نقش مساجد در استحکام انقلاب اسلامی و مقابله با هجوم فرهنگی
۱۳۹۱/۱۱/۲۱

مسجد به‌مثابه‌ی تابلوی فرهنگی جوامع اسلامی و کانون تجمع دینی، سیاسی و اقتصادی مردم در هر شهر و روستاست. این مرکزیت نهتنها در چهره‌ی شهرها، بلکه در ساختار شهرسازی نیز رعایت می‌شود.

بسمه تعالی

 نقش مساجد در استحکام انقلاب اسلامی و مقابله با هجوم فرهنگی

 دکتر سید مصطفی ابطحی

 اشاره

مسجد به‌مثابه‌ی تابلوی فرهنگی جوامع اسلامی کانون تجمع دینی، سیاسی و اقتصادی مردم در هر شهر و روستاست. این مرکزیت نهتنها در چهره‌ی شهرها، بلکه در ساختار شهرسازی نیز رعایت می‌شود.در شهرسازی اسلامی مسجد، به‌مثابه‌ی پایگاه عقیده، در کنار بازار، به‌مثابه‌ی مرکز معیشت، در جوارحکومت و دستگاه دیوانی، به‌مثابه‌ی کانون قدرت، نظام متحدالشکلی را تشکیل می‌دهند. به‌دلیل نزدیکیبازار به مسجد، دادوستد عادلانه و منصفانهصورت می‌گیرد و حکومت نیز به حرمت مسجد رعایت حال رعایا را می‌کند. بنابراین، مسجد همه‌ی عناصر فرهنگی لازم برایحیات اجتماعیرا دارد.مسجد نخستین و گسترده‌ترین شبکه‌ی اجتماعی‌ای است که می‌تواند، با آگاهی‌بخشی، رسالت تاریخی خود را در جهتارتقاء شأن و جایگاه جامعه‌ی اسلامی، مبارزهبا حاکمیت جور و تقویت ارزش‌ها، هنجارها و رفتارهایجامعه‌ی اسلامی ایفا کند. این مؤلفه‌ی ممتاز مساجد در ایران معاصر و در عرصه‌ی انقلاب اسلامی کانونهویت‌ساز و بسیج‌گر انقلاب بود و حیرت همه‌ی ناظران منصف را برانگیخت. برخلاف انقلاب‌های معمول جهان،انقلاب اسلامیتشکیلات حزبی و سازماندهی رسمینداشت؛ امامساجد هسته‌های اصلی تجمع مردم و الهام‌بخش رفتار دینی و سیاسی مردم بودند. گفتمان دینی‌ای که در منابر، مساجد و حسینیه‌ها مطرح می‌شد، به گفتمان برتر بدل شد و همه‌ی گفتمان‌های چپ، سوسیالیستی، ناسیونالیستی و لیبرالیستی را در خود حل کرد. اگر مساجد در تحقق انقلاب نقشمحوریداشتند، باید در تداوم و بقای انقلاب نیز محور پیشرفت انقلاب باشند. سؤال‌های اساسی 1- نقش مسجد در تأسیس هسته‌ی بسیج‌گر انقلاب اسلامی چه بود؟ 2- کارکردهای مسجد در حدوث انقلاب اسلامی معطوف به چه اموری بود؟ 3- در تداوم انقلاب اسلامی، مساجد با چه رویکردی قادرند در تعمیق، بسط و گسترشایده‌ی پایداری حکومت دینی و قوام و دوام انقلاب اسلامی، باتوجه‌به متغیرهای جدید جامعه‌ی ملی و جهانی، بکوشند؟ فرضیه مسجد اکنون نیز کانون تأسیس هسته‌ی بسیج‌گر انقلاب اسلامیاست؛زیرا علتمحدثه‌ی انقلاب همان علت مبقیه‌ی انقلاب است. بنابراین، ماندگاری و تداوم انقلاب اسلامیدر گرو بالندگی و کارامدی ماهیت هسته‌ی بسیج‌گر انقلاباست. تعریف مفاهیم و واژه‌ها بسیج : منظور از بسیج توانایی بالفعل رهبر یا رهبران در جلب حمایتبخش‌های گسترده‌ای از مردم در جریان جنبش اجتماعییا انقلاب است. این توده‌های مردم گمشده‌ی خود را در رهبر، آرمان و اندیشه‌ی او می‌جویند و رهبر نیز نشانمی‌دهدفقطبه‌دنبال خواسته‌های معنوی و مادی آن‌هاست. انقلاب:انقلاب عبارت است از بسیج‌شدن و در حالت بسیج‌ماندن؛ بنابراین هنگامی که نظامسیاسی قادر نباشد حالت بسیج مردم را حفظ کند، انقلاب پایان‌یافته تلقی می‌گردد. مباحث نظری بسیج سیاسی مردم تحلیل هسته‌ی بسیج‌گر در انقلاب اسلامی ایران براساس دیدگاه چارلزتیلیاست.تیلی، از جامعه‌شناسانمعروف انقلاب، در تئوری خود مسئله‌ی هسته‌ی بسیج‌گر انقلاب را مطرح کرد.به‌نظر او، هرگاه گروهی بکوشد کنترل خود را بر منابع افزایش دهد، در حال بسیج است و هرگاه کنترل گروه بر منابع مزبورکاهش یابد، گروه در حالت ضدبسیج قرار می‌گیرد. به گفته‌ی تیلی، عوامل تعیین‌کننده‌ی توانایی بسیجگروه‌ها و جماعت‌های مختلف عبارت استاز: 1- امکانات موجود گروه؛ 2- مساعدت محیط؛ 3- تشکیلات سازمانی گروه. تیلی گروه‌ها را از لحاظ توانایی بسیج به دو نوع تقسیم می‌کند: نخست: گروه‌هایاشتراکی‌ای که ویژگی محلی دارند. تشکیلات آن‌ها محدودو موضعی است و همه‌ی اعضای آن‌ها قدرتی کم‌وبیشیکساندارند.درضمن، وفاداری درونی این گروه‌ها زیاد است، اماقدرت بسیج آن‌ها کم. دوم: گروه‌های سازمان‌یافته‌ی انجمنی که تشکیلات وسیع و پیچیده دارند. هرچند وفاداری درونیآن‌ها از نوع اول کمتر است، اما توانایی سازماندهی و بسیج زیادی دارند. تیلی در مورد بسیج توده‌های مردم به دو عامل تسهیل‌کننده اشاره می‌کند: نخست: نارضایتی توده‌ها که از ناتوانی رژیم حاکم در پاسخگویی به انتظارات آن‌ها ناشیمی‌شودیا از فشارهای ناگهانی‌ای که رژیم در موقعیت‌های بحرانی (نظیر جنگ، بحران اقتصادی و...) بر توده‌ها واردمی‌کند. دوم: وجود برخی روابط و همبستگی‌هایاشتراکی میان توده‌ی مردم. این همبستگی‌هاکنش جمعی را میان توده‌ها امکان‌پذیر می‌کند. به نظر تیلی، فقط نارضایتی توده‌ی مردم برایکشاندن آن‌ها به انقلاب کافی نیست؛ بلکه این نارضایتی‌ها فقط زمینه‌ی استقبالتوده‌ها را از گروه‌های معارضه‌جو و انقلابی فراهم می‌کند. در چنینموقعیتی، وجودهمبستگی‌هایاشتراکی نقش مهمی در تسهیل بسیج انقلاب توده‌ها وتوسعه‌ی گروه‌های انقلابی دارد. جرالد گرین انقلاب اسلامی ایران را براساس مفهوم ضدبسیج بررسی کرده است.طبق تعریف گرین،ضدبسیج عبارت است از: «بسیج عمومی علیه نظام سیاسی حاکم از سویگروهی که در مقابل برگزیدگان حاکم صف‌آرایی کرده‌اند». گرین شرایط ضدبسیج را این‌گونه بیان می‌کند: 1- تضعیف اراده و توانایی‌های دولت؛ 2- ساده‌سازی سیاست؛ 3- قطب‌بندی توده‌ها؛ 4- سیاسی‌شدن بخش‌هایی از جامعه که به‌طورسنتی غیرسیاسی بوده‌اند؛ 5- رویدادهای بحران‌زا؛ 6- واکنش خشونت‌آمیز از سوی رژیم. چگونگی شکل‌گیری بسیج مردم در انقلاب اسلامی با استفاده از تئوری‌های فوق می‌توان دلایل شکل‌گیری بسیج انقلابی مردم را در انقلاب اسلامیایرانارزیابی کرد. در تحلیل «بسیجانقلابی» در انقلاب اسلامی ایران بایدعوامل زیر را مؤثر دانست: 1- وجود نیروهای متشکل اجتماعی، به‌خصوص نیروهای مذهبی که از حضور در عرصه‌ی رسمی سیاست محروم بودند. این محرومیت سیاسی در حالی رخ داد که جامعه‌ی ایرانبه‌شدت در حال تغییر بود. نیروهای مذهبی محروم از حضور در عرصه‌ی سیاست و ناراضی از وضعیتفرهنگی- سیاسی جامعه، پیرامون شخصیتی حلقه زدند که بنیان مشروعیت حکومت پهلوی رابه چالش کشید و آن را مردود اعلام کرد. مهم‌تریننیروی مبارزاتی روحانیت علیه رژیم پهلویتبعیت کامل از امام(رحمة‌الله‌علیه) بود.هرچند رهبری انقلاب، به لحاظ ظاهری، حزبو تشکیلاتی منسجم نداشت؛ اما تبعیت از امام(رحمة‌الله‌علیه) و قرارداشتن برخی از طرفداران ایشان در رده‌ی فضلاو مدرسان حوزه‌ها موجب شد شبکه‌ای از طرفداران ایشان،همچون سازمانی نیرومند و متشکل،پدید آید و انقلاب را پیش ببرد. 2- نفوذ مذهب شیعه میان اقشار متوسط شهری،به‌خصوص ظهور مذهب شیعهبه‌مثابه‌ی ایدئولوژی و تئوری انقلابی میان اقشار تحصیلکرده‌ی مذهبی. 3- انسداد سیاسییا فقدان چرخش نخبگان و جایگاه‌ها در ساختار حکومت پهلوی. نکته‌یمهم این است که همزمان با شکل‌گیری ایدئولوژی انقلابی درجامعه، براساس فرایند نوسازی اجتماعی،افراد تحصیلکرده که توان ورود به لایه‌هایتصمیم‌گیری نظام و سیاست رسمی و قانونی را نداشتند- به‌دلیل فرمایشی‌بودن مجلس،احزاب و دولت- پاسخ همه‌ی مطالبات و اعتراض‌های خود را در ایدئولوژی اسلامیجستجو کردند. بدین ترتیب، دین چارچوب و عاملی شد که نه‌تنها قشر تحصیلکرده‌ی انقلابیرا به شبکه‌ی وسیع مردم وصل کرد، بلکه رهبری بسیج‌گر انقلاب نیز توانست بابهره‌گیریدرست از منابع دینی و ظرفیت‌های انقلابی جاذبه‌ی فراوانی برای همگان- روشنفکران و توده‌ها- پیدا کند.شبکه‌ای مذهبی با محوریت مسجد به‌وجود آمد. براین‌اساس، نهضتی نسبتاً وسیع و خودجوش در تهران و بیشتر شهرستان‌ها میان مبارزان و جوانان مسلمان راه‌اندازی شد.این نهضت برای تأسیس انجمن‌ها، هیأت‌ها و مؤسسه‌های اسلامیبا برنامه‌های امدادی، فرهنگی، تبلیغاتی، بهداشتی و حتی تولیدی و تجاری می‌کوشید. همچنین، شرکت‌ها و بنگاه‌های نشریاتی فعال به‌وجود آمد و درمانگاه‌ها، بیمارستان‌های خیریهبه سبک اجتماعی وصندوق‌هایقرض‌الحسنه تأسیس شد. انتقال شهید مطهری به تهران در سال 1335 و پیوستن به فعالیت‌های جوانانو دانشگاهیان، تفسیر قرآن و منبر مرحوم طالقانی در مسجد هدایت و تلاش‌های عالمانه‌ی دکتر مفتح در مسجد قبا نقش بزرگی دراین‌راستا ایفاکرد؛ به‌گونه‌ای‌که روحانیت جوان نیزآهسته‌آهسته تمایل و تحرک بیشتری از خود نشان داد. مسجد پایگاه اطلاع‌رسانی و سازماندهی در دهه‌ی چهل و پنجاه که سلطه‌ی نظام سیاسی پهلوی بر وسایل ارتباط جمعی باعث شده بود نیروهای انقلابی از حق فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محروم بمانند،مساجد مناسب‌ترین رسانه‌ی ارتباط جمعیبرای آگاهی‌بخشی مردمبودند. همچنین، مساجد مهم‌ترین پایگاههدایت و سازماندهی نیروی انقلابی به‌شمار می‌رفت. ازاین‌رو، برای تبیین نقش مسجد دردوران انقلاب اسلامی می‌توان به دو سرفصل مهم اشاره کرد: مسجد پایگاه فرهنگیو رسانه‌ای و مسجد کانون هدایت و سازماندهی. درخصوص نقش مسجد به‌مثابه‌ی پایگاه فرهنگی و رسانه‌ای باید به این نکته توجه کرد که در دوران حکومت پهلوی عموم مردم نابسامانی‌های فرهنگی،اقتصادی و سیاسی را مشاهده کرده بودند و متناسب با میزان درک و دریافت خود پدیده‌هایاجتماعیرا تحلیل می‌کردند.مسجد به‌دلیل مسائل معنوی پایگاهی چندمنظوره بود و در آن همه‌ی اقشارجامعه، باهمه‌ی باورها و عقاید خویش، همه روزه دور هم جمع می‌شدند و درهمه‌ی امورجامعه‌ی خود مشارکت می‌کردند. درحقیقت، مسجد اصلی‌ترین مرکز ارتباطی و اطلاعاتی‌ای بود که امکان خبرگیریاز همه‌ی وقایعدر آن وجود داشت.با تشدید مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی، مسجد دراین‌زمینه جایگاه ارزشمندتریپیداکرد. حضور روحانیان و نخبگان دانشگاهی در اماکن مذهبی، حسینیه‌ها و مساجد مردم رابا واقعیت‌های جامعه، فساد دربار، مظالم دستگاه حکومت و سیاست‌های ضددینی نظام پهلویآشنا می‌کرد. بنابراین، مسجد ضمن گسستن پیوندهای مردم با نظام سلطنت، جایگاهی شد برای ترسیم مؤلفه‌های حکومت مطلوب. مسجد مردم را به خویشتنشان بازگرداندتا پرچمدار هویت دینی و اسلامی شوند. مسجددر سازماندهی مردم برای تغییر وضعیت موجود و نیل به وضعیتی مطلوب نقشی به‌سزا داشت. مسجد پایگاه خودآگاهی، حرکت جمعی و اعتراضات مردمی نیز بود. مسجد از افراد و خانواده‌هاییکه در راستای آرمان‌های دینی خود مبارزه می‌کردند و به زندان می‌افتادندحمایت می‌کرد. توانایی چشمگیر روحانیتدر بسیج مردم در مساجد، تکیه‌ها و حسینیه‌هایکیاز ویژگی‌های زندگی سیاسی در انقلاب اسلامی ایرانبود. این توانایی در مرحله‌ی نخست حاصل کاربست ایدئولوژی احیاگرانه‌ی اسلامی بود؛ ایدئولوژی‌ای که پاکسازی جامعهاز نشانه‌های فرهنگ و تمدن غربی را وعده می‌داد و مردم را به صحنه می‌آورد.راز مقبولیت ایدئولوژی اسلامی در آن بود که می‌کوشید به نزاع‌های روحی و روانیتوده‌هاییپاسخ دهد که در اثر دگرگونی‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شبه غربی جابه‌جا شده بودند. برای شناسایی عناصر اصلی این ایدئولوژی و پیوند آن با نیازهای روحی روانیتوده‌هایمردم می‌توان به این موارد اشاره کرد. 1- اسلامی‌کردن جامعه: توده‌های مردم که قادر نبودند در فرهنگ و شیوه‌ی جدیدزندگیغربیمضمحل شوند، کوشیدندجامعه‌ایرا شکل دهند که ارزش‌ها و قواعد حاکم بر آن با ارزش‌ها ومطلوب‌های آنان منطبق باشد. رواج مفاهیمی مانند اقتصاداسلامی، بانکداری اسلامی، جزای اسلامی و مدیریت اسلامیاز تلاش برای ساختنجامعه‌ای برپایه‌ی آموزه‌های اسلامی و تقابل با نماد زندگی شبه غربیناشی می‌شود.تلاش بی‌وقفه‌ی استاد مطهری در دهه‌ی چهل و پنجاه برای تدوین ایدئولوژیاسلامی به‌مثابه‌ی مکتب و دستگاه هماهنگ فکری نقشیاساسی در این امر داشت. درواقع، شهید مطهری دنبال چیزی بود که در قیام 15 خرداد نیاز به آن احساس شد؛ یعنی ایدئولوژی‌ای مدون، مکتبی جامع به زبان روز و پاسخگو به شبهات جدید کهنهضت براساس آن به حرکت خود ادامه دهد و پس از پیروزی نیز برنامه داشته باشد. 2- غرب‌ستیزی: ایدئولوژی انقلاب اسلامی با تقلیدی و شبه‌غربی‌خواندن نوسازیو تغییرهای اجتماعی به‌وجودآمده در جامعه به نیازها و علایق مردمیپاسخ داد که فرهنگ و تمدن غربیرا عامل نابسامانی‌ها و مشکلات فرهنگی و اجتماعیمی‌دانستند. 3- رهبری: جابه‌جایی‌های گسترده‌ی اجتماعیباعث بی‌ثباتی اجتماعی، ناامنی،سرگشتگی و احساس بی‌هویتیشد و در چنین وضعیت روحی و روانی‌ای رهبری آگاه، دلسوز و روحانی تسلای روحی ملت را به ارمغان آورد. جایگاه مسجد اگر بخواهیم جایگاه و موقعیت مسجد را در اسلام بیابیم باید به صدر اسلام برگردیم و جایگاه مسجد را میان مسلمانان عصر پیامبر(صل‌الله‌علیه‌وآله) بررسیکنیم؛زیرا تاریخ مسجدبا تاریخ اسلام گره خورده است و این مکان مقدس، بی‌درنگ پس از بعثت نبیاکرم(صلالله‌علیه‌وآله)، نقش‌های مهم و گوناگونی در نهضت و انقلاب آن حضرت بر عهده گرفت. مسجد مهم‌ترین و مؤثرترین ستاد فرهنگیبرای ترویج فرهنگ اسلامی درتاریخ اسلام بوده است و به‌همین‌دلیل کارکردهای مختلفی داشته است. مسجد اسلامیچهار نقش را همزمان ایفا می‌کند: 1- پایگاه عبادت و یاد خداوند متعال؛ 2- پایگاه جهاد فکری و تعلیم و تعلم معارف اسلامی؛ 3- پایگاه تجمع نیروهای رزمنده و اعزام آنان به جبهه‌های جهاد؛ 4- پایگاه وحدت مسلمانان و نمایش روح وحدت و یکپارچگیبه دشمنان پیدا و پنهانِ جامعه اسلامی. برنامه‌ریزی آموزشی و دینی در مساجد برنامه‌ریزی تعاریف گوناگونی دارد؛ اما در تعریفی کلی می‌توانگفت: طراحی نقشه برای اهداف مختلف. یادگیری به نقشه و طرح نیاز دارد و از عوامل فراوانیتشکیل می‌شود؛ ازجملهمربی، فضا، ویژگی‌هاییادگیرنده، اوضاع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و همچنین روابط بینیادگیرنده‌ها با یکدیگر و نهادهای تربیتی. برای آموزش و یادگیری در مساجد باید به این موارد بسیار توجه کرد. در عرصه‌ی تربیت نباید براساس احتمال و تصادف عمل کرد؛ بلکه باید با نقشهحرکت کرد. نقشه و طرح‌ریزی نیز کار متخصصان است. اهمیت تعلیم‌وتربیت جوانان و نوجوانان باتوجه‌به‌آنکه دنیای پررمزوراز نوجوانی و جوانی انسان‌هایی کامل می‌سازد،می‌توان اهمیت تعلیم‌وتربیتآنان را دریافت. باتوجه‌به فطرت انسانی و نیازهای جوانان و نوجوانان، باید زمینه را برای رشد همه‌ی قوا فراهم کرد. باید پذیرفت فردی که به مسجدمی‌آید عقل و بعد اجتماعی، عاطفی، زیبایی‌گرایی و... دارد.ازاین‌رو، شایسته است نخست جوانان را با انگیزه‌های متفاوت به مسجد هدایت و برنامه‌ها را طوریطراحیکرد که همه‌ی قوای او را دربرگیرد. مسجدگریزی و دین‌گریزی امروزه،متأسفانه برخی جوانان ایرانی آن‌گونه که انتظار می‌رفت به مسجد رفت‌وآمد نمی‌کنند و سلوک حقیقی دین را برنمی‌گزینند.علت‌های مختلفی برای مسجدگریزی و درنهایت دین‌گریزی جوانان وجود دارد: 1- تهاجم فرهنگی؛ 2- پاسخگونبودن برخی از شیوه‌های تعلیم آموزه‌های دینی؛ 3- آشنانبودن مبلغان دینی به نیازهایبشر امروز و احساسکمبودی که انسان قرن بیست‌ویک از این جهت می‌کند؛ 4- آسیب‌پذیری جوانان ایرانی دربرابر مظاهر و جلوه‌های فساد و گریز از تعهدبه عمل دینی؛ 5- عملکرد ناهنجار و نامطلوب برخی از متصدیان اداره‌ی جامعه در تربیت دینی نسل جوان؛ 6- نبود برنامه‌ریزی مناسب جهت تربیت دینی و عمیق‌ترشدن شکاف مسجد و جوانان. موانع ارتباط جوانان با مسجد وسایل مدرن و پرزرق‌وبرق دنیای اطراف جوانان ازیک‌سو و روحیه‌ی نوپسند و زیباطلبآنان ازسوی‌دیگر عواملیهستند که اگر آگاهانه با آن‌ها تعامل نشود، باعث دوری و غفلت جوانان ازخدا می‌شود. از موانع ارتباط جوانان با مسجد می‌توان به این موارد اشاره کرد: 1- آشنایی‌نداشتن جوانان با فلسفهی نماز و اسرار نماز جماعت؛ 2- جذب بیشازحد به امور دنیوی؛ 3- وجود گناه و عدم درک ارتباط با خدا؛ 4- نارسایی‌های معنوی در خانواده؛ 5- فاسدبودن محیط جامعه؛ 6- دوستان ناباب و الگوهای نامناسب؛ 7- موفق‌نبودن مساجد در به‌کارگیری روش‌های جذب جوانان؛ 8- توجه‌نکردن به نیازها و خواسته‌های جوانان؛ 9- استفاده‌نکردن از راهکارهای عملی در جذب جوانان؛ 10- دخالت عموم مردم در تربیت دینی، بدون داشتن تخصص کافی؛ راهکارهای جذب جوانان به مسجد حضور جوانان در مساجد جهت برنامه‌ریزی برایآنان و اجرای برنامه‌هاالزامیاست. بنابراین، باید باتوجه‌به نیازها و ویژگی‌های جوانان به راه‌های جذب آنانتوجه کرد. از مهم‌ترین راه‌های جذب جوانان به مسجد عبارت است از: 1- مدیریت صحیح و خردورزانه‌ی مسجد: مدیریت صحیح می‌تواند با برنامه‌ریزی، اجرا و هدایت درست امور راه‌های متفاوتی برای جذب جوانان به مسجد فراهم آورد. 2-رفتار مناسب با جوانان: اصولاً، جوانان راه‌های دفع رفتاری را نمی‌پذیرند؛ اگر جوانی در راهش به مانعی برخورد کند که با روحیه‌اش هماهنگی نداشتهباشد، سرخورده می‌شود و از ادامه‌ی راه باز می‌ماند. در ارتباط با جوانان، باید ابتدا راه ارتباطی و عاطفی را هموار کرد تا به برنامه‌های تعیین‌شده ایمانی نسبیپیدا کنندیا کل اهداف را بپذیرند. در رفتار با جوانان باید شناخت کافی از وضعیتفیزیولوژی، شخصیتی و رشد رفتاریآنان داشت و نیازشان را سنجید و به نظریات و افکارشان اهمیت داد.حتی در برخی مواقع باید به مسائل خصوصی آن‌ها وارد شد و با آنان همدلی کرد. درواقع، آن‌ها راآن‌طور که هستند بپذیریم، نه آن‌طور که خودمان می‌خواهیم. 3- برنامه‌ریزی‌های مناسب:برنامه‌ریزیباید باتوجه‌به موقعیت محله، شهر و روستا یا سن افراد صورت پذیرد. برای مثال،برای افرادی که قصد شرکت در کنکور را دارند باید کلاس‌های تست،روانشناسی، تندخوانی، تهیه‌ی کتب مختلفو راه‌های موفقیت در کنکور درنظر گرفته شود. همچنین، باید از اینترنت، فیلم، سریال، بازی، سرگرمی و غیره استفاده‌یبهینهکرد. 4- جلسات بحث و گفت‌وگو: ازآنجاکه جوانان نیازهای مخصوص به خود دارند و روحیاتو علایقشان با بزرگسالان متفاوت است، در برنامه‌ریزی باید، بعد از مخاطب‌شناسیو نیازسنجی، جلسه‌های ویژه‌ای برگزار کرد جهت ارزیابی برنامه‌های تدوین‌شده، اجراشده و بحثو گفتگوی منتقدانه و تبادل پیشنهادهای مفید در برنامه‌ریزی آینده. جلسات بحث و گفتگو علاوه بر رسیدن به راهکارهای مفید باعث خودارزشمندیو تقویت خلاقیت، ابتکار و اعتمادبه‌نفس در فرد می‌شوند. ضمن اینکه ارتباط دوستانه بین آن‌ها و مدیران مسجد مستحکم‌ترمی‌شود. 5- ایجاد اعتماد در جوانان: مدیران و مسئولان مساجد بایدبه علائق و موقعیت جواناناهمیتی خاص دهند. براین‌اساس، می‌توان از طرق مختلف در افراد اعتماد و ایمان کافی ایجادکرد و آن‌ها را به مساجدهدایتکرد. 6- شکل ظاهری و داخلی مسجد: مسجد باید نمایی بسیار زیباو آرامش‌بخش داشته باشد؛ همچنین ساختمان و تجهیزات درون مسجد بایدتمیز و آرامش‌بخش باشد. 7- ارتباط حضوری با ساکنان اطراف مسجد: به‌جای‌اینکه مدیران و مسئولان مسجد افرادرا به مسجد بخوانند، خود به محل سکونت و کار آن‌ها بروند و از نزدیک با آن‌هاارتباط صمیمی برقرار کنند؛ سپس این افراد خود به مسجد خواهند آمد. پیشنهادها و راهکارها باتوجه‌به تحقیقات انجام‌شده در جهت جذب جوانان به مساجد و لزوم برنامه‌ریزی صحیحو دقیق برای آنان، این موارد پیشنهاد می‌شود: 1- استفاده از راه‌های ایجاد انگیزه در جذب افراد؛ 2- برنامه‌ریزی صحیح و دقیق مطابق با نیازهای نسل جوان؛ 3- استفادهاز متخصصان تعلیم و تربیت، روان‌شناسان و مربیان دینی در برنامه‌ریزی؛ 4- اهمیت‌دادن به نقش هدایتی و حفاظتی مسجد؛ 5- تغییر نگرش درباره‌ی مسجد از محل عبادت برای قشر خاص، به جایگاه اجتماعیبرای همه؛ 6- تبیین اهمیت نقش فرهنگی مسجد؛ 7- تبیین اهمیت نقش تربیتی و اجتماعی مسجد؛ 8- اهمیت‌دادن به نقش مسجد در احیای فرهنگ غنی اسلامی؛ 9- برنامه‌ریزی جهت مستحکم‌کردن ارتباط همه‌ی اقشار با مسجد؛ 10- ترویج علم، اخلاق، بهداشت و غیره از طریق مساجد؛ 11- رفتار نیکوی مدیریت مسجد؛ 12- تأمین بهداشت روانی؛ 13- فراهم‌آوردن زمینه‌ی شکوفایی استعدادها و خلاقیت‌های افراد؛ 14- کاهش آسیب‌پذیری اجتماعی؛ 15- توسعه‌ی مهارت‌های شناختی؛ 16- افزایش احساس رضایت درونی، نشاط و شادکامی؛ 17- زمینه‌سازی برای رشد همه‌جانبه‌ی فرد؛ 18- تقویت ارتباط فرد با جهان هستی؛ 19- تقویت خودشناسی به‌مثابه‌ی معرفتی زیربنایی؛ 20- تقویت رویکرد خدامحور در همه‌ی جنبه‌های زندگی؛ 21- پذیرفتن استدلال و منطق جوانان؛ 22- حضور افراد مهم و شایسته در مساجد؛ 23- تقویت روحیه‌ی اجتماعی نماز جماعت، ابتدا در مدارس؛ 24- توجه به مکان و فضای مسجد و شکل ظاهری آن؛ 25- استفاده از تکنولوژی‌هایجدید در مساجد؛ 26- استفاده از وسایل سمعی و بصریجدید در موارد خاص؛ 27- برگزاری اردوها و سفرهای کوتاه‌مدت دسته‌جمعی؛ منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد