وقتی که مساجد رخت عزا برتن می‌کنند
۱۳۹۲/۰۱/۰۵
این روزها رد سیاهی‌ها را که بگیری به حسینه‌ای یا مسجدی خواهی رسید که هر صبح و ظهر و شام، فرائض همان شریعتی را به جا می‌آورند که حسین(ع) برای احیای آن قدم به کربلا گذاشت.
باز سیاهی عزای حسین، در شهرها و کوچه‌ها و کوی‌ها، ندای هل من ناصر آزاده‌ای را فریاد می‌زنند که از پس قرن‌ها همچنان عشاق خویش را به آزادگی و ایثار و شهادت فرامی‌خواند. شهادت برای یگانگی حق، برای درستی طی مسیر الی الحق و برای تمامی ارزش‌هایی که هر آزاده‌ای از هر کجای جهان و در هر عصر و زمانی به آن شهادت خواهد داد.
رد این سیاهی‌ها را بگیری به حسینه‌ای یا مسجدی خواهی رسید که هر صبح و ظهر و شام، فرائض همان شریعتی را به جا می‌آورند که حسین(ع) گفت برای احیای آن قدم به کربلا گذاشته است. آری او رفته بود تا دین جدش را احیا کند و در این مسیر آغوش گشود و فریاد زد: یا سیوف خذینی...
این روزها این کلام حسین(ع) در کنار نام او، اصحاب و فرزندانش و قطعات اشعار و دلنوشته‌هایی در رسای شهدای کربلا که بر روی پرچم‌ها و پارچه‌های سیاه نوشته شده، آذین بند تمامی مساجد کشورمان شده‌اند یا هنوز انتظار دست جوانانی را می‌کشند که قرار است هیئت عزای حماسه‌ سازان عاشورا را در مسجد محله خود بنا نهند.
آری این روزها که در آستانه شروع ماه محرم قرار داریم. مساجد به عنوان خواستگاه شریعت حقه اسلام، بیش از هر مکان دیگری خود را مهیای استقبال از این ماه مقدس می‌کنند و گذر ما به مسجدی در یکی از محلات جنوبی تهران شمایی کلی از حال و هوای تمامی مساجد ایران اسلامی را پیش روی‌مان قرار می‌دهد.
سرتاسر دیوار حیاط این مسجد را یک پارچه نواری طویل فراگرفته که گل واژه‌های محتشم کاشانی را دیگر بار برای عزاداران حسینی بازگو می‌کند. این شاعر قرن ۱۰ هجری که خوش گفت: باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است. باز ...
آری محتشم از تازه شدن نوحه و عزای حسین(ع) گفت و ما نیز حیات نستبا بزرگ این مسجد را با زمزمه این ترکیب بند زیبا طی می‌کنیم تا خود را به شبستان دایره‌ای شکل مسجد برسانیم. آنجا که جوانان دیگری با جدیت مشغول صحنه آرایی صحنه‌ای هستند که پیوسته بجاست و چون نام صاحبان این مجلس، یعنی حسین و اصحابش، تا ابد ماندگار خواهد بود. بی شک صحنه‌ای که در این شبستان پیش روی ما قرار گرفته، بارها و بارها و سال‌ها و سال‌ها در تمامی مساجد جهان اسلام و بخصوص تشیع تکرار شده و هر بار با آمدن موسم محرم، سیاهی‌ها و پرچم‌ها و نام‌ها و یادها در سراسر این اماکن مقدس به اهتزار درآمده‌اند.
محیط میانی شبستان، مملو از پرچم‌هایی است که به نوبت در انتظارند تا مانند دیگر پرچم‌هایی که دورتادور فضای پایینی گنبد آویخته شده‌اند، زاویه‌ای را برای اهتزاز خود به دست آورند. یاحسین(ع) و یازینب(س) و یا ابوالفضل العباس(ع)، بیشترین نام‌هایی است که روی این پرچم‌ها به چشم می‌خورند. اما تشابه صحنه آرایی این مسجد با مساجد دیگر ما را به این فکر وامی‌دارد که گویی مهیا شدن برای عزاداری حسین(ع) نیز تبدیل به فرهنگی شده که در میان فرهنگ عظیم عاشورایی برای خود جایگاهی دست و پا کرده ‌است.
البته در این میان شکل و نوع معماری مساجد، با گنبد‌ها و گلدسته‌ها و فضای بیرونی و اندرونی(شبستان) و... باعث شده تا صحنه آرایی برای عزاداری ماه محرم در اغلب این اماکن مقدس، شمایی مشترک و کلی پیدا کنند. به این سان که محیط دایره‌ای یا چند ضلعی و شمسه‌ای داخلی مساجد، عزاداران را وامی‌دارد که از نظم موجود در این فضا برای صحنه‌آرایی خود بهره ببرند.
فضای پایینی گنبدها که معمولا محل قرار گرفتن بانوان نماز گزار است. یعنی جایی که مشرف بر محیط پایینی یا همان محل نماز گزاری آقایان به شمار می‌رود، به ردیف میزبان پرچم‌هایی می‌شوند که راهرویی دایره‌ای شکل را به وجود می‌آورند. راهرویی که در نظر شخص ایستاده در کف شبستان، همانند سرسرایی پارچه‌ای، منقش به اسامی مقدس و مذهبی جلوه‌گر می‌شود. قطعه شعر معروف "باز این چه شورش است" محتشم کاشانی نیز معمولا در پارچه‌ای نواری شکل دورتادور محیط‌های عموما دایره‌ای شکل شبستان کشیده می‌شوند و نقطه پیوندشان،‌ یعنی همان محراب مسجد، به نشانه نقطه مرکزی این اماکن مقدس، اوج می‌گیرند.
این همه شمایی است کلی از مهیا سازی مساجد کشورمان در آستانه ماه پیروزی خون بر شمشیر که این روزها در مساجد کشورمان به چشم می‌آیند. اماکنی برای پرپایی نمازهای یومیه که هر کدام یاد آور آخرین نماز عشق مولا هستند در ظهر عاشورای سال ۶۱ هجری که برای ابد در قاموس تاریخ جاودانه‌ شده است.