بسم الله الرحمن الرحیم
ایجاد انگیزه[1]
عوامل متعددی در تدارک زندگی مالی و سرنوشت مادی انسان اثرگذار هستند. یکی از آن عوامل، پول و ثروت است. پول و ثروت میتواند سبب راحتی و آسایش انسان گردد و یا اینکه موجب هلاکت و عذاب او شود.
برای اینکه ببینیم پول و ثروت در چه شرایطی، سبب راحتی و آسایش و چه هنگامی سبب هلاک و عذاب است، از روایات اهلبیت (علیهم السلام) بهره میگیریم.
از امام باقر (ع) در مورد درهم و دینار و نقش آنها در سرنوشت افراد، سؤال شد، حضرت در پاسخ فرمودند:
«هِیَ خَوَاتِیمُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ جَعَلَهَا اللَّهُ مَصْلَحَةً لِخَلْقِهِ وَ بِهَا یَسْتَقِیمُ شُئُونُهُمْ وَ مَطَالِبُهُمْ فَمَنْ أُکْثِرَ لَهُ مِنْهَا فَقَامَ بِحَقِّ اللَّهِ فِیهَا وَ أَدَّى زَکَاتَهَا فَذَاکَ الَّذِی طَابَتْ وَ خَلَصَتْ لَهُ؛ درهم و دینار، سکه و مهرهای خداوند در روی زمین است که خداوند آن را مایه سامان یافتن زندگی خلق (و گذران امور آنان) قرار داده است. بندگان خدا به وسیله درهم و دینار، شئون و خواستههای خویش را برآورده میکنند. کسی که درهم و دینار، زیاد به دست آورد، حقوق الهی را بپردازد و زکات مال دهد، پس در این صورت این مال برای او پاک و خالص است و (میتوانند سبب آرامش او شود).»
«وَ مَنْ أُکْثِرَ لَهُ مِنْهَا فَبَخِلَ بِهَا وَ لَمْ یُؤَدِّ حَقَّ اللَّهِ فِیهَا وَ اتَّخَذَ مِنْهَا الْآنِیَةَ فَذَاکَ الَّذِی حَقَّ عَلَیْهِ وَعِیدُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ یَقُولُ اللَّهُ[2]؛ اما اگر انسان ثروتمند و مالداری، بخل ورزد و حقوق الهی را نپردازد و آن را فقط برای دنیای خویش برگیرد، چنین کسی سزاوار عذاب خداوند است. و خداوند چنین فردی را در کتابش تهدید کرده است، در آنجا که میفرماید: «یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ[3]؛ در آن روز که آن درهم و دینار را در آتش جهنم گرم و گداخته کرده، و با آن صورت و پهلوها و پشتهای ایشان را داغ میکنند (و به آنها میگویند:) این همان چیزی است که برای خود اندوختهاید، پس بچشید چیزی را که برای خود میاندوختید.»
بنابراین از آنجا که مسائل اقتصادی هم میتواند سبب سعادت و هم زمینه شقاوت فرد را فراهم کند، ضروری است که انسان مؤمن نسبت به آن توجه کرده و در جهت مدیریت و ساماندهی امور اقتصادی خود و خانوادهاش کوشش نماید.
چگونگی ساماندهی امور اقتصادی و اقدامهای عملی شرعی، در گرو شناخت آموزههای دینی است. و بهترین مکان برای رسیدن به این شناخت، بهرهگیری از فضای معنوی مسجد و معارفی است که در این مکان مقدس تبیین میشود.
مسجد به عنوان مهمترین پایگاه مسلمانان، ظرفیت آن را دارد که در جهت ساماندهی امور اقتصادی اهل مسجد و مؤمنان نقشآفرینی کند؛ اما متاسفانه عدهای در این اندیشهاند که مساجد فقط مکان عبادت است و عبادت را تنها در اقامه نماز و قرائت قرآن و روزه گرفتن معنا میکنند، در حالی که مسجد به عنوان یک مکان عمومی و اجتماعی مقدس، میتواند عرصههای دیگر عبادی را برای مردم تبیین نموده و به آن سو سوق دهد.
از منظر آموزههای دین، یکی از عرصههای عبادی، تهیه معاش زندگی خانواده خود است.
متن و محتوا
اگر عدهای از مردم و به ویژه اهل مسجد، تنها به دعا و نیایش مشغول باشند و اصلاً کار نکنند و توجهی به مسائل اقتصادی که از دغدغههای امروز مردم عصر ماست، نداشته باشند چه پیامدهایی به دنبال دارد؟
پیامد اول:
اولین و کمترین پیامد بیتوجهی به مسائل اقتصادی این است که جامعه از نیروی انسانی متدین خالی میشود. همه پستها و شغلهای کلیدی به دست افراد متخصص غیر متعهد افتاده و متعهدین غیر متخصص میگردند. بهتبع این اتفاق، فساد جامعه را میگیرد و موجبات سقوط حکومت اسلامی فراهم میشود. در حالی که قرآن میفرماید مردان حق تجارت میکنند ولی تجارت، آنها را از یاد خدا باز نمیدارد. «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یخافُونَ یوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ[4]؛ مردانی هستند که تجارت و معامله، از یاد خدا و نمازخواندن و زکات دادن غافلشان نمیکند و از روزی که در اثنای آن روز دلها و دیدگان زیر و رو شود بیم دارند.»
روزی امیرالمؤمنین علی (ع) وارد مسجد کوفه شدند. در گوشه مسجد عدهای را دیدند که نشسته و زانو به بغل گرفتهاند. حضرت از اصحابش پرسید: اینها کیستاند؟ عرض کردند: این مردان، رجال الحق (مردان خدا) هستند. حضرت فرمودند: به چه دلیل آنها مردان حق هستند؟
یکی از اصحاب پاسخ داد: از اینرو که دارای نجابت و عزتنفس هستند، اگر کسی به آنها غذا داد، شکر میکنند وگرنه صبر میکنند و هیچگاه تقاضایی ندارند و دست گدایی بهسوی کسی دراز نمیکنند.
آنگاه امام علی (ع) فرمودند: «سگهای کوفه هم، چنین هستند!
سپس حضرت آنها را از مسجد بیرون کرد و به آنها فرمود: بروید کار کنید.»[5]
پیامد دوم:
وقتی مسجد از انسانهای تنبل و تنپرور پر شد، یک نوع انزجار و نفرت از مسجد و مسجدیها به وجود میآید. چون انسانها فطرتاً از افراد تنبل و بیکار متنفر هستند. در واقع یک چنین مسجد و مسجدیهایی مصداق آیه «وَ مَنْ أَظلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَن یُذْکرَ فیها اسمُهُ وَ سعَی فی خرابها أُولَئک مَا کانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَا إِلا خَائفِینَ لَهُمْ فی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فی الاَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیم[6]؛ چه کسی ستمکارتر از کسانی است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری میکنند و سعی در ویرانی آنها دارند، شایسته نیست آنان جز با ترس و وحشت وارد این کانونهای عبادت شوند، بهره آنها در دنیا رسوائی و در سرای دیگر عذاب عظیم است.»
بخشی از مشکلات اقتصادی ما، ناشی از نبود نیروهای متدین کارآمد است و بخشی از آنهم مربوط به وارد نشدن متدینین در مسائل اقتصادی است. پس با این حساب، میتوان از نقش مسجد در جهت تربیت و معرفی تاجرهای متدین و سالم و حتی کارگر و مهندسین متعهد به جامعه و ... سخن گفت و از این منظر نیز به کارکردهای مسجد نگاه کرد.
حالا این سؤال پیش میآید که چه کارهایی را در مساجد میتوان انجام داد تا با این اقدامات، نظام اقتصادی ما سر و سامان بهتری بگیرد؟ به عبارت دیگر مساجد چه نقشی در ساماندهی امور اقتصادی دارند؟
اقدامات مساجد در جهت ساماندهی مسائل اقتصادی
1.دعوت و تشویق مردم برای رعایت حلال و حرام الهی
یکی دیگر از مسائل بسیار مهم در اقتصاد اسلامی و تحقق آن، توجه به مسئله حلال و حرام است. مسجد بهعنوان کانونی دینی، با تقویت فضائل اخلاقی، حس خداباوری را در افراد اهل مسجد بارور میکند. مساجد مرکز آموزش و تذکر است در قالبهای مختلف مفاهیم عقیدتی، فقهی و اخلاقی را به مخاطب القاء میکند که سبب تذکر و توجه انسان به ابعاد مختلف زندگی از جمله توجه به حلال و حرام الهی است.
جرجیزیدان نویسنده مسیحی عرب مینویسد: «همانطوری که مسجدهای مسلمانان، مرکز اجتماع و پناهگاه غریبان و بیماران میباشد، این مراکز مهد تعلیم و تربیت نیز بوده است، در کوچکترین مسجد، کودکان را آموزش میدهند و مسجدهای بزرگ گاهی بهاندازه دانشگاههای اروپا دارای ارزش و اهمیت است.»[7]
ژزف ارنست رنان، نویسنده و فیلسوف فرانسوی مینویسد: «برخلاف سخنان ناروایی که درباره اسلام و عرب شنیده بودم، هرگاه وارد یکی از مساجدهای مسلمانان میشدم، صحنههای دلپذیر و جذابی را میدیدم که به خود میلرزیدم و افسوس میخوردم که چرا مسلمان نیستم.»[8]
بیتوجهی به مسئله حلال و حرام منجر به آسیب دیدن تمام بخشهای جامعه خواهد شد. از تأثیر در نطفههایی که تشکیل میشود تا به هم ریختگی فضای کاسبی و قساوت قلب! و تا جایی که انسانی را به قاتل امام حسین (ع) تبدیل میکند.
امام حسین در صحرای کربلا فرمودند: «کلُّکمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَی قُلُوبِکم وَیلَکمْ أَلَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون[9]؛ شما عموماً امر مرا اطاعت نمیکنید، گوش به سخن من نمیدهید؛ زیرا شکمهای شما از حرام پر شده و به قلبهای شما مهر (قساوت) زده شده است، وای بر شما! آیا ساکت نمیشوید؟! آیا نمیشنوید؟»
امروز با اینهمه شلوغی دنیای مدرن، با اینهمه سرو صداهای عجیب و غریبی که از ماهوارهها و کانالها و شبکههای اجتماعی و... بلند شده است. واقعاً باید یک لحظه سکوت حاکم شود تا بتوان صدای حق را شنید. اهلبیت (علیهم السلام) همواره ما را از حرامخواری نهی میکنند؟ چرا یکلحظه ساکت نمیشویم تا سخنان آنان به گوش ما برسد!
برخی از ما مسجدیها گمان میکنند سابقه حضور آنها در مسجد و مسلمان بودنشان، عاملی است برای محافظت از لقمه حرام؛ و حال آنکه این تفکر، تفکر اشتباهی است.
در منابع روایی آمده که: اهل صفّه میهمان رسول خدا (ص) بودند. آنها وطن خود را رها کرده، به مدینه هجرت کرده بودند. پیامبر خدا (ص) آنان را در صفّه مسجد اسکان داد. آن حضرت هر صبح و شام نزد ایشان میرفت و بر آنان سلام میداد. روزی بر صفّه نشینان وارد شد، دید یکی کفش خود را پینه میکند، دیگری لباسش را وصله میزند و ... پیامبر خدا (ص) هر روز یک مُدّ (تقریباً یک چارک) خرما به آنها میداد. مردی از میان آنها برخاست و عرض کرد: ای رسول خدا! خرمایی که به ما میدهی معدههای ما را میسوزاند! پیامبر (ص) فرمود: بدانید که اگر میتوانستم دنیا را خوراک شما کنم، این کار را میکردم؛ اما کسانی از شما که پس از من زنده بمانند صبح و شام غذای سیر خواهند خورد، هر کدام صبح یک پیراهن خواهید پوشید و شب پیراهنی دیگر و خانههایتان را، همانند کعبه، برافراشته و آراسته خواهید کرد.
مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا! ما مشتاق چنان روزی هستیم! کی فرا خواهد رسید؟!
فرمود: این زمان شما بهتر از آن زمان است. شما اگر شکمهای خود را از حلال پر کنید، هیچ بعید نیست که آن را از حرام نیز پر نمایید.»[10]
نکته مورد نظر ما این است که حضرت میفرمایند: در آن زمان حلال و حرام با هم قاطی شده و شکمی که امروز با حلال پر میشود، بعید نیست که با حرام هم پر شود.
2.تشریح مالیاتهای اسلامی
زکات و خمس، دو نوع مالیات اسلامی هستند که از اسلام برای زدودن فقر در سطح جامعه در نظر گرفته است که متأسفانه برخی از مسلمانان به دلیل دنیادوستی، از پرداخت آنها خودداری میکنند. مسجد با تقویت دینداری و با توجه به فضای معنوی حاکم بر آن، نمازگزاران را به شیوه اسلامی تربیت میکند و در نتیجه آنان با پرداخت خمس و زکات، به فقیران مسلمان کمک میکند.
پیامبراکرم (ص) فرمودند: «قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) فرهنگ اقتصادی مردم به نحوی است که حرام خواری ارزش و غنیمت، ولی پرداخت زکات خسارت شمرده میشود.»[11]
در روایت دیگری آمده: «در آن زمان کسی را میبینی که ثروت زیادی نزد اوست و از آغاز مالکیت، هرگز زکات نداده است.»[12]
امام باقر (ع) فرمود: «روزی پیامبر اکرم (ص) وارد مسجد شدند و با جمله «قُم یا فُلان، قُم با فُلان، قُم یا فُلان» پنج نفر رااز مسجد اخراج کردند و فرمودند: شما که زکات نمیدهید از مسجد بیرون بروید.»[13]
3. تشویق به پرداختن صدقه و انفاق مال
از جمله خدمات اقتصادی که در زمان رسول خدا (ص) در مسجد صورت میگرفت، «پخش کمکهای مالی» میان مسلمانان بود. در آن زمان هرگاه مالی از ناحیهای به مدینه میرسید، آن را به مسجد پیامبر (ص) میآوردند و با نظر آن حضرت، میان مردم تقسیم میشد. اموال عمومی در این مسجد تقسیم و غنائم جنگی نیز در آنجا میان مسلمانان توزیع میشد.
در صحیح بخاری آمده است: «مالی را از بحرین برای رسول خدا (ص) آورده بودند. آن حضرت فرمود: آن را در مسجد توزیع کنید. آنگاه رسول خدا (ص) برای ادای نماز به مسجد آمد. پس در کنار آن مال نشست و هیچکس نبود مگر اینکه پیامبر (ص) چیزی از آن مال را به او بخشید.»[14]
انفاق و صدقه یکی از ارزشهای اسلامی است که نقطه مقابل ثروتاندوزی است. اجتماع مسلمانان در مسجد، روحیه تعاون و همکاری را افزایش میدهد و با پند و اندرز مبلغان دینی در مسجد، جریانهای فقرزدایی در سطح جامعه افزایش مییابد. با قرار دادن صندوق صدقه و کمک به فقیران در مسجد، شناسایی فقیران آبرومند بهوسیله هیئتامنا و جمعآوری کمکهای نمازگزاران، گام مهمی در زدودن فقر برداشته میشود.
4. یافتن شرکای اقتصادی
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت انسان، دوست است. این موضوع در دین اسلام اهمیت بسیاری دارد. همچنین اسلام ویژگیهای دوست خوب را نیز بیان میکند.
مسجد پایگاهی دینی و فرهنگی است که نمازگزاران مؤمنی در آن رفت و آمد میکنند و دوستی با این افراد، در بینش انسان مؤثر است. مسجد میتواند با ایجاد پیوند و آشنایی میان مؤمنان، نخبگان و صالحان جامعه و فعالان عرصه اقتصاد، بستری مناسب برای پرورش و رشد انسان در ابعاد مختلف حتی امور اقتصادی فراهم آورد.
کسی که با خوبان ارتباط دارد، حتی اگر به آن درجه از تکامل نرسد که به سبب خداترسی، مرتکب گناه نشود، به سبب حیا و شرم از برادران دینی خود، راه انحراف را در پیش نمیگیرد.
انسان وقتی در مسجد با کسی پیوند رفاقت میبندد، آن دوستی و رفاقت هیچگاه از بین نمیرود، چون اساس تشکیل آن در جایی بوده که آن مکان مبنای همه دوستیها و رفاقتها و پیوندهایی است. آنها از راه قلب به هم گره میخورند. بنابراین بهسادگی در مشکلات پشت یکدیگر را خالی نمیکنند. داشتن چنین دوستان و شرکائی در امور اقتصادی میتواند بزرگترین پشتوانه باشد.
روایات ما نیز بر یافتن دوستانی از مسجد تأکید میکنند. در حدیثی از امیرالمؤمنین علی (ع) است که از مسجد بهعنوان مرکز یافتن برادرانی که انسان را در مسیر خدا یاری میدهند یاد نموده است.[15]
علت این امر آن است که مسجد اساساً محل اجتماع و آمد و شد انسانهای برگزیده و صالح و تقوی پیشه است و این مطلب در روایات متعددی بهصراحت بیان شده است. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده: «إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه[16]؛ هنگامی که دیدید مردی بر رفت و آمد به مسجد مداومت میکند، وی را مؤمن بدانید. خداوند متعال میفرماید: تنها آنان که ایمان به خداوند دارند مساجد خدا را آباد میکنند.»
این حدیث شریف بهخوبی گویای آن است که انسانهای مسجدی، به خداوند متعال ایمان دارند. پیامبر (ص) در حدیثی دیگر از مسجد بهعنوان «خانه انسانهای متقی» یاد کرده است و فرمودهاند: «اِنَّ الْمَساجِدَ بُیُوتُ الْمُتَّقیِن وَ مَنْ کانَتِ الْمَساجِدُ بَیتَهُ فَقَدْ ضمنَ اللهُ لَهُ بِالرَّوحِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْجَوازِ عَلَی الصّراطِ[17]؛ مساجد، خانه پارسایان است و هر کس خانهاش مسجد باشد، خداوند ضمانت کرده برای او رحمت و شادی را و اجازه عبور از صراط (به سوی بهشت) را به او خواهد داد.»
بهطور خلاصه باید گفت یافتن شرکایی که متعهد به پیمان خود باشند، متقی و با ایمان باشند، حلال و حرام را بدانند و بیزار از مفاسد اقتصادی چون ربا و رانت خواری باشند، در مسجد امکانپذیر میشود.
[1] . روش ابهام در موضوع.
[2] . بحارالانوار، ج63، ص 528.
[5] . پیکار اسلام با اسراف، ص133.
[7] . هزار و یک نکته درباره نماز، ص 97.
[9] . بحار الأنوار، ج 45، ص 8..
[10] . النوادر (للراوندی)، ص 25.
[11] . جامع الخبار، ص 141. (حَتَّى تَرَوْنَ الْحَرَامَ مَغْنَماً وَ الزَّکَاةَ مَغْرَماً)
[12] . منتخب الاثر، ص 430.
[13] . جامع الاحادیث، ج 9، ص 31.
[14]. آیین مسجد، ج 2، ص ۱۵8.
[15]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 237-713.
[16]. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 362.
[17]. مستدرک الوسائل، جلد 3، ص 362.