بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یحِبُّ الُمسْرِفینَ»[1]
مناسبت: نیمه اول ماه مبارک رمضان
ایجاد انگیزه[2]
محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر، نزدیک چادر فرماندهی بود. داخل چادر نشسته بودم که از بیرون کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم آقا مهدی را جلوی چادر تدارکات بهداری دیدم. کیسهای را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای نان خوردهها را میگشت.
سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از کیسه بیرون آورد و به من نشان داد و گفت:
ـ برادر رحمان! این نان را میشود، خورد؟
ـ بله، آقا مهدی میشود.
دوباره دست در کیسه کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد.
ـ این را چطور؟ آیا این را هم میتوان استفاده کرد؟
سرم را پایین انداختم. چه جوابی میتوانستم بدهم؟ آقا مهدی باکری ادامه داد.
ـ الله بنده سی ...[3] پس چرا کفران نعمت میکنید؟... آیا هیچ میدانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا میرسد؟... هیچ میدانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا، حداقل ده تومان است؟ چه جوابی به خدا خواهید داد؟
سپس بدون آنکه چیز دیگری بگوید، سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شدهام، تنها گذاشت و رفت.[4]
متن و محتوا
اسراف، به معنای زیادهروی و تجاوز از حد اعتدال است.[5] اسراف، حرام است. برخی حرمت آن را از ضروریات دین دانسته[6] و برخی در ردیف گناهان کبیره شمردهاند.[7]
از دیدگاه قرآن، اسراف یکی از نکوهیدهترین کارها است که حتی اسرافکنندگان را اصحاب دوزخ میشمارد: «اِنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ[8]»
اسراف در مصرف، به یکی از شیوههای زیر اتفاق میافتد:
1.اتلاف و ضایع نمودن هرگونه شیء قابل استفاده؛
روزی حسن بصری و امیرالمؤمنین (ع) کنار شط فرات بودند. حسن ظرفی را پر از آب نمود و مقداری از آن را آشامید، سپس مابقی را روی زمین ریخت. علی (ع) فرمود: در این کار اسراف نمودی، زیرا آب را بر زمین ریختی و بر روی آب نریختی![9]
2. رها کردن و بدون استفاده گذاردن هر نوع سرمایه؛
3. مصرف اشیا؛ بهنحویکه فایدة مادّی یا معنوی به بار نیاورد؛
4. مصرف بیش از میزان درآمد؛
بهنحوی که در شأن شخص نباشد؛ مانند خرید وسایل تزیینی و تجملات برای کسی که توان تأمین معاش خود را ندارد؛
نقل شده روزی حضرت علی (ع) برای عیادت «علاء بن زیاد حارثی» به منزل او وارد شد. هنگامیکه وسعت خانه و زرق و برق اسباب و وسایل او را دید فرمود: در این دنیا، با وسعت این خانه چه میکردی! آگاه باش که در آخرت بدان نیازمندیتری، آری اگر خواهی توانی بهوسیله آن به آخرت خوبی برسی، در آن مهماننوازی کنی، و صلهرحم نمائی و حقوق را بهوسیله آن بهجای خودشان رسانی و در این صورت است که بهوسیله آن به آخرت خوبی میرسی.[10]
5. مصرف بیش از حد و افزون بر نیاز؛ مانند خرید چند خانه یا پرخوری و ...
افزون بر این موارد، هرگونه مصرف سرمایه در راه گناه، مصداق اسراف شمرده میشود.[11]
عمل حرام و گناه اسراف که متأسفانه امروزه بهصورت عرف و عادت و گاه یک ارزش درآمده، پیامدها و عواقب شومی هم در دنیا و هم در آخرت به همراه دارد.
پیامدها و عواقب اسراف
1. زوال نعمت و کم برکتی در روزی
میانهروی در تمام ابعاد زندگی، از جمله ویژگیهای مؤمنان است. کسانی که در زندگی به اسراف و تبذیر مبتلا میشوند، نعمت از دستشان میرود. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ وَ السَّرَفُ مَتْوَاة[12]؛ میانه روی، موجب فراوانی مال و اسراف، باعث تباهی آن است»
امام کاظم (ع) میفرمایند: «مَنِ اقْتَصَدَ وَ قَنِعَ بَقِیتْ عَلَیهِ النِّعْمَةُ وَ مَنْ بَذَّرَ وَ أَسْرَفَ زَالَتْ عَنْهُ النِّعْمَة[13]؛ کسی که میانهروی و قناعت ورزد، نعمتش باقی میماند و آنکه تبذیر و اسراف کند، نعمتش زوال میپذیرد»
گاهی ممکن است اسرافکار، نعمت زیادی در اختیار داشته باشد؛ اما اسراف، برکت را از او میگیرد. امام صادق (ع) میفرمایند: «إِنَّ مَعَ الْإِسْرَافِ قِلَّةَ الْبَرَکة[14]؛ همانا اسراف، همراه با کاهش برکت است»
در کشور ما جمعیتی نزدیک به هشتاد میلیون نفر زندگی میکنند، اگر هر فرد ایرانی روزی تنها یک دانه برنج دور بریزد، میشود حداقل 80000000 دانه برنج و از آنجا که بهطور متوسط هر کیلو برنج حدود 6000 دانه است؛ بنابراین اگر این عدد را بر 6000 دانه (متوسط تعداد دانههای یک کیلو برنج) تقسیم کنیم، میشود، چیزی حدود 480 کیلوگرم، و اگر این را ضرب در سی روز کنیم، در ماه حدود 145 تن برنج دور ریخته میشود؛ البته این حداقل اسراف و در واقعیت بسیار بیش از این اتفاق میافتد.
در مراسمهای عروسی و جشن و غذاهایی که در رستورانها توزیع میشود، داخل هر بشقاب یا ظرف یکبار مصرف، چند عدد برنج دور ریخته میشود؟ والله اعلم!
آمار سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل نشان میدهد، بیش از یکسوم مواد غذایی در دنیا به خاطر اسراف و ضعف در مدیریت ذخیرهسازی دور ریخته میشود. این مقدار که حدود یک میلیارد و 300 میلیون تن است، میتواند 842 میلیون گرسنه را در سراسر جهان سیر کند. آمارها در این زمینه نگران کننده است، بهویژه اگر آن را با رشد جمعیت بسنجیم تا جایی که فائو - سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی- با ابراز نگرانی از این روند، از همه کشورهای دنیا خواسته تلاش خود را برای پیشگیری از فاجعه کمبود غذا و بحران منابع پایهای در آینده نهچندان دور به کار ببندند.
طبق تحقیقات کارشناسان صنایع غذایی سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل با این الگوی مصرف نادرست و رشد جمعیت در سال 2050 منابع غذایی باید حجم محصولاتشان را 60 درصد افزایش دهند؛ ولی اگر مدیریت درستی برای کنترل و مصرف مواد غذایی انجام گیرد، میتوان این افزایش را به نصف رساند. البته برای تولید محصولات کشاورزی، انرژی، آب، خاک و... با توجه به گسترش کمآبی و خشکسالی در برخی کشورها نمیتوانیم مطمئن باشیم که بتوان تولید را برای جبران دور ریز غذا افزایش داد و قاعدتاً با جمعیت 9 میلیاردی کرهزمین در سال 2050 با گسترش گرسنگی و فقر روبهرو خواهیم بود. از این رو بسیاری از کارشناسان جنگهای بعدی را جنگ آب و جنگ غذا ارزیابی میکنند.[15]
2. فقر و تنگدستی
بیشک یکی از عوامل مهم فقر و تنگدستی در جهان، اسراف و تبذیر است. حضرت علی (ع) فرمود: «سَبَبُ الْفَقْرِ الْإِسْرَاف[16]؛ اسراف، سبب فقر است»
امام صادق (ع) خطاب به عبید فرمود: «یا عُبَیدُ إِنَّ السَّرَفَ یورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ یورِثُ الْغِنَی[17]؛ ای عبید! اسراف، باعث فقر میشود و میانهروی، موجب بینیازی میگردد»
بسیاری از افراد به خاطر داشتن ثروت زیاد، دست به انواع ریختوپاشها و ولخرجیها میزنند و چون دارای ثروت هستند، ترسی از آینده ندارند؛ غافل از اینکه ولخرجی، موجب فقر و ورشکستگی است.
حضرت علی (ع) میفرمایند: «مَنِ افْتَخَرَ بِالتَّبْذِیرِ احْتَقَرَ بِالْإِفْلَاس[18]؛ هر کس به ریختوپاش افتخار کند، با تهیدستی (ورشکستگی) کوچک میشود»
اکنون که ما اینجا هستیم:
- 870 میلیون نفر در جهان غذای کافی برای خوردن ندارند که این تعداد از سال 1990 تعداد 130 میلیون کاسته شده؛ اما پس از سال 2008 کاهش تعداد گرسنگان روند کندی داشته است.[19]
- فقر تغذیهای، هر ساله باعث مرگ 2/6 میلیون کودک زیر پنج سال میشود، یعنی جمعیتی معادل یک سوم جمعیت کودکان جهان.[20]
- 66 میلیون کودک در مقطع ابتدایی در کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان، به دلیل فقر گرسنه به مدرسه نمیروند. [21]
با پرهیز از اسراف در جامعه میتوان ریشه بسیاری از فقر و کمبودها را خشکاند.
مسلمة بن عبدالملک یکی از فرماندهان عمر بن عبدالعزیز است. روزی به خلیفه گزارش رسید که مسلمة در زندگی خود به زیادهروی و اسراف گراییده است و برای تهیه غذاهای گوناگون، روزانه هزار درهم خرج سفره میپردازد. عمربن عبدالعزیز از این خبر به شدّت ناراحت شد و شبی از مسلمة دعوت کرد تا شام را بهطور خصوصی با خلیفه تناول کند. این دعوت برای او مایه سربلندی و افتخار بود و با کمال میل آن را پذیرفت. عمر بن عبدالعزیز به مسئول آشپزخانه خود دستور داد که در آن شب، انواع طعامها را تهیه کند و آشی از عدس، پیاز و زیتون نیز آماده نماید و هنگامیکه دستور آوردن شام داده میشود، در ابتدا آش را بر سر سفره آورد و سپس با مقداری فاصله، سایر غذاها را حاضر کند.
شب موعود فرا رسید و مسلمه شرفیاب شد. مجلس بسیار خصوصی بود و جز میزبان و مهمان کسی حضور نداشت. عمر بن عبدالعزیز پیرامون اوضاع مردم و جنگهای آن منطقه از مسلمه پرسشهایی کرد و او پاسخ داد. مجلس به درازا کشید و از هنگام خوردن شام دو ساعتی گذشته بود که خلیفه دستور داد غذا را آوردند. سفره گسترده شد و بر طبق قرار قبلی در ابتدا آش را حاضر کردند. مسلمه که سخت گرسنه شده بود به انتظار غذاهای دیگر نماند و خود را به آش سیر کرد. وقتی طعامهای رنگارنگ را آوردند، اشتها نداشت و از آنها چیزی نخورد. عمر بن عبدالعزیز سؤال کرد چرا نمیخوری؟ جواب داد سیر شدهام. خلیفه گفت: سبحان الله! تو از این آشی که یک درهم خرج آن شده، سیر میشوی؛ امّا برای رنگین کردن سفره خود، روزی هزار درهم خرج میکنی! از خدا بترس، اسراف نکن و این پول گزافی را که برای تجمّل صرف مینمایی به مستمندان بده که رضای خدا در آن است. موعظه خصوصی و تذکر خیرخواهانه عمر بن عبدالعزیز در مسلمة اثر گذارد، به عیب خود متوجّه شد، از خلیفه سپاسگزاری کرد و با تحوّل فکری و روحی به منزل خویش بازگشت.[22]
3. وابستگی اقتصادی و سیاسی به بیگانگان
تاریخ ملتهای مستضعف حاکی از این واقعیت تلخ است که آنان بر اثر اسرافگرایی در برابر فشار و تحریم اقتصادی سلطهگران تاب نیاورده و ناچار از تسلیم گشتهاند؛ زیرا به مصرف بیرویه خو گرفته و تحمل کم و کاستی در خوراک و پوشاک و دیگر مواد مصرفی را نداشتهاند. امام علی (ع) در روایتی این عمل را تذکر داده است: «لاتَزالُ هذِهِ الاْمَةُ بِخَیر ما لَمْ یلْبَسُوا لِباسَ الْعَجَمِ وَ یطْعَمُوا طَعامَ الْعَجَمِ فَاِذا فَعَلوُا ذلِک ضَرَبَهُمُ اللّهُ بالذُّلّ[23]؛ کار این امّت به خیر است تا آن زمان که لباس عجم (اشراف غیر عرب) نپوشند و خوراکهای عجم نخورند و چون چنین کنند، خدا آنان را خوار میکند»
با توجه به آمارهای واردات و صادرات گندم در سطح جهان، میتوان گفت کشورهای صنعتی مانند آمریکا، انگلیس فرانسه و... سعی در وابسته نگهداشتن کشورهای دیگر در زمینه تهیه اقلام اساسی دارند و به هیچ وجه عرصه تولید غذای اساسی را رها نکردهاند و هر ساله سعی دارند، سهم خود را از بازار جهانی کالاهای اساسی چون گندم بالا ببرند و این در حالی است که اغلب کشورهای اسلامی، واردکننده این غذای اساسی هستند و هرساله بر میزان واردات آنها و در نتیجه وابستگی آنها به کشورهای غربی افزوده میشود.
این مسئله میتواند در بلندمدت تبعات بسیار خطرناکی برای کشورهای اسلامی به همراه داشته باشد چراکه کشورهای غربی میتوانند با استفاده از ابزار تهیه غذای اساسی خواستههای خود را در هر زمینهای و با حربه تحریم به کشورهای اسلامی تحمیل کنند.
به جهت اهمیت بالای این مطلب است که رهبر معظم انقلاب چند سالی است که مباحث اقتصادی را بهعنوان ضرورت و اولویت کشور مطرح میکند و امسال را سال «اقتصاد مقاوتی، اقدام و عمل» نامگذاری میکند؛ یعنی اینکه باید از حد شعار و سخن درآمده و در عمل اقتصاد خود را از وابستگی به غرب و شرق، بیمه کنیم.
ایشان پس از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و در تبیین این سیاستها در حضور جمعی از مسئولان دستگاههای مختلف، فعالان اقتصادی، و مدیران مراکز علمی و رسانهای و نظارتی فرمودند: «مسئله ششم (از سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی) امنیت اقلام راهبردی و اساسی است؛ در درجه اول غذا و دارو. باید تولید داخلی کشور طوری شکل بگیرد که کشور در هیچ شرایطی، در زمینه تغذیه و در زمینه دارو دچار مشکل نشود؛ این یکی از مؤلفههای اساسی در این سیاستهایی است که ابلاغ شده. باید خودکفا باشیم، بایستی زمینههای کاملاً کفایت کننده مورد توجه قرار بگیرد.»[24]
رهبر معظم انقلاب توصیه میکنند از اسراف دوری کنیم که یکی از اصول اقتصاد مقاومتی است و ما برای ایستادگی در مقابل نظام سلطه چارهای جز تلاش مضاعف و مصرف صحیح نداریم.
مصر یکی از کشورهای مصرفگراست که وابستگی بسیار شدیدی به آمریکا از جهت واردات گندم دارد و اولین واردکننده گندم جهان است. مصر بهتازگی خرید فوری گندم برای رفع نیازهای ضروری را درخواست کرده است. تولید داخلی گندم در مصر بهشدت ضعیف است و این کشور ماهانه ۷۵۰.۰۰۰ تن گندم مصرف میکند و این یعنی زیادهروی در مصرف و سال گذشته مصر نزدیک به ۱۰ میلیون تن گندم وارد کرده است.[25]
مجدی حسین نویسنده و روزنامهنگار و اندیشمند مصری در حلقهای دیگر از سلسله مباحث «بندگی آمریکا شرک معاصر» به بررسی و تبیین مساله وابستگی مصر به آمریکا بهعنوان یکی از مظاهر سرسپردگی و بندگی آمریکا میپردازد. [26]
4. دوری از رحمت خدا و چشیدن عذاب الهی
اسرافکار از رحمت خداوند دور بوده، گرفتار خشم الهی میشود. در قرآن کریم، چنین آمده است: «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یحِبُّ الُمسْرِفینَ[27]؛ زیادهروی نکنید که او اسرافکاران را دوست ندارد.»
امام جعفر صادق (ع) نیز در این زمینه فرمودند: «إِنَّ الْقَصْدَ أَمْرٌ یحِبُّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ السَّرَفَ أَمْرٌ یبْغِضُهُ اللَّهُ[28]؛ میانهروی چیزی است که خدای بزرگ آن را دوست میدارد و اسراف چیزی است که مورد غضب خداوند است.»
گویند: روزی بهلول کنار یکی از قصرهای مجلل هارونالرشید رفت و تکه زغالی برداشته و روی دیوار قصر نوشت: «رفع الطین علی الطین و وضع الدین؛ گل بر روی هم انباشته شده، ولی دین خوار و پست گردیده.»
گچها بر هم مالیده شده؛ اما دستور صریح دین از بین رفته است. هارون در آن حال بهلول را دید و از او خواست تا جملهاش را تفسیر کند، بهلول گفت: اگر این کاخ را از پول و ثروت حلال خود ساختهای، اسراف و زیادهروی نمودهای، «والله لا یحب المسرفین»؛ اما چنانچه از مال مردم باشد، به آنها ستم کردهای «والله لا یحب الظالمین» خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَاَنَّ المُسْرفینَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ[29]؛ افراط گران همدمان آتشاند.»
نقل شده هنگامی که امیرمؤمنان (ع) در عطایای بیت المال، رعایت مساوات کرد، عدهای از خودخواهان بر حضرت ایراد گرفتند! آن حضرت در پاسخ آنان، ضمن ایراد خطبهای فرمودند: «آگاه باشید که بخشیدن مال در غیر حقش، تبذیر و اسراف است. این کار در دنیا، انجام دهنده آن را بالا میبرد؛ ولی در آخرت، موجب سرافکندگی وی میگردد و در میان مردم، گرامیاش مینماید؛ ولی در نزد خداوند، خوارش میسازد. هیچ کسی مال خودش را در غیر مورد حقش، مصرف نکرد و به غیراهلش نسپرد؛ جز این که خداوند او را از سپاسگزاری آنان، محروم ساخت و محبتشان با دیگری بود.»[30]
[3]. تکیه کلام شهید باکری به معنای «بنده خدا»
[4]. خداحافظ سردار، نوشته سید قاسم ناظمی، چاپ سوم، صفحه 25. خاطره از رحمان رحمان زاده.
[5]. جمعالبیان، ج ۴، ص ۱۷6.
[6]. عوائد الایام، ص ۶۱5.
[7]. جواهر الکلام ج ۱۳، ص ۳۱۳. و ج ۱۳، ص ۳۲0.
[9]. انوار نعمانیه، ص 226.
[10]. بحارالانوار، ج 15، ص 53.
[11]. دانشنامه مجازی اهل بیت (علیهم).
[13]. بحارالانوار، ج 75، ص 327.
[16]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 359.
[17]. الکافی، ج 4 ف ص 53.
[18]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 360.
[22]. داستانهای معنوی، ص 2456.
[23]. وسائلالشیعة، ج ۵، ص ۲۷.
[24]. بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی 20/12/1392.
[25]. http://khabaronline.ir/detail/303458. 11/2/1395.
[26] خبرگزاری حوزه علمیه http://hawzahnews.com/TextVersionDetail/351417.