بسم الله الرحمن الرحیم
ایجاد انگیزه[1]
رسول گرامی اسلام (ص) در روایتی نورانی رابطه مؤمن با مسجد را به رابطه ماهی با آب، تشبیه کرده و میفرمایند:«المُؤمنُ فی المَسجدِ کَالسَمَکِ فِی المَاء؛[2] مؤمن در مسجد همچون ماهی در آب است.»
یعنی همانگونه که حیات و زندهبودن ماهی وابسته به آب است و اگر آب نباشد یا آلوده باشد، ماهی از بین میرود؛ حیات و زندگی انسان مؤمن نیز(به تعبیر قرآن حیات طیبه او) وابسته به مسجد است.
در برخی از روایات وارد شده که مسجد «مجلس مؤمن» و یا «خانه مؤمن» است. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَجْلِسُهُ مَسْجِدُ[3]؛ همانا مجلس مؤمن مسجد است.»
آن حضرت در روایت دیگری میفرمایند: «أَلَا طُوبَی لِمَنْ کانَتِ الْمَسَاجِدُ بُیوتَه[4]؛ آگاه باشید سعادت برای کسی است که خانهاش مساجد است.»
در شب معراج خداوند متعال خطاب به پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «یا احمد! راست نمیگوید کسی که ادعای دوستی من را دارد، مگر آنکه ... مسجد را سرای خود قرار دهد.»[5]
در برخی از روایات، «اهل مسجد بودن» و «ارتباط با مسجد» به عنوان راه نجات از فتنهها و بلاها معرفی شده است: پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِی أَهْلُ الْمَسَاجد[6]؛ هنگامی که مشکلات و بلاها (برای اهل زمین) نازل شود، اهل مساجد در اماناند.»
چرا روایات معصومین (علیهم السلام) حضور در مسجد، را بسیار مورد تأکید قرار دادهاند؟ مسجد چه برکات و چه کارکردهایی را برای افراد به دنبال دارد؟
متن و محتوا
جایگاه مسجد در فرهنگ دینی و قرآنی بسیار والاست و از مضمون آیهها، روایتها و نیز سنت رسول خدا (ص) و اولیای الهی معلوم میشود که مسجد با زندگی مسلمانان گرهخورده است و به همین علت زندگی باید بر محور مسجد و نماز باشد. حتی برنامه کاری انسان نیز باید بر مدار حضور در مسجد و نماز تنظیم شود و این امر نشانه تاثیر دائمی و حقیقی مسجد در زندگی یک مسلمان است.
در واقع مساجد بهترین مکان برای آموزش و تمرین سبک زندگی مؤمنانه است؛ اما این سبک زندگی چگونه در مسجد تحقق پیدا میکند؟
کارکرد مسجد در اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی
امروز مسائل اقتصادی از مهمترین مسائل دولتها و افکار عمومی است که بر امور سیاسی، فرهنگی و نظامی کشورها سایه افکنده است. از آنجا که اسلام، دینی جامع و کامل است، زندگی اقتصادی جامعه را نیز به خوبی هدایت میکند. مسجد نهادی دینی است که یکی از کارکردهای مهم آن کارکرد اقتصادی است[7]؛ که در منابع دینی از آن به عنوان عقل معاش یاد میشود.
همان گونه که میدانید یکی از ابتکارات مقام معظم رهبری (حفظه الله) نامگذاری سالهاست که حداقل در آن سال افراد و نهادها و... به آن شعار و نام سال توجه میکنند.
با نگاهی به عناوین این چند سال: «نوآوری و شکوفایی»، «اصلاح الگوی مصرف»، «همت مضاعف و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی» و «تولید داخلی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» به جنبههای مختلفی از اقتصاد مقاومتی میرسیم. این عناوین قطعات مختلف یک پازل هستند که اگر به طور صحیح کنار یکدیگر قرار گیرند، اقتصاد مقاومتی را شکل خواهند داد. اصلاح الگوی مصرف که مقام معظم رهبری (حفظه الله) در سال 1388 مطرح فرمودند نیز یکی از مهمترین ابعاد اقتصاد مقاومتی است و مساجد میتواند نقش اساسی در تحقق این امر داشته باشد. مساجد به عنوان پایگاه اجتماعی پذیرفته شده جامعه، میتوانند به اشکال زیر در جهت عملی نمودن اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی نقشآفرینی نمایند:
1.تبیین مفهوم اصلاح الگوی مصرف
در منابع دینی در مقام بیان تعریف اصلاح الگوی مصرف از واژه «اسراف» و «تبذیر» استفاده شده است. اسراف یعنی از حد اعتدال گذشتن و تبذیر به معنای بیاندازه خرج کردن است. در حقیقت تبذیر زیادهروی در مسائل مادی است؛ اما اسراف عامتر و شامل مسائل غیرمادی نیز میشود. در قرآن کریم میخوانیم که فرعون به خاطر گردن کشی مسرف خوانده شده است: «مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کانَ عالِیاً مِنَ الْمُسْرِفِینَ[8]؛ از (عذاب) فرعون که مردی بزرگ طلب و از اسرافکاران بود.»
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در ابتدای سال 1388، در بیان اصلاح الگوی مصرف، چنین میفرمایند: «مردم عزیزمان توجه داشته باشند که صرفهجویی به معنای مصرف نکردن نیست. صرفهجویی به معنای درست مصرف کردن، بهجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است.»[9]
از این رو، اصلاح الگوی مصرف به معنای درست مصرف کردن است نه زیادهروی و نه سختگیری بیجا. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر ارزشمند المیزان مینویسند: «الاسراف هو التعدی عن الاعتدال فی العمل؛[10] اسراف تعدی و تجاوز از حد اعتدال در عمل و رفتار است.»
با این تعاریف و توجه به آیات و روایاتی چند نکته مهم در خصوص اسراف قابل توجه است:
نکته اول: اسراف مفهومی گسترده دارد و تنها به بهرهبرداری از آب، نان، پوشاک و اموری از این دست محدود نمیشود. برخلاف برخی تصورات که اسراف را محدود به امور مادی یا شخصی و جزئی میدانند. بنابراین دامنه اسراف گسترده است که به جهت تبیین مصادیقی را از آن ذکر میکنیم:
ـ هدر دادن نعمتهایی مانند هوا، نفت، گاز و معادن طبیعی و منابع زمینی بهویژه آب از مصادیق بارز اسراف است و بهرهوری بیحد و حصر و غیر بهینه از آنها حرام است.[11]
ـ هدر دادن استعدادها و نیروهای انسانی، به این معنا که فرد یا افراد مسئول در برابر انسان توانایی و استعداد او را نشناسند در نتیجه استعداد او بیبهره بماند و هدر رود.
نکته دوم: درست و بهینه مصرف نکردن هم اسراف است.
در منابع دینی اسراف تنها به جنبه کمّی بهرهوری از مال و ثروت محدود نمیشود. اسحاق بن عمار میگوید: «قُلتُ لِأبی عَبدِاللّه (ع): یَکونُ لِلمُؤمِنِ عَشَرَةُ أقمِصَةٍ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ: عِشرونَ؟ قالَ: نَعَم، قُلت: ثَلاثونَ؟ قالَ: نَعَم، لَیسَ هذا مِنَ السَّرَفِ، إنَّمَا السَّرَفُ أن تَجعَلَ ثَوبَ صَونِک ثَوبَ بِذلَتِک[12]؛ به امام صادق (ع) عرض کردم: شخص مؤمن میتواند ده پیراهن داشته باشد؟ فرمود آری، عرض کردم: بیست پیراهن چطور؟ فرمود: آری، پرسیدم: سی پیراهن چطور؟ فرمودند: بله! این اسراف نیست، اسراف آن است که لباس (بیرون از خانه) که تو را (در برابر دیدگان مردم) حفظ میکند را لباس راحتی و کار خود قرار دهی و از آن استفاده بیجا کنی.»
نکته سوم: تجاوز از حدود اخلاقی در ارتباط با خود و دیگران اسراف شمرده میشود. در نتیجه گناه و نادیده گرفتن حلال و حرام خدا اسراف است؛ زیرا زیادهروی از حق خود و تجاوز به حقوق دیگران است. از این رو قرآن کریم در مورد کسانی که مرتکب گناه و نافرمانی شدهاند، میفرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[13]
نکته چهارم: اسراف یک امر نسبی است یعنی ممکن است نسبت به یک شخص اسراف حساب شود؛ ولی برای شخص دیگر اسراف نباشد. در این خصوص امام صادق (ع) میفرماید: «رُبَّ فَقِیرٍ هُوَ أَسْرَفُ مِنَ الْغَنِیِّ إِنَّ الْغَنِیَّ یُنْفِقُ مِمَّا أُوتِیَ وَ الْفَقِیرَ یُنْفِقُ مِنْ غَیْرِ مَا أُوتِی[14]؛ چه بسا فقیری که بیش از غنی اسراف میکند. چون غنی از آنچه دارد هزینه میکند ولی فقیر از آنچه ندارد میدهد.»
تنور شکم تن به تن تافتن مصیبت بود روز نایافتن[15]
نکته پنجم: زیادهخواهی و استفاده چیزی بیش از آنچه نیاز انسان است و دور ریختن آنچه میتواند استفادههای دیگری داشته باشد اسراف محسوب میگردد.
رسول خدا(ص) فرمودند: «إنَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأکُلَ کُلَّ ما اشتَهَیتَ[16]؛ از جمله اسراف آن است که هر چه دلت میخواهد بخوری یعنی زیادهخواهی و پرخوری کنی»
بنابراین اولین نقشی که مسجد در جهت فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی میتواند ایفا نماید، تبیین مفهوم اصلاح الگوی مصرف و شاخصههای آن میباشد.
2. ارائه الگوی مدیریت مصرف
یکی از معضلات جدی در کشور ما مصرف بیرویه مواد غذایی و غیر است. برای مثال در سال 1383 مردم ایران 40 درصد بیشتر از مردم جهان، روغن مصرف کردهاند و 3 برابر بیشتر از مردم جهان نوشیدنی شیرین که شکر و فسفر دارد و عامل مهمی در پوکی استخوان است، مصرف نمودهاند![17]
این در حالی است که در سیره و سخنان معصومین (علیهم السلام) تدبیر در مصرف و تقدیر در معیشت بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
روزی مردی به محضر امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: «به من خبر دادند، هر کس در زندگی میانهرو و با تدبیر باشد، نصف کسب را به دست آورده است» امام فرمودند: «خیر هر کسی چنین باشد همه کسب را به دست آورده است، تدبیر در زندگی یکی از احکام دین میباشد.»[18]
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِیرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِیرِ وَ الْإِسْرَافَ[19]؛ اگر خدا خیر بندهای را بخواهد، میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و از تدبیر بد و اسراف دورش میدارد.»
آن حضرت در جایی دیگری میفرمایند: «سُوءُ التَّدْبِیرِ مِفْتَاحُ الْفَقْرِ[20]؛ تدبیر بد (در زندگی)، کلید فقر است.»
یک جنبه دیگر مدیریت مصرف، تعادل در مصرف به عنوان یک حرکت جهادی است. جلوگیری از هرگونه اسراف و تبذیر، مهمترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است. از اینرو خداوند در آیه 67 سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط را رسیدن به پایداری دانسته است. پس فرد یا جامعهای که در مسیر پایداری در مصرف حرکت کند، به پایداری در اقتصاد میرسد و جامعه به همان مطلوب یعنی اقتصاد سالم، شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت.
البته امروزه عدم استفاده بهینه از حاملهای انرژی موجب هدر رفت سرمایه شده است. از این رو مساجد میتوانند به عنوان الگوی اصلاح مصرف و اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گیرند و به عنوان الگو اصلاح مصرف انرژی در جامعه مطرح شوند. در معماری اسلامی اصیل، در مساجد فضاهای مختلفی را میساختند و چند قسمت در مساجد طراحی میشد و هر بخشی متناسب با ظرفیت برنامهها فعال میگشت، ولی مساجد جدید به طور معمول یک قسمت دارد و زمانی که تعداد کمی در مسجد حضور دارد، انرژی زیاد صرف میشود. مساجد با مدیریت بهینه منابعی همچون آب، برق و مواد سوختی در نهادینه شدن فرهنگ صرفهجویی در جامعه نقش بسزایی دارند.
3. فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی
رهبر معظم انقلاب اسلامی (حفظه الله) بارها بر ضرورت دستیابی به اقتصاد مقاومتی تأکید فرمودهاند و بسیاری از صاحبنظران و اقتصاددانان نیز معتقدند که بنای اقتصاد مقاومتی از دل رفتارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم بیرون میآید.
بنابراین رابطه مستقیم و مثبتی میان اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور و نحوه و سبک زندگی و فرهنگ اقتصادی و الگوی ذهنی و رفتاری جامعه وجود دارد و ریشه اصلاح مسائل اقتصادی در «اصلاح فرهنگ اقتصادی»، «تغییر سبک زندگی مردم»، «اصلاح الگوی مصرف» و «توسعه فرهنگ کار و تلاش» و «تولید ملی» است.
در یک جمله میتوان گفت: «ریشه اقتصاد مقاومتی در اصلاح سبک زندگی بر اساس الگوی اسلامی و ایرانی است.»[21]
ما در کشوری زندگی میکنیم که یک درصد جمعیت دنیا را دارد، در حالی که ده درصد منابع دنیا اعم از نفت، انرژی، معادن، دریا و زمینهای حاصلخیز را دارا است.[22]
با وجود این سرمایههای عظیم، متأسفانه شاهد رشد روزافزون فقر در این کشور هستیم. به تعبیر حضرت آیتالله جوادی آملی (حفظه الله) «فقیر غیر از فاقد» است، هرگز فقیر را فقیر نگفتند، برای اینکه او مال ندارد، برای اینکه در صدر اسلام اینهمه افراد بیمال بودند که بدر و احد را اداره کردند، فقیر را فقیر میگویند برای اینکه ستون فقراتش شکسته است.»[23]
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکانپذیر است. برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خود را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور، حس کنند و بر آن ببالند. در نظریههای اقتصادی نقش مردم به عنوان مصرفکنندگان کالاها بسیار حائز اهمیت است. مساجد بهترین گزینه جهت فرهنگسازی در جلوگیری از زیادهرویها و اصلاح الگوی مصرف و نهادینه سازی این امر در میان اقشار مختلف است.
4. تشویق و ترغیب بر قناعت ورزی
سبک زندگی اسلامی همواره بر کسب درآمد و تولید پرتلاش و کوشش تأکید دارد و در جهت مصرف بر محور قناعت تأکید میکند. یعین اگر چه تـولیـد انـسـان، بـیـش از نیاز و کفاف شخصی باشد، اما در مـقـام مـصـرف بـایـد قـانـع بـود و بـه انـدازه نـیـاز و یـا کـفـاف، حاصل درآمد خود را برداشت و مصرف کرد. قـناعت یعنی اکتفا به اندک و راضی شدن به سهم خود.
امیر مؤمنان علی(ع) قناعت را نعمتی خدادادی میداند و میفرماید: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیراً أَلْهَمَهُ الْقَنَاعَةَ أَلْهَمَهُ الطَّاعَةَ وَ حَبَّبَ إِلَیهِ الْقَنَاعَةَ] فَاکتَفَی بِالْکفَافِ وَ اکتَسَی بِالْعَفَافِ[24]؛ هـرگاه خدا بخواهد به بندهای خیر دهد، قناعت را به او الهام میکند. چنین بندهای بهقدر کفاف، بسنده میکند و با لباس عفاف، خود را میپوشاند؛ یعنی چشم به مال دیگران نمیدوزد و دست بهسوی دیگران دراز نمیکند.»
بنابراین قناعت و اقتصاد واقعی به معنای مصرف به مقدار کفایت است که مهمترین عامل در ایجاد آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است. مردم جامعه باید تفکر خود را نسبت به مصرف تغییر دهند و از مصرفگرایی و ریختوپاش غیرضروری در همه موارد خودداری کنند.
یکی از زمینههای ایجاد صفت قناعت، مقایسه زندگی خود با زندگی فقرا است. متأسفانه در جامعه ما چشم و همچشمیها زیاد شده و گاهی این حرص خوردن و چشم و همچشمیها باعث درگیری و اختلاف خانوادگی میشود.
اگر انسان وضعیت مالی خود را با وضع زندگی فقرا بسـنجد، اثر تعدیل کننده دارد؛ و باعث میشود که به امکانات اندک، قناعت کند.
امام باقر (ع) میفرماید: «اُنْظُرْ اِلی مَنْ هُوَ دوُنَک وَ لا تَنْظُرْ اِلی مَنْ هُوَ فَوْقَک فیالْقُدْرَةِ، فَاِنَّ ذلِک اَقْنَعُ لَک بِما قُسِّمَلَک[25]؛ در قدرت و تمکن مالی همواره به پایینتر از خود نگاه کن نه به بالاتر، زیرا چنین کاری تو را بهروزی خود قانعتر میسازد.»
علّت این سفارش حکیمانه آن است که مؤمن به سطح زندگی معمولی، بسنده کند و اگر بخواهد به بالادست خود بنگرد، هیچگاه در کیفیت زندگی توقف نخواهد کرد؛ مگر اینکه خود، برترین مرفه جهان گردد و چنین چیزی به مصلحت او نیست.
حرص و طمع از مهمترین عوامل سقوط انسان است، نمونه این را شما در کربلا میتوانید ببینید.
در منابع تاریخی آمده: امام حسین (ع) عمرو بن قرظة بن کعب انصاری را سوی عمرسعد فرستاد و فرمود میخواهم با تو صحبت کنم، امشب میان لشکر من و لشکر خودت با من دیدار کن. عمر سعد با بیست سوار به سوی آن حضرت رفت و امام حسین (ع) نیز با همین شمار آمد. وقتی به هم رسیدند، امام حسین (ع) از یاران خود خواستند تا از وی کناره بگیرند و تنها حضرت عباس (ع) و حضرت علیاکبر (ع) با وی باقی بمانند.
عمر سعد نیز به یارانش فرمان داد تا از او کناره بگیرند و پسرش حفص و غلام او به نام لاحق با وی ماندند. آنگاه امام حسین (ع) فرمودند: «وای بر تو ای پسر سعد! آیا از خدایی که بازگشت تو به سوی اوست، نمیترسی که با من بجنگی! تو نسبت مرا با رسول خدا (ص) میدانی. دشمنانم را رها کن و با من باش. من تو را به خدای عزوجل نزدیک میکنم. عمر سعد گفت: ای ابا عبدالله! بیم دارم که خانهام ویران شود! امام حسین (ع) فرمودند: من آن را برایت میسازم. گفت: میترسم املاکم گرفته شود! امام حسین (ع) فرمودند: من بهتر از آن را از اموال خود در حجاز به تو میدهم. گفت: خانوادهای دارم که بر آنان بیمناکم! فرمودند: من سلامتشان را تضمین میکنم.»
عمر به هیچیک از اینها پاسخی نداد و امام حسین (ع) از نزد او بازگشت، در حالیکه میفرمود: تو را چه شده است؟! خداوند هر چه زودتر سرت را در رختخوابت ببرد و در آن روزی که تو را محشور سازد نبخشاید! به خدا سوگند من امیدوارم که تو از گندم عراق جز اندکی نخوری.»[26]
[1] . روش تبیین اهمیت و ضرورت موضوع.
[2]. وسائل الشیعه، ص 198.
[4]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 360.
[5]. مجموعه وسائل فارسی، ج 1، ص 16.
[6]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 356.
[7] . فعالیت اقتصادی مساجد؛ عاملی برای رفع مشکلات مردم۱۳۹۲.
[9] . بیانات در اجتماع بزرگ زائران مجاوران حضرت علی بن موسیالرضا(ع): 1388/1/1.
[10]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 173.
[11]. اسلام و الگوی مصرف.
[14]. شیخ عاملی، وسایل الشیعه، ج 9، ص 243.
[17]. روزنامه جمهوری اسلامی 1383/11/1383 به نقل از کتاب اسلام وال گوی مصرف، دکتر علیاکبر کلانتری، ص 16.
[18]. امالی طوسی، ج 2، ص 283 و بحار الأنوار ج 68، ص 349
[19] . تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص 353.
.[21] الزامات اقتصاد مقاومتی و ارتباط آن با الگوی سبک زندگی، منبع: خبرگزاری فارس.
[22]. http://www.yjc.ir/fa/news4338585.
[23]. بیانات علامه جوادی آملی (حفظه الله) در تببین الگوی نظری اقتصاد مقاومتی منبع مشرق نیوز.
[24]. تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص 391.
[25]. بحارالانوار، ج 78، ص 198.
[26] . الفتوح، ج ۵، ص ۱۶۴ – ۱۶۶، به نقل از رویدادهای کربلا، ج ۴