نابینایان مسجدی و فضیلت یاری رسانی به آنها از منظر اسلام
۱۳۹۱/۱۲/۲۷

مقدمه:  

کم بینایی و نابینایی پدیده ای است ناخواسته که ممکن است برای هر فردی در هر زمان و سن و مکانی اتفاق افتد. امّا نابینایی نمی تواند علّت بازدارنده جهت حضور افراد در صحنه های گوناگون اجتماعی باشد. چون این انسان ها از دیر باز با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر خود توانسته اند در زمره افراد برجسته و شایسته اجتماع ظاهر شوند و از خود آثار علمی و ادبی بسیار باقی بگذارند. به عنوان مثال رودکی سمرقندی از شعرا و متقدمین، مرحوم دکتر محمد خزائلی استاد و مؤسس مدارس نابینایان، نورعلی برومند استاد موسیقی ایران، دکتر فرزاد طیباتی پزشک حاذق کشور، ابوالعلاءمعری، دکتر طه حسین ادیب و محقّق معاصر مصری، آیت الله حاج سیّد عبدالهادی شیرازی از مراجع تقلید در نجف، شیخ محمد محمود رفعت از قاریان مشهور جهان  و... نمونه هایی هستند که علیرغم محروم بودن از بینایی به مدارج عالی علمی و اخلاقی رسیده اند (نک: باقری بید هندی، ۱۳۷۶، صص ۲۱ تا ۱۲۷).
بر اساس آمار منتشره توسط سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization)، در حال حاضر در حدود ۱۸۰ میلیون نفر در سطح جهان دچار اختلالات بینایی هستند. از این رقم تعداد ۴۵ میلیون نفر به طور مطلق نابینا هستند.  آمار سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که دست‌کم ۱۲۰ هزار نفر نابینای مطلق در ایران وجود دارد و ۴۵۰ تا۵۰۰ هزار نفر کم‌بینا نیز در کشورمان زندگی می‌کنند.  در ده سال اخیر تعداد برخی معلولین مثل نابینایان افزایش ۳۰ درصدی داشته است. یعنی علیرغم پیشرفت دانش پزشکی و فن آوری، معلولیت ریشه کن نشده یا در حال کم شدن نیست. شهروند نابینای ایرانی در شرایطی قرار گرفته است که به دلیل عدم برخورداری از حقوق اولیه اش، رفته رفته به سمت شهروند درجه دوم حرکت می کند که یک بحران اجتماعی و فرهنگی است. در این نوشتار نگارنده به بهانه روز جهانی عصای سفید در نظر دارد تا ضمن بیان تاریخچه عصای سفید و فلسفه نام گذاری روز جهانی نابینایان، تعریف نابینایی و کم بینایی، به اهمیّت چشم و تفاوت آن را با بصیرت بر اساس آموزه های اسلامی اشاره کند و پس از مقایسه جایگاه اجتماعی نابینایان قبل از اسلام و بعد از اسلام، به اهمیّت و ارزش یاری رساندن به نابینایان مذهبی و مسجدی از منظر اسلام بپردازد. برای ورود به بحث ابتدا به تاریخچه عصای سفید اشاره می شود:
تاریخچه عصای سفید 
رنگ سفید در همه فرهنگ ها به مفهوم صلح و دوستی است. با این وجود «عصای سفید» با ویژگی های کنونی قدمتی کمتر از یک قرن دارد. نابینایان دنیا از صدها سال قبل به عصاهای چوبی و فلزی‌شان تکیّه می‌کردند، امّا بعد از جنگ جهانی اول که آمار نابینایان همپای معضلات اجتماعی و آشوب‌ها بالا رفت، کم‌کم عصای سفید خود را در میان نابینایان جا باز کرد. مجروحان جنگی با ایده گرفتن از مخترع این عصا به نام «جیمز بیگز»، عصای سفید را به عنوان پرچم آزادی شان به دست گرفتند تا در شهر دیده شوند و از حداقل امنیت بهره‌مند باشند. به عبارت دیگر می توان گفت که عصای هور یا عصای بلند بعد از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک وسیله کمک حرکتی برای نابینایان به وجود آمد. این عصا، ابتکار یک عکّاس شهر بریستول انگلستان بود که همان جیمز بیگز نام داشت و در ۱۹۲۱ م در اثر سانحه، بینایی خود را از دست داد. وی برای در امان بودن از خطر وسایل نقلیه با یک ابتکار تاریخی، عصایی به رنگ سفید به دست گرفت تا برای همگان به راحتی قابل دیدن باشد. این عصا به دلیل بلندی به فرد امکان می‌دهد تا مانع ها و تغییرات سطح و ارتفاع مسیر سر راه خود را تشخیص بدهد. بعد از آن، عصای سفید، نشانه‌ای بین‌المللی برای شناخت نابینایان شد.  
فلسفه نامگذاری روز جهانی نابینایان 

چند سال پس از این که جیمز بیگز عصای سفید به دست گرفت، دکتر «ناول پری» ریاضیدان کالیفرنیایی و دکتر «جاکوپس تن بروک» حقوقدان آمریکایی در بیانیه‌ای با حمایت از حقوق اجتماعی نابینایان، اعلام کردند که باید در جامعه فرصت‌های برابر برای افراد بینا و نابینا در نظر گرفته شود که توانستند قانون عصای سفید را تنظیم نمایند. در سال ۱۹۵۰، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متّحد (یونسکو) و شورای جهانی نابینایان در جلسه ای مشترک، قانون عصای سفید را بررسی و تصویب کردند و در نهایت روز ۱۵ اکتبر سال ۱۹۵۰م بر اساس «قانون عصای سفید» به عنوان روز جهانی نابینایان (International Day of the Blind) و روز جهانی عصای سفید ((International White Cane Day نام¬گذاری گردید. در این قانون کلیه حقوق اجتماعی فرد نابینا به عنوان عضوی از یک جامعه متمدّن انعکاس یافته است که برخی از بندهای مهّم آن چنین است:  
 الف) ‌‌‌‌نابینایان حق استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند. آنان حق دارند از پیاده روها، خیابان‌ها، بزرگراه‌ها و وسایل حمل و نقل همگانی، اماکن عمومی، مراکز تفریحی و مذهبی (مانند مساجد) استفاده کنند. اگر در بعضی اوقات، محدودیتی برای استفاده از این تسهیلات و اماکن وجود داشته باشد باید فراگیر همه افراد جامعه باشد و اگر شخص یا سازمانی فقط برای نابینایان در استفاده از تسهیلات همگانی، محدودیت ایجاد کند یا حقوق نابینایان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، مجرم شناخته می‌شود. 
ب) رانندگان وسایل نقلیه موظّف هستند که وضعیت نابینایان را به هنگام عبور و مرور با عصای سفید به طور کامل  مراعات‌کنند. 
ج) دولت موظّف است که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند. مسئولان دولتی همه ساله باید ۱۵ اکتبر را (بر اساس تقویم رسمی کشورشان) به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند و از مردم بخواهند که رفتار معقولانه‌ای با نابینایان داشته باشند و گام‌های صمیمانه و موثری برای آنان بردارند. لازم به ذکر است که از زمان تصویب قانون عصای سفید حدود ۶۲ سال می‌گذرد؛ ولی نابینایان هنوز جزء افراد محرومی هستند که در کشورهای در حال توسعه، از حداقل امکانات رفاهی برخوردارند.
نابینایی چیست؟
نابینایی یا کوری وضعیتی است که بیمار در آن ادراک بینایی ندارد و علّت آن عوامل فیزیولوژیکی یا عوامل عصبی است. نابینایان افرادی هستند که بنا به تعریف، پیاده‌روی برایشان بدون کمک دیگران میسّر نیست و نیازمند حمایت اجتماعی هستند. بیشتر نابینایان در کشورهای در حال توسعه و آسیا و آفریقا هستند و اکثر آن ها در مناطق محروم و روستایی زندگی می‌کنند. خطر نابینایی در بسیاری از این مناطق بیش تر از کشورهای صنعتی توسعه یافته اروپا و آمریکا است.  نابینایی دلایل زیادی دارد؛ مانند بیماری ها، وراثت، حوادث یا پیری و... که بحث در مورد آن ها نیاز به توجیهات تخصصّی پزشکی دارد و از حوصله این بحث خارج است.
کم بینایی و نیمه بینا 
کم بینایی (Low Vision) یک کاهش بینایی دو طرفه است که به میزان قابل ملاحظه ای عملکرد بینایی فرد را مختل می سازد و نمی توان آن را با روش های متعارف پزشکی و جراحی و وسائل کمک بینایی معمولی مانند عینک یا لنزهای تماسی به میزان کافی اصلاح نمود. نیمه بینایی اغلب به صورت کاهش وضوح دید یا حدّت بینایی بروز می کند؛ ولی ممکن است به صورت کاهش میدان بینایی یا از دست دادن حسّ کنتراست نیز دیده شود. 
چشم، نعمتی که قدر آن را باید دانست
به هر گوشه جهان چشم بدوزیم، سراسر شگفتی و عظمت است و هر آفریده، نشانه ای از حکمت خالق دارد. در این میان، چشم به عنوان ابزار بینایی، اصلی ترین وسیله کسب اطلاعات از محیط است. حسّ بینایی می تواند اطلاعاتی درباره تشخیص رنگ ها، درک فاصله ها، جزئیات اشیاء و حرکات ظریف در اختیار ما قرار دهد. اهمیّت حسّ بینایی به اندازه ای است که آسیب های بینایی، بیش ترین مشکلات حسّی را برای انسان به وجود می آورند. نابینایی، رابطه فرد را با محیط خویش به شدّت تحت تأثیر قرار می دهد و از آگاهی های شخص به مقدار زیادی می کاهد. در میان حواسّ پنج گانه، نبود بینایی چنان فرد را به دیگران نیازمند می کند که نبود هیچ یک از حواسّ دیگر، او را تا این اندازه نیازمند اطرافیان نمی سازد.  
آفریننده چشم در آیات متعددی از قرآن کریم اهمیت و نقش چشم را به تفصیل بیان نموده است. در جایی آن را ابزارهای شناختی معرفی می کند (بقره، ۸ و ۱۷۱؛ اعراف، ۱۷۹ و ۱۹۵ و ۱۹۸؛ نحل، ۷۸؛ مومنون، ۷۸) و گاهی آن را به عنوان نعمتی بزرگ می داند (بلد، ۸) و برای آن مسئولیّت و تکالیفی مشخّص کرده است (اسراء، ۳۶). همه حواسّ پنج گانه انسان نقش کلیدی در شناخت و معرفت انسان نسبت به محیط بیرون دارد؛ امّا برخی از حواسّ مانند شنوایی و بینایی نقش کلیدی دارند؛ از این رو، خداوند در کنار قلب به عنوان منبع تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، تنها به دو حسّ از حواسّ پنج گانه یعنی چشم و گوش اشاره می کند.
تفاوت چشم سر و چشم دل (بصیرت) از منظر اسلام
در قرآن، ۳۳ بار از «فقدان بینایی» سخن به میان آمده است و فقط در ۳ مورد آن «فقدان چشم سر» مطرح گردید. در سایر موارد از «فقدان چشم دل» اظهار نگرانی شده است و این موضوع موجب انحطاط، سقوط یا ذلّت و تباهی دنیایی و اخروی افراد، جوامع و ملّت ها قلمداد گردیده است. در همین راستا، قرآن کریم اهل ایمان را به علل سقوط اقوام پیشین و عدم بهره برداری از این موهبت عظیم الهی توجّه می دهد و نظر نسل موجود را به «عبرت آموزی» از سرگذشت تلخ آنان معطوف می دارد و می فرماید: «أفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ». آیا در زمین گردش نکرده‏اند، تا دل هایى داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوش هایى که با آن بشنوند؟ در حقیقت، چشم¬ها کور نیست؛ لیکن دل¬هایى که در سینه‏هاست کور است.
در اهمیّت بصیرت پیامبر اکرم (ص) می¬فرمایند: «لَیْسَ الاعْمی من یَعْمی بَصَرُهُ اِنَّما الاعمی مَن تُعْمی بَصیرَتُهُ؛ کور کسی نیست که چشمش نابینا باشد؛ بلکه کسی است که بصیرت نداشته باشد.» (محمّدی ری شهری، ۱۳۷۷، ج ۲، ص۵۰۵). حضرت علی (ع) در این مورد می فرمایند: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ» (دشتی،۱۳۸۲، ص۵۲۰، ح ۴۰۹). یعنی، قلب کتاب دل است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشیند). آدمی وقتی می خواهد چیزی را عمیق بفهمد باید عمیق نگاه کند که این فقط با چشم دل امکان دارد. از این رو، قران تأکید می کند که با چشم سر نبینید؛ بلکه با بینش و بصیرت از ظواهر عبور کنید و باطن را بنگرید.
حضرت امام خمینی (ره) هم در بیانات و مکتوبات خود با اشاره به فقدان بصیرت مسئولان رژیم شاهنشاهی با بهره گیری از آیه ۱۷۱ سوره بقره بارها به این موضوع و نابینایی چشم درون عمّال آن رژیم اشاراتی داشتند. حضرت امام (ره) در برابر برخی اتّفاقات جهانی و برخی ترورهای انجام شده توسط دشمنان داخلی و خارجی  فرمودند: نمى‏دانم که این گوش ها کى باز مى‏شود. با نفخ صور باید باز بشود؟ و این چشم ها کى بینا مى‏شود و این زبان ها کى گویا مى‏شود؟ صُمٌّ بُکْمٌ عمْىٌ فَهُمْ لا یَعْقِلوُنَ. همه‏اش سر لایعقلون است. صُمٌّ بُکُمٌ عُمْىٌ هم دنبال لایعقلون است و...  (الموسوی الخمینی، ۱۳۸۵، ج‏۱۶، ص ۳۲۷). حضرت امام (ره) در واقع در این جملات گُهربار تأکید دارند که فقدان بینایی چشم درون (بصیرت) مزدوران رژیم پهلوی موجب شد که آنان واقعیّات را نبینند و هم چنان در نیل به اهداف شوم خود به هر قیمت که شده تلاش کنند.     
بر اساس آموزه های قرآنی و روایات اسلامی، قدرت بینایی چشم، متّکی به روح اوست و چشم و گوش در نقش ابزاری برای روح است. چنان که خداوند در قرآن می فرماید: «ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فیهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ»؛ ‏یعنی، آنگاه او را درست‏اندام کرد، از روح خویش در او دمید و براى شما گوش و دیدگان و دل ها قرار داد؛ چه اندک سپاس مى‏گزارید. بر اساس این آیه می توان گفت که بعد از این که خداوند کالبد انسان را به اعتدال درآورد و در آن از روحش دمید، برای وی شنوایی و بینایی ایجاد گردید. این آیه، بیانگر درک و فهم روح و توانایی انسان به وسیله اعضای ادراکی مثل چشم و گوش است که ابزار درک او به حساب می آیند. به طور خلاصه می توان گفت که از دست دادن «چشم سر» نقیصۀ دردناکی است که به خاطر علل طبیعی یا لغزش و برخی کوتاهی¬ها به وجود می آید؛ امّا به کار نگرفتن «چشم دل» نقصان بزرگ و خطرناکی است که مورد نکوهش شدید قرار می گیرد و انحطاط و سقوط قهری بزرگی در پی خواهد داشت. شاعر بزرگ قرن ۱۲ هجری، سیّد احمد هاتف در تأکید این موضوع می گوید: 
چشم دل باز کن، که جان بینی         آن چه نادیدنی است، آن بینی
جایگاه اجتماعی نابینایان قبل از اسلام و بعد از اسلام    
 طبق نصّ صریح بعضى از روایات، اهل مدینه پیش از آن که اسلام را پذیرا شوند افراد نابینا و شل و بیمار را از حضور بر سر سفره غذا منع مى کردند و با آن ها هم غذا نمى شدند و از این کار نفرت داشتند. این چنین بی احترامی در تعاملات و رفتارهای اجتماعی از اعراب جاهل قبل از اسلام که حتّی دختران خود را زنده به گور می کردند بعید نیست! به عکس بعد از ظهور اسلام گروهى غذاى این گونه افراد را جدا مى دادند نه به این علّت که از هم غذا شدن بـا آنها تنفّر داشتند، بلکه به این دلیل که شاید اعمى، غذاى خوب را نبیند و آن ها ببینند و بخورند و این بر خلاف اخلاق است. در مورد افراد لنگ و بیمار نیز که ممکن است در غذا خوردن عقب بمانند و افراد سالم پیشى بگیرند. به هر دلیل که بود با آن ها هم غذا نمى شدند و روى همین جهت افراد اعمى و لنگ و بیمار نیز خود را کنار مى کشیدند؛ چرا که ممکن بود مایه ناراحتى دیگران شوند و این عمل را براى خود گناه مى دانستند. این موضوع را از پیامبر خدا (ص) که سؤال کردند. آیه فوق نازل شد و گفت: هیچ مانعى ندارد که آن¬ها با شما هم غذا شوند (قرائتی، ج ۸، ۱۳۸۲، صص ۲۱۲ تا ۲۱۴؛ جمعی از نویسندگان، ج ۱۴، ۱۳۶۸، صص ۵۴۸ تا ۵۵۱). قرآن در این مورد می فرماید: «لَیْسَ عَلَى الاَْعْمَى حَرَجٌ وَ لاَ عَلَى الاَْعْرَجِ حَرَجٌ وَ لاَ عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَ لاَ عَلَى اءَنفُسِکُمْ اءَن تَاءْکُلُواْ مِن بُیُوتِکُمْ ... لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ اءَن تَاءْکُلُواْ جَمِیعاً اءَوْ اءَشْتَاتاً». یعنی، بر نابینا و لنگ و بیمار و بر خود شما ایرادى نیست که بخورید از خانه هاى خود ... بر شما باکى نیست که به طور دسته جمعى بخورید یا پراکنده و تنها. 
   قرآن کریم در جایی دیگر می فرماید: «عَبَسَ وَ تَوَلَّى، أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏، وَ ما یُدْریکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى، أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى‏، أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى، فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى، وَ ما عَلَیْکَ أَلاَّ یَزَّکَّى، وَ أَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعى، وَ هُوَ یَخْشى‏، فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى». یعنی، چرا عبوس و ترشرو گشت چون آن مرد نابینا حضورش آمد و تو چه می دانی! ممکن است او مردی پارسا و پاکیزه صفات باشد یا به یاد خدا آید و ذکر حق او را سودمند اُفتد؛ امّا آن که داراست، (چرا) تو ای رسول به او توجه کنی؟ (و حریص بر ایمان او باشی) در صورتی که اگر او از کُفرش به ایمان و پارسایی نپردازد، بر تو تکلیفی نیست؛ امّا آن کس که به سوی تو می شتابد و او مردی خداترس و باتقواست تو از توجّه به او خودداری می کنی». این آیات به عتاب و سرزنش نسبت به یک برخورد نامناسب با یک نابینای حقّ طلب یا یک فعل نیک ارجح اشاره دارد. بنابراین، می توان گفت که اسلام بر حفظ کرامت انسانی جویندگان حقیقت، حتی اگر نابینا باشند، تأکید دارد (ر.ک به: علی بابائی، ۱۳۷۴، ج ۵، صص۴۰۴ تا ۴۰۸). 
بر اساس آیات فوق، یک فرد نابینا می تواند از همه امکانات موجود در جامعه استفاده نماید اگر چه هیچ کار مفیدی نتواند انجام دهد. در صورتی که نابینایان با وجود داشتن استعدادهای شگرف و مهارت های متعدّد باز هم از حداقل حقوق خود محروم هستند و باید با سختی و مرارت روزگار را سپری کنند.
جایگاه کمک رساندن به نابینایان از منظر اسلام
دین کامل اسلام برای تمام شئونات زندگی بشریّت دستورات کاربردی ارائه کرده است. در مورد توجه به نیازمندان و ناتوانان از هر حیث، سفارشات زیادی در اسلام شده است. در ادامه به برخی از روایات در این مورد اشاره می شود:
پاداش کمک به نابینا برای حضور در مسجد 
  در روایات آمده است که رسول خدا (ص) چند روز پیش از آن که رحلت فرمایند خطبه ای را در مدینه ایراد کردند. در این خطبه مردم را چنان موعظه کردند که اشک از چشم ها جاری شد و دل ها تپیدن گرفت و بدن ها لرزید. در بخشی از این خطبه به یاری رساندن به نابینایان اشاره شده که به شرح زیر است: «وَمَنْ قَادَ ضَرِیرًا إِلَى الْمَسْجِدِ، أَوْ إِلَى مَنْزِلِهِ، أَوْ إِلَى حَاجَةٍ مِنْ حَوَائِجِهِ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ رَفَعَهَا، أَوْ وَضَعَهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ، وَصَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلاَئِکَةُ حَتَّى یُفَارِقَهُ» (الحرّعاملی، ۱۳۹۶ق، ج ۱۱، ص ۵۶۵). یعنی، و هرکس نابینایی را به مسجد یا به خانه اش یا به هر جایی که بدان نیازمند است برساند، خداوند در برابر هر گامی که به همراهی او برداشته و گذاشته است پاداش آزاد کردن برده ای برای او می¬نویسد و فرشتگان تا هنگامی که از او جدا شود پیوسته بر او درود می فرستند.
کمک به نابینا وسیله رهایی از آتش و نفاق
    در بخشی دیگری از آخرین خطبه، رسول اکرم (ص) فرمودند: «وَمَنْ مَشَى بِضَرِیرٍ فِی حَاجَةٍ حَتَّى یَقْضِیَهَا، أَعْطَاهُ اللَّهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَبَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ، وَقَضَى اللَّهُ تَعَالَى لَهُ سَبْعِینَ أَلْفَ حَاجَةٍ مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا، وَلَمْ یَزَلْ یَخُوضُ فِی الرَّحْمَةِ حَتَّى یَرْجِعَ» (الحرّعاملی، ۱۳۹۶ق، ج ۱۱، ص ۵۶۵). یعنی، و هرکس حاجتی از حاجت های نابینا را بر عهده بگیرد و برای تأمین آن گام بردارد و نیاز او را برطرف کند، خداوند دو رهایی، یکی رهایی از آتش و دیگری رهایی از نفاق، به وی عطا می کند و در دنیا هفتاد هزار حاجت او را بر آورده می¬سازد و پیوسته غرق رحمت الهی خواهد بود تا این  که باز گرد. 
غفران الهی
رسول اکرم (ص) می فرمایند: «مَنْ قَادَ أَعْمَى أَرْبَعِینَ خُطْوَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَُ » (مجلسی، ۱۳۶۲، ج۳۰، ص ۴۱۴). یعنی، کسی که یک فرد نابینا را چهل قدم همراهی و هدایت کند مورد مغفرت خدای تعالی قرار می گیرد.
کمک به نابینا انفاقی ارزشمند
رسول اکرم (ص) می فرمایند: «مَن قادَ ضَریراً أربَعینَ خُطوَةً عَلى أرضٍ سَهلَةٍ، لا یَفی بِقَدرِ إبرَةٍ مِن جَمیعِهِ طِلاعُ الأرضِ ذَهَباً، فَإن کَانَ فیمَا قادَهُ مَهلَکَةٌ جَوَّزَهُ عَنها وَجَدَ ذَلکَ فی میزانِ حَسَناتِهِ یَومَ القِیامَةِ أوسَعَ مِنَ الدّنیا مِائةَ ألفِ مَرَّةٍ» (مجلسی، ۱۳۶۲، ج ۱۵، ص ۷۵).  یعنی، کسی که شخص نابینایی را چهل گام در زمین هموار راه ببرد هرگز نمی توان به اندازه سوزن از آن را با طلاهای جهان ارزیابی کرد و اگر نابینایی را از خطر افتادن در چاهی نجات بدهد در قیامت پاداش این عمل از اجر صد هزار مرتبه انفاق کردن در دنیا و آن چه در آن است بیشتر است. بر اساس آیات و روایات مطرح شده نتیجه می گیریم که اسلام توجّه زیادی به یاری رساندن به نابینایان نموده است که پاداش اخروی و دنیوی زیادی دارد.
نتیجه گیری و یک پیشنهاد: با اندکی دقّت در آیات و روایات نمونه بیان شده می¬توان گفت که در آموزه های اسلام تأکید زیادی به دستگیری و کمک به ناتوانان شده است و کمک به نابینایان را هم ردیف اعمال نیکی مانند انفاق کردن و غفران الهی، رهایی از آتش جهنّم و رهایی از نفاق و آزاد کردن بنده بیان کرده است. بنابراین بر همه جامعه بشریت لازم است تا با بهره گیری از الگوهای رفتاری مطرح شده در اسلام در ارتقای نیازهای قشر نابینایان کوشا باشند. از طرفی دیگر نابینایان حقّ استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند. آن ها مانند سایر افراد جامعه حقّ دارند در مساجد و مکان ها و مراسمات مذهبی شرکت داشته باشند که متأسفانه آنان مشکلاتی زیادی در این مورد دارند. رفع مشکلات متعدّد مربوط به عدم مناسب سازی فنی و مهندسی مساجد توسط مسئولان و مدیران دست اندر کار مساجد و اصلاح نحوه معماری و ساخت عرصه و اعیان مسجد بهترین کار برای یاری رساندن به نابینایان است. 
                        
  منابع:
۱)قرآن کریم، ترجمه: فولادوند محمدمهدی، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، ۱۳۷۹
۲) دشتی محمّد، نهج البلاغه: نامه¬ها، خطبه ها و حکمت های حضرت امیر (ع)، گردآوری کننده: رضی-الشریف (۴۰۰ ه)، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین (ع)، چاپ ۹، سال ۱۳۸۲
۳) الموسوی الخمینی روح الله، صحیفه نور، موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره)، ج ۱۶، تهران، ۱۳۸۵
۴)مجلسی (ره) علاّمه محمّدباقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، مجلدات ۱۵ و ۳۰ ، سال ۱۳۶۲
۵)جمعی از فضلا و نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد۱۴، چاپ ششم، سال ۱۳۶۸
۶)قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ سوم، تابستان ۱۳۸۲، جلد۸
۷)    الحرّ عاملی، محمد بن الحسن (متوفی ۱۱۰۴)، وسایل الشیعه، مجلدات ۱۱ و ۸،  انتشارات اسلامیه،  تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۶ قمری
۸)علی بابائی احمد، برگزیده تفسیر نمونه، دوره ۵ جلدی، ج ۵، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴
۹)باقری بیدهندی ناصر،، دانشوران روشندل، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول،۱۳۷۶
۱۰محمّدی ری شهری محمد، میزان الحکمة با ترجمه فارسی، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، جلد دوم. ۱۳۷۷  
۱۱)سایت تبیان به آدرس: http://www.tebyan.net 
۱۲) سایت قرآنی تلاوت به آدرس:  http://www.telavat.com 
۱۳ سایت نابینایان استان البرز- کرج به آدرس:  http://www.karajblinds.org
۱۴)سایت اطلاعات: http://www.ettelaat.com
۱۵)    سایت روشندلان خوزستان: http://roshandelekhouzestan.parsiblog.com/Posts
۱۶) سایت شبکه اپتومتری ایران به آدرس: http://www.optiran.net
۱۷)سایت حوزه به آدرس: http://www.hawzah.net 
نویسنده: حسین اسلامپورکریمی