جوانان مسلمان به عنوان کسانی که بیشتر میل به پاکی و تقرب به پروردگار دارند، باید به عنوان پُر کنندگان مسجد باشند، همان گونه که قرآن کریم میفرماید: « لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِيهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ» (توبه/ 108)، همانا مسجدى که از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن نماز برپادارى. (زیرا) در آن مسجد، مردانى هستند که دوست دارند خود را پاک سازند و خداوند پاکان را دوست مىدارد. و چونان عقاب هایی که به آشیانه خود پناه میبرند(برقی، 1371ق، ج1، ص 16) و پرچمداران قیامت اند (طوسی، 1414ق، ص 529).
بسم الله الرحمان الرحیم
جوانان مسلمان به عنوان کسانی که بیشتر میل به پاکی و تقرب به پروردگار دارند، باید به عنوان پُر کنندگان مسجد باشند، همان گونه که قرآن کریم میفرماید: « لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ» (توبه/ 108)، همانا مسجدى که از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن نماز برپادارى. (زیرا) در آن مسجد، مردانى هستند که دوست دارند خود را پاک سازند و خداوند پاکان را دوست مىدارد. و چونان عقاب هایی که به آشیانه خود پناه میبرند(برقی، 1371ق، ج1، ص 16) و پرچمداران قیامت اند (طوسی، 1414ق، ص 529).
یکی از راهبردهایی که میتواند جوانان را در مسجد فعال کند، مشورت کردن با آنان است. و بر متولیان مسجد است تا حلقـﮥ اول مشاوره ای خود را از جوانان مسجدی شکل دهند.
مشورت با جوانان
خدای متعال به پیامبر خود مشاوره کردن را امر میکند و میفرماید: « وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر»(آل عمران، 159). و نیز امیر مؤمنان(علیهالسلام) میفرماید: « مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ»(رضی، 1414ق، ص500)، کسی که استبداد رای داشته باشد و بدون مشورت کاری انجام دهد هلاک میشود. و فرمود: «وَ لَا ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَهِ»(همان، ص 478) یاری بهتر از مشاوره نیست.
یکی از روش های پسندیده انبیاء و اولیاء مشاوره و نظرخواهی از جوانان بود. در ماجرای دستور آسمانی ذبح حضرت اسماعیل(علیهالسلام)، پدر ماجرای خواب خویش را برای پسرِ جوانش تعریف کرده و نظر او را جویا میشود. « قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَرى فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى»(صافات/102) پدر گفت: اى فرزندم! همانا در خواب (چنین) مىبینم که تو را ذبح مىکنم پس بنگر که چه مىبینى و نظرت چیست؟ میبینیم که حضرت ابراهیم(علیهالسلام) در این امر مهم ، از جوانش نظرخواهی میکند.
مشورت کردن با جوانان نوعی احترام و ارزش قائل شدن برای آنان است. به همین جهت است که جوان با مشورت احساس مسئولیت، و اعتماد به نفس میکند و از اینکه در دایره تصمیم گیری قرار گرفته، احساس غرور میکند. از این روست که رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) دوره سوم عمر آدمی، یعنی هفت سال سوم زندگی را عصر مشورت و وزارت جوان دانسته است. (طبرسی، 1412ق، ص 222)
احترام به نظرات جوانان و کرنش در مقابل نظرات آنان سبب شکوفایی آنان و حتی پیشرفت کارها خواهد شد. در سال سوم هجرت که قریش با سه هزار مرد جنگی با مسلمانان وارد جنگ شد و زمینه نبرد احد را فراهم کرد پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) پس از آگاهی از تصمیم قریش، زمینه مقابله با هجوم مشرکان را آماده دید. او خوش نداشت که جنگجویان مسلمان در بیرون شهر مدینه با دشمن روبرو شوند، بلکه برخورد با مشرکان قریش را در مدینه ترجیح میداد (یعقوبی،بی تا، ج2، ص 47). از این رو نظر خود را با اصحاب در میان گذاشت و آنان را به مشورت فراخواند. بزرگان مهاجر و انصار نیز دیدگاه پیامبر را پسندیده و با ایشان هم عقیده شدند، اما جوانان (فتیان احداث) با این رأی مخالفت کرده و عقیده داشتند که خارج از مدینه با قریش بجنگند. در نهایت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نظر آنان را قبول کرد (إبن سعد، 1410ق، ج2، ص 29).
مشاوره با جوانان در مسجد
به طور قطع سیره و روش انبیاء و اولیاء استفاده کردن از نیرو و فکر جوانان در پیشبرد دین بوده است. حتی در حکومت جهانی عدل مهدوی نیز جوانان نقش تأثیرگذاری را ایفا میکنند. همچنان که حضرت امیر مؤمنان (علیهالسلام) فرمود: « أَصْحَابُ الْمَهْدِیِ شَبَابٌ لَا کُهُولَ فِیهِمْ إِلَّا مِثْلَ کُحْلِ الْعَیْنِ وَ الْمِلْحِ فِی الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ» (طوسی، 1411ق، ص 476) یاران مهدی(عجلاللهفرجهالشریف) جوان اند و کهن سالان، در میان آنان، اندک اند، مانند سرمه در چشم و نمک در زاد و توشه، که کمترین قسمت توشه، نمک است. از این روایت میتوان فهمید هنگامی که اغلب یاران قائم (عجلاللهفرجهالشریف) از جوانان باشند، لذا است که حلقـﮥ اصلی مدیریتی و مشاوره ای حضرتِ ایشان هم از جوانان خواهند بود.
برخی میانگارند که در مسجد باید تنها بزرگان و پیشکسوتان تصمیم گیر باشند. اما با شواهدی که در سیره حضرات معصومین (علیهمالسلام) مشاهده میکنیم مییابیم که این بزرگواران مشورت با جوانان را رکن اساسی در تصمیم گیری ها قرار میدادند، و ارزش ویژه ای برای مشورت با جوانان قائل بودند.
لازم است امام جماعت و متولیان مسجد تعدادی از جوانان خوش فکر و با استعداد را به عنوان کانون مشاوران جوان مسجد گرد خود جمع سازند و نظرات آنان را قبل از مشاوره با دیگران جویا شوند، چرا که امیر مومنان علیه السلام فرمود: « إذَا احتَجتَ إلَى المَشورَةِ فی أمرٍ قَد طَرَأَ عَلَیکَ فَاستَبدِهِ بِبِدایَةِ الشُّبّانِ ؛ فَإِنَّهُم أحَدُّ أذهانا ، وأسرَعُ حَدسا ، ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِکَ إلى رَأیِ الکُهولِ وَالشُّیوخِ لِیَستَعقِبوهُ ویُحسِنُوا الاِختِیارَ لَهُ؛ فَإِنَّ تَجرِبَتَهُم أکثَرُ » (ابن ابی الحدید، 1404ق، ج20، ص 337) «هرگاه کارى برایت پیش آمد و نیاز به مشورت پیدا کردى، در آغاز، آنرا با جوانان در میان بگذار. زیرا آنها تیز فهمتر و با فراستترند. سپس آنرا در معرض نظر سالخوردگان و پیران قرار ده، تا در معرض ارزیابى قرار دهند، چه آنکه تجربه ایشان بیشتر است».
همچنین امام جماعتی که میانسال یا کهن سال است میتواند طلبه جوانی را در کنار خود قرار دهد. این کار میتواند مزایای فراوانی داشته باشد. برای مثال امام جماعت میتواند در مسائل مختلف نظرات این طلبه جوان را جویا شود، و همچنین در مواردی که نیاز به ارتباط گیری هایی با جوانان و نوجوانان است او را جانشین خود قرار دهد و یا از او راهکارهای مناسب را در نوع ارتباط گیری جویا شود. از همه گذشته میتواند با این کار جانشین خوبی را پس از خود برای تصدّی امام جماعتی به تدریج معرفی نماید.
نکته آخر اینکه مشورتِ متولیان بویژه امام جماعت، با بسیجیانِ مسجد که اغلب جوان هستند، نیز میتواند در ایجاد الفت بیشتر میان گروه های مسجدی و ایجاد اتحاد و یکدلی نقش اساسی داشته باشد.
کتابنامه:
1- ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید(656 ق)، تحقیق: ابراهیم، محمد ابوالفضل، قم، اول، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، 1404 ق.
2- إبن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبد القادر عطا، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1410ق.
3- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، چاپ دوم، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1371ش.
4- رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه(صبحی صالح)، چاپ اول، قم، هجرت، 1414ق.
5- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، چاپ چهارم، قم، رضی، 1412ق.
6- طوسی، محمد بن الحسن، الامالی، چاپ اول، قم، دارالثقافه، 1414ق.
7- طوسی، محمد بن الحسن، الغیبه، مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، چاپ اول، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411ق.
8- یعقوبی، احمد بن أبى یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسى المعروف بالیعقوبى (م بعد 292)، تاریخ الیعقوبى ، بیروت ، دار صادر، بى تا.