«بصیرت» در فرهنگ قرآنی، به معنای «رؤیت قلبی و باطنی» است.[1] به تعبیر صاحب کتاب مجمع البیان بصیرت بینشی است که با آن واقعیت آنگونه که هست، مشاهده میشود.[2] در اصطلاح اهل تفسیر «بصیرت» بینشی است که با آن، حق از باطل متمایز میشود.[3] صاحبان بصیرت در قرآن مورد مدح قرار گرفتهاند و از آنها به «اهل اعراف» تعبیر شده است.[4] خداوند در قرآن کریم درباره اهمیت بصیرت میفرماید:
قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِی فَعَلَیها وَ ما أَنَا عَلَیکُمْ بِحَفیظٍ.
آیات الهی و کتاب آسمانی که سبب بصیرت شماست، البته از طرف خدا آمد. پس هرکسی بصیرت یافت، خود به سعادت رسید و هرکس کور بماند، خود در زیان افتاد و من نگهبان شما از عذاب نیستم.[5]
به نام خدا
مفهوم بصیرت
«بصیرت» در فرهنگ قرآنی، به معنای «رؤیت قلبی و باطنی» است.[1] به تعبیر صاحب کتاب مجمع البیان بصیرت بینشی است که با آن واقعیت آنگونه که هست، مشاهده میشود.[2] در اصطلاح اهل تفسیر «بصیرت» بینشی است که با آن، حق از باطل متمایز میشود.[3] صاحبان بصیرت در قرآن مورد مدح قرار گرفتهاند و از آنها به «اهل اعراف» تعبیر شده است.[4] خداوند در قرآن کریم درباره اهمیت بصیرت میفرماید:
Nقَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِی فَعَلَیها وَ ما أَنَا عَلَیکُمْ بِحَفیظٍ.
آیات الهی و کتاب آسمانی که سبب بصیرت شماست، البته از طرف خدا آمد. پس هرکسی بصیرت یافت، خود به سعادت رسید و هرکس کور بماند، خود در زیان افتاد و من نگهبان شما از عذاب نیستم.[5]
در کلام امیر سخن علی(ع) میخوانیم: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد؛ آنگاه راههای روشنی را بپیماید و بدینترتیب از افتادن در پرتگاهها دوری کند.[6] در بیان اهمیت بصیرت همین بس که محور همۀ افعال و ارزش و اعتبار انسان وابسته به نوع بینش اوست: «قَدْرُ کلِّ امْرِئٍ مَا یحْسِنُ». هرکس آنقدر میارزد که میداند. [7]
موانع کسب بصیرت
برخی از امور و گرایشها در وجود انسان مانع از تحقق بصیرت میشود. بهگونهای که با وجود یقین به حقّانیت موضوعی، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو میبندد. در اینجا به دو مورد اشاره میکنیم.
1. دلبستگی به دنیا
مولا امیرمؤمنان علی(ع) در این باره میفرماید: «انّ الدّنیا دار محن و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته و من ابصر الیها اعمته». بهدرستی که دنیا خانه محنتها و جایگاه فتنههاست؛ کسی که آن را طلب کند، هلاکش کند و کسی را که به دنبالش نباشد، با او به نیکویی همراهی کند؛ و هرکه بهسوی آن نظر کند، او را کور گرداند.(به تعبیر روشنتر چشم بصیرت را از او میگیرد).[8]
در این رابطه مقام معظم رهبری در جمع مسئولین به اهمیت عدم وابستگی به مظاهر دنیوی اشاره کرده و فرمودند: «شما چگونه میخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! - و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟... آقایان! مگر مردم نمیبینند که ما چگونه زندگی میکنیم؟....امیرالمؤمنینی که زهدش در زندگی و دنیا مَثَل سایر است و مسلمان و غیرمسلمان آن را میدانند، دربارۀ پیامبر(ص) میگوید: «قَدْ حَقَّرَ الدُّنْیَا وَ صَغَّرَهَا وَ أَهْوَنَ بِهَا وَ هَوَّنَهَا».[9] دنیا را تحقیر کرد - یعنی همین لذایذ و بهرهمندیها و برخورداریهای دنیا را کوچک کرد، به آنها توهین کرد و سبکشان نمود. [10]
2. گرفتار شدن به شهوات و لذتها
امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرماید: «إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَینُ الشَّهْوَه عَمِی الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَه». هرگاه چشم ظاهری شهوت را ببیند، چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد.[11]
از اینرو مقام معظم رهبری در سخنرانیهای مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یکی از این سخنرانیها فرمودهاند: «سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است؛[12] چراکه وقتی جامعهای مشغول و گرفتار شهوات شد، دیگر بصیرت خود را نسبت به مسائل پیرامونی از دست میدهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفّار نماید».
بصیرت در کلام رهبری
به تعبیر مقام معظم رهبری انسان با بصیرت همانند قطبنما عمل میکند،[13] در نتیجه کسی که دارای بصیرت و بینش دینی است، با درایت و دید وسیعی که نسبت به امور پیدا کرده، در معرکههای فتنه همانند شتربچهای عمل میکند که نه بار میکشد و نه شیر میدهد. در اشاره به روایت امیرالمؤمنین علی(ع) که فرمود: «کنْ فِی الْفِتْنَةِ کابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیرْکبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیحْلَبَ»،[14] منظور آن است جوری عمل کن که نه بار جرم دیگران را بر دوش بکشی و نه خود مجرم باشی. حتی اگر سکوت تو باعث سوءاستفاده دشمنان میشود، از آن پرهیز کن.[15]
رهبر فرزانه انقلاب در توضیح دقیق بصیرت میفرماید: «انسان باید بصیرت پیدا کند. این بصیرت به چه معناست؟ یعنی چه بصیرت پیدا کند؟ چه جوری میشود این بصیرت را پیدا کرد؟ این بصیرتی که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین(ع) هم روی آن تکیه و تأکید شده، به معنای این است که انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبّر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) اعتبار کند،«رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَکَّرَ فَاعْتَبَرَ»، فکر کند و براساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبّر مسائل را بسنجد «وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ». با این سنجش بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبّر کردن در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر میفرماید: «فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ».[16]
نهم دی، سالروز بصیرت
نهم دیماه، یکی از نمادهای ماندگار در تاریخ ایران است، که مار خوشخطوخال فتنه و تزویر را هلاک کرد و حکایتی جانانه از عزم ملی در مدیریت سیاسی کشور رقم زد. نهم دی مصداق بارز Nإِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْM بوده و به همگان نشان داد که با گذشت بیش از سی سال از عمر انقلاب اسلامی، مردم شریف ایران کماکان پایبند به ارزشها و لبیکگوی ولیفقیه زماناند و همیشه و هر زمان از اسلام و انقلاب اسلامی به خوبی پاسداری خواهند کرد.
اوج گستاخی فتنهگران و وابستگان آنها در جریان آشوبهای خیابانی، هنجارشکنی و سوءاستفاده از رأفت نظام اسلامی، هتک حرمت به ساحت امام حسین(ع) و تعرّض به مقدسات دینی مردم در ایام محرم بود. ولی به فاصله کمی از این واقعه تأسفانگیز، مردم انقلابی با حرکتی عاشورایی، خودجوش و تحسینبرانگیز در راستای حراست از ارزشهای دینی و معنوی خود و حمایت از نظام و رکن اصلی آن، یعنی ولایت فقیه با برپایی راهپیمایی کمنظیری، پیام مهمی را به سران فتنه و وابستگان آنها در داخل و خارج کشور و همچنین حامیان خارجی آنان اعلام کردند.
گفتنی است روز نهم دیماه «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت» نامگذاری شده است. زیرا در این روز مردم بصیر ایران اسلامی، برای سرکوب فتنه سال 1388 به خیابانها آمدند و با برپایی راهپیمایی، ضمن محکوم کردن اقدام فتنهگران، با رهبر معظم انقلاب و آرمانهای امام راحل و شهیدان، میثاقی دوباره بستند. در مجموع حماسه نهم دی حاصل بصیرت و ولایتمداری مردم بود.
رابطه دوسویه بصیرت و ولایتمداری
میان بصیرت و ولایتمداری پیوند ناگسستنی وجود دارد؛ زیرا ولایتمداری بدون شناخت کافی، بصیرت و آگاهی، معنا و مفهوم درست و حقیقی خود را نداشته و در ایمان، باور قلبی و رفتار بیرونی انسان ولایتمدار، آثار مطلوب و سودمندی را به جای نمیگذارد و چه بسا که شخص را به سعادتمندی و رستگاری حقیقی نرساند. همچنانکه بیبصیرتی پیروان ولایت را در جنگ جمل از ولیّ خدا جدا کرد. در این جنگ افرادی که مدّعی پذیرش حکومت امام علی(ع) بودند، با همة شناختی که از فضائل و مقام معنوی آن حضرت داشتند، در حقّانیت و مشروعیت این جنگ دچار تردید شدند. از اینرو، به امیرمؤمنان(ع) گفتند: ما را به جایی بفرست که یقین داشته باشیم با کفّار میجنگیم. امام نیز آنها را به سرحدّات فرستاد.[17] این گروه، ولایتگریزانی هستند که در هنگامة کارزار بر اثر بیبصیرتی از ولایت جا میمانند.
میثاق امت با ولایت و نتایج دنیوی و اخروی آن
آثار ولایتمداری در فرمایشی از پیامبر ختمیمرتبت(ص) به شیوایی بیان شده است، چنانکه حضرت فرمودند: «ولایتمداری آدمی را صاحب بیست خصلت میکند که دَه موردش مربوط به دنیاست و عبارتند از: زهد نسبت به دنیا، حرص در انجام عمل صالح، پارسایی در دین، عبادت همراه با شوق وافر، توبه قبل از مرگ، سحرخیزی و شبزندهداری، ناامیدی از آنچه در دست مردم است، نگهبانی از حریم دین خدا، بغض نسبت به دنیای مذموم، بخشش و سخاوت. پیامبر اکرم (ص) در ادامة بیان خصلتهایی که ولایتمداری به دنبال دارد، به دَه خصلتی اشاره میکنند که مربوط به آثار اُخروی ولایتمداری است: کتاب چنین شخصی به دست راستش سپرده شده، برائت از آتش جهنم برای او نوشته میشود، سفیدرو، در حلّههای بهشتی پوشیده میشود، اجازة شفاعت صد تن از خاندان خود را مییابد، خداوند به نظر رحمت در او مینگرد، تاج بهشتی بر سرش مینهند و بدون حساب وارد بهشت میشود».[18]
در پایان باید گفت که عاشورا، تداعیکنندۀ بصیرت و درس ولایتمداری است. تأملی در سخنان نورانی امام حسین(ع) در طول نهضت عاشورا حکایت از اوج بصیرت ایشان دارد؛ چنانکه حضرت فرمود:«أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا ینْتَهَی عَنْه».[19] همچنانکه امام صادق(ع) درباره بصیرت و معرفت عمیق حضرت عباس(ع) نیز تعبیر زیبای «نافِذَ البَصیرَةِ» را به کار بردند، که بیانگر عشق و ارادت خالصانۀ حضرت ابالفضل(ع) به امام حسین(ع) از یک سو و اعتقاد عمیق ایشان به درستی و نیک فرجامی متقین از سوی دیگر است: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ».[20]
[1] . قاموس قرآن، مادة بصر.
[2] . مجمع البیان، ج1، ص430.
[3] . المیزان، ج3، ص 219.
[4] . المیزان، ج 8، ص132.
[5] . انعام، آیه 104.
[6] . میزان الحکمه، ج2، ص 503.
[7] . تحف العقول، ص 208.
[8] .شرح آقا جمالالدین خوانساری بر غرر الحکم، ج2، ص 637.
[9] . نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۹.
[10] . بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۵/4/ 95.
[11] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 305.
[12] . بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 6/1/81.
[13] . بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 15/7/88.
[14] . نهج البلاغه، ص 469، حکمت 1.
[15] . بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 2/ 7 / 88.
[16] . بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان استان قم، 1389.
[17] . بحارالانوار، ج 2، ص80.
[18] . بحارالانوار، ج 27، ص 78.
[19] . مناقب، ص 68.
[20] . اعیان الشیعه، ج 7، ص 430.