تأثیر شعایر دینی بر بهداشت روانی جوانان
منبع : خبرگزاری فارس
۱۳۹۱/۱۲/۲۰
با کمک گرفتن از دین، نماز و نیایش، انسان به منبع بیپایان قدرت الهی وابسته شده و احساس اعتماد بهنفس کرده، آغاز به فعالیت میکند و هرگز ناامیدی را به خود راه نمیدهد. چکیده با پیشرفت فنّاوری و صنعتیشدن جامعة انسانی و تغییرات تمدن، بر میزان اضطراب و دیگر اختلالات روانی و جسمی افزوده شده است. همگام با پیشرفتهای جهان معاصر در تشخیص و درمان اختلالات جسمی و روانی، ابزارها و فنون مختلفی گسترش یافتهاند که در کاهش مشکلات مختلف مؤثر بودهاند. درکنار همة این ابزارها و فنون تشخیصی و درمانی، از دیرباز، شعایر مذهبی و دینی، ازجمله دعا، نیایش و نماز، جایگاه خود را در آرامش و اطمینان قلبی و بهداشت روانی، حفظ نموده است. از دیدگاه اسلام، معیار سلامت روانی تحت عنوان رشد بکار رفته است. اصطلاح رشد بهمعنای قائم به خود بودن، هدایت، نجات، صلاح و کمال، آمده است. راههای تأمین بهداشت روانی از دیدگاه اسلام، عبادت، توکل به خداوند، زیارت، روزه گرفتن و... هستند که میتوانند با ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیتهای فشارزای روانی، باعث آرامش درونی افراد شوند. تأثیر اینگونه شعایر دینی بر جسم و روان، از دیدگاه فیزیولوژی ثابت شده است و هم پیامدهای روانشناختی و اجتماعی آنها در جوامع مختلف کاملاً روشن است. کلیدواژهها: شعایر دینی، آرامش و اطمینان قلبی، بهداشت روانی. مقدمه جدا از اینکه در کنار آمدن با مشکلات تا چهاندازه توانا باشیم، باز هم در زندگی مواقعی پیش میآید که ناچار احساس فشار روانی میکنیم. انگیزههای ما همواره بهآسانی ارضا نمیشوند؛ باید موانعی را از سرراه برداشت؛ دست به انتخاب زد و دربرابر دیریابیها شکیبایی نشان داد. براثر برخورد آدمیان با موانعی که راه کامیابیهای آنان را میبندد، در هریک از آنان، شیوههای پاسخدهی ویژهای رشد میکند. شیوة پاسخدهی هر فرد به موقعیتهای ناکامکننده، تا حدود زیادی نشان میدهد که سازگاری وی با زندگی، کارآمد است یا خیر. پیشرفت زیاد علم پزشکی، همراه با تجهیزات پیچیده، بهکمک پزشکان آمده است؛ به عبارتی، آخرین روشهای تشخیص جراحی و طبی ازیکسو، و شیوههای دقیق رواندرمانی مبتنی بر تازهترین یافتههای روانشناختی ازسویدیگر، برای درمان و کاهش جسمانی و روانی انسان بکار گرفته میشوند، با اینحال، انسان دردمند، در چنگال بسیاری از بیماریها اسیر مانده و این پیشرفتها، راهگشای بسیاری از مشکلات نشده است در دنیای امروز، پرفروشترین داروها، آنهاییاند که برای بیماریهای اعصاب و روان، فشارخون، بیماریهای قلب و عروق، و زخم معده استفاده میشوند. همچنین، شایعترین علتهای معلولیت انسان، بیماریهای روانی، آرتریت روماتوئید و دیابت و شایعترین علتهای مرگ و میر انسانها، بیماریهای قلبی و سرطاناند. در شناخت علت تمام بیماریهای یادشده، فشار روانی نقش برجستهای دارد. بنا بر گفتة تعدادی از دانشمندان، تمام بیماریهای موجود در انسان، از جهاتی با فشار روانی ارتباط دارند این بیماریها تنها شامل بیماریهای روانی یا بیماریهای روانـتنی نمیشوند، بلکه دربرگیرندة تمام بیماریهای جسمانی، مانند سرطان و سل نیز هستند. برای مقابله با فشار روانی، دارودرمانی چندان مؤثر نیست. بررسیهای بینفرهنگی که مردمشناسان، روانشناسان و روانپزشکان انجام دادهاند، نشان میدهند که نرمش و تمرینهای خودآرامی همراه با تمرکز فکری، فشار روانی را کاهش داده، برای بیماریهای روانـتنی مؤثرند.این روشهای خودآرامی، در فرهنگهای مختلف، نامهای گوناگونی دارند؛ برای نمونه در آمریکا به T.M، در آلمان به A.T، در ژاپن به Zen، در چین به یوگا و در هند و پاکستان به سیدا معروفاند علاوه بر این فنون، ایمان و اعتقادات مذهبی که هدیة ادیان الهی برای یاری انسان در کاهش دردهای جسمی و روانیاند، همواره به عنوان روشی مناسب معرفی شدهاند. آنچه در آرامسازی دینی موجود است، بسیار ژرفتر و عمیقتر از دیگر شیوههای آرامسازی است. دین که مربوط به ژرفاست، شدیداً آرامساز است. البته شکل عادی آن، این است که نخستین مفهوم متبلور در واژه آرام، لطافت آن است و این، نوعی ملایمت و نرمی است که با لطافت و نرمی روح و روان آشناست.انسان با داشتن این ویژگی، آرام و مطمئن است و ایمان دارد. ایمان، یعنی توکل و اعتماد کامل به خداوندِ کارساز و این، مقامی است از کمال و معرفت انسانی؛ زیرا انسان هراندازه خدا را بشناسد و از قدرت، رحمت و حکمت او بیشتر آگاه شود، وابستگی او به ذات بیهمتا بیشتر میشود سیستم قشری ـ نباتی یک سیستم مغزی است که از طریق آن، میتوان تأثیرات مطلوب شعایر دینی را تبیین کرد. توسل به امامان، دعا، نماز، و زیارت، ابتدا توسط قشر مغز دریافت میشوند و با توجه به نیت و قصد نیروبخشی و افزایش توانایی، این اطلاعات در سیستم عصبی تجزیه و تحلیل میگردند و به سیستم ایمنی و غدد دستور صادر میشود که در برابر فشار روانی یا بیماری مقاومت نشان دهد. کسی که به درجاتی از توکل میرسد هرگز نومید و زبون نشده، و مقاوم میشود. همین ایمان و توکل، چنان قدرت روانیای به انسان میدهد که میتواند بر سختترین مشکلات پیروز شود.ازآنجاکه شناخت و اعتقاد انسان به مذهب و ایمان به اصول الهی، در سیر بیماری، کاهش درد و رنج، و افزایش تحمل عوارض بیماری نقش تعیینکنندهای دارد، در پژوهشهای زیادی بر تأثیر این بینش و شناخت در پیشگیری از مشکلاتی چون خودکشی، پرهیز از اعتیاد به مواد مخدر، بزهکاری، طلاق و افسردگی تأکید شده است سیاستگذاران و تدوینکنندگان راهبرد بهداشت جامعهنگر در سازمان بهداشت جهانی (who)، در سالهای اخیر مسایل مذهبی و اعتقادات دینی، به ویژه اعتقادات اسلامی را مورد توجه قرار داده و این سازمان، بخشی از انتشارات خود را از سال ۱۹۹۲ میلادی به آموزش بهداشت از راه مذهب، به عنوان راهکار زندگی سالم اختصاص داده است و کتابها و جزوههای زیادی را با عنوانهایی چون بهداشت از دیدگاه اسلام (۱۹۹۷)، ارتقای سطح بهداشت از دیدگاه اسلامی و نیز نقش مذهب و اخلاق در پیشگیری و کنترل بیماری ایدز (۱۹۹۲) منتشر کرده است با توجه به مسائل مطرحشده، میتوان گفت نیاز به دین، منحصر به دوره یا دین خاصی نیست، بلکه بشر در تمام دورهها این نیاز را بهسادگی حس میکرده است؛ اما در این دوره، توجه به ضرورت دین و ایمان، بیش از هر دورة دیگری احساس میشود. تنها دین است که میتواند انسان را نگه داشته، و او را از انحطاط نجات دهد. امروز نشانههای بیپناهی، احساس بیکسی و پوچی ناشی از ایدئولوژی اصالت فرد، در بیشتر نابهنجاریها و اختلالات روانی به چشم میخورد. بزرگان ادب، فرهنگ و سیاست در جهان معاصر اشعاری در این زمینه داشتهاند؛ برای نمونه، مهاتما گاندی گفته است: «اگر دعا و نماز نبود، از مدتها قبل دیوانه و مجنون شده بودم».الکسیس کارل میگوید: «دعا و نماز قویترین نیرویی است که همچون قوة جاذبه، وجود حقیقی و ارجی دارد. از راه دعا بشر میکوشد نیروی محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدودِ تمام نیروها، افزایش دهد».امام محمد غزالی میگوید: «از طریق ذکر، همة مخاوف و ترس و بیماری از میان برمیخیزد و همة ناراحتیها از آدمی سترده میشود» بهداشت روانی از دیدگاه روانشناسی و روانپزشک بهداشت روانی زمینهای تخصصی در محدودة روانپزشکی و روانشناسی است و هدف آن، ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانی، تشخیص زودرس بیماریهای روانی، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است. پس، بهداشت روانی عملی است برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیشامدهای زندگی.بهداشت روانی یا روانپزشکی پیشگیر، به کلیة روشها و تدابیری گفته میشود که برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی بکار میرود. اصول اساسی بهداشت روانی عبارتند از: ۱. احترام فرد به شخصیت خود و دیگران؛ ۲. شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر؛ ۳. دانستن این حقیقت که رفتار انسان، معلول عواملی است؛ ۴. آشنایی به اینکه رفتار هر فرد، تابع تمامیت وجود او است؛ ۵. شناسایی نیازها و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان میشوند. وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکر و روان افراد جامعه است. برای رسیدن به این هدف، به نیروی انسانی فعال و کاردان، همکاری سازمانهای دولتی، برنامهریزی، بودجه برای ایجاد و گسترش سازمانهای روانپزشکی و بالاخره، آموزش بهداشت همگانی در سطح جامعه نیاز داریم. بهداشت روانی از دیدگاه اسلام حفظ سلامت روانی و جسمانی، یکی از مهمترین وظایف زندگی بهشمار میآید. درحدیث نبوی، تندرستی و امنیت، دو نعمتی شمرده شدهاند که انسان تا هنگامی که آنها را از دست ندهد، به ارزش آنها پینخواهد برد. دین انسانساز اسلام، تأکید بسیار بر ساختن انسانهایی دارد که از سلامت روانی برخوردارند تا بتوانند اهداف خویش را پیگیری کنند. ازاینرو، اسلام برای حفظ سلامت روانی و جسمانی، برنامههایی را تدارک دیده است تا از راه آن بتواند انسانهای مؤمنِ متکاملی را تربیت کند. تأکید عمدة این دین در حفظ سلامت روانی و جسمانی انسان، بر محور پیشگیری استوار است. اسلام میکوشد تا سلامتی انسانها را پیش از نیاز به درمان تأمین کند؛ یعنی تلاش اسلام بر محور حفظ بهداشت روانی و جسمانی است و بهطور خلاصه، ازدیدگاه اسلامی، پیشگیری مهمتر و بهتر از درمان است. همانگونه که گام مهم در سلامت جسمانی، حفظ بهداشت فردی و عمومی است، مهمترین گام درسالمسازی روانی نیز حفظ بهداشت روانی است. انسان با رعایت نکات خاصی میتواند سلامت روانی خود را تأمین و پیش از آنکه نیازمند درمان باشد، از وقوع آن پیشگیری کند.شارع مقدس اسلام برای حفظ بهداشت روانی، اصول و قواعدی را قرار داده است تا با بهکارگیری و رعایت آنها قواعدبتوان سلامت عمومی را تأمین کرد. این اصول با تأکید بر بهسازی محیط زیست انسان خانواده و جامعه، سرانجام، وظایفی را برای فرد تعیین میکند که این وظایف، باعث حفظ سلامت روانی وی میشود. معیار سلامت روانی در مکتب اسلام معیار سلامت روانی در مکتب اسلام، تحت عنوان رشد بکار رفته است. اصطلاح رشد بهمعنای قائم به خود بودن، هدایت، نجات، صلاح و کمال آمده است. چنانچه دیده میشود، دستیابی به پایینترین حد رشد، مجوزی برای انجام کارهای مستقل، انجام معاملات و دخالت در دارایی دانسته شده است و در این مورد معنای قائم به خود بودن و توانایی داشتن زندگی مستقل، بیشتر مورد توجه است.دستیابی به بیشترین حد رشد که مترداف با تکامل بکار میرود، درحقیقت، فلسفة زندگی از دیدگاه اسلام است. یقیناً هیچ فرد عاقلی نمیتواند ادعا کند که به بالاترین حد رشد دستیافته و امکان دستیابی به مراحل پیشرفتهتر برای او وجود ندارد. حرکت در مسیر رشد، نشانة سلامت فکر است کسی که به درجاتی از توکل میرسد هرگز نومید و زبون نشده، و مقاوم میشود. همین ایمان و توکل، چنان قدرت روانیای به انسان میدهد که میتواند بر سختترین مشکلات پیروز شود.ازآنجاکه شناخت و اعتقاد انسان به مذهب و ایمان به اصول الهی، در سیر بیماری، کاهش درد و رنج، و افزایش تحمل عوارض بیماری نقش تعیینکنندهای دارد. طرح رشد به عنوان فلسفة زندگی از دیدگاه اسلام را میتوان از آیه زیر استنباط کرد: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ؛(بقره: ۱۸۶) «چون بندگانم دربارة من از تو بپرسند، بگو من به آنها نزدیکم، دعوت خوانندهای که مرا بخواند اجابت میکنم؛ پس آنها نیز باید دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند تا رشد یابند».چنانچه دیده میشود، نتیجة ایمان به خدا و اجابت دعوت او، رشد و تکامل است و درحقیقت، هدف از دعوت پیامبران الهی و پذیرش آن توسط مردم، دستیابی به تکامل روانی است. درحقیقت، وقتی جهانبینی و فلسفة زندگی، از دیدگاه مکتب اسلام در حرکت تکاملی خلاصه شود، انسانی که در این راه حرکت میکند، از معیار آرمانی سلامت فکر برخوردار و به همان اندازهای که از این مسیر فاصله داشته باشد از سلامت روانی دور خواهد بود. راههای تأمین بهداشت روانی از دیدگاه اسلام رفتارها و آیینهای مذهبی را میتوان در پیروی انسان از ارزشها و هنجارهای دینی، مورد توجه قرار داد. هنگامی که از رفتارهای مذهبی سخن میگوییم، منظورمان مجموعة باورها، عادتها، عملکردها و واکنشهایی است که نسبتاً پایدار بوده، قابل مشاهده، ارزیابی، اندازهگیری و پیشبینی باشد. رفتارها و آیینهای مذهبی، ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنادار زندگی دارند، رفتارهایی همچون: عبادت، توکل به خداوند، زیارت و روزه گرفتن میتوانند با ایجاد امید در افراد و تشویق آنها به نگرش مثبت به موقعیتهای فشارزای روانی، باعث آرامش درونی آنها شوند. روانشناسانی همچون راش، جیمز، یونگ و فرام اهمیت رفتارها و باورهای مذهبی را یادآور شدهاند و به نقش مذهب در سلامت روان و جسم اشاره کردهاند.مطالعة رفتارهای مذهبی، در شاخهای از روانشناسی با عنوان روانشناسی دینی انجام میشود. روانشناسی دینی شاخهای از روانشناسی است که رسالت آن، بررسی نقش مذهب در هستی و بهداشت روان انسان است. پیچیدگی عصر حاضر، باعث شده است انسان همیشه در برابر ناملایمات، از خود سازگاری نشان دهد و اضطراب، یکی از شایعترین اختلالاتی است که در برابر ناسازگایها بروز میکند. یکی ازشیوههای کارآمد برای افزایش استعداد و ظرفیت انسان برای برخورد با این ناملایمات، عنصر دین است. در این راه، همواره ایمان و اعتقاد مذهبی اهمیت داشته و درمان مبتنی بر ایمان به خداوند به عنوان نیروی برتر از طبیعت، پیشینهای دیرینه در بین پیروان مذاهب گوناگون داشته است که از آن، میتوان به مقابلة مذهبی یاد کرد. بسیاری از فرهنگها افزون بر درمانهای پزشکی کلاسیک، روشهای سازمانیافتهای برای مقابله با بیماریهای بدنی و روانی انسان دارند. مقابله، روشی است که فکر کردن و رفتار کردن به آن به مردم کمک میکند تا اثرات فشار روانی زیانآور را خنثی کرده، از هیجانهای ناشی از آن بکاهند. از نظر کوانینگ (۱۹۹۷) مقابله عبارت است از تلاشهای فکری و رفتاری مستمری که برای برآوردن نیازهای خاص بیرونی و درونی فرد بهکار میرود و دربرگیرندة رویکردهای متفاوتی ازجمله مقابلة مذهبی میشود. مقابلة مذهبی نیز عبارت است از انعطاف فرد عمل کننده به مذهب و عقاید وی برای کمک به کنار آمدن و مقابله با فشارروانی و بحرانهای زندگی.از نظر روانشناسان، یکی از ویژگیهای اساسی در افراد سالم و بهنجار، آرامش روانی و احساس رضایت از زندگی است. بررسی حالات و روحیات فرد با ایمان نیز حاکی از آرامش خاطر و صفای درونیشان است و درون فرد مؤمن، روشن از نور حقیقت و سرشار از لذتهای معنوی است. سفارش اسلام به خوابِ اول شب و بیداری ساعات پایانی شب و تأکید بر بیدار ماندن بههنگام بینالطلوعین ـ فاصلة بین طلوع سپیدة صبح و طلوع خورشید که زمان عبادت و همزمان مقارن با افزایش هورمونهای استرسزا کورتیزول، آدرنالین و گلوکوکورتیکوئیدها است یک توصیه و راهبرد بسیار مفید برای سلامت جسمیـروانی است. بنابراین، یکی از آثار ایمان، آرامش خاطر است. اگر دقت کنیم درمییابیم که انسان فطرتاً جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت، غرق در شادی میشود. و از فکر آیندة شوم و همراه با محرومیت، لرزه بر اندامش میافتد و سخت دچار اضطراب میشود. ایمان مذهبی بهحکم اینکه انسان یک طرف معامله است، در خصوص رفتار که طرف دیگر معامله است، اطمینان میبخشد؛ دلهره و نگرانی از رفتار جهان در برابر انسان را زایل میسازد و به جای آن، به او آرامش خاطر میدهد. دعا، ذکر و عبادت یکی دیگر از عوامل کسب آرامش و رضایت خاطر، نظام تعلیم و تربیت اسلامی است. در این نظام، یکی از روشهای تربیتی عبادت و ذکر است. ادیان الهی تلاش بسیاری برای ایجاد ارتباط سازنده و مستمر بین انسان و آفریدگار او از راه عبادت وذکر، انجام میدهند. اسلام و بهویژه مکتب تشیع، زمینة بسیار گستردهای را از راه قرآن و ادعیه فراهم کردهاند تا ارتباط پویای بین انسان و خدا برقرار باشد. وقتی انسان بتواند در تمامی حالات و لحظات با آفریدگار دانا، سخن بگوید و از او برای غلبه بر مشکلات یاری بخواهد، بدون شک، از تنهایی بیرون خواهد آمد. نکتة مهم در این میان، بینشی است که اسلام به انسان میبخشد و آن، ارتباط مستمر با کسی است که از همة شنوایان شنواتر، از همة بینندهها بینندهتر و از همة دانایان داناتر است؛ به انسان از رگ گردن او نزدیکتر و بین قلب انسان و خود او واسطه است و اگر خوانده شود، اجابت خواهد کرد. ذکر خداوند و یاد او، یکی از عبادتهای بزرگ است که حدی برای آن قایل نشدهاند؛ یعنی در اسلام، تمامی عبادات حدی دارند، غیر از ذکر که حدی برای آن قرار ندادهاند و در هر زمان و مکانی، میتوان با ذکر خداوند پر شد. بنا به گفتة انتونی گیدنز (۱۹۹۸) ادیان شعایری دارند و این شعایر، بسیار گوناگوناند. اعمال شعایری، ممکن است شامل دعا، سرود، آواز، خوردن انواع معینی از غذاها یا خودداری از خوردن بعضی از غذاها، رزوه گرفتن در روزهای معین و مانند آن باشد.دربین شعایر دینی و مذهبی، دعا از جایگاه ویژهای برخوردار است. دعا در لغت بهمعنای صدا زد، یاری طلبیدن، گفتوگو با حقتعالی درطلب حاجت و درخواست حل مشکلات از درگاه اوست. دعا از یک نظر، عمل مستقل، عبادتی ذاتاً مطلوب و از گرانبهاترین پرستشهاست که از آن به «مخ العبادة» (مغز پرستش) تعبیر میشود و از نظر دیگر، وسیلة برآورده ساختن خواستهها، سبب رسیدن به هدفها و دارای آثار، فواید و اثرات فروانی است. مدیتیشن مانترا مدیتیشن، مهارت ذهنی سادهای است که بر فرایندهای روانشناختی و فیزیوپاتولوژی بدن تأثیر میگذارد و اثر بسیار عمیق بر ساختمان بدن انسان دارد. مدیتیشن مانترا، تمرین کلمه، عبارت یا جملهای است که بهصورت ذکر، بارها و بارها خوانده میشود. در این روش، یک کار انجام میشود و تمرکز بر روی یک مسئله در زمانی مشخص است. در این تمرین، ذکر بههرصورت که باشد فرقی نمیکند، اما مدت یکسان است؛ مثلاً در مانترای صوفی گفته میشود: مارکریشنا؛ در مانترای مسیحی گفته میشود: خدای من کمکم کن؛ در مانترای صوفی گفته میشود: الله، هو؛ و در مانترای اسلامی گفته میشود: الله اکبر، لا اله الا الله. در احوال بزرگانی چون شیخالرئیس ابوعلیسینا آمده است که هرگاه در حل مسئلهای فرومیماند، دو رکعت نماز بهجای میآورد. نماز از جمله عباداتی است که در ایجاد حالتی از آرامسازی کامل، آرامش روان و آسودگی عقل در انسان نقش اساسی دارد.حالت آرامسازی، آرامش روان و آسودگی ناشی از نماز، از نظر روانشناسان، دارای اهمیت است. روش انجام این نوع مراقبه به صورت زیراست: «یک جای آرام پیدا کنید و بهحالت راحت قرار بگیرید. عبارت انتخابشده را با صدای مختصر بلند بهمدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه تکرارکنید. در انجام این تمرین، فقط سعی کنید ذکر را بخوانید «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یاد خدا دلها را آرام میکند) و ضمن خواندن ذکر، کار دیگری در ذهن انجام ندهید». تحکیم مبانی خانواده و بالا بردن فرهنگ آن راه دیگر تأمین سلامت روانی برای انسانها، تأمین محیطی گرم و عاطفی برای برآورده کرده نیازهای گوناگون روانی و جسمانی است. خانوادة هستهای، از دیدگاه اسلام مناسبترین مجموعهای است که میتواند چنین محیطی را فراهم آورد. از دیدگاه اسلام، خانواده گرامیترین نهادی است که خداوند بر آن صحه گذاشته است.پیامبر اکرمصلیعلیهوآله فرمود: «ما بنی فی الاسلام بناء أحبّ الله عزوجل واعزّ من التزویج»؛ دراسلام هیچ بنایی ساخته نشده است که نزد خداوند، مطلوبتر وگرامیتر از ازدواج باشد. بهسازی محیط یکی دیگر از راههای تأمین سلامت روانی، بهسازی محیط اجتماعی برای رسیدن به چنین هدفی است. اگر اجتماع محل عرضه انواع محرکهای نفسانی باشد و روابط اجتماعی بر این اساس استوار شود، مدارهای سازمان روانی انسانها، بیشتر برای برآورده کردن خواستههای نفس بهکار میافتد و سرانجام، جامعه مجموعهای میشود از تحریکها و برآوردهسازی خواهشهای نفسانی که بهدلیل امکانناپذیر بودن برآوردهسازی نیازهایی که جامعه به وجود آورده است، بسیاری از فرایندهای روانی، مختل شده و سرانجام، ناهنجاری و بیماری افزایش مییابد. بدون شک، تحریکات نفسانی بسیار سادهتر از برآورده کردن نیازی است که در پی آن به وجود میآید. توجه به سایر ابعاد اجتماعی نیز از لحاظ سالمسازی محیط اجتماعی، اهمیت بسزایی دارد. تصحیح روابط متقابل اجتماعی، اصلاح ذاتبین، رعایت حقوق فردی و اجتماعی انسانها، احترام متقابل، پسندیدن برای دیگران آنچه را که برای خود میپسندیم، و بسیاری از حقایق دیگر، از ضرورتهای ایجاد زمینه برای حفظ سلامت روانی است.تخلیة جامعه از خواهشهای نفسانی و غنیسازی آن به آداب اخلاقی و اجتماعی، نمیتواند محرکهای مزاحم و بیماریزا را به پایینترین حد ممکن برساند. در روانشناسی، بدون توجه به این نکات نمیتوان دربارة سلامت روانی سخن گفت. پیامدهای رفتارمذهبی کرونوبیولوژی یا زیستشناسی زمان، دانشی است که به پدیدههای زیستی و تغییرات آنها متناسب با زمان (شب، روز، ماه و سال) میپردازد. این دانش در رابطه با تغییرات زیستی و ارتباط آن با زمان است. در خصوص شعایر، یکی از متغیرها این است که این شعایر باید در زمان خاصی انجام گیرند؛برای نمونه، نماز دارای اوقات برگزاری مشخصی است. امروزه مشخص شده است که ترشح بسیاری از هورمونها، دورهای و متناوب است؛ یعنی برای مثال، در طول یک شبانهروز، بهصورت یکنواخت ترشح نمیشوند؛ بلکه بعضی از هورمونها بیشتر در ساعتهای اولیة شب و در نیمه شب، و برخی نیز در فاصلة بین طلوع فجر و طلوع خورشید صبحگاهی ترشح میشوند.با پیشرفت علم مشخص شده است که استراحت و خواب درساعتهای اولیة تاریکیِ پس از وقت نماز عشا، در مقایسه با ساعتهای پایانی شب، برای تقویت قوای جسمانی و روحی، و ترمیم و بازسازی در بدن «انابولیسم» بسیار مؤثر است. دراین ساعتها هورمون رشد در خون، به بالاترین میزان میرسد. سفارش اسلام به خوابِ اول شب و بیداری ساعات پایانی شب و تأکید بر بیدار ماندن بههنگام بینالطلوعین ـ فاصلة بین طلوع سپیدة صبح و طلوع خورشید که زمان عبادت و همزمان مقارن با افزایش هورمونهای استرسزا کورتیزول، آدرنالین و گلوکوکورتیکوئیدها است یک توصیه و راهبرد بسیار مفید برای سلامت جسمیـروانی است. شواهد و مشاهدات علمی نشان داده است که انسان در تمام ساعات شبانهروز انسان دارای ساعتهای زیستی یا نظم طبیعی است. درصورتیکه روال زندگی و برنامة کاری، باهم هماهنگ باشند، حفاظت، سلامتی و طول زندگی انسان افزایش مییابد. ساعات نماز نیز براساس همین نظم زیستی است. «خداوند را پیش از طلوع خورشید و غروب آن، و ساعاتی از شبِ تاریک و روزِ روشن، ستایش کن و تسبیح بگو». (طه: ۱۳۰) در دوران نوجوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بر رفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزشهای مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیتهای جنسی زودهنگام میپردازند. صبح با صدای اللهاکبر بیدار شدن و روز را با نماز فجر آغاز کردن، به انسان احساس سرزندگی، نشاط و آمادگی برای فعالیت میدهد. زودبیداری صبحگاهی و احساس غمگینی در غروب، که در بیماری افسردگی شایع است، با برپایی نماز فجر و مغرب، به شخص افسرده در این زمانها، اطمینان قلب و احساس بهبودی میبخشد.گروهی از روانپزشکان دانشکدة علوم پزشکی علامه اقبال لاهوری در پاکستان، در سال ۱۹۸۵م به این نتیجه رسیدهاند که درمان افسردگی با نماز و تهجد، نافله و ذکر آیات قرآنی، در گروه مطالعه تا ۷۸% درصد مؤثر بوده است؛ در مقابل، در گروه شاهد که شب بیدار بودند، پانزده درصد بهبودی نشان دادهاند. تحقیق دکتر محمد اظهر از مالزی نیز نتایج مشابهی را نشان داده است. همچنین، روانپزشکان در این امر همگی معتقدند که مرگ و میر کسانی که تعداد نزدیکان آنان محدود بوده، تا سه برابر، بیش از کسانی است که با دوستان خود در تماس مستمر و همیشگی بودهند.طبق بررسیهای حسین اکبر (۱۳۷۷)، نماز جماعت و رفتن به مسجد، امکان تماس مستمر با افراد همعقیده و روابط اجتماعی را فراهم میکند. خاتونی(۱۳۷۶) دریافته است که شنیدن آوای قرآن باعث کاهش اضطراب بیماران قلبی میشود. همچنین، رمضانی(۱۳۸۰) در بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد مبتلا به ویروس ایدز دریافت که در طول مدت مطالعة باورهای دینی و اعتقادی افراد، همگام با آن، سیر بیماری دستخوش تغییر شده است؛ بنابراین، نتیجه میگیرد که با استفاده از درمانهای روانشناختی همراه با شیوههای مبتنی بر اعتقادات و باورهای مذهبی، دردهای روحی و روانی بهطور مؤثرتری در افراد مبتلا، کاهش یافته و زمینة پیشگیری از گسترش و انتقال ویروس به سایر افراد، در آنها تقویت میشود. در مطالعة موسوی و همکاران (۱۳۸۰) دربارة حضور در اجتماعات مذهبی، و ارتباط آن با بیماری حاد قلبی، مشخص شد که درمجموع، حضور نیافتن در مراسم و گردهماییهای مذهبیِ مورد مطالعه، بیش از ۳۲% درصد از بیماران حاد قلبی در شش ماه پیش از ابتلا را تشکیل میدادند. درحالیکه این رقم در گروه کنترل کمتر از سیزده درصد بود. جیمز و مانویل جی (۱۹۹۳) نشان دادهاند که تمرینهای مذهبی و نیایش، موجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت روانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است. در دوران نوجوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بر رفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزشهای مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیتهای جنسی زودهنگام میپردازند. این یافتهها، درخصوص نوجوانان مذاهبِ مختلفِ کاتولیک، پروتستان و یهود، کاربرد یکسانی دارد.در پژوهش هالپرن و همکاران (۱۹۹۴)، ترشح هورمون تستوسترون و رابطة آن با دینداری، برروی صد پسر نوجوان بررسی شد. هدف آنها کنترل فعالیت جنسی بود. این افراد دریافتند که پرداختن به امور مذهبی و فعالیتهای دینی، در ترشح هورمون جنسی تستوسترون نقش بسزایی دارد. زمانی که نوجوان به امور دینی سرگرم میشود، یا به مقدمات و اصول دینی توجه میکند، نگرش جنسی او منفی شده و رفتار جنسیاش کاهش مییابد؛ زیرا هنگام پرداختن به امور دینی، هورمون تستوسترون کمتر ترشح میشود و چون که این هورمون کم ترشح میشود، فعالیت جنسی نیز کاهش مییابد.اثرات مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی مشکلات روانشناختی مورد بررسی شده است. همچنین، ارتباط بین مذهبی بودن و اضطراب و ناراحتیهای روانی، در مطالعات همه گیرشناسی مورد بررسی قرارگرفته است. برای نمونه، نتایج دو بررسی نشان داد، اضطراب و ناراحتیهای روانی افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، بسیار کمتر از کسانی بود که به این اعتقادات پایبند نبودند. در مطالعات مختلف، ازجمله پژوهش جلیلوند (۱۳۷۸)دربارة بررسی تأثیر نماز بر اضطراب دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران، مشاهده شد که آن دسته از دانشآموزانی که نماز میخوانند و مقید به تکالیف مذهبیاند از اضطراب کمتری رنج میبرند.در پژوهش خلخالی (۱۳۸۰) با عنوان مقایسة نیمرخ رواین افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین در شهرستان تنکابن، مشخص شد که دانشجویانی که اعتقادات مذهبی بیشتری داشتند کمتر به اختلالات روانی در آیتمهای مربوط به آزمون MMPI مبتلا بودهاند. چگونگی اثرات مذهب و شعایر دینی و مذهبی بر روان و جسم پرسش این است که شعایر دینی و مذهبی بهچهعلت و با چه راهکارهایی میتوانند بر روان و جسم انسان تأثیرهای مثبتی داشته باشند؟ عوامل فرهنگی و اجتماعی، از طریق مکانیسم کورتیکووجتایتو (قشری ـ نباتی) باعث تغییر فیزیولوژیکی میشوند. بدین معنا که محرکهای محیطی، خواندن نماز، ذکر و... . از راه مراکز قشری مغز و ارتباط متقابل آنها با مراکز غدد تالاموس وهیپوتالاموس، مفهوم و رنگ عاطفی پیدا میکنند.از سوی دیگر، این مراکز با غدة هیپوفیز در ارتباطاند و هیپوفیز فعالیت غدههای دیگر، از جمله غدد تیرویید و فوقکلیوی را تنظیم میکند. بدینصورت، یک امر محیطی و اجتماعی از طریق مکانیسم کورتیکو و جتایتو، در یک پدیدة فیزیولوژیک اثر میگذارد. شایعترین علتهای معلولیت انسان، بیماریهای روانی، آرتریت روماتوئید و دیابت و شایعترین علتهای مرگ و میر انسانها، بیماریهای قلبی و سرطاناند. در شناخت علت تمام بیماریهای یادشده، فشار روانی نقش برجستهای دارد. بنا بر گفتة تعدادی از دانشمندان، تمام بیماریهای موجود در انسان، از جهاتی با فشار روانی ارتباط دارند. این بدین معناست که تحریک هیپوفیز توسط هیپوتالاموس و آن هم با تأثیر گذاشتن بر از قشر مغز و ترشح هورمونهای استرسزا باعث میشود که فرد در برابر فشارهای روانی مقاومت نشان دهد. همین فرآیند با تأثیر گذاشتن بر غدة تیرویید و غدد دیگر، باعث افزایش سوختوساز بدن، و افزایش انرژی جسمی و روانی میگردد.حتی در بررسیهای انجامشده، مشخص شده است که دعا، نیایش و دیگر شعایر دینی و انواع مدیتیشنها، با استفاده از راهکار کورتیکو و جتایتو بر روی سلولهای دفاعی بدن، همچون پادتنها اثرگذاشته و مقاومت بدن را در برابر بیماریهای جسمی مزمن، مانند سرطان، و بیماری روانی مزمن، همچون اسکیزوفرنی افزایش میدهد. برگین (۱۹۹۱) معتقد است که اندیشة مذهبی، به دلایل زیر، تأثیرات مثبت و پیامدهای مناسب بر وضعیت روان شناختی افراد دارد: ۱. مذهب معنایی برای زندگی فراهم میسازد (چیزی که بتوان برای آن زیست و برای آن مرد)؛ ۲. امید و خوشبینی را فراهم میآورد؛ ۳. به افراد مذهبی، احساس کنترل توسط خداوند را میدهد که احساس عدم کنترل شخص را جبران میکند؛ ۴. راه و روش زندگی بهتر را برای فرد فراهم میآورد؛ ۵. هنجارهای مثبت اجتماعی ایجاد میکند که خود، حمایتهای اجتماعی را برمیانگیزند. ازسویدیگر، راهکارهای موجود در شعایر دینی و مذهبی، همچون آرامسازی و تخلیة هیجانی، از راهکارهایی هستند که باعث آرامش و کاهش دردهای جسمی و روانی میشوند. ۱. آرامسازی: همانگونه که ذکر شد، آرامسازی دینی اساساً شیوهای مطلوب برای کاهش دردهای بشری است. یکی از مصادیق ایجادکنندة آرامش در فرهنگ اسلامی، نماز است. در احادیث و روایات فراوانی، مسئلة دستیابی به آرامش به وسیلة نماز، در سیرة ائمه و معصومینعلیهمالسلام آورده شده است؛ برای مثال، داستان بیرون کشیدن تیر از پای حضرت علیعلیهالسلام هنگام نماز یا زمانی که پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله هنگام نماز به بلال میفرمودند: ای بلال، ما را به آرامش برسان، مواردی از مسئلة آرامسازی هستند. همچنین، در احوال بزرگانی چون شیخالرئیس ابوعلیسینا آمده است که هرگاه در حل مسئلهای فرومیماند، دو رکعت نماز بهجای میآورد. نماز از جمله عباداتی است که در ایجاد حالتی از آرامسازی کامل، آرامش روان و آسودگی عقل در انسان نقش اساسی دارد.حالت آرامسازی، آرامش روان و آسودگی ناشی از نماز، از نظر روانشناسان، دارای اهمیت است؛ افزون بر این، مؤمن پس از نماز، به دعا و نیایش به درگاه باری تعالی (تعقیبات نماز) میپردازد که این، خود به تداوم آرامش روانی برای مدتی پس از نماز کمک میکند. ۲. تخلیة هیجانی: یکی از جنبههای ارزنده و مهم نهادهای مذهبی، وابستگی و دلبستگی روحانی شدیدی است که یک مذهب به پایههای اصول اعتقادی آن دارد؛ بهگونهایکه خالصانه و آگاهانه به آن عشق ورزیده، دستورهای آن را تعبداً اجرا میکند. یکی از مصادیق این عشق و اعتقاد را میتوان در زیارتگاهها و قبور ائمهعلیهمالسلام و امامزادهها، همچون مشهد مقدس دید. در این مکان مقدس، همهساله زائران بسیار زیادی اعم از پیرو جوان سر از پا نشناخته و نیازمند و معتقد، خالص، سرشمار از هیجانها و احساسات مذهبی، گرد حرم مطهر تجمع میکنند و بجز دعاهایی که به صورت گروهی یا فردی خوانده میشوند، بیشتر زائران، محکم به ضریح چسبیده، آن را میبوسند و در آغوش میکشند و امام را با تمام آرزوها و غصههای خود مورد خطاب قرار میدهند و به یاری میطلبند. اثرات روانی برقراری چنین ارتباطی با امامعلیهالسلام موضوعی واقعی است و این تجربه، اغلب با علاقه، وفاداری و خلوص نیت فرد ارتباط دارد. بدیهی است که از نظر مذهب شیعه، غیر از برداشتهای بالا، نکات واهداف عمیقتری نیز در زیارات عتبات متبرکه نهفته است.در فرایند زیارت و در آغوش کشیدن ضریح، راهکار کورتیکو و جتایتو بکار میافتد و همان اثرات فیزیولوژیکی دعا و نیایش، یعنی افزایش سلولهای دفاعی بدن و افزایش فعالیت غدد مختلف بدن، ایجاد میشود. نتیجهگیری در این بررسی اجمالی تلاش شده است تا با مروری کوتاه، مبانی نظری و تحقیقی موجود، دربارة تأثیر شعایر دینی (دعا، نیایش، زیارت و...) بر بهداشت روانی بررسی شود: ۱. عقیده بر این است که یکی از راههای اساسی و پراهمیت که بشر میتواند به کمک آن از ابتلا به بیماریهای جسمی، روانی و اجتماعی پیشگیری کند، دعا، نیایش و نماز به بارگاه حقتعالی است. با کمک گرفتن از دین، نماز و نیایش، انسان به منبع بیپایان قدرت الهی وابسته شده و احساس اعتماد بهنفس کرده، آغاز به فعالیت میکند و هرگز ناامیدی را به خود راه نمیدهد. ۲. همة فعالیتهای بدن تحت تأثیر دو سیستم عصبی و هورمونی قرار دارد. هرگونه اطلاعات واردشده به سیستم عصبی، نخست در بخشهای مختلف مغز تجزیه و تحلیل قرار میشوند و بر اساس نوع اطلاعات، واکنشهای متفاوتی به آنها داده میشود که این اثرات، یا از طریق راههای عصبی و یا هورمونهای ترشحشده از غدد انجام میگیرند. ۳. سیستم قشری ـ نباتی یک سیستم مغزی است که از طریق آن، میتوان تأثیرات مطلوب شعایر دینی را تبیین کرد. توسل به امامان، دعا، نماز، و زیارت، ابتدا توسط قشر مغز دریافت میشوند و با توجه به نیت و قصد نیروبخشی و افزایش توانایی، این اطلاعات در سیستم عصبی تجزیه و تحلیل میگردند و به سیستم ایمنی و غدد دستور صادر میشود که در برابر فشار روانی یا بیماری مقاومت نشان دهد. سلولهای دفاعی بدن، از سیستمهای مختلف ترشح میشوند و هریک از آنها، فعالیت خود را در اعضای مختلف انجام میدهند؛ ۴. با توجه به بررسیهای انجامشده در مسائل دینی و علمی، میتوان گفت که برای انجام پژوهشهای دینی و علمی، میتوان پیشفرضهای لازم را از احادیث، روایات و آیات قرآنی برگرفت و براساس آنها، فرضیههای علمی تدوین و سپس به مرحلة آزمایش گذاشته شوند؛ بنابراین، میتوان براساس پیشفرضهای دینی، علمی را بنا نهاد؛ چراکه در دین، در زمینة تأثیرات مثبت و مضر بسیاری از یافتههای نوین علمی، مطالبی نهفته بود که با پیشرفت علم و فنّاوری، بیشتر آنها تأیید شدهاند. شهنام ابوالقاسمی منبع: دوفصلنامه اسلام و پژوهش¬های تربیتی شماره۳
|
|