مسجد نماد وحدت
۱۳۹۲/۰۳/۰۷
 بطور قطع و یقین می توان اذعان نمود که در میان معابد و مراکز عبادی ادیان الهی،مسجد تنها مکانی است که تمام عناصر و اجزاء آن  وحدت آفرین بوده و نمادی از یگانگی ، انسجام و وحدت در آن نمود یافته است. مسجد هم به لحاظ شکلی و ظاهری که در قالب اجزاء و عناصر مختلف شکل یافته است و هم از نظر محتوایی و ماهوی دارای کارکردهای افعالی و اعمالی است که غایت آنها ایجاد وحدت و یگانگی است.در این مقال سعی بر آن است که در ابتدا اجزاء وعناصر وحدت آفرین مسجد در قالب شکلی آن و سپس مؤلفه های ماهوی وکارکردهای آن در ایجاد وحدت مورد کنکاش قرار گیرد.

   در دین مبین اسلام محور و کانون تمامی فعالیتها به مسجد ختم می شود و هیچ فعالیت و فعلی را نمی توان پیدا کرد که در آمیختگی و ارتباط با دین باشد ، ولی به مسجد ختم نشده ،یا مرتبط با مسجد نباشد،این امر مهم نشان از جایگاه و اهمیت محوری است که مسجد دارد. مسجد اولین پدیده جغرافیایی است که به محض فتح سرزمینهای کفر توسط سپاه اسلام به عنوان نماد یگانگی،توحید و مبارزه با شرک و بت پرستی در سرزمینهای تصرف شده بنا شد. پیامبر اسلام(ص) نیز در هجرت  به مدینه اولین مکانی را که برای استقرار آیین اسلام بنا کرد مسجد قبا بود ؛ تا مردم در حول محور این مکان مقدس به کسب فضایل انسانی و آموزه های دینی بپردازند.

    مسجد تنها مکانی بود که مسلمانان در آن دوشادوش هم یکرنگ و یکدل اجتماع می کردند و این اجتماع  به مصداق "ید الله مع الجماعه" همواره منشاء خیر و برکات معنوی زیادی برای آنان بود.

   بر همین منوال در فضای کالبدی شهرها و روستاهای کشورهای اسلامی"مساجد" همواره قلب تپنده و جوشان آن بوده اند، نه تنها همه شبکه راههای ظاهری و بلکه ارتباط درونی و قلبی اهالی آن نیز به مسجد ختم می شود.

    مسجد یادآور استمرار وحدت بین مسلمین است که این یادآوری در روز سه ،یاپنج نوبت با ندای الله اکبر و حضور مسلمانان در مسجد جهت اقامه نماز انجام میگیرد و دائماً به آنها لزوم حفظ این وحدت را گوشزد می کند.

    در هر منطقه جغرافیایی که مسجد حضوری فعال دارد،درآن نقطه شعاع نورانی وحدت در فضا آکنده شده وانتظار می رود اجتماعی آرام بدون تنش و اختلاف قابل مشاهده باشد.

     با توجه به اینکه امسال از سوی مقام معظم رهبری (دام عزه) سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری شده است، واز سویی دیگر همانطور که اشاره شد، در میان معابد و اماکن مذهبی ادیان زنده دنیا مسجد تنها عبادتگاهی است که هم از نظر شکل وفرم ، معنا و محتوا و عملکرد ظاهر و باطن آنچنان از ظرفیّت و پتانسیل گسترده و بالایی برخوردار است که می تواند به عنوان نماد وحدت و انسجام معرفی شده مورد توجه برنامه ریزان فرهنگی قرار گیرد. علل عمده و نیز توجیهات عقلی و علمی این مهم وجود مؤلفه های فراوانی است که درارتباط با وحدت درآن امکان طرح مسئله وجود دارد.

دراین نوشتارشاخصه های وحدت آفرین مسجد، در سه موضوع با عناوین مؤلفه های فرم، اجزاء وعناصر وکارکردها ونیز آیات قرآن کریم وروایات وحدت آفرین ازرسول گرامی اسلام با هدف تبیین بیشتر نقش مسجد در ایجاد وحدت اسلامی ارائه می گردد.

     الف-  مؤلفه های فرم (شکل و ظاهر مسجد) :

    وقتی بحث ازفرم و ظاهر مسجد به میان  می آید، منظور تمام ابعاد و اضلاع ظاهری و شکلی مسجد است و مراد ساختار فیزیکی و سازه ای و ظاهر آن به عنوان یک کالبد و ساختمان در فضای درونی روستاها و شهرهاست .این پیکره مقدس هم به عنوان یک واحد مستقل مذهبی، در فضای مسکونی و زندگی اجتماعی و هم به لحاظ عناصر و اجزاء تشکیل دهنده و مکمل آن، زمینه های وحدت آفرین و انسجام بخش را در ذهن تداعی می کند که در ابتدا نمادهای وحدت به صورت یک پیکره مجزا و مستقل روستایی و شهری مسجد مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه اجزاء و عناصر مرتبط با آن نیز مورد کنکاش قرار   می گیرد :

1- ساختمان مسجد :

 زمانی که بافت و شاکله یک محدوده جغرافیایی اسلامی را مورد بررسی و بازشناسی نظری قرار دهیم ،خواهیم دید که مساجد چه به لحاظ ساختار درونی و چه از بُعد طول وعرض جغرافیایی در ارتباط با سایر عناصر محیط خود از ویژگی و مکانیسم دگرگونی برخوردار می باشد:

- نخستین بُعد ؛ بعد مذهبی و دین محوری و ایجاد فضای وحدت بخش و معنوی  است     

  - بُعد دوم؛ برجستگی و نمود ظاهری و فیزیکی مکان مسجد در فضای مادی می باشد. جالب اینجاست که حتی تحقق عینی و مادی مسجد نیز انگاره ها وتصوراتی معنوی در دل خود نهفته دارد به گونه ای که اولین چیزی که درذهن ما از منظر مادی تداعی می شود، حضور یک انسان متعبّد و در حال دعا و نیایش است. گنبد مسجد بسان سر انسان و دو مناره ، همانند دستان او است که در حال نیاز بسوی درگاه احدیت بلند شده است. این انسان عابد در فضای پر ازدحام زندگی و ساختمانهای برافراشته اطراف و هیاهوی مادی، بدون هیچ توجه به اطراف در کمال آرامش و طمأنینه در حال سیر در احوالات کمال گونه خویش است و آنچنان ارتباط محکم واستواری ، با خدای خویش برقرار نموده است که ناخودآگاه دیگران را نیز به تفکر و تدبر وا می دارد.

2- مسجد مرکز ثقل فضای شهری :

        مسجد در محیط زندگی نه تنها جامعه بشری را به وحدت و همسویی فرا می خواند بلکه نوع ساختار فضای روستایی و شهری را با حضور خود چنان شکل می دهد که همانند نقطه ثقل وگرانیگاه، دیگر مکانها ومناطق مسکونی ، تجاری، فرهنگی و عبادی را نیز به سمت خویش متمرکز     می سازد.جایی که مسجد حضور معنوی دارد، درکنار و جوار آن مراکز خدمات عمومی و عام المنفعه شکل می گیرد واین نوعی زمینه سازی جهت ایجاد همگرایی در این جوامع است. مراکز آموزشی، مدرسه ، حوزه علمیه و دانشگاه نزدیکترین مراکز فرهنگی و دینی به مسجد می باشند و پس از آن بازارشکل می گیرد.اگر نگاهی به حجره های بازار جوار مسجد، با دیگر مغازه های شهری داشته باشیم، میزان بهره مندی و تأثیرپذیری روحی و ذهنی و قداست خاص آن را نسبت به دیگر مراکز مشابه آن در خواهیم یافت .این حجره ها از نظر شکل شباهتهای بسیاری نسبت به مساجد دارند، به همین خاطر با تأثیر پذیری از فضای معنوی مسجد، بسیاری از مدارس و بازارها به سبک و سیاق آن ساخته می شدند(بهره گیری از معماری و قالبهای هنری به کار گرفته شده در مسجد) و غالب این مراکز نوعی وحدت و هماهنگی را از نظر شکل ظاهری با مسجد نشان می دهند. بر اساس روایات وارده ،پیشوایان دین، مساجد را« بیو ت الله» می خوانند؛ یعنی خانه های خدا در روی زمین.«خانه خدا همان خانه مردم است و اگر نمونه کوچکی از خانه ای بزرگ  بنام شهر باشد، منطقاً می بایست تناسبات و فرمهای آن در شهر پیاده گردد.اصولاً شهر اسلامی می بایست بر اساس فرم خانه خدا بنیان و بنیاد گیرد؛ حال ببنیم درمسجد چه فرمی وجود دارد که بکار گرفتن آن در فضای شهری ، شهر اسلامی را به مثابه خانه بزرگ خدا قرار داده و مفهوم دارالمؤمنین را تداعی می کند. مسجد بالذّات مکانی برای عبادت است،هویت واحد خانه و خانه بزرگ مردم (شهر) الزام می کند که تمامی افعالی که در خانه بزرگ انجام می شود، حاوی همان هویت و جهتی باشد که درخانه خدا وجود دارد؛ شاید از این زاویه بتوان سهل ترفهمید که چرا قرآن تلاش برای کسب روزی حلال ، تجارت و کسب علم را در برخی روایات بزرگترین عبادت ها دانسته است.همچون :«الکاسب حبیب الله» و نیز روایتی از امام صادق (ع) که : «تلاش برای کسب روزی حلال چون جهاد در راه خداست» دقیقاً به همین دلیل است که در بنیاد گذاری شهر اسلامی بازار از لحاظ فرم معماری، همچون مسجد ساخته می شود. قوس ها ، مقرنس ها و نقوش اسلیمی به همان صورت که در مسجد مورد استفاده بود، در بازار بکار گرفته می شد، تا فضایی خلق کند که شخص خود را بیگانه از فضای عبادی مسجد نینگارد و به همین دلیل فعل خود را عبادت بداند.در همین جا تأکید  می شود، این نوع نگرش به شهر که خانه بزرگتر خدا محسوب می شود ، در معماری شهری اسلام ، فرمهای هماهنگ و واحدی خلق کرده است که این وحدت، خود از ارکان افعال و اعمال در اسلام است.از سوی دیگرچون مسجد محل تعلیم و تعلم نیز بود، آنگاه که افزایش متعلمان ایجاب می کرد مکانهایی مستقل برای تعلیم و تعلم فراهم آید، باز بنا به هویت واحد عبادت و کسب علم ، مدارس نیز در صورت معماری خودهویتی مسجد گونه یافتند.» [1]

3- تأثیرپذیری خانه های مسکونی از مساجد:

الگو پذیری غالب خانه های ساخته شده، در ادوار گذشته از فرم و نمای مسجد در راستای همگون سازی و وحدت در خانه های عادی مردم، با خانه های خدا در روی زمین بوده است و در واقع خانه های مردم در ادامه فضای معنوی و فیزیکی مساجد شکل یافته که این امر از اصل وحدت رویه در توسعه فضای مسجد به درون اجتماع مردم تأثیر پذیرفته است.

4- مسجد محل پیوند زمین به آسمان :

«معماران جهان اسلام ، عشق و احترام را از مؤلفه های اصلی زیباشناسانه مساجد ذکر نموده اند،اگر نماز معراج مؤمن است که هست پس مساجد اسلامی باید محل پیوند زمین به آسمان بهشتی باشند. این نگرش خواسته یا ناخواسته در معماری مساجد ،‌ مجال بروز و ظهور می یابد؛ بویژه وقتی در نظر داشته باشیم که اصلی ترین کارفرمای ساخت و ساز مساجد در طول تاریخ ، اهتمام قلبی و احترام معنوی خود مؤمنان بوده است. بیشتر مساجد اسلامی را مردم عادی کوچه و بازار با امکانات مادی و معنوی خود بنیان نهاده و ساخته اند. چه بسیار معماران و کارگران ساده ساختمانی که به صورت رایگان ،یا با حداقل دستمزد در بنای مساجد کار کرده اند. در چنین حالتی آنکه متولی و کارفرمای ساخت مساجد است ، دل مؤمن است؛ چرا که مسجد خانه خداست و کسی که به ساختن مسجد اهتمام می ورزد، درخشت خشت بنا به خداوند می اندیشد و برای رضای او کار می کند. پس بندرت معماری را می توان سراغ گرفت که در طرح و ساخت مسجد ازتمام نبوع و توانایی خود مایه نگذارد او در تمام مراحل به اجراخروی می اندیشد که چیزی جز بهشت نیست. بی شک تصویر و تصّور بهشت بر ضمیر پنهان روح معمار تأثیر نهاده و در بنای مسجد خود را آشکار می کند. اگر به دوایر گنبد مسجد از درون نگاه کنیم ، ‌هر کس در هر کجا که نشسته باشد، به نوعی زیر مرکز یک دایره قرار دارد(وحدت نظر در هدف ونقطه غایی ). گنبد دایره وار و کروی شکل از درون مسجد، ضمن آنکه به آسمان اشاره می کند، اهل مسجد را به تجمع و گردهمایی در اطراف یکدیگر دعوت می کند.»[2] اما در نگاهی وسیعتر می توان گفت: « تمام طراحی شهر با مسجد مرتبط است و این امر افزون بر نقش مرکزی مسجد در فرآیند بروز شهر ، بگونه ای بسیار دقیقتر از اصل وحدت و انسجام سرچشمه میگ یرد که بر همه اجزا و ارکان شهر پرتو افکن است.اسلام و هنر در مسجد ، پرشکوهترین تقارن ممکن را با یکدیگر دارند. خدای اسلام، الله تعالی نه فقط رحیم و حکیم بلکه جمیل هم هست ؛ لذا دوستدار جمال برای همین است.»[3] 

5- مسجد و وحدت در پیروی ازکعبه:

 تمامی مساجد موجود در کرة خاکی از حیث سمت و جهت قرا رگیری دارای وحدت جهت و انسجام می باشند.سمت و سوی همگی آنها به سوی کعبه، اولین خانه خداپرستی و توحید است. هیچ مسجدی را نمی توان یافت که جهت و زاویه ای غیر از این داشته باشد و این ساختمان ظاهری مسجد است که تمامی مسلمانان را نیز جهت می دهد و مسیر آنها را تنها به یک نقطه واحد منتهی می کند، نقطه ای که کمال و سعادت انسان تنها در حرکت در این مسیر روشن تعیین و تبیین می گردد.

6- مسجد و وحدت درجهت دهی به ظواهر شهری:

با توجه به اینکه مسجد ازتقدّس مکانی و معنوی بالایی در میان عامه مردم برخوردار است و خود مسجد نیز سمت و جهت توحید را از نظر ظاهری (قبله) و نیز خداپرستی در باطن خویش به همراه دارد؛ همین امر موجب شده است،تا در فضای روستایی و شهری با الگو قرار دادن جهت و سمت گیری مسجد، بسیاری از دیگر سازه ها و ساختمانها با آن هم جهت شوند و نوعی وحدت و همگرایی را درفضای شهری بوجود آورند؛ چون مردم با اعتقاد قلبی که نسبت به آموزه های دینی دارند و طبق این آموزه ها هم جهت شدن فرد در انجام امور روزمره با مبانی دینی و حتی هنگام خواب(رو به قبله ) در ثواب و اجر اخروی مؤثرخواهد بود. به همین خاطر جهت استقرارمسجد به عنوان مبنا و اصل در ساخت و ساز قرار می گیرد و در نتیجه فضای شهری به گونه ای شکل می گیرد که اکثریت قریب به اتفاق مردم تا جایی که ممکن است خود را هم جهت و هم سوی با مسجد قرار می دهند. شاید یکی از دلایل تغییر قبله مسلمین از مسجد الاقصی، به کعبه ایجاد وحدت خاص در بین مسلمانان و هماهنگ نبودن آنها با قبله دیگر ادیان بوده است.

7- مسجد سیمای وحدت شهری :

«در طول تاریخ تمدن اسلامی ، رابطه ای عمیق و معنی داری بین مساجد و سایر کاربری های شهری و شهروندان مسلمان برقرار بوده و همچنان برقرار می باشد. اگر نقشه پراکندگی مساجد را در کلیه شهرها تهیه کنیم، ملاحظه می شود که مساجد با داشتن نظمی طبیعی و ارگانیک (نظمی پیجده تر ، انعطاف پذیرتر و منطقی تر از نظم خشک و هندسی)، در سر تا سر شهرها مستقر شده اند ، بگونه ای که پاسخگوی نیاز شهروندان می باشند.مسجد یک نشانه شهری قوی تلقی میشود ، نشانه ای فیزیکی و کالبدی ، نشانه ای ذهنی ، نشانه ایمان و معنویت ، نشانه پیوند و وحدت مسلمانان و نشانه ای که جهت آن ، رو به سوی قبله مسلمانان و توحید است.پس در آن رمزی و گنجی نهفته است. یک ارزش والاست و مظهر رشد، سازندگی و تعالی شهروندان می باشد.سیمای کلی مساجد بگونه ای است که با مشاهده آنها از دور بخصوص مناره ها و گنبد و مشاهده تغییرات کاملاً محسوس آنها از نظر ارتفاع،فرم و حجم رنگ و جنس مصالح بکار رفته نسبت به سایر کاربری های اطراف آن ، دارای جاذبه بسیار قوی می باشند و انسانها را به سمت خود جذب می کنند. فرم بکار رفته در سر در ورودی مساجد میل به دعوت و فراخوان عمومی به داخل آن را در اذهان مردم تداعی می کند.»[4]

   8- مسجد و وحدت در اعلام اوقات شرعی :

آنگاه که انسان غرق در زندگی روزمره و انجام امور معیشت و حیات مادی می گردد. ناگهان یک سروش آسمانی در این هیاهو همچون تلنگری بر اذهان می کوبد و همگان را از این فضای مادی برای رجعت و عزیمت معنوی به سرای دیگری می خواند. پخش اذان از مأذنه تمامی مساجد آنچنان هماهنگ است که تمامی آنها در یک وقت مشترک و واحد شرعی ندای الله اکبر سر می دهند. «صوت دلنشین مؤذن و پیام عمیق و رسای اذان ، دعوت کننده مسلمانان به نماز جماعت است که در هر شبانه روز سه یا پنج بار در اوقات صبحگاهان ، نیمروز و شامگاهان به گوش مردم کاملاً آشنا می باشد،این وقت شناسی و دعوت ، جزئی از فرهنگ جامعه اسلامی تلقی می شود، در صورتی که در غیر از این ساعات اگر از مسجدی صدای اذان شنیده شود، به ذهن مردم عجیب بنظر می رسد  »[5]

صدای اذان و اوقات شرعی بگونه ای است که آنی و لحظه ای درگستره کره زمین قطع نمی گردد. زیرا در هر لحظه هر موقعیت جغرافیایی واجد یک وقت شرعی در اوقات پنج گانه نماز است که بصورت مستمر و واحد و باانسجامی ناگسستنی،هیچگونه خلل و یا وقفه ای در برآوردن بانگ توحید ایجاد نمی گردد و دائماً صدای سروش آسمانی اذان در دایره زمین ،از سوی نباتات و جمادات و موجودات زنده به آسمان بلند است («یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض الملک القدوس العزیزالحکیم.»قرآن کریم، سوره جمعه ،آیه 1.) و همه را به وحدانیت و دوری از شرک و بت پرستی دعوت می کند( اشهد ان لا اله الا الله).

9- مسجد و وحدت در چشم انداز معماری فضای زندگی:

«وقتی از معماری ایرانی در چشم انداز تاریخی آن یاد می شود. همه چیز ابتدا در چند انگاره کلی مثل    «تواضع» ، « تزئین » ، « مقیاس » ، « هندسه » و « وحدت » و .... متعین و آنگاه بی مقدمه در ارتباط با دین و دنیا به سنجش در می آید. درقیاس و تطبیق با معماری متکلف غرب ،‌ که اغلب درگیر نسبت های تألیفی و سامانه های ژئومتریک بوده است.این توجه بسیار به تفکر ماورایی و این تغییر خوانش ماهیت خاکی معماری به ساحتی افلاکی و آسمانی،تاآنجا پیش می رود که گاه بطور کلی از مسأله مهم ساختمان دور می ماند و کمتر از قواعد و ضوابط اقلیمی و فرهنگی و محیطی و حرفه ای حرفی به میان می آید.دراینکه بسیاری از مبادی و مفاهیم زندگی ما ایرانیها،‌حداقل در گستره تاریخی آن،تبیین رابطه خلق وخالق بوده و گرداین دایره می گشته،تردیدی نیست.»[6]

10- مسجد و وحدت در رنگ و نمای ظاهری :

در تمامی مساجد موجود در جهان اسلام،مشاهده می شود که همگی آنها در بکارگیری رنگهای متنوع از چارچوب وحدت گونه ای پیروی می کنند استفاده از رنگهای سبز ، فیروزه ای و آبی، بسیارمعمول و فراگیر می باشد.«از ویژگیهای بهشت که در مساجد اسلامی نیز جلوه نمایی می کند ، رنگ و روشنایی توصیف شده آن در احادیث است. می گویند: در بهشت طلوع و غروب نیست.گویی همیشه ساعات اول صبح است رنگ آب لاجوردی و آبی فیروزه ای از عمده ترین رنگهای زمینه ای دیوارها ، کاشی ها ، محراب و گنبد و صحن و شبستان و .... مساجد است.این رنگ آبی ، رنگ اختصاصی ساعات بامداد است ؛ طیفی از رنگهای آبی و سبز نزدیک به هم تداعی گر آسمان ، بیکرانگی و بی نهایت ، قدرت و وسعت است و سبز ، رنگ رویش و صلح و آرامش و برکت.از دیگر ویژگیهای معماری مساجد حضور و تجلی دو مؤلفه تکرار و تداوم است ؛ تکرار و تداومی که کاملاً بر مبانی زیباشناسی بنا نهاده شده و تداعی گر عنصر جاودانگی در بهشت است.تکراری که کاملاً بر تازگی و تنوع تأکید می کند ، نه خستگی و ملال خاطر ، از تکرار اجزای مقرنس ها گرفته،تا تکرار گلبرگها و خطوط و نقوش اسلیمی و حتی تکرار عناصر و فضاهای معماری کلی مساجد.»[7]

11- وحدت در پذیرش مکان عبادت:

 مساجددر میان تمام مذاهب و فرق مختلف اسلامی، از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و همگی بر منزلت و شأن این مکان الهی و قدسی اتفاق نظر دارند و از این نظر نیز مسجد از صدر اسلام تاکنون نه تنها هیچ تغییری از نظر شکلی و ماهوی که به اصل، بنیان و شأن آن خدشه ای وارد سازد ایجاد نشده، بلکه در طول تاریخ،تنها همین مکان بعنوان محوریت وحدت از منظر و بعد مکانی روز به روز به نقش و کارکردهای آن افزوده شده و شاهد افزایش نقش آفرینی آن نیز بوده ایم و هیچ مکانی جایگزین که بتواند نقش مسجد را ایفاء کند، تاکنون در هیچیک از فرق و مذاهب اسلامی مشاهده نشده است.

12- مسجد و انسجام ادواری هنر و معماری اسلامی:

سیر تکوین هنر و معماری اسلامی در طی دوره های مختلف و تطور زمانی در مسجد نمود و ظهور پیدا کرده است. بسیاری از مساجد تاریخی و بزرگ فعلی موجود در جهان اسلام در ابتدای ساخت و شکل گیری بسیار ساده بودند؛ اما در طی سالیان متمادی و درطول تاریخ، بسیاری از هنرهای نوین که برخاسته از ذوق و قریحه ذاتی هنرمندان مسلمان بود، در این مساجد شکل گرفت و تکامل یافت و در هر عصری هنر و معماری تازه ابداع شد. به همین خاطر اگر بخواهیم به هنر گذشته معماری اسلامی بپردازیم و آن را مورد مطالعه قرار دهیم، با نوعی انسجام و وحدت نسلی و سلسله مراتب تاریخی در هنرهای بکار گرفته شده، درمساجد مواجه خواهیم شد. در واقع این مساجد بودند که وحدتی بین آثار و هنر گذشتگان طی نسلهای متمادی قبل و بعد ایجاد کرده اند و گسستی در این زمینه در آن دیده نمی شود؛ ازطرفی در بروز و ظهور استعدادهای هنری در مساجد نوعی وحدت رویه در بین همه هنرمندان برقرار بوده است.تمامی سبکها و قالبهای مختلف هنری در مساجد رشد و نمو یافته اند.(قالبهایی که با اصل اسلام و ارزشهای الهی و قدسی در تناقص و تضاد نبودند.)

13- مسجد موضوعی وحدت آفرین :

 یکی از موضوعاتی که مورد اتفاق نظر همه مسلمانان است و می تواند محور فعالیتها،برنامه ها وکارهای پژوهشی وتحقیقاتی قرار گیرد، موضوع مسجد است. در طول تاریخ اسلام رویدادها و حوادث بسیاری پیرامون جایگاه مسجد رقم خورده است که در هر موضوعی به تناسب می تواند سر لوحه ومنشاء  برنامه ریزی در حال حاضر قرار گیرد.(یک نمونه ازآن را می توان به نامگذاری هفته جهانی مسجد، به مناسبت به آتش کشیده شدن مسجد الاقصی،در اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی مورد تصویب قرار گرفت، نام برد.)

ب- نمادهای وحدت در اجزاء و عناصر مسجد:

 مسجد نه تنها در یک قالب کلی و پیکره ظاهری در محیط زندگی ما می تواند به عنوان مکانی وحدت آفرین محسوب می گردد، بلکه تک تک عناصر و اجزاء متشکله آن نیز در درون و ماهیت خود نمادی از مؤلفه های وحدت را آشکار می سازند. منتهی در این بخش استنباط مفاهیم وحدت به صورت زیرکانه،ماهرانه و به شیوه ای هنرمندانه تجلی پیدا    می کند که تنها اهل فن و متخصصان برجسته این رشته هستند که توانایی کشف راز و رمز و مصادیق این وحدت را دارا می باشند.«اجازه دهید برای نمونه، در اثبات این مدعا از چند مورد نام ببریم:نخست این که مساجد اسلامی را می توان مجموعه بی نظیری از انواع و اقسام هنرهای اسلامی دانست. از طراحی بنا و معماری کلی ساختمان گرفته تا کاشیکاری و گچبری و آینه کاری و خوشنویسی و شعر و نجاری و منبت کاری و .... و حتی فرش های مساجد و این یعنی مجموعه ای تمام عیاراز آثار هنری ! این هنرهای مختلف و گوناگون ، در عین تکثری که دارند ، باید نهایتاً اثر واحدی بنام مسجد را خلق کنند. نقش و نگاره های اسلیمی دیوارها وخطوط کوفی و نستعلیق اطراف محراب و گنبد درونی و برجستگی و فرورفتگی های مقرنس ها و نهایتاً قوس منحنی حاکم بر کلیت معماری مسجد ، باید در کمال سازگاری و هماهنگی با یکدیگر قرار گیرند.»[8] اوج هماهنگی و وحدت میان اعتقادات و باورهای دینی مردم با مسجد این پایگاه توحیدی را می توان در آثار هنری و معماری خاص بکار رفته در آن که نمود ظاهری پیدا کرد مشاهده نمود .قالبهای هنری بکار رفته در مساجد هنری مقدس و پاک می باشند. زیرا این آثار هنری از قلبها ، سینه ها و دستهایی برخاسته که همگی آنها پاک و طاهر بودند و در درون آنها ریا ، شرک و ثنویت جایگاهی نداشته بلکه تنها و تنها برای رضای خداوند و ارضاء نیاز معنوی و درونی خویش دست به ساخت آثاری ماندگار و گرانبها زدند. در نیّت آنها اگر شرک و ثنویت و دوگانگی وجود داشت یعنی طلبها و خواسته های مادی با ذوق وسلیقه هنری آنها ممزوج می شد .هیچگاه آثار و برونداد هنری آنها با نیّات درونی پاک وخالص هم جهت نبود. بلکه چند گانگی درآثارآنان نیز مشاهده می شد. (چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست). هنر الهی برخاسته از فطرت و نهاد انسان الهی ومؤمن است  این هنر مقدس  منشاء الهی نیز دارد. چون ذات خداوند ذاتی یکتا و واحد است، در قالبهای هنری ومعماری نیز این وحدانیت و وحدت تجلی پیدا می کند. «این حضور الهی در  مساجد به صورتی یک دست سپید و ساده درصدر اسلام که فقر و سادگیشان یادآور غنی مطلق است، جلوه گر می نمود، که این امردر قالب نماها ، طاقها   و گنبدهایی که به طرز ماهرانه ای رنگ آمیزی شده اند و در توازن و هماهنگی خود،گویی تجلی وحدت در کثرت و بازگشت کثرت به وحدت را بازگو می کنند نمایان است.»[9]

   البته باید این نکته مهم را مد نظرقرار داد «که هنر اسلامی خارج از متن خود نمی تواند بررسی شود. برخی تعاریف ، متن محور، برخی مؤلف محور و برخی هم محیط محوریا تاریخ محوراند. با وجود کثرت این تعاریف میتوان به یک وحدت نسبی رسید. برخی تمدنها همانند تمدن مسیحی و تمدن یهودی هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ فرهنگی به تمدن اسلامی بسیار نزدیک بودند.تمدن اسلامی و هنر اسلامی برای مطرح شدن و نشان دادن خود          می بایست،از آن تمدنها فاصله می گرفت.پس شروع به فاصله گذاری میان خودش و تمدنهای نزدیکش کرد.از طرفی تمدنهای خیلی دور ، مانند : چین ، مصر و هند بدلیل « خیلی دور بودن » رابطه چندانی که موجب تأثیر زیاد بر هنر اسلامی شود ، نداشتند در این میان تمدن ایرانی « نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک » بود. نیز ایرانیان به وحدانیت اعتقاد داشتند.ولی وحدانیت متفاوت با وحدانیت ادیان ابراهیمی، (یهودیت ، مسیحیت و اسلام) این امر باعث        شده، پیش متنهای اسلامی بیشترین تأثیر را از پیش متنهای ایرانی که حاوی وحدانیت و یکتا پرستی است، داشته باشند.»[10]

   درهمین راستا «نگاهی دقیقتر به اسناد و منابع مرتبط با هنر معماری از مساجد بدرستی نشان می دهد،از طریق بررسی هنر معماری مساجد میتوان به اهمیت نقش و جایگاه آن در جامعه پی برد. گسترش کارکرد مساجد (بر خلاف بناهای مذهبی دیگر ادیان) ، این بنا را به عنوان مبدأ و درعین حال مجمع مسلمانان ومحل وحدت وانس برای حل و فصل امور جاری قرار داد و بدین لحاظ طی صدها سال ، توجه حاکمان و اقبال مردم ، جایگاه ویژه ای برای آن از حیث اجتماعی رقم زده است. اشتیاق هنرمندان برای نشان دادن هنر و خلاقیت خود در بنای مساجد ، به خلق شاهکارهای هنر معماری در طول تاریخ ایران منجر شد که تعالی آن را میتوان در مساجد سلجوقی ، ایلخانی ، تیموری ، صفوی و تاحدودی قاجاریه مشاهده کرد...»[11] «در بنای بسیاری از مساجد در سرزمینهای اسلامی هنرهای گونه گون در انبوه این خیزش سترگ بهم در آمیخته و معماری در این میان نقش متوازن کننده و وحدت گونی را ایفا کرده است ؛ کاشیکاری ، نقاشی ، گچبری ، منبتکاری ، خوشنویسی و خطاطی کتیبه ها ، حتی صوت خوش و موسیقی دل انگیز در صدای مؤذن و قرائت کتاب الله. بیش از همه داخل مسجد دارای زیبایی شگفت انگیزی است که شامل نقوش اسلیمی ، اشکال هندسی و چنبره هایی با طرح کامل و یک شکل است.پروفسور پوپ،ایرانشناس و مستشرق معروف معاصر در کتاب «بررسی هنر ایران» می نویسد : کوچکترین نقطه ضعفی در این بنا دیده نمی شود.اندازه ها بسیار مناسبند ، نقشه آن بسیار قوی و زیبا و بطور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمی تواند داشته باشد.»[12]                                            

اسلام دین جامع وکاملی است وتعالیم این دین آسمانی «به نوعی در همه ابعاد زندگی متجلی می شود.یکی ازخلاقیتهای معمار ایرانی این است که این دو را بخوبی با هم ترکیب می کند.فنون و سنن ایرانی را به یاد دارد، ولی همواره آنچه اسلام بیان می دارد، به صورت حقیقتی زیبا در دل او رخنه کرده و افقهای تازه ای در دید او ایجاد کرده است ، همچون حرکت از کثرت به وحدت ، تصویر بهشت و .... بصورت دیگر می توان گفت:اسلام معماری ایران را چند بنیانی میک ند. یک اثر چند بنیانی دارای دو دسته ارزش است ، یک دسته ارزشهای ذاتی اثر است که هنگام تولد با خود آورده و دیگری دسته ای ارزشهایی است که طی سده ها با ارزشهای اولیه ممزوج شده است. از زاویه نظام معنا که بنگریم تأثیری که اسلام بر ایران می گذارد در واقع تزریق یک روح و حس درونی جدید به بنای ایرانی است که معمار ایرانی که درونش با اسلام ممزوج شده است ، با بکارگیری یکسری مفاهیم اسلامی همچون بازگشت به اصل کثرت به وحدت و ... و بکارگیری یکسری آرایه های نمادین ، چنین فضایی را خلق کرده است و به جرأت می توان گفت که معمار ایرانی – اسلامی،در هنگام خلق بناهای این چنین همواره یک حقیقت با عنوان مبدأ آفرینش را با خود بهمراه داشته است و این رمزپردازی در بناهای اسلامی همان چیزی است که معماری اسلامی ایران نامیده می شود ؛ ترکیب روح اسلام با یک معماری دیرینه.»[13]

مسجد از اجزاء وعناصر بسیار متفاوت ودر عین حال در راستا و مکمل همدیگر تشکیل شده است که همگی آنها در سوق دادن انسان به سوی کمال و فراهم ساختن فضای مناسب معنوی و تؤام با آرامش، نقش به سزایی را ایفاء می کنند. درادامه بحث مؤلفه ها و زمینه های وحدت آفرین این عناصر به اختصار تبیین وتشریح می گردد:

1- محراب :

محراب در لغت به معنی  محل حرب و جنگ است.جنگ بین انسان و هوای نفس. محوری ترین بخش در معماری مسجد، محراب است. محراب در واقع نقطه ارتباط معنوی بین عبد و معبود و نقطه وحدت و ارتباط بین عالم ظاهر با عالم معنا و اتصال این جهان مادی به جهان ماورایی است در محراب از طریق امام جماعت است که این وحدت شکل می گیرد. عامل وحدت اجتماع نمازگزاران و هماهنگی در حرکات جسمانی و لسانی با محوریت امام جماعت در مکانی مقدس،چون محراب شکل می گیرد و محراب نقطه پرواز و عروج و نقطه اتصال زمین و آسمان از بعد معنوی می باشد.«محراب نمایانگر قلب مسجد و موقعیت دیوار سمت قبله است.« اما اعتقاد عمومی بشکل دیگری است و برای آن کیفیت های خاصی را قائل هستند ، مثلاً آن را دروازه بهشت و مهبط اشراق الهی می دانند.این افکار را عناصر و  عواملی چون شکل قوس دار آن ، تعبیه چراغی در مرکز آن و قاب بندی آن با کتیبه های قرآنی از سوره نور دامن می زنند» اما محراب نه تنها محل جهاد با نفس و وسوسه هایش ، که پناهگاهی امن و قرارگاهی برای سکون جان و آسایش روح است و این هنگامی است که قرآن ، محراب را مفهومی فراتر از زاویه یا گوشه ای خاص (که مبین جهت قبله باشد) می داند. در آیات سوره مبارکه آل عمران (آیات 37 الی 39) محراب ، تمامیت یک مسجد یا معبد است.»[14]

 

 

2- گنبد :

اگر برقراری ارتباط را یکی از شاخصه های وحدت بدانیم که گنبد خود پوسته ای است که به شکل محدب و قرینه دار همچنانکه هم پوسته ها، مغزها را در برمی گیرند ، پوسته گنبد نیز حضور انسان عابد را حفاظ شد و قبل از آنکه خود را به نمایش مستقل گذارد، به هسته انسانی خود اشاره دارد.رنگهای روشن ، صیقل یافته و شفاف گنبدها گویی خورشید را در کمند خویش دارد.«از سوی دیگر سقف مساجد را گنبدی دایره وار و کروی شکل احاطه می کند. این گنبد از درون مسجد ضمن آنکه به آسمان اشاره می کند ، اهل مسجد را به تجمع، وحدت و گردهمایی در اطراف یکدیگر دعوت می کند. اگر به دوایر گنبد مسجداز درون نگاه کنیم ، هر کس در هر کجا که نشسته باشد ، به نوعی زیر مرکز یک دایره قرار دارد.چون می دانیم که دوایر کره گنبد فقط در یک جهت متکثر نشده اند. میتوان بی نهایت دایره در زیرگنبد ترسیم و تصور کرد که در جهات مختلف رسم شده اند.در بین خطوط هندسی نیز دایره ، نشانه وحدت و تجمع نقاط است. حتی خطوط منحنی حاکم بر اکثر عناصر و مؤلفه های معماری مساجد اسلامی ، حالتی از مهربانی و جاذبه و انعطاف را القاء می کند. خط منحنی یعنی انعطاف نسبت به محیط اطراف و دعوت دیگران به سمت خود و جا برای دیگران باز کردن است. همچنین گنبد کروی به فضای صحن مسجد مرکزیت خاصی می دهد.در چنین فضای معمارانه ای ، صدر و ذیل مجلس مؤمنان حاضر در مسجد ، تلطیف می شود. صدر چنین مجلسی در مرکز جماعت قرار دارد و صدرنشین این مجلس ، گویی متواضعانه خود را بین جمعیت پنهان کرده و برتری او بر دیگران وجود ندارد. در این فضا می توان به هر تازه واردی احترام گذاشت و او را به هر سمتی راهنمایی کرد.»[15]

3- ایوان :

 یکی از عناصر فیزیکی مسجد ایوان میباشد« ایوان نقش ارتباطی بین فضای بیرونی مسجد و داخل مسجد را برعهده دارد و سنگینی حجم پشت خود را برای ارتباط به صحن تاحدودی شکسته و تعدیل می کند،تا دسترسی به آن را مطلوب سازد. فضای ایوان فضای مکث و بحث مسلمین بعد از نماز ، تماشای صحن و تفکر مؤمن در عالم خلقت است.»[16] «یکی از مهمترین خصوصیات بارز ایوان « تقارن » است.تقارن یکی از مهمترین تمهیدات برای تأکید بر « محور » تقارن است. تقارن بوجود آمده ، علاوه بر تأکید قوی بر سر در،موجب ایجاد توازن و آرامش در فضاست. از دیگر خصوصیات ایوان تظاهر قوی در بیرون نسبت به ورودی دربیرون مسجد بسیار شدید است؛زیرا جنبه دعوت کنندگی قویتری دارد،درحالیکه درحیاط وداخل مسجد تظاهر بسیار خفیف است،برای اینکه عبادت کنندگان را تحت تأثیر خروج از مسجد قرار ندهد.»[17]

4- جلوخان :

  «پیش فضایی محصور یا نیمه محصور، که اولین مرحله از سلسله مراتب ورود به مسجد محسوب میگردد.جلوخان با ایجاد مکث واعلام تقدسی مکان،فضایی اطلاع دهنده ودعوت کننده به درون فضای اصلی است.از نطر مکان یابی به علت دعوت کنندگی درگره معابر محله یا بازارقرار میگیرد.»[18]

5- مأذنه ، مناره :

  «مناره و یا گلدسته در معماری و شهرسازی اسلامی جایی است که از آنجا «اذان» یا نور «کلمه الله » ساطع می شود.تا مؤمنین را از طریق ذکر و ابلاغ مضامین اسلامی « دلیل » و «راهنما» باشد؛پیامهایی که می تواند انسان را در بیکرانگی زمان و زمین از رویای نسیان و گمراهی برهانند.»[19]سیر تحولات تاریخی و شکل گیری مناره از آغاز طلوع خورشید اسلام که بلال بر دیوارخانه پیامبر اذان می گفت، تاکنون که انواع و اقسام آن در گستره مساجد جهان اسلام پراکنده شده اند؛ همگی آنها در یک چیز وحدت رویه و اشتراک دارند و آن ندای وحدانیت و یگانگی خداوند دعوت همه به توحید و دوری از شرک بوده است . دعوت به وحدت و انسجام در شعارپرچم لااله الا الله می باشد. اگر چه گلدسته های مساجد عمدتاً دوگانه هستند، ولی هر دوی آنها در عین وحدت در درون، سمت و سویی آسمانی و ماورایی دارند و همگان را به عالم بالا و معنا سوق می دهند. تکراری که در درون خود به یک نقطه و کلمه واحد          می رسد.مناره ، نماد دعوت از عموم برای اجتماع و وحدت در عین کثرت می باشد. وقتی منادی از بالای آن اذان سر می دهد،مردم را دعوت به نماز و عبودیت می کند.یعنی نوعی پیوند و وحدت بین اذان و نماز.

6- صحن :

صحن مسجد محلی است امن و «حصاری است حصین برای نمازگزاران و مکانی است برای کسی که در آن موقع از همه بریده و به تنها اتکای خود ، یعنی خداوند پناه برده و قصد خلوت با خدای خود را دارد این صحن دارای شش وجه می باشد.یعنی چهار وجه جغرافیایی ، وجه زمین و وجه آسمانی لایتناهی.خالی از هر گونه اشرافی است که روحانیت و خلوت الهی صحن مسجد خدشه دار نمی شود حیاط با فضای باز مسجد از مهمترین عناصری است که در قرون متمادی و در مساجد بنا شده و در گستره ممالک اسلامی ، چه آنهایی که توسط خلفا و سلاطین ساخته شده و چه مساجد محلی که در نهایت سادگی بدست مردم ایجاد میشود ضمن هویت بخشیدن به مسجد،تجلی وحدت آنها بوده است.»[20] در واقع صحن مسجد عامل وحدت و انسجام بین تمام وجوه فوق الاشاره می باشد.

7- رواق :

 یکی از عناصری که بعد از شکل گیری مساجد در ابتدا به عنوان «زیاده» به این مکان مقدس عبادی افزوده شده، رواق می باشد. هدف اولیه از افزودن رواق به مسجد احداث مکان و سرپناهی برای اجتماع مسلمانان بود. رواق محل اجتماع و انسجام اولیه مسلمانان برای ادای نماز و یا تجمع پایانی برای بحث و بررسی امور مسلمین بعد از نماز بوده و گروهی که در رواق گرد هم جمع می آمدند، همواره با روحیه اخوت ، برادری و وحدت اُنس داشته و فضای فیزیکی و محیطی رواق، زمینه ساز وحدت معنوی و یکدلی مسلمانان بوده است.

8- آب نما یا حوض :

 عنصرحوض در مساجد برای ایجاد وحدت و هماهنگی معنایی و ماورایی بین محیط درون و دل انسان و فضای معنوی حاکم بر مسجد است.اگر چه در ظاهر باید عمل تطهیر و پاکی درون فرد با گرفتن وضو مهیا گردد.شرط پاکی درونی با طهارت و پاکی ظاهری انسان فراهم می گردد.اگر رجوعی به احکام مسجد داشته باشیم، برای ورود و هماهنگی با فضای درون مسجد مقدماتی لازم است که بخشی از آن بوسیله حوض و آب نما صورت می گیرد. اگر این وحدت و هماهنگی صورت نگیرد، نوعی تناقص و ثنویت و دوگانی فضای درونی فرد،با مسجدایجاد    می شود و این عدم یکرنگی نه تنها در اعمال ظاهر بلکه در دیگراعمال باطنی نیز رخ خواهد داد. قبل از اینکه وحدت معنوی بین فرد و مسجد صورت گیرد. ضروری است، وحدت معنایی دردرون و برون فرد انجام پذیرد.این وحدت مقدمه وحدت اصلی خواهد بود.

 از قدیم الایام این سنت حسنه جاری بود که آب «قنات و یا چشمه را که مظهر پاکی و طهارت بود، حتماً وبه هر شکل ممکن از داخل مسجد عبور می دادند. این آب در واقع همانند: رگی عامل پیوند شهر با مسجد و موجد وحدت در کالبد روستا و یا شهر بوده است.»[21]

9- شبستان :

 شبستان،اصلی ترین فضای تجمع،انسجام و تمرکز مسجد محسوب می گردد و در واقع نقطه گرانیگاه و اصلی تجمعات عبادی می باشد و دیگراجتماعات در دیگر عناصر مسجد مثل رواق به این جمع بزرگ ختم می گردد.شبستان مسجد در یک قالب کلی عامل وحدت و پیوند دهنده ستونها و محورهای اصلی و فرعی مسجد می باشد. در شبستان بسیاری از حرکات و برنامه های وحدت آفرین در آن شکل می گیرد و در واقع قلب تپنده وحرکتهای وحدت زا و توحیدی به شمار می رود .وجود ستونهای متعدد با تجمع و حلقه های متفاوت (ستون قضاوت،ستون آموزش ، ستون امارت ،حکمفرمایی و ستون پرستاری) همه این ستونها در اهداف عالی مسجد که از طریق انجام عبادت دسته جمعی نماز و مناسک عبادی در شبستان انجام می گیرد؛ دارای وحدت و هماهنگی هستند وحدت تجمعات در عین تکثر جمعها.

10- منبر:

 منبر یکی از تجلیگاههای هنر اسلامی است که مورد توجه و وحدت نظرغالب هنرمندان و معماران مساجد واقع شده و به ابداع منابر بسیار جالبی با انواع تزئینات همچون کنده کاری ، منبت کاری ، خاتم کاری و با استفاده از وسایلی همچون چوب ، عاج، فولاد ، سنگهای قیمتی،مینا و فلز انجامید. ماهیت منبر در مسجد ماهیتی وحدت آفرین است. وقتی امام مسجد،یا خطیب با وعظ و خطابه و با شرح احکام بر بالای منبر می رود،یک هسته ای مردمی با محوریت ایشان شکل می گیرد که این جمع و اجتماع ضمن ارتباط دلهای آنان به یکدیگر همه در استماع بیانات سخنران وحدت نظر دارند. از طرفی دیگر محتوا و ترجمان مفاهیم و آموزه هایی که توسط ایشان بکار گرفته می شود و یا ایراد می شود ابیاتی سراسر وحدت و انسجام خیزاست، زیرا که اصل و اساس دین و رسالت نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) بر اساس موّدت ،دوستی و برادری شکل گرفته و همگان را به این امرمهم دعوت می نموده است.(انما المؤمنین اخوه).چون ماهیّت و ذات دین اسلام مبتنی بر وحدت و یگانگی است و شرک و ثنویت در آن جای ندارد.پس تمامی تعالیم و آموزه هایی که توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و پیشوایان(ع) چه بصورت مستقیم و چه از طریق واعظان،خطباء و مبلغان بصورت غیرمستقیم بیان می گردد در درون و شالوده خویش، ماهیّتی انسجام بخش و وحدت گونه دارد، چرا که اگرغیر ازاین باشد، با اصل و اساس دین اسلام در تنافص و تضاد می باشد.اگر به سراسر تعالیم انبیاء و اوصیاء نظر افکنیم، جز در راستای ایجاد محیط اخوت و وحدت و برادری سخن دیگری به میان نیاورده اند.

11- دکه یا کرسی :

یکی دیگر از عناصر بکار رفته در مسجد دکه یا کرسی می باشد که فردی که در بالای آن قرار می گیرد، به عنوان مکبّر، وظیفه هماهنگی ، انسجام و وحدت صوری و شکلی نمازگزاران با امام جماعت را به عهده دارد، به خصوص در مساجدی که تجمع عظیمی از نمازگزاران برای نماز شکل می گیرد، نیازمند کسی است که بتواند هماهنگی در حرکات و اعمال عبادی نماز را ایجاد کند. وقتی یک نفر بر روی دکه که به فاصله کمی بلندتر از زمین شبستان است،قرار گیرد، بر تمام اضلاع و زوایای شبستان و نیز نمازگزاران اشراف و احاطه پیدا می کند و از صف اول نماز تا صف آخر آن با ادای کلمات و جملات وحدت و انسجام ایجاد می کند.

12- مسجد و قرآن :

 قرآن کریم کتاب مشترک همه فرق و مذاهب اسلامی است و همه آنها این گنجینه ارزشمند را که حاوی وحی الهی و کلام خداوندی است، با جان ودل قبول دارند. قرآن کریم،اولین کتابی بود که وارد مسجد شد. در تمامی مساجد قرآن کریم وجود دارد. با ورود قرآن به مسجد بود که زمینه تأسیس و توسعه کتابخانه های مسجد رونق پیدا کرد و به دنبال حضور قرآن،دیگر کتب ادعیه و مرجع و منبع برای مسلمانان به این کتابخانه ها افزوده شد. نکته وحدت آفرین درارتباط با جایگاه قرآن کریم در مسجد ، این است که این امر در میان مسلمانان از وحدت نظر بالایی برخوردار است.

ج- کارکردهای وحدت آفرین مسجد :

 مسجد به عنوان ظرف مکانی که روح توحیدی، وحدانیت ویکتاپرستی در آن ترویج و تبلیغ می شود،دارای کارکردهای بسیار متنوع و متعددی می باشد. تمامی این کارکردها در عین تعدّد. در راستای هم و در یک خط معنوی واحد قرار دارند. در واقع نوعی انسجام و وحدت  نانوشته، درتمامی این نقشها وجود دارد که همه آنها نسبت به هم همپوشی داشته و تقویت کننده یکدیگر هستند؛ چون هدف نهایی وغایی تمامی آنها در «کلمه الّله» و کمال انسان تبیین شده است و آنچنان از تجانس و انسجامی برخوردار هستند که هیچیک از کارکردها در تناقص یا نفی دیگرکارکردها، عمل نمی کنند؛ بلکه همه آنها در راستای اتحاد و همبستگی برای عروج و کمال انسان قدم می گذارند.همه منابع موجود انسانی در مسجد در هدف، وحدت نظر دارند. هدف نمازگزاران،امام جماعت، هیات امناء، خادم، بانی و واقف و... همه یکی است و ابعاد معنوی سرلوحه اعمال و افعال آنان در مسجد است.

1- مسجد و امام جماعت :

 جایگاه رفیع امامت مسجد توسط ائمه جماعات، یکی دیگر از محورهای وحدت آفرین مسجد می باشد بر اساس نص صریح ‌روایتی از رسول گرامی اسلام (ص) امام جماعت نفر اول مسجد است. این اصل اساسی مورد پذیرش تمامی فرق و مذاهب اسلامی می باشد و امامت مسجد ضمن برخورداری از شأن ویژه در بین نمازگزاران و مؤمنین از محوریت خاص نیز برخوردار است که می تواند با حضورش ضمن زمینه سازی برای انجام بهترامور معنوی و مناسکی نقش اساس را در ایحاد انسجام و همبستگی بین آنان برقرارکند: «افضل الناس فی المسجد الامام»[22]

2- مسجد و نمازجماعت :

 در میان اعمال و افعال عبادی که در مسجد انجام می شود، نماز مهمترین و اصلی ترین عبادت است که از اتفاق نظر واحدی در بین تمام جوامع اسلامی برخوردار است.درمسئله نفس نماز و فلسفه وجودی ونیز ارکان آن هیچ نقطه مبهمی وجود ندارد و همگی بر اصل این عبادت تأکید دارند. شاید اختلاف جزیی دربعضی از افعالی است که جزء ارکان نماز نمی باشد. نماز،عبادت مشترک درمیان همه مسلمانان  می باشد . نه تنها ماهیّت نماز وحدت آفرین است، بلکه شکل انجام این عبادت نیز انسجام بخش می باشد. یکی از آداب اقامه نماز کنار هم قرار گرفتن نمازگزاران بدون فاصله است و حتی قرار گرفتن بسیار نزدیک و دوش به دوش به هم، سنتی است که مورد تأکید پیشوایان بوده است. یکی دیگر از فرائض نماز دریک ردیف منظم و وحدت گونه کنار هم قرار گرفتن می باشد؛ آنچنان که هیچگونه بی نظمی را در ایجاد صف نماز جایز ندانسته اند. مسئله بعدی که نشانه وحدت در نماز می باشد نظم و ترتیب حرکات در پیروی ازامام جماعت می باشد.یعنی مأموین آنچنان باید در حرکات نماز با امام جماعت هماهنگ باشند که کل جماعت، مانند:«یَدِ واحده»، این عبادت معنوی را انجام دهند.در نماز جماعت باید از امام جماعت پیروی محض نمود؛ درغیر این صورت اگر عمداً حرکتی برخلاف و یا تعجیل وتأخیردراعمال توسط مأموم صورت پذیرد،نمازدچار اشکال خواهد شد.

یکی از نمادهای وحدت و انسجام و اجتماع در سطح جوامع اسلامی، برگزاری نماز جماعت بصورت 3 یا 5 وعده در هر شبانه روز است. اسلام نه تنها به اهمیت اجتماع در مقیاس کوچک (نماز جماعت) اکتفا ننموده است، بلکه جایگاه وحدت خیز مسجد موجب شده است،تا نسبت به اجتماع بزرگتر در قالب نماز جمعه، یا نماز اعیاد فطر و قربان در مقیاس بزرگتر نیز عنایت خاص داشته و تجلی این اجتماع در نگاه بین اللملی و امت واحد اسلامی توجه هر ساله  به حج تمتع و حج عمره  می باشد که میلیونها مسلمان در سراسر جهان اسلام در این اجتماع بزرگ، چگونگی وحدت و برادری را آموزش می بینند و چند روزی آن را به صورت عملی تمرین می کنند.

«اسلام تأکید فراوانی بر اقامه ی نماز به خصوص نماز جماعت داشته است .اتحاد و انسجام فیزیکی که همان حضور در مسجد است  وهمین طور اتحاد معنوی که هم دلی و وفاق جمعی است مؤکداً در اسلام سفارش شده است.»[23]

3- مسجد مظهر وحدت و یگانه پرستی :

اصل و بنای اسلام بر توحید و وحدانیت است و این وحدت در مسجد،ظهور و بروز می یابد. همه مردمی که موحد و یگانه پرست هستند ازهرنژاد،قبیله، طایفه،گروه،جناح و حزب در موقع نماز وحدت عملی و کاملاً راستین دارند و یک شعار و یک عمل را به صورت هماهنگ انجام می دهند و اگر هم احیاناً دارای اختلاف سلیقه یا نظر باشند، دراصل نماز و انجام غالب احکام وآداب وحدت دارند.چون صاحبخانه و میزبان واحد است، پس در نوع ارتباط  وحدت در پذیرایی از میهمانان وجود دارد،از همه مردم یک نوع پذیرایی می کنند و بین پیر و جوان، پولدار و فقیر، زن و مرد و... فرقی نیست.

4- کارکرد ارتباطی مساجد:

مساجد را می توان به منزله یک مرکز تجمع یاد کرد.«تجمع کارکردهای گوناگون در عین وحدت در مسجد باعث گردیده است،تا این مؤسسه اجتماعی،دینی یکی از مهمترین حلقه های ارتباطی در جوامع اسلامی باشد. بدین ترتیب اگر مساجد را محور شکل گیری ارتباطات در جامعه اسلامی چه شهری و چه روستایی بدانیم سخنی به گزاف                  نگفته ایم.محوریت مسجد در جهان اسلام حتی در جایگاه جغرافیایی آن نیز نأثیر داشته است.از این نظر مساجد در قلب اجتماعات اسلامی قرار داشته اند.» [24]

5- مسجد و وحی :

 وحی و کلام الهی یعنی آنچه که بوسیله جبرئیل امین از سوی خداوند متعال به حضرت محمد(ص) نازل شده است. از بعد صحت وسلامت و بدون تحریف بودن آن مورد اتفاق نظر همه مسلمانان   می باشد. در واقع، نقطه اتکاء و وحدت همه مسلمانان در درجه اول کلام الهی می باشد. در قرآن کریم جمعاً 28 بار کلمات مسجد ،مسجداً و مساجد بکار رفته است که از این بین، بیش از 15 بار کلمه مسجد، با الحرام ترکیب شده و 9 مورد مربوط به حج می باشد. مسجد الحرام و حج که بیش از نیمی از آیات مسجد در ارتباط با آن می باشد، از مکانها و مناسکی هستند که زمینه ساز وحدت و بستری مناسب برای انسجام مسلمانان به شمار می روند.

6- مسجد و ثواب :

یکی از مهمترین ویژگیهای دین مبیین اسلام، عدم تبعیض در دادن ثواب در قبال انجام عبادت برای تمامی مسلمانان می باشد فرقی بین عرب و عجم، ترک، غنی و گدا و ... وجود ندارد هیچیک در برابر اعمالی که انجام می دهند، از این بابت نسبت به همدیگر برتری ندارند (الا درتقوا) ثواب حضور در مسجد برای همه اقوام و ملل و نژاد یک اندازه است و از این منظر می توان ثواب حضور در مسجد را از نکات وحدت آفرین دانست ؛ چرا که اگر غیر این بود، نوعی اختلاف و سرخوردگی در بین اقوام مختلف مسلمانان ایجاد می شد.

درمسجد حق و حقوقی را که در نظر می گیرند، برای همه یکسان است و این موضوع از وحدت رویه ای خاص پیروی می کند. معیار و میزان کسب ثواب برای کسانی که در آن حضور پیدا می کنند، نیّت افراد شرکت کننده  است که به حوزه ذهنی خود فرد مربوط می شود.

7- مسجد و وحدت در برنامه های عبادی:

مسجد مکانی است که از ابعاد معنوی بالایی برخوردار است و تمامی برنامه ها و مناسکی که درآن انجام می گیرد جنبه معنوی دارد و نگاه مادیگرانه و دنیایی در آن جایی ندارد و از این منظر دارای وحدت معنوی است.تقریباً تمامی مسلمانان درغالب احکام مسجد و بایدها و نبایدها وانجام فعل های مکروه و حرام ومستحب،از وحدت نظر برخوردار بوده وفقهای اسلامی در این زمینه به یک میزان در امور مسجد و احکام و آداب آن متفق القولند.سه مؤلفه مشترک ، مثلث وحدت مسلمانان را تکمیل می کند:

- قرآن کریم.

- پیامبرگرامی اسلام (ص).

- مسجد به عنوان ، بستر این مثلث.

همچنین محور سخنرانی وتبلیغ ائمه جماعات نیز برمحور وحدت و دوستی قرار دارد.همچنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید:« "ای رسول ما به امت " بگو من از شما اجر رسالت جز این نمی خواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندانم منظور دارید»( قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی ... سوره شورا، آیه 23.)

8- مسجد محل اُنس و آشنایی مؤمنان :

پیش زمینه ایجاد وحدت ملی و انسجام اسلامی،فراهم آوردن زمینه و بستر مناسب جهت ایجاد فضای دوستی و آشنایی بین مؤمنین می باشد.مسجد مکانی است که چنین فضای مثبت را برای مؤمنان فراهم آورده،تا آنان بتوانند: باحضور در مسجد دراوقات مختلف شبانه روز، ضمن آگاهی از وضعیت همدیگر زمینه اُنس و آشنایی و رفاقت بیشتر را در بین خود فراهم سازند.

9- مسجد النبی،سنگ بنای وحدت مسلمین:

 همزمان با ورود پیامبر گرامی اسلام (ص) ،از مکه به مدینه آن هنگام که طوایف قبایل و افراد ذی نفوذ و حتی افراد عادی و فقیر جامعه مدینه از ایشان خواستند که در منزل آنان سکونت نماید،تا جایی که این موضوع زمینه ساز نوعی افتراق را سبب شده بود.پیامبر گرامی اسلام (ص)، با تصمیمی بسیار مدبّرانه و وحدت ساز از همان آغاز، سنگ بنای وحدت را با انتخاب خانه دو یتیم (که شتر پیامبر (ص) درآنجا نشسته بود.) فراهم ساخت و با تأسیس مسجد در این مکان، اساس و بنیان وحدت و انسجام مسلمین را بنا نهاد.

10- مسجد ضرار و وحدت اسلامی :

 پیامبر گرامی اسلام (ص)، همچنان که اصل و اساس بنای مسجد را بر پایه وحدت و انسجام بنا نمود، در مقابل، دستور دادند مسجدی را که برای ایجاد شرارت و تفرقه بین مسلمین احداث شده بود تخریب گردد.مسجد ضرار یکی از مساجد ملعونه ونفاق افکن بود که به دستور پیامبراکرم(ص) این مسجد از میان برداشته شد و آن حضرت،این کار را بیشتر برای پاکسازی و الگوسازی برای آیندگان انجام داد، تا نقش اصلی مسجد که وحدت آفرین است، دستخوش شیطنت های تفرقه افکنانه نشود.

 

11- مسجد و عقد پیمان اخوت وبرادری:

هنوز چند ماهی از حضورپیامبر گرامی اسلام (ص) در مدینه نگذشته بود که در مسجد النبی، با هدف ایجاد وحدت،تألیف قلوب و افزایش دوستی بین یاران و اصحاب و انصار و مهاجرین پیمان اخوت را بین آنها منعقد نمودند و خود آن حضرت نیز با حضرت علی (ع) پیمان برادری بست. اگر چه آن حضرت به دفعات و در مناسبتهای مختلف این سنت حسنه را انجام دادند.(این روز تاریخی مصادف با دوازدهم ماه مبارک رمضان سال اول هجرت بوده است) با توجه به نقش وحدت آفرین مسجد،از آن پس، بسیاری از اختلافها و درگیریهای قومی، قبیله ای ، طایفه ای و حتی خانوادگی رفع گردید و سرانجام بسیاری از دشمنی ها به دوستی و مؤدت انجامید.

12- مسجد و انسجام خانواده :

یکی از سنتهای بسیار نیکوی پیامبر اسلام (ص) انجام مراسم عقد ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) در مسجد بوده است. با عنایت به اینکه پیامبر گرامی اسلام(ص) بسیاری از رفتارها را با هدف الگو سازی برای امت اسلامی انجام می دادند،یکی از بهترین ابتکاراتی بود که به افزایش نقش آفرینی مسجد کمک شایانی می نمود. اگر چه این سنت،امروزه کمتر در کشور ما صورت  می گیرد(ضرورت احیاء این سنت پسندیده با توجه به افزایش روز افزون هزینه ازدواج با هدف افزایش پیوند خانوادگی که در راستای انسجام جامعه وارزشهای اسلامی صورت می گیرد، لازم به نظر می رسد.) اما دیگر کشورهای اسلامی این سنت حسنه را جاری می نمایند. «نقل شد که به دستور پیامبر گرامی اسلام (ص) سفره وسیعی در مسجد گستردند و بسیاری از زنان و مردان مسلمان اطعام شدند وآنگاه عروس و داماد را به مسجد فرا خواندند و دست حضرت فاطمه (س) را در دست حضرت علی (ع) گذاشتند و برای آن دو دعا کردند »[25]

13- مسجد وآیات وحدت آفرین:

قرآن کریم به عنوان محور اصلی  انسجام و وحدت در بین جوامع اسلامی به شمار می آید.گر چه آیات بی شماری در موضوع وحدت در این مصحف شزیف و عظیم وجود دارد،

ولی به جهت موضوع این نوشتار سعی شده است آیاتی  را که در ارتباط مستقیم با مسجد و انسجام  و وحدت هستند جهت تبیین بیشتر جایگاه این دو مؤلفه مهم انتخاب و ذیلاً ارائه گردد:

- سوره بقره آیه 114:

  وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فى خَرابِهآ اوُلئِکَ ما کانَ لَهُمْ اَنْ یَّدْخُلُوهآ اِلاَّ خآئِفینَ لَهُمْ فِى الدُّنْیا خِزْىٌ وَّلَهُمْ فِى اْلاخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ‏.ترجمه: و کیست ستمکارتر از آنکه مردم را در مساجد از ذکر نام خدا باز دارد و در خرابى آن بکوشد. چنین گروهى در مساجد مسلمانان در نیایند جز آنکه بر خود «از اعمال زشت خویش» ترسان باشند این گروه را در دنیا ذلّت و خوارى نصیب است و در آخرت عذابى بسیار سخت.

 

 

 - سوره بقره آیه 144:

  قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِى‏السَّمآءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَحَیْثُ ماکُنْتُمْ فَوَلّوُا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَاِنَّ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَّبِّهِمْ وَمَااللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّایَعْمَلُونَ.ترجمه: ما توجه تو را بر آسمان در انتظار وحى و تغییر قبله بنگریم و البته روى تو را به قبله‏اى که خشنودت سازد بگردانیم پس روى کن بسوى مسجد الحرام و شما مسلمانان نیز در هر کجاباشید گاه نماز روى بدان جانب کنید و گروه اهل کتاب بخوبى مى‏دانند این تغییر قبله به حق و راستى از جانب خداست و خدا از کردار آنها «که مطیع و نیکوکارند و یا منافق و زشت‏رفتارند» غافل نیست.

-  سوره بقره آیه 149:

  وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَاِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَمَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.ترجمه: و از هر کجا و به سوى هر دیار که بیرون شدى «اى پیغمبر» روى کن به طرف کعبه چون این دستور قبله بر وجه صواب و به امر خداست و خدا غافل نیست از آنچه مى‏کنید.

- سوره بقره آیه 150:

  وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَحَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلّوُا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ اِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاتَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنى‏ وَ ِلاُتِمَّ نِعْمَتى‏ عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ.ترجمه: و«اى رسول» از هر جا و هر دیار که بیرون شدى رو به سوى کعبه کن و شما مسلمانان نیز هر کجا بودید روى بدان جانب کنید تا مردم به حجّت و مجادله بر شما زبان نگشایند جز گروه ستمکار و معاند با اسلام که از جدل و گفتگوى آنان هم نیندیشید و از نافرمانى من بترسید و به فرمان من باشید تا نعمت و رحمتم را براى شما به حدّ کمال برسانم و باشد که به طریق حق و ثواب راه یابید.

- سوره اعراف آیه 29:

  قُلْ اَمَرَ رَبّى بِالْقِسْطِ وَ اَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَّ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَاَکُمْ تَعُودُونَ.ترجمه‏: بگو اى رسول ما پروردگار من شما را به عدل و درستى امر کرده نیز فرموده در هر عبادت روى به حضرت او آورید و خدا را از سَرِ اخلاص بخوانید که چنانکه شما را در اول آفرید دیگر بار به سویش باز آئید.

- سوره انفال آیه 34:

  وَ ما لَهُمْ اَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَما کانُوا اَوْلِیآءَهُ اِنْ اَوْلِیآؤُهُ اِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلکِنَّ اَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ.ترجمه: و آنها «مُعاندان اسلام»، چه کردند که خدا عذابشان نکند «و چگونه مستحق عذاب نباشند؟» در صورتیکه راه مسجدالحرام را به روى بندگان خدا مى‏بندند و «اگر دعوى دوستى خدا کنند کذب است» آنها را هیچ رابطه دوستى با خدا نیست که دوستان خدا جز اهل تقوى نباشند ولکن اکثر مردم از این مطلب آگاه نیستند.

-  سوره توبه آیه 7:

  کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکینَ عَهْدٌ عِنْدَاللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُّمْ عِنْدَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ.ترجمه: چگونه با مشرکان که عهد خدا و رسول شکستند خدا و رسولش عهد آنان نگهدارند «البته با عهدشکن نباید عهد نگه داشت»، لیکن با آن مشرکان که در مسجدالحرام عهد بسته‏اید تا زمانى که آنها بر عهد خود پایدارند شما هم بر عهد آنان بیائید که خدا پرهیزکاران را «که به عهد وفا مى‏کنند» دوست دارد.

-  سوره توبه آیه 17:

  ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَّعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدینَ عَلى‏ اَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ اُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ‏.ترجمه:مشرکان را نرسد که مساجد خدا را تعمیر کنند در صورتى که به کفر خود شهادت مى‏دهند خدا اعمالشان را نابود گردانید و در آتش دوزخ آنها جاوید معذّب خواهند بود.

- سوره توبه آیه 18:

  اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَاللَّهِ مَنْ امَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ اْلاخِرِ وَ اَقامَ الصَّلوةَ وَ اتَى الزَّکوةَ وَ لَمْ یَخْشَ اِلاَّاللَّهَ فَعَسى اُولئِکَ اَنْ یَّکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدینَ‏.ترجمه: منحصراً تعمیر مساجد خدا به دست کسانى است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز «پنجگانه» به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند آنها امیدوار باشند که از هدایت یافتگان هستند.

- سوره توبه آیه 107:

  وَّ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَّ کُفْرًا وَّ تَفْریقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ اِرْصاداً لِّمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ اِنْ اَرَدْنآ اِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ اِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ‏.  ترجمه‏:آن گروه منافقى که مسجدى براى زیان اسلام برپا کردند «که خلق به مسجد پیغمبر و نماز او حاضر نشوند» و مقصودشان کفر و عناد و ایجاد تفرقه کلمه بین مسلمانان و مساعدت با دشمنان دیرینه خدا و رسول بود و با این همه قسمهاى مؤکّد یاد مى‏کنند که «در بناى این مسجد» جز قصد خیر و توسعه اسلام نداریم خدا گواهى مى‏دهد که محقّقاً دروغ مى‏گویند.

- سوره توبه آیه 108:

  لا تَقُمْ فیهِ اَبَداً لَّمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ اَوَّلِ یَوْمٍ اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُّحِبُّونَ اَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ‏.ترجمه: تو اى رسول ما هرگز در مسجد آنها قدم نگذار و همان مسجد «قبا» که بنیانش از اول بر پایه تقوى محکم بنا گردیده بر اینکه در آن اقامه نماز کنى سزاوارتر است که در آن مسجد مردان پاکى که مشتاق تهذیب نفوس خودند در آیند و خدا مردان پاک و مهذب را دوست دارد.

-  سوره اسرى‏ آیه 1:

   سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِه‏ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الْاَقْصَا الَّذى‏ بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ ایاتِنآ اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ.ترجمه: پاک و منزّه است خدایى که در «مبارک» شبى بنده خود «محمّد(ص)» را از مسجدالحرام به مسجد الاقصى که پیرامونش را «به قدوم خاصّان خود، مُبارک و پر نعمت ساخت سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماید که خدا به حقیقت شنوا و به اُمور عالم غیب و شهود بیناست.

- سوره جن آیه 18:

  وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ اَحَدًا.ترجمه: و مساجد مخصوص «پرستش ذات یکتاى» خداست پس نباید با خدا احدى غیر او را پرستش کنید.

 

 

 

15- مسجد و روایات وحدت آفرین پیامبر اعظم (ص):

پیامبرمکرم اسلام(ص) به عنوان یکی از محورهای اصلی وحدت وانسجام اسلامی در گستره جهان اسلام محسوب می گردد.روایات متعددی در خصوص اهمیت وجایگاه مسجد از آن حضرت نقل شده است که این روایات در بین تمام فرق و مذاهب اسلامی مورد پذیرش واقع شده است آنچه در پی می آید تنها بخشی از احادیثی است که در ارتباط مستقیم با موضوع مسجد می باشد:

- اذا دخل العبد المسجد فقال: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.ترجمه: هنگامیکه بنده خدا وارد مسجد مى‏شود، بگوید: پناه مى‏برم به خدا از شر شیطان رانده شده.[26]

- وخیر البقاع المساجد و احبهم الى الله أولهم دخولاً و آخر هم خروجاً منها.ترجمه:بهترین مکانهاى زمین، مساجد است و محبوبترین اهل مسجد، کسى است که هنگام ورود به مسجد اولین نفر و هنگام خروج از آن آخرین نفر باشد.[27]

- من سمع النداء فى المسجد فخرج من غیر علة فهو منافق الا ان یرید الرجوع الیه.ترجمه: کسى که صداى اذان در مسجد را بشنود و بدون علت از مسجد خارج شود منافق است جز این که قصد برگشت به مسجد را داشته باشد.[28]

- خداى متعال در(حدیث قدسى) معراج به من فرمود:«یا احمد! لیس کل من قال انا احب الله احبنى حتى یأخذ... المسجد بیتا...».ترجمه:اى احمد هر کس ادعا نمود من خداوند را دوست مى‏دارم، دوستدار من نیست مگر اینکه.... مسجد را خانه خویش قرار دهد.[29]

- من کان القرآن حدیثه و المسجد بیته بنى اللّه تعالى له.ترجمه:کسى که کلام و ذکرش قرائت قرآن باشد و مسجد خانه‏اش، خداوند متعال خانه‏اى در بهشت برایش مهیا سازد.[30]

- السیاحة فى امتى لزوم المساجد و انتظار الصلاة بعد الصلاة.ترجمه:سیاحت و گردش امت من ملازم مسجد بودن و به انتظار فرا رسیدن وقت نماز پس از نماز است.[31]

- افضل البقاع المساجد و افضل اهلها اوّلهم دخولا و آخرهم خروجا، و من سبق بالجماعة کمن سبق بالایمان‏.ترجمه: بهترین مکان هر سرزمین و جایى، مسجدهاى آن است، و بهترین مردم آن، همان کسانى هستند که پیش از دیگران به مسجد مى‏آیند و پس از همه برون مى‏روند، و کسى که در پیوستن به نماز جماعت از دیگران پیشى گیرد، چنان است که گویى در ایمان پیشى جسته است.[32]

- ان بکل خطوة یخطوها الى المسجد درجة.ترجمه:همانا براى هر گامى که به سوى مسجد برداشته مى‏شود (از سوى خداوند) مقامى براى آن درنظر گرفته شده است.[33]

- المساجد مجالس الانبیاء.ترجمه:مساجد،محلّ جلوس پیامبران است.[34]

 - انّ المؤمن مجلسه مسجده.ترجمه:همانا مجلس مؤمن مسجد است.[35]

 - المسجد بیت کلّ مؤمن.ترجمه: مسجد خانه هر انسان مؤمن است.[36]

- بشّر المشّائین الى المساجد فى ظلم الّلیل بنور ساطع یوم القیامة.ترجمه:بشارت باد به نور درخشان در روز قیامت براى کسانى که در شبهاى تاریک قصد رفتن به مساجد کنند.[37]

- المسجد بیت کل تقىّ.ترجمه: مسجد خانه هر پرهیزگارى است.[38]

-  أحبّ البلاد الى اللّه مساجدها.ترجمه: محبوبترین جاى شهرها نزد خدا، مساجد آن شهر است.[39] 

- من الف المسجد الفه اللّه تعالى.ترجمه: کسى که با مسجد انس گیرد، خداى تعالى نیز با او انس گیرد.[40]

- تحفة الملائکة تجمیر المساجد.ترجمه: تحفه فرشتگان، جماعت میان مساجد است.[41] 

 من زاد بیتا فى المسجد فله الجنّة.ترجمه: کسى که در مسجد اتاقى سازد، بهشت از آن اوست.[42]

 - کونوا فى الدّنیا أضیافاً واتّخذوا المساجد بیوتاً و عوّدوا قلوبکم الرقّة.ترجمه:در دنیا مهمان باشید و مساجد را خانه خود قرار دهید و دلهایتان را به نرمى و ملایمت عادت دهید.[43]

 - من غدا الى المسجد او راح اعدّ اللّه له فى الجنّة نزلاً کلّما غدا و راح.ترجمه: هر که صبح یا شب به مسجد رود، خدا پذیرایى وى را در بهشت فراهم فرماید.[44]

 

«والسلام علی من اتبع الهدی»

 

پی نوشت:



1-  روزنامه همشهری ، ضمیمه هفتگی اندیشه ، شماره 77 ، دوم آذر 84.

2- سعیدی  نعمت ، روزنامه جام جم ، مورخه چهارم شهریور 85..

[3] - باوندیان علیرضا ، سایت باشگاه اندیشه

4- هاشمی سیدابوالقاسم و کنگاوری   معصومه ، تأثیر بناها و فضاهای مذهبی در جامعه اسلامی.

5- همان منبع.

6- هگمتانه  محمد  ،  ضمیمه قرآنی روزنامه ایران ، روز دوم آبان 84.

7- سعیدی  نعمت  ، روزنامه جام جم ، مورخه چهارم شهریور 85..

8- ناموری مطلق  بهمن ، روزنامه ایران  ، سال سیزدهم ، شماره 3758

9- معینی محسن ، سایت باشگاه اندیشه.

10- ناموری مطلق  بهمن ، روزنامه ایران  ، سال سیزدهم ، شماره 3758.

11- عباسی مهدی، روزنامه همشهری مورخه 30/5/84 .

12- همان منبع.

13- رنجبر احسان ، پیچ و تاب اسلیمی، روزنامه همشهری ، مورخه14/4/86.

14- روزنامه همشهری ، ضمیمه هفتگی اندیشه ، شماره 77 ، دوم آذر 84..

15- سعیدی  نعمت  ، روزنامه جام جم ، مورخه چهارم شهریور 85..

16- موظف رستمی  محمد علی   ، آیین مسجد جلد سوم ص 89.

17- همان منبع ، ص 89.

18- همان منبع، ص90.

19- همان منبع  ، ص93.

20- همان منبع  ، ص100.

21- همان منبع  ، 106.

22- بحارالانوار ج 43 ص 114 - 120

23- مجله مسجد شماره 116 ص 44.

24- موظف رستمی  محمد علی   ، آیین مسجد ، جلد اول ، ص 156.

 25- نوری   مهدی ، تحلیل جامعه شناسی مسجد ،ص 456.

 26- مستدرک الوسائل، ج3، 389.                               

27- وسائل‏الشیعه، ج‏12، ص 344.

28- سفینةالبحار، ج‏4، ص 75.

29-سیماى مسجد، ج 1،ص 50.

30-وسائل‏الشیعه، ج 3،ص 481..

31-سفینةالبحار، ج‏1، ص 600.

32-کنز العمّال، ج‏7، ص 652.

33- صحیح مسلم، ج‏1، ص 461 وکنزالعمال، ج‏8، ص258.

34-مستدرک الوسائل،ج3، ص 363.

35- وسائل‏الشیعه، ج‏3، ص 509.

36- کنزالعمال، ج 7، ص 650.

37- مستدرک الوسائل،ج3،ص364.

38- شهاب الاخبار، ص 23.

39- نهج الفصاحه، حدیث 71.

40- کنزل العمّال، ج 7، ص 649.

41- کنزل العمّال،   ج 7، ص 658.

42- کنزالعمّال، ج 7، ص 653.

43-(بحارالانوار، ج 83، ص 351.

44- صحیح مسلم، ج 1، ص 463.