شهید حجت الاسلام نواب صفوی از منظر ولایت
۱۳۹۲/۰۱/۰۷

پیام مقام معظم رهبری به همایش پنجاهمین سالگرد شهادت سیدمجتبی ‏نواب صفوی و یارانش

                                                    بسم‌الله الرحمن الرحیم
کار بسیار به جا و بر حقی انجام می‌گیرد که از شخصیت شهید نواب و فداییان اسلام ‏تجلیل می‌شود. فرق آنها با شهدای زمان ما این است که آنها در دوران غربت محض قیام ‏کردند و نام حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآنی را که کمتر به گوش کسی رسیده ‏بود بلند کردند.
مرحوم نواب در زمانی حکومت اسلامی را مطرح کرد که هیچ یک از بزرگان، ‏علما و دیگران یا به فکر نبودند یا اگر بودند ابراز نمی‌کردند ولی مبارزینی بودند که با ‏رضاخان بر سر قضیه کشف حجاب و در قضایای دیگر مبارزه کردند اما هیچکدام از اینها ‏شعارشان و مکتبشان و هدفشان ایجاد حکومت اسلامی نبود، این مرد بی‌نظیر که در آن ‏دوران یک جوان بیست و چند ساله بود مساله حاکمیت اسلام را مطرح کرد و آنچنان با ‏حرارت و شور این قضیه را به میان آورد که توانست جمعی را به دور خود جمع کند.
با ‏همه اختناقی که وجود داشت و با همع ترسی که بود چه قبل از کودتا و چه بعد از آن، این ‏علم را برافراشته نگاه داشت و عده‌ای از جوانها از روحانیون از طلاب، از فضلا حتی ‏فضلای حوزه قم و بعضی از علما را به خودش جذب کرد، من یادم نمی‌رود سال ۲۳ بود ‏که ایشان به مشهد آمد من آنوقت ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم اسم ایشان را شنیده بودم حتی ‏از اسم ایشان احساس هیجان می کردم رفتم دیدن ایشان، ایشان در مهدیه مرحوم ‏عابدزاده (ره) وارد شد مردم و طلاب به دیدنش می‌رفتند از علمای مشهد آقا شیخ ‏غلامحسین تبریزی رفت دیدن مرحوم نواب ایشان خودش هم جزو مبارزین دوره ‏مشروطیت بود و در تبریز هم مبارزه کرده بود و درمشهد تبعید بود.
مردم، طلاب و جوانها ‏اصلاً مثل آهنربا جذب نواب می‌شدند، من خودم یکی از اینها بودم، من طلبه مدرسه ‏سلیمان خان بودم نواب مدرسه به مدرسه به بازدید طلاب می‌رفت، آمد بازدید مدرسه ‏سلیمان خان.‏
من آن روز را یادم نمی‌رود هیجانی در بین طلبه‌ها بود که یک مدرس کوچکی داشتیم ‏ریختند این مدرس را جارو کردند بعد ایشان وارد مدرسه شدند.‏
این جوانهای فداییان اسلام دور و برش با آن کلاههای مخصوص برای ما بچه‌ها و نوجوانها ‏خیلی جذاب بودند، اینها چنان داغ بودند در اهدافشان که آدم مبهوت می‌ماند که اینها چه ‏می‌گویند، چه هستند؟ مثل اینکه از یک دنیای دیگری آمده‌اند طوفانی در عالم طلاب در ‏دل افراد از جمله دل خود بنده به پا کردند و رفتند.
‏یعنی نواب احساس مبارزه و آن میل به مبارزه را و فهم اینکه باید مبارزه کرد را در دل من ‏زنده کرد یعنی اولین کسی که در ذهن من تاثیر گذاشت ایشان بود بعد او آمد به مدرسه ‏از کلمات آن سخنرانی هنوز یادم است نه اینکه همه‌اش هم درباره سیاست حرف بزند ‏نه، نصیحت می‌کرد، همه را به یاد خدا به یاد قیامت و به یاد مواخذه الهی می‌خواند، من ‏این منظره را فراموش نمی‌کنم از مهدیه راه افتاده بود می‌آمد به طرف مدرسه نواب، دو ‏طرفش یک صفی بسته شده بود که چون همه می‌خواستند او را ببینند این صف به طور ‏طبیعی به صورت نیمدایره درست شده بود. پشت سرش هم شاید صدنفر جمعیت حرکت ‏می‌کرد.
همین طور که راه می‌رفت سخنرانی می‌کرد، یک لحظه ساکت نبود دائم در حال ‏حرکت به افراد خطاب می‌کرد بعضی‌ها کراوات داشتند می‌گفت: این بند اجانب را از ‏گردنت بازکن بعضی کلاه شاپو داشتند می‌گفت: این کلاهی که اجانب به سرت گذاشتند ‏از سرت بردار نواب از لحاظ انگیزش و احساس درونی یک کانون جوشان بی‌نهایت بود مثل ‏آتشفشان دائم در حال انفجار بود حرفی که می‌زد حرف خدا بود، حرف دین بود و حرف ‏اسلام و حرف حاکمیت اسلام بود.
‏جزوه‌ای هم که منتشر کرد انسان امروز هم که به آن نگاه می‌کند می‌بیند همین مبانی ‏حکومت اسلامی است منتهی در سطحی که بعداً در طول زمان به دست متفکرین مذهبی ‏و اسلامی عمق پیدا کرده است.‏
مرحوم نواب یک چنین شخصیتی بود یارانش هم انصافاً یاران صادق و خوبی بودند مثل ‏سید عبدالحسین واحدی، مرحوم سیدمحمد واحدی و دیگرانی که با ایشان بودند، اینها ‏شخصیتهای برجسته‌ای بودند، انسانهای بزرگی بودند و بعد هم با غربت شهید شدند ‏یعنی شهادتی که آنها داشتند با شهادت در میدان جنگ فرق می‌کند در دوران اختناق ‏محض زن و بچه در تحقیر و در سفرند همه زندگیش در سفر است آرامش ندارد هر شب ‏یک جا می‌خوابد او را گرفتند و بردند.‏
ماهها او را شکنجه کردند و با بدترین شکنجه‌ها خودش و نزدیکترین یارانش را بردند و ‏اعدام کردند و او در تمام این مدت که زیر شکنجه بود همان هیجان و همان روحیه را حفظ ‏کرد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه این بیانات به خانواده شهید نواب می فرمایند: این شخصیت نباید فراموش شود البته نواب دشمنان زیادی ‏‌داشت هم کسانی که وابسته به آن رژیم بودند دشمن او بودند هم کسانی که تحت ‏نام ملی‌گرایی با اصل اسلام و اسم قرآن و حاکمیت اسلام مخالف بودند با یک عنصر تنها ‏و بدون تجهیزات و بدون ساز و برگ مخالفت داشتند بعد از شهادتش هم مخالفت کردند ‏برایش موانع گذاشتند، جنبه‌های مثبت و برجسته و تحسین‌برانگیزش را به کلی ‏پوشاندند لذا هر چه از نواب تجلیل شود انصافاً جا دارد منتهی سعی کنید کارهای مبالغه ‏آمیز بی‌محتوا و بی‌عمق انجام نگیرد و کارهای واقعی همان که بود.‏
آن اخلاص آن صفا آن شجاعت بی‌نظیر آن اثرگذاری باز هم بی‌نظیر روی دلها و روی جانها ‏و ابعاد مختلف قضیه را صاحبان اطلاع اطلاعاتشان گرفته شود و روی اینها کار شود، مقاله ‏نوشته شود و الا جلسه درست کردن بدون اینکه یک عمق و محتوایی داشته باشد این ‏اثر مطلوب را نخواهد بخشید. ما در این مقطع تاریخ خودمان این شخصیت را داریم این را ‏بایسیتی همانگونه که بود در جایگاه خودش زنده کنیم.‏
سلام و صلوات خدا بر روح آن بزرگوار و بزرگوارانی که با او شهید شدند و برکات خدا بر ‏دوستان و یاران او و شماها که در این زمینه فعالیت می‌کنید.‏
منبع:
www.irdc.ir