غدیر خم، قطعه‌ای از بهشت
۱۳۹۲/۰۳/۰۷
 سخن از غدیر است، واقعه‌ای به وسعت تاریخ، که خود تاریخ‌ساز است، غدیر خلاصه و عصاره تمام نبوت و حاصل و نتیجه چندین سال تلاش و مجاهدت نبی‌ مکرم اسلام (ص) درانجام رسالت خطیر و عظیم است.

غدیرخم، واژه‌ای آشنا ولی مظلوم و غریب تاریخ، واقعه‌ای چسان زود فراموش شده و نادیده انگاشته شده غدیرخم، مانند ده‌ها غدیر دیگر است و مشابه آنها که حاصل نزول بارش رحمت الهی است برای کام‌های تشنه در کویر تنهایی و هجرت. غدیر خم ، برترین غدیری است که آب آن به زلالی و شفافیت آب حوض کوثر و زمزم است.  افتخارغدیر خم در میزبانی سال‌های سال از پنج درخت سرسبز دنیا دیده و کهنسال     "سَمُر" است که همواره در خاطراتی با آن‌ها در اشتراک است. ولی این بار غدیرخم میزبان پنج انسان وارسته و کامل است به تعداد همان درختان سمر که همنشین و سنگ صبور سالیان دراز اوست. امروز غدیر خم به خود می‌بالد و نسبت به هم‌قطاران خویش فخر می‌فروشد چرا که میهمانانی بس گرانبها و ارزشمند دارد.امروز درختان سمر نیز طناز و با جنباندن شاخ و برگ شادمان و مسرورند. چرا که در این بیابان سکوت و برهوت، سایبانی برای برترین مخلوقات آفرینش شده و سایه‌سارشان بسان چتری بر سر پنج تن آل‌عبا قرارگرفته است. راستی چه افتخار و سعادتی و حق دارند که همنوا با بادهای خشک کویری رقصان باشند. آری غدیرخم از امروز پر آوازه می‌شود شهره خاص و عام، قطعه‌ای از بهشت، بالاترین و برترین مکان، آن جایی که دیگر پیامبران و اولیاء نیز به‌خاطر بودن در چنین جایگاهی رشک ‌برده و افسوس می‌خورند. غدیر، آخرین نقطه برای انسجام و اتحاد و با هم بودن حاجیان است و پس از این جا هر که به سویی روان خواهد شد. پس چه بهتر و مناسب که این مکان به عنوان نقطه وصل همگان در طول تاریخ اسلام تلقی گردد. و هر سال با گردآمدن همه طوایف و قبایل در این مکان و یادآوری ثقل بیان ابلاغ رسالت نبی‌مکرم اسلام در آخرین سفر حج، آخرین کلام وحی که از زبان مبارک حضرت ایشان بیان شده است با یادآوری هرساله به فراموشی سپرده نشود. 

غدیرخم، تنها یک توقفگاه نیست، توقفی است برای نشان حرکتی درست و صحیح و بدون انحراف و زاویه.  در این توقفگاه‌، همه باید مهیا برای حرکتی  پرشتاب در مسیری سلامت و حق، حضور داشته باشند. چه آنانکه که تند رفته‌اند و از رسول گرامی اسلام در این راه (ص) پیش‌افتاده‌اند و چه آنهایی که حرکتی کُند داشته و از آن حضرت عقب‌ مانده‌اند. همه باید دوش به دوش پیامبر باشند. همه باید یک‌صدا را که برترین صوت تاریخ اسلام شده و ماناترین، رساترین و بلیغ‌ترین پیام‌ها را در خویش جای داده باید بشنوند. در این شنیدن و ابلاغ کمال رسالت نباید با چندصدایی و در چند بار صورت گیرد. در ابلاغ نیز باید وحدت باشد همچنانکه در اجتماع مردم نیز وحدت در عین کثرت صورت گرفته است. و طوایف و قبایل مختلف حجاج مکی، مدنی، یمنی، و... در این اجتماع وحدت آفرین حضور پیدا نموده‌اند. چه اجتماع باشکوهی و چه جمع بی‌نظیری، یکصد و بیست هزار سر با چشمانی منتظر و گوش‌هایی آماده شنیدن و ... در این میان، غیر از آدمیان نیز این اجتماع و ابلاغ رسالت را به نظاره نشسته‌اند تا شاید فردای تاریخ اگر آدمیان دچار نسیان و فراموشی شوند، آنان گواهان صادقی خواهند بود و شهادتشان بر صدق این واقعه در قیامت گواهی‌است توأم با تأکید بر صحت و درستی این پیام، امروز نه تنها درختان سمر به عنوان شاهدان زمینی در این جمع حاضرند، میلیون‌ها ستاره نیز از میان آسمان شفاف و روشن کویر نظاره‌گر این واقعه‌اند. خورشید در رضایت از این حادثه عظیم لبخندزنان با تشعشع انوار خویش می‌نگرد.

آری جمعیت آماده ‌استماع سخنان پیامبر خدا در آخرین سفر تاریخی‌است، باید پیام الهی را گفت بیش از این نباید صبر و تعلل کرد. اگر گفته نشود زحمات پیامبر به هدر خواهد رفت و رسالت ایشان به اکمال نخواهد رسید. یاران با وفا وخاص پیامبر(ص) که تاریخ بر ایستادگی آنان بر پیمان و عهدی که با آن حضرت بسته بودند به درستی گواهی می‌دهد، همواره برگِرد شمع نبوت همچون پروانه حلقه زده و. مأمور مهیای جایگاه خطابه پیامبر شدند. عمار،ابوذر، سلمان، مقداد. امروز نه تنها پیامبر بلکه تاریخ و حتی غدیر خم هم به حضور چنین اصحابی در این جمع افتخار می‌کند. سنگ‌ها، روانداز‌ها و کجاوه‌ها و ... در میان درختان سمر و زیر سایه ‌آنها منبری به بلندای قامت پیامبر برافراختند. این منبر باید طوری بر پا می‌شد تا همگان و این خیل جمعیت آن را به وضوح می‌دیدند تا بدون واسطه، صدق و صحت ابلاغ حضرت را شخصاً شاهد باشند تا در آیند دچار شک و تردید نشوند. همه چیز آماده شد تا ابلاغ وحی در آخرین خطابه رسمی ایشان در آخرین سفر در حجه الوداع، نه تنها به گوش جسم بلکه به جان و دل اجتماع کنندگان، رسانیده شود. پیامبراسلام (ص) بر بالای منبر رفتند و حضرت علی (ع) را نیز به بالای منبر فراخواند و ایشان در طرف راست آن حضرت ایستادند. آن حضرت، نخست به حمد و ثنای الهی پرداختند و بعد از آن فرمودند: باید فرمان مهمی در باره علی بن ابیطالب (ع) را ابلاغ کنم، و اگراین پیام را نرسانم رسالت الهی را انجام نداده و نبوت من کامل نمی‌شود. ایشان سپس فرمودند خداوند به من چنین وحی نموده است: « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛[1] ترجمه: اى پیغمبر! برسان و ابلاغ کن به مردم آنچه را که از جانب پروردگارت به تو نازل شده است! و اگر نرسانى، رسالت پروردگارت را نرسانده‏اى! و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏کند، و خداوند کافران را هدایت نمى‏کند!»

پس از آن، فرمان موکد خداوند را در باره اعلام ولایت حضرت علی (ع) با صراحت هر چه تمامتر اعلام کردند و فرمودند: «جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند مرا مأمور کرد که در این محل اجتماع بپا خیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی‌بن ابی‌طالب برادرِ من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است»[2]

خداوند در این مورد آیه‌ای از کتابش را بر من نازل کرده‌است که فرمود: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛[3] ترجمه: ولىّ و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند همانها که نماز را برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند.»

آری، این چنین است شرح واقعه‌ی غدیر خم، داستان راستان قطعه‌ای از بهشت.

 



[1] - قرآن کریم، سوره مائده، آیه 67.

[2] - انصاری محمد باقر، گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر، ص24.

[3] - قرآن کریم، سوره مائده، آیه 55.