بسم الله الرحمن الرحیم
ایجاد انگیزه[1]
انسانها همواره از وسیلهای برای برقراری ارتباط استفاده میکنند تا بتوانند پیام خود را به دیگران برسانند. وسایل ارتباطی به مرور زمان تغییر یافته و پیشرفت کرده تا اینکه امروزه به صورت وسایل ارتباط جمعی همچون اینترنت و فضای مجازی، ماهواره، تلویزیون، مطبوعات و ... در آمده است.
در دوران کنونی، وسایل ارتباط جمعی همگان را اسیر خود کرده و اراده و اختیار را از اغلب انسانها ربوده است تا آنجا که در بسیارى از موارد، افراد چنان به رسانهاى معتاد شده و به آن اعتماد مىورزند که هر طور شده باید در ساعت معینی از آن استفاده کنند. تأخیر یا فقدان دستیابی به این رسانهها، موجب از بین رفتن تعادل آنان را فراهم مىسازد و زمانى که به آن مىرسند، قدرت اندیشه از آنان سلب مىشود.
از این رو چنین افرادی بدون هیچ تردید یا تفکری، نوشته یا آموزههای ارائه شده در این رسانهها را مىپذیرند و بر مبنای یافتههای آن رسانه عمل میکنند، غافل از اینکه وسایل ارتباطی در عقاید، افکار، فرهنگ، آداب و رسوم مردم اثر گذاشته و به راحتی میتوانند افراد را به سوی هدف خاصی که مد نظر است، هدایت یا گمراه سازند.
مک لوهان، یکی از نظریهپردازان غرب در زمینه ارتباطات، معتقد است، منشأ تغییرات اجتماعی، رسانههای ارتباط جمعیاند.
اگرچه اندک زمانی بیش نیست که وسایل ارتباط جمعی مورد استفاده انسان قرارگرفته و میتوانند سبب جهتدهی و تغییر در افراد گردند؛ اما دین مبین اسلام از 1400 سال پیش، نیاز انسان به ارتباطات و رسانهها را در نظر گرفته و یک رسانه تأثیرگذار مثبت را به جوامع بشری معرفی کرده و آن مکان مقدسی به نام «مسجد» است. البته هرگاه نام مسجد به میان میآید و یا چشم انسان به گلدستههای مساجد میافتد، نماز و عبادات و مسائلی از این قبیل را در ذهن تداعی میکند و تنها افراد کمی هستند که ذهنشان روی کارکرد رسانهای مسجد میرود.
اگر ساخت مسجد یعنی کعبه را به زمان حضرت آدم (ع) برگردانیم، سابقه تاریخی وجود این رسانه همزاد با تاریخ بشر است. این حقیقت تاریخی در آیات قرآنی نیز مورد تأیید قرار گرفته است: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدی لِلْعالَمینَ؛[2] نخستین خانهای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است.»
شاید بتوانیم نشانهای از کارکرد رسانهای مسجد را به زمان حضرت ابراهیم (ع) مستند کنیم. در روایتی در تفسیر قمی میخوانیم هنگامی که ابراهیم دستور اعلان حج را دریافت نمود، عرض کرد خداوندا، صدای من به گوش مردم نمیرسد! خداوند به او فرمود: «أَذِّنْ عَلَیک الْأَذَانُ وَ عَلَی الْبَلَاغ؛ اعلام کن بر تو اعلام کردن است و بر من به گوش آنها رساندن». ابراهیم بر محل «مقام» آمد و انگشت بر گوش گذاشت و رو به سوی شرق و غرب کرد و صدا زد: «أَیهَا النَّاسُ کتِبَ عَلَیکمُ الْحَجُّ إِلَی الْبَیتِ الْعَتِیقِ فَأَجِیبُوا رَبَّکم؛ ای مردم! حج خانه کعبه بر شما نوشته شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید.»
خداوند صدای او را به گوش همگان حتی کسانی که در پشت پدران و رحم مادران بودند رسانید و آنها در پاسخ گفتند: لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک...![3]
اگر مسجد رسانه اسلام است آیا واقعاً ما از این رسانه به خوبی بهره بردهایم؟ چه ابزارهای رسانهای در مسجد وجود دارد؟ تفاوت رسانه مسجد با سایر رسانهها در چیست و اعتماد مردم به این رسانه در چه حد است؟ این رسانه مقدس که گاهی دست اهل آن بوده است و گاهی دست نااهل آن؛ آیا استفاده ابزاری از آن صورت نگرفته است؟
متن و محتوا
در عصری که تحول شگرف ارتباطات و عصری که از آن به «دهکده جهانی» یاد میشود و عصری که روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون، اینترنت، ماهواره و... نهایت تلاش خویش را در جذب مخاطب انجام داده و هر روز بر تنوع کار خویش میافزایند، نباید از نقش رسانهای مسجد و ویژگیهای منحصر به فرد آن غفلت ورزید. چراکه در دنیای امروز اولاً پیشرفتهترین کشور بعد از دارا بودن ذخایر نفت، کشوری است که رسانه آن قویتر باشد. ثانیاً مؤثرترین عامل در مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نظامی، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی هستند.
هرچند ممکن است چنین برداشت شود که با وجود وسایل ارتباط جمعی پیشرفته امروزی، نقش رسانه بودن مساجد اهمیت قبلی خود را از دست داده، ولی به دلیل پراکندگی مساجد در جوامع اسلامی و گسترش آنها در تمام نقاط شهری و روستایی از یک سو و از سوی دیگر حرمت، قداست و معنویت خاصی که این مکان مقدس نزد مخاطبینش دارد، سبب شده تا مساجد همواره نقش مهم و غیر قابل انکار رسانهای خود را حفظ کنند.
مسجد رسانه پیامبر (ص) و اهلبیت (علیهمالسلام)
نقل شده شخصی به حضور رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: در محله «جهنیه» کشتهای پیدا شده است.
آن حضرت برخاستند و به مسجد آن محل رفتند. مردم دهن به دهن از ورود آن حضرت آگاه شدند و همگی در مسجد اجتماع کردند. پیامبر به آنها فرمودند: این شخص کشته شده را چه کسی کشته است؟
عرض کردند: ای رسول خدا! ما خبر نداریم. پیامبر (ص) با لحن سرزنشآمیزی فرمود: به راستی آیا شخصی در میان مسلمانان کشته شده، ولی آنها قاتل او را نمیشناسند؟! سوگند به آن خدائی که مرا به حق مبعوث به نبوت کرد، اگر اهل آسمان و زمین در خون شخص مسلمانی شرکت نمایند و راضی به آن شوند، خداوند همه آنان را با صورت به آتش دوزخ میافکند.»[4]
اهلبیت (علیهمالسلام) هم از این رسانه کمال بهره را میبردند. بسیاری از خطبههای امیرالمؤمنین (ع) در مسجد ایراد میشد. خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) از رسانه مسجد تبلیغ شد. امام حسن (ع) برای آگاه سازی مردم از خطر حمله معاویه، از رسانه مسجد کمک گرفت. پس از واقعه عاشورا با قرائت خطبههای آتشین امام سجاد (ع) در مسجد اموی دمشق، دگرگونی در حال مردم به وجود آمد، به گونهای که به تعبیری در و دیوارهای مسجد به لرزه افتاد.
امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) کرسی درس خویش را در مسجد مدینه برپا کردند و به وسیله این رسانه، شاگردان موفقی تربیت نمودند.
مسجد کارکرد رسانهای خود را تا ظهور امام زمان (عج) حفظ خواهد کرد، کما اینکه در عصر غیبت هم مساجدی مثل مسجد سهله و مسجد جمکران رسانه خاص برای آن امام غایب هستند.
مسجد رسانه خلفا و حکومتها
دولتها و خلفا نیز برای بیان دستورات خاص خود از این رسانه بهره میبردند.
حتی رضاخان هم به دنبال این بوده تا از کارکرد رسانهای مسجد استفاده کند. میگویند روزی رضاخان با وزرای خود به رامسر رفته بودند، رضاخان خواست چهره مذهبی خود را به مردم نشان دهد. از این رو وارد مسجدی شد که در آن روضهای برپا بود.
سخنران مسجد (آقای حبیبی قاسمآبادی) همینکه چشمش به رضاخان افتاد، با صدای بلند گفت: بار الهی! شاهنشاه ایران و کابینهاش را از بهشت نجات فرما! رضاخان و دیگر وزرا بدون اینکه متوجه دعا شوند، بلند گفتند: آمین.»[5]
پایگاه عبادی مسجد، در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز از نقطههای شروع و در حین تداوم و گسترش مبارزه تا پیروزی و حتی بعد از آن، تبدیل به یک رسانه نیروبخش و تحرکآفرین و اطلاعرسان شد. رسانهای که اصلاً در محاسبات آن روز به حساب نمیآمد. این رسانه تأثیرگذار نقش محوری حرکتهای انقلابی را بر عهده گرفت، به طوری که خود محمدرضا شاه میگوید: «گروههای مسلح، از کمیتههایی که در پناه مساجد تشکیل میشد، دستور میگرفتند.»[6]
تفاوت رسانه مسجد با دیگر رسانهها
این رسانه هدفمند، دینی تفاوتهای بسیاری با رسانههای دیگر دارد. برخی از تفاوتهای آن عبارتند از:
1. بر خلاف اکثر رسانههای دنیا که توسط مشرکین و معاندین اسلام، اداره و یا تأیید میشود، رسانه مسجد از نفوذ مشرکین و منافقین در امان است. چنانکه قرآن میفرماید: «مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ»[7]
2. رسانه مسجد، پیامی را ارائه میدهد که از وحی و اهلبیت (ع) باشد و در تربیت و رشد مخاطبین دخالت داشته باشد، بر خلاف رسانههای دیگر که هر خبری را میگیرند و ارائه میدهند.
3. رسانه مسجد اختصاص به هیچ ارگان و حزبی و تابع هیچ نهادی نیست، اما هیچ رسانهای نیست که به جایی وابسته نباشد و افکار عمومی را به سمتی خاص که نهادهای سیاسی و حکومتهای قدرتمند و غالب دنیا میخواهند، سوق ندهند.
4. برخلاف رسانههای دیگر که همدیگر را نفی میکنند، هیچ مسجدی، دیگر مساجد را نفی نمیکند، بلکه مساجد مؤید یکدیگرند.
5. وجود مسجد در هر مکانی موجب رشد مردم و تقویت باورهای دینی آنان میشود، اما وجود برخی رسانهها مردم را از دین و دینداری دور میکند.
6. برخلاف سایر رسانهها و ادیان که پذیرش هفتگی، ماهیانه و سالیانه دارند، مسجد پذیرش روزانه داشته و تعطیل بردار نیست.
7. رسانهها یا ناطقاند (رادیو و تلویزیون) یا مکتوب (روزنامهها) و یا الکترونی (ماهواره و اینترنت)؛ اما مسجد هر کسی را به نحوی اطلاعرسانی میکند، گاهی نگاه به ساختمان مسجد و یا خطوط نوشته شده در آن و... پیام دهنده و بیدارکننده است.
ابزارهای رسانهای مسجد
رسانه مسجد ابزارهای متعددی برای اطلاعرسانی در اختیار دارد. هر یک از این ابزارها با کارکردی ویژه در اطلاعرسانی، نقش ایفا میکند. منبر، مناره و مأذنه، اجتماعات دینی و عمومی و خود ساختمان مسجد، برخی از ابزارهای رسانهای مساجد هستند که به نحوی در جهت آگاهی بخشی و همراه سازی افکار مخاطبان، نقشآفرینی میکنند. در این بخش کارکرد هریک از اینها را به طور جداگانه بررسی خواهیم کرد.
۱. ساختمان مسجد
منظور از ساختمان مسجد، معماری و نوع سازه به کار رفته در آن میباشد که افراد ناآشنا و تازه وارد به شهر را – به محض چشم افتادن به آن- راهنمایی نموده و آگاهی میدهد. کارکردی که امروزه تابلوهای راهنمایی و رانندگی ایفا میکنند، پیشتر از آن مساجد بوده است.
از دیگر کارکرد رسانهای ساختمان مسجد، یادمان سازی در محل جنگها و وقایع است. مشاهده این مساجد، خود، ذهن مخاطب را به سوی آن حادثه معهود رهنمون میکند. ساخت مساجد سبعه در محل جنگ خیبر و ساخت مسجد در اماکنی که رسول الله (ص) نماز خوانده بود و یا ساخت مسجد شکر در صحرای طبس به یاد شکست مفتضحانه آمریکا در صحرای طبس از این دست مساجد میباشد.
شیخ مرتضی انصاری (ره)، یکی از مراجع بزرگ تقلید است که به سال 1281 هجری قمری در نجف اشرف از دنیا رفت و مرقد شریفش در همان جاست، دو کتاب معروف درسی حوزههای علمیه به نام مکاسب و رسائل از تألیفات اوست.
روزی یکی از مقلدین او که از تجار محترم و متدین بود، در مسیر راه خود به مکه برای انجام حج، به نجف اشرف به حضور شیخ انصاری آمد و مبلغی تقدیم کرد و گفت: این مبلغ، از مال خالص (و خمس داده) من است، آن را بردارید و برای خود خانهای بخرید و از مستأجری راحت شوید.
شیخ، آن پول را پذیرفت و آن تاجر به مکه رفت، اما شیخ با آن پول مسجد خوبی در محله «صغیر» در نجف اشرف بنا کرد که اکنون به مسجد «ترک» معروف است و از زمان تأسیس تاکنون، همواره محل درس و بحث علماء مراجع تقلید بوده و مکانی بسیار پر برکت شده است.
آن تاجر در مراجعت از مکه، به نجف اشرف آمد و به حضور شیخ انصاری (ره) شرفیاب شد و پس از احوالپرسی، عرض کرد: آیا خانه خریدید؟
شیخ گفت: آری خریدم، سپس آن تاجر را با خود به کنار آن مسجد برد و آن را به او نشان داد و فرمود: این مسجد را با آن پولی که دادی بودی بنا کردم.
تاجر گفت: من این پول را برای خانه داده بودم، نه برای مسجد!
شیخ گفت: چه خانهای بهتر از این مکان مقدس؟ که عبادت خدا در آن میشود، (مردم با دیدن این ساختمان به یاد خدا و عبادت او میافتند.) ما به زودی از این دنیا کوچ میکنیم، اگر با آن پول، خانه میخریدم بعد از من ورثه منتقل میشد، ولی این ساختمان (مسجد) باقی و ثابت است و به کسی منتقل یا بخشیده نمیشود و خرید و فروش نمیگردد.
تاجر، از این عمل نیک انسانی و اجتماعی شیخ، شاد گردید و علاقهاش به شیخ انصاری (ره) بیشتر شد.[8]
۲. مناره و مأذنه
از دیگر قسمتهای مسجد که کارکرد رسانهای دارد مأذنه یا مناره است. مناره یا مأذنه، جایگاهی است برای اعلام مراسم مذهبی به خصوص برای دعوت مسلمین با اذان به نمازهای پنجگانه.
به خاطر ارتفاع مناره و مأذنهها، یکی از کاربردهای دیگر این محلها، اعلان حوادث مهم بوده است.
در دهه چهل و پنجاه که به دلیل سلطه نظام سیاسی پهلوی بر وسایل ارتباط جمعی، نیروهای انقلاب از حق هر گونه فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محروم بودند. مساجد مناسبترین رسانه ارتباط جمعی به منظور آگاهی بخشی به مردم و نیز مهمترین پایگاه برای هدایت و سازماندهی نیروی انقلاب به شمار میرفت... در حقیقت مسجد اصلیترین مرکز ارتباطی و اطلاعاتی بود که امکان خبرگیری از تمامی وقایع وجود داشت. زمانی که مؤذن، اذان نا به هنگام سر میداد، همگان میفهمیدند که حادثهای مهم، اتفاق افتاده و خود را به مسجد میرساندند. تا از آن خبر آگاه شوند.
در زمان جنگ تحمیلی هم در شهرهایی که بمباران هوایی صورت میگرفت، معمولاً مناره و مأذنهها رسانهای برای پخش آژیر قرمز و اعلان خطر بمباران و یا اعلان وضعیت سفید شده بود.
3. منبر
از مهمترین ابزارهای رسانهای مسجد، منبر است. سخنرانیهای رسمی، موعظههای اخلاقی و اعلان خلافت همه و همه از این رسانه به گوش همگان میرسید.
در طول تاریخ اسلام، مسلمانان جایگاه منبر را بسیار مقدس میشمارند. در نگاه آنان خطیبی که بر فراز منبر میرود، در واقع در جای شخصی بلند مرتبه مانند رسولالله (ص) مینشیند و این اقتضا میکند که آن شخص خود را متخلق به ویژگیهای همچون آن بزرگوار بنماید. از این رو، اگر افراد نالایقی این رسانه مقدس را تصرف کنند، مورد اعتراض مردم متدین واقع میشوند.
از نظر مسلمانان تاریخچه این ابزار رسانهای مسجد به زمان پیامبر اکرم (ص) بر میگردد. آن حضرت بر فراز منبر مینشست و مردم را موعظه مینمود و یا از نزول فرشته وحی و آیات وحیانی خبر میداد و یا مفاهیم و آموزههای اسلام را به مردم آموزش میداد.
نقل شده امام حسن (ع) در دوران هفت سالگی، به مسجد میرفت و پای منبر رسول خدا (ص) مینشست و آنچه در مورد وحی، از آن حضرت میشنید، برای مادرش فاطمه زهرا (س) نقل میکرد. حضرت علی (ع) دریافت که فاطمه (س) به آنچه از آیات قرآن، نازل شده، اطلاع دارد، از او پرسید: با اینکه شما در منزل هستید، چگونه به آنچه پیامبر (ص) در مسجد بیان میکند، آگاه هستید؟!
تا اینکه روزی علی (ع) در خانه مخفی شد، در این هنگام حسن (ع) از مسجد برگشت و طبق معمول، بر متکا نشست تا به سخنرانی بپردازد، ولی لکنت زبان پیدا کرد، حضرت زهرا (س) تعجب نمود. حسن (ع) به مادر عرض کرد: تعجب مکن، چراکه شخص بزرگی سخن مرا میشنود، استماع او مرا از بیان مطلب بازداشته است. در این هنگام علی (ع) از مخفیگاه خارج شد و فرزندش حسن (ع) را بوسید.[9]
[3]. تفسیر قمی، ج 2، ص 83.
[4]. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 70، حدیث 20.
[5]. از لابهلای گفتهها، ص 56.
[6]. پاسخ به تاریخ، محمدرضا پهلوی، صفحه 398.
[8]. شرح مکاسب سید محمد کلانتری، ج 1، ص 130.