«فتحالفتوح امام، ساختن جوانان مؤمن، مخلص، سالم، صادق، بیاعتنای به شهوات و دلهایشان متوجه به سمت خدا بود.»(دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1369) برای ادامه راه امام برای نگهداشتن مردم درصحنه و تربیت جوانان دوران امام با آن روحیات، لازم است تا در زمان حاضر به دغدغههای امام راحلمان نسبت به حضور جوانان در مسجد بپردازیم.
به نام خدا
بیان شخصیت امام بزرگوار و بیان خدمات و مجاهدتهای ایشان در عرصههای مختلف از هرکسی ساخته نیست و باید شخصیتی مثل مقام معظم رهبری به بیان شخصیت و کارهای امام بپردازد؛ ایشان در مورد امام میفرمایند: «هنر امام بزرگوار ما این بود که مردم را وارد صحنه کرد. مردم با جسمشان، با حضورشان آمدند و آنچه را که میخواستند، آنچه را که بر آن همت گماشته بودند، با حضور خودشان تثبیت کردند.»( دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1390) و در جای دیگر میفرمایند: «فتحالفتوح امام، ساختن جوانان مؤمن، مخلص، سالم، صادق، بیاعتنای به شهوات و دلهایشان متوجه به سمت خدا بود.»(دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1369) برای ادامه راه امام برای نگهداشتن مردم درصحنه و تربیت جوانان دوران امام با آن روحیات، لازم است تا در زمان حاضر به دغدغههای امام راحلمان نسبت به حضور جوانان در مسجد بپردازیم. ایشان در سال 1343 در جمع عدهای از بازاریهای قائمشهر نکاتی برای تبلیغ دین و جذب جوانان و مردم به مسجد بیان میکنند؛ ما در این نوشتار به بازخوانی آن فرمایشات میپردازیم.
اولویتسنجی فعالیتها:
مقام معظم رهبری دربارهی ضرورت اولویتسنجی میفرمایند: «ما با امکانات محدود و با نیازهای فراوان، نباید به خودمان اجازه بدهیم که در کاری که از اولویت برخوردار نیست، سرمایهگذاری فکری و پولی و وقتی و انسانی بکنیم.»( دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1387) ازآنجاکه غالب مساجد ما با کمبود بودجه مواجه هستند متصدیان باید با یک حساسیت ویژهای اقدام به کار فرهنگی نمایند تا بتوانند اثرگذار باشند. پس باید اول به ساخت مبانی و زیرساختها پرداخت، بعد وارد مراحل دیگر شد، حضرت امام در آن دیدار به مردم قائمشهر که از وجود بهائی ها گلایه کردند، و آنان را مخالفین اصلی خود نام بردند؛ فرمودند: « فعلاً کارى با آنها نداشته باشید. شما هر چه مى توانید جوانان را به مسجد دعوت کنید.»(خمینی،1378،ج1،ص.310) امام در این دستور آنان را متوجه این امر میکنند که فعلاً بهائی ها در اولویت مبارزه نیستند، بلکه اولویت حضور جوانان در مسجد است، به این دلیل که مبارزه نیاز به نیرو دارد. گاهی اوقات در مساجد بدون در نظر گرفتن اولویتها اقدام به برگزاری برنامههایی میکنند که هیچ اثری ندارد. بهعنوان مثال در برخی از مساجد باوجود فضای کافی برای شرکتکنندگان در مسجد؛ اقدام به توسعة فضای مسجد میکنند و این را بهعنوان یک فعالیت و کار فرهنگی میدانند، درصورتیکه باید اولویت حضور جوانان باشد، اگر به حدی شد که دیگر جای کافی برای حضور آنان در مسجد نبود بعد توسعه در دستور کار قرار گیرد. اما متأسفانه بیشتر بودجههای فرهنگی در کارهایی صرف میشود که از اولویت برخوردار نیست. مقام معظم رهبری نیز به این دغدغه اشاره داشته و فرمودند: «در بعضی از آن دورههای قبل میخواستند کار فرهنگی بکنند، گفتند بودجهی فرهنگی؛ بنا کردند کاروانسراهای شاهعباسی بین راه را بهعنوان کار فرهنگی، آباد کردن! بله، آباد کردن کاروانسرای شاهعباسی چیز خوبی است، اثر باستانی هم هست؛ اما آیا کار اولویتدار فرهنگی ما همین است؟»(دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1389). تمام برنامههای مسجد باید در راستای جذب و حضور بیشتر جوانان در مسجد باشد.
1. تلقین دین اسلام به جوانان
تمام انگیزه و هدف از ورود و حضور جوانان به مساجد، آشنایی و تعلیم دین مبین اسلام به آنان است،. زیرا تبلیغ چیزی جز این نیست. و انبیاء نیز برای همین کار آمدهاند: «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغ»(مائده/99) حضرت امام نیز در آن جمع، این راهکار را به آنان پیشنهاد دادند و فرمودند: «شما هر چه مى توانید جوانان را به مسجد دعوت کنید. جریان دین اسلام را به آنها تلقین نمایید».(خمینی،1378،ج1،ص.310) برای اینکه روحانی محترم بتواند جوانان را با اسلام آشنا سازد باید چند مطلب را مدنظر داشته باشد.
الف: ضرورت آگاهی از معارف اسلامی
در علوم عقلی این قاعده مرسوم است که، «فاقد شیء نمیتواند معطی شیء باشد» اگر روحانی محترم بخواهد اسلام را به جوانان انتقال دهد، نمیشود که خودش نسبت به اسلام شناخت کافی را نداشته باشد. به همین دلیل مقام معظم رهبری برای مبلغان این معارف را ضروری دانسته و میفرمایند: «چون مبلّغ بنابراین دارد که سطح فکر مردم را در مسائل اسلامى بالا ببرد، پس باید آگاهى و بینش دینى وسیع و متنوع داشته باشد؛ با قرآن مأنوس باشد؛ در احادیث غور بکند و کرده باشد؛ با افکار نوى مربوط به مذهب و دین آشنا باشد؛ اهل تحقیق دربارهی مسائل دینى و افکار دینى باشد؛ نهفقط آشنایى با دین بهتنهایی، بلکه در کنار مسائل دینى، پارهاى افکار فلسفى و بینشهای اجتماعى هست که از آنها هم باید طعمى چشیده و آگاهیای داشته باشد.»( اداره ارتباطات دبیرخانه شورای عالی حوزههای علمیه،1390،ص.285) نگاه غلطی که در بین روحانیهای مساجد رایج است این است که آنها فقط نیاز به یادگیری احکام و تسلط بر آن باید داشته باشند، و این در حالی است که ما اسلام را خلاصه در فروع دین نموده و از اصل آن غافل شدهایم. ولی برای شناساندن اسلام به جوانان باید اصل اسلام را شناخت نهفقط احکام آن را آموخت و انتقال داد. متأسفانه این نگاه در بدنة حوزه هم احساس شده و توجه کافی به آن نمیشود.
ب: برگزاری جلسات با جوانان
یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی این بود که مساجد و پایگاههای آن زمان در تبیین معارف اسلام از هیچ کوششی دریغ نکردند، و در هر شهر و محله بزرگان و روحانیون اقدام به برگزاری جلسات آشنایی با معارف اسلام داشتند. بزرگانی چون، مقام معظم رهبری، شهید بهشتی، باهنر، مطهری و ... نقش بسزایی در رواج اسلام در بین جوانان داشتند. مقام معظم رهبری دراینباره خاطرهای را بیان میکنند: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمر سى جلسهاى داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلى اهمیت داده نمىشد؛ اما استثنائاً همة این سى سخنرانى ضبطشده است. در آن سخنرانیها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الآن هم آنها را تأیید مىکنم. اینها پایههاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى شش، هفت سال دیگر محقّق شود. مىگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههاى فکرىاش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.»(دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای،1381). این بهعنوان یک نمونه بود؛ اما آن زمان روحانیون کارشان تبلیغ دین بود هرچند امید به تشکیل حکومت نداشتند اما در زمان حاضر باید بیشتر به این موضوع اهمیت داده شود و روحانی محترم مسجد باید به برگزاری اینگونه جلسات اقدام نماید.
2. تبلیغ، بر اساس سیرهی نبوی
یکی از افتخارات طلبگی، پیروی کردن از نبی مکرم و ائمه معصومین علیهمالسلام است. و این نباید فقط در حد گفتار خلاصه شود بلکه در امر گسترش و رواج اسلام نیز باید به این بزرگواران اقتدا نمود، حضرت امام به این نکته اشاره نموده و میفرمایند: «شما علماى هر شهرستان باید توجه داشته باشید، چه نحوه باید به راه تبلیغ وارد شد تا بتوانیم استفاده نماییم. باید به مردم رسانید که رسول اکرم با پاى پیاده مى رفت براى امر تبلیغ؛ حکم خداوند را به مردم مى رسانید.»( خمینی،1378،ج1،ص.310) اگر روحانی محترم طبق سیره معصومین به تبلیغ دین بپردازد قطعاً موفق خواهد شد و در این زمینه چند نکته حائز اهمیت است: البته ازآنجاکه در مقالات مربوطه به این مباحث مفصل پرداختهشده است، به اشارهای بسنده میکنیم.
الف: جلب اعتماد مخاطب:
یکی از ویژگیهای پیامبر اسلام و دیگر انبیای الهی، اعتماد مردم به آنان بود، بهطوریکه حتی دشمنان آنها در دغدغه و انگیزهی آنان تردید نداشتند. اگر مخاطب حس کند که روحانی که در مسجد حضور پیدا میکند به خاطر این است که شغل اوست و او در قبال آن پول میگیرد و به او به چشم یک مشتری نگاه میکند این کار دیگر اثر نخواهد داشت. به همین دلیل قرآن به این نکته اشاره نموده و میفرماید: « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً»(انعام/90).(مرکز نشر آثار و آراء استاد حسن رحیمپور ازغدی،1389).
ب: شجاعت در امر تبلیغ:
از آنجا که بنا بهاختصار شد؛ و شجاعت رسولان الهی در امر تبلیغ نیاز به توضیح ندارد به اشارهای در این زمینه بسنده مینماییم. حضرت امام در آن جلسه فرمودند: «شخص تبلیغ کننده، ترس و واهمه نباید داشته باشد. از بالاى دار هم نباید ترسى داشته باشد. آنهایی که در بندرعباس تبعید هستند، و آنهایی که کشتهشدهاند، مگر باک از کشته شدن داشتند؟ در موقع چشم بستن، آنها داشتند مى خندیدند و سر بهسوی خدا بلند مى کردند. آن نحوه باید مبارزه کرد.»( خمینی،1378،ج1،ص.311) خود ایشان به این عمل کردند و بهیقین مصداق این فرمایش حضرت امیر هستند که فرمودند: « عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم»(شریف رضی،1414،ص.303) اگر روحانی محترم بخواهد در جذب جوانان و تبلیغ اسلام موفق باشد باید این روش را در پیش گیرد؛ بهعنوان نمونه در مساجدی برخی از مسئولان مانع برخی فعالیتها بوده و تمام مردم این را میدانند، ولی به خاطر نفوذ و وجههای که شخص دارد کسی توان مقابله با آن را ندارد. در اینجا جوانان توقع دارند که روحانی مقابل اینگونه افراد بایستند و این کار باعث جذب و اعتماد جوانان میشود. و این همان روشی بود که امام فرمودند در آن زمان باید به کار رود و نتیجه هم داد.
فهرست منابع
1. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات در دیدار اعضاى هیئت مؤسس و هیئتامنای مؤسسهى پژوهشى - فرهنگى انقلاب اسلامى،4/4/1381.
2. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات در مراسم ویژهی روز بسیج در پادگان امام حسن مجتبی(ع) 1369/09/05.
3. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی - 1390/09/21
4. صحیفه امام، خمینی، روحالله، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378. ج1، ص.310.
5. مرکز نشر آثار و آراء استاد حسن رحیمپور ازغدی، سخنرانی سازمان تبلیغات اسلامی در جمع مدیران توسعه فرهنگی، نیمه شعبان، 1389.(نقل به مضمون)
6. حوزه و روحانیت در نگاه رهبری، گردآوری و تدوین: حمید آقانوری، دوم، قم، اداره ارتباطات دبیرخانه شورای عالی حوزههای علمیه، 1390، ص230.
7. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت 8/6/1389.
8. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات در دیدار نخبگان علمی و اساتید دانشگاهها،3/7/1387.
9. نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، قم، هجرت، اول، 1414ق، ص.303.