مسجد وجوان31/ بررسی انتظارات جوانان از محیط‌های مسجدی(قسمت 1)
۱۳۹۴/۱۱/۰۶

بررسی انتظارات جوانان از محیط‌ های مسجدی، در چند حوزه مختلف قابل بحث است، چون یک محیط مسجدی از عناصر مختلفی تشکیل می‌شود، فضای مسجد، دست‌اندرکاران فرهنگی مسجد و روحانی و ... جوانان از هر کدام انتظار خاصی داشته و باید به تفصیل به آنان پرداخته شود. برخی از این مولفه‌ها در مقالات جدا به آن پرداخته شده که باید به آن‌ها رجوع شود، اما در اینجا به نکاتی که باید این مجموعه روی‌ هم‌ رفته داشته باشد می‌پردازیم.

                                                                                                   «بسم الله الرحمن الرحیم»

بررسی انتظارات جوانان از محیط‌ های مسجدی، در چند حوزه مختلف قابل بحث است، چون یک محیط مسجدی از عناصر مختلفی تشکیل می‌شود، فضای مسجد، دست‌اندرکاران فرهنگی مسجد و روحانی و ... جوانان از هر کدام انتظار خاصی داشته و باید به تفصیل به آنان پرداخته شود. برخی از این مولفه‌ها در مقالات جدا به آن پرداخته شده که باید به آن‌ها رجوع شود، اما در اینجا به نکاتی که باید این مجموعه روی‌ هم‌ رفته داشته باشد می‌پردازیم.
برای جذب جوانان به مسجد لازم است تا فضای فکری و حالات آنان را بشناسیم تا فضای دلخواه آنان، با محتوای ناب اسلامی به آنان ارائه دهیم؛ و نباید توقع داشت با همان سبک و روشی که برای پیرمرد‌ها مسجد اداره می‌شود و برنامه‌هایش بر طبق سلیقه و خواست آنان چیده ‌شده است، جوانان به مسجد جذب شوند. به همین دلیل به بعضی از نکاتی که مورد پسند جوانان بوده و انتظار دارند که مسجد نیز اینگونه باشد، اشاره می‌نماییم.
1. نوگرایی
انسان حالتى دارد که از یکنواختى ملول مى‏شود، طالب تجدّد و تنوّع است. تجدّد و نوخواهى، احتیاجى است در وجود بشر (مطهری،بی‌تا،ج3،ص.367) که در جوانی ظهور و بروز بیشتری دارد. جوانی، سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است. جوان با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و نوجوانی، با این تصور که هرچه در گذشته اتفاق افتاده، متعلق به دوران ناتوانی و نادانی بوده و باید از آن فاصله گرفت یا آن را فراموش کرد، به دنبال هویتی متمایز از پیشینیان، گذشته را نقد می‌کند و در جست‌وجوی طرح‌های نو و بی‌سابقه است.(سبحانی‌نیا،1387،ص.147) مسجد می‌تواند از این روحیه جوانان استفاده کرده و این نوگرایی را در مسیر درست به کار گرفته تا انتظارات جوانان را برآورده کنند.
نوگرایی گاهی در مورد فضای خاص مسجد می‌تواند تحقق پیدا کند، مانند اینکه طبق روحیه و سلیقه جوانان تزئین شود و از مدل‌های نو و امروزی استفاده شود. گاهی در مطالبی است که روحانی محترم به جوانان ارائه می‌دهد یا رفتار و منش خود روحانی است که می‌تواند این نوگرایی را به جوان انتقال دهد و آنان را جذب مسجد نماید. در مورد هر کدام از این مولفه‌ها مقالات خاصی نوشته شده است که می‌توان به آنان رجوع کرد؛ اما به عنوان نمونه به خاطر توجه دادن به این نکته که اهل بیت (ع) نیز به این نوگرایی توجه داشته‌اند نمونه‌ای را بیان می‌کنیم، شخصی محضر امام صادق(ع) رسید و به ایشان انتقاد کرد که امیرالمومنین لباس زبر، خشن و کم ارزش می‌پوشید ولی به تن شما لباس نو و جدید می‌بینم؛ حضرت فرمودند: «إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (ع) کَانَ یَلْبَسُ ذلِکَ فِی زَمَانٍ لَایُنْکَرُ عَلَیْهِ‏، و لَوْ لَبِسَ مِثْلَ ذلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ شُهِرَ بِهِ‏، فَخَیْرُ لِبَاسِ کُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ.»(کلینی،1429،ج2،ص.353) پس زمان اقتضای این را دارد که در بعضی موارد انسان با آن همراه شود و اگر بخواهیم در مباحث قدیم بمانیم و به نوگرایی توجه نداشته باشیم انتظارات جوانان را فراهم نکرده‌ایم.
2. نشاط
شاد بودن، یکی از نیازهای اساسی و تأثیرگذار در زندگی آدمی است که پیشوایان دین عنایت ویژه‌ای به آن داشتند. به همین دلیل، خود نیز با چهره‌ای گشاده با مردم برخورد می کردند.(پایگاه اطلاع رسانی حوزه،1385) استاد مطهری در این باره می‌نویسد: «علی(ع) مردی بود بشاش. رخلاف مقدس مآب‌های ما که همیشه از مردمِ دیگر بهای مقدسی می‌خواهند، همیشه چهره‌های عبوس و اخم‌های درهم کشیده دارند و هیچ وقت حاضر نیستند یک تبسم را به لبان خود بیاورند، علی (ع) همیشه با مردم با بشاشت و با چهره بشاش روبه رو می‌شد، مثل خود پیامبر. علی (ع) با مردم مزاح می‌کرد، مادام که به حد باطل نمی‌رسید؛ همچنان که پیامبر مزاح می‌کرد.» (مطهری،بی‌تا،ج17،ص.176)بهترین راه شاد زیستن در ایمان به خدا و توکل به او خلاصه شده است. ایمان به خدا و ارتباط با او، اندوه را از دل برطرف می کند و این، بهترین راهکار برای برطرف کردن حزن و اندوه و جایگزین کردن شادی است. «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون»(یونس/62) رسول گرامی اسلام (ص) در وصیتی به امیرالمومنین(ع) فرمودند: «خدای متعال به واسطه ی حکمت و فضلش، راحتی، آسایش و خوشحالی را در یقین و رضا و غم و اندوه را در شک قرار داده است. (ابن شعبه حرانی،1404ق،ص.6) با این همه تأکید و سفارشی که در دین مبین اسلام به شاد بودن و فراهم نمودن اسباب شادی برای جامعه شده است، جوانی که به مرحله‌ی شکفتگی، پویایی و نشاط دوران بلوغ پا نهاده، بیش از دیگران به شادی می‌اندیشد و آن را با خودآرایی و ... ظاهر می‌سازد. این حق جوان است که درجامعه شاد باشد و از زندگی‌اش لذت مشروع ببرد.(سبحانی‌نیا،1387،ص.203) با این وجود این روحیه، جوان از محیط‌های مسجدی انتظار شاد و مفرح بودن را دارد، دوست دارد در آن محیط وقتی که وارد می‌شود شاد باشد نه فقط گریه کند و به عبادت‌های خشک بپردازد. برای حاکم کردن نشاط بر فضای مسجد چند نکته لازم است.
1. اول این‌که روحانی مسجد باید خود با نشاط بوده و با چهره‌ای گشاده وارد مسجد شود. حضرت آیت الله مظاهری در مورد نشاط می‌فرمایند:«معلمین باید توجه داشته باشند که به هنگام ورود به کلاس نشاط در چهره داشته باشند و متبسّم باشند. اگر گرد و غبارِ بى حالى، بى نشاطى، کسلى و خواب آلودگى در چهره‌ى معلم باشد، همین قیافه موجب بى نشاطى و کسلى شاگردان مى شود و آنان را به انحطاط مى کشاند. معلّم دل مرده و بى حال‏ چگونه مى تواند تدریس کند؟ عوام مى‌گویند: دست شکسته به کار مى آید ولى دلِ شکسته به کار نمى آید.»(مظاهری، 1388، ص.53) پس همان‌طور که در مورد معصومین وارد شده که با نشاط بودند روحانی نیز باید اینگونه باشد.
2. نکته دوم این است که باید روحانی محترم کسانی را که در مسجد این روحیه‌ی خشک و مقدس مآب‌ها را گسترش داده و مخالف نشاط و شادی هستند، از حوزه‌ی تصمیم‌گیری در امور مسجد دور کند تا این روحیه حاکم نشود. به عنوان نمونه در روایات شیعه مى خوانیم که امیرالمؤمنین(ع) وارد مسجد شدند و دیدند دسته اى در مسجد مشغول چرت زدن هستند. وقتى که حضرت پرسیدند که آنان چه کسانى هستند جواب داده شد، گروهى‌اند به نام‏ رجال الحق‏ که خانه و کاشانه و دنیا را رها کرده‌اند و همواره در مسجد مشغول عبادتند و اگر چیزى براى خوردن به ایشان داده شد خواهند خورد و الّا صبر مى‌کنند. امام (ع) فرمودند که سگ نیز اینگونه است، اگر چیزى به او بدهند مى‌خورد وگرنه صبر مى کند. سپس این دسته را به باد تازیانه گرفتند و فرمودند: برخیزید و به دنبال کار بروید. اسلام رجال الحق ندارد، اسلام کسل و بى روح و بى نشاط نمى‌خواهد.(مظاهری، 1388، ص.54). حضور این گروه در مسجد باعث فراری شدن جوانان از مسجد می‌شود و این وظیفه مسئولان مسجد است تا با این افراد برخورد کنند.
3. سوم این‌که روحانی محترم خود باید به تلطیف فضا و باز کردن فضای شادی و مزاح حلال اقدام نماید؛ تا فضای شادی و خنده حاکم شود. این همان سیره‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. امام صادق (ع) در مورد ایشان فرمود: «پدر بزرگوارم از آباء گرامش از على (ع)روایت کرده که فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله هنگامى که یکى از اصحاب را غصه‏ دار و مغموم‏ میدید با مزاح کردن او را مسرور می ساخت و مى‏فرمود: خداوند کسى را که به ترشروئى با برادرانش روبرو شود دشمن دارد.»(طباطبایی،1378،ص.60) و نیز روحانی محترم می‌تواند این فضا را در اختیار دیگران قرار دهد تا آنان نیز، جمع را به شاد نمایند. همان‌طور که در سیره نبی مکرم صلی الله علیه و آله وارد شده که مردی اعرابی بود که وقتی محضر مبارک ایشان می‌رسید هدیه‌ای برای حضرت می‌آورد و موقع رفتن به شوخی از ایشان پول سوغاتی را طلب می‌کرد و پیامبر می‌خندیدند و هرگاه اندوهگین می‌شدند می‌فرمودند: «مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ لَیْتَهُ أَتَانَا»(کلینی،1429،ج4،ص.746). روحانی محترم می‌تواند از جوانانی که هنر خنداندن مردم را دارند استفاده نماید تا در محیطی که جوانان حضور دارند یک فضای پرنشاطی را داشته باشند.
فهرست منابع
1. پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله طوبی - اسفند 1385، شماره 15 - آثار شادی و نشاط در زندگی انسان از دیدگاه آیات و روایات.
2. الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: دارالحدیث‏، قم، دارالحدیث، اول،1429. ج2، ص.663. ج4، ص746.
3. تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین‏، دوم، 1404 / 1363 ق‏.ص.6.
4. سنن النبی، طباطبایى، محمد حسین‏، تهران، کتابفروشى اسلامیه، هفتم، 1378.ص60.
5. ویژگى ‏هاى معلّم خوب‏، آیت‏اللّه العظمى مظاهرى‏، حسین، قم، نشر اخلاق،یازدهم، 1388. ص.53.
6. بررسی مسائل جوانان، سبحانی‌نیا، محمد، قم، بوستان کتاب، اول، 1387. ص.203.
7. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، مطهری، مرتضی، تهران، صدرا، بی‌تا، ج3، ص.367. ج17، ص.176.