وحدت شیعه و سنی در کلام حضرت امام خمینی (ره)
۱۳۹۲/۰۱/۰۷

اختلافاتى که در عراق، در ایران، در سایر ممالک اسلامى ایجاد مى‏کنند، باید سران دول اسلامى توجه داشته باشند به این معنا که این اختلافات اختلافاتى است که هستى آنها را به باد مى‏دهد. باید با عقل، با تدبیر، توجه داشته باشند به این معنا که به اسم مذهب و به اسم اسلام مى‏خواهند اسلام را از بین ببرند. دست‌هاى ناپاکى که بین شیعه و سنى در این ممالک اختلاف مى‏اندازد اینها نه شیعه هستند و نه سنى هستند؛ اینها دست‌هاى ایادى استعمار هستند که مى‏خواهند ممالک اسلامى را از دست آن‌ها بگیرند؛ ذخایر را از دست آن‌ها بگیرند؛ بازار سیاه درست کنند براى ممالک به اصطلاح مترقى؛(۱)
ما پیوستگى خودمان را به اقلیت‌هاى مذهبى اعلام مى‏کنیم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مى‏کنیم. دشمنان اسلامند که مى‏خواهند ما را با برادرهاى خودمان مختلف کنند. دشمن‌هاى اسلام یا گول‌خورده‏هاىِ از آن‌ها هستند که در این وقت مخالفت مابین دو دسته را اعلام مى‏کنند. ما اعلام مى‏کنیم وحدت کلمه مسلمین را. اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده است که اجانب بر ما تسلط پیدا بکنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الآن هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسى است؛ مابین حیات و موت مردد هستیم. ما الآن مملکت‌مان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الآن از این یوغ خارج بشود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید.(۲)
در اسلام‏ بین شیعه و سنى ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنى نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمه‌ی اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم. و کسى که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض. و نباید به این حرف‌ها گوش بکنند. برادران سنى ما نباید به یک تبلیغاتى که از طرف دشمنان اسلام مى‏شود ترتیب اثر بدهند. ما با آن‌ها برادر هستیم، آن‌ها با ما برادر هستند. این مملکت مال همه ماست، مال همه‌ی ما. مال اقلیت‌هاى مذهبى، مال مذهبیون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما با هم هستیم.(۳)
مسئله‌ی اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشه‏اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفاى اموى، و خصوصاً عباسى، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست مى‏کردند و [به اختلاف‏] دامن مى‏زدند. این اختلاف کم‌کم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهل سنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس [فخرفروشی و رقابت] پیدا شد؛ وگرنه نه عوام اهل سنت به سنت رسول اللَّه عمل کرده و مى‏کنند و نه عوام اهل شیعه پیروى از ائمه‌ی اطهار کرده‏اند. ائمه‌ی اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آن‌ها نماز بخوانند، به تشییع جنازه‏هاى آن‌ها بروند. زمانْ کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند براى اینكه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کارى مى‏خواهند بکنند.
قریب سیصد سال پیش از این، سیاست خارجى در ایران و در شرق [اجرا] شد. آن‌ها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناس‌هاى آن‌ها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همه‌ی جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهره‌گیرى کنند: مادى، مى‏بینید که بهره‌گیرى کردند؛ بهره‌گیرى روحانى هم این بود که به این اختلافات دامن زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه مى‏بینید یک کلمه وقتى از یک آدمى در اینجا صادر مى‏شود، آن را عَلَم مى‏کنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ مى‏کنند، نه اینکه یک آدم معمولى این کار را بکند، این دولت‌ها و این خارجی‌ها هستند که به آن دامن مى‏زنند و آنطور منتشر مى‏کنند.
ما با هم یکى هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام [اختلاف کنیم‏]. اسلام بالاتر از این معانى است که ما به واسطه اختلاف مسلکى از اسلام مثلًا چه بکنیم. ما که مى‏بینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتى که در سابق بوده دست برداریم، دستهایى را که مثل سابق [مى‏خواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنی.
ما با مسلمین اهل تسنن یکى هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسى کلامى بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانى هستند که مى‏خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنى اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم‏.(۵)
نهضت اسلامى ایران مظهر برادرى شیعه و سنى و هم‌گامى نژادهاى مختلف کشور ایران است.(۶)
امروز آن چیزى که تکلیف همه ماست، شما برادرهاى اهل سنت، اینها برادرهاى اهل تشیع، همه، همه افراد این ملت تکلیف دارند، این است که الآن توجه به این معنا داشته باشند که دستهایى در کار است که نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند، با شیوه‏هاى مختلف. شیوه‏هاى مختلفى الآن در کار است. و این نکته‏اش این است که خارجی‌ها آنکه به آن رسیده‏اند این است که اسلام است که جلو منافع آنها را مى‏گیرد. اگر اسلام تحقق پیدا بکند، این مملکت یک مملکت اسلامى بشود، دست آن‌ها دیگر تا آخر کوتاه است؛(۷)
عوامل اجانب که منافع خود و اربابانشان را در خطر مى‏بینند، براى تحریک برادران اهل سنت و دامن زدن به برادرکشى، قضیه‌ی شیعه و سنى را طرح نموده و مى‏خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد کنند. در جمهورى اسلامى همه‌ی برادران سنى و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوى هستند. هرکس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است.(۸)
یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته‏اى از مسلمانان سنى، یک دسته حنفى و یک دسته‏اى حنبلى و دسته‏اى اخبارى هستند؛ اصلًا طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه‏اى که همه مى‏خواهند به اسلام خدمت کنند و براى اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علماى شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علماى خود کردید و شدید حنفى؛ یک دسته فتواى شافعى را عمل کردند و یک دسته دیگر فتواى حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادى داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنى باید از هر اختلافى احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آن‌هایى است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفى و یا سایر فِرق، آن‌ها مى‏خواهند نه این باشد نه آن، راه را اینطور مى‏دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند. ما باید توجه به این معنا بکنیم که همه‌ی ما مسلمان هستیم و همه‌ی ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم، و باید براى قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم.(۹)
اینهایى که درصدد این معانى هستند، بدانند که اگر همه‌ی قدرت‌هاى خودشان را هم جمع بکنند نمى‏توانند به یک ملتى که همه با هم فریاد اللَّه‌اکبر مى‏زنند، نمى‏توانند اینها با آن‌ها مقاومت کنند؛ بیخود درصدد تفرقه‌اندازى هستند. مسلمان‌ها برادرند و تفرقه پیدا نمى‏کنند با تبلیغات سوء بعض عناصر فاسد. اصل این مسئله که شیعه و سنى، شیعه یک طرف و سنى یک طرف، این از روى جهالت و از روى تبلیغاتى که اجانب کردند پیش‏ آمده است. چنانچه بین خود شیعه هم اشخاص مختلفى را با هم به مبارزه وا مى‌دارند، و بین خود برادرهاى سنى هم یک طایفه‏اى را به طایفه‌ی دیگر، در مقابل هم قرار مى‏دهند. امروز روزى است که تمام طوایف مسلمین مقابل هستند با قدرت‌هاى شیطانى که اساس اسلام را مى‏خواهند از بین ببرند؛ آن قدرت‌هایى که دریافته‏اند که آن چیزى که خطر براى آن‌ها دارد اسلام است، آن چیزى که خطر براى آن‌ها دارد وحدت ملت‌هاى اسلامى است. امروز روزى است که [باید] تمام مسلمین تمام بلاد عالَم با هم مجتمع بشوند.(۱۰)
الآن اجتماعاتى هست که به اسم شیعه و سنى بنا بر ایجاد اختلاف دارند؛[...] اگر- خداى نخواسته- این قدرت‌هاى بزرگ در ایران برگردند، نه اسلامى و نه اهل سنتى و نه اهل تشیعى باقى مى‏گذارد. اگر این‌ها این دفعه- خداى نخواسته- برگردند، براى اینکه از این برادران سنى و شیعه صدمه دیدند و از اجتماعات آن‌ها نفع‌هاى خودشان را و چپاول‌گری‌هاى خودشان را از دست داده‏اند، این دفعه بدانید که- خداى نخواسته- اگر آنها برگردند، اساس اسلام را که منشأ اجتماع شما برادران بود، از بین خواهند برد. برادران بیدار باشند و کسانى که درصدد این هستند که بین برادران شیعى و سنى اختلاف بیندازند، اگر وابسته به امریکا یا شوروى هستند، آن‌ها نصیحت را معلوم نیست بپذیرند و اما اگر وابسته به آن‌ها نیستند و براى اسلام و براى کشور اسلامى خودشان و براى مسلمین مى‏خواهند کارى بکنند، راه، ایجاد اختلاف نیست. راه، این است که تمام گروه‌ها، را با هم آشتى بدهند و این اجتماعى که بحمداللَّه در ایران پیدا شده است و این وحدت کلمه‏اى که بین همه‌ی قشرهاى کشور پیدا شده است، کوشش کنند که محفوظ باشد.(۱۱)
همه‌ی طوایفى که در ایران هستند با هم اخوت داشته باشند، توجه کنند به اینکه الآن کسانى که مخالف با اسلام هستند و دارند پخش مى‏کنند مطالبى را، مى‏خواهند بین برادرهاى شیعه و سنى اختلاف ایجاد کنند. اینها نه خیرخواه شیعه هستند، نه خیرخواه سنى، و اینها با اسلام مخالفند. بیدار باشند همه‌ی برادرها، با هم باشند. دشمن مشترک ما داریم، به این دشمن مشترک باید ما با هم حمله کنیم و آن‌ها را نگذاریم که خداى نخواسته، در صفوف ما یک رخوتى ایجاد بشود و یک اختلافى ایجاد بشود.(۱۲)
برادران و خواهران هر دو فرقه باید هوشیار باشند. و بدانند که این کوردلان جیره‌خوار با اسم اسلام و قرآن مجید و سنت پیامبر مى‏خواهند اسلام و قرآن و سنت را از بین مسلمین برچینند؛ یا لااقل به انحراف کشانند. برادران و خواهران باید بدانند که امریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند؛ چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاول‌گرى‏شان مى‏دانند؛ چرا که ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان بپاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد. امروز توطئه بر ضد ایران و حکومت آن و حزب‌اللَّه در حقیقت توطئه براى محو اسلام و کتاب و سنت است.(۱۳)
امریکا و آل سعود حادثه مکه را یک مبارزه فرقه‏اى و نزاع قدرت میان شیعه و سنى ترسیم نموده؛ و ایران و رهبران آن را به عنوان کسانى که هوس رسیدن به یک امپراتورى بزرگ را در سر مى‏پرورانند معرفى مى‏کنند تا بسیارى از کسانى که از مسیر حوادث سیاسى جهان اسلام و نقشه‏هاى شوم جهان‌خواران بی‌خبرند تصور کنند که فریاد برائت ما از مشرکین و مبارزه‌ی ما براى کسب آزادى ملت‌ها در مسیر کسب قدرت سیاسى‏مان و گسترش قلمرو جغرافیاى حکومت اسلامى است. البته براى ما و همه‌ی اندیشمندان و محققانى که از نیات پلید تشکیلات آل سعود باخبرند جاى تعجب نیست که به ایران و حکومتى که از بدو پیروزى تا به حال فریاد وحدت مسلمین را سر داده است و در همه‌ی حوادث جهانِ اسلام، خود را شریک غم و شادى مسلمانان مى‏داند، تهمت افتراق و جدایى مسلمانان را بزنند؛ و یا بالاتر از آن، زائرانى را که به عشق زیارت مرقد پیامبر و حرم امن الهى به حجاز رفته‏اند به لشکرکشى و تشکل براى تصرف کعبه و آتش زدن حرم خدا و تخریب مدینه‌ی پیامبر متهم نمایند! و دلیل و مدرک این کار را حضور پاسداران و نظامیان و مسئولین کشورمان در مراسم حج ذکر کنند! آرى، در منطق آل سعود نظامى و پاسدار کشور اسلامى باید با حج بیگانه باشد؛ و اینگونه سفرها براى مسئولین کشورى و لشکرى تعجب‏آور و توطئه‏انگیز مى‏شود. از نظر استکبار، مسئولین کشورهاى اسلامى باید به فرنگ بروند، آن‌ها را به حج چه کار! دست‌نشاندگان امریکا آتش‌زدن پرچم امریکا را به حساب آتش‌زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروى و امریکا و اسرائیل را به حساب دشمنى با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‏اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس احرام به عنوان رهبران توطئه معرفى کرده‏اند!(۱۴)
پی نوشت:
۱- صحیفه‌ی امام، ج‏۱، ص۳۷
۲- همان، ج‏۶، ص۸۴
۳- همان، ج‏۶، ص۸۴
۴- همان، ج‏۶، ص۹۵
۵- همان، ج‏۶، ص۱۳۳
۶- همان، ج‏۶، ص۱۸۴
۷- همان، ج‏۸، ص۱۳۲
۸- همان، ج‏۹، ص۳۱۲
۹- همان، ج‏۱۳، ص۵۴
۱۰- همان، ج‏۱۳، ص۱۵۳
۱۱- همان، ج‏۱۴، ص۲۸۸
۱۲- همان، ج‏۱۷، ص۴۹۹
۱۳- همان، ج‏۱۹، ص۲۸
۱۴- همان، ج‏۲۱، ص۷۹