بسم الله الرحمن الرحیم
ایجاد انگیزه[1]
آنگاه که زندگی نمازگزارن مسجدی را بررسی میکنیم، پی میبریم که آنان از جهات متعددی دارای امتیازات ویژهای هستند. همین امتیازات ویژه سبب شده تا موضوع کاربردی و روزآمدی را با این عزیزان در میان بگذاریم. یکی از آن امتیازهای متعدد این است که معمولا ارتباط این گروه با خداوند بیشتر است و نسبت به مباحث دینی و شرعی تقیید چشمگیری دارند؛
امتیاز دوم اینکه مسجدیها همدلی و همراهی بیشتری با نظام و رهبری دارند و اگر مطلبی بخواهیم مطرح کنیم قطعاً اینها قابل اعتمادترند؛
امتیاز سوم اینکه معمولا مسجدیها در حکم رسانه هستند؛ یعنی اخبار و اطلاعات را از ائمه جماعات و قشرهای فرهنگی گرفته و در اختیار دیگران قرار میدهند؛ و مردم هم نسبت به این گروه، اعتماد بیشتری دارند؛
امتیاز چهارم اینکه این قشر معمولا برای افراد متعدد و گروههای دیگر جامعه الگو هستند و قطعاً رفتارهای اینها بر دیگران اثراگذار است؛
امتیاز پنجم اینکه این قشر گروهی هستند که غیر از خود به فکر دیگران و معمولاً جامعه و افراد هموطن خود هستند و دغدغه خدمت به آنان را نیز در سر دارند.
و اما آن بحثی که میخواهیم مطرح کنیم، برگرفته از شعاری است که مقام معظم رهبری (حفظهالله) در ابتدای امسال انتخاب نموده و به عنوان اولویت در دستور کار مسئولین و امت اسلامی قرار دادند.
میخواهیم ببینیم ما مسجدیها برای تحقق این شعار و عملی نمودن آن، چه نقشی میتوانیم ایفا کنیم؟ جهت عملی شدن اقتصاد مقاومتی چه کارهایی از نمازگزاران و مسجدیها بر میآید؟ این قشر در چه حوزههایی میتوانند نقشآفرینی کنند؟
متن و محتوا
با توجه به اینکه مسجد به عنوان یک نهاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و عبادی، کارکردهای متعددی دارد، نمازگزاران نیز از جهات متعددی میتوانند در جهت تحقق شعار «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نقش آفرینی کنند:
1. استفاده از فرصت رسانهای مسجد
(بصیرتافزایی درباره اقتصاد مقاومتی)
یعنی اینکه ببینیم این شعار چه ضرورتی دارد و نگاه آموزههای دینی و امام امت (ره) و رهبری (حفظه الله) به این شعار چیست و مؤلفههای آن کدامند؟
قرآن کریم در آیات متعددی ما را از زیر سلطه رفتن استکبار بازداشته و نسبت به نفوذ دشمنان اسلام هشدار داده است:
ـ آیه نفی سبیل: «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا[2]؛ خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است.»
ـ آیه نفی دوستی با دشمنان اسلام: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ[3]؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیهگاه خود،) انتخاب نکنید! آنان اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنها دوستى کنند، از آنان هستند خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمىکند.»
در این آیات مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته و از آنجا که یکی از ریشههای خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت میشود، نیازهای اقتصادی است، این آیات هرکدام با بیان ویژهای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است.
در یکی از مراحل بحرانی تاریخ اسلام که استعمارانگلیس با کسب امتیاز تنباکو می رفت تا کشوراسلامی ایران را در ردیف مستعمرات خود در آورد و از لحاظ اقتصادی او را وابسته کند، عالم متعهد و مرزبانی بیدار مرحوم میرزای شیرازی بزرگ عمق توطئه را دریافت و با صدور فتوای تحریم تنباکو بزرگترین ضربه را بر پیکر دولت استعمارگر انگلیس نواخت و او را در اهداف شیطانی خود ناکام کرد.
این فتوای قاطع استبداد را رسوا ساخت. قدرت اسلام و رهبران مذهبی را به نمایش گذاشت. برای نخستین بار توانایی مبارزه منفی را در رویارویی با قوی ترین قدرت زمان به اثبات رساند و اقتصاد ایران را مستقل از دیگران قرار داد.
حضرت امام خمینی (ره)، دستیابی به استقلال اقتصادی حتی با تحمل هزینه اجتماعی محاصره اقتصادی را سودمند میدانند. دوراندیشی امام راحل در تحمل فشارهای اقتصادی در شرایط تحریم یا همان اقتصاد مقاومتی، قابل توجه است. ایشان در خصوص شرایط تحریم و محاصره اقتصادی میفرمایند: «این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمیدهند، وقتی که مایحتاج را به ما ندادند خودمان میرویم دنبالش مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمیدهند، ما خودمان باید تهیه کنیم»[4]
براساس اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دو وظیفه: «تعیین سیاستهای کلی نظام» و «نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» از وظایف رهبری است. مقام معظم رهبری (حفظهالله) برای تحقق این وظایف، در شهریور سال 1389 اولین بار در دیدار کارآفرینان واژه «اقتصاد مقاومتی» را مطرح میکنند. از آن زمان تاکنون، همایشهای متعددی توسط ارگانهای دولتی و مردمی برگزار شده است. در 29 بهمن 1392، سیاستهای اقتصاد مقاومتی پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، به عنوان سندی بالادستی رسماً از سوی ایشان انقلاب ابلاغ شد.
چند سال اخیر به ویژه سال 95 هم با این نام گره میخورد. رهبر انقلاب در همان ابتدای سال علت انتخاب نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» و مؤلفههای آن اشاره جزیی نموده و میفرمایند:
«گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کردهاند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهایی است در زمینه بخشنامهها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن.»[5]
مسجدیها هم میتوانند خود اهمیت این شعار را درک کنند و هم اینکه ضرورت آن را برای دیگران نیز تشریح کنند و این یعنی بصیرت سیاسی و اجتماعی این قشر بیدار.
2. استفاده از فرصت عبادی مسجد
(تقویت روحیه توکل و اعتماد به خداوند)
یکی از راهکارهایی که در آموزههای دینی برای مقابله با مشکلات و تحمل سختیها ارائه شده، توکل بر خدا و درخواست از رحمت الهی است. یعنی تکیه کردن بر یک منبع مطمئن قدرت، بر این اساس باید از خدا مدد خواست و چشم از دست مستکبران و زورگویان و ابرقدرتهای پوشالی برگرفته شود و مسجد بهترین مکان برای ایجاد و تقویت این روحیه در بین افراد میباشد.
امام صادق (ع) به مسلمانان سفارش میکنند که به هنگام رویارویی با مشکلات و اندوههای دنیوی، به نماز و مسجد پناه ببرند؛ چنانکه میفرمایند: «مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْیَا أَنْ یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَیَرْکَعَ رَکْعَتَیْنِ یَدْعُو اللَّهَ فِیهِمَا أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ: «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[6]؛ هنگامی که اندوهی از اندوههای دنیا یکی از شما را فرا گرفت، چه میشود که وضو گرفته به مسجد داخل شود و دو رکعت، نماز بخواند و در آن دو رکعت، خدا را بخواند [و دعا کند]؛ مگر نشنیدهای که خدا میفرماید: و با صبر و نماز یاری جویید.»
در تاریخ هم تجربه شده زمانی که مردم و دولتها از خدا غافل شده و چشم بر دست دشمن میدوزند و منتظر دستگیری او هستند و تمام اعتماد و توکلشان به آنان است، هیچ نتیجهای برای آنها نداشته و هر کسی فقط بر خدا توکل کند، قطعاً از سوی خدا برای او روزنهای باز میشود.
بنابراین مسجدیها باید در شرایط دشوار اقتصادی و مشکلات زندگی بر خدا توکل کرده تا بتوانند بر سختیها غلبه پیدا کنند و این روحیه را به بدنه جامعه نیز تزریق کنند.
قرآن کریم در آیاتی، آدمی را به پایانپذیری سختیها رهنمون ساخته تا آدمی در پرتو امید به گشایش، تحمل ناخوشایندهای زندگی را در خود فراهم آورد: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا[7]؛ به یقین با (هر) سختی آسانی است. (آری) مسلماً با (هر) سختی آسانی است.»
در آیه دیگری آمده: «سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا[8]؛ خداوند بعد از سختی، آسانی قرار میدهد.»
امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند: »عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّةِ تَکُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَایُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ یَکُونُ الرَّخَاء[9]؛ چون سختیها به نهایت رسید، گشایش پدید آید. و آن هنگام که حلقههای بلا تنگ گردد، آسایش فرا رسد.»
در جنگ احزاب که قریش با ساز و برگ کامل نظامی مدینه را در محاصره خود قرار دادند. ارتباط مدینه با اطراف قطع شد. حدود یک ماه جریان به همین منوال ادامه یافت. کمکم خوراکیها به پایان رسید، هوا سرد بود، رنجهای فراوانی مسلمانان را فرا گرفت.
حذیفه یکی از یاران هوشیار رسول خدا (ص) میگوید: وحشت و گرسنگی و دشواریهای فراوانی ما را فرا گرفته بود. شبی پیامبر (ص) مشغول نماز و راز و نیاز بود. سپس به حاضران رو کرد و فرمودند: آیا کسی هست که برود از سپاه دشمن خبری برای ما بیاورد؟ تا رفیق من در بهشت باشد.
حذیفه گفت: سوگند به خدا به خاطر وحشت و گرسنگی که بر ما وارد شده بود. هیچ کس جواب رسول خدا (ص) را نداد. پیامبر (ص) مرا طلبید و مأمور این کار کرد و فرمودند: برای شناسایی دشمن برو و برای ما از آنها خبری بیاور و غیر از این کار، هیچ کاری انجام مده و به سوی ما بازگرد.
حذیفه میگوید: من با تاکتیک مخفی کاری به سوی دشمن رفتم. وقتی به نزدیک آنها رسیدم، طوفان شدیدی برخاسته آنچنان که همه ابزار و وسایل جنگی و غذایی و چادرهای آنها را در هم ریخته و هر چیزی را به جایی انداخته است.
در این هنگام، ناگهان ابوسفیان فرمانده دشمن، از چادر خود بیرون آمد و فریاد زد هر کس بغل دستی خود را شناسایی کند تا جاسوس محمد (ص) نباشند! من پیشدستی کردم و به شخصی که در طرف راست من بود گفتم تو کیستی؟ (با توجه به اینکه شب بود و هوا تاریک) او هم گفت: من فلان کسی هستم (با این کار دیگر کسی مرا نشناخت) آنگاه ابوسفیان گفت: ای جمعیت قریش! اینجا دیگر جای ماندن نیست. حیوانات سُمدار و بیسُم ما هلاک شدند و از طرفی هم پیمانان ما (بنی قریظه) با ما مخالفت کردند و این طوفان هیچ پناهگاهی را برای ما نگذاشت.
ابوسفیان به قدری گیج و دستپاچه بود که با شتاب به سوی شترش رفت و به بسته بودن یک پای آن توجه نکرد و سوار بر آن شد و بعداً فهمید که پایش بسته است. من در این هنگام به فکر افتادم که ابوسفیان را غافلگیر کرده و سر به نیست کنم که به یاد دستور پیامبر (ص) افتاده که فرموده بود که کار دیگری انجام مده. پس از شناسایی کامل دشمن، به سوی پایگاه خود بازگشتم، دیدم رسول خدا (ص) هنوز نماز میخواند. پس از نماز فرمود چه خبر؟ من ماجرای دشمن را گفتم که طوفان الهی، تمام زندگی آنها را در هم ریخت و فرار را بر قرار ترجیح دادند.[10]
بنابراین مسجدیها باید به قدرت و نصرت الهی باور داشته و بدانند، فشارها و ناملایمات اقتصادی زودگذر و از بین رفتنی است و برای رفع آنها از خدا کمک کنند و خود نیز تلاش کنند.
3. استفاده از فرصت اقتصادی مسجد
(تقویت روحیه تلاش و کار جهادی)
مقام معظم رهبری (حفظهالله) بعد از آنکه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را تبیین نموده، میفرمایند: «اجرای این سیاستها با حرکت عادی و احیانا خوابآلوده و بدون حساسیت امکانپذیر نیست و نیازمند برنامهریزی، حرکت علمی و همت و مدیریت جهادی است.»[11]
نمازگزاران به عنوان قشر متدین و متعهد به اصول نظام، در رأس جهادگران عرصه اقتصاد مقاومتی هستند. آنان باید در این برهه زمانی، تلاش و پشتکار خود را افزون کنند و این روحیه را نیز به دیگران القا نمایند.
خداوند در آیات بسیاری انسانها را به تلاش تشویق کرده است: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى[12]؛ هر کسی به اندازه کار و تلاشش بهر میبرد.»
پیامبر (ص) در روایتی میفرمایند: «مَنْ أَکلَ مِنْ کدِّ یدِهِ مَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ کالْبَرْقِ الْخَاطِفِ[13]؛ کسی اگر با دست خودش کار بکند، روز قیامت از صراط مثل برق عبور میکند.»
ابن عباس میگوید: رسم پیغمبر اکرم (ص) این بود که وقتى با مردى برخورد میکرد که نیرو و قوتش مایه شگفتى آن حضرت میشد سؤال میکرد، آیا حرفهاى دارد و به کارى مشغول است؟ اگر جواب منفى بود میفرمود: سَقَطَ مِنْ عَیْنِی[14]؛ از چشم من افتاد.»
روزى رسول اکرم (ص) با اصحاب خود نشسته بود، جوان توانا و نیرومندى را دید که اوّل صبح به کار مشغول شده است. کسانى که در محضر آن حضرت بودند، گفتند: این جوان شایسته مدح بود، اگر جوانى و نیرومندى خود را در راه خدا بکار میانداخت. رسول اکرم (ص) فرمودند: این سخن را نگویید اگر این جوان براى معاش خود تلاش میکند که در زندگى محتاج دیگران نباشد و از مردم مستغنى گردد، او با این عمل در راه خدا قدم بر میدارد، همچنین اگر کار میکند به نفع والدین ضعیف یا کودکان ناتوان که زندگى آنان را تأمین کند و از مردم بىنیازشان سازد باز هم به راه خدا میرود، ولى اگر کار میکند تا با درآمد خود به تهیدستان مباهات نماید و بر ثروت و دارائى خود بیفزاید او به راه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است.[15]
در حقیقت انسان با کار و البته سرمایه مادی است که میتواند آسایش را در دنیا تجربه کند و فرصتی را برای آرامش و کارهای دیگر از جمله عبادت بیابد. هرچند از یک نظر خود کار اقتصادی عبادت است؛ زیرا کار در این صورت پاسخی به مأموریت الهی و انجام وظیفه است؛ همچنان که پیامبر (ص) تأمین مواد غذایی و آسایش خود و خانواده را نیز یک عبادت دانسته است: «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ[16]؛ کسی که برای خانواده خود تلاش کند مثل مجاهد در راه خداست.»
4. استفاده از فرصت فرهنگی مساجد
(تقویت روحیه مبارزه با اسراف و تجمل گرایی)
در اسلام، تامین رفاه و آسایش و فراهم آوردن امکانات برای زندگی بهتر مورد توجه است؛ اما نکته قابل ذکر این است که میفرماید، استفاده تو باید بهاندازه نیازت باشد و بیشتر از آن اسراف است: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین[17]؛ و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد!»
مسجدیها باید تمام جوانب بحث اسراف را در نظر بگیرند. از جمله اینکه:
1-اسراف، مفهومی گسترده دارد و تنها به بهره برداری از آب، نان، پوشاک و اموری از این دست محدود نمیشود؛ هدر دادن نعمتهایی مانند هوا، نفت، گاز و معادن طبیعی و منابع زمینی به ویژه آب از مصادیق بارز اسراف است و بهرهوری بیحد و حصر و غیر بهینه از آنها حرام است. همچنین هدر دادن استعدادها و نیروهای انسانی، به این معنا که فرد یا افراد مسئول در برابر انسان توانایی و استعداد او را نشناسند، در نتیجه استعداد او بیبهره بماند و هدر رود، این نیز مصداق اسراف است.
2-اسراف، تنها به زیاد مصرف کردن مال و ثروت محدود نمیشود؛ بلکه درست و بهینه مصرف نکردن هم از مصادیق اسراف است.
3-اسراف، امری نسبی است و ممکن است استفاده از یک مقدار کالا در یک جامعه و یا برای یک فرد، تجاوز از حد محسوب شود و در جامعه دیگر و یا برای شخصی دیگر، چنین به حساب نیاید.
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «رُبَّ فَقِیرٍ هُوَ أَسْرَفُ مِنَ الْغَنِیِّ إِنَّ الْغَنِیَّ یُنْفِقُ مِمَّا أُوتِیَ وَ الْفَقِیرَ یُنْفِقُ مِنْ غَیْرِ مَا أُوتِی[18]؛ چه بسا فقیری که میزان اسراف او بیش از شخص غنی باشد، زیرا غنی از (ثروت موجود و) آنچه برخوردار است، هزینه میکند و حال آن که فقیر از (کیسه خالی و) ثروت نداشته مصرف مینماید.»
اسراف، هم دنیای انسان را خراب میکند و هم آخرت او را؛ اما دنیا: به خاطر اینکه سرمایههای خود و دیگران را از بین میبرد و بیرویه مصرف میکند و این خسارت است؛ در آخرت هم به خاطر اینکه خداوند فرموده است: «وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّار[19]؛ تنها بازگشت ما در قیامت به سوى خداست و مسرفان اهل آتشند!»
[1] . روش تعریف از مخاطب.
[4] . صحیفه امام خمینی (ره)، ج 14، صص 115 و 116.
[5] . گزیده بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 1/1/1395.
[6] . بحارالانوار، ج 6، ص 342.
[9] . نهجالبلاغه، حکمت 351.
[10] . سیره ابن هشام، ج 3، ص 244.
[11] . فرازی از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در تاریخ 20/12/1392.
[13]. جامع الأخبار، ص 139.
[15]. روایات تربیتی، ج1، ص 220.
[16]. عده الداعی و نجاح الساعی، ص 82.