمونه و مورد رضاى خداوند، و خصوصیات سلبى آن به عنوان آفات و مضرات از دیدگاه قرآن مورد بررسى قرار گرفته است. اوصاف و ویژگى‏هاى مسجد در قاموس فرهنگ دینى و قرآنى، هماره نام «مسجد» یاد آور بندگى و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است. مسجد به معناى جایگاه سجده و سجده، اوج عبادت و بندگى انسان براى خداست. بدینسان حقیقت معنوى و جمال خداپسندانه مسجد به عنوان خانه بزرگ الهى، همین است. بر اساس آموزه‏هاى وحیانى، مسجد متعلّق به ذات پاکى است که سرچشمه تمام بزرگى‏هاست. «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلّه فَلا تَدْعُوا مَعَ اللّهِ اَحَداً». پروردگارى که خود مسجد را بزرگ داشته، به پاسدارى از جمال و کمال معنوى و بزرگداشت آن نیز فرمان داده و این مکان را مرکز پرستش خالصانه و توحید ناب قرار داده است. بدین سبب است که مسجد را پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک معرفى نموده است: «سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَقْصى». بُعد زیباشناسى معنوى مسجد، همان انوار تابناک و بى‏آلایش پرستش معبود ازلى است که براى عرش‏نشینان پرتوافکنى مى‏کند، آن سان که ستارگان آسمان براى ما خاک‏نشینان پرتو افشانى مى‏کنند. نقش اساسى مسجد در رشد و ارتقاء آرمان‏هاى مورد نظر اسلام نیز از این دریچه پر نور سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا مسجد است که فراهم کردن زمینه عبادت پر حضور و خاشعانه براى آدمیان را بر عهده دارد تا آن‏ها در این مکان مقدس، با پرداختن به نماز، ذکر و دعا، زنگارِ غفلت از دل و جان بشویند و با خداوند متعال اُنس بگیرند. بدین جهت است که ساختن، تعمیر کردن و آبادان نگاه داشتن آن جایگاهِ پر فروغ، افزون بر آن که نشان ایمان محسوب مى‏گردد، تنها در قلمرو صلاحیت مؤمنان خداجوى قرار گرفته است تا ایشان با الهام از جوهر ایمان که خمیر مایه جان‏هاى پاکشان گشته، این بناى مقدس را از بنیه، بر پایه استوار تقوا و خشنودى خداوند که مهم‏ترین جنبه جمال معنوى، ثبوتى و آرمانى مساجد است پى ریزى کنند و در نتیجه، دستان ناپاکى که با گفتار و کردار بر کفر، شرک و آلودگى خویش گواهى مى‏دهند از عمارت آن کوتاه بماند. حضور مؤمنان خداجوى در مسجد، حضورى عاشقانه و برخواسته از محبّت سرشار آنان نسبت به مسجد است، که از یک عشق فطرى و نیاز طبیعى سرچشمه مى‏گیرد؛ همچون رفت و آمد پرندگان به آشیانه و پناهگاه خویش؛ آنان به فرمان «یا بَنى آدمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» خود را به زینت اخلاص و فرمانبردارى از حق که اساس کمالات علمى و عملى و صفات ثبوتى ـ آرمانى یک انسان شایسته در مسجدى نمونه است، مى‏آرایند و براى سر دادن زمزمه عاشقانه با محبوب، نداى «وَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین» را با جان شنیده و با تمام وجود پاسخ مى‏گویند. در نگاه آن بزرگواران راستین، این محبّت از عشق ورزیدن به دیگر مقدسات دینى جدایى ناپذیر است؛ زیرا عشق به مسجد و حضور در آن حلقه‏اى از یک زنجیر است که از چند عشق ناگسستنى و به هم پیوسته ترکیب یافته است، یعنى عشق به آفریدگار جهان، عشق به کتاب آسمانى، عشق به پیام آور بزرگ او حضرت محمد«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله»، عشق به خاندان پاکش و عشق به مسجد! آرى آنان مى‏یابند که «مَنْ اَحَبَّ اللّهَ فَلْیُحِبُنى وَ مَنْ اَحَبَّنى فَلْیُحِبُّ الْمَساجِدَ ...». بدین منظور است که قرآن مجید آنان که دین‏باوران و حق‏جویان را از ذکر و یاد خدا در مسجد باز مى‏دارند و یا به هر گونه در راستاى آن گام برمى‏دارند را از ستم پیشه‏ترین انسان‏ها معرفى نموده است:« وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فى خَرابِها ...» آنگاه کیفر این افراد را خِذلان و خوارى دنیا و عذاب عظیم الهى در سراى جاودانه دانسته است. پس بر ماست که در زمره پاسداران حقیقى مساجد بوده و با حضور همیشگى درآنها و به پاى داشتن فریضه نماز در صفوفى منظّم، هم پیوستگى و همبستگى خویش را در برابر همه جهانیان به نمایش گذاریم و از این راه امیدهاى واهى دشمنان پیدا و پنهان جامعه اسلامى را به یأس و ناامیدى مبدل سازیم و هم به قدر توان خویش در راستاى آبادانى و رونق ظاهرى و باطنى، مادى و معنوى این مکان مقدس مجدّانه تلاش نماییم تا تمام جمالات و کمالات معنوى و ثبوتى‏اش آشکار گشته و در سایه‏سار آن به سربلندى در این جهان و نیل به سعادت ابدى و فیوضات عظیم الهى در جهان آخرت دست یابیم. ان‏شاءاللّه‏. اوصاف ثبوتى و آرمانى مسجد ویژگى‏هاى ثبوتى یک مسجد نمونه از دیدگاه قرآن، گویاى والاترین معنویت حاکم (جمال عظیم معنوى) بر این مکان مقدس مى‏باشد. به عبارت دیگر خصوصیات ثبوتى مساجد، همان ابعاد جمال شناسى معنوى آنهاست که به عنوان اساسى‏ترین بنیه‏هاى این خانه الهى محسوب مى‏گردند و همان طور که ذکر گردید شامل دو دسته کمالات علمى ـ نظرى و عملى مى‏گردد. 1 . کمالات علمى ـ نظرى مسجد از دیدگاه قرآن، کمالات علمى ـ نظرى مسجد به شرح ذیل است: الف: ایمان به خدا و روز قیامت مساجد خدا را فقط کسانى آباد مى‏کنند که به مبدأ و معاد ایمان دارند؛ قرآن کریم مى‏فرماید: «اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاخِرِ وَ اَقامَ الصَّلوة وَ اتَى الزَّکاة وَ لَمْ یَخْشَ اِلاَّ اللّه ...»؛ مساجد الهى را فقط کسى آباد مى‏کند که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نماز را به پا دارد و زکات را بپردازد و از چیزى جر خدا نترسد. براساس این آیه همه انسانهایى که با مساجد ارتباط دارند باید به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند؛ زیرا منظور از آباد ساختن مساجد در منظر قرآن، صرفا آبادى ساختمان نیست، بلکه به معناى اجتماع و شرکت در مسجد نیز مى‏باشد. بنابراین مشرکان نه حق حضور در مساجد را دارند، نه حق تعمیر و بناى ساختمان آن را. پس عمران و آبادى مسجد به هر شکلى که باشد، باید به دست مسلمانان مؤمن انجام گیرد. البته متولیان و پاسداران مساجد باید از بین پاک‏ترین و بهترین افراد انتخاب شوند و دست‏هاى ناپاک را باید از تمام امور این مراکز مقدس کوتاه کرد. به تعبیر دیگر آبادانى مساجد فقط روى هم گذاشتن سنگ و آجر نیست که این کار را طاغوتیان نیز انجام مى‏دهند، بلکه ساختنِ با اخلاص، رونق دادن آن با حضور و اجتماع نمازگزاران، زکات دادن و آن را محراب مبارزه با شیطانِ نفس و دشمنان خدا، قرار دادن مراد است. عرفا نیز گفته‏اند: «مساجد = محل‏هاى سجده، اعضاى بنده است که به وقت سجود بر زمین نهاده، عمارتش آن که، آن را به ادب شرع دارند و به زیور حُرمت بیارایند و هرگز پیش مخلوق از بهر دنیا بر زمین ننهند و جز خداى عز و جل را استحقاق به خود ندانند». بنابراین از آنجا که از دیدگاه قرآن و روایات، عمران و آبادى معنوى مساجد از عمران و آبادى ظاهرى آن مهم‏تر است، باید مسجد کانون هر گونه حرکت و جنبش سازنده اسلامى، در زمینه آگاه و بیدار ساختن مردم، پاکسازى محیط و آماده ساختن مسلمانان براى دفاع از میراث اسلام باشد. پرسشى که در این رابطه مطرح مى‏شود، آن است که خداوند به دو شرط (توحید و معاد) براى عمران مساجد اشاره کرده که از اصول دین مقدس اسلام است! پس چرا قرآن به اصل سوم اعتقادى یعنى به ایمان به نبوت اشاره نکرده است؟ صاحب تفسیر نفیس کبیر، سه پاسخ براى این سؤال ذکر نموده است: 1 . مشرکان مدعى بودند که حضرت رسول«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» مسأله پیامبرى را براى دستیابى به مقام و ریاست مطرح کرده است. در این جا قرآن به نبوت اشاره ننموده تا با این عمل بیان کند که هدف اصلى رسالت، این دو اصل است نه آن چه مشرکان مى‏پنداشتند. 2 . در دنباله آیه به اقامه نماز اشاره شده است. در نماز، اذان، اقامه و تشهد داریم که بیانگر نبوت است. 3 . صلاة در قرآن با «ال» عهد ذکرى بیان شده است. یعنى مقصود نماز شناخته شده میان مسلمانان است که پیامبر آن را تعلیم داده است که مؤید نبوت پیامبر گرامى اسلام«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» به شمار مى‏رود. ب: بنیانگذارى براساس تقوا اساس مسجد از ابتدا، باید بر پایه تقوا و رضوان الهى گذاشته شود. قرآن کریم در این باره مى‏فرماید: «لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِن اَوَّلِ یَوْمٍ اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ). معمولاً در قرآن کریم هر جا سخن از مسجد به میان آمده، جنبه‏هاى عبادى آن جلوه بیشترى دارد و در بین صفات عبادى، تقواى الهى، اصلى‏ترین پایه و مهم‏ترین نیرو در رشد و تقویت آن شمرده شده است، زیرا مسجد به مثابه این که جایگاه عبادت و یاد خداوند جل و علا شناخته شده است و ذکر خداوند بدون تقوى و توسعه آن در درون، معناى حقیقى نداشته، بلکه عبودیت آدمى را کمرنگ یا زایل مى‏نماید، باید تقواى مورد رضاى الهى در آن حاکمیت داشته باشد. قابل ذکر است که مکاتب اخلاقى از یک نظر به دو دسته کلى تقسیم مى‏گردند: 1 . مکاتب اخلاقى که به عمل توجّه دارند. 2 . مکاتبى که علاوه بر عمل، به نیت و انگیزه نیز توجّه دارند. مکاتب نوع اول، تنها معیار نیکویى و روایى کردارها را حُسن فعلى مى‏دانند؛ برابر پندار آنها تنها کارى با ارزش‏تر است که ثمره و نتیجه خوبى بر آن مترتّب باشد ولى مکاتب الهى علاوه بر حُسن عمل و نیکویى کردار، توجّه کاملى به انگیزه فاعل دارند. به نظر آنها جمال و کمال افعال فقط وابسته به زیبایى و نیکویى کردارها نیست، بلکه علاوه بر آن باید در نظر داشت که فاعل با چه انگیزه‏اى به آن کار مبادرت مى‏ورزد. کردار معنوى و آرمانى، آن کردارى است که هم واجد حسن فعلى بوده و هم از حسن فاعلى برخوردار باشد. در مورد مصداق آیه شریفه فوق که اصول کلى مسجد آرمانى را ترسیم نمود، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. عده‏اى آن را مسجد قبا و برخى آن را مسجدالنبى دانسته‏اند. برخى نیز گفته‏اند که مراد، هر مسجدى است که حاوى این ویژگى بوده و بنیان آن براى اسلام و رضاى خدا شناخته شود! اگر مراد قرآن، تفسیر سوم باشد که شیخ طبرسى آن را در مجمع‏البیان ذکر نموده است، ارتباطش با بحث، بسیار واضح و روشن خواهد بود، اما اگر دو تفسیر پیشین مدنظر قرآن باشد، معناى آن این است که قرآن کریم مى‏خواهد نمونه و مصداق واقعى را به عنوان الگو براى ما معرفى نماید. در واقع حکم منحصر به این دو مصداق نخواهد بود، بلکه هر مسجدى اگر خصوصیات این دو نمونه و الگو را داشته باشد، حکم درباره آنها نیز جریان خواهد داشت. قرآن کریم براى تبیین فضیلت یک مسجد آرمانى بر مساجد دیگر، تمثیل بسیار زیبایى را نیز بیان نموده، مى‏فرماید: «اَفَمَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ اَمْ مَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فى نارِ جَهَنَّم وَ اللّهُ لایَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمین». در این آیه «بنیان» مصدرى است که اسم مفعول آن در اینجا مراد مى‏باشد و به معناى بنا و ساختمان است. «شفا» به معناى لبه چیزى و «جرف» به مفهوم حاشیه نهر یا چاه است که آب زیر آن را خالى کرده باشد. «هار» نیز به معناى شخص یا ساختمانى است که در حال سقوط است. استفهام انکارى آیه نیز در صدد بیان نکته‏اى جالب است: کسى که بنیان و اساس کار خود را بر تقوا و خشنودى الهى پایه‏گذارى کند، بهتر است از کسى که اساس کار خویش را بر جایى پایه‏گذارى نماید که سیل زیر آن را شسته و هر لحظه احتمال فرو ریختن آن است. به بیان فخر رازى، قرآن در این آیه، حق و باطل را مورد مقایسه قرار داده، مى‏فرماید: کسى که بنیان دینش را بر ستون محکمى که حق است، یعنى تقوى و رضوان الهى، گذاشته بر کسى که بر سست‏ترین پایه‏ها یعنى باطل گذاشته است، برترى دارد! همچنین صاحب نور الثقلین به نقل از امالى شیخ الطائفه، اَفَمَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تقوى را به کار دوستداران اهل بیت«علیهم‏السلام» و اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ را به کار دشمنان اهل‏بیت «علیهم‏السلام» تفسیر نموده است. بدینسان یکى از اوصاف ثبوتى و ویژگى‏هاى معنوى ـ آرمانى مساجد آن است که بر اساس تقوى و رضایت الهى ساخته شده باشد و انگیزه‏هاى غیر الهى در آن دخالت نداشته باشد. ج: طهارت‏ورزى حاضران قرآن کریم در معرفى اوصاف آرمانى مسجد، طهارت اهل آن را نیز از جمله ضروریات فردى و اجتماعى دانسته، چنین مى‏فرماید: « لاتَقُمْ فیهِ اَبَداً لَّمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ اَوَّلِ یَوْمٍ اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ اَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُطَهَّرین». «طهارت» رفع پلیدى‏ها و زشتى‏هاست و پلیدى‏ها به دو دسته برونى و درونى تقسیم مى‏گردد؛ اکنون سؤال این است که مراد قران کدام دسته است؟ زمخشرى آراى مختلف مفسران درباره تفسیر طهارت را چنین ذکر کرده است: 1 . انصار بعد از تخلّى براى پاکیزگى، از احجار سه گانه و سپس آب استفاده مى‏کردند لذا این آیه وصف حال آنان است. 2 . در شب با حالت جنابت نمى‏خوابیدند. 3 . بعد از بول، از آب براى طهارت استفاده مى‏کنند. 4 . مراد، طهارت از تمام نجاسات ظاهرى است. 5 . مراد، طهارت از همه گناهان به وسیله توبه است. 6 . تطهیر، به معناى حالت پرهیز و اجتناب از گناهان است. فخر رازى نیز در تفسیر آیه فوق، سه نظریه را بیان مى‏دارد: 1 . تطهیر از گناهان و معاصى. 2 . طهارت به وسیله آب بعد از استعمال سنگ 3. طهارت با معناى عامى که شامل هر دو قول قبلى مى‏شود. به نظر مى‏رسد حق با مفسرانى است که طهارت را به معناى عام گرفته‏اند که شامل طهارت از همه پلیدى‏هاى برونى و درونى مى‏شود. نکته مهمى که این آیه به ما مى‏آموزد، این است که از نظر اسلام نه تنها در صحنه عمل، طاهر بودن عملى با ارزش و کردارى پسندیده است، بلکه حتى در عرصه نظر و اندیشه نیز، مسجد دوستداران طهارت را بر سایر مساجد ترجیح مى‏دهد و این مطلب نهایت التفات دین مقدس اسلام را به عرصه‏هاى نظرى نشان مى‏دهد. همچنین، هشدارى بلیغ براى تمام روشنفکران مسلمان است که از غوطه‏ور شدن در منجلاب مکاتب عملگرا بپرهیزند، زیرا آن مکتب‏ها بر این باورند که انسان فقط باید به جنبه‏هاى عملى توجّه کند و براى زمینه‏هاى نظرى رفتار، ارزشى قایل نیستند. 2 . کمالات عملى مسجد کمالات عملى مساجد را مى‏توان حول چند محور ذیل ارایه نمود: الف: انجام عبادت خالصانه در قرآن کریم مسجد به عنوان معبد و پرستشگاه مسلمانان مطرح است؛ از این سخن استفاده مى‏شود که مسجد، جایگاه عبادت و پرستش خالصانه حق تعالى است، زیرا خداوند در ابتدا به انسان فرمان مى‏دهد که در مسجد حضور یابد، آن گاه از او مى‏خواهد که دعا و عبادت خویش را با اخلاص کامل انجام دهد: « وَ اَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینِ...». شیخ طبرسى پنج نظر در باره این آیه بدین شرح ذکر نموده است: 1 . در نماز به طور مستقیم به قبله هر مسجد باید توجّه شود. 2 . در نماز باید به کعبه توجّه نمود و مراد از مسجد، اوقات سجود است. 3 . موقع نماز به هر مسجدى رسیدیم، باید نماز را خواند. 4 . در وقت نماز، براى اقامه جماعت باید به مسجد رفت. 5 . باید در طاعات، فقط خدا را در نظر گرفت و بت‏ها را شریک او قرار نداد. صاحب نورالثقلین اقامه وجه در آیه فوق را به نقل از عیاشى، به ائمه هدى«علیهم‏السلام» تفسیر نموده است. علامه بزرگوار و عارف باللّه‏ طباطبایى رضوان الله تعالى علیه، در تفسیر این آیه به نکته‏اى ظریف اشاره مى‏نماید: «وجه هر چیز، آن قسمتى است که با آن با چیزهاى دیگر روبرو مى‏شود؛ اقامه وجه در هنگام عبادات این است که خود را به گونه‏اى سازد و آن چنان حواس خود را تمرکز دهد که بتواند آن امر را به طور کامل و شایسته و بدون هیچ نقصى، امتثال کند. پس اقامه وجه در هنگام عبادت، به این است که انسان در زمان ادا و انجام آن، دلش چنان مشغول خدا باشد که از هر چیز جز او منقطع گردد». به نظر مى‏رسد سخن علامه از دقت بیشترى برخوردار است؛ زیرا اقامه وجه با این مفهوم، تمام مکان‏ها در عبادت را شامل مى‏شود و مساجد که خانه‏هاى خدا در زمین محسوب مى‏گردند به این معنا سزاوارترند. به علاوه اصل عبادت خالصانه نیز به همین مضمون و معناست، زیرا ما موظفیم هر جزئى را که از جنس اخلاص نیست، در عبادات کنار نهاده و اصل یا ناب آن را که رضاى خداوند و خشنودى اوست، در نظر گرفته و به کار بندیم. ب: تسبیح، ذکر و یاد خدا قرآن کریم، صریحا مسجد را جایگاه ذکر و یاد خداوند متعال معرفى نموده، مى‏فرماید: « اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ اَنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ اَلَّذینَ اُخْرِجُوا منْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ اِلاّ اَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَ لَو لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعٌ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدٌ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیراً...». در ارتباط با این آیات چند نکته در خور توجّه است: 1 . بر پایه سخن مفسران، این آیات اولین فرمانى است که در زمینه تشریع جهاد نازل گشته و اولین پیام آسمانى است که به مسلمانان اجازه مى‏دهد در برابر تجاوز و آزارهاى مشرکان قریش و هر متجاوز دیگرى به دفاع از خویش برخیزند. 2 . در فرمانى که از سوى سخنورى حکیم صادر مى‏شود، چنان چه بنا باشد علت و راز صدور آن نیز تبیین مى‏گردد و مهم‏ترین انگیزه‏اى که در صدور آن نقش داشته، مطرح خواهد شد. خداوند متعال در آیات یاد شده، در بیان رمز و راز تشریع جهاد مى‏فرماید: اگر در ادیان الهى جهاد و مبارزه تشریع نمى‏شد و مؤمنان چیره و دشمنان دین مغلوب نمى‏شدند، در آن صورت معابد و پرستشگاه‏ها به ویرانى مى‏گرایید. 3 . آرمان اساسى آنان که براى برپایى حکومت الهى تلاش و جهاد مى‏کنند، آن است که مظاهر پرستش خداوند یعنى ذکر، یاد و تسبیح خدا در زمین یعنى مساجد، بر پا شود و خداوند در تبیین یکى از اوصاف مسجد در این آیه مى‏فرماید: در این مکان به فراوانى خداوند یاد مى‏شود. این امر صریحا مشخص مى‏نماید که نقش اولیه و بنیادین مسجد در اسلام آن است که جایگاه ذکر و یاد حق تعالى باشد و مؤمنان در آن جا با نامهاى نیکوى خداوند، وى را بخوانند و در این جایگاه مقدس است که بشر بر اساس فطرت خود، توحید و یگانگى خداوند را درک مى‏کند و با یاد او خود را از امواج دغدغه‏ها و اضطراب‏ها دور مى‏نماید و به ساحل آرامش و اطمینان مى‏رساند. ج: پرداخت زکات قرآن کریم در آیه «اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاخِرِ وَ اَقامَ الصَّلوة وَ اَتَى الزَّکاة» از برپایى نماز و پرداخت زکات به صورت توأمان سخن مى‏گوید و تعبیر پر نغز اَقامَ الَّصلاة را و نه اِقرَا الصَّلاة را به کار مى‏برد. شاید معنایش این باشد که ذکر فقط زبانى نیست؛ بلکه باید نمازگزار با همه وجود در حال نماز باشد تا این نماز منشأ آثار مثبت و برکات بسیار در اعمال او شود که یکى از این آثار پر خیر پرداختن زکات است. د: تعلیم و تعلّم در مسجد پژوهش‏هاى تاریخى پیرامون جایگاه مسجد در میان مسلمانان نشان مى‏دهد که مسجد در تاریخ اسلام و به ویژه در زمان پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» و ائمه طاهرین«علیهم‏السلام»، مهم‏ترین مرکز آموزش و تعلیم و تعلّم بوده است. پس از آن در برهه‏اى از زمان، مراکز آموزشى ویژه‏اى در کنار مسجد به وجود آمد که به تعلیم و تعلم افراد مى‏پرداختند. با استناد به سخنان و سیره عملى پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» و اهل‏بیت«علیهم‏السلام» که مسجد کانون آموزش و مرکز فعالیت‏هاى تعلیمى و تربیتى بوده است، این عمل اگر خالصانه باشد، مظهر تسبیح خداوند است. از نمودهاى تعلیم و تعلّم در مسجد، برگزارى جلسه‏هاى پرسش و پاسخ دینى و علمى در این مکان مقدس است بدان جهت که در طول دوران اسلام، جلساتى بدین ترتیب که مسلمان بتوانند پرسش‏هاى خود را با پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» و ائمه «علیهماالسلام» در میان بگذارند، در مسجد برگزار مى‏شد. صاحب تفسیر روض الجنان بر اساس حدیثى از پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» نقل مى‏کند که: تعلیم و تعلیم نیز تسبیح خداوند است. این امر بیانگر ارزش سترگى است که اسلام به تعلیم و تعلم داده است. ه: زیباگرایى مسجدیان براساس آیات قرآن در تفسیر نور الثقلین و صافى، احادیث متعددى در ذیل آیه «یا بَنى آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» ذکر شده است و مصادیق متعددى براى برداشتتن زینت ذکر گردیده است؛ پوشیدن لباس زیبا در نماز عیدین، نماز جمعه و هر نماز به صورت مطلق اعم از واجب و مستحب، همچنین برداشتتن زینت به ائمه«علیهم‏السلام»نیز تفسیر شده است. در هر دو تفسیر ذکر شده است که امام حسن«علیه‏السلام» وقتى مى‏خواستند اقامه نماز کنند، زیباترین لباسشان را مى‏پوشیدند و مى‏فرمودند: خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد. من خودم را براى پروردگارم زینت مى‏دهم و چون خدا زیبایى را دوست دارد، من هم دوست دارم زیباترین لباس را بپوشم. بنابراین پوشیدن لباسهاى نظیف و زیبا در صورتى که شکل تفاخر به خود نگیرد و از حد اعتدال خارج نشود به هنگام نماز، به ویژه در مساجد امرى ستوده است و از اهمیت والایى برخوردار مى‏باشد، زیرا اثر روانى مثبتى بر نمازگزاران مى‏گذارد و مراعات نکردن این نکته ظریف قرآنى از جانب برخى نمازگزاران در مساجد، سبب دور شدن عده‏اى از این مکان مقدس مى‏شود. و: حضور قلب خرید و فروش یکى از ضرورى‏ترین نیازهاى اجتماعى است. از آن جا که هرانسانى نمى‏تواند همه نیازهایش را بر آورده کند، یقینا نیاز به کار انسان‏هاى دیگر دارد. به این دلیل نیاز به داد و ستد کالاها پیش مى‏آید و به علت جاذبه‏هاى مادى فراوان این عمل، فعالان بازارى و شاغلان حرفه‏اى این امور، بیشتر از دیگران در معرض خطر غفلت از یاد حق هستند. تأکید قرآن کریم بر این نکته آن است که خرید و فروش، نمازگزارانى که به جنبه‏هاى معنوى و آرمانى مسجد توجّه دارند را از یاد خدا غافل نمى‏کند. این نکته که مسجد جایگاه حضور مؤمنان جهت ذکر و تسبیح خداوند است و خرید و فروش آنها را از این عمل پسندیده غافل نمى‏سازد، در دو آیه متوالى قرآن کریم ذکر شده است: « فى بُیُوتٍ اَذِنَ اللّهُ اَنْ تُرْفَع وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الاصالِ رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارَةُ وَ لابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِاللّه». علامه بزرگوار سید محمد حسین طباطبایى در رابطه با تفسیر آیه فوق بیان زیبایى دارد: 1 . مقصود از رفع بالا بردن قدر و منزلت مسجد، در این آیه است. 2 . راز تعظیم مسجد، صفتى است که پس از کلمه مسجد ذکر گردیده و آن بردن نام خداوند در مسجد است. 3 . رسالت اولیه و اساسى مسجد در اسلام کانون عبادت، ذکر و تسبیح خداوند متعال بودن آن است و مؤمنینى که به این نکته توجّه دارند هیچ گاه اسباب مادى مانند خرید و فروش و تجارت آنها را از این وظیفه و رسالت مهم غافل نمى‏کند. اوصاف سلبى مساجد صفات سلبى یک مسجد ایده‏آل الهى و مورد نظر قرآنى نیز همچون صفات ثبوتى آن به دو بخش تقسیم مى‏شود: 1 . صفات سلبى نظرى و علمى تنها صفت سلبى نظرى مسجد این است که عامران مساجد نباید کافر یا مشرک باشند؛ زیرا: اولاً: در همه دوران تاریخ ادیان، به ویژه دین مبین اسلام، مسجد خانه رفیع خداوند بوده و هست. ثانیا: مسجد محل عبادت است، لذا بزرگداشت آن واجب است و کافران نباید در ساخت و برنامه‏ریزى آن چه از لحاظ مادى، چه معنوى دخالت داشته باشند. ثالثا: مشرک به حکم آیه شریفه«اِنَّمَا الْمُشْرِکون نَجَسٌ» نجس است و مسجد باید از هر گونه نجاست و پلیدى پاکیزه نگه داشته شود. رابعا: کافر و مشرک از نجاسات پرهیز نمى‏کند، لذا خود سبب تلویث مسجد و به ناچار منجر به بطلان عبادت مسلمانان مى‏شوند. خامسا: تعمیر مسجد به وسیله کفار، منّتى بر مسلمانان است، در صورتى که مسلمانان نباید رهین منّت کافران باشند. 2 . صفات سلبى عملى اوصاف سلبى عملى مسجد را باید با توجّه به آیه شریفه ذیل فهمید: « وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ اِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ...». خداوند متعال در این آیه شریفه، چهار صفت سلبى براى مساجد ذکر نموده است و بسیارى از مفسران نیز بر اساس آن، این صفات را برشمرده‏اند: - مسجد نباید مایه اضرار و آسیب دیدن امت اسلامى باشد. - مسجد نباید پایگاه کفر باشد. - مسجد نباید مایه تفرقه مسلمانان و کمینگاه علیه خدا و رسول او باشد. - مسجد نباید جایگاه منافق و منافقان باشد. براساس مطالب پیشگفته، مسجد نمونه که تمام صفات ثبوتى و آرمانى را دارا و از صفات سلبى دور است، باید خانه توسعه و ترویج فرهنگ اسلام، منبع روشنایى و سراج منیر امت و شریعت اسلامى و جایگاه تبیین اصول ایمانى و فروع دینى باشد. همچنین باید مرکزى براى الفت و اُخوّت مسلمین قلمداد شود و از این طریق سنگرى محکم براى سد کردن توطئه‏هاى دشمنان دین باشد. آرى مسلمانان زیرک و اهل نیکو خصلت آن، نباید فریفته و مسحور سخنان مقدس مآبانه منافقان گردند؛ بلکه گفتار بانیان، متولیان، اعضاى سیاستگذار و اهل آن، با کردارشان باید همخوان و سازگار باشد، زیرا چنین افرادى مى‏توانند انسانهاى بیشترى را به مسجد جذب نموده، اسباب هدایت و رفعت مقام معنوى ایشان را فراهم کنند و زمینه‏اى ایجاد نمایند که اهل مسجد فقط از خدا بترسند تا مسجد براى همیشه به عنوان پایگاهى جهت اعتلاى حق و حقیقت به شمار آید و مصون از سردمداران باطل که با حفظ ظواهرش، آن را فقط کانونى براى نیل به مطامع نامشروع خود قرار مى‏دهند، باشد. نتیجه کلى آن که مسجدى صاحب تمام صفات تکاملى و آرمانى است که خود و اهلش از صفات سلبى دورى گزینند و شرایط لازم براى عزت و سربلندى اسلام عزیز را هماره فراهم آورند. چنین مسجدى فقط اختصاص به دوران پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» نداشته، بلکه در همه زمان‏ها و مکان‏ها امکان پذیر است. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد