نوآوری در همهی ابعادش با تفکر و هماندیشی همراه است و شکوفایی ثمرهی چنین اندیشهای است. یکی از ابعاد نوآوری و شکوفایی، تعلیموتربیت در مسجد است که در نوشتار حاضر به آن میپردازیم. بعد از شناسایی مفهوم نوآوری و شکوفایی در لغت و اصطلاح، آیات و روایاتی را ذکر میکنیم که به این مفهوم اشاره میکند. در ادامه به ابعاد نوآوری و شکوفایی اشاره میکنیم؛ و همچنین به نقش محوری مسجد در تعلیموتربیت، متحولکردن افراد جامعه، سوقدادن آنها بهسوی نوآوری و شکوفایی، راهکارهای عملی در این زمینه و پیشنیازهای آن نگاهی میاندازیم. در قسمت پایانی، نوآوری درراستای شکوفایی تعلیموتربیت در مسجد را آسیبشناسی میکنیم.
کلیدواژهها: نوآوری، شکوفایی، مسجد، تعلیم، تربیت
بسمه تعالی
تعلیم و تربیت
حسنعلی محمودی
مقدمه
اسلام مکتب تعلیموتربیت و بهکمالرساندن انسانهاست. امر تعلیموتربیت در اسلام چنان مقدس است که رسول گرامی اسلام (صلاللهعلیهوآله) هدف خود از بعثت را اتمام و اکمال بزرگواریهای اخلاقی درراستای حفظ کرامت انسانی قلمداد میکند: « إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق »، همانا من برای تکمیل کرامتهای اخلاقی فرستاده شدهام. پیامبر اسلام (صلاللهعلیهوآله) برای هدایت و تعلیموتربیت اسلامی بهحدی تلاش میکرد که خدای تعالی فرمودند: «مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. پیامبر (صلاللهعلیهوآله) مکان این امر مقدس را از ابتدای برنامهی آموزشی و تربیتی اسلام مسجد قرار داد؛ بههمینجهت هر جا پیامبر اسلام (صلاللهعلیهوآله) برای تعلیموتربیت افراد مسلم و مؤمن وارد میشد، نخست مسجدی میساخت برای عبادت و برنامههای تربیتی. باوجوداینکه مسجد، همانگونه که از نامش پیداست، محل عبادت خدای یگانه و تقربجستن به او است؛ اما کارکردهایش در صدر اسلام معلوم میکند که از آغاز فقط جایگاه عبادت یا معبد سادهای نبوده است، بلکه مکانی برای ارشاد، تبلیغ و تعلیموتربیت اسلامی بوده است. تاآنجاکه سیرهی رسول اعظم (صلاللهعلیهوآله) به ما نشان میدهد، او مسائل علمی را در مسجد مطرح میکرد و به مسئلهی آموزش و تعلیموتربیت بیش از عبادت و خواندن نماز اهمیت میداد. به دستور قرآن، مهمترین محورهای کاری آن حضرت تعلیموتربیت و تزکیهی نفوس بود که بیشازهمه در مسجد انجام میشد. برنامهی کاری پیامبر (صلاللهعلیهوآله) در مسجد، برپایهی دو محور اساسی و سازنده دنبال میشد: 1. مردم را با فنهای جنگ با کفار و مشرکان آشنا کند؛ 2. تعلیموتربیت افراد را در ابعاد مختلف دنبال کند. بنابراین، از صدر اسلام، مرکز تعلیموتربیت مسجد بود. در دورههای مختلف زمانی همواره به این سنت توجه میشده است؛ ولو بهصورت کمرنگ و ضعیف. لکن در روش تعلیموتربیت یا در طراحی و برنامهریزی در امور مسجدها بهصورت جذاب و محوری نوآوری نشده است. آموزشوپرورش در نهادهایی غیر از مسجدها، چه در کشورهای اسلامی و چه غیراسلامی، بهروز میشود؛ بنابراین ضروری است که در نحوهی آموزش و تربیت اسلامی در مسجد تجدیدنظر شود؛ زیرا برنامههایی تکراری که نوآوری و خلاقیت ندارد، موجب دلسردی در افراد میشود؛ بهویژه در جوانان. در اسلام، بر عمران و آبادانی مسجد بسیار سفارش شده است. یکی از مهمترین نشانههای این آبادانی حضور پرجوش و فعال مسلمانان در مسجد برای عبادت و تعلیموتربیت است. ازاینرو باید برای عمران و آبادانی مسجد - بهویژه عمران معنوی و آبادانی موردنظر اسلام - و شکوفاییاش در امر تعلیموتربیت به طرحهای نو توجه کرد. بهعلت اهمیت نوآوری و خلاقیت در امر آموزش و تعلیموتربیت، قصد داریم در این مقاله تعلیموتربیت در مسجد را با رویکردهای نو و خلاقانه بررسی کنیم. ازاینرو، نخست لازم است با مفهوم نوآوری و شکوفایی آشنا شویم و آیات و روایاتی را بررسی کنیم که به این موضوع اشاره دارند، سپس به ابعاد و شاخصههای نوآوری و شکوفایی میپردازیم؛ البته با تأکید بر نوآوری و شکوفای در امر تعلیموتربیت در مسجد. بهدلیلاینکه همواره نوآوری در معرض آسیبهای احتمالی است، در ادامه به مانعهای تحقق نوآوری و راهکارهای اجراییشدن آن اشاره میکنیم. مفهومشناسی نوآوری و شکوفایی الف) معنای لغوی نوآوری و شکوفایی نوآوری کلمهای ترکیبی است از «نو» و «آوری» بهمعنای ابتکار، ابداع و در مواردی نیز بهمعنای بدعتگذاری . نوآوری از ادراک سرچشمه میگیرد و در اثر دیدن اشیاء و پدیدهها از زاویهای نو پدید میآید و گاه محصول خلاقیت انسان نیز است؛ ازاینرو پیوند و ارتباط عمیقی با خلاقیت دارد. نواندیشی وصف فرد یا جامعهای است که اندیشههایی نو دارد. شکوفایی بهمعنای شکفتن، بازشدن غنچه، پدیدارشدن و آشکارشدن است. شکوفایی نیز نوعی خلاقیت است. نوآوری همچون دانش و شکوفایی همچون تکنولوژی است؛ یعنی شکوفایی کاربرد و بهصحنهیزندگیکشاندن نوآوری است؛ مانند درختانی که در فصل بهار تجدید حیات میکنند و شکوفه اولین آثار رشدی است که در وجودشان جوانه میزند. ب) معنای اصطلاحی نوآوری و شکوفایی نوآوری و شکوفایی در اصطلاح نیز به همان معنای لغویاش است؛ ابتکار، خلاقیت، چیزی تازه کشفکردن و بهوجودآوردن؛ اما در علوم مختلف معنای متناسب با آن علم را دارد. برای مثال، نوآوری در صنعت بهمعنای اختراعات و اکتشافات، در مدیریت بهمعنای برنامهریزی جدید، در اقتصاد بهمعنای طرح و روش نو در سیستم اقتصادی و بانکداری و... است. اما گاهی مراد از نوآوری در دین حکم جدیدی است که در شریعت سابقه نداشته است؛ اینگونه نوآوری بدعت در دین و مذموم و ممنوع است. اگر مراد از نوآوری در دین، پیشرفت علوم اسلامی، استنباط احکام جدید و برداشت نو از سنت پیشوایان دین باشد، نهتنها مذموم نیست، بلکه پسندیده و کار مردان سختکوش و فقیهان است. بهدلیل بازبودن باب اجتهاد در مذهب شیعه، این سنت در طول تاریخ، بهصورت متداول، جریان داشته است. ازاینرو، میتوان گفت نوآوری و شکوفایی در دین سند زندهبودن اسلام در هر عصری است و جوابگوی مسائل و احکام جامعه در هر شرایطی. پرسشهای اساسی تحقیق 1- آیا اسلام نوآوری و شکوفایی را میپذیرد؟ 2- آیا به نوآوری و شکوفایی در آیات و روایات اشاره شده است؟ 3- گسترهی نوآوری و شکوفایی تا کجاست؟ 4- ابعاد نوآوری و شکوفایی در تعلیموتربیت در مسجد چیست؟ 5- آیا تا کنون در تعلیموتربیت در مسجد نوآوری شده است؟ 6- شاخصههای نوآوری و شکوفایی در تعلیموتربیت چیست؟ فرضیهی تحقیق مسجد میتواند کانون نوآوری و شکوفایی در تعلیموتربیت باشد. نوآوری و شکوفایی در اسلام همیشه جریان داشته است؛ پیشرفت علوم اسلامی ازجمله علم فقه و اصول و همچنین پاسخ به سؤالها و مسائل مستحدثه بارزترین شیوهی آن است. نوآوری و شکوفایی در آیات و روایات باتوجهبه تعریفهایی که از نوآوری و شکوفایی شد، بهویژه نوآوری در دین و به معنای استنباط احکام و مسائل مستحدثه، بهخوبی مشخص است که اسلام طرفدار آن است و از نوآوری و شکوفایی مفید برای فرد و جامعه استقبال میکند. در آیات قرآن و روایات اهل بیت به این مفهوم، ویژگیهای آن، ریشهها و عوامل، نتایج، ضرورتها و نمونهها اشارههای فراوانی شده است. در این بخش از مقاله به بخشی از آنها اشاره میکنیم: • آیات قرآن در قرآن کریم بعضی از اسمها و صفتهای الهی دربردارندهی مفهوم «نوآوری» و «شکوفاشدن» است: 1- الخالق؛ «اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ». یا «مَنْ خَلَقَ اَلاشْیاء مِنَ العَدَم». خالقیت بهمعنای آفرینش است و نوآوری دارد. 2- الباری؛ « هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى » و «فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِکُمْ». باری همان خالق است که با نوآوری و از عدم چیزی را آفریده است. 4- البدیع؛ «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ». بدیع بهمعنای ابداع کننده است و خداوند بدیع است که موجودات را نو و بدون پیشینهی قبلی و بدون نقشه و مثال آفریده است. همچنین نامهای دیگر پروردگار - همچون «مصّور، فاطر، مبدئ، کاشف، باسط، منشئ، قابض، باعث، معلن، مبین، مبیّن، واسع، موسع، مفصّل، فتّاح، فالق، فارق، فارج و فاتح» - همگی متضمن معنای نوآوری، ایجاد و شکوفایی، پدیدآورندگی، گشایشدهندگی، کارگشایی، برطرفکنندگی، بازکنندگی، پیونددهندگی، آشکارکنندگی، نخستین آفرینی، نوآفرینی و امثال آن است که در آیات و روایات دیده میشود. البته جامعترین نامی که دربردارندهی همهی مفهومهای فوق است، همان «ربّ» در «ربّ العالمین» است که نشان میدهد پروردگار همهی هستی و اجزای آن را از عدم با ابداع آفریده، پرورش داده و شکوفا کرده است. از آیهی 29 سورهی الرحمن، «سْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ»، برداشت میشود که خداوند پیوسته در حال نوآوری است. تفکر در آفرینش و چرخهی پیوستهی حیات و ممات نیز ما را به نوآوری مستمر الهی رهنمون میکند. در قرآن، پیامبر (صلاللهعلیهوآله) و امتش پدیدهای نو هستند و ویژگی نوشوندگی، زایندگی، بالندگی، فزایندگی و گستردگی را دارند. دراصل، ظهور دینهای الهی بهمنظور شکوفایی و نوآوری در هدایت انسانها است. این مطلب از آیات متعددی برداشت میشود؛ ازجمله آیهی 29 سورهی فتح که میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه وَالَّذِینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَرهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلا مِنَ اللّهِ وَ رِضواناً سیماهُمْ فیِ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فیِ التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فیِ الاِنْجِیلِ کَزَرْع اَخْرَجَ شَطْئَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّراعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ وَعَدَاللّهُ الَّذِینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ اَجْراً عَظِیماً»، محمد (صلاللهعلیهوآله) فرستادهی خداست و کسانی که با او هستند، دربرابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهرباناند. پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی؛ درحالیکه همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند. نشانهی آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این توصیف آنها در تورات است و مثل آنان در انجیل این است. همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس بهتقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری رشد و نمو کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد. این برای آن است که کافران را به خشم آورده. (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است. این مثال جالب و زیبا که توصیفی از تورات و مثالی از انجیل دارد، دربارهی یاران واقعی پیامبر (صلاللهعلیهوآله) است و ازیکسو آنچه را حکایت میکند که یاران پیامبر (صلاللهعلیهوآله) متّصف به آن بودهاند و ازسوی دیگر به کسانی که میخواهند مسلمان حقیقی و یاور واقعی پیامبر (صلاللهعلیهوآله) و اهلبیت (علیهمالسلام) باشند میآموزد که باید چه صفتها و ویژگیهایی داشته باشند. «وَ مَثَلُهُمْ فِی الاِنْجِیِلِ کَزَرْع» مَثَل پیروان صادق و مُخلص پیامبر اکرم (صلاللهعلیهوآله) است. در کتاب آسمانی مسیحیان، انجیل، مَثَل مزرعه و زراعتی هست که این ویژگیهای پنجگانه را دارد: 1 ـ «اَخْرَجَ شَطْئَهُ»: «شَطَأَ» در عربی دو معنا دارد: نخست به جوانههایی گفته میشود که کنار گیاهان یا درختان میروید و کمکم رشد میکند و مستقل میشود. همچنین، به نوزادان حیوانات گفته میشود که بر اثر زادوولد زیاد میشوند. بنابراین «شَطَأ» به معنای زایندگی، بالندگی، فزایندگی، گستردگی و مانند اینهاست. نخستین ویژگی تشبیه یاران پیامبر به زراعت این است که تنها و محدود نیستند بلکه جوانه میزنند و زاینده هستند. بهعبارتدیگر، عقیم و نازا نسیتند بلکه همواره در حال تولید و تکثیر هستند. 2ـ «فَآزَرَهُ»: «آزر و موازرت» بهمعنای حمایت و تقویت است. «وزیر» را بهدلیل اینکه از «شاه» حمایت میکند و او را تقویت میکند وزیر مینامند. امام علی (علیهالسلام) وزیر پیامبر بود؛ زیرا حامی پیامبر بود و در راه تقویت دین آن حضرت تلاش کرد. زراعتی که نام برده شد، نهتنها رشد و بالندگی و زایندگی دارد و جوانه میزند بلکه همواره از جوانهها حمایت میکند، مانعها را از سر راهش برمیدارد، نیازهایش را برآورده میکند و تقویتش میکند. 3 ـ «فَاسْتَغْلَظَ»: ویژگی سوم مزرعه این است که جوانههای حمایتشده کمکم محکم میشوند و در سایهی حمایت و تقویت مزرعه استحکام مییابند. 4 ـ «فاَسْتوی عَلی سُوقِهِ»: حمایت از جوانهها و تقویتشان تا آنجا که احساس استقلال کنند و روی پای خود بایستند ادامه پیدا میکند. هنگامیکه دوران وابستگی بهسر بیاید، خودشان جوانه میزنند و جوانههایشان نیز به همان شکل سابق مراحل سهگانهی «حمایت»، «استحکام» و «استقلال» را سپری میکنند. 5 ـ «یُعْجِبُ الزُّراعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ»: تولید، رشد و تکثیر این مزرعهی بابرکت بهقدری زیاد و چشمگیر است که کشاورزان را در حیرت فرو میبرد؛ بهگونهای که از تعجب انگشت بر دهان میگذارند؛ زیرا برخی از درختان و گیاهان در مدّت کوتاهی سراسر باغ را پوشاندهاند و درمقابل کافران در خشم فرومیروند. « وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِْنهُمْ مَغْفِرَةً وَاَجْراً عَظِیماً » خداوند متعال فقط به یاران و اصحابی از پیامبر (صلاللهعلیهوآله) وعدهی بخشش و اجر بزرگ داده است که نخست ایمان بیاورند و اعتقادات خود را اصلاح کنند، سپس اعمال و کردار شایسته داشته باشند، نه به همهی یاران و اصحاب ایشان. کلمهی «منهم» به اصطلاح أُدبای عرب «تبعیضیه» است و فقط برخی از اصحاب پیامبر (صلاللهعلیهوآله) را شامل میشود که صفتهایشان در آیه آمده است و نه همهی اصحابشان. طبق این آیه، برخی از اصحاب پیامبر (صلاللهعلیهوآله) به مزرعهای زاینده و بالنده تشبیه شدهاند و بهدلیل ایمان و عمل صالحشان خداوند به آنها بشارت «مغفرت» و «اجر عظیم» داده است. همچنین، شأن نزول آیهی فوق مصداق بارز نوآوری است که آثار فراوانی داشت؛ مثل داستان صلح حدیبه و نوآوری پیامبر (صلاللهعلیهوآله) در برخورد با مشرکان و حرکت بدون سلاح و با لباس احرام بهسمت مکه و درهمشکستن همهی تصورهای مشرکان که همان «فتحالمبین» است. «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ » سنت پروردگار در این است که سرنوشت دنیا و آخرت دگرگون نمیشود؛ مگر با پویایی، تغییر و نوآوری انسانها. «وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ»، و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند نه بلکه از چیزی پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتهایم. آیا هرچند پدرانشان چیزی را درک نمیکرده و به راه ثواب نمیرفتهاند باز هم در خور پیروی هستند؟ از نظر قرآن، نواندیشی و نوآوری در اندیشه برای اصلاح گذشته اصلی مسلم و ضروری است؛ زیرا قرآن تقلید از باورهای باطل و کهنهی پدران را بسیار نکوهش کرده است و انسانها را به خردورزی و راهیابی دعوت میکند. قرآن انسانها را به نواندیشی در مسیر هدایت دعوت میکند تا هم خردهایشان را بیدار کند، هم راههای تازهای فرارویشان بگشاید. برای همین در آیههای زیادی به فکر، علم، عقل، تدبّر، حکمت، نور و امثال آن تأکید شده است و انسانهای هدایتشده را مردگانی زندهشده میداند و برای آنان نور هدایتگر قرار داده است. « یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ »، خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت، هدایت میکند و به فرمان خود از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد؛ و آنها را بهسوی راه راست رهبری میکند. «أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»، آیا کسی که مرده بود سپس او را زنده کردیم و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟ این گونه برای کافران، اعمال (زشتی) که انجام میدادند، تزیین شده است. «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلاَ یَهْتَدُونَ»، و چون به آنان گفته شود بهسوی آنچه خدا نازل کرده است و بهسوی پیامبرش بیایید، میگویند؛ آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم ما را بس است. آیا هر چند پدرانشان چیزی نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟ «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»، در حقیقت کسانی را که کفر ورزیدهاند چه بیمشان بدهی و چه بیمشان ندهی، برایشان یکسان است و ایمان نخواهند آورد. بنابراین نواندیشی و پویایی فکری، جوهرهی تفکر دینی است و ایستایی و جمود نشانهی کفر است. قرآن برای دانش، پژوهش، تولید علم، فهم عمیق و استنباط ارزش بسیار زیادی قائل است و مؤمنان را مکلف کرده است تا پیوسته نیاز علمی و فکری خود را با تفقه در دین بهدست آورند؛ لذا میفرماید: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»، و شایسته نیست مؤمنان همگى [براى جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهاى از آنان دستهاى کوچ نمىکنند تا [دستهاى بمانند و] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند، بیم دهند؛ باشد که آنان [از کیفر الهى] بترسند. در اسلام بر درک عمیق و صحیح دین تأکید زیادی میشود. آنان که نمیدانند باید از آنان که میدانند بپرسند؛ زیرا سؤالکردن، خود ارزش است «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» . ازاینرو، خداوند در سورهی نساء، آیهی 83، دستور داده است تا در صورت ناتوانی در حل مسئله نزد کسانی بروید که توانایی استنباط (پویایی، توانایی فکری و علمی) دارند. درحقیقت، دعوت به فکر، نقد، اندیشه و خردورزی در قرآن، دعوت به نوآوری، پویایی فکری، شکوفایی ذهنی و علمی، کشف، فهم، ادراک مجهولات و معلومکردن نادانستههاست . در قرآن مصداقهای متعددی از نوآوری برای شناساندن و آموزشدادن به مسلمانان آمده است. در سورهی مائده، آیهی 31، میبینیم که خداوند چگونه نحوهی دفن جسد هابیل را بهواسطهی یک کلاغ به قابیل آموزش میدهد و میفرماید: «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُواری سَوْأَةَ أَخیهِ قالَ یا وَیْلَتی أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِیَ سَوْأَةَ أَخی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمین »، سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین جستجو (و کندوکاو) میکرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!» سرانجام (از ترس رسوایی، و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد. پروردگار در سورهی انبیاء، آیهی 57 و 58 نوآوری و ابتکار ابراهیم را در بیدارکردن فطرت بتپرستان بیان میکند و نقشهی او را مبنیبر شکستن بتها و قراردادن تبر بر دوش بت بزرگ، ابتکاری مؤثر بیان میکند: «وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ * فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا کَبِیرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ»، بهخدا سوگند، در غیاب شما، نقشهای برای نابودی بتهایتان میکشم. سرانجام، ابراهیم قهرمان (با استفاده از فرصتی مناسب)، همهی آنها را، جز بت بزرگشان، قطعهقطعه کرد؛ شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند). خداوند در سورهی کهف، آیهی 92، نوآوری ذوالقرنین را بیان میکند که با ساخت سدّ مانع یاجوجوماجوج میشود و آن را رحمتی از سوی خود میداند. یکی دیگر از نمونههای بارز نوآوری و خلاقیت، کشتی حضرت نوح (علیهالسلام) است. پروردگار میفرماید: « وَ هِیَ تَجْری بِهِمْ فی مَوْجٍ کَالْجِبالِ وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فی مَعْزِلٍ یا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنا وَ لا تَکُنْ مَعَ الْکافِرین »، آن کشتی، آنها را از میان أمواجی همچون کوهها حرکت میداد؛ (در این هنگام،) نوح فرزندش را که در گوشهای بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با کافران مباش!». در پرتوی همین آموزههای قرآنی بود که در موارد متعددی پیامبر (صلاللهعلیهوآله) و مسلمانان، با ابتکار عمل و خلاقیت خود، نوآوریهای بزرگی کردند و تمدن اسلامی را شکل دادند؛ ازجمله حفر خندق در جنگ احزاب، تشکیل شورای مشورتی در جنگ أحد و بسیاری از احکام و حِکَم که معصومان بیان کردهاند. درواقع هدف اصلی پیامبر (صلاللهعلیهوآله) از بعثت در فضای سنگین جاهلیت و همهی معارفی که این پیامبر امّی برای بشر آورد، نوآوری درجهت شکوفایی استعدادها و توسعهی مادی و معنوی زندگی انسانها بود. انقلاب اسلامی مردم ایران نیز برگرفته از همین الگو است و نوآوریهایش حاصل تفکر اسلامی است؛ برای مثال در نظام مردمسالار دینی یا در راهبردها و رویکردهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که امروزه آثار این نوآوریها در عرصههای گوناگون پیداست. توفیقهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دربرابر توطئههای سنگین دشمنان نیز در پرتوی همین خودباوری و نوآوریهای برگرفته از آموزههای دینی و قرآنی است. • روایات مشابه آنچه در آیات قرآن مشاهده کردیم، در روایات نیز آمده است ولی بهصورت گستردهتر و مفصلتر. در این بخش، فقط به نمونههایی از روایات اشاره میکنیم که با این مقاله متناسب است؛ ولی بحث جامع دربارهی این موضوع زمان و محل دیگری را میطلبد. امام علی (علیهالسلام): «الْعَقْلُ غَرِیزَةٌ تَزِیدُ بِالْعِلْمِ وَ التَّجَارِبِ»، عقل غریزهای است که با علم و تجربه رشد میکند. پیامبر (صلاللهعلیهوآله): «إِنَّمَا یُدْرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ»، همهی خوبیها را با عقل میتوان بهدست آورد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام): «الْإِنْسَانُ بِعَقْلِهِ»، انسان با عقلش، انسان است. امام علی (علیهالسلام): « الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ »، فکر آینهای بدون زنگار است. امام علی (علیهالسلام): « مَنْ أَسْهَرَ عَیْنَ فِکْرَتِهِ بَلَغَ کُنْهَ هِمَّتِهِ »، کسی که چشم اندیشهاش را بیدار بدارد، به نهایت مطلوبش خواهد رسید. امام علی (علیهالسلام): « یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ »، ای کمیل! هیچ حرکتی نیست، مگر آنکه تو در آن محتاج شناخت هستی. امام علی (علیهالسلام): « کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْلَ»، نظر فراوان در علم، عقل را روشن میکند. امام علی (علیهالسلام): « کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْحِکْمَةِ تَلْقَحُ الْعَقْلَ»، نظر فراوان در حکمت، عقل را بارور میکند. امام علی (علیهالسلام): « إِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَفَکَرَ وَ بَصُرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی»، اهل بینش کسی است که بشنود، بیاندیشد و ببیند و با بینش در آن درنگ کند، از رخدادها پند گیرد، بهرهمند شود و خود را از پرتگاهها نگاه دارد. پیامبر (صلاللهعلیهوآله): « تَذَاکَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَحَدَّثُوا فَإِنَ الْحَدِیثَ جِلَاءٌ لِلْقُلُوبِ إِنَّ الْقُلُوبَ لَتَرِینُ کَمَا یَرِینُ السَّیْفُ جِلَاؤُهَا الْحَدِیثُ »، به یاد هم آورید، با هم مباحثه کنید و دربارهی مسائل گوناگون سخن بگویید؛ زیرا سخنگفتن دلها را صیقل میدهد. بهراستی که دلها زنگار میگیرد، چنانکه شمشیر زنگار میگیرد و جلای دلها سخنگفتنِ خوب است . پیامبر (صلاللهعلیهوآله): «مَنِ اسْتَوَى یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ کَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الزِّیَادَةَ فِی نَفْسِهِ کَانَ إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ وَ مَنْ کَانَ إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیَاةِ»، اگر کسی دو روزش برابر باشد، مغبون است. اگر فردای کسی بدتر از امروزش باشد، ملعون است. اگر کسی در پی تدارک کاستی در عمل خود نباشد، کاستی در عقلش خواهد بود و اگر کسی در عمل و عقل کاستی داشته باشد، عدمش از وجودش بهتر است. امام علی (علیهالسلام): «أَدَلُّ شَیْءٍ عَلَى غَزَارَةِ الْعَقْلِ حُسْنُ التَّدْبِیرِ»، محکمترین دلیل بر کمال عقل، تدبیر نیکو (سنجیده و حساب شده )است. • ضرورتهای نوآوری اگر بخواهیم هر برنامهای درست اجرا شود و بازدهی مورد نظر را داشته باشد، طرح و برنامهای برای تبیین و تشریح الگوها، هدفها و شاخصههای فعالیتهای امور لازم است تا در طول مسیر با سردرگمی و انحراف از مسیر اصلی مواجه نشویم. درغیراینصورت، خلاف مطلوب بهدست خواهد آمد. مسألهی نوآوری و شکوفایی در ابعاد گوناگون و در رشتههای مختلف نیازمند کارشناس و متخصص همان رشته است تا با داشتن تصویر درست از نوآوری و شکوفایی، به مدوّنکردن شاخصهها، برنامهریزی و طراحی پرداخته شود. برای مثال، بهمنظور نوآوری و شکوفایی برنامهی آموزشی و تعلیموتربیت، نخست کارشناسان باید شاخصههای نوآوری در این راستا را شناسایی و الگویی درست ترسیم کنند تا مربیان و معلمان آن را دنبال کنند. بنابراین، ما در نوآوری و شکوفایی در تعلیموتربیت در مسجد که بیشتر به فعالیتهای قرآنی و علوم دینی میپردازد، نیازمند طرح و برنامهای هستیم که بیانگر شاخصههای نوآوری و شکوفایی باشد. اما قبل از طراحی و برنامهریزی درراستای تعلیموتربیت در مسجد، ضروری است شاخصههای نوآوری مطلوب و مورد نظر مقام معظم رهبری شناسایی شود تا به نتیجهی مؤثر و مفید برسیم. • شاخصههای نوآوری نوآوری مطلوب و مد نظر رهبر معظم انقلاب مختصاتی دارد که به نتایج مفید و مؤثری منتهی و مانع برداشتهای غلط میشود. پارهای از شاخصههای نوآوری مطلوب عبارت است از: 1- نوآوری در عرصهی فکری و فلسفی الزاماً باید در مسیر دین مبین اسلام باشد و درست مقابل بدعتها، تحریفها، خرافهها و تحجرگراییها قد علم کند. 2- نوآوری مطلوب نهتنها هنجارشکن و ساختارشکن نیست، بلکه درجایگاه هنجار مطرح میشود تا اسلام و انقلاب را زنده و پویا نگه دارد. 3- نوآوری مطلوب در چارچوب اصول، سنتها و ارزشها صورت میگیرد. 4- نوآوری در روش و شیوههای اجرایی براساس تجربهها صورت میگیرد تا راه میانبر باشد برای رسیدن به مقصود، نه بیراهه. 5- نوآوری مؤثر باید در راستای نوآوریهای گذشته باشد و مکمل آن، نه نوآورستیز و مانع؛ چنانچه اصل انقلاب و جمهوری اسلامی نوآوری بهحساب میآید و سایر نوآوریها باید مکمل آن باشد. • مخاطبان اصلی نوآوری و شکوفایی بهنظر میرسد سه طیف مخاطب اصلی و مجری نوآوری باشند: 1. مربیان، معلمان و متولیان مسجدها؛ 2. مسئولان و مدیران عالی جامعه؛ 3. نخبگان و خواص. هر یک از گروههای اجتماعی ذکرشده نیز میتوانند در سه حوزه (حداقل) نوآوری داشته باشند: 1. حوزهی فردی؛ 2. حوزهی مدیریتی و تحت امر؛ 3. حوزهی اجتماعی و ملی. بنابراین مسجد، درجایگاه کانون تعلیموتربیت، در هر یک از حوزههایی که به آن اشاره خواهیم کرد میتواند نوآوری داشته باشد : الف) در حوزهی فردی در فرهنگ اسلام، مسجد نهادی است مقدس و کانون تربیت و بیشترین نقش خودسازی و جامعهسازی موردنظر اسلام را برعهده دارد. در حوزههای ذکرشده، مسجد میتواند در این موردها نوآوری داشته باشد: 1. نوآوری در برقراری ارتباط با خالق و تقربجستن به او؛ 2. نوآوری در شیوههای تعامل مفید و وحدتآفرین افراد جامعه و محکمکنندهی پایههای اتحاد ملی و انسجام اسلامی؛ 3. نوآوری در چگونگی تهذیب نفس و خودسازی . ب) در حوزهی مدیریتی مربیان و متولیان مسجدها، در حوزهی مدیریتی تحت امر خود و درراستای تعلیموتربیت در مسجد، در این امور سهگانه میتوانند نوآوری داشته باشند: 1. نوآوری در برنامهریزی؛ 2. نوآوری در ساختار، تشکیلات هیئتها و دستهها که احیاکننده و حافظ دستآوردهای فرهنگ اسلام است؛ 3. نوآوری در روشهای اجراییشدن برنامهها و طرحها، بهگونهای که سدی بر بهانهجویی دشمن و متهمکردن اسلام به خرافات باشد. ج) حوزهی اجتماعی و ملی گرچه نوآوری در سطح کلان این حوزه به متصدیان و نخبگان عالیرتبهی کشور مربوط میشود اما هرکس باید در حوزهی کاری خود به این امر توجه داشته باشد. دراینراستا، مسجد رسانهای سنتی است و در اطلاعرسانی چهرهبهچهره و آگاهیدادن و بهصحنهکشاندن مردم نقش مهم خودش را دارد؛ بنابراین سخنوران مسجد، میتوانند راهکارهای نوآوری را در این موردها ارائه دهند: 1. نوآوری در حیطهی زندگی و کار؛ 2. نوآوری در سطح محلی و منطقهای؛ 3. نوآوری در سطح شهری و کشوری. نوآوری و شکوفایی تعلیموتربیت در مسجد یکی از مکانهای مؤثر و مفید برای نوآوری و شکوفایی در حوزهی اجتماعی، در سطح محلی، منطقهای یا شهری، مسجد است؛ زیرا درطول تاریخ - از صدر اسلام تاکنون - مسجد کانون آموزش علوم دینی و بهویژه علوم قرآنی بوده است. منتهی این آموزشها تاکنون بهصورت سنتی بوده است و آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته و برای آن برنامهریزی نشده است تا جذابیت و کارآیی خوبی برای اقشار مختلف جامعه، بهویژه جوانان، داشته باشد. بیشتر وقتها اصول، هدفها، رویکردها، کلیات آموزشها و فعالیتهای قرآنی مفروض گرفته میشود؛ درنتیجه نوآوریها فقط معطوف به عوامل و اجزای فرعی و ظاهرسازی میشود. برای مثال، رنگآمیزی، نقاشی و تنوع در زینت مسجد بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. گرچه این امر نیکو و بهجاست؛ اما هیچگاه به درجهی اهمیت آموزش و تعلیموتربیت در مسجد نمیرسد. نوآوری در تعلیموتربیت نیازمند آن است که: 1. از جدیدترین ابزارهای آموزشی استفاده شود؛ 2. متنهای درسی و مواد آموزشی که قرار است در مسجد تعلیم داده شود، کارشناسی شود و مطابق با نیازهای دانشآموزان مسجدی تدوین گردد؛ 3. سبک و شیوهی آموزش باید بهروز باشد و از شیوههای قدیمی پرهیز شود که تاکنون بازدهی موفقی نداشته است. هدف اصلی تعلیموتربیت در مسجد بررسی هدفهای تعلیموتربیت نشان میدهد که مهمترین نیازهای هر جامعه تعلیموتربیت افرادی است که با اتکا به نیروی اراده و تعقل خویش، منطقی بیاندیشند و بهجای وابستگی و استفاده از دستاوردهای دیگران، در زمینهی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... خود مولّد دانش و فناوری برای زندگی در عصر طلایی باشند. درطول تاریخ، کانون تربیت چنین افرادی در اسلام، مسجد بوده است. باتوجهبه فراگیربودن دین مقدس اسلام و دخیلبودن آن در ابعاد گوناگون زندگی انسان، مسئلهی تعلیموتربیت در مسجد نیز ابعاد فراوانی به خود میگیرد. هدف اصلی از تعلیموتربیت در مسجد، آموزش انسانها در همهی زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و... است. در صدر اسلام، مسجد کارکردهای فراوانی در زمینههای مختلفی داشته است؛ اما امروزه بهدلیل بهوجودآمدن کانونها و مرکزهای جدید، بسیاری از کارکردهای مسجد در این مکانها انجام میشود و به مسجد درجایگاه مکانی برای عبادت وتقربجستن بهخدای تعالی نگاه میکنند؛ درحالیکه در فرهنگ اسلام، مسجد نقشی سرنوشتساز در متحولکردن بنیادی زندگی افراد بازی میکند. بنابراین مسجد میتواند در تحول عقیدتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و رفتاری افراد جامعه مؤثر باشد. گرچه با ایجاد کانونهای فرهنگی این مقوله کمرنگ شده است؛ اما دستکم آموزشهای قرآنی کماکان در مسجدها ادامه دارد. نوآوری در شیوهی آموزشهای قرآنی اولویت ویژهای دارد؛ زیرا در اسلام، مسجد از همان نخست محل آموزش برترین کتاب الهی یعنی قرآن بوده است. ازاینرو، باید برای شکوفاشدن هرچهبیشتر تعلیم قرآن، ترویج فرهنگ قرآنخوانی در مسجد و گسترش آن در سطح کلی جامعه چارهاندیشی کرد. البته باید این نکته را بیان کرد که مراد از قرآنخوانی، فقط روخوانی صرف و بهرهنبردن از معنی و فهم عمیق این کتاب مقدس نیست بلکه هدف نهایی فهمیدن قرآن است. دراینباره باید به چند چیز توجه شود: 1. توجه به فرهنگ آموزش قرآن امروزه در دنیا، بهخصوص در کشورهای پیشرو، نگاه به مقولهی آموزش نگاه به رویدادی فرهنگی است. توجه به فرهنگ آموزش قرآن در کشورهای مشرقزمین، نیازی اساسی است؛ زیرا این کشورها، ازجمله ایران، بسیاری از رفتارها و حتی افکار خود را از فرهنگ، ادبیات، عرفان و ادیان خود بهدست میآورند. عدم توجه به فرهنگسازی در امر آموزش و یادگیری، باعث میشود تعلیموتربیت عمیق نباشد. 2. قرآنخوانی مقدم بر قرآندانی به این مثال توجه کنید: شما کودک خود را برای یادگیری نماز به مسجد یا کانون فرهنگی میفرستید؛ او در مدت کوتاهی با صحیحخوانی، فصیحخوانی، تلفظ حروف خاص عربی، ترجمهی عبارتهای نماز، آداب، شرایط و احکام عملی نماز آشنا میشود؛ اما کودک، در آموزشها، به این مسئله نمیرسد که باید درطول زندگی نماز بخواند. هرساله اعتبارات زیادی صرف آموزش قرآن به بزرگسال، معلمان و ... میشود. با کمی دقت متوجه میشویم که این نوع آموزشها از اساس زائد است و سود چندانی ندارد. آموزش روخوانی قرآن، هدف کلاس اول تا سوم ابتدایی است؛ درحالیکه آموزش عالی برای دانشجویان دورههای کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد یک واحد پیشنیاز آموزش روخوانی برگزار میکند یا آموزشوپرورش همهساله دورههای متعددی برای فرهنگیان برگزار میکند؛ اما کماکان مشکل به قوت خود باقی است. مشکل در نداشتن قواعد قرآنی نیست، بلکه در این است که افراد اصولاً قرآن نمیخوانند و اینکه قرآنخواندن روزانه، درطول زندگی، بهصورت فرهنگ و رفتار در نیامده است. همهی ما نماز میخوانیم؛ زیرا از همان دوران کودکی که چشم خود را باز کردیم، دیدیم پدر و مادرمان نماز میخوانند یا پدر و مادر خود را مشغول خوردن سحری دیدیم، درحالیکه رادیو دعای سحر را زمزمه میکرد؛ درنتیجه همه روزهگیر شدیم. اما کودکان چندبار ما را مشغول خواندن قرآن دیدهاند؟ آنچه متولیان، برنامهریزان و مجریان باید به آن توجه کنند، همین مطلب است. اجرای طرح تلاوت نور در مسجدها، یکی از طرحهای موفق است که باید بیشتر مورد توجه و تعمیم قرار گیرد. 3. از مسجد شروع کنیم اگر نمازگزاران مسجد، در سراسر کشور، روزی یک صفحه قرآن بخوانند، در فهم آیات ساده و پرکاربرد آن کوشش و تدبر کنند، امام جماعت انجام همهروزهی این کار را نهادینه کند و از قاریان برجسته در مسجدها دعوت شود تا قرآن را با صدای دلنشین زمزمه کنند و بقیهی نمازگزاران نیز او را همراهی کنند، بهطور قطع آثار و برکات قرآن شامل حال حاضران خواهد شد. قرآن را نباید برای ختمکردن، نکتهبرداری و استفاده در سخنرانیها بخوانیم، بلکه باید برای دل خود بخوانیم و مانند کسی که برای یافتن داروی درد خود به داروخانه میرود، دنبال دوای دردهایمان در قرآن باشیم؛ زیرا هدایت ثمرهی قرآن است: « تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ »، قرآن رابیاموزید،زیراقرآن بهار دلهاست. از نور قرآن شفا جویید؛زیرا که شفای سینهها است. آموزش روخوانی و روانخوانی صرف یا کلاس حفظ قرآن و آموزش قرائت، بهتنهایی، نمیتواند پاسخگوی نیازهای مختلف دانشآموزان و فراگیران باشد. شاید یکی از رمزهای جاودانگی و جذابیت مجلسهای عزاداری حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) یا مراسم شبهای احیاء، همین تنوع برنامهها و فعالیتها باشد که باید در آموزش قرآن و تعلیموتربیت در مسجد نیز به آن توجه کرد. 4. فعالیتهای فوق برنامه باید مکمّل برنامهی درسی قرآن باشد دانشآموزان درحالی در مسابقههای قرآنی و معارف اسلامی شرکت میکنند که محتوای پیشبینیشدهی مسابقه را در مدرسه آموزش نمیبینند. درمقابل محتوای کتابهای درسی قرآن، دینی و سایر کتابها کمتر در مسابقهها میآید؛ کتابهایی که پژوهشگران دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، بادقت فراوان و متناسب با نیازها و علائق دانشآموزان، طراحی کردهاند. برای مثال مسابقههای قرائت و حفظ قرآن که فعالیت قرآنی تخصصیای است، هیچگاه جزء هدفهای کلان آموزشوپرورش نبوده است. درمقابل، کسب مهارت روخوانی و روانخوانی قرآن از هدفهای اصلی آموزش قرآن در دورهی ابتدایی است. چه خوب است مربیان قرآنآموزی مسجدها بهجای برگزاری مسابقههای قرائت و حفظ، مسابقههای روخوانی (برای کلاسهای اول تا سوم) و روانخوانی (برای کلاسهای چهارم و پنجم) برگزار کنند یا در دورهی راهنمایی به مسابقههای روانخوانی (ترتیل آموزشی) و درک و فهم آیات و عبارتهای قرآنی اهمیت داده شود. 5. مهارتآموزی بهجای قاعدهی آموزش همانطورکه در بند سوم گفته شد، علت مهجوریت قرآن در جامعه این نیست که افراد با قواعد روخوانی و روانخوانی آشنا نیستند بلکه اشکال این است که اصولاً افراد با قرآن مأنوس نیستند. یکی از راهکارهای مهم در این زمینه، توجه به مهارتآموزی بهجای قاعدهآموزی است. در جلسههای موفق و معتبر قرآن، روش حاکم مهارتآموزی است. استاد در صدر جلسه مینشیند، افرادی که به حلقهی انس با قرآن نشستهاند، هریک چند آیه میخوانند و استاد اشکالهای آنان را موردی و تلگرافی برطرف میکند؛ اما در مدرسهها و کلاسها قواعد قرآن محور آموزش است. در این کلاسها معلم ارتباط یکسویه دارد و بهطورمعمول متکلموحده میشود و آنچه بیشازهمه مورد غفلت قرار میگیرد، کمخواندن قرآن است. 6. اجرای کامل برنامهی درسی قرآن مهمترین عامل در موفقنبودن برنامهها و طرحها، ازجمله برنامهی درسی قرآن در آموزشوپرورش و بهویژه در دورهی ابتدایی، اجرانکردن کامل برنامههای پیشبینی شده است. در برنامهی درسی قرآن سه عامل مهم که در ادامه میگوییم باید همعرض اجرا شود تا هدفها محقق شود: 1. معلمان و مربیان قرآنآموزی مسجدها، باید با ابعاد و اجزاء برنامهی درسی قرآن آشنا شوند و مهارت لازم را در آموزش قرآن بهدست آورند؛ 2. باید وسایل آموزشی - ازقبیل لوح آموزشی، نوار آموزش قرآن معلم و دانشآموز، کتاب راهنمای تدریس معلم و ضبطصوت - فراهم باشد تا آموزش با اختلال روبرو نشود؛ 3. به نقش خانواده در آموزش توجه شود؛ زیرا بیشاز یکپنجم آموزش بر عهدهی خانواده است. 7. خانواده و زمینههای لازم آموزش قرآن مواردی که خانوادهها باید توجه کنند تا زمینههای لازم برای آموزش قرآن فراهم شود. در مقدمهی هریک از کتابهای درسی دانشآموزان آمده است: خوب است معلمان در آموزش خانواده به این شیوه عمل کنند: • پدرومادر به مدرسه دعوت شوند و در کلاس درس قران حضور یابند؛ • نمونهای از روش آموزش قرآن با حضور دانشآموزان برای خانوادهها اجرا شود تا آنها با تلاوت و ریزهکاریهای آموزش آشنا شوند؛ • موارد گفتهشده در مقدمهی کتاب برایشان بازگو شود؛ • با خانوادهها میثاق شفاهی بسته شود که روزی یک صفحه قرآن بخوانند تا این فرهنگ به کودکانشان منتقل شود. 8. فراگیرکردن قرآنخوانی مربیان و معلمان مسجدها، حوزههای علمیه، سازمان صداوسیما، نهضت قرآنآموزی، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی و وزارت آموزشوپرورش باید به این نکته توجه کنند که متأسفانه روند فعالیتهای قرآنی بهجای عمومیشدن بهسوی تخصصیشدن حرکت میکند و شاهد این مسئله هستیم که روزبهروز ارتباط عموم مردم با قرآن کمتر و کمتر میشود. البته این مطلب به معنی کنارگذاشتن فعالیتهای تخصصی نیست، بلکه باید توجه شود فعالیتهای تخصصی روزبهروز سادهتر و عمومیتر شود. بهخصوص مراکزی که در این زمینه مسئولیت اصلی و مستقیم را دارند، باید در هدفها و روشهایشان تجدیدنظر کنند. پیشنیازها پیشنیازهای مهمی هست که زمینهساز نوآوری و شکوفایی تعلیموتربیت در مسجد است، برای مثال: • ترویج فرهنگ کتابخوانی بین افراد جامعه، با کمک مسجدها؛ • برگزاری کلاسهای احکام، اخلاق و قرآن به شیوهی نو و جذاب؛ • برگزاری کلاسهای هنری برای جوانان، در مسجد؛ • برگزاری کلاسهای آموزش رایانه برای استفاده از علوم اسلامی؛ • برگزاری کلاسهای روش تحقیق، تبلیغ، سخنرانی و مداحی؛ • پخش سیدیهای مذهبی بین جوانان و کودکان؛ • برگزاری نماز جماعت دانشآموزان؛ • فراخوانی والدین دانشآموزان و کمکگرفتن از آنان در امرآموزش؛ • تأسیس و بازسازی کتابخانههای مسجدها، متنوعکردن کتابهای موجود در مسجدها مطابق با سطح فکری اقشار مختلف جامعه؛ • ارتباط دوسویهی مسجدها با سایر کانونهای فرهنگی؛ • دعوت دانشآموزان مدارس و آموزشگاهها به مسجد در مناسبتها و عیدهای اسلامی؛ • امکان دسترسی آسان مردم به امکانات فرهنگی مسجد؛ • زیباسازی مسجدها. راهکارهای عملی در اجرای طرح نوآوری و شکوفایی آنچه در تحقق نوآوری و شکوفایی تعلیموتربیت در مسجد در خور توجه است، داشتن برنامههای نو درقالب شیوههای اجرایی جدید و در سطح کلان مسجدهای کشور و همچنین تلاش برای شکوفاکردن تلاشهای گذشته است که به مقدمات زیادی نیاز دارد و نبودن بسترها امکان تحقق آن را از ذهن دور میکند. بنا بر سخنان رهبر معظم انقلاب، یکی از مقدمههای لازم برای تحقق نوآوری بسترسازی برای نوآوری است که امامان جمعه و جماعت میتوانند نقش بسیار مهمی در اجرای آن داشته باشند. برای مثال: 1. امامان جمعه و جماعت باید در صحنهی سیاسی و اجتماعی کشور فضای آرام روانی ایجاد کنند و از تنشها و چالشهای ساختگی و حاشیهای بپرهیزند که جز اتلاف وقت هیچ دردی را دوا نمیکند. 2. کشاندن همهی مردم به صحنهی نوآوری و شکوفایی، بهویژه تعلیموتربیت در مسجد. امیدواریم با عزم ملی و ارادهی جمعی، در اجزای مختلف آموزشی و در مسجدها فضای نوآوری حاکم گردد. 3. هماهنگکردن مسئولان، مدیران و نخبگان تا نوآوری مطلوب در فضای جامعه گسترش یابد. 4. اجراییکردن نگاه فراجناحی حزبها و تشکلها به موضوع نوآوری و اجتناب از مصادرهی آن به نفع گروه یا جناحی خاص. 5. شناسایی نقصان و کاستیهای موجود در سیستمها و روشهای تعلیموتربیت که تاکنون وجود داشته است و در معرض دید عموم قراردادن بنبستها و کمبودها تا برای رفع آنها چارهجویی شود. 6. تدبیر علمی و عقلی در ارائهی نوآوریها و فراخوانی مدیر و مدبّر موفق در سیستم تعلیموتربیت در مسجدها. 7. پرهیز از بلندپروازیها جهت عملیاتیکردن طرحها. 8. شناسایی تناسب نوآوریها با ظرفیتها و امکانات موجود مسجدهای مختلف کشور و متناسببودن آنها با سطح فکری اهالی آن منطقه. 9. تلاش شود تا نوآوری براساس مطالبات عمومی جامعه باشد و بهدور از افزایش نیازها و غیرواقعیکردن آنها. 10. تکریم و تجلیل از افکار و طرحهای نو؛ بهویژه طرحهایی که از سوی جوانان ارائه میشود. 11. تلاش برای فراگیرکردن نوآوری. از یک نگاه، همهی جامعه مخاطب رهبر معظم انقلاب هستند و هرکس باید به اندازهی توان خود، درجهت رسیدن به نقطهی مطلوب، تلاش کند. گرچه نخبگان جامعه بیش از دیگران مورد خطاب قرار میگیرند. آسیبشناسی ممکن است نوآوری و شکوفایی واقعی، در نظام تعلیموتربیت مسجد، با مانعهایی مواجه شود که توجهنکردن به آنها موجب انحراف یا سطحینگری میشود. ازاینرو، لازم است با نگاهی آسیبشناسانه مانعها را شناسایی کنیم و برای رفع آنها بکوشیم. در ادامه به برخی از این مانعها اشاره میکنیم: 1. جزئینگری بهجای کلاننگری: مشغولشدن به امور فرعی و اشتغال ذهن به مسائل جزئی سبب میشود مسائل و هدفهای اصلی تعلیموتربیت فراموش شود و به نتیجهای مطلوب نرسیم. 2. بخشینگری و مصادره به مطلوب: سوقدادن نوآوریها به حوزههای خاص، حتی درصورت نتیجهبخشبودن، سبب رشد ناهمگون میشود و درنتیجه اثرهایی معکوس در پی خواهد داشت. گرچه این راهبرد باید از سوی همهی مسئولان و نخبگان دنبال شود اما باید مراقب باشیم در نظام تعلیموتربیت مسجد که هویت مسلمانان در آن شکل میگیرد، با رشدی ناموزون و بیقواره مواجه نشویم. 3. نوآوری نباید با غرضهای سیاسی همراه باشد به منفعتهای جناحی آلوده شود. 4. افراط و تفریط: برخورد افراطی با مقولهی نوآوری بهمعنای برهمزدن همهی ساختارها، برنامهها و شیوههای قبلی و مرسوم است. تعجیل و شتابزدگی در این راهبرد امکان دارد به همان اندازه مخاطرهآمیز و منفی باشد که تفریط و مقاومت دربرابر هرگونه ابتکار و خلاقیت. 5. عدم شناخت مرز بین نوآوری و بدعت: اگر شناخت درستی از نوآوری، بهویژه در بخش تعلیم احکام و اخلاق و الگودادن به جوانها، وجود نداشته باشد، ممکن است نوآوری به بدعت و الگودهی ناسازگار با اصول اسلام بیانجامد. باتوجهبه آنچه در مورد شاخصهها، الزامات و آسیبهای نوآوری بیان شد، این نکته روشن میشود که برای تحقق راهبرد نوآوری و شکوفایی تعلیموتربیت در مسجد، قبل از هر چیز، باید رفتارهای شخصی و اخلاق کاری معلمان، مربیان، پیشگامان مسجد و مسجدیها اصلاح شود. بیتردید برخی ویژگیها وجود دارد که از مقدمههای ضروری پیشرفت جامعه است؛ مانند: مسئولیتپذیری، نظم، قانونپذیری، اعتمادبهنفس، داشتن روحیهی کار و تلاش و هماندیشی با نخبگان و مردم. این ویژگیها نخست باید در روحیهی و شخصیت معلمان، متولیان و مربیان مسجدها بروز کند تا بتوان راهبردهای اساسی و کلان را در این نهاد مقدس عملی کرد. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد