فیش منبر روز دوم ماه مبارک رمضان 1437ه.ق/ راز محبوبیت در قلوب دیگران
۱۳۹۵/۰۳/۱۱

                                                                                                                         بسم الله الرحمن الرحیم

 «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»[1]

مناسبت: نیمه اول ماه مبارک رمضان

ایجاد انگیزه[2]

خداوند حکیم روزی‌های خود را از جهات مختلفی در بین مردم تقسیم می‌کند. به برخی افراد سیمای زیبا می‌دهد؛ به برخی از افراد صورت زیبا؛ به افرادی صدای زیبا و به برخی از افراد مال و ثروت و به برخی از افراد پست و مقام والا می‌دهد. در روزی‌های معنوی نیز این شیوه رواج دارد. یعنی به افرادی یک فضیلت اخلاقی داده می‌شود؛ برخی از اشخاص هم از فضیلت‌های دیگری بهره‌مند می‌گردند.

امام علی (ع) در خطبه همام با اشاره با این اصل، می‌فرمایند: «فَقَسَمَ بَینَهُمْ مَعَایشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیا مَوَاضِعَهُم[3]؛ روزی بندگان را تقسیم و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد.»

یکی از روزی‌هایی که بین مردم تقسیم می‌شود و داشتن این روزی انسان را از عزت نفس بالاتری برخوردار می‌کند و بر عکس، اگر تأمین نشود، خود کم‌بینی و تشویش و اضطراب برای وی پدید می‌آید، «محبوبیت و مورد علاقه دیگران بودن» است. انسان با داشتن این روزی ارزشمند، احساس خوشایندی از اعتماد به نفس، خود ارزشمندی، توانایی، قابلیت، لیاقت و کفایت پیدا می‌کند و وجود خود را در زندگی، مفید، مؤثر و مولّد می‌یابد. بالطبع در این شرایط، انگیزه‌های حیاتی او تقویت شده، از بی‌تفاوتی‌ها، گوشه گیری‌ها، اضطراب و افسردگی مصون می‌ماند.[4]

روانشناسان معروف این روزی را یکی از مهم‌ترین عوامل شادی انسان می‌دانند.[5]

این روزی پربرکت از مواردی است که در ادعیه هم مورد توجه قرار گرفته است. در زیارت امین الله که از بهترین و معتبرترین زیارات شیعه و از زبان حضرت سجاد (ع) است، چنین زمزمه می‌کنیم: «واجعلنی ... مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِک وَ سَمَائِک[6]؛ خدایا! مرا در زمین و آسمانت، محبوب و دوست داشتنی قرار ده.»

متاسفانه امروز یکی از بحران‌های مهمی که در جهان جریان دارد و در وجود انسان‌ها غلیان می‌کند، بحران «عدم محبوبیت» است. این بحران به صورت یک بیماری ناشناخته در وجود انسان، پیامدهای منفی گسترده و عیب‌های بسیار عمیق و بزرگی در افراد ایجاد می‌کند.

بسیاری از انسان‌ها از وجود این بحران خبر ندارند و اگر بفهمند که چنین بحرانی دارند، باز هم دوست ندارند این نیاز خود را ابراز کنند. در حالی که احساس نیاز به محبت دیدن، بد نیست و همه ما دوست داریم که عزیز باشیم. انسان در همه سنین نیاز دارد کسی را دوست داشته باشد و دیگران هم او را دوست داشته باشند؛ البته لازم است این نیاز به صورت صحیح پاسخ داده شود.

انسان چگونه می‌تواند محبوب دیگران واقع گردد و قلوب آنان را فتح کند؟ راز محبوبیت چیست؟

رازهای محبوبیت در قلوب دیگران

الف) عنایت و لطف الهی

نباید از یاد برد که همه خیرها و خوبی‌ها و از جمله محبوبیت، از جانب خداست. انسان باید بداند که جلب نظر دیگران در مرحله اول، ناشی از لطف پروردگار است و اوست که می‌تواند محبت را جایگزین دشمنی سازد.

قرآن مجید در این باره خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید: «وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَ لکنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَینَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ[7]؛ خداوند است که دل‌های مؤمنین را به هم مهربان نمود. اگر تو تمام آنچه را که در زمین است، انفاق می‌کردی، نمی‌توانستی پیوند دوستی در دل‌ها ایجاد کنی؛ اما خداوند با اراده خود دل‌هایشان را به یکدیگر مهربان ساخت.»

در تاریخ اسلام می‌بینیم برخی از دشمنان به فکر قتل پیامبر (ص) بودند، اما خداوند روحیه آنان را تغییر داد و آن حضرت را محبوب دل‌هایشان ساخت.

شیبة بن عثمان می‌گوید: در روز حنین، پشت سر پیامبر (ص) می‌رفتم و می‌خواستم آن حضرت را به قتل برسانم. خداوند پیامبرش را از فکر من آگاه نمود. حضرت متوجه من شد. دست به سینه من زد و نام خدا را برد و به حفظ من دعا کرد. در همان لحظه بر خود لرزیدم، او را نگاه کردم، دیدم او از گوش و چشم نزد من محبوب تر است؛ پس به نبوتش شهادت دادم.[8]

خداوند متعال در همان ابتدای ازوداج و تشکیل خانواده می‌فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْواجاً لِتَسْکنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ[9]؛ و از نشانه‌های او آن است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما و همسرانتان علاقه شدید و رحمت قرار داد بی شک در این (نعمت الهی)، برای گروهی که می‌اندیشند نشانه‌های قطعی است.»

در تفسیر این آیه آمده: محبّت، هدیه‌ای الهی است که با مال و مقام و زیبایی به دست نمی‌آید. «جَعَلَ» (مودّت و رحمت، هدیه خدا به عروس و داماد است.) هر کس با هر عملی که آرامش و مودّت و رحمت خانواده را خدشه‌دار کند، از مدار الهی خارج و در خطّ شیطان است. «جَعَلَ بَینَکمْ».[10]

پیامبر گرامی (ص) می‌فرمایند: «هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد، به فرشته بزرگش جبرئیل می‌گوید: من فلان کس را دوست دارم، او را دوست بدار. جبرئیل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمان‌ها ندا می‌دهد که ای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد، او را دوست دارید و به دنبال آن همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند، سپس پذیرش این محبت در زمین منعکس می‌شود و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد، به جبرئیل می‌گوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار، جبرئیل او را دشمن می‌دارد، سپس در میان اهل آسمان‌ها ندا می‌دهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید، همه اهل آسمان‌ها از او متنفر می‌شوند، سپس انعکاس این تنفر در زمین خواهد بود»[11]

وقتی بدانیم خداوند مقلب القلوب است و می‌تواند در یک لحظه همه چیز را تغییر دهد، پس باید بپذیریم مطمئن‌ترین راه برای محبوب شدن، تحصیل رضایت مقلب القلوب است زیرا دل‌ها دست خداست!

ب) زندگی مؤمنانه و داشتن سبک زندگی اسلامی

قرآن مجید یکی از مهمترین عوامل محبوبیت در زندگی و سر چشمه محبوبیت را ایمان به خدا می‌داند و می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا[12]؛ کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دادند، خداوند رحمان محبت آنان را در دل‌ها می‌افکند»

فطرت‌های پاک، به خداجویان بیشتر از دیگران اعتماد می‌کنند؛ هر چند خود به دلایل آن آگاه نباشند. شاید دلیلش این باشد که ایمان به خدا، پندار و گفتار و کردار انسان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و به صورت اخلاق عالی انسانی مانند تقوا، درستی، امانت، شجاعت و گذشت، تجلی می‌کند که هر یک از آن‌ها بسان نیروی عظیم مغناطیس، دل‌های دیگران را به سوی خود می‌کشاند.

با توجه به این عامل مهم، می‌توان به رمز محبوبیت مردان بزرگ تاریخ مانند پیامبران و اولیای الهی پی برد که بدون برخورداری از امکانات ظاهری، توانستند دل‌های میلیون‌ها نفر را در طول زمان به سوی خود بکشانند. استاد مطهری می‌گوید: «شاگردان فلاسفه فقط متعلم‌اند و فلاسفه، نفوذی بالاتر از نفوذ یک معلم ندارند؛ اما انبیا نفوذشان از قبیل نفوذ یک محبوب است؛ محبوبی که تا اعماق روح محب راه یافته و پنجه افکنده است و تمام رشته‌های حیاتی او را در دست گرفته است.»[13]

 تاریخ نام دلباختگان به رسول اکرم (ص) چون ابوذر غفاری، بلال حبشی، عمار یاسر و دیگران را ثبت کرده است که با بررسی و مرور سرگذشت آنان، می‌توان اذعان کرد که در هیچ مکتبی این چنین شیفتگی‌ها و بی قراری‌ها و از خودگذشتگی‌ها یافت نمی‌شود.

ابوذر غفاری در جنگ تبوک در هوای گرم بر روی ریگ‌های گداخته به راه می‌افتد. با اینکه خستگی و تشنگی او را سخت آزار می‌دهد، اما از آب سرد و گوارا چشم می‌پوشد و می‌گوید: هرگز نمی‌آشامم تا دوستم رسول الله (ص) بیاشامد. مشکش را پر از آب می‌کند و به دوش می‌گیرد و خود را به پیامبر (ص) می‌رساند. حضرت فرمود: زود به او آب برسانید. ابوذر می‌گوید: آب همراه دارم. حضرت فرمود: آب داشتی و از تشنگی نزدیک به هلاکتی؟ گفت: آری، وقتی که آب را چشیدم، دریغم آمد که قبل از دوستم رسول الله (ص) از آن بنوشم.[14]

ابن‌ ابی‌الحدید می‌گوید: کسی سخن رسول اکرم (ص) را نمی‌شنید مگر اینکه محبت او در دلش جای می‌گرفت و متمایل به او می‌شد. لذا قریش مسلمانان را در دوران مکه، صباة (شیفتگان و دل باختگان) می‌نامیدند و می‌گفتند: بیم آن است که ولید بن مغیره، دل به دین محمد بدهد و اگر ولید که گل سرسبد قریش است، دل بدهد، تمام قریش به او دل خواهند سپرد. می‌گفتند: سخنانش جادوست، بیش از شراب، مست کننده است. فرزندان خویش را از نشستن با او نهی می‌کردند که مبادا با سخنان و قیافه گیرای خود، آن‌ها را جذب نماید. هر گاه پیغمبر در کنار کعبه در حجر اسماعیل می‌نشست و با آواز بلند قرآن می‌خواند و یا خدا را یاد می‌کرد، انگشت‌های خویش را در گوش‌های خود فرو می‌کردند که نشنوند.[15]

نمونه دیگر، ابر مرد تاریخ، امیر المؤمنین علی (ع) است. او در سایه عشق خدا به چنان محبوبیتی دست یافته بود که افرادی چون میثم تمار به عشق او پس از بیست سال از مرگ محبوبش، بر سر چوبه دار از او سخن می‌گوید و جان خود را در این راه نثار می‌کند.

در بسیاری از کتب حدیث و تفسیر اهل تسنن (علاوه بر شیعه) روایات متعددی در شأن نزول آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که نشان می‌دهد نخستین بار این آیه در مورد علی (ع) نازل گردیده است.

در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم: که پیامبر (ص) در آخر نماز خود با صدای بلند به طوری که مردم می‌شنیدند در حق امیر مؤمنان علی (ع) چنین دعا می‌کرد: «اللَّهُمَّ هَبْ لِعَلِی الْمَوَدَّةَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْهَیبَةَ وَ الْعَظَمَةَ فِی صُدُورِ الْمُنَافِقِینَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا[16]؛ خداوندا! محبت علی (ع) را در دل‌های مؤمنان بیفکن و همچنین هیبت و عظمت او را در دل‌های منافقان، در این هنگام آیه فوق و آیه بعد از آن نازل شد.»

ما در همین زمان خودمان، مردان بزرگی را دیده‌ایم که با بندگی خدا به اوج قله محبوبیت نائل شده‌اند. عشق متقابل میان امام خمینی (ره) و امت را هرگز فراموش نخواهد شد؛ امام به حقیقت بردل‌ها حکومت می‌کرد. زیرا ایشان بنده واقعی خدا بود و با ایمان راسخ و اعمال صالح خود توانست دل‌ها را برباید.

محبت به امام خمینی (ره) نه تنها با گذشت زمان کمرنگ نشد؛ بلکه روز به روز بیشتر گردید تا جایی که در تشییع جنازه آن یار سفر کرده، میلیون‌ها نفر شرکت کردند.

چرا کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند، به تعبیر حضرت امیر المومنین (ع) محبوب مردم می‌شوند و یا بهتر عرض کنم خدا محبتشان را در دل مؤمنین قرار می‌دهد؟

در یک جدول مسابقه که خانه‌های عمودی و افقی دارد، آنگاه که خانه‌های عمودی را درست پر می‌کنید خانه‌های افقی، خود به خود درست پر می‌شود.

خانه‌های عمودی مسابقه زندگی ما، ارتباط با خداست! اگر این رابطه عمودی را درست پرکنیم، خانه‌های افقی مسابقه زندگی ما؛ یعنی رابطه ما با مردم درست پر می‌شود.

امیرمؤمنان علی (ع) و امام صادق (ع) و نیز امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: «مَن اَصلَحَ فیما بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصلَحَ اللهُ ما بَینَهُ و بَینَ النَّاسِ[17]؛ کسی که بین خود و خدایش را اصلاح کند، خداوند بین او و مردم را اصلاح می‌کند.»

ج) محبت و مهرورزی به دیگران

سومین عاملی که باعث محبوبیت افراد می‌شود که متاسفانه در زندگی‌های امروزه، جایش بسیار خالی است «مهرورزی ومحبت به دیگران» است.

این سخن معروف است که «محبت، محبت می‌آورد». اگر علاقه و دوستی خود را نثار کسی کردی، او هم خواهان و دوستدار تو می‌شود. از این رو گفته‌اند: «برای کسی بمیر که برایت تب می‌کند.»

امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: «بِالتَّوَدُّدِ تَکونُ الْمَحَبَّةُ[18]؛ محبت در سایه مهرورزی فراهم می‌آید»

از محبت خارها گل می‌شود                وز محبت سرکه‌ها مل می‌شود

از محبت دار تختی می‌شود                 وز محبت بار بختی می‌شود

از محبت سجن گلشن می‌شود           وز محبت خانه روشن می‌شود

از محبت خار سوسن می‌شود             بی محبت موم آهن می‌شود

از محبت نار نوری می‌شود                   وز محبت دیو حوری می‌شود

د) احسان و خدمت به دیگران

چهارمین عامل محبوبیت، احسان و خدمت و سود رساندن به مردم است: امام علی (ع) می‌فرماید: «سَبَبُ الْمَحَبَّةِ الْإِحْسَان[19]؛ احسان به دیگران مایه جلب محبت و دوستی است»

هر کس به مردم نیکی کند، در دل‌ها جای می‌گیرد؛ زیرا مردم، بنده احسان و نیکی‌اند و سرشت انسان‌ها گرایش به قدردانی از صاحب نعمت دارد و دل به کسی می‌سپارد که از دست او چیزی گرفته باشد و عشق کسی را در سینه می‌پرورد که از او احسان و خیری دیده باشد.

از رهگذر نوع دوستی و خدمت صادقانه به بندگان خدا، می‌توان به محبوبیت در دل‌ها رسید. از رسول خدا (ص) پرسیدند: محبوب‌ترین مردم کیست؟ حضرت فرمود: آن کسی که وجودش برای مردم سودمندتر باشد.[20]

مرد شامی تازه به شهر رسیده بود و در کوچه‌های مدینه قدم می‌گذاشت. او متوجه سواری شد که از دور می‌آمد و رهگذران سلامش نموده و به احترامش راه باز می‌کردند.

مسافر از آنان پرسید: این سوار کیست که این گونه گرامیش می‌دارید؟!

گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب (ع) می‌باشد.

با شنیدن این نام، مرد چهره در هم کشید و غضبناک به سوی سوار رفت. مقابل او ایستاد و شروع به سرزنش نمود. تا توانست ناسزا گفت و بدگویی نمود و سخنان ناروا بر زبان جاری ساخت.

وقتی که فحش‌هایش تمام شد، امام (ع) رو به او نموده و سلامش کرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فکر می‌کنم در اینجا غریب هستی...، اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم کرد. اگر گرسنه‌ای سیرت می‌کنیم، اگر برهنه‌ای می‌پوشانیمت، اگر نیازی داری، بی‌نیازت می‌کنیم، اگر از جایی رانده شده‌ای پناهت می‌دهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده می‌کنیم، اینک بیا و مهمان ما باش. تا وقتی که اینجا هستی مهمان مایی ...!

مرد شامی که این همه احسان و دل جویی و محبت را از امام مشاهده کرد، به گریه افتاد و گفت:

شهادت می‌دهم که تو خلیفه خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر می‌داند که مقام خلافت و رسالتش را در کجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم؛ اما اکنون تو را محبوب‌ترین خلق خدا می‌دانم.

آن مرد، از آن پس از دوستان و پیروان امام (ع) به شمار آمد و تا هنگامی که در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود.[21]

 



[1]. مریم/ 96.

[2] . روش ابهام و تعریف از مطلب.

[3] . نهج البلاغة، ص 303. (خطبه متقین)

[4]. روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، ص 22.

[5]. خانم الیزابت هارلوک، روان‌شناس معاصر سه میم را عوامل اصلی شادی می‌داند: محبوبیت، مقبولیت، موفقیت. محبوبیت یعنی دیگران را دوست داشته باشیم و دوستمان داشته باشند. مقبولیت یعنی مورد پذیرش دیگران بودن و موفقیت یعنی موفق بودن در کارها. (روان‌شناسی شخصیت سالم)، ترجمه شیدا رویگریان، ص 93.

[6]. کامل الزیارات، ص 40.

[7]. انفال/ 63.

[8]. سفینة البحار، ج 1، ص 202.

[9]. روم/ 21.

[10] . تفسیر نور، ج 9، ص 189.

[11]. نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، ص 290.

[12]. مریم/ 96.

[13]. جاذبه و دافعه امام علی (ع)، ص 77.

[14]. همان، ص 79، با تلخیص.

[15]. همان، ص 85...

[16]. بحار الأنوار، ج 35، ص 354.

[17]. من لا یحضره الفقیه ج ۴، ص ۳۹۶.

[18]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 414.

[19]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 386.

[20]. کافی، همان، ص 164.

[21]. ستارگان درخشان، ص 42.