وحدت از مقولات اساسى و حیاتى است که از ابتداى پیروزى انقلاب، مورد توجه جدى رهبران و نخبگان جامعه بوده است. گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهورى اسلامى و امنیت ملى و نیز چالشهاى فراروى آن، سبب شد تا امام عظیم الشأن و مقام معظم رهبرى، طى دوران بیست و چند ساله انقلاب، همه گروهها و آحاد ملت را به وحدت، همدلى و مهربانى با یکدیگر دعوت کرده و پیوسته از وحدت به عنوان یکى از نیازهاى ضرورى جامعه یادکنند. اساسا یکى از آسیبهاى جدى و جبرانناپذیر جوامع انقلابى و نهضتها، ویروس تفرقه و اختلاف در جمع وفاداران انقلاب و نظام بر آمده از آن است، تاریخ نهضتهاى صد ساله اخیر ایران، گواه این مطلب است، عامل شکست نهضت مشروطیت و... چیزى جز تفرقه، دو دستگى و نفوذ عناصر غریبه در میان وفاداران به نهضت نبود.
بسمه تعالی
اتحاد ملى و انسجام اسلامى رمز پیروزى
محمد آموزگار
«واعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرقوا»
مقدمه
وحدت از مقولات اساسى و حیاتى است که از ابتداى پیروزى انقلاب، مورد توجه جدى رهبران و نخبگان جامعه بوده است. گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهورى اسلامى و امنیت ملى و نیز چالشهاى فراروى آن، سبب شد تا امام عظیم الشأن و مقام معظم رهبرى، طى دوران بیست و چند ساله انقلاب، همه گروهها و آحاد ملت را به وحدت، همدلى و مهربانى با یکدیگر دعوت کرده و پیوسته از وحدت به عنوان یکى از نیازهاى ضرورى جامعه یادکنند.
اساسا یکى از آسیبهاى جدى و جبرانناپذیر جوامع انقلابى و نهضتها، ویروس تفرقه و اختلاف در جمع وفاداران انقلاب و نظام بر آمده از آن است، تاریخ نهضتهاى صد ساله اخیر ایران، گواه این مطلب است، عامل شکست نهضت مشروطیت و... چیزى جز تفرقه، دو دستگى و نفوذ عناصر غریبه در میان وفاداران به نهضت نبود. سیاست «تفرقه بیندازو حکومت کن» به عنوان یکى از شگردهاى مؤثر دشمن در ناکام ساختن نهضتها در حافظه تاریخ این ملت و تمام مسلمین مضبوط است.
اینک نیز روند اوضاع و احوال و مسایل داخلى و سمت و سوى جریانات از یک سو، اوضاع و شرایط بینالمللى و مطامع دشمنان انقلاب و از سوى دیگر عواملى هستند که توجه به وحدت ملى و انسجام اسلامى را ضرورت بخشیدهاند. توصیهها و تذکرهاى متعدد مقام معظم رهبرى در چند سال اخیر به ویژه در فروردین سال 1386 به مناسبت پیام نوروزى بیانگر نگرانى عمیق معظمله از وضعیت موجود و پیامدهاى آن بر نظام جمهورى اسلامى است.
تفرقه
معناى تفرقه
«فرق» به معناى پراکندن، شکافتن، جدا کردن بین دو چیز و جزء جزء ساختن است.به صورت فعل در باب تفعّل یعنى جدا شدن، پراکنده شدن. به صورت اسم «تفریق» یعنى ایجاد اختلاف کلمه به منظور افساد در دین، تفرقه افکنى و «تفرقه» به معناى جدایى انداختن، پراکنده ساختن و پراکندگى مىباشد.
عوامل تفرقه
مواردى که به عنوان تفرقه مىتوان از آنها نام برد همان دشمنان انسان و انسانیت مىباشند که با توضیح مختصرى به معرفى آنها مىپردازیم:
1 ـ نفس و هواهاى نفسانى
از آن جایى که حب نفس منشأ تمام خطاهاست، یکى از عوامل مهم و اساسى اختلاف و تفرقه، اسارت در چنگال هواى نفس است. بسیارند کسانى که حقایق و واقعیات را مىبینند و راه درست را مىشناسند و از اهمیت و ارزش وحدت و اتحاد آگاهاند اما به جهت آنکه اسیر هواهاى نفسانى خویش هستند، با انتخاب راه و روش نادرست در مسیر گمراهى حرکت مىکنند و به اختلافالات دامن مىزنند. این افراد کسانى هستند که از روى علم و به عمد به دنبال امیال نفسانى خود بوده و خلاف واقعیات حرکت مىکنند؛ بنابراین به سمت اختلاف می روند و باعث تفرقه مىشوند.
2 ـ شیطان
هرگونه فساد و درهماندازى و از همپاشیدگى در ملتهاى اسلامى و ایجاد تفرقه و نفاق حتى در میان اهل ایمان، از وسوسههاى شیطان است، چنانکه خداىتعالى براین امر با بیان دقیق اشاره فرموده و عموم اهل ایمان را در ارتباط با این موضوع از پیروى کردن از گامهاى شیطان برحظر داشته و مىفرماید
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ.»
«اى کسانى که ایمان آوردهاید همگى در مقام تسلیم و صلح و آرامش درآیید و به دنبال رهنمودهاى شیطان نروید که او دشمن آشکار شما است».
از تفسیر آیه مورد بحث مىتوان این معنا را برداشت که که تمام جنگها و خونریزىها در جهان با دخالت مستقیم شیطان برپا مىشود که یا از طریق اختلافات قبیلهاى و یا با ایجاد اختلاف در عقاید مذهبى و دینى ایجاد بلوا و آشوب مىنماید و این شیطان است که از همان ابتدای خلقت، عداوت و دشمنى خود را با فرزندان آدم آشکار کرده و آنان را در خصومت با یکدیگر ترغیب مىنماید.
3 ـ منافقین (دشمنان داخلى و غیرخودىها)
یکى از سیاستهاى منافقین در دشمنى خود، ایجاد اختلاف و تفرقهافکنى است. در قرآن کریم به این مطلب اشاره شده است:
« لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلاَّ خَبَالاً وَلَأَوْضَعُوا خِلاَلَکُمْ یَبْغُونَکُمْ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ».
«اگر منافقان همراه شما به جنگ بیرون آمده بودند جز فساد (تردید و اضطراب) بر شما نمىافزودند و به سرعت در میان شما رخنه مىکردند تا فتنه پدید آورند و در میان شما کسانى تأثیرپذیرند که به سخنان آنان گوش دل مىسپارند و خداوند به ستمگران آگاه است».
از آیه شریفه استفاده مىشود که حضور منافقان در جبهه جهاد، عامل تضعیف روحیه، تفرقه و تردید بوده و تحرکشان بسیار سریع است و چون برخى مسلمانان داراى بینش عمیق نیستند و خطرشان را درک نمىکنند، تحت تأثیر قرار گرفته و متفرق می شوند.
4 ـ کفار (دشمنان خارجى)
تاریخ روابط بینالملل نشان مىدهد که قدرتهاى بزرگ جهانى به هیچ وجه کشورهاى مستقل و داراى ماهیت ایدئولوژیکى متفاوت را تحمل نمىکنند و براى تغییر رفتار و حتى سرنگونى چنین کشورهایى از انواع حیلهها و شگردها استفاده کردهاند. در این میان تاریخ ایران مملو از دخالت کشورهاى خارجى در سرنوشت این ملت است. ملت ایران شاهد انواع توطئهها علیه دولتهاى مردمى و نهضتهاى اسلامى بودهاند. یکى از شگردهاى قدرتهاى جهانى پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست تفرقه و حکومت کن مىباشد. این سیاست پس از پیروزى انقلاب در رأس دستور کار دشمن قرار گرفت ولى با درایت و هوشمندى رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینى قدسسره عقیم ماند. اما اکنون شواهد و ادله حاکى است که دستگاه تفرقهافکنى دشمن مجددا به طور پیچیده و مدرن شروع به فعالیت کرده است.
مقام معظم رهبرى در یکى از فرمایشاتشان با اشاره به این مطلب فرمودند:
«من مىبینم امروز در خلال تبلیغات دشمنان که از بیرون مرزهاى ما تبلیغ مىکنند خط ایجاد اختلاف و تفرقه تعقیب مىشود. البته اگر چه بعضى از آنها دنبالههایى هم در داخل دارند و این طور نیست که یکسره بیرون این مرزها باشند، نه شعب باریکى در داخل هست که اگر جرأت کنند آن را بیشتر هم خواهند کرد! از این آزادى که بحمداللّه در کشور هست، دارند سوء استفاده مىکنند (امّا) عمده مربوط به بیرون است. مىبینم که خط تشنج، خط ایجاد اختلاف و تفرقه از طرف دشمن انقلاب و دشمن اسلام، از طرف مارهاى زخم خورده، از طرف کسانى که انقلاب نفس آنها را و جلوى مطامع آنها را در طول سالها متمادى گرفت، دارد تعقیب مىشود.»
انواع تفرقه
1 ـ دینى: ایجاد اختلاف بین ادیان آسمانى مثل اختلاف انداختن بین اسلام و مسیحیت و راهاندازى جنگهاى صلیبى.
2 ـ مذهبى: ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامى مثل شیعه و سنى و راهاندازى برادرکشى و جنگ بین ملتها و کشورهاى اسلامى.
3 ـ قومى: ایجاد اختلاف بین اقوام ساکن در یک کشور مانند بر افروختن آتش اختلاف بین کرد و ترک و فارس و بلوچ و... و مطرح کردن بحث خود مختارى در میان اقوام و گروههاى مرزى.
4 ـ حزبى: ایجاد اختلاف بین احزاب موجود در کشور مانند چپ و راست، میانهرو و تندرو و... .
5 ـ سازمانى: ایجاد اختلاف بین سازمانها و گروههاى موجود در کشور مثل حوزه دانشگاه، مجلس و شوراى نگهبان، سپاه پاسداران و ارتش و... .
6 ـ بین دولت و ملت: ایجاد اختلاف بین دولت و ملت با ناکارآمد جلوه دادن دولت از طریق جنگ روانى و ایجاد بىاعتمادى در مردم و این از بزرگترین اهدافى است که دشمن در
نظر داشته و هرگونه اقدامى را که لازم باشد انجام مىدهد.
ابزار تفرقه
دشمن براى ایجاد تفرقه از ابزارهاى مختلفى استفاده مىکند که عمدهترین آن ها عبارتاند از:
1 ـ جنگ روانى: روشهایى مثل شایعهسازى،مأیوس کردن مردم، ایجاد شک در حاکمان، تحریف واقعیات و... از ابزارهای جنگ روانی و ایجاد اختلاف است.
2 ـ رسانهها و وسایل ارتباط جمعى: وسایل ارتباط جمعى مثل روزنامه، ماهواره، کتاب، نشریه، تلویزیون، رادیوو... از ابزارهای اختلاف هستند مىباشد.
3 ـ طرح مفاهیم کلى و مشتبه در جامعه: مقام معظم رهبرى در خصوص این امر مهم
در یکى از بیانات خود در تاریخ 26/1/1378 فرمودند:
«یکى از چیزهایى که این وحدت را خدشهدار مىکند، مفاهیم مشتبهى است که دائما در فضاى ذهنى مردم پرتاب مىشود،هرکس هم به گونهاى آنها را معنا مىکند، یک عده از این طرف و یک عده از آن طرف، جنجال و اختلاف غیر لازم درست مىشود. البته دشمن در همه این مسایل سود مىبرد و به احتمال زیاد در این مسایل یا در همهاش یا در بعضىاش دست هم دارد.»
آثار تفرقه
تفرقه آثار مخرب بسیارى دارد که هیچ فرد و گروهى از آن در امان نخواهد بود:
1 ـ زوال قدرت و شوکت: قرآن کریم درباره تنازع میان مسلمانان و و آثار شوم آن مىفرماید:
«بایکدیگر نزاع نکنید، چون تنازع موجب ضعف و سستى شما مىشود و با آمدن ضعف، عزّت و شکوه شما از بین مىرود، بنابراین گرچه حفظ وحدت کار بسیار دشوارى است، لیکن شما این دشوارى را تحمل کنید، چون خدا با صابران است و سرانجام در سایه صبر و استقامت موفق خواهید شد.»
« وَأَطِیعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ».
2 ـ ذلت و بردگى: بدیهی است که با از دست رفتن قدرت و شوکت، ذلت و بردگی نصیب مردم خواهد شد.
روش مقابله با تفرقه
برای مقابله با تفرقه روشهای ذیل پیشنهاد میشود.
1 ـ برخورد با عوامل تفرقه: در برخورد با عوامل تفرقه باید اقداماتى را به ترتیب بهکار برد:
اول) ارشاد: باید سعى کرد عواملى را که در پى تفرقهافکنى هستند، ارشاد کرد، شاید این کار را از روى جهالت و یا غفلت انجام مىدهند.
دوم) مهلت: باید بعد از ارشاد عوامل اختلاف و تفرقه به آنها مهلت داد تا به خود آیند و دست از کارى که انجام مىدهند بردارند.
سوم) افشاگرى: در صورتى که دشمن از عمل خود دست برنداشت باید چهره آن را براى مردم روشن ساخت تا مردم بدانند که نیت این افراد از کارى که مىکنند ایجاد اختلاف و در نهایت کشاندن جامعه به ضعف و سستى و بردگى است و نیت خیرى ندارند.
چهارم) برخورد: اگر دشمن اصرار به عمل خود داشت باید با او برخورد کرد.
2 ـ ایجاد وحدت: در این جبهه باید سعى شود میان نیروهایى که اختلاف افتاده و یا این بیم وجود دارد که تفرقه بیفتد، وحدت و یگانگى ایجاد کرد. ما این موضوع را به طور مستقلمورد بحث بررسى قرار مىدهیم.
وحدت
«وحدت» در لغت به معناى یگانه شدن است و لغویان درباره معناى «اتحاد» گفتهاند:
«اتحاد یکى شدن دو چیز موجود است».
بنابراین هرگاه چند چیز با حفظ خاصیت شخصى خود با هم یکى شوند، اتحاد حاصل خواهد شد.
اهمیت وحدت
حضرت على علیهالسلام وحدت را منت بزرگ خداى سبحان بر مردم دانسته است، آنجا که مىفرماید:
«خداوند براین امت منت گذارده و بین آنها الفت و اتحاد ایجاد کرده است که در سایه آن زندگى کنند و به کنف حمایت آن پناهنده شوند، این نعمتى است که احدى نمىتواند بها و قیمتى برایش بگذارد، زیرا از هر بهایى گران قدر و از هر چیز پر ارزشى با ارزشتر است.»
از چنین سخنانى که از ائمه معصومین علیهمالسلام صادر شده است مىتوان به اهمیت ویژهاى که
مسأله وحدت و اتحاد دارد پىبرد، پس نباید از کوشش براى این امر دریغ ورزید.
چرا که وحدت مایه بقاى جامعه و رسیدن به آرمانهاى ملى و برداشتن موانع پیشرفت است،
از این جهت است که مظاهر وحدت در احکام اسلامى فراوان است از جمله مىتوان به اقامه نماز
جماعت، نماز جمعه، مراسم حج و... اشاره کرد.
البته این احکام نشان از اهمیت وحدت و یکپارچگى امت اسلامى است. به همین دلیل باید نسبت به تحقق آن عنایت ویژه داشت.
عوامل و زمینههاى وحدت
آنچه که مىتواند زمینهساز وحدت باشد این است که در تمام موارد اختلافى بر مشترکات تأکید شود و از موارد خاص و اختلافى پرهیز شود و اما موضوعاتى که مىتواند در ایجاد وحدت به آن تأکید نمود عبارتاند از:
1 ـ هدف مشترک؛
2 ـ اصول و مبانى مشترک؛
3 ـ سیاستها و خطمشى مشترک.
بنابراین مىباید در اختلافات دینى بر توحید، در اختلافات مذهبى شیعه و سنى بر قرآن و پیامبر و اصل اسلام، در اختلافات قومى بر ملیت و تمامیت ارضى، در اختلافات حزبى و سیاسى بر اصل نظام اسلامى، در اختلافات سازمانى بر اصل تعالى نظام اسلامى و در اختلافات بین مردم و کارگزاران بر اصل نظام اسلامى تأکید شود و از اختلافات جزیى که به سلایق و تفکرات مختلف افراد و گروهها برمىگردد، پرهیز کرد.
آثار وحدت
عمدهترین آثار وحدت عبارتاند از:
1 ـ عزت و حاکمیت جهانى؛
2 ـ اقتدار و امنیت ملى؛
3 ـ رشد و توسعه در زمینههاى مختلف فرهنگى، سیاسى و اقتصادى.
حضرت على علیهالسلام در خطبه 192 نهجالبلاغه آثار وحدت را به زیبایى به تصویر مىکشند:
«از کیفرهایى که در اثر کردار بد و کارهاى ناپسند بر امتهاى پیشین واقع شده است، برحذر باشید و حالات آنها را در خوبىها و سختىها همواره به یاد آرید، نکند شما مانند آنان باشید! پس آنگاه که در تفاوت حال آنان به هنگامى که در خوبى بودند و زمانى که در شر و بدى قرار داشتند. اندیشه نمودید، به سراغ کارهایى روید موجب عزت و اقتدار آنان شد و دشمنان را از آنان دور نموده، عافیت و سلامت به آنها روى آورد و نعمت را در اختیارشان قرارداد و کرامت و شخصیت باعث پیوند اجتماعى آنان شد، یعنى از تفرقه و پراکندگى اجتناب ورزیدند و بر الفت و هم گامى گماشتند و یکدیگر را به آن توصیه و تحریض نمودند. از هر کارى که ستون فقرات آنها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد، اجتناب ورزید، یعنى از کینههاى درونى، بخل و حسادت و پشت کردن به هم، و ایجاد فتور و سستى بین جامعه، سخت دورى گزینید. در شرح حال مؤمنان پیشین تدبر کنید که چگونه در حال آزمایش و امتحان بودند! آیا مشکلات بیش از همه بر دوش آنان نبود؟ آیا بیش از همه مردم در شدت و زحمت نبودند؟ آیا از همه جهانیان در تنگناى بیشترى قرار نداشتند؟ فرعونها آنان را برده خویش ساخته بودند و همواره در بدترین شکنجهها قرار داشتند. تلخىهاى روزگار را به آنها چشاندند، و این هم چنان با ذلت هلاکت و مقهوریت ادامه داشت، نه راهى داشتند که از این وضع سرباز زنند و نه طریقى براى دفاع از خود مىیافتند تا آن گاه که خداوند جدیت و استقامت و صبر در برابر ناملایمات به خاطر محبتش و تحمل ناراحتىها از خوف و خشتیتش را در آنها یافت. در این موقع از درون حلقههاى تنگ بلا راه نجاتى براىشان گشود و ذلت را به عزت و ترس را به امنیت تبدیل کرد، یعنى آنها را حاکم، زمامدار و پیشوا گردانید.آن قدر کرامت و احترام از ناحیه خداوند به آنان رسید که حتى خیال آن را هم در سر نمىپروراندند. بنگرید آنها چگونه بودند. هنگامى که جمعیتهاىشان متحد، خواستهها متفق، قلبها و اندیشهها معتدل، دستها پشتیبان هم، شمشیرها یارى کننده یکدیگر، دیدهها نافذ و عزمها و مقصودهاىشان همه یکى بودند. آیا آنها مالک و سرپرست اقطار زمین نگردیدند؟ آیا زمامدار و رئیس همه جهانیان نشدند؟»
راهکارهاى عملى و نظرات راهبردى وحدت
برخى از تدابیر عملى که مىتواند در تحقق وحدت مؤثر باشد عبارتند از: تأکید بر مشترکات ادیان آسمانى، تأکید بر مشترکات مذهبى بین شیعه و سنى، تأکید بر مشترکات سیاسى بین احزاب و گروهها، تأکید بر فرهنگ و تمامیت ارضى مشترک بین اقوام و قبایل، تأکید بر حفظ و حراست از اصل نظام اسلامى و... .
فراهم ساختن زمینه گفتوگو بین ادیان، مذاهب، احزاب، اقوام و قبایل و سازمانها.
برخى نظرات راهبرى که مىتواند در تحقق وحدت مؤثر واقع شود عبارتاند از:
استفاده از رسانههاى جمعى براى شفاف سازى در مسایل مشتبه، دشمنشناسى، فرهنگسازى، وحدت و یکپارچگى، خنثى سازى توطئههاى دشمنان، پذیرش سلایق مختلف و نظرات متفاوت و سازنده، ارائه معیارها و ملاکهاى صحیح وحدت در حوزههاى مختلف سیاسى و اجتماعى و جهانى، تأکید مراجع، علما و نخبگان جامعه بر اهمیت وحدت و پرهیز از اختلاف، توجه به موضوع وحدت به عنوان یک راهکار عملى جهت مقابله با دشمن.
به امید روزى که تمام انسانها در پرتو ظهور یگانه منجى عالم بشریتحضرت مهدى (عج)، وحدت و یگانگى را پیشه خود ساخته و به توحید و کمال لایق خود برسند.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
منابع
1 ـ قرآن کریم.
2 ـ نهج البلاغه.
3 ـ شمیم ولایت، آیهاللّه جوادى آملى.
4 ـ وحدت، مواضع امام و رهبرى، رفتار جناحها، سیامک باقرى.
5 ـ واژگان پژوهى قرآن، دکتر محمود سرمدى.
6 ـ نفاق در قرآن، سید احمد خاتمى.
7 ـ حجابهاى معرفت، حسین کریمى.
8 ـ شیطان کیست، احمد زمردیان.
9 ـ جامعه و تاریخ، آیة اللّه مصباح یزدى.
10 ـ حدیث ولایت، مقام معظم رهبرى.
منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد