وهابیت و تخریب و هتک حرمت مقبره مطهر حضرت حمزه(ع)
۱۳۹۱/۱۲/۲۰

بسم الله القاسم الجبّارین و مبیرالظالمین
یکی از جنایات فرقه ضالّه وهابیت در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری، تخریب و هتک حرمت قبور متبرکه ائمه بقیع علیهم السلام و نیز قبر حضرت حمزه سیدالشهدا، عموی بزرگوار رسول اکرم(ع) در اُحد به دست وهابیون است.
البته، فرقه ضاله وهابیت علاوه بر تخریب قبور مطهر ائمه معصومین علیهم السلام، دیگر قبور را نیز تخریب کرد که عبارت اند از: قبر منسوب به حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ، قبر مطهر فاطمه بنت اسد ـ علیهما السلام ـ، مادر امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ، قبر مطهر حضرت ام البنین ـ علیها السلام ـ، قبر ابراهیم پسر پیامبر(ص)، قبر اسماعیل فرزند امام صادق ـ علیه السلام ـ، قبر دختران پیامبر(ص)، قبر حلیمه سعدیه مرضعۀ پیامبر(ص) و قبور شهدای زمان پیامبر(ص).
وهابیان در سال ۱۳۴۳ در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب، حضرت ابی طالب، حضرت خدیجه، و زادگاه پیامبر(ص) و فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ را با خاک یکسان کردند. در جده نیز قبر حضرت حوّا و دیگر قبور را تخریب کردند.
در مدینه گنبد نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان قبر شریف را تخریب نکردند. در هشتم شوال ۱۳۴۳ با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع علیهم السلام اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند. همچنین در همین سال قبر حضرت حمزه(ع) و شهدای احد را با خاک یکسان کردند، و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر(ص) و دیگر قبور را هم خراب کردند.
حضرت حمزة بن عبدالمطلب(ع) عموی بزرگوار پیامبر(ص) زمانی به آن حضرت ایمان آورد که حضرت تحت فشار مشرکان و اهانت و تمسخر آنان در مکه قرار داشت. حمزه پس از گرویدن به اسلام، با شهامت در برابر مشرکان ایستاد و اهانت به رسول خدا(ص) را اهانت به خود تلقّی کرد و مانع از آزار و اذیت مشرکان به آن حضرت شد. 
حضرت حمزه پس از هجرت، به مدینه آمد و فرماندهی نخستین نیروهای مهاجم به مشرکان را بر عهده گرفت. در جنگ بدر، شمار فراوانی از مشرکان را به هلاکت رساند. به گونه‌ای که هند جگرخوار، همسر ابوسفیان، کینه وی را به دل گرفت.
 هند به خاطر کینه‌اش از حمزه، وحشی را واداشت تا در احد به کمین حمزه بنشیند و در موقع مناسب، با نیزه وی را به شهادت برساند و او نیز چنین کرد. آنگاه هند بر سر جنازه حمزه آمد، شکم او را پاره کرد و خواست از جگر حمزه بخورد که در دهانش سنگ شد.
رسول خدا(ص) در شهادت حمزه، که از چهره‌های شاخص اصحاب بود، بسیار غمگین شد و به او لقب سیدالشهدا داد و از زنان مدینه خواست تا برای او مجلس عزا به پا کنند.
«مصرع» و محلّ شهادت حضرت حمزه در دامنه «جبل الرمات» بوده و رسول خدا(ص) پیکر او را به این محلّ مسطح و هموار منتقل کرده و در آنجا دفن نموده است.
سمهودی مورّخ، مدینه شناس معروف می گوید: مسلمانان از گذشته های دور به عنوان تبرّک و استشفا، خاک اطراف قبر حضرت حمزه را به اوطان خویش حمل و به صورت هدیه مدینه منوره، در میان اقوام و دوستان خود توزیع می¬کردند و با این که در میان فقهای اهل¬سنّت انتقال خاک حرم مدنی مورد اختلاف بوده و عدّه¬ای از آنان حمل خاک مدینه را هم مانند خاک حرم مکّی جایز نمی¬دانستند، ولی همین علما نیز حمل تربت حمزه(ع) را به دلیل سیره عملی مسلمانان جایز می¬دانستند. 
سمهودی در این مورد می¬گوید: «زرکشی» حمل تربت حمزه را از خاک سایر نقاط مدینه مستثنی دانسته و به دلیل این که مسلمانان در طول قرن¬های متمادی این تربت را برای استشفا و مداوای سردرد به شهر و دیار خود حمل می کردند تجویز نموده است.
و همچنین او از احمد بن یکوت نقل می کند درباره حمل خاک قبور شهدا از وی سؤال نمودند، و او چنین پاسخ داد: اشکال ندارد؛ زیرا از گذشته¬های دور حمل خاک قبر حمزه در میان مسلمانان مرسوم بوده است.
همچنین او  از ابن فرحون نقل می کند که در دوران ما هم مانند گذشته رسم بر این است که مسلمانان از خاک موجود در نزدیکی قبر حمزه به صورت تسبیح و گردن بند ساخته، به شهر و دیار خویش حمل می کنند. سمهودی می افزاید: چون حمل این تربت برای استشفا و مداوا است، آن را از سیل گاهی که در نزدیکی حرم حمزه(ع) واقع است اخذ می¬کنند و نه از خود قبر.
با توجه به مطالب یادشده، باید گفت: حمل تربت حمزه و استشفا به آن، از قرن¬های اوّل در میان مسلمانان معمول بوده است؛ به طوری که علمای قرن های ششم و هفتم عمل آنها را به عنوان سیره مسلمانان صدر اسلام ملاک و دلیل فتوای خویش قرار داده¬اند. 
در قرن های اخیر و این بینش مسلمانان نسبت به خاک حمزه(ع) و تبرّک جستن به آن، تا تسلّط سعودی¬ها و روی کار آمدن وهابی ها ادامه داشته است؛ زیرا «دونالدسون» جهانگرد غربی که چند سال قبل از تخریب آثار مدینه از این شهر دیدار کرده، مشاهدات خود را در کتاب خود به نام «عقیده شیعه» آورده و ضمن گزارش از اُحد و حرم حضرت حمزه، می نویسد: «در پیرامون قبور شهدا، خاک سرخ رنگی وجود دارد که به حمزه(ع) نسبت داده می شود و مردم با آن تبرّک می جویند. 
به هر حال، با تسلّط وهابیان و با روی کار آمدن سعودی ها در حجاز، نه تنها حرم شریف حضرت حمزه و حرم ها و بقاع متعلّق به شخصیت های اسلامی منهدم گردید، بلکه آنان از راه فرهنگی و ممنوع ساختن زیارت، به تضعیف عقیده و بینش مسلمان و تقویت عقیده نو ظهور خویش پرداختند که تعطیل نمودن زیارت رجبیه در کنار حرم حضرت حمزه از نمونه های آن می باشد. جای بسیار تأسف است که امروزه نویسندگان و مؤلفان در حجاز، اقدامات این گروه تندرو را بزرگ ترین افتخار تلقّی می کنند و دور شدن از راه و رسم رسول خدا را نسبت به نسل های آینده مسلمانان، بزرگ ترین امتیاز مذهبی برای خود می دانند و سایر مسلمانان را به شرک و بت پرستی متّهم می سازند. مثلاً نویسنده و مورخ معاصر «احمد سباعی» مکّی با اشاره به این نوع مراسم و اجتماعات و ادعیه و زیارات، می-گوید: این بدعتها! از دوران فاطمی ها و در اثر تمایل و تشیّع آنان نسبت به اهل بیت(ع) به وجود آمده بود و در طول تاریخ ادامه داشت تا این که سعودی ها در سال ۱۳۴۳ به مکّه وارد شدند و این اعمال را ابطال و این مراسم را الغاء نمودند.
آری، آنان در عقیده خود آنچنان پافشاری و اصرار ورزیدند که حتّی مسافرت به شهر مدینه را، اگر توأم با قصد زیارت قبر پیامبر اسلام(ص) باشد، عملی حرام و گناهی بس بزرگ و غیر قابل بخشودنی دانستند و دست به تخریب مشاهد مشرفه اولیای الهی زدند، تخریب مزار حمزه سیدالشهدا از جمله جنایات آنهاست.