نقش حضور مادران در مسجد برای تربیت کودکی مسجدی
۱۳۹۵/۱۰/۱۵

«باید ما با بچه ‏هاى خودمان برنامۀ مسجد رفتن داشته باشیم تا آنها با مساجد و معابد آشنا بشوند. ما خودمان که از بچگى با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز، چقدر به مسجد مى‏رویم که بچه‏هاى ما- که هفت ساله شده‏اند، به دبستان رفته‏اند و بعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه ولى اصلًا پایشان به مساجد نرسیده است- بروند. اینها قهراً از مساجد فرارى مى‏ شوند».[1]

به نام خدا



«باید ما با بچه ‏هاى خودمان برنامۀ مسجد رفتن داشته باشیم تا آنها با مساجد و معابد آشنا بشوند. ما خودمان که از بچگى با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز، چقدر به مسجد مى‏رویم که بچه‏هاى ما- که هفت ساله شده‏اند، به دبستان رفته‏اند و بعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه ولى اصلًا پایشان به مساجد نرسیده است- بروند. اینها قهراً از مساجد فرارى مى‏ شوند».[1]

حضور کودکان در مسجد رابطۀ تنگاتنگی با حضور مادران در مسجد دارد، از دو جهت:

اول: از حیث نقش الگویی مادران و تأثیر رفتار آنها بر رفتار کودکان. اگر کودکان بدانند که مادرانشان برای رفتن به مسجد برنامۀ مشخص هفتگی دارند و در عمل هم ببیند که به این برنامه پایبند هستند و آن را جدی می شمارند و اگر نه در تمام ایام هفته، اقلاً برخی روزها را به این مهم اختصاص می دهند، اهمیت و جایگاه مسجد در ناخودآگاه آنها ثبت و ضبط خواهد شد که قطعاً در مواجهۀ آنها در سنین بزرگسالی با مسجد مؤثّر خواهد بود. در مقابل، اهمیت ندادن و برنامه نداشتن مادران برای حضور در مسجد، کار را برای اتصال کودکان به مسجد مشکل کرده و جایگاه اساسی مسجد در زندگی فرد متدین را منعکس نخواهد کرد. در چنین حالتی نمی توان از افرادی که در محیط خانواده آنها هیچ برنامه ای برای به مسجد رفتن وجود نداشته، انتظار داشت که رابطه خوبی با مسجد داشته باشند.

حضور مادران در مسجد، آموزش عملی انس فرزندان با مسجد و رجوع آنها به مسجد است. این رفتار آنها به شکل عملی و عینی، مبین محوریت دین و اهمیت اجتماعات دینی در زندگی است. شهید مطهری در این زمینه می نویسد: «بچه را باید در محیطِ مشوّق‏ نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمى‏شود، چون اصلًا حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم‏ وقتى خودش را در جمع اهل عبادت مى‏بیند، روح عبادت بیشترى پیدا مى‏کند، بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مساجد و معابد و مجالس دینى و اینکه بچه‏ها کمتر در مجالس مذهبى شرکت مى‏کنند، سبب مى‏شود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند.»[2]

دوم: اگر مادران امکان این را داشته باشند که به همراه کودکان خود در مسجد حاضر شوند، قطعا این موضوع بر کمیت و کیفیت حضور آنان تاثیرگذار است. ما اگر بخواهیم مسئله حضور کودکان را از اساس منتفی بدانیم، تأثیر مستقیم آن را بر روند نزولی حضور بانوان (اقلا طیف وسیعی از آنها یعنی مادران) شاهد خواهیم بود. بالاخره باید موضع خود را در باب حضور یا عدم حضور کودکان به نحو روشنی مشخص کنیم. هنگامی که عرصه مسجد را با بهانه های بی اساس، از وجود کودکان خالی کنیم، با دست خود راه را برای کمرنگ شدن حضور مادران باز کرده ایم. حال در چنین شرایطی بهتر است به جای ایده های از اساس سلبی و مواجهۀ یک سویه با مسئله، چاره ای بیندیشیم تا مسجد را به محلی برای تربیت کودک مسجدی تبدیل کنیم تا هم مادران با خیال راحت به مسجد آمد و شد داشته باشند و هم فرزندان از کودکی با اجتماعات دینی مانوس شوند.

ما در حقیقت یکی از سازوکارهای لازم برای فراهم شدن مقدمات حضور جدی بانوان در مساجد را، حل مسئله حضور کودکان و مواجهه درست با آسیب های آن می دانیم. در این زمینه تا کنون راهکارهای متعددی از سوی دلسوزان و صاحبان قلم ارائه شده است که می توانیم آنها را در دو طیف دسته بندی کنیم:

دسته اول راهکارهایی که متوجه خانواده هاست. به این معنا که والدین به ویزه مادران باید فرزند خود را از جهات متعدد برای حضور در مسجد آماده کنند. از طرفی پیش از ورود به مسجد، با تشویق و بیان جذابیت های این حضور آنها را راغب کنند و از طرف دیگر در ساعات حضور، با مدیریت و کنترل آنها و رهانکردن کامل آنها، مانع از برهم خوردن آرامش مسجد شوند. روشن است که مسئولیت حضور کودکان در مسجد مستقیماً متوجه کسانی است که کودک را به مسجد آورده اند و آنها باید برنامه ریزی های لازم را برای این حضور انجام دهند.

دسته دوم راهکارهایی که متوجه مسجد است. به نظر می رسد که مناسب ترین شیوه این است که خود مسجد متولی نگهداری کودکان در ساعات اقامه نماز و مدیریت آنان شود و از تمام ظرفیت خود برای فراهم شدن شرایط این حضور استفاده کند. بهترین شیوه این است که در طراحی و ساخت مساجد، فضای جنب و جوش و بازی برای کودکان در نظر گرفته شود و ابزار لازم بدین منظور فراهم شود. در غیر این صورت با اختصاص دادن بخش کوچکی از مسجد به کودکان و مدیریت و کنترل آن بستر جذابی برای آنها فراهم گردد. در سن های بالاتر نیز با مشارکت دادن کودکان می توان همکاری آنها را در ساعات حضور جلب کرد.

خلاصه آنکه اگر با ایجاد سازوکارهای لازم، عرصه را برای حضور کودکان مهیّا کنیم، بالطّبع مادران امکان جدّی تری برای حضور و مشارکت در مساجد پیدا می کنند.


[1] مطهری، مرتضی. مجموعه آثار. ج‏23. ص530

[2] همان