19 بهمن: «آمادگی دفاعی و امنیت همه جانبه»
۱۳۹۴/۱۱/۱۸

اما نکته ای که نباید از آن غافل شد آن است که تا دشمن، دشمن است، به اهداف غیرخیرخواهانة خود پایبند است. تا زمانی که نظام ما دارای اقتدار و عزت است، این دشمنی ها ادامه خواهد داشت. درست است که مذاکرات به پایان رسید، اما ماجرای حمله به عزت و اقتدار ما از سوی دشمنان، همچنان پابرجاست و آنهایی که خصومت خود با نظام را ثابت کرده اند، مترصد هر فرصتی برای خدشه وارد کردن به این اقتدار هستند.

«به نام خدا»

سفارش قرآن کریم مبنی بر لزوم تجهیز مسلمانان به قوای گوناگون برای مبارزه با دشمنان خدا و دشمنان خود در آیة «و أعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و اخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم؛ و در برابر آنها تا می توانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید تا دشمنان خدا و دشمنان خود- و جز آنها که شما نمی شناسید و خدا می شناسد- را بترسانید» (انفال: 60)، اگرچه مطلق و شامل هرنوع آمادگی اعم از آمادگی علمی و فرهنگی و اقتصادی می شود، اما به طور قطع یکی از مصادیق بارز آن آمادگی دفاعی و تسلیحات نظامی است. اولین تأثیر این آمادگی همه جانبه در برابر دشمنان، به لحاظ روانی ایجاد ترس و واهمه در آنان است.
کسانی که از ظلم به انسان ها برای رسیدن به منافعشان نمی گذرند، باید از جانب نیروهای مسلمان که داعیه دار گسترش عدالت هستند و به پیروی از انبیا و اولیای الهی، تا پای جان در راه قیام دین خدا که همان حقیقت و عقلانیت و عدالت است، می ایستند، احساس ترس داشته باشند. این البته به معنای دستور به حملة ابتدایی نیست که تهدیدی برای انسان های بی گناه باشد، بلکه هشداری است به قدرت های مستکبر که در صورت حمله به مرزهای اسلامی و پیش کشیدن آتش اختلاف و تفرقه، اسلام بی تفاوت نخواهد بود و با تمام توان از دین و ناموس خود دفاع می کند. این بُعد روانی که قرآن بر آن تأکید می کند (ترهبون به عدوالله و عدوکم)، در عرصة نظامی بسیار حائز اهمیت است.
قدرت را می توان به انحاء مختلفی تعریف کرد. گاهی منظور از قدرت، سلطه بر انسان ها با هدف به خدمت گرفتن آنها برای رسیدن به اهداف خود است.گاهی نیز مراد از قدرت، خدمت به انسانیت و انسان‌ ها و خدمت به ارزش های بشری، از موضع قوت نه از موضع ضعف است. قدرت در فرهنگ اسلامی در راستای رشد انسان و بسترسازی برای تحقق ارزش های انسانی تعریف می شود. به همین نسبت روش های قدرت مداری هم از نگاه اسلام با سایر برداشت های از قدرت متفاوت است.
اما چه چیزی باعث می شود برخی از کشورها از نظر اقتدار قوی تر از سایر کشورها باشد؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است بدانیم قدرت نظامی لزوماً تبدیل به اقتدار دفاعی و امنیتی نمی شود و رابطة آنها دو طرفه نیست. «تجربه نشان داده است که قدرت نظامی نمی تواند به تنهایی منشا اقتدار باشد نگاهی به سرمایه های سرسام آور دفاعی-امنیتی در کشورهای به اصطلاح ابرقدرت و وقایع امنیتی مانند فروپاشی شوروی سابق به علت نداشتن اقتدار ملی و عوامل دیگر موثر در اقتدار مانند فقدان پویای ایدئولوژیک و خلاهای فرهنگی، رکود شدید اقتصادی، انسجام ملی و .. بوده است» (رشیدزاده، 1388: 13)
قدرت نظامی از پایه های اصلی قدرت ملی یک کشور است و به میزان نقشی که در بازدارندگی از تهدید و مقابله با آن دارد، در تأمین و حفاظت امنیت، مهم به شمار می آید. در سطح راهبردی، قدرت نظامی با عوامل دیگر مانند قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری پیوند می یابد و در نهایت میزان قدرت ملی یک کشور را تشکیل می دهد و در جهت تحقق اهداف و منافع ملی استفاده می شود. (رشید زاهد، 1388: 16)
دشمن باید شدت و غلظت مسلمانان را با تمام وجود حس کند. اگر کشور اسلامی بخواهد خود را وامدار بزرگان نظامی دنیا قرار دهد و چشمش به بذل و بخشش آنان باشد، هرگز به غلظت مد نظر قرآن نخواهد رسید. «یا ایهاالذین امنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار ولیجدوا فیکم غلظه؛ ای کسانی که ایمان آورده اید با کافرانی که نزدیک شمایند، جنگ کنید تا در شما شدت و درشتی یابند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است» (توبه: 123)
در میزان بهره وری قدرت نظامی یک کشور، نیروی انسانی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. قدرت باور و یقین نظامیان یک کشور و میزان پایبندی و تعهد آنها به آرمان ها و ارزش ها می تواند در بسیاری از مواقع، جبران کنندة ضعف ابزارآلات نظامی یا حتی کم بودن تعداد افراد باشد و این چیزی است که در تاریخ نظامی ما تجربه شده است. غفلت از ناحیة کیفیت نیروهای انسانی در ارگان های نظامی، ضعف بزرگی است که در میزان تأثیر بر سرنوشت یک مقابله تأثیرگذار است. نتایح تحقیقات تاریخی نشان داده است که ارتش های کوچکتر، حریفان قدر را با آموزش، دکترین و راهبرد بهتر شکست داده اند (ن ک به: رشدی زاده، 1388: 20) قدرت اعتقاد و ایمان بالا در رزمندگان در طول وقایع جنگ 8 ساله، نمونة روشنی از این مدعاست. الگو گرفتن از فرهنگ عاشورا و اعتقاد راسخ به دنیای آخرت و پاداش عظیمی که برای محاهدت در راه خدا بیان شده، از جمله عوامل موثر بر رشد کیفی نیروهای نظامی کشور (اعم از ارگان های دولتی و رسمی و بسیح مردمی) بوده است.
رهبر انقلاب در زمینة تفاوت نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها و نیز انگیزه های دفاعی ما چنین فرموده: «نظام جمهوری اسلامی، نیروهای مسلح را برای دفاع از یک شخص یا یک طبقه یا وسیله ای برای زورگویی و سلطه گری و تسلط بر منابع انسان های دیگر نمی داند. هدف نیروهای مسلح در نظام اسلامی احیای انسانیت و ارزش های انسانی و آرمان های الهی است. مجاهدت فی سبیل الله است» (خامنه ای: 1382).
همچنین رهبر انقلاب در یک دسته بندی، 4 مورد را به عنوان کارکرد های اقتدار دفاعی و امنیتی می شمارند: 1- بازدارندگی و پاسخگویی موثر به تهدید ها 2- تامین منافع ملی و امنیت عمومی 3- پشتیبانی از سیاست خارجی 4- گسترش صلح و ثبات و امنیت در منطقه. (خامنه ای، 1378)
با نگاهی به نقشة خاورمیانه نقطه ای را نمی یابیم که از آشوب و ترور مصون مانده باشد. امنیت امروز کشور معلول اقتدار ما در عرصه بین الملل است. اقتدار موضوع سرنوشت سازی است که در مبادلات و مجادلات نقش به سزایی ایفا می کند. هرچیزی که نشانه ای از اقتدار ما باشد، یک هدف حمله برای دشمن است. «تجربه نشان داده است که اقتدار و از آن جمله اقتدار نظامی بر روند امنیت و همکاری های بین المللی، سیاست ، اقتصاد، فرهنگ و فناوری تأثیر می گذارد» (رشیدزاده، 1388: 4)
امروز مسلمانان مظلوم دنیا به واسطة اقتدار نظامی و دفاعی که ایران پیدا کرده، به آن افتخار می کنند و متقاضی حضور نظامی ایران و استفاده از تجربیات آن هستند. دفاع 8 سالة ما در برابر دشمن بعثی، نمونة بارزی از تجربیات دفاعی ماست. حکومت اسلامی که هنوز دومین سال تولد خود را جشن نگرفته بود، درگیر جنگی شده بود که علیرغم نداشتن آمادگی لازم، توانست پس از مدت اندکی مدیریت جنگ را به دست بگیرد و با عزت و افتخار، اجازه کوچکترین تجاوز به دشمن را ندهد.
نکتة دیگر در مورد آمادگی دفاعی آن است که تا زمانی که وابستگی نظامی و دفاعی به قدرت های بیگانه داشته باشیم، چنین هدفی (ایجاد ترس در دشمن) محقق نخواهد شد. چرا که دشمن می تواند مسیر انتقال تسلیحات را مسدود کند و بدین وسیله راه را بر تجهیز مسلمانان ببندد و خود را در جنگی نابرابر پیروز بگرداند. ما نمی توانیم با تکیه بر منابع مالی خود (درآمدهای حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی)، تنها با رصد پیشرفت های تسلیحاتی قدرت های نظامی دنیا و برقراری رابطة سیاسی با آنان، به خرید تجهیزات نظامی اقدام کنیم. در این زمینه لازم است که همّ و غمّ مسلمانان معطوف به درون زا شدن قوای دفاعی باشد تا امکان هرگونه سوءاستفاده منتفی شود.
ما در دوران پس از اجرای برجام به سر می بریم. حقیقتاً باید گفت این اتفاق قابل تحقق نبود مگر به واسطة ایستادگی مردم به مدت 12 سال در برابر انواع تحریم ها و فشارهای ظالمانه بر کشور. تحمل اوضاع نابسامان اقتصادی و حضور همیشگی مردم در عرصه های مشارکتی و ابراز پایبندی به انقلاب، دشمن را به نقطه ای رساند که دانست از راه فشار اقتصادی بر مردم نمی تواند آنها را به مقابله با نظام برانگیزاند. قصد دشمن این بود که با بستن ارتباط مالی ما با دنیا و اعمال قدرت و نفوذ بر کشورهای دیگر، بر مردم ایران فشار بیاورد وآنها را نسبت به نظام بدبین کند و در نهایت با به خیابان کشیدن آنها، فضای حاکم بر کشور را بر علیه نظام موجود کند و از آب گل آلود شده از اختلافات داخلی، ماهی بگیرد. اما به لطف خدا و با مقاومت ملت، این نقشه ها نقش بر آب شد.
باید بدانیم که اقتدار اساسی نظام ما چیزی جز محصول مشارکت مردم در همة عرصه ها نیست. مقاومت در عرصة اقتصادی، مقاومت در عرصة جنگ نرم و مقاومت در عرصة دفاع از مرزهای کشور، همه و همه سبب شده که ما امروز به جایگاه عزت مند و بااقتدار کنونی در سطح منطقه برسیم، به گونه ای که تصمیم گیری در مورد مسائل منطقه، گویی بدون مشارکت و نقطه نظر ایران ممکن نیست. درست است که پیشرفت نظامی گامی اساسی و بسیار مهم در کسب اقتدار و عزت ماست، اما دشمنان به خوبی می دانند که آنچه نظام ما را از سایر نظام های دنیا متمایز کرده، مردم انقلابی این کشور است. مردمی که با دست خالی در برابر تجاوزات نظامی و اقتصادی و فرهنگی ایستاده اند و تاریخ سی و چند سالة انقلاب، مملو از ایستادگی و جانفشانی های این ملت بزرگ است.
ما در قضایای منتهی به اجرای برجام به وضوح کارکردهای اقتدار و عزت بین المللی را مشاهده کردیم. اگر مذاکره کنندگان دولت جمهوری اسلامی توانستند کشورهایی را که برخی از آنها به دشمنی با نظام جمهوری اسلامی شهره هستند، به پذیرش حق غنی سازی متقاعد کنند و آنها را از مواضع خصمانه بلند مدت خود تا حد مقدور پایین بکشند، ثمرة اقتداری است که در طول این سی و چند سال از عمر انقلاب به دست آمده و همه باید بدانند که چه بهایی برای دستیابی به این اقتدار پرداخته ایم و هنوز هم برای حفظ این اقتدار، تا پای جان خواهیم ایستاد. رهبر انقلاب در پیام خود پس از اجرای برجام (در تاریخ 29/20/94)، به دست آمدن نتایج قابل قبول در مذاکرات را محصول سه عامل مهم دانستند: اول مقاومت ملت که با ایستادگی در دوران تحریم و تحمل انواع فشارهای اقتصادی، به دنیا ثابت کردند که پشتیبان نظام خود و قدردان زحمات پایه گذاران انقلاب و از همه مهمتر پاسدار خون شهدا هستند. عامل دوم زحمات بی شائبه دانشمندان و مدیران هسته ای که توانستند با دست خالی و بدون حمایت های خارجی، صنعت هسته ای را به خودکفایی برسانند و غنی سازی را در سطوح بالا انجام دهند. شهدای هسته ای به عنوان پیشگامان عرصة جهاد هسته ای، نقش به سزایی در این موفقیت داشته اند و همة ما مدیون خون های پاک آنان هستیم. عامل سوم تلاش های مذاکره کنندگان در دولت فعلی است. تیم دیپلماتیک ما که به تعبیر رهبر انقلاب، افرادی انقلابی و متدین و قابل اعتماد هستند، توانستند با وجود سختی ها و پیچیدگی های بسیار، کار مذاکره را به سرانجامی قابل قبول برسانند. اقدامات شایستة گروه مذاکره کنندة ایرانی قابل ستایش و ماندگار است.
اما نکته ای که نباید از آن غافل شد آن است که تا دشمن، دشمن است، به اهداف غیرخیرخواهانة خود پایبند است. تا زمانی که نظام ما دارای اقتدار و عزت است، این دشمنی ها ادامه خواهد داشت. درست است که مذاکرات به پایان رسید، اما ماجرای حمله به عزت و اقتدار ما از سوی دشمنان، همچنان پابرجاست و آنهایی که خصومت خود با نظام را ثابت کرده اند، مترصد هر فرصتی برای خدشه وارد کردن به این اقتدار هستند.

منابع:
1- قرآن کریم. ترجمه فولادوند.
2- خامنه ای، سیدعلی (1382)، بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش، 82/10/4. khamenei.ir (دسترسی در 94/10/26).
3- رشیدزاده، فتح الله (1388). توسعه و تحکیم قدرت و اقتدار نظامی جمهوری اسلامی ایران، مجله مدیریت نظامی. شماره 33.
4- خامنه ای، سیدعلی (1394). پاسخ رهبر انقلاب به نامه رئیس‌جمهور درباره سرانجام مذاکرات هسته‌ای. 94/10/29. khamenei.ir (دسترسی در 94/11/5).