سیره امام هادی (ع)
۱۳۹۲/۰۱/۰۵

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا علی النقی ایها الهادی یا بن رسول الله
ای آفتاب عالمیان هادیان(ع)، سلام
ای نور چشم هاشمیان هادیا(ع) سلام
ای چهارمین علی (ع) خدایا علی (ع) مدد
ای مقتدای فاطمیان هادیا(ع) سلام
از بس که در به وقت سخن ریزد از لبت
هستی خدای نطق و بیان هادیا (ع) سلام
رخستاری از خداست جمال خدایی ات
سلطانی است ای گل زهرا (س) گدایی ات
دست نوشته ای که در پیش رو دارید چکیده ای است از زندگی نامه حضرت امام علی النقی (هادی) علیه السلام امید است موجب رضایت آن امام همام واقع گردد.
مقدمه: پیشوایان معصوم(ع) انسانهای کامل و برگزیده ای هستند که به عنوان الگوهای رفتاری و مشعلهای فروزان هدایت جامعه بشری از سوی خدا تعیین شده اند. گفتار و رفتار و خوی منش آنان ترسیم «حیات طیبه» انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی است. آنان معدن رحمت، گنجینه داران دانش، نهایت بردباری و حلم، بنیانهای کرامت و ریشه های نیکان، خلاصه و برگزیده پیامبران، پیشوایان هدایت، چراغهای تاریکیها، پرچمهای پرهیز کاری، نمونه های برتر و حجتهای خدا بر جهانیان هستند. بدون شک، ارتباط با چنین چهره هایی و پیروی از دستورات و رفتارشان، تنها راه دستیابی به کمال انسانیت و سعادت دو جهان است. پیشوای دهم(ع) یکی از پیشتازان دانش و تقوا و کمال است که همچون جدش مظهر فضائل اخلاقی و کمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است. شیخ مفید تولد امام علی النقی الهادی(ع) را در مدینه نیمه ذی الحجه سال ۲۱۲ و وفات امام علی النقی (ع) را در رجب سال ۲۵۴ در سامرا نوشته و عمرش ۴۱ سال و اولاد او را امام حسن عسکری و حسین و محمد جعفر و عایشه نگاشته است.
ابن جوزی تولد امام را رجب سال ۲۱۴ و فاتش را جمادی الآخر سال ۲۵۴ و عمرش را ۴۰ سال می نویسد. پدر حضرت هادی (ع) حضرت ابا جعفر محمد بن علی التقی الجواد(ع) بوده، در مرتبه نهم ازدرجات عرض امامت و اقع شده و مادرش ام ولد بوده که در مدینه می زیسته و از زنان صالحه روزگار به شمار می رفته، سمانه مغربیه از زنانی است که برای پرورش مقام ولایت دست قدرت اورا تربیت کرده است .
شمایل امام هادی(ع):
چشمهای فراخ و ابروهای گشاده و دندانهای درشت و چهره دلگشا داشت.
کنیه و القاب حضرت هادی (ع):
کنیه امام دهم ابوالحسن است و در اخبار به ابوالحسن الثالت مرقوم و مسطور است. کنیه: شأن و مقامی است که در تمام قبایل عرب بوده و بدان افتخار می کردند. ابن شهر آشوب در مناقب می نویسد: القاب حضرت ابوالحسن علی بن محمد النقی- الحبیب المرتضی- الهادی- النقی- العالم- الفقیه- الامین- الطیب- المتوکل- العسکری بوده است. در کشف الغمه،القاب  الناصح و الفتاح نیز به آن اضافه کرده است.
القاب ائمه هدی (ع) وبیشتر اسماء و القاب و کنیه ها  از آسمان نازل شده و در لوح محفوظ آنگاه که آفریننده¬ی این جهان می خواست نمایندگان خود را برای رهبری و راهنمایی بشر بفرستد نام و کنیه و القاب آنها را در لوح محفوظ نقش بست و با خصوصیات پدر و مادر و عشیره و اقوام و صفات تصریح و توصیف فرموده و جبرئیل به پیغمبر خدا(ص) خبر داده است. که هر کس بر او نظری می افکند غمش بر طرف می شدو  خندان می¬گشت. مناقب امام دهم: شیخ کمال الدین بن طلعه شافی می نویسد: جلالت قدر و عظمت مقام علمی حضرت علی بن محمد (ع) گوش مردم مسلمانان را پر کرده بود.
در بزرگ منشی، سخاوت، عزت نفس بی نظیر بوده، رعایت حال مستمندان و حاجتمندان را می کرد، در حفظ آبروی مستضعفین و قرض داران نهایت علو نفس را نشان داده، یکی از اعراب بادیه آمد خدمتش عرض کرد من از شیعیان جدت امیرالمؤمنین(ع) هستم و اکنون در چنگال قروض بسیار گرفتار شده ام فرمود: چه مبلغ قرض داری؟ عرض کرد: ده هزار درهم. امام دستور داد از کیسه های مسکوک آوردند قرض او را اداء کردند چون متوکل شنید دستور داد سی هزار درهم برای آنحضرت بردند عربی دیگر آمد تمام آن مبلغ را به او بخشید آنحضرت مانند اجدادش به زر و سیم دنیا ارزش نمی داد.
دهمین مقام ولایت حضرت علی بن محمد بن علی الرضا در علم و فضیلت در سخا و سماخت در تصرف و ولایت چون اجداد بزرگوارش نیرومند بود، این امام مواجه و رو به رو با یک مرد سفاک و بی باک چون متوکل عباسی شد.
 متوکل از دشمنان سر سخت خاندان نبوت و ولایت بود و همان جنایاتی که یزید و عمالش نسبت به حضرت حسین بن علی (ع) سالار شهیدان و بزرگترین مربی عالم بشریت امعمال نمود از این خلیفه عباسی هم نسبت به مزار و قبر او و اولادش مجری (صادر) شد.
سیادت و روحانیت در عربستان مخصوصاً در مکه و مدینه منحصر به خاندان عترت و طهارت که شاخص و امام زمانش حضرت هادی(ع) بود گشته، مردم کشور پهناور اسلامی از اطراف، پروانه وار پیرامون شمع وجود امامت می شتافتند و طواف می کردند.
 موقعیت سیاسی خلافت عباسی از عصر مأمون متزلزل شده و دشمنان ائمه هدی در هر لحظه می کوشیدند که خاندان عترت و طهارت را از حق خود محروم سازند و برای این کار چون نتواستند مردم را از درباره آنها منصرف نمایند و برگردانند کوشیدند که با تهدید به قتل و تبعید محرومیت، آنها را خانه نشین کنند لذا متوکل، حضرت هادی(ع) را پس از مسموم ساختن پدرش درسن ۷ سالگی از مدینه به سامرا تبعید کرد و عامل این مهاجرت یحیی بن هرثمه بن اعین بود که او را به مدینه فرستاد تا امام هادی (ع) را به سامرا ببرد.
ده سال و چند ماه حضرت هادی(ع) درسامراء بود و معتز خلیفه او را مسموم ساخت. این امام بزرگوار در چهل سال زندگی خود که چون گل کوتاه بود ۳۳ سال امامت داشت و در این مدت برای نشر دین قدمهای بلندی برداشت و با آموزش و پرورش خود مفهوم امامت و تصرف در عالم را برای مردم اثبات فرمود و در رهبری مردم به فقه اسلام و طریقه تعلیمات عترت و اهل بیت را به مردم آموخت و امتیاز فقه شیعه را از سایر طرفی که ساخته و پرداخته خلفای عباسی بود روشن فرمود و در این عصر بود که حضرت هادی (ع) باید غل و غشی که درفروع احکام دین از طرق ائمه اربعه به حیله سیاسی به وجود آمد برطرف گرداند و حقایق احکام دین از این ائمه هدی بر مردم عرضه و آموخته شود لذا حضرت هادی(ع) در این راه خدمات شایانی فرمود و در کشف حقایق و احتجاج در مسائل فقه و طریقه روشن لحظه ای آرام نداشت تا تبلیغ دین را به نحو شایسته انجام داده باشد.
 حضرت هادی(ع) دارای سیره حمیده و اخلاق پسندیده و مکارم نفسانی بود علوم و دانش او چون دریای مواج نوسان داشت.
حضرت هادی (ع) در علم و دانش:
در صف ائمه ی هدی سلام الله علیهم و اقع و از مکتب نبوت سر چشمه گرفته و در دامان ولایت نشو و نمایافته، علوم و دانش او کسبی نبوده بلکه موهبتی آسمانی بوده که از کانون علوم غیبی الهی بر قلب مبارکش می تافت او به راز آفرینش دست داشت و برگذشته آن فرهنگ و معارف، واقف و مطلع بوده و در راهی که اجرای احکام الهی بوده قدم می زد و در همان مسیر گام بر می-داشت و همان مقصود و هدف را که سابقین ائمه (ع) تعقیب کرده بودند به سوی آن می رفت و لذا در بیان علوم و فنون و مسائل و مشکلات و معظلات مانند شخص امیرالمومنین(ع) پاسخ می داد و نشر و تعمیم می داد تا وظایف امامت را انجام داده باشد.
مورخان نوشته اند: مادر متوکل نسبت به مقام امام علی النقی الهادی(ع)اعتقادی به سزا داشت. روزی متوکل مریض شد و جراحتی پیدا کرد که اطباء از علاجش در ماندند مادر متوکل نذر کرد که اگر خلیفه شفا یابد مال فراوانی خدمت حضرت هادی(ع) هدیه فرستد، در این میان به فتح بن خاقان که از نزدیکان متوکل بود گفت: یک نفر را بفرست که از علی بن محمد(ع) درمان بخواهد شاید بهبودی یابد. وی کسی را خدمت آن حضرت فرستاد، امام هادی (ع) فرمود: فلان دارو را بر جراحت او بگذارید به اذن خدا بهبودی حاصل می شد. چنین کردند، آن جراحت بهبودی یافت مادر متوکل هزار دینار در یک کیسه ی چرمی سر به مهر خدمت امام هادی(ع) فرستاد.
 اتفاقاً چند روزی این ماجرا نگذشته بود که یکی از بدخواهان به متوکل خبر داد دینار فراوانی در منزل علی بن محمد(ع) دیده شده است. متوکل سعید حاجب را به خانه آنحضرت فرستاد.
 آن مرد از بالای بام با نردبان به خانه ی امام رفت وقتی امام متوجه شد، فرمود: همان جاباش چراغ بیاورند تا آسیب به تو نرسد.چراغی افروختند.
آن مرد گوید: دیدم حضرت هادی(ع) به نماز شب مشغول بود ه است و بر روی سجاده نشته. امام فرمود: خانه در اختیار توست. آن مرد خانه را تفتیش کرد. چیزی جز آن کیسه ای که مادر متوکل به خانه امام فرستاده بود و کیسه ی دیگری سر به مهر در خانه وی نیافت، که مهر مادر خلیفه بر آن بود. امام فرمود: زیر حصیر شمشیری است آن را با این دو کیسه بردار و به نزد متوکل ببر. این کار، متوکل و بدخواهان را سخت شرمنده کرد.
امام که به دنیا و مال دنیا اعتنایی نداشت پیوسته با لباس پشمینه و کلاه پشمی روی حصیر که زیر آن شن بود مانند جد بزرگوارش امام علی(ع) زندگی می کرد و آنچه داشت در راه خدا انفاق می فرمود.
انس با معبود:
پیشوایان معصوم(ع) در بالاترین درجه مقام شناخت حق تعالی قرار داشتند و همین درک و بینش عمیق، آنان را به ارتباط و انس همیشگی با خدا واداشته و شعله های آتش عشق به معبود و وصال به حق بر جانشان شرر می افکند و آرامش رااز آنان سلب می کرد. امام هادی(ع) شب هنگام به پروردگارش روی می¬آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پشیانی نورانی اش و زمین جز سنگ ریزه و خاک حائلی وجود نداشت و پیوسته این دعا را تکرار می نمود:
«الهی مسی قدورد، و فقیر قد قصد، لاتخیب مسعاه و ارحمه و اغفر له خطاه»
«بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهیدستی به تو روی آورده است، تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش درگذر.»
پارسایی و انس با پروردگار، آنچنان نمودی در زندگی امام علی النقی(ع) داشت که برخی از شرح حال نویسان در مقام بیان برجستگی ها وصفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند.  ابن کثیر می نویسد:
«کان عابدا زاهدا»    او عابدی وارسته و زاهد بود.
 یافعی می گوید:
 «کان متعبدا، فقیها، اماما.»     او کمر همت به عبادت بسته فقیه و پیشوا بود.
حلم و بردباری:
حلم و بردباری از ویژگی های مهمی است که مردان بزرگ به ویژه رهبران الهی که بیشترین برخورد و اصطکاک را با مردم نادان و نابخرد و گمراه داشتند، از آن برخوردار بوده و در پرتو این خلق نیکو افراد بسیاری را به سوی خود جذب کردند.
امام هادی(ع) همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات برد بار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب می کرد با دشمنان حق و ناسزارگویان و اهانت کنندگان به ساحت مقدس آنحضرت، بابردباری بر خورد می کرد.
شهادت حضرت علی النقی الهادی (ع):
امام علی النقی(ع) به سم معتز عباسی در روز دوشنبه ۲۸ جمادی الاخر سال۲۵۴ شهید گردید و در خانه ی مسکونی خود در سر من رأی (سامرا) مدفون شد و بارگاهش امروز مزار عمومی مسلمین جهان است.
 یا علی بن محمد ایها الهادی النقی یا بن رسول الله یا حجه الله علی خلقه انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله.
انشاالله روزی برسد که تمام مسلمین راه سعادت را یافته  و پیرو ائمه هدی  گردند وامید است  همه مسلمین از عنایت خاص حضرت هادی  (علیه السلام)برخوردار گردند آمین.
                                                                                                                                                                                   کاری از: سیدمحمدحسینی