نقش آیت الله طالقانی در احیا نماز جمعه
۱۳۹۱/۱۲/۲۰

۲۰ شهریور ماه یاد آور وفات آیت الله طالقانی است . ایشان علاوه براینکه نقش موثری در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشت ، بعد از انقلاب نیزبه عنوان اولین امام جمعه به اقامه نماز جمعه پرداخت . این مقاله در پی آن است که ضمن مروری بر حیات پر بارآایت الله طالقانی به بررسی نقش ایشان در احیا نماز جمعه بپردازد .

مروری بر حیات پر بارآیت الله طالقانی 
آیت الله سیدمحمود طالقانی از تبار عالمان جلیل القدری است که  در عصر حاضر به مدت نیم قرن فعالیت در حیات سیاسی و اجتماعی و با تکیه بر قرآن، عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی صرف کرد و در شکل گیری انقلاب اسلامی نقش مهم و قابل توجهی داشته است. این شخصیت برجسته از همان دوران کودکی تحت تاثیر تعالیم پدر و اوضاع زمانه، الفبای مبارزه با استبداد را فراگرفت و این روند را تا واپسین سال حیات خویش ادامه داد. دروس سطح حوزه علمیه را نزد آیاتی چون نجفی مرعشی، ادیب تهرانی و حجت به پایان برد. بنا به گفته سیدتقی طالقانی، سید محمود دارای هوشی فوق العاده بود و در مدت اندکی دروس سطح را به پایان رساند. وی می گوید ((با آنکه سید محمود خیلی جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گردید(۱)طالقانی در کنار دروس فقه و اصول حوزه ، فلسفه و حکمت را نزد آیاتی همچون تقی اشراقی و میرزا خلیل کمره ای طی کرد. سید محمود در سال ۱۳۱۰ ه.ش. پدر خویش را در سن ۷۲ سالگی از دست می دهد و پس از فوت پدر به وی پیشنهاد می شود که در تهران امام جماعت مسجدی شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولی از آنجا که سید محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتی و مرید و مرادی ترجیح داد و برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از محضر آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی و آقاضیاء عراقی بهره مند گردید و از دست مرجع بزرگ جهان تشیع آیت الله ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه اجتهاد گردید. در قم نیز آیت الله عبدالکریم حائری یزدی به وی اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهی می دهد و از آقایان نجفی مرعشی و شیخ عباس قمی اجازه نقل حدیث و روایت دریافت می کند. در آستانه جنگ دوم جهانی (۱۳۱۷ - ۱۳۱۸) وارد تهران می شود و پس از تشکیل خانواده، فعالیت های علمی و فرهنگی خویش را در آنجا آغاز می کند. خود ایت االله  طالقانی در این زمینه چنین می گوید: ((پس از دوره تحصیلی که بیشتر در حوزه قم بود و مدتی هم در نجف و دریافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنایان به تهران برگشتم (سال ۱۸ -۱۳۱۷) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقاید و ایمان در معرض خطر قرار گرفته اند و به پیروی از روش مرحوم پدرم جلساتی برای عده ای از جوانان و دانشجویان در باره بحث در اصول و تفسیر قرآن تشکیل دادم و در دنباله این جلسات بعد از شهریور ۱۳۲۰ انجمن ها و کانون های اسلامی تشکیل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، که هر کدام دارای نشریات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها برای پیشرفت تعالیم اصول اسلامی همکاری می کردم، قسمتی از تفسیر قرآن و نهج البلاغه را در مجله آئین اسلام می نوشتم. این انجمن ها هر یک به سهم خود با فقر شرایط مادی و مانوس نبودن مردم با چنین اجتماعات و تبلیغات، آثار خوبی از خود نشان داد .... مشکل بزرگتری که دین و ملت پس از شهریور ۲۰ با آن مواجه شد، گسترش سریع اصول مارکس و تشکیل حزب توده بود. همیشه هیات حاکمه ایران دچار این اشتباه [بوده] است که هر عقیده و فکری را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخیص داده اند، خواسته اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بین برده و یا محدود سازند با آنکه فکر و عقیده را هیچ وقت نمی توان با این طریق از بین برد و به فرض آنکه زیر پرده رفت، هر وقت فرصتی بدست آید با وضع دیگری آشکار می شود(۲)
طالقانی پس از اقامت در تهران با آیت الله کمره ای حشر و نشر پیدا می کند و این دو، در راه نشر معارف اسلامی و جلوگیری از خطر سستی عقاید جوانان و گرایش آنان به اصول و اندیشه های مارکسیم همکاری لازم را با یکدیگر به عمل می آورند و علاوه بر این نوع فعالیت ها، از فعالیت علمی هیچ گاه غافل نمی شد. آقای کمره ای از آن دوران که با آقای طالقانی مانوس بوده است، چنین می گوید: ((ما با هم جلساتی داشتیم و در این جلسات نهج البلاغه را با آقای طالقانی مجاهد، در مورد نقشه پیاده کردن دولت امیرالمؤمنین مورد مطالعه قرار دادیم. بخصوص خطبه بیعت با امیرالمؤمنین را که خطبه ای است انقلابی. درصدد برآمدیم دو نفری نهج البلاغه را تجزیه کنیم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج البلاغه است، هر خطبه ای را به ضمیمه قطعات مناسب آن در یکجا جمع آوری کنیم. نهج البلاغه بیست و دو کتاب شد، مقدماتی بر آن نوشتیم و در معیت آقای طالقانی در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه آباد و در مسجد مرحوم حاج سیدمصطفی حجازی من دیکته می کردم و صفحه را تصفح می کردم و قطعات متناسب را تعیین می کردم و آقای طالقانی یادداشت می کردند. الان دفترچه تجزیه نهج البلاغه به خط آقای طالقانی در کتابخانه من موجود است(۳)  ایت الله طالقانی فعالیت علمی، فرهنگی و حتی سیاسی خود را با این پیش فرض آغاز کرد که اگر روحانیان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت بخش طرح و نقشه مهندسی اجتماعی اسلام را ارائه ندهند، به طور طبیعی جوانان سرشار از انرژی و فعالیت به سمت امثال مارکس، لنین و استالین جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقانی نسبت به جوانان، دیدی عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ایدئولوژی ای که بودند، با مهربانی و نرم خویی رفتار می کرد به این دلیل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمینه رشد و تعالی و تکامل او بسیار است. بدین سان طالقانی از شهریور ۱۳۲۰ به بعد فعالیت خویش را بیشتر در جبهه فرهنگی جهت ارائه اندیشه و معارف ناب اسلامی قرار داد. به خاطر همین فعالیت های فرهنگی و اسلامی که کرده بود و عمامه به سر بود، رژیم رضاخان وی را دستگیر و به مدت ۵۰ روز زندانی می کند که در نهایت با ضمانت آزاد می گردد. پس از پایان جنگ دوم جهانی (۱۳۱۷ - ۱۳۲۲) و به دنبال شورش کمونیست ها و تجزیه طلبان در آذربایجان به رهبری پیشه وری، طالقانی از سوی علما و مجامع دینی و مذهبی به آن منطقه اعزام می شود و پس از بررسی مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنین می گوید(( تجزیه نشدن آذربایجان از ایران چندین علت داشت. ولی از جنبه داخلی می دانید که مؤثرترین ضربه به تجزیه طلبان، بنا به اعتراف رئیس دولت وقت، (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آیت الله ابوالحسن اصفهانی مرجع شیعیان بود. عزاداری ایشان چنان آذربایجان را تکان داد که تجزیه طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتایج این احساسات جلوگیری کنند و مردم مسلمان آن سرزمین عملا به آنان فهماندند که عمیق تر و پایدارتر از این قدرتهای موقت قدرت ایمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه می کند. لذا پس از برگشت به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بیش از پیش متوجه شدم که انحرافهای فکری عده ای از مردم و جوانان، و عواقب و خطر بزرگی برای تمامیت و استقلال کشور دارد که ممکن است به نابودی و تجزیه آن بکشد و تکلیف شرعی خود دانستم که اهتمام بیشتری در تشکیل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن می کوشیدم برای سخنرانی، بحث و انتقاد بر محور اصول برهانی خداپرستی و رد و انتقاد بر اصول ماتریالیستی و کمونیستی بنمایم. در نتیجه سپاهی از دانشجویان برای بحث و فهم اصول اسلامی و مقایسه آن با اصول مادی تشکیل دادم در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هویدا گردید و بر محور همین فکر و نظر، انجمن اسلامی دانشجویان که در سال ۱۳۲۲ تشکیل شده و پس از آن (انجمن اسلامی) معلمین و اطباء تشکیل گردید.
ایت الله طالقانی تشکیل انجمن های اسلامی پزشکان، معلمان و دانشجویان دانشگاه ها را در دهه ۲۰ که بحرانی ترین دهه برای رژیم و مخالفان آن بود، با اهداف ذیل تبیین و تحلیل می کند: 
الف) وظیفه کلی و دینی این بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دین را دریابند. زیرا از نظر علمای اسلام اصول دین را باید با تحقیق و برهان و بحث آزاد دریافت. 
ب) وظیفه خاص دیگری که پیش آمده بود، مبارزه ای منطقی با اصول ماتریالیسم بود که می رفت تا  اذهان جوانان و تحصیلکرده های ما را فرا گیرد .  با طلوع نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام (ره)، ایشان نیز به عرصه مبارزه گام نهاد و در پایگاه مبارزاتی خویش- مسجد هدایت تهران- با سخنرانی های افشاگرانه ای در مقابل سیاست های ضد اسلامی و غیر قانونی رژیم ایستاد و ترفندهای آنان را برملاکرد و بارها زندانی و تبعید شد. با اوج گیری مبارزات ملت ایران در سال ۱۳۵۷ آیت الله طالقانی درکنار آیت الله دکتر بهشتی و استاد مطهری نقش مهمی در سازماندهی و هدایت تظاهرات مردم ایفا کردند که اوج این فعالیت ها راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ است. بدون شک مرحوم آیت الله طالقانی در جریان نهضت اسلامی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه عمل، چراع راه نسل کنونی و آینده است به طوری که از اهم فعالیت های ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ریاست شورای انقلاب، کمک به حل غائله کردستان و ترکمن صحرا، اقامه نماز جمعه و حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی می باشد.

نقش آیت الله طالقانی در احیا نماز جمعه 
اولین نماز جمعه از طرف حضرت پیامبراکرم(ص) در روز اول ماه ربیع الاول، برگزار گردید، و مکان آن در وادی رامونا بود که بعدها مسجدی به نام جمعه در آنجا ساخته شد. حضرت چهار روز در قبا ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند سپس روز جمعه به سوی مدینه حرکت کردند  و به هنگام نماز جمعه به محله بنی سالم رسیدند و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپا داشتند و این اولین نماز جمعه ای بود که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در اسلام بجا آوردند. خطبه ای هم در این نماز جمعه خواندند که اولین خطبه حضرت در مدینه بود.(۴) این مطلب که اولین نماز جمعه اسلام از طرف پیامبراکرم(ص) در آستانه تأسیس اولین دولت اسلامی برگزار شد، از این روی اهمیت دارد که بیانگر  پیوند نزدیک و عمیق بین نماز جمعه با امور سیاسی و حاکمیتی اسلام است و بیانگر تجلی مهمی از حاکمیت اسلام است.  برپایی نمازجمعه به عنوان یکی از نمادهای سیاسی اسلام یکی از دغدغه های اصلی حضرت امام(ره) پس از پیروزی انقلاب بود. لذا افراد مختلفی  از امام خمینى(ره) درخواست کردند تا در تهران نماز عبادى سیاسى جمعه برگزار شود. مرحوم طالقانى نیز در دیدارهاى مختلفى که با امام داشتند, از ایشان تقاضا کردند تا نمازجمعه در تهران اقامه شود. امام موافقت کرده و می فرمایند   که  خود شما این کار را شروع کنید. ایشان على رغم کسالت و ناراحتى, این وظیفه را قبول مى کند.(۵)
از اینرو مرحوم آیت الله طالقانی را در همان نخستین سال پیروزی انقلاب به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند. برخی از علما در تماس با حضرت امام(ره) پیشنهاد کردند که برای تعیین امام جمعه در اکثر شهرهای ایران اقدام نمایند. حضرت امام(ره) به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و ولی امر مسلمین، امام جمعه اکثر شهرهای مهم ایران را تعیین کردند. لذا اولین امام جمعه ای که از طرف حضرت امام(ره) تعیین شد، مرحوم آیت الله طالقانی(ره) بودند و اولین خطبه ای که ایشان ایراد فرمودند، در روز ۵ مرداد ۱۳۵۸ هـ.ش و یا ۲۷ جولای ۱۹۷۹ میلادی بود. متن خطبه مرحوم آیت الله طالقانی(ره) اهمیت فوق العاده نمازجمعه را در جمهوری اسلامی ایران کاملا نشان می دهد. ایشان در آن خطبه، بعد از خواندن آیه ای از سوره مبارکه جمعه، درباره نمازجمعه فرمودند: ) این آیه، دستور اجتماع توحیدی و عظیم جمعه است؛ همین اجتماعی که سال ها در متن ما مسلمانان ایران، به صورت نیمه تعطیل درآمده بود. امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهی، این صف بزرگ توحید و جهاد است( در ادامه فرمودند: (با توجه به این که شرکت کنندگان در نمازجمعه جمعیت محدودی هستند، ولی این را نباید فراموش کرد که در همان اوقات، در سراسر جهان اسلام، مسلمین برای برگزاری نمازجمعه جمع شده اند و یک نوع اتصال بین این جماعات وجود دارد. بنابراین، می توان گفت که نمازجمعه نه تنها مظهر وحدت نمازگزاران است، بلکه مظهری است برای وحدت تمام مسلمین( (۶)  همچنین ایشان در خطبه دوم پنجمین نماز جمعه پرده از چهره پلید منافقین برداشت و چنین گفت: (آن خطرى که این اجتماع را متلاشى مى کند و از درون نفوذ مى کند, آن خطرى که از اول اسلام بوده و ما مسلمان ها بعد از طلوع اسلام هرچه ضربه خوردیم, به دست منافقین بوده است; یعنى آ ن انسانِ چند چهره و آن کسى که با چهره دین نفوذ مى کند در صف مسلمان ها, ولى این یک چهره اى است وابسته به بیگانگانِ ضد اسلام. در سوره هاى زیادى تأکید شده که ما چهره منافقین را بشناسیم و همین که در سوره منافقین مى فرماید که این ها عهدها و پیمان هاى خودشان ر ا سپر قرار مى دهند و براى این است که پشت سپر توطئه ها و دسیسه ها, خودشان را پنهان مى کنند. امروزه برادرها و فرزندان عزیز اسلام, ما دچار چنین منافقین شرور و حیله گر و فریب کارى هستیم که گاه به چهره اسلام درمى آیند, به چهره ایرانى هستند, بسیار هم اظهار دل سوزى مى کنند براى مردم, ولى وابسته به جاهاى دیگر هستند. چهره, چهره ایرانى, ولى روح و درون و نفسش و… امپریالیسم و صهیونیسم و دیگر قدرت ها هستند.)(۷)
پی نوشتها
۱- مجله پیام هاجر، ش ۲۲۹، ص ۲۰
۲- بهرام افراسیابی، پدر طالقانی در زندان، جنبش، تهران،۱۳۵۹، ص ۸
۳- مجله پیام هاجر، ش ۲۳۰، ص ۸۱
۴- مجمع البیان. ج ۱۰، ص ۲۸۶
۵- طالقانى و تاریخ, ص ۴۹۵
۶- 
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=۹۷۵۲۴
۷- روزنامه انقلاب اسلامى, ۱۷شهریور ۱۳۵۸