عدالت در خون (شهادت آیت اللّه قدوسی)
۱۳۹۱/۱۲/۲۰

ولادت

شهید آیت اللّه شیخ علی قدّوسی، در دوازدهم مردادماه ۱۳۰۶ ش، در شهر نهاوند در خانواده ای متدّین و روحانی به دنیا آمد. پدرش آخوند ملا احمد، از مجتهدان و عالمان بزرگ شهر بود که پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیّه نجف و استفاده از درس بزرگانی چون آیت اللّه میرزا محمد حسن شیرازی، آیت اللّه میرزا حبیب اللّه رشتی و آیت اللّه آخوند خراسانی، به درجه اجتهاد نایل شده، به زادگاه خویش برگشته بود و به ارشاد مردم و رسیدگی به امور مختلف آن دیار می پرداخت. دوران کودکی و نوجوانی علی، تحت تعلیم و تربیت چنین پدری، عالم و با تقوا، و مادری پرهیز کار سپری شد و سرانجام در صبح شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۰، با انفجار بمبی که منافقان در دادستانی کار گذاشته بودند، به شهادت رسید. روحش شاد.

جدیت در تحصیل

شهید آیت اللّه قدوسی در ابتدای ورود به قم، با مشکلات و سختی های فراوانی رو به رو می شود، اما آن اوضاع هرگز باعث نشد که ایشان از تحصیل علوم دینی و رشد علمی و آموختن دروس اسلامی بازماند. او در حالی که در مسایل اجتماعی و سیاسی آن دوره حضور داشت، تحصیلات علوم دینی را با جدیت و علاقه تمام ادامه می داد. شهید قدوسی دروس مقدماتی حوزه را نزد استادان بزرگی هم چون شهید محراب آیت اللّه صدوقی فراگرفت و شبانه روز به مطالعه و بحث می پرداخت. بعضی شب ها آن قدر مطالعه می کرد که دیگر توان آماده کردن غذا نداشت و گرسنه سر به بالین می نهاد. همین جدیت در درس و تحصیل و حضور و آگاهی در مسایل اجتماعی و سیاسی، شهید قدوسی را به یک روحانی عالم و آگاه تبدیل نمود.

الگوی کامل

روح مشتاق و کمال جوی شهید قدوسی، در محضر امام خمینی رحمه الله آن چه را سال ها درپی آن بود، یافت. او هم چون تشنه ای بود که به چشمه زلال علم و معنویت رسیده باشد و با انگیزه و انرژی فراوان، در راه آموختن مسایل علمی و معنوی قدم برمی داشت. امام خمینی رحمه الله شخصیتی بود که در تمام این زمینه ها می توانست بهترین الگو و راهنمای شهید قدوسی باشد؛ منبع نوری که آیت اللّه قدوسی پیوسته در مسیر خود از آن نور، از فقه و اصول و مسایل علمی، سیاسی و اجتماعی گرفته، تا تهذیب و اخلاص و تقوا بهره می گرفت.

دریای بی کران

یکی از حوادثی که در سرنوشت شهید قدوسی اثر بسیاری گذاشت، آشنایی با استاد بزرگ حوزه علمیه، مرحوم علامه طباطبایی بود. او در ابتدا مقداری از دروس هیأت و فلسفه را نزد ایشان فراگرفت و این مقدمه ای شد برای ارتباط درازمدت که خود گنجینه ای از علوم و کمالات اخلاقی را برای آن شهید به ارمغان آورد. شهید قدوسی افزون بر استفاده از دریای بی کران علمی علّامه، در زمینه های اخلاقی و عرفانی نیز از روح بلند پرواز ایشان بهره ها برد. این آشنایی، تأثیری عظیم بر مسیر زندگانی آن شهید برجای گذاشت، تا جایی که تا آخر عمر خویش از آن روزها به خوبی یاد می کرد.

در میدان مبارزه

شهید قدوسی از آغاز در میدان سیاست حاضر بود و از صحنه سیاسی ـ اجتماعی زمان خود غفلت نمی ورزید. با شروع نهضت و قیام امام خمینی رحمه الله ، آیت اللّه قدوسی به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام امت، در صف پیشتازان نهضت اسلامی قرار گرفت. ایشان با تحمل سختی ها و فشارهای فراوان از سوی رژیم شاه، با گام هایی استوار در مسیری که به درستی، حق تشخیص داده بود، قدم برمی داشت و با قاطعیتی کم نظیر که ناشی از تقوا و اخلاص او بود، ایستادگی می کرد و تنها رضایت خداوند متعال را طلب می نمود و همواره می گفت: «من برای حفظ اسلام و پیشبرد دین خدا باید عمل کنم و نه برای حفظ شخصیت و آبروی خودم».

مرّبی صبور

صبر و تحمل شهید قدوسی در اصلاح و برطرف نمودن ضعف های اخلاقی افراد، از شمار ویژگی های بارز این شهید بزرگوار بود. گاهی به جای این که در یک جمله به کسی بگوید این طور باش، ساعت های طولانی و حتی روزها برای اصلاح او وقت صرف می کرد. ایشان در تمام موارد این گونه بود و خود می گفت: «گاهی برای این که یک تذکر اخلاقی به فرزندم بدهم، یک ماه زمینه سازی و برنامه ریزی می کنم». این دقت و صبر، نشان دهنده اهمیت چگونگی تربیت و برخورد با دیگران، به ویژه نوجوانان و جوانان است.

اخلاص در عمل

یکی از مهم ترین مسایلی که مورد توجه شهید قدوسی بود، اخلاص در عمل و انجام آن تنها برای خداوند بود. اگر کوچک ترین عمل غیر خدایی از کسی می دید، آن شخص از چشمش می افتاد. او معتقد بود که اعمال انسان هر اندازه هم کوچک، باید خدایی باشد و کاری که اخلاص نداشته باشد، انسان را دچار خودخواهی و دنیاپرستی می نماید و آن کس که این گرفتاری را داشته باشد، در صحنه نبرد حق و باطل، نمی تواند همیشه جانب حق را رعایت کند. آیت اللّه قدوسی تا آن جا که امکان داشت، مستحبات را در خفا و دور از چشم دیگران انجام می داد تا اخلاص بیش تری داشته باشد. ایشان همیشه می کوشید مساعدت ها و کمک مادی به نیازمندان، در پنهانی و بدون اطلاع دیگران انجام شود و با این که فعالیت زیادی در کمک به مستمندان انجام می داد، ولی کسی از آن آگاه و مطّلع نمی شد.

گریز از شهرت

شهید آیت اللّه قدوسی زمانی که مدیریت مدرسه حقّانی را در قم به عهده داشت، با این که موفقیت و شهرت مدرسه در بین حوزویان و دانشگاهیان روز به روز افزوده می شد، ولی خود ایشان نه تنها از این شهرت و معروف شدن راضی نبود، بلکه به دوستان خود می گفت: «اگر کسی ثابت کند که وظیفه دینی و انقلابی من نیست که در این جا بمانم و مرا از این موقعیت و شهرت نجات دهد، حاضرم جایزه ای بسیار گران به او تقدیم کنم و بسیار خوشحال خواهم شد».

استفاده از وقت

فرزند آیت اللّه قدوسی، محمد حسین قدوسی درباره وقت شناسی و استفاده مفید پدر شهید خود از اوقات شبانه روز می گوید: «به جرأت می توانم بگویم که ایشان در خانه هرگز بیکار نبودند و تمامی مدتی که در منزل بودند، دیده نشد که حتی یک ربع ساعت بیکار نشسته باشند و یا با حرف زدن وقت بگذرانند. شب و روز، جمعه و غیر جمعه برای ایشان اصلاً فرقی نداشت. ایشان آن قدر در مورد وقتش مقّید بود و به کارش می رسید که گاهی قبل از اذان صبح به مدرسه حقانی ـ که مدیریت آن را بر عهده داشتند ـ می رفت تا ببیند طلبه ها در چه حالی هستند». شهید قدوسی گاهی هیجده ساعت در شبانه روز کار می کرد و لحظه ای خم به ابرو نمی آورد و گویی از ناحیه ای دیگر انرژی می گیرد. البته کار و تلاش در راه خداوند با چنین صداقت و اخلاصی نباید هم خستگی بیاورد.

احیای فرهنگ اسلامی

شهید قدوسی برای احیای فرهنگ پر بار اسلامی، همیشه اهمیت ویژه ای قائل بود. به همین دلیل، مهم ترین فعالیت خود را صرف پایه ریزی یک نظام آموزشی نو و پرثمر می نمود و اعتقادش بر این بود که باید به موازات فعالیت سیاسی، زیربنای فرهنگی و مکتبی را نیز تقویت کرد. به دنبال همین اندیشه بود که با همکاری و همفکری شهید مظلوم آیت اللّه بهشتی رحمه الله اقدام به تأسیس مدرسه حقانی در قم نمود تا با اعمال شیوه ای نو و کارساز، به تربیت افرادی متعهد و عالم با بینش صحیح سیاسی بپردازد.

مکتب توحید

با توجه به وضع نابسامان جامعه در زمان رژیم شاهنشاهی و وجود فحشا و فساد در بین اقشار مختلف جامعه، به ویژه زنان که قشری آسیب پذیر و مورد استفاده ابزاری از سوی تبلیغ کنندگان فرهنگ غربی بودند، شهید قدوسی بدین فکر افتاد تا محلی برای نشر فرهنگ و علوم اسلامی در میان زنان جامعه تأسیس کند. از این رو، با ایجاد یک روش طلبگی برای خواهران و آشنایی آنان با فرهنگ اصیل اسلامی و دروس پر بار دینی، سدّی مستحکم در برابر این موج فساد ایجاد نمود. ایشان در سال ۱۳۵۲ «مکتب توحید» را که مدرسه علوم دینی خواهران بود، تأسیس کرد که با استقبال بی نظیر زنان و دختران مسلمان که مایل بودند با مبانی و دروس اسلامی آشنا گردند، رو به رو شد.

شهادت فرزند

شهادت محمد حسن فرزند آیت اللّه قدوسی در جبهه های حق علیه باطل، حدود هفت ماه قبل از شهادت خود ایشان اتفاق افتاد. آیت اللّه قدوسی با صبر و استقامت بسیار زیادی با این مسأله برخورد کرد و این در حالی بود که به علت هوش و استعداد و توانایی های خاصی که در فرزندش محمد حسن بود، علاقه فراوانی به او داشت. حتی بعد از شنیدن خبر شهادت فرزند، حالت ایشان بسیار عادی بود، به گونه ای که هر کس آن شهید والا مقام را می دید، فکر می کرد هنوز خبر شهادت فرزندش را نشنیده است. شهید قدوسی در همان زمان به همسر خود می گوید: «مبادا برای آن چه در راه خدا داده ای ضجّه و ناله کنی و کنترل خود را از دست بدهی». او نمونه بارز صبر و استقامت و دلدادگی به خدایی بود که سال ها در بند لطف و قهر او قرار داشت. 

پدید آورنده : سید محمد حسین کاظمینی