دهمین امام؛ اسوه ی صبر و مقاومت
۱۳۹۵/۰۶/۲۴

امام هادی (ع) دهمین امام مظلوم شیعه از مادری باتقوا و نیک سیرت، در نیمه ذیحجه ی 212 هجری پا به جهان نهاده و چشم محبان خویش را به نور مقدس ولایت روشن نمودند. زندگی این امام مملو از فراز و نشیب های تلخ و شیرین بود اما در نهایت ایشان پیروز میدان مبارزه ی حق علیه باطل بودند و با استقامت خویش به شیعیان درس مقاومت دادند.

به نام خدا


امام هادی (ع) دهمین امام مظلوم شیعه از مادری باتقوا و نیک سیرت، در نیمه ذیحجه ی 212 هجری پا به جهان نهاده و چشم محبان خویش را به نور مقدس ولایت روشن نمودند. زندگی این امام مملو از فراز و نشیب های تلخ و شیرین بود اما در نهایت ایشان پیروز میدان مبارزه ی حق علیه باطل بودند و با استقامت خویش  به شیعیان درس مقاومت دادند.

بعد از شهادت امام جواد (ع) به جهت کنترل امام و جلوگیری از دسترسی شیعیان به ایشان، امام هادی (ع) در خفقان شدیدی قرار داشتند و لذا ناچار به مخفی کردن اقدامات خود به جهت حفظ نفوس و اموال شیعیان مخلص خود بودند. طوری که آنها از پرسیدن نشانی امام نیز پروا داشتند. در زمان متوکل، - جائرترین و هتاک ترین خلیفه ی عباسی- کوچکترین ابراز محبتی به اهل بیت پیامبر منجر به قتل نفوس شیعیان و غارت اموال آنها می شد.[1] شدت نفرت متوکل از اهل بیت و شیعیان تا حدی بود که استهزا اهل بیت نعوذ بالله از سرگرمی های او در دربارش بود.[2] در این زمان قیام های زیادی در بین مردم شدت گرفت. تعداد این قیام ها را در طی پنجاه سال تا 18 عدد هم شمرده اند. اما هرگز اهل بیت با هیچ یک همراه نشده و آنها را تایید ننموده اند.[3] ممکن است در مورد امام هادی (ع) چنین سوالی پیش آید که چرا ایشان حداقل با یکی از این قیام ها  همراه نشد و با کمک رساندن به مردم قیام کننده به وسیله ی علم و قدرت امامت خود، مردم را از یوغ چنین ستمگرانی رها نکرده و به آنها حکومتی علوی را مجددا هدیه ننمودند؟ اگر مسئله خطر جانی و مالی است، مگر نه اینکه امام حسین (ع) تا آخرین قطره ی خون خود را در راه مبارزه با حکومت ظالم اهدا کردند؟

 برای رسیدن به پاسخی جامع باید تمام جوانب زمان زندگی امام حسین(ع) و امام هادی(ع) را بایکدیگر مقایسه نمود. اما مهمترین نکته در بررسی خود قیام کنندگان و انگیزه های آنان می باشد. امام حسین(ع) یارانی داشتند که تنها برای رضای خدا و یاری کردن امام زمان خویش گام برداشته بودند. اما در زمان امام هادی(ع) مردم اکثرا انگیزه هایی غیر از دین داشتند. رهبران برای استفاده از فضای ایجاد شده اقدام به قیام کرده و یاری کنندگان نیز تنها به جهت رها شدن از ظلم و تبعیض شدید وارد قیام می شدند. آنها تنها به دنبال تغییر وضعیت موجود بوده و سودای نابودی حکومت جور و ایجاد حکومت علوی آنها را به قیام نکشانده بود. شاهد این ادعا این است که در زمان خلافت کوتاه مدت منتصر که شدت فشار کم شده بود هیچ قیامی گزارش نشده است! پس این قیام ها تنها با استفاده از نام اهل بیت قصد به قدرت رساندن افراد خاصی را داشتند. و طبق این سخن قرآن که می فرماید: "ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم" [4]امام تنها زمانی با استفاده از قدرت امامت خود به مردم کمک می کند که اراده ای جمعی جهت پایه گذاری حکومت واقعی علوی در آنها مشاهده شود. حال آن که مردم با دیدن شکست قیام به راحتی رهبران خود را تنها گذاشته و شعار ها و اهداف خود را رها می نمودند. در چنین شرایطی دخالت امام تنها باعث ضایع شدن هدف بزرگ آنان که تربیت دانشمندان بزرگ بود گشته و همچنین به دلیل مشروعیت دادن به قیام، شیعیان بیشتری به این قیام ها ملحق می شدند. در نتیجه از تعداد آنها کاسته شده و نسل شیعه روبه نابودی می رفت.

از همین رهگذر اشاره ای به علت ناکامی آنچه موسوم به بهار عربی شده بود می نماییم. به راستی اگر مردمی که در کشورهای عربی مانند مصر دست به قیام زدند و در راه تغییر حکومت هزینه ی گزافی پرداختند، اراده ی حکومتی اسلامی داشتند و با انگیزه های حقیقتا اسلامی وارد میدان می شدند، و همگی یکدل و متحد فریاد واحد سر می دادند قطعا طبق آیه ی قرآن به مراد  و مطلوب خود رسیده و مورد لطف امام زمان خویش قرار می گرفتند. مانند اتفاقی که در جمهوری اسلامی ایران افتاد و مردم به رهبری فردی آزاده و مخلص وارد قیامی عظیم شدند. مردم ایران تحت هیچ شرایطی تا رسیدن به مطلوب و مراد خود از اتحاد و یکپارچگیشان دست برنداشتند.

هرچند که در زندگی این امام همام محدودیت و فشار در شدیدترین شکل خود اعمال می شد تا حدی که حتی محل زندگی ایشان یک پادگان نظامی بود - اما این محدودیت ها مانع از رسیدن برکات ایشان به شیعیان نشده  و ایشان موفق شدند با وجود این محدودیت های شدید همچنان رهبری فکری و معنوی شیعیان را عهده دار بوده و خوار چشم خلفای ستمگر باشند.

ماحصل امروزی اقدامات امام هادی(ع)

نکته ی مهم دیگری که در زندگی امام هادی(ع) دیده می شود و اهمیت بسیار زیادی دارد تا حدی که حیات امروز شیعه بدان مدیون است- شبکه ی ارتباطی وکالت می باشد. تاسیس این شبکه که از زمان امام جواد(ع) آغاز و در زمان امام هادی(ع) به اوج نظام مندی خویش رسیده بود، در واقع عامل مهمی برای ادامۀ فعالیت های شیعیان اعم از فعالیت های دینی و تبلیغی و یا حیات روزمره ی آنها بود. چرا که متوکل امام را با شدیدترین تدابیر امنیتی کنترل می کرد و کوچکترین ارتباطی را برای ایشان ناممکن کرده بود. لذا امام برای ارتباط با شیعیان در نقاط مختلف سرزمین اسلامی وکلایی را برگزیده بود. هدف اصلى این سازمان جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا، و تحویل آن به  امام، و نیز پاسخگویى امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتى شیعیان و توجیه  سیاسى آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثرى در پیشبرد مقاصد امامان داشت. امام با استفاده از این وجوه به شیعیانی که در اثر فشارهای متوکل زندگی بسیار سختی داشتند رسیدگی می کرد. در واقع ائمه با تاسیس این سازمان اولا مردم را با رجوع به نمایندگان مورد اعتماد خویش آشنا کرده و آنها را برای نسل بعدی امامت که غیبت صغری و کبری می باشد- آماده ساختند. در ثانی بدین نحوه نظارتی دائمی ولو غیر مستقیم بر اعمال شیعیان داشته و همواره پاسخگوی مسائل مستحدثه ی ایشان بودند.[5]

جلوه ای از قدرت الهی به دست امام هادی(ع)

در زندگی امام هادی(ع) علی رغم این محدودیت های شدید همواره نور امامت موجب روشن شدن دیدگان حق بین شیعیان ایشان گردیده است. از جمله می توان به حکایت زیر اشاره نمود:

متوکل عباسی برای تهدید و ارعاب امام هادی علیه السلام او را احضار کرد و دستور داد هر یک از سپاهیانش کیسه (و توبره) خود را پراز خاک قرمز کنند و در جای خاصی بریزند. تعداد سپاه او که نود هزار نفر بود، خاک های کیسه های شان را روی هم ریختند و تلّ بزرگی از خاک را ایجاد کردند. متوکل با امام هادی (ع) روی آن خاک ها قرار گرفتند و سربازان و لشکریان او در حالی که به سلاح روز مسلح بودند، از برابر آنان رژه رفتند. خلیفه ستمگر عباسی از این طریق می خواست آن حضرت را مرعوب سازد و از قیام علیه خود باز دارد. حضرت برای خُنثی نمودن این نقشه، به متوکل رو کرد و فرمود: «آیا می خواهی سربازان و لشکریان مرا ببینی؟» متوکل که احتمال نمی داد حضرتش سرباز و سلاح داشته باشد، یکوقت متوجه شد که میان زمین و آسمان پر از ملائکه مسلح شده، و همگی در برابر آن حضرت آماده اطاعت می باشند. آن ستمگر از دیدن آن همه نیروی رزمی، به وحشت افتاد و از ترس غش کرد. چون به هوش آمد، حضرت فرمود: «نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیا نَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الاْآخِرَةِ فَلا عَلَیْکَ شَی ءٌ مِمّا تَظُنُّ؛در دنیا با شما مناقشه نمی کنیم [چرا که] ما مشغول امر آخرت هستیم. پس آنچه گمان می کنی، درست نیست.» [6]

ممکن است چنین سوالی پیش آید که چرا علیرغم چنین قدرتی، افراد زبونی چون متوکل می توانستند اقدام به قتل اهل بیت نموده و  آنها را به شهادت برسانند؟ در پاسخ باید گفت این خواست و مصلحت الهی است که مشخص می کند امام تا چه زمانی می تواند بین مردم باشد. طبق مصلحت الهی، حتی شهادت ایشان پرده از چهره ی ظلم برداشته و به مومنین می آموزد مبارزه علیه باطل در جهت اثبات حق از پدر به فرزند باید آموخته شده و با هیچ مصلحتی ترک نشود.

زیارتی جامع برای مردان خدا

از جمله میراث گرانب های امام هادی(ع) برای شیعیان زیارت جامعه ی کبیره می باشد. این زیارت نامه، امام شناسی کامل است و از آنجا که هر کسی با تلاش شخصی نمی تواند امام را بشناسد لازم است به این زیارت توجه شود. اینکه چرا به این زیارت جامعه گفته می شود، نخستین وجه جامعه بودن که می توان برای آن در نظر گرفت، جامعیت مضمونی این زیارت است. به دلیل اینکه در این زیارت تقریبا به تمام صفات ائمه اطهار به شکل کامل اشاره شده است. بحث دیگر جامعیت زمانی این زیارت است که مورد توجه است. از تعابیری که در این زیارت وجود دارد، نمی بینیم که این زیارت مخصوص به زمان خاصی باشد. در تمام زمان ها می توان از این زیارت استفاده کرد. البته گفته شده است که در زیارت هایی که به حرم امامان مشرف می شوید، این زیارت را بخوانید ولی اصل بر حضور قلبی است و به همین جهت می توان آن را در هر جایی خواند. در واقع با تعابیری که در آن وجود دارد، این زیارت نامه را می توان ارادت نامه ای به اهل بیت (ع) نامگذاری کرد زیرا آن حضرت در این زیارت شریف به بیش از ۲۰۰ فضیلت از اهل بیت (ع) اشاره می کند. مداومت با حضور قلب بر این زیارت،  همواره تذکاری برای شیعیان دورمانده از امام خویش در دوران غیبت بوده و به آنها یادآوری می نماید تنها رها نشده اند و انوار مقدسه ی اهل بیت عصمت و طهارت نظاره گر اعمال و کردارشان می باشد.

 



[1]           . سیره ی پیشوایان، مهدی پیشوایی، انتشارات توحید، ص 587

[2]   . همان، مهدی پیشوایی، ص597

[3] . همان، مهدی پیشوایی، ص 570

[4] . سوره ی مبارکه ی رعد، آیه ی 11

[5] . همان، مهدی پیشوایی، ص 575

[6]           . پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بخش مجلات ، مجله ی مبلغان، شماره ی 62، گوشه ای از کرامات امام هادی(ع)