بسم الله الرحمن الرحیم
«یا سَیِّدى ... وَخُذْ عَنّى بِاَسْماعِ وَ اَبْصارِ اَعْدائى... وَ انْصُرْنِی عَلَیْهِمْ وَ أَقِرَّ عَیْنِی وَ فَرِّحْ قَلْبِی» (دعای ابوحمزه ثمالی)
مناسبت: جمعه آخر ماه رمضان (روز قدس)
ایجاد انگیزه[1]
یکی از وقایعی که در سالهای اخیر بنیانهای نظام استکبار را به مخاطره انداخته، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حرکت باصلابت و مقتدرانه آن است. همین مسئله یکی از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) فرمودند: «اینکه ملاحظه میکنید بعد از پیروزی انقلاب تاکنون آمریکاییها از دشمنی با ملت و کشور و نظام جمهوری اسلامی هرگز دست نکشیدهاند و یکلحظه از دشمنی بازنایستادهاند، علّت همین است. اینجا پایگاه سیاسی و اقتصادی امن و امان آمریکاییها بود، اما فکر اسلامی و ایمان اسلامی این ملت را بیدار کرد و آنها توانستند به برکت اسلام، دست این سلطهطلبِ زیادهخواه زورگوی چپاولگر را کوتاه کنند، در حقیقت اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار آمریکایی زده است؛ بنابراین آنها هم بزرگترین کینه را دارند و بیمهار اقداماتی میکنند.»[2]
ریچارد مورفی، معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا، خطاب به نمایندگان کنگره آمریکا میگوید: «اولویتهای آمریکا مبتنی بر حفظ جریان آزاد نفت از خلیجفارس، مهار کردن نفوذ روسیه و جلوگیری از رادیکالیسم اسلامی است. پدیده انقلاب اسلامی ایران دیگر تنها یک مسئله استراتژیک متعارف نیست، مسئله امواجی است که این انقلاب پدید آورده و بنیادهای تمدن معاصر کاپیتالیستی و سوسیالیستی غرب را به زره انداخته است.»[3]
آری انقلاب اسلامی منافع غرب و بهویژه آمریکا را در منطقه استراتژیک خاورمیانه به خطر انداخته است و این یکی از بارزترین عوامل دشمنی با آنها با ما است.
برژنسکی نظریهپرداز مشهور آمریکایی میگوید: «تجدید حیات اسلام بنیادگرا در سراسر منطقه با سقوط شاه و تشنجات ناشی از ایران (امام) خمینی (ره) یک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقهای که حیات جهان غرب کاملاً به آن وابسته است، ایجاد کرده. بنیادگرایی اسلامی پدیدهای است که امروزه آشکار نظم و ثبات موجود را تهدید میکند.»[4]
آنچه امروزه در حوزه سیاست برای هر ایرانی اهمیت دارد، شناخت دشمنان است. اینکه ریشهها و عوامل دشمنی دشمنان ما در چیست؟ دشمنان ما از چه راههای قصد نفوذ دارند و اینکه بدانیم چگونه و از چه راههایی میتوانیم نقشههای دشمنان را خنثی کنیم؟
امیر مؤمنان علی (ع) در کلامی ضرورت شناخت دشمن را اینگونه تبیین کرده است: «مَن نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَکَایِدُ[5]؛ کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیلههای (غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار میکند.»
امام خمینی (ره) در همین رابطه میفرمایند: «نباید غافل باشیم، ما باید بیدارباشیم و توطئههای آنها را قبل از اینکه باهم جمع بشوند، خنثی کنیم.»[6]
متن و محتوا
برای دشمنشناسی از قرآن آغاز میکنیم؛ زیرا قرآن هم جامعیت دارد و هم جاودانگی و هیچ موضوع مهمی در راستای هدایت انسان نیست؛ مگر اینکه در قرآن از آن سخن به میان آمده است. با تأملی دقیق در آیات در مییابیم که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به «شناساندن دشمن» حساسیت نشان داده است، بهطوری که بیش از هزار و پانصد آیه از آیات این کتاب آسمانی پیرامون موضوع «دشمن» است. این آیات، انواع دشمنان مؤمنین و نظام اسلامی، ابزار و شیوههای آنها و راههای مقابله با آنان را به مسلمانان میآموزد. بر اساس آیات قران، انسان دو گونه دشمن دارد:
دشمن درونی یا دشمن نزدیک (نفس انسان)
دشمن بیرونی یا دشمن دور (شیطانهای جن و انس)
1. دشمن درون
نزدیکترین دشمن به آدمی نفس اوست که به فرمایش امیرالمؤمنین (ع): «أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک؛[7] دشمنترین دشمنان نفس توست که در کنار توست.»
2. دشمن برون
دشمن بیرونی و دور، شیطان است؛ همانکه امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه فرمودند: وَاکْفِنى شَرَّ الشَّیْطانِ؛ شر شیطان را از من دور کن»
شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتیها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکیها، سعی در اغوا و انحراف انسان دارد؛ که دو دسته هستند:
الف) شیاطینِ جن
از منظر قرآن کریم شیطان جن تنها وسوسه میکند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف میکند و حقایق را دگرگون میسازد. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما[8]»؛ «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ»[9]. «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»[10]
ب) شیاطین انس
شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند، تنها از نظر فکری، اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار دارند و دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان میباشند. منظور از شیاطین انس، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضد خدا و دین او اقدام نموده، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور میسازند یا اعمالی شیطانی انجام میدهند.
امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه، این چنین از شر دشمنان به خدا پناه میبرد: «یا سَیِّدى ... وَخُذْ عَنّى بِاَسْماعِ وَ اَبْصارِ اَعْدائى... وَ انْصُرْنِی عَلَیْهِمْ وَ أَقِرَّ عَیْنِی وَ فَرِّحْ قَلْبِی وَاجْعَلْ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ مِنْ جَمیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَىَّ وَاکْفِنى شَرَّ الشَّیْطانِ وَشَرَّ السُّلْطانِ؛ اى آقاى من! گوشها و دیدگان دشمنان من را از من برگیر، و مرا بر آنان پیروز کن، و چشمم را روشن فرما و دلم را شادى بخش و هرکه را از تمامى خلقت که اراده سوئى نسبت به من دارد، زیر پاى من قرارش ده و کفایت کن مرا از شرّ شیطان و شرّ سلطان»
خصوصیات دشمنان انقلاب اسلامی ما
روز جهانی قدس، روز اعلام مخالفت امت اسلامی با ظلم و بیعدالتی صهیونیستها و حامیانشان آنها است. زیرا خدا دشمنترین دشمنان مؤمنان را یهودیان معرفی کرده است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ[11]؛ مسلّماً یهودیان و کسانى را که شرک ورزیدهاند، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت.»
روز جهانی قدس، بهترین فرصت برای مرور ویژگیها دشمنان است. که در ذیل مختصر به سه مورد اشاره میشود.
1. لجاجت و بهانهجوئی
خداوند در آیات 30 تا 44 سوره «طور» لجبازی و بهانهجویی را عامل مخربی برای زندگیها معرفی کرده و میفرماید لجبازی و بهانهجوییهای انسان، گاه او را چنان از فطرت و سلامت بیرون میبرد که محسوسات و مشهودات را انکار و تکذیب میکند. به این معنا که سفیدی برف و سیاهی زغال را منکر میشود و زغال را سفید و برف را سیاه میبیند. اینگونه است که عینک بهانهجویی و لجبازی همهچیز خوب و زیبا را در نظرش بد و زشت جلوه میدهد و هر زشت و بدی برای او زیبا و خوب میشود.
ایرادها و بهانهجوییهای بنی اسرائیلیها در گفتگوهای مردم ضربالمثل شده است. چرا لجبازان بهانهجو، را به بنیاسرائیل تشبیه میکنند؟
خداوند در آیاتی گزارش میکند که بنیاسرائیل برای فرار از همراهی با حضرت موسی (ع) پشت سر هم بهانهتراشی میکردند. گاه با اشاره به وضعیت خود در سرزمین مصر او را سرزنش میکردند که چرا آنان را بهسوی فلسطین آورده است و گاه، او را سرزنش میکردند که ما اهل جنگ نیستیم و خودت با خدایت برو و با کنعانیان ساکن فلسطین بجنگ و آنان را از سرزمین قدس بیرون کن. به حضرت موسی میگفتند: ایمان نمیآوریم، مگر خدا را شکارا ببینیم! «وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً؛[12]»
نقلشده روزی «عبدالله بن سلام» همراه چهل نفر از برجستگان مذهبی یهود، تبانی کردند که نزد پیامبر آمده و با مجادلات خود، در موضوع رسالت و نبوّت حضرت را محکوم نمایند. وقتیکه به این قصد نزد پیامبر اسلام (ص) آمدند، پیامبر به بزرگ آنها یعنی «عبدالله بنسلام» فرمود: من برای بحث و انتقاد و مناظره آمادهام!
یهودیان جبهه تهاجمی گرفته و پیامبر را در برابر باران سؤالات پیچیده خود قرار دادند! پیامبر به یکایک آن سؤالها پاسخ میداد.
تا اینکه روزی عبدالله، خصوصی به حضور پیامبر آمد و گفت: من سه سؤال دارم که جز پیامبران جواب آن را نمیدانند، آیا اجازه هست مطرح کنم؟ پیامبر (ص) فرمود: مطرح کن.
عبدالله سؤالات خود را مطرح کرد و پاسخ سؤالاتش را با اخبار تورات و پیامبران قبل تطبیق کرد، درست یافت، همان لحظه اسلام آورد و شهادت به یکتائی خدا و رسالت پیامبر (ص) را به زبان جاری کرد.
آنگاه عبدالله به پیامبر (ص) عرض کرد: من اعلم دانشمندان یهود و فرزند اعلم آنها هستم، اگر آنها از ایمان من به اسلام، آگاه شوند مرا تکذیب خواهند کرد، اکنون ایمان مرا پنهان بدار تا نظر یهود را در مورد من بدانی چیست؟
پیامبر (ص) از این فرصت استفاده کرده و آن را برای محکوم کردن یهود به کار برد، مجلس مناظرهای از یهودیان تشکیل داد و عبدالله بن سلام را در نزدیک آن مجلس در جایی پنهان کرد، آنگاه پیامبر (ص) در ضمن گفتگو به یهودیان فرمود: «خدا را در نظر بگیرید و از هوسها دستبردارید و بیایید مسلمان شوید!»
در پاسخ گفتند: «ما از صحّت دینی به نام اسلام بیاطلاع هستیم!»
پیامبر: عبدالله سلام در میان شما چگونه مردی است؟
جمعیت یهود: او پیشوا و پیشوا زاده و دانشمند بزرگ ما است.
پیامبر: او اگر مسلمان شود، حاضرید از او متابعت کنید؟
جمعیت یهود: او هرگز مسلمان نخواهد شد.
پیامبر، عبدالله را صدا زد، عبدالله از پنهانی بیرون آمد و در مجلس آشکار شد و گفت: «اشهد ان لا اله الاّالله و انَّ محمّداً رسول الله، ای جمعیت یهود! از خدا بترسید و به پیامبر ایمان بیاورید، با اینکه میدانید او پیامبر خداست، چرا ایمان نمیآورید؟». در این هنگام که چنددقیقهای از اقرار آنها به عظمت مقام عبدالله نگذشته بود، نسبت به عبدالله اظهار خشم کردند و گفتند «او بدترین فرد ما و فرزند بدترین افراد ما است و او و پدرش نادانترین افراد ما میباشند»[13]
بعد از اینکه توسط پیامبر (ص) محکوم شدند شروع کردند به بهانهجویی و لجاجت آنها ثابت گردید.
امروزه نیز کشورهای غربی و دشمنان استکباری به بهانههای مختلفی ما را تحریم کردهاند و باوجود تعهدی که در برجام دادهاند، اما با بهانهای واهی جدید سعی در به انزوا کشیدن، ایران اسلامی دارند؛ که این هدف آنها نیز محقق نخواهد شد. یک روز به بهانه هستهای شدن؛ روزی به بهانه رزمایشهای نظامی؛ روزی به بهانه آزمایشهای موشکی؛ روزی به بهانه عدم رعایت حقوق بشر در ایران و ...
مقام معظم رهبری فرمودند: «اینکه امام بزرگوار فرمودند «آمریکا شیطان بزرگ است»؛ این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر میکند [امّا] هرچند روز یکبار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بیگناهی، یک بیسلاحی به دست پلیس آمریکا به خاکوخون میغلتد؛ غیر از بقیّه جنایات و فجایعشان. این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگ آفرینیهایشان، جنگافروزیهایشان، به راه انداختن جریانهای جنگافروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّه جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است.[14]
این ویژگی دشمنان اسلام و مسلمین است که تا امروز هم بر همین مبنا بود که امام خمینی (ره) حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند.
اتفاقاتی که در آمریکا پیرامون داراییهای ایران میافتد و دادگاههای این کشور چوب حراج بر اموال ملت ایران میزنند تا در پسابرجام حداقلها هم دستگیر طرف ایرانی نشود و ... برخی از بهانهجوییهای جدید امریکا علیه ایرانیان است.
2. عهد و پیمانشکنی
شکستن پیمانها از جمله نکاتی است که قرآن کریم در رابطه با یهود بارها بیان میدارد. این پیمانها لزوماً دینی نیست، بلکه یهود پیمانهای اجتماعی، عبادی و اقتصادی خویش را نیز شکستهاند: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُون[15]؛ و یاد آورید زمانی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به مردم نیک بگویید و نماز برپا دارید و زکات بدهید. سپس با اینکه پیمان بسته بودید همه شما جز عده کمی سرپیچی کردید و از وفای به عهد رویگردان شدید.»
خداوند در سوره بقره میفرماید: اگر احیاناً از ناحیه دشمنان چه یهود و چه نصارا به شما پیشنهاد مذاکره و رابطه داده شد، این را بدانید که یهود و نصاری در هیچ شرایطی جز به تسلیم شدن شما راضی نمیشوند. «وَلَن تَرضى عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»[16]
امروز هم یهود و نصاری همین آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند که به اسم مذاکره میخواهند در کشور ما نفوذ کرده و اهداف شوم خود را دنبال کنند. واقعیت آن است که حاکمان آمریکایی در طول حیات سیاسی خود، بارها قراردادها و تعهداتی با ایران بستهاند؛ اما همواره عهدشکنی کرده و اصلاً خود را ملزم به هیچیک از پیمانهای خود ندانستهاند.
ما هیچگاه نباید فریب چراغ سبز نشان دادن و یا لبخند زدن و گرم گرفتن دیپلماتهای آمریکایی را بخوریم.
3. جنایت و ستمکاری
بعد از انقلاب اسلامی سفارت برخی از کشورها در تهران با برنامهریزی و هدایت توطئههای مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این انقلاب جوان، به کار برده و جنایات متعددی را انجام دادند. سفارت امریکا و توطئههای آنان در تاریخ 37 ساله انقلاب اسلامی ایران فراوان ثبتشده است.
مرحوم حضرت امام (ره) امریکا را به عنوان یکی از دشمنان انقلاب اسلامی معرفی کردند و آن را شیطان بزرگ لقب دادند.
وقتی سخن از آمریکا به میان میآید، نماد دشمنترین دشمنان ملت ایران در ذهنها تداعی میشود؛
امروز دولتمردان امریکا به برخی از این خیانتها اعتراف کردهاند. آخرین آن اعترافی است که اوباما اخیراً به آن اذعان نموده است که مقام معظم رهبری (حفظهالله) با اشاره به این اعتراف فرمودند: «یک نکتهای در خلال حرفهای رئیسجمهور آمریکا در این چند روز وجود داشت و آن اعتراف به اشتباهات گذشته امریکا بود؛ البته مشتی از خروار را ایشان گفت. اعتراف کرد که در 28 مرداد، آمریکاییها در ایران خطا کردند؛ اعتراف کرد که در کمک به صدامحسین، آمریکاییها خطا کردند؛ دو سه مورد را گفت، اما دهها مورد را نگفت؛ 25 سال حکومت ظالمانه و جائرانه پهلوی دوم را نگفت؛ شکنجهها، غارتها، کشتارها، جنایتها، فاجعهآفرینیها، از بین بردن عزت ملت ایران، لگدکوب کردن منافع داخلی و خارجی ملت ایران را که بهوسیله امریکا، انجام گرفت نگفت، تسلط صهیونیستها را نگفت، نابود کردن مسافرین هواپیمای مسافربری را به وسیله شلیک موشک از دریا نگفت و بسیاری چیزهای دیگر؛ اما چند اشتباه را تکرار کرد.»[17]
«حمله نظامی به طبس» که این عملیات با عنایت و معجزه الهی و به دلیل طوفان شن غیر منتظرانه و نقص فنی بالگردهای آمریکایی در همان مرحله اول با شکست روبرو شد.
«کودتای نوژه» که قرار بود چند هواپیما از فرودگاه همدان پرواز کرده و بیت امام خمینی (ره)، مراکز اصلی سپاه، بسیج و همچنین فرودگاههای نظامی را بمباران کنند و در نهایت زمینه بازگشت بختیار و اعضای ستاد پاریس را به کشور فراهم کنند؛ که این توطئه نیز چند ساعت قبل از عملی شدن خنثی شد.
مقام معظم رهبری در دیدار جامعه انجمنهای اسلامی اصناف فرمودند: «هواپیماى مسافربرى را که محترم است و کسى اجازه ندارد به هواپیماى مسافربرى تعرضى بکند، با قریب سیصد مسافر ساقط مىکنید و بعد مىگویید که اشتباه کردیم! غلط کردید اشتباه کردید! اشتباه کردیم یعنى چه؟! اگر فرماندهى آن ناو اشتباه کرده بود، پس چرا او را به محاکمه نکشیدید؟! چرا به او مدال دادید؟! چرا با انواع و اقسام گفتهها، به دشمنیهاى خودتان با ملت ایران ادامه دادید؟!... امروز امریکا این است، اینها از جنایت باکى ندارند»[18]
در جریان برنامه هستهای ایران نیز آمریکاییها پس از ناتوانی در فشار بر ایران برای جلوگیری از رشد علمی کشور، به حربه کثیف و جنایتکارانه ترور دانشمندان هستهای متمسک شدند. این رفتار دیوانهوار سیاستمداران غربی نشاندهنده ناتوانی و عجز آنها در برخورد با ایران است. متأسفانه در این اقدام ستمکارانه توانستند چند نفر از دانشمندان طراز اول هستهای ایران را ترور کنند. ولی به حول و قو ه الهی روز بروز دانش هستهای ایران رشد کرد.
آنها حتی در برابر کشتن دهها و صدها و بلکه هزاران زن و مرد و کودک و دانشمند ایرانی، هیچگاه حاضر به عذرخواهی نشدهاند و این نشانه خوی استکباری این جباران تاریخ است.
در پایان کلامی که حضرت امام (ره) به مناسبت اولین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند را مرور میکنیم: «دست آمریکا و سایر ابرقدرتها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده جهان فرورفته است.»[19]
[2]. گزیده بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله) در خطبههای نماز جمعه تهران، 1381/9/1.
[3]. ایران و آمریکا، پیشین، ص 314، فارین پالیسی به نقل از خطر توطئه، ص 95.
[4]. ستیز غرب با آنچه بنیادگرایی اسلامی مینامد، ص 80.
[5]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 334.
[6]. صحیفه نور، ج 7، ص 48.
[7]. بحار الأنوار، ج67، ص 64.
[13]. بحارالانوار، ج 9، ص 304.
[14]. گزیده بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله)، 1394/06/18.
[17]. گزیده بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله)، 94/4/23.