نگاهی گذرا به نقش مساجد در تأمین امنیت اجتماعی
منبع : مرکزرسیدگی به امورمساجد
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
از سال (۱۳۷۸هـ.ش) با درخواست نیروی انتظامی و تصویب مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا، زمان برگزاری هفته نیروی انتظامی از تیرماه به مهرماه انتقال یافت. قبلاً ۲۷ تیر به مناسبت سالروز تصویب قانون ادغام نیروی انتظامی، به نام روز نیروی انتظامی و سپس هفته آخر تیرماه به نام هفته نیروی انتظامی نامگذاری شده بود و در این روز و هفته، مراسم ویژهای برای بزرگداشت این نهاد انتظامی برگزار میگردید. امّا بعد از بررسیها و جمعبندی نظرات و دیدگاهها و پیشنهادهای مختلف مقرر شد هفته نیروی انتظامی در مهر ماه، برگزار شود. ازاینرو، روز سیزدهم مهر، به عنوان روز نیروی انتظامی و آغاز هفته بزرگداشت ناجا نامگذاری شد.
آرزوی همیشگی انسانها، دنیایی سراسر صلح و آرامش بوده است، ولی بشر با همه تلاشها، هنوز نتوانسته بر این آرزو جامه عمل بپوشاند. همیشه عدهای با زیر پا گذاشتن ارزشها، هنجارها و رسوم اجتماعی، حریم جامعه را نقض و چهره آن را آلوده اند. وجود این افراد با توجّه به زیانهایی که از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بر پیکر اجتماع وارد می کنند، نیاز به یک نیروی مقابله گر را بیشتر روشن می سازد. «نیروی انتظامی» نیاز یک جامعه آرمانی است. این نوشتار مختصر، مروری گذرا به نقش مساجد و امام جماعت در تأمین امنیت اجتماعی است.
واژه «امنیت» در فرهنگ های لغت به معنای «ایمن شدن، در امان بودن، بیم نداشتن، رهایی از ترس و احساس ایمنی و… آمده است.
امنیت، یکی از موضوعهای بسیار مهمی است که در قرآن و روایات به گستردگی به آن اشاره شده است. در متون اسلامی به این موضوع با عبارات و مشتقاتی از ثلاثی مجرد «أمن» صورت پذیرفته است. در مجموع از ریشه یا کلمه «أمن»، ۶۲ کلمه مشتق، حدود۸۷۹ بار در قرآن به کار رفته که از این تعداد کاربرد، ۳۵۸ مورد در آیات مکّی و ۵۲۱ مورد در آیات مدنی، از این واژه استفاده شده است.(۱)
در اصطلاح سیاسی و حقوقی، «امنیت» به حالتی از آسودگی و فراغت از هرگونه تهدید یا حمله و نیز به آمادگی برای رویا رویی با هر تهدید و حمله گفته می شود و به صورت فردی و اجتماعی و ملی و بین المللی کاربرد یافته است.
«پیوند ناگسستنی این اصطلاح با نفس کلمه اسلام، ایمان، و مؤمن بیانگر اهمیت فوق العاده مفهوم امنیت است.»(۲)
قرآن کریم، با تأکید بر اصل کرامت و ارزش والای انسانی، بر حفظ حرمت و حریم او و امنیت فردی و اجتماعی افراد در حوزههای فردی و اجتماعی و مخالفت با هرگونه تعدّی به او توصیه نموده است. این معنا به ویژه از مقام عالیهای که خداوند برای انسان قائل شده، بهتر فهمیده میشود.
خداوند در قرآن کریم انسان را در موارد متعددی ستوده است و او را اشرف مخلوقات میداند و آفرینش وی را به خود تبریک میگوید: «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ.»(مؤمنون: آیه۱۴) و تعبیرهای مختلفی مانند خلیفه الهی: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً.»(بقره: آیه ۳۰) و مسجود ملائکه: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ.»(بقره: آیه ۳۴)، ذکر کرده و علم ویژه که به علم اسماء تعبیر شدهاست و از ملاکهای برتری میباشد را به او عطا کرد و انسان را امانتدار خود معرفی کرده است؛ امانتی که آسمانها، کوهها و زمین از قبول آن سر باز زدند: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا.»(احزاب: آیه ۷۲)؛ بدیهی است ایمان مؤمنین، انجام اعمال صالح مقتضی رعایت امنیت فردی و اجتماعی افراد و عدم تعرّض و تعدّی به حقوق آنان است. این عدم تعدّی و تعرّض و حقّی از سوی خدای متعال نیز اعلام شدهاست.(۳)(آلعمران: آیه ۱۹۵)
تعدّی و تجاوز به حریم امن فردی و اجتماعی افراد، نه تنها در تفکّر اسلامی به شدت نفی شدهاست، بلکه آیات بر صفات حمیده فردی و اجتماعی مانند ایثار، امانت داری و... تأکید دارند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر خدا خیانت نکنید و [نیز] در امانتهای خود خیانت نورزید و خود میدانید.»(انفال: آیه ۲۷)
درباره امنیت فردی و اجتماعی، شاید اولین نکته ای که در منابع روایی جلب توجه میکند، حرمت و کرامت و ارجمندی مؤمنین و سپس سایر انسانها است و این احادیث در امتداد خط فکری قرآن کریم بر این مسئله تأکید کرده و حرمت و حریم فردی و اجتماعی انسانها را امن دانسته و آن را از هر گونه تعدی و آسیب و ایذاء ایمن دانسته اند. برخی اشارات معصومین(ع) در این باره به شرح زیر است:
۱. «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْکَعْبَه؛ احترام مؤمن از کعبه بیشتر و بالاتر است.»(۴)
یکی از چیزهایی که در روایات مورد تأکید و سفارش قرار گرفته، احترام به مؤمنین است. حضرت علی(ع) در روایتی می فرمایند: هر زن و مرد مؤمنی از شیعیان ما از رحم و خویشاوند محمد(ص) محسوب می شود، احترام و بزرگداشت آنها، احترام و بزرگداشت محمد(ص) است. وای به حال کسی که احترام و حرمت محمد(ص) را کوچک و سبک بشمارد و خوشا به حال کسی که حرمت او را بزرگ بشمارد و رحم او را اکرام کند.(۵)
کسی که در برخورد با انسانهای مؤمن چه در محیط خانه و خانواده و چه در محل کار و زندگی، با بی ادبی و بی احترامی برخورد می کند و نسبت به مسائل و مشکلات آنها با بی اعتنایی برخورد می کند، به اعلام جنگ و دشمنی با خداوند پرداخته است، چنین شخصی نه تنها از ارزشهای والای انسانی به دور مانده؛ بلکه از رحمت و لطف خداوند نیز دور خواهد ماند.(۶)
۲. امام باقر(ع) نیز در مدح مقام بلند مؤمن میفرماید: خدای عزوجل سه خصلت به مؤمن بخشیده است: «عزت در دنیا و دین، رستگاری در آخرت و ابهت و شکوه در دلهای جهانیان.»(۷)
در بسیاری از روایات، حفظ امنیت سایر افراد و به تعبیری دیگر عدم ایذاء و آزار رسانی ازنشانههای مؤمنین به شمار آمده است؛ چنان که از امام حسین(ع) نقل شده که فرمودند: «مؤمن کسی است که همسایه اش از شر او در امان باشد راوی از امام پرسید منظور از شر چیست؟ امام فرمود: یعنی از ظلم و جور و غصب او (ایمن باشد.»(۸)
امام رضا(ع) فرمودند: «لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جارُهُ بَوائِقَهُ؛ از ما نیست کسی که همسایه اش از شرّ او در امان نباشد.»(۹)
ملاحظه میشود که امنیت در تفکّر اسلامی، نه تنها در مورد جان، مال، عمل، حقوق وآزادیهای مربوط به این موارد صادق است، بلکه شامل شخصیت، شرف و حیثیت نیز میباشد تاجایی که پیامبر(ص) فرموده است:
کسی که به مومن اهانت کند به تحقیق با من به جنگ پرداخته است.(۱۰) اینگونه احادیث به قدری بر حرمت و حفظ امنیت اشخاص تأکید دارند که حتّی لطمه واردکردن به حیثیت، شرف و شخصیت مؤمن برای خودش نیز جایز نیست.
به تعبیر امام صادق(ع): «خداوند تمام امور مومن را به خود وی واگذار کرده است، اما این که خود را ذلیل کند را به وی واگذارنکرده است.(۱۱) به عنوان مصداقی از نوع احترام اسلام به امنیت فردی و اجتماعی، میتوان به مساله امنیت مسکن اشاره کرد. اسلام ورود بدون اجازه به مسکن دیگران را ممنوع و تعرّض و حتّی نگاهکردن به داخل خانه و محل سکونت مستور مردم را از مجوزات دفاع مشروع میشمارد. تا آنجاکه اگر شخص معترّض به هنگام دفاع صاحبخانه کشته شود، خونش هدر رفته و مهدور خواهد بود.(۱۲)
نقش مساجد در تأمین امنیت اجتماعی
همواره دولتها برای دست یابی به امنیت اجتماعی تلاش می کنند و در این راه هزینههای سنگینی نیز می پردازند، که گاه، بلکه در بیشتر موارد به نتیجه مطلوب و مورد نظر خود نمی رسند. تجربه نشان داده که تأمین امنیت اجتماعی در عصر ارتباطات و دهکده جهانی، از عهده دولتها خارج است و مشارکت مردم، و به ویژه کانونهای عبادتی اسلام(مساجد) در این امر ضروری است.
البته، عوامل بازدارنده بیرونی همچون اجرای حدود و زندان نیز تأثیر به سزایی در حفظ سلامت و امنیت اجتماعی جامعه دارد. امّا «پیشگیری بهتر از درمان است». ضمن این که مجازات زندان، هزینه سنگین نگهداری مددجویان را بر دولت تحمیل میکند.
افزون بر آن، در قوانین موضوعه کشور جمهوری اسلامی ایران نیز پیشگیری بر مجازات مقدم دانسته شده است، بنابراین اگر ما به وظایف تأمینی و تربیتی پیشبینی شده در قوانین ایران توجه کنیم، هم تعداد پروندههای کیفری در محاکم و دادسراها کاهش مییابد و هم جمعیت کیفری زندانهای کشور در این حدّ که اکنون وجود دارد، نخواهد بود. این در حالی است که بیتوجهی به اقدامات تأمینی، تربیتی، دستگیری و مجازات افراد باعث میشود هدف تعیین شده که تنبیه شدن مجرم و دور شدن او از بزه است، به دلیل جمعیت فراوان زندانها محقق نشود. جمعیت زندانهای کشور آن قدر زیاد است که نه خدمات زندان متناسب با این جمعیت است و نه درون زندان به مدرسهای برای اصلاح و تربیت تبدیل میشود، بلکه همانطور که در صفحه حوادث روزنامهها میخوانیم، بسیاری از مجرمان و باندهای سازمانیافته در محیط زندان تشکیل میشود و بزهکاران ساده و منفرد دیروز، بعد از رفتن به زندان و آزادی، به گروه بزهکاران پیچیده و سازمان یافته تبدیل میشوند.
با نگاهی هر چند گذرا به زندگی مددجویان و بزهکاران اجتماعی و آنان که «امنیت اجتماعی» جامعه را به نحوی از انحاء مختل نموده اند، به خوبی این نکته را ثابت می کند که اکثر قریب به اتفاق آنان، کسانی بوده اند که با مسجد و محراب و نماز ارتباطی نداشته و با این مکان مقدس و نماز انسی نداشته اند و بدین ترتیب خود را در عرصه حیات، یکه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظیمی همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و... آلوده اند و علاوه بر زندگی خود، زندگی دیگران را هم با «ناامنی» مواجه نموده اند.
به هر حال، تکیه بر قوة قهریه و تأسیس حکومت پلیسی و نظامی، روشی است که سالها کارآیی خود را از دست داده است و اکنون شعار «پیشگیری بهتر از درمان است»، در این زمینه کارآیی قابل توجّهی دارد. بدین معنا که با افزایش آگاهی¬های عمومی و رفاه اجتماعی، جلوی بروز بسیاری از ناهنجاریهاى اجتماعى(Social normlessness) گرفته می شود.
از آنجایی که دین اسلام برای تمام شئون زندگی بشر برنامه و هدف دارد، مساجد نیز به عنوان سامان دهندگان رفتار دینی مردم در قالب نظم رفتاری در حیات اجتماعی مطرح می گردند.
مساجد، پایگاه تبلیغ احکام دین اسلام و بوده و بسیاری از ارزشهای اجتماعی نظیر اخلاص و درستکاری، ساماندهی زندگی و نظم و تقوا در آن مشهود است. اغلب افرادی که بیشتر به مسجد آمد و شد دارند، کمتر حقوق دیگران را ضایع میکنند، و زندگی خود را با نظم بیشتری همراه میسازند و در زندگی اجتماعی آنان آثار و رفتار دینی نیز به چشم میخورد. از سوی دیگر، نقصان ارزشهای دینی سبب بروز بینظمیها و آشوبهای اجتماعی و نهایت عدم برخورداری شهروندان از امنیت اجتماعی می گردد.
مساجد با تقویت روحیه دینداری افراد مسجدی، تأثیر به سزایی بر دیگر افراد، و به تبع آن در سطح گسترده اجتماع دارند.
مسجد، محل اجتماع و رفت و آمد انسانهای برگزیده، صالح و تقواپیشه است. این مطلب در روایات متعددی به صراحت بیان شده است. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است: «إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه؛ هنگامی که دیدید مردی بر رفت و آمد به مسجد مداومت می کند، وی را مؤمن بدانید. خداوند متعال می¬فرماید: تنها آنان که ایمان به خداوند دارند مساجد خدا را آباد می کنند.»(۱۳) این حدیث شریف به خوبی گویای آن است که انسانهای مسجدی مؤمن به خداوند متعال می باشند. پیامبر (ص) در حدیثی دیگر از مسجد به عنوان خانه انسانهای متقی یاد کرده است و
فرموده اند: «الْمَسَاجِدُ بُیُوتُ الْمُتَّقِینَ وَ مَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بَیْتَهُ ضَمِنَ اللَّهُ لَهُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ الْجَوَازِ عَلَى الصِّرَاط إلی الجنة؛ مساجد، خانه پارسایان است و هرکس مسجد خانه اش باشد (اوقات خود را در آن و به عبادت بگذارند) خداوند انجام کار او را رحمت و شادى قرار داده واجازه عبور از صراط به سوى بهشت را به او خواهد داد.»(۱۴)
امام صادق (ع) نیز انسانهای مسجدی را الگوها و نمونه های جامعه معرفی نموده است. انسان مسجدی اهل بهشت است: پیامبر(ص) در حدیثی، آنان را که به ندای مؤذنین پاسخ گویند و به سوی مسجد می شتابند از اهل بهشت معرفی کرده اند.(۱۵)
بنابراین، افرادی که پیوسته به مساجد آمد و شد دارند، با اهل ایمان و نمازگزاران و افراد منظم و متعبّد و مؤمن در معاشرت و رفت و آمد هستند. ایمان و تعهد عملی آنان در معرض دید همگان قرار گرفته، به یک معیار شخصیتی و اعتبار اجتماعی دست یافته و قهراً رفتار و کردار این جمعیت در روند اخلاقی، خانوادگی و روابط اجتماعی رفتاری آنان ملاک اعتبار و اطمینان قرار می گیرد.
نقش امام جماعت در تأمین امنیت اجتماعی
امامجماعت نیز به عنوان مهم ترین عضو مدیریت فرهنگی مسجد، میتواند با برنامهریزی و عملکرد درست، زمینه مناسبی را برای پیش برد عوامل حضور مردم در مسجد، فراهم کند. بنابراین، امام جماعت نقش کلیدی و محورین در تعمیق و احیای کارکرد مسجد دارد. عاملی که جذابیت ویژه به مساجد می بخشد، در حقیقت وی یکی از عوامل توسعه به حساب می آید.
امام جماعت باید خود را وقف مسجد کند تا بتواند تحولآفرین باشد. چنان که در سیره عملی پیامبر(ص) آمده است: آن حضرت پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در مسجد می نشست و بخشی از این وقت را صرف پاسخ گویی به پرسشهای مسلمانان می نمود.(۱۶)
شخصیت و عملکرد وچگونگی برخورد امام جماعت با جوانان، به عنوان مهمترین عضو مدیریتی مسجد، در ایجاد و کیفیت نگرش جوانان نسبت به دین و مسجد بسیار مؤثر است.
روابط و احترام میان امام جماعت و جوانان، نباید در چارچوبی رسمی باقی بماند، بلکه این روابط باید بهگونهای باشد که امام جماعت یکی از دوستان جوانان به شمار رود. او باید در مشکلات یار جوانان باشد، موفقیتهایشان را تبریک بگوید، غمخوارشان باشد.
جوانان از این که امام جماعت به آنان احترام میگذارد، احساس شخصیت میکنند. البته امام جماعت پیش از برقراری رابطه، باید کاملاً از نیازها، روحیات، ارزشها، خواستهها، سلایق، توانمندیها، آسیبها و راههای رویارویی با آن آگاه باشد. در این صورت میتواند برخوردهای خود را با جوانان به شکلی تنظیم کند که علاوه بر رفع نیازهایشان، آنان را به مسجد و محراب سوق دهد. امام جماعت باید در علم و پرهیزگاری سرآمد افراد مسجد باشد تا بتواند هم مرجع سؤالات باشد و هم الگوی رشد معنوی.
وجود تعامل و همکاری بین امام جماعت و کلانتریها و مراکز نیروی انتظامی در هدایت و تربیت دینی افراد جامعه نقش به سزایی دارد. در این میان نقش راهبردی امام جماعت در برطرف نمودن اختلاف و دودستگی میان نمازگزاران با ظرافتی ویژه و بازگشت به فضای مسالمت آمیز مسجد و نیز پرهیز از خودمحوری افراد، بسیار راهگشا خواهد بود و این همان چیزی است که در حال حاضر بسیاری از مساجد از فقدان آن رنج می برند.
متأسفانه در حال حاضر تعامل و همکاری چندانی بین پلیس و مسجد و امام جماعت وجود ندارد و همین امر موجب شده که تنها با تکیه بر قوه قهریه و مجازات و زندان، امنیت مطلوب و مورد نظر در برخی محلات و سطح جامعه کم رنگ و شهروندان احساس ناامنی کنند. تا مادامی که بین مسجد و پلیس فاصله باشد، دست یابی به امنیت مطلوب در جامعه ممکن نیست. به یقین اگر نیروی انتظامی با ائمه جماعات که در بین اقشار مختلف مردم از مقبولیت قابل توجّهی برخوردارند، تعامل و همکاری باشد و ائمه جماعات مسجد نیروی انتظامی را با فرهنگ سازی یاری رسانند، آن گاه امنیت اجتماعی و جامعه ای زنده و توأم با آرامش و آسایش شاهد خواهیم بود.
حضور مسئولین نیروی انتظامی در مساجد و ارتباط با ائمه جماعات، علاوه بر حصول برادری، محبت و همدلی پرسنل نیروی انتظامی با اقشار مختلف مردم، باعث افزایش اعتماد آنان به نظام و بیشتر شدن جرأت مظلوم برای مطالبه و گرفتن حق خود از ظالمین و زورگویان خواهد شد.
در پایان این نوشتار، ضمن تقدیر و تشکر از عزیزان نیروی انتظامی که شبانه روز در خدمت شهروندان هستند، یاد و خاطره شهیدان ۱۲ هزار و ۷۶۵ نفری نیروی انتظامی را که در ایجاد امنیت اجتماعی و اخلاقی و مبارزه با قاچاقچیان و اراذل و اوباش در کشور به درجه رفیع شهادت نائل آمده اند، گرامی می داریم و بر روح و روان این سربازان گمنام درود و سلام می فرستیم. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
* جامعه ای در برقراری امنیت موفّق است که نقش مردم، خانواده، مسجد، مدرسه و همه دستگاه های فرهنگی را مدّ نظر قرار دهد.
پی نوشتها:
۱. ر.ک: محمود روحانی، المعجم الاحصایی لالفاظ القرآن الکریم، فرهنگ آماری و کلمات قرآن کریم، ج۱، ص۳۷۳ ـ ۳۷۲.
۲. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلامی، ص۱۵۲.
۳. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص۱۹۰-۱۹۶.
۴. بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۶ و ج۶۷، ص۷۱.
۵. همان، ج۲۳، ص۲۶۶.
۶. امام صادق(ع) از خداوند متعال نقل میکنند، که خداوند می¬فرماید: «لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ أَذَلَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ وَ لْیَأْمَنْ غَضَبِی مَنْ أَکْرَمَ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ؛ خود را آماده مبارزه با من نموده و یا اعلان به مبارزه با من داده، آنکه بنده مؤمن مرا پست شمارد یا او را خوار و ذلیل گرداند، و از غضب و خشم من در امان است، آنکه بنده مؤمن مرا تجلیل و احترام کند.»(وسایلالشیعه، قم، مرسسه آلالبیت، ۱۴۰۹هق، ج۱۲، ص۲۶۹).
۷. بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۶.
۸. وسائل الشیعه، ج۱۲، باب۸۶ ، ص۱۲۶ روایت ۱۵۸۴۰.
۹. عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۴.
۱۰. بحارالانوار، ج۶۹، ص۱۷۵.
۱۱. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۲۴.
۱۲. ر.ک: امام روحالله خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۹۱.
۱۳. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۶۲، باب ۳، روایت ۱۸.
۱۴. کنزالعمال، ج۷، ص۶۵۹، حدیث ۲۰۷۸۵.
۱۵. بحارالانوار، ج۸۱، ص۱۵۴، کتاب صلاة، باب اذان و اقامه.
۱۶. سمهودی، علیّ بن احمد، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، دارالکتب العلمیّه، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۴ هـ.ق، ج۲، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵.
|