فیش منبر17بهمن،«عوامل فردی تحکیم خانواده»
۱۳۹۴/۱۱/۱۷

قرآن کریم انسان‌ها را به بهترین راهکارها در تحکیم خانواده هدایت می‌کند و برخی از سُوَر قرآن به صورت خاص مسائل خانواده را بیان می‌نمایند؛ مانند سوره‌های نساء، انسان، تحریم، طلاق و ... .

«بسم الله الرحمن الرحیم» 

«عوامل فردی تحکیم خانواده»
ایجاد انگیزه

در این مجال از موضوعی صحبت به میان خواهد آمد که در عصر حاضر ذهن اندیشمندان و جامعه شناسان را به خود مشغول ساخته است. این بحث عنصری اساسی که در تشکیل، پیشرفت و موفقیت یک جامعه و ملت نقش دارد و همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه سالم و امن پدید آمدن این موضوع است.
قرآن کریم به عنوان برترین نسخه زندگی و عالی‌ترین راهنمای بشر برای دستیابی به حیات طیبه، بخش عظیمی از آیات را به تنظیم و تبیین این مسئله اختصاص داده است. از طرفی امروزه دشمن نیز جهت سست کردن جامعه ما به دنبال تضعیف این امر است و برای رسیدن به مقصودش با استفاده از رسانه‌ها، نقشه‌ها و برنامه‌های دارد و این مسئله نیست مگر نهاد «خانواده».
خانواده بنیادی‌ترین نهاد در جامعه انسانی است که وظیفه تربیت و سازندگی افراد و انسان‌ها را بر عهده دارد و اگر افراد نتوانند خانواده را تحکیم بخشند و افرادی باایمان در آن پرورش دهند، نمی‌توانند جامعه‌ای ایدئال برای نسل آینده بسازند و از فرهنگ ایمانی خود جامانده و به اهداف متعالی خویش نمی‌رسند.
قرآن کریم انسان‌ها را به بهترین راهکارها در تحکیم خانواده هدایت می‌کند و برخی از سُوَر قرآن به صورت خاص مسائل خانواده را بیان می‌نمایند؛ مانند سوره‌های نساء، انسان، تحریم، طلاق و ... .
اهداف خانواده و اقتضای تأسیس آن ایجاب می‌کند که پایه‌گذاران آن یعنی زن و شوهر، در تحکیم و پایداری این بنا، نهایت سعی خود را بکنند و با همان انگیزه که بر تشکیل آن اقدام کردند، بر دوام آن اصرار ورزند تا وحدت و پویایی این نهاد مقدّس تا پایان حفظ شود؛ بنابراین، باید هر چه بیشتر در جهت نیل به سعادتمندی خانواده کوشید و این مهم به‌ دست نمی‌آید مگر از طریق شناسایی کامل عوامل تحکیم بنیان خانواده. حال این سوال پیش می‌آید که عوامل تحکیم بنیان خانواده چیست چه عواملی خانواده‌ها را متزلزل و چه عواملی سبب پایداری و استحکام بنیان خانواده می‌شود؟

متن و محتوا
مهم‌ترین عوامل فردی تحکیم خانواده در اسلام

عوامل فردی و اجتماعی فراوانی در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثرند که در ادامه به مهم‌ترین عوامل فردی پرداخته می‌شود:

1. خوش‌اخلاقی
حکما در حکمت عملی، تدبیر منزل را بـر سیاست مُدُن مقدّم می‌دانند و البتّه تهذیب اخلاق بر تدبیر منزل نیز مقدّم است. در حکمت عملی، ابتدا فرد را مهذّب می‌سازند تا خانواده‌ای بنا کند و به تبع آن، خانواده‌های تدبیر یافته و سامان گرفته جامعه‌ای زنده و سالم بسازند.
جامعه سالم و زنده با صنعت و ماشین به دست نمی‌آید، بلکه مناسبت‌های اخلاقی و روابط حسنه الهی سازنده جامعه سالم و زنده است. ویل دورانت در این باره می‌گوید: «در میان جنگ‌ها و ماشین‌ها چنان غرق‌شده‌ایم که از درک این حقیقت بی‌خبر مانده‌ایم که در زندگی، واقعیت اساسی، صنعت و سیاست نیست، بلکه مناسبت‌های انسانی و همکاری افراد خانه از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان است.» (لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب، ص 65.)
از ویژگی‌های انسان، تمایل و نیاز او به «معاشرت» است. خداوند متعال رفتارها و برخوردهای صحیح انسانی را در خانواده با عبارت «حُسن معاشرت» معرّفی می‌فرماید و از مرد و زن، رعایت آن را با میزان «معروف»، یعنی رفتاری پسندیده و انسانی می‌خواهد: «وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا (نساء /5.)؛ و با آن‌ها سخن شایسته بگویید.» «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (نساء /21)؛ و با آنان به گونه شایسته رفتار کنید.»
شخصی در نامه‌ای به امام رضا (ع) نوشت: «فردی به خواستگاری دخترم آمده که بداخلاق است» امام(ع) در پاسخ فرمودند: «اگر بداخلاق است، دخترت را به او نده .»( مستدرک الوسائل، ج 14، ص 1-2.)
در منابع اسلامی، درباره‌ رعایت حسن خلق در خانواده بسیار سفارش شده است. در برخی از روایات نیز پاداش‌های معنوی فراوانی برای حسن خلق در خانواده بیان‌شده است؛ امام صادق (ع) می‌فرمایند: «رَحِمَ اللهُ عَبداً أحْسَنَ فیما بَینَهُ وَ بَیْنَ زَوْجَتِه (من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 443.)؛ خداوند رحمت کند بنده‌ای را که رابطه خود و خانواده‌اش را نیکو گرداند»
همسر امام خمینی (ره) در پاسخ به این پرسش که امام چگونه همسری است و در طول سال‌های زندگی با شما چگونه رفتار کرده است، می‌فرماید: «رفتار ایشان با من، بسیار خوب بوده است. من از ایشان، خیلی راضی هستم. همیشه احترام مرا داشته‌اند. هیچ‌وقت با تندی صحبت نمی‌کنند. گاهی خودشان چای خودشان را می‌ریزند. امام، محیط زندگی را و احترام به همسر و فرزندان را، بخشی از سلامت و سعادت جامعه آینده می‌دانند. حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی‌دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می‌زدم، ناراحت می‌شدند و آن را به ‌حساب نوعی اجحاف نسبت به من می‌گذاشتند.» (سایت رجانیوز، مورخه 94/4/19.)
از مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی که نقش مهمی در پیشگیری از اختلاف و تشنج در کانون خانواده دارد، صبر و بردباری است در روایات معصومان (ع) همواره، همسران به صبر در برابر مشکلات رفتاری طرف مقابل تشویق شده‌اند، از جمله رسول اکرم (ص) فرمودند: «هر مردی بر بداخلاقی همسرش صبر نماید، خداوند متعال برای صبر بر هر بداخلاقی، ثواب صبر ایوب پیامبر (ص) را در بلا به او عطا می‌فرماید.» (بحارالانوار ، ج 7، ص 216.)

2. وجود مهر و محبت میان اعضای خانواده
انسان، تشنه دوستی و محبت است. انگیزه بسیاری از تلاش‌ها و زحمات طاقت‌فرسای زندگی، محبت است و وجود آن در خانواده، انسان را به فعالیت و کسب معاش وا‌می‌دارد. محبت همچون روغنی است که از سایش و فرسودگی قطعات انسانی در اثر برخورد و اصطکاک مداوم جلوگیری می‌کند. رعایت این مسئله، باعث استحکام خانواده و گرمی روابط خواهد شد.
امام سجاد (ع) در مورد حقوق همسر و ضرورت مهرورزی به همسران چنین فرمودند: «وَ اَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّه ِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ تَرْحَمَها (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 621.)؛ حق زن این است که بدانى خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتى از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجب‌تر است؛ اما این حق اوست که با او مهربان باشى.»
ارضای نیازهای عاطفی و آرامش حاصل از آن می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات، حتی مسائلی که بیرون از چارچوب خانواده هستند، باشد. مردان و زنان بسیاری به دلیل روابط سالم و صمیمی که در خانواده با همسر خود دارند، هر زمان که گرفتار غم و اندوه می‌شوند، در کنار همسر خود به آرامش می‌رسند. زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین (ع) نمونه‌ای از این خانواده‌هاست که با وجود بیشترین مشکلات و سختی‌هایی که در جامعه بر آن‌ها وارد می‌شد، در خانه زیباترین و آرامش‌بخش‌ترین رابطه را داشتند. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمودند: «و َلقد کنتُ أنظُر إلیها فَتَنْکَشِفُ عنیّ الهمومَ و الأحزان؛ هرگاه به چهره فاطمه (س) می‌نگریستم تمام غم و اندوهم برطرف می‌شد.»
بیان این نکته ضروری است که هر رابطه‌ سالم و زیبایی، نیازمند حفاظت و مراقبت است، به این معنا که ارضای نیازهای عاطفی زن و مرد با هم فرق دارد؟ برای نمونه، روابط کلامی محبت‌آمیز برای زنان در مقایسه با مردان، از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو، به مردان توصیه ‌شده: محبت و علاقه خود را به آن‌ها ابراز کنند («قول الرجل للمرأة انی احبک لایذهب من قلبه ابداً»). در مقابل، مردان بیشتر به سپاسگزاری و قدرشناسی ارزش می‌دهند، پس زنان نیز باید قدردان زحمات همسر باشند و هرگز سخنانی که بوی ناسپاسی می‌دهد، بر زبان نیاورند.
به طور کلی، گفتن جملاتی که نشان‌دهنده محبت همسران به یکدیگر است، نه تنها در رفع بسیاری از اختلافات و سوءتفاهم‌ها مؤثر هست، بلکه بر علاقه و محبت آن‌ها می‌افزاید.
گاهی، برای ابراز محبت همسران به یکدیگر موانعی وجود دارد، مانند اینکه آنان به دلیل غرور بی‌جا، حجب و حیای افراطی یا ناآگاهی، علاقه قلبی خود را به همسرشان ابراز نمی‌کنند. این امر باعث سردی روابط در خانواده است، در حالی‌ که این موانع با «آموزش مسائل زندگی» به جوانانی که در آستانه ازدواج قرار دارند یا با «توجه به سیره بزرگان دین» در خانواده که به همسران خود اظهار علاقه می‌کردند یا با «تربیت درست و ارائه الگوهای مناسب رفتاری»، برطرف خواهد شد.
فرزند علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید:«پدرم صاحب اختیار خانه و امور آن را مادرم می‌دانستند. مادرم به کارهای درس ما و رفت و آمدهایمان رسیدگی می‌کرد و همه مسائل را کنترل می‌کرد و به قدری با هدایت عمل می‌کرد که پدرم با فراغت خاطر تمام به امور علمی خود می‌پرداختند.» (مجله زن روز، شماره 892.)
می‌توان گفت: روابط فی ‌مابین علامه و همسرش از نوع روابط عادی میان سایرین نبوده است، بلکه آنها هر دو در یکدیگر ذوب‌شده بودند و ایمانی که همسر علامه به وی داشت ستودنی است. مرحوم علامه طباطبایی (ره) بارها از همسر خود به عنوان زنی صبور و شکیبا یاد کرده است و خود نیز در قدردانی از محبت‌هایی که همسرش به وی نموده بود کوتاهی نمی‌کرد و در این خصوص از رفتار خوب خود ذکری به میان نمی‌آورد و همه خوبی‌ها را به همسرش نسبت می‌داد.
فرزند علامه می‌گوید: «رفتارشان با مادرم بسیار احترام‌آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار می‌کردند گویی مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگومگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم. به‌قدری نسبت به هم مهربان و فداکار و باگذشت بودند که ما گمان می‌کردیم این‌ها هرگز با هم اختلافی ندارند آن‌ها واقعاً مانند دو دوست با هم بودند.» (مجله زن روز، شماره 892.)

3. تأمین نیاز جنسی
(با توجه به حضور کودکان و نوجوانان در مسجد بهتر است این قسمت در لفافه بیشتر بیان گردد.)

یکی از اهداف اولیه در ازدواج، تأمین نیازهای جنسی است. نیاز جنسی، کششی طبیعی و قوی در وجود انسان است که اگر به خوبی و از مسیر درست ارضاء شود، به سلامت جسم، آرامش روان و افزایش پاکی و پارسایی می‌انجامد. افزون بر این‌ها تامین نیاز جنسی سبب ازدیاد محبت و صمیمیت بین زن و شوهر می‌شود. از این رو، همسران نباید از این واقعیت غافل شوند و ضروری است با افزایش آگاهی‌ها و مهارت‌های لازم و اهمیت دادن به این غریزه مهم و خدادادی، به رفع لذت‌بخش و سالم آن بپردازند.
گاهی، تلقی اینکه اطلاعات جنسی و اصل این رفتار، شرم‌آور و زشت است، باعث می‌شود، همسران در ارضای نیازهای خود در این زمینه ناکام بمانند و این امر می‌تواند منشأ بروز اختلافات در خانواده شود، در حالی‌ که در تعالیم اسلامی دیدگاه مثبتی به این روابط وجود دارد و حتی رنگ و بوی معنوی و عبادی به خود گرفته است. این امر در واقع پاسخی مناسب به لذت‌جویی در وجود آدمی است که می‌توان اوج آن را در روابط جنسی دانست.
در روایات به توجه انبیا به دوست داشتن زنان اشاره شده است. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیَاکُمْ ثَلَاثٌ الطِّیبُ وَ النِّسَاءُ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاة (معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 31.)؛ از دنیای شما عطر و نماز و زنان را دوست می‌دارم.»
نکته دیگر درباره ارضای نیازهای جنسی، توجه به تفاوت سلایق جنسی مردان و زنان است. این نکته در دیدگاه اسلام نیز مفروض گرفته‌شده است.
البته در منابع دینی اهتمام بیشتری به ارضای جنسی مرد در مقایسه با ارضای زن در روایات دیده می‌شود. این امر به دلیل نیرومندی غریزه جنسی در مردان است. از این رو، آموزه‌های اسلام به زنان مسلمان توصیه می‌کند تا نیاز جنسی همسر خود را جدی بگیرند و در ارضای این نیاز کوتاهی نورزند. البته این امر به معنای نادیده انگاشتن نیازهای جنسی زنان نیست و مرد حق ندارد بدون رضایت همسرش، از نزدیکی با وی در مدت بیشتر از چهار ماه خودداری کند. همچنین به مردان سفارش شده مسائل عاطفی و آمادگی زن را در روابط جنسی در نظر بگیرند.

4. تغافل
یکی دیگر از عوامل تحکیم خانواده، «تغافل» است. تغافل عبارت است از این‌که آدمی چیزی را که می‌داند و از آن آگاه است، با اراده و عمد، خود را به بی‌خبری و غفلت بزند و به گونه‌ای وانمود کند که از آن ناآگاه و بی‌اطلاع است و در واقع خود را غافل نشان دهد. این حالت زمانی ممدوح و از صفات پسندیده است که از لغزش‌ها و عیوب مردم به خاطر ثمرات تربیتی آن، چشم‌پوشی کنی و خود را بی‌خبر نشان دهی تا در اصلاح رفتار و کردارش مؤثر واقع شود. نقطه مقابل این ویژگی، شتاب‌زدگی در انتقام و مقابله به مثل یا تمسخر هست.
تغافل با کلمات متفاوتی همچون «چشم‌پوشی»، «عفو و گذشت»، «اغماض»، «به رو نیاوردن»، «نادیده گرفتن» و ...، مترادف و هم‌معنی به کاربرده می‌شود. در قرآن بهترین واژه‌ای که این معنی را به‌طور کامل می‌رساند، واژه «صفح» می‌باشد... خداوند در قرآن کریم سفارش می‌کند که از خطاهای دیگران چشم‌پوشی کنید: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ (نور/22.)؛ آن‌ها باید عفو کنند و چشم بپوشند؛ آیا دوست نمى‏دارید خداوند شما را ببخشد؟»
شرایط زندگی مشترک به‌گونه‌ای است که زن و شوهر بیش از دیگران از حالت‌ها و روحیات یکدیگر آگاه و زودتر از عیوب و ایرادهای هم باخبر می‌شوند؛ حال اگر در این هنگام، به بازگو نمودن اشتباهات و عیب‌جویی از یکدیگر بپردازند، فضای زندگی آن‌ها آکنده از بی‌اعتمادی، بدبینی و خصومت خواهد شد. از سوی دیگر، اگر بزرگ‌منشی و گذشت پیشه کنند و عیب‌پوشی و تغافل را به‌جای عیب‌جویی برگزینند، بیش از هر چیز کرامت و بزرگواری خود را نمایان کرده، باعث جلب محبت و احترام طرف مقابل و زمینه‌ساز اصلاح عیوب در او خواهند شد.
امام علی(ع) در ضمن حدیثی فرمودند: «عَظِّمُوا أَقْدَارَکُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الْأُمُور (تحف العقول، ص 24.)؛ با چشم‌پوشی (تغافل) از چیزهای کوچک، خود را بزرگ کنید و بر قدر و منزلت خویش بیفزایید.»
اصل تغافل و چشم‌پوشی از خطاها در استحکام زندگی مشترک، به اندازه‌ای دارای اهمیت است که بیشترین سفارش اسلام درباره مسائل خانوادگی، گذشت و چشم‌پوشی زن و شوهر از لغزش‌ها و کج‌ خلقی‌های یکدیگر است. اگر زن و شوهر به این عامل بی‌توجه باشند، به زودی جو صمیمیت و آسایش حاکم در خانواده، به محیطی آکنده از اضطراب، بدبینی و عیب‌جویی تبدیل خواهد شد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «مَنْ لَمْ یَتَغَافَلْ وَ لَا یَغُضَّ عَنْ کَثِیرٍ مِنَ الْأُمُورِ تَنَغَّصَتْ عِیشَتُه (تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص451.)؛ ‏ کسی که تغافل نکند و از بسیاری از امور چشم‌پوشی ننماید، زندگی‌اش تیره و کور خواهد بود.»
فرزند آیت‌الله ‌العظمی بهجت (ره) در درباره رفتار نیک و شایسته پدر بزرگوارشان با همسرشان این‌گونه می‌فرماید: «گاه که مثلاً کدورتی کوچک پیش می‌آمد و آقا شب به اتاق خودشان می‌رفت وقتی صبح می‌شد و می‌آمد به مادر می‌گفتند: خسته نباشید و از حال و احوال ایشان می‌پرسید! انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. گاهی فکر می‌کردم، شاید ایشان فراموش می‌کردند که شب چه اتفاقی افتاده؛ ولی وقتی از 50 یا 60 سال پیش سخن به میان می‌آمد، کاملاً جزء جزء آن را تعریف می‌کردند و این یعنی اینکه ایشان فراموش‌کار نیستند، بلکه روح بلندشان اجازه نمی‌داد هیچ کدورتی را به دل بگیرند. گاه نیز برای ایشان وسایلی را می‌گرفتند و به عنوان هدیه می‌دادند، به بچه‌ها هم سفارش می‌کردند که همواره با مادر باید مدارا کرد و نباید به هیچ‌وجه با تندی پاسخشان را داد.» (مجله زن روز، شماره 892.)

5. قناعت
یکی دیگر از عواملی که موجب تحکیم خانواده می‌گردد «قناعت» است. قناعت خصیصه بارزی است که می‌تواند احساس رضایتمندی را در کانون خانواده حاکم کند و سبب لذت‌بخش شدن زندگی و گرم شدن کانون خانواده شود.
امیرالمؤمنین علی‌ (ع) می‌فرماید: «أنْعَمُ النّاسِ عَیْشاً مَنْ مَنَحَهُ اللَّهُ سُبْحانَهُ الْقَناعَةَ (شرح آقا جمال خوانسارى بر غررالحکم و درر الکلم، ج‏2، ص 460.)؛ بهترین ناز و نعمت در زندگى آن‌کسی قرار دارد که خداوندِ سبحان قناعت روزیش فرموده است.»
همچنین حضرت می‌فرماید: «الْقَناعَةُ أهْنَأُ عَیْشٍ (همان ج‏1، ص 232.)؛ قناعت خوشگوارترین زندگى است.»
در سیره حضرت زهرا (س) این صفت زیبایی موج می‌زند. سلمان فارسی می‌گوید:
روزی حضرت فاطمه (س) را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسی‌های طلایی می‌نشینند و پارچه‌های زربافت و اشرافی به تن می‌کنند؛ امّا دختر رسول خدا (ص) که عظمت و جلالتش از همه آن‌ها بالاتر و بیشتر است، نه چادرهای گران‌قیمت بر سر دارد و نه لباس‌های فاخر و زیبا! ایشان فرمودند: «یَا سَلْمَانُ اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیَابَ وَ الْکَرَاسِیَّ لِیَوْمٍ آخِرٍ (بحار الأنوار، ج 8، ص 303.)؛ ای سلمان! خداوند لباس‌ و تخت‌ها ‌ ما را برای روز قیامت ذخیره کرده است.»
حضرت آنگاه به محضر پدرشان رفتند و عرض کردند: «یا رسول‌الله! سلمان از لباس ساده من تعجب کرد. قسم به خدایی که تو را به رسالت در راه حق برانگیخت! من و همسرم علی (ع) همواره زندگی ساده را پیشه خود کرده‌ایم. فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها شترمان بر روی آن علف می‌خورد و شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»
همچنین روزی رسول خدا (ص) وارد منزل دخترشان شدند و ایشان را مشاهده کردند که روی زمین نشسته‌اند و با یکدست فرزندشان را در آغوش گرفته و شیر می‌دهند و با دست دیگر با آسیاب دستی گندم‌ها را آرد می‌کنند. از دیدن زندگی ساده و رفتار قناعت‌پیشه امّا گرم و پر عاطفه اشک در چشمان رسول خدا (ص) حلقه زد و فرمودند: «یَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِی مَرَارَةَ الدنیا بِحَلاوَةِ الْآخِرَةِ؛ دخترم! مشکلات دنیا را به یاد شیرینی و حلاوت زندگی در جهان آخرت بر خود هموارساز و تحمل‌کن!»
حضرت فاطمه (س) نیز عرضه داشتند: «یَا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی نَعْمَائِهِ وَ الشُّکْرُ لِلَّهِ عَلَی آلَائِهِ (همان، ج‏43، ص 86.)؛ ای رسول خدا! حمد و سپاس خداوند را در مقابل این همه نعمتی که به ما داده است.»