نقش مسجد در تعالی فردی از نگاه قرآن و سنت
۱۳۹۱/۱۱/۱۹

تعالی هر انسان اوج رفعت، بزرگی، والایی و کمال اوست که مطابق قرآن کریم و سنت معصومان(علیهم‌السلام) با نیل به این جایگاه‌ها محقق می‌گردد: برخورداری از هویت دینی، طهارت نفس، رشد علمی، کارامدی، جانشینی خدا، زندگی پاک، اعمال پربار و درنهایت تقرب به خدا. عوامل بسیاری در ارتقای فرد دخیل‌اند که بارزترینشان ایمان به خدا و پرسش اوست که باعث می‌شود از عیوب و پلیدی‌ها پاک شویم و در محیطی پاک، امن و آرام قرار گیریم. مسجد قداست و حرمت والایی دارد و انسان با حضور در آن، پرداختن به اعمال عبادی فردی و جمعی و رعایت پاکی و حرمت خود و جامعه را به عظمت می‌رساند. کلید واژگان: مسجد، تعالی انسان، قرآن کریم، عبادت خدا.

"بسمه تعالی"

نقش مسجد در تعالی فردی از نگاه قرآن و سنت

م. رضایی

مقدمه

گرایش به کمال و بزرگی در انسان فطری و نهفته در خمیرمایه‌ی آفرینش اوست؛ زیرا خداوند از روح خود در انسان دمیده است و او را بر سایر آفریده‌ها برتری بخشیده است. بنابراین، هر انسانی بسته به اندیشه، میزان خردورزی و فرهنگ خود در راه رسیدن به کمال سعی می‌کند. این گرایش باید در مسیری صحیح قرار گیرد تا انسان مسیر سقوط را به‌جای صعود، خواری را به‌جای عزت و پستی را به‌جای رفعت در پی نگیرد. زیرا، بسیارند کسانی که بزرگی را در مادیات می‌بینند و با دلبستگی به آن گام در راه گردنکشی و طغیان می‌نهند.   مفهوم مسجد مسجد اسم مکان سجده است، یعنی سجده‌گاه، به خاک‌افتادن و خواری‌کردن برای خداست و هیچ‌کس شایسته‌ی سجده‌ی دیگران نیست. حقیقت سجده فروتنی و تسلیم دربرابر خداست؛ پس بنده در مسجد به نهایت فروتنی و تسلیم می‌رسد. مسجد خانه‌ی نماز است. برخی لغویان محراب خانه‌ها و مسجدها را مصلای عمومی و برخی نیز «مسجِد و مسجَد» را درمقایسه‌با «مَنزِل و مَنزَل»، به ترتیب، اسم مکان و مصدر می‌دانند. برخی نیز مسجِد را پیشانی انسان می‌دانند که اثر سجده بر آن نقش می‌بندد. طبق این تعریف مسجِد عضوی از بدن است و به‌همین‌دلیل است که در تفسیر آیه‌ی «و إنَّ المَساجِدَ للهِ...» مساجد را قسمت‌هایی از بدن بیان کرده‌اند که هنگام سجده بر زمین می‌آیند، یعنی کف دو دست، زانوها، سر انگشتان پاها و پیشانی. مسجد به هر دو معنا، مانند خود سجده، ویژه‌ی خداست. به‌همین‌دلیل، نباید کسی جز او در مسجد پرستش شود و مورد فروتنی، تسلیم و اظهار خواری قرار گیرد. عملکرد مسجد در تعالی انسان 1- بخشیدن هویت دینی هویت از ریشه‌ی «هو» یعنی «اوبودن» است و نشانگر صفات خاصه‌ی هر فرد است. هویت انواع دارد: شخصی، ملی، دینی و... . هویت دینی هر فرد پاسخ به این پرسش‌های فطری سه‌گانه است: از کجا آمده‌ام، برای چه آمده‌ام و به کجا می‌روم؟ اگر پاسخ‌ها صحیح و کامل باشند، هویت او واقعی خواهد بود. انسان مسلمان واقعی کامل‌ترین و صحیح‌ترین پاسخ‌ها را از مکتب اسلام یافته است و هویت دینی خود را در اعتقاد و رفتار براساس آن پاسخ‌ها شکل می‌دهد. مسلمان واقعی مبدأ و منتهای خود را خدای یگانه می‌داند: «...إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» ، ...ما از آنِ خدا هستیم و به‌سوى او باز مى‏گردیم. مسلمان واقعی هدف آفرینش خود را عبادت خدا و انجام کارهای درست و شایسته می‌داند. مجموعه‌ی این اعتقادها و اعمال راستی و درستی فرد را نشان می‌دهد که از آن به عدالت تعبیر می‌شود. عدالت نمادهایی دارد که هویت فرد عادل با این نمادها در نظر مردم ثابت می‌شود، مانند حسن ظاهر، صلاح، عبادت و... . مسجدی‌بودن نمادی از عدالت مسلمان است؛ به‌همین‌دلیل خداوند کسی را که به مسجد نمی‌رود از عدالت ساقط می‌کند. امام صادق(علیه‌السلام) فرموده‌اند: «مساجد نزد خدا از همسایگان بی‌وفا شکایت کردند، خداوند به آن‌ها وحی کرد: سوگند به توانمندی و شکوهم که حتی یک نماز را هم از آنان نمی‌پذیرم و عدالتی را بر ایشان نزد مردم آشکار نمی‌کنم، رحمتم به آنان نمی‌رسد و در بهشت در همسایگی‌ام قرار نمی‌گیرند». پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) چنین کسانی را از معاشرت و تعامل با مسلمانان و استفاده از حقوق دیگر مسلمانان منع کرده‌اند و خانه‌هایشان را شایسته‌ی سوزاندن دانسته‌اند. بدون شک، چنین رفتاری را باید با فاسقان کرد و فسق انسان را از عدالت ساقط می‌کند. بنابراین، فرد تارک مسجد بی‌هویت و فاقد ارزش اجتماعی است و سرانجامش محرومیت از رحمت ابدی خداست. 2- پاکی نفس نفس انسان هم به بدی‌ها و نیکی‌ها گرایش دارد، هم به گناه و پرهیزکاری. انسان با تضعیف و سرکوب گرایش به بدی‌ها و تقویت خوبی‌ها به پاکی رشد و با لندگی می‌رسد و موفقیت خود را در زندگی رقم می‌زند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» ، سوگند به نفس آدمی که چگونه او را ساخت و گناه و تقوایش را به او الهام کرد؛ کسی رستگار شده که آن را تزکیه و پاک کند. عوامل بسیاری در روند تحقق این موفقیت نقش دارند که مسجد مهم‌ترین عامل است. کسانی که خواهان تطهیر و تزکیه‌اند و اراده‌ای نیرومند دارند به مسجدی رو می‌آورند که با هدف سازندگی انسان‌ها بنا شده است. قرآن کریم می‌فرماید: «لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ» ، مسجدی که از روز نخست براساس تقوا باشد شایسته‌تر است که در آن نماز به پا داری چه در آن مردانی‌اند که دوست دارند پاک گردند و خداوند پاکان را دوست دارد». جوانب تأثیرگذاری مسجد ازطریق رفتن به آن، خدمت به آن و برنامه‌های فرهنگی است: الف- اجر رفتن به مسجد و تردد در آن به فرموده‌ی پیا مبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، کسی که آهنگ رفتن به مسجد می‌کند با هر گامی ده گناه از او پاک می‌شود. امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) نیز فرموده‌اند، با تردد در مسجد، انسان گناه را از سر ترس یا شرم از خدا وا می‌نهد. علت این تأثیر را باید در معرفت شخص عازمِ مسجد به صاحب این خانه و به خود یافت. وی با رسیدن به درب مسجد آگاه است که در محضر صاحب خانه‌ای بزرگ قرار گرفته است و اینجاست که ابهت خالق سراسر وجودش را فرا می‌گیرد، رنگ چهره‌اش دگرگون می‌شود، بدنش به لرزه می‌افتد و زبان به ستایش و نکوهش خود می‌گشاید: «یَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِی‏ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ‏ الْمُحْسِنَ‏ أَنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِی‏ءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّی» ، ای بزرگوار، گنهکار نزدت آمد. بزرگوار را فرمان داده‌ای تا از خطای کار در گذرد؛ پس از زشتی‌ها و بدی‌هایی که از من می‌دانی با صفات زیبایت در گذر. این فرهنگ رفتاری پیشوایان معصوم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ماست که ترک اولی یا اشتغال‌های ضروری دنیا را بر خود روا نمی‌داشتند. ب- خدمت به مسجد رسیدگی به امور بهداشتی و رفاهی مسجد یکی از فرمان‌های خداوند به پیامبران بزرگ است تا محیطی عاری از آلودگی‌های مادی و پاکیزه، برای پذیرایی از مهمانانش، فراهم شود. قرآن کریم می‌فرماید: «...وَ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» ، ...به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان، عاکفان و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار پاک سازید. در همین راستاست که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه(علیهم‌السلام) دستورهای بهداشتی بسیاری درخصوص مسجد بیان کرده‌اند و وعده‌ی آمرزش به پاکیزه‌کنندگان آن داده‌اند. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «هرکس مسجد را روز پنجشنبه شب جمعه جاروب زند و خاکروبه‌ای را که چشم را می‌آزارد از آن بیرون ریزد، خداوند او را می‌آمرزد». ج- نشستن در مسجد استراحت و آرامش روحی فرصت تفکر بیشتر درباره‌ی گذشته را به انسان می‌دهد. در مسجد، انسان با به‌یادآوردن گناهانش خود را خجل و شرمسار دربرابر صاحب خانه می‌نگرد؛ بنابراین برای توبه، طلب آمرزش و همت در انجام کارهای صالح انگیزه پیدا می‌کند. افزون‌براین، نشستن در مسجد به‌خودی‌خود موجب آمرزش گناهان می‌شود. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است:« نشستن در مسجد... ده گناه را محو و نابود می‌سازد».   د- برنامه‌های فرهنگی مسجد نماز: مهم‌ترین برنامه‌ی فرهنگی (عبادی) مسجد، چه فردی و چه جماعت، نماز است. نماز با دورکردن و بازداشتن انسان از گناهان بزرگ، کوچک و ناپسند با عث پاکی نفس می‌گردد: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» ، که نماز از کار زشت و ناپسند باز می‌دارد. علاوه‌بر نماز، سخنرانی‌ها و درس‌های مذهبی نیز در بر دارنده‌ی مطالب خودسازی بسیاری هستند. امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) در حدیثی هشت فایده برای تردد در مسجد یاد می‌کنند؛ ازجمله‌ی آن‌ها سخنی است که انسان را از گناه باز می‌دارد یا گناهی است که از سر ترس یا شرم از آن دست بردارد. اعتکاف: یکی دیگر از برنامه‌های عبادی اعتکاف است که ماندن دست‌کم سه شبانه‌روز در مسجد از ارکان آن است. در این عمل عبادی برخی از امور مباح هم جایز نیست، مانند بهره‌مندی جنسی از همسر، شعرگفتن، گفتگوها و مجادله‌های دنیوی، پرگویی، امرارمعاش و معاشرت‌هایی چون تشیع‌جنازه، عیادت بیمار و... . با وجود این احکام، معتکف فرصت بسیاری می‌یابد برای تفکر در شناخت خدا، گذشته‌ی خویش و ... و در کنار روزه تمرین مؤثری در پاکسازی نفس می‌کند. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند اعتکاف درصورتی‌که با ایمان و امید کامل به خدا صورت گیرد باعت آمرزش همه‌ی گناهان گذشته می‌شود. حج و عمره: ازجمله مناسک حج و عمره زیارت کعبه (خانه‌ی خدا) است. کعبه وسط مسجدالحرام، مسجد جهانی مسلمان، قرار دارد. تأثیر حج در پیرایش روح از گناه و آلودگی‌ها و آرایش آن به آرامش و اخلاق زیبا در قرآن، سخنان پیشوایان معصوم(علیهم‌السلام)، حاجیان، معتمران و درعمل نیز ثابت شده است. حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) پس از بنای کعبه‌ی مقدسه دست به دعا برداشتند و ازجمله درخواست‌هایشان این بود: «اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ» ، پروردگارا ما را تسلیم [فرمان‏] خود قرار ده و از نسل ما، امتى فرمانبردار خود [پدید آر] و آداب دینى ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى، که تویى توبه‏پذیر مهربان. بی‌شک، دعای ابراهیم(علیه‌السلام) در حق مؤمنان راستین به هدف می‌رسد. رسول مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نشانه‌ی قبولی حج را دست‌برداشتن از گناهان می‌داند. اصولاً، فلسفه‌ی حج و عمره طهارت روح، آراستگی اخلاق و پاکسازی نفس است که در آیات و احادیث بسیاری به آن اشاره شده است، مانند آیه‌ی 199 سوره‌ی بقره و حدیث امام علی(علیه‌السلام) که ضمن بیان ابعاد فردی و اجتماعی حج درباره‌ی تأثیر آن در تهذیب نفس فرموده‌اند: «فَلِمَ أُمِرَ بِالْحَجِّ قِیلَ لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ‏ الزِّیَادَةِ وَ الْخُرُوجِ‏ مِنْ‏ کُلِ‏ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تَائِباً مِمَّا مَضَى مُسْتَأْنِفاً لِمَا یَسْتَقْبِلُ ...»، بدون شک به این دلیل به حج فرمان داده شدند تا نزد خداوند و فزونی [نعمت] از او خواهند و بنده از هر گناهی که کرده رها شود و از گناهان گذشته دست بردارد و [اعمال خود را] از نو آغاز کند ... . 3- رشد علمی دانش نخستین نعمتی است که آدم، پس از آفرینش، به آن مفتخر شد و برای آن شایسته‌ی سجده‌ی فرشتگان گشت. میزان رشد و بالندگی انسان ارتبا ط مستقیم با میزان دانش‌آموزی و دانش‌پژوهی او دارد. پیام انبیاء، در کنار تزکیه‌ی نفوس، آموزش کتاب الهی و حکمت بوده است. هرچه امتی دانش و عقلانیت بیشتری داشته باشد، مقامش نزد خداوند فزونتر می‌شود. قرآن کریم تصریح می‌فرماید که مقام مؤمنان دانشمند بسی بالاتر از سایر اهل ایمان است: « ...یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ» ، تا خدا(رتبه‌ی)کسانى از شما را که گرویده و کسانى را که دانشمندند (بر حسب) درجات بلند گرداند و خدا به آنچه مى‏کنید آگاه است. در صدر اسلام، مساجد تنها مراکز آموزشی مسلمانان بودند و در آن‌ها به‌طورعمده به آموزش و نگارش قرآن کریم و بیانات پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌پرداختند. نقش فرهنگی مسجد در صدر اسلام باعث شد تا به عاملی در تعالی علمی جوامع اسلامی در طی قرون متمادی و حتی تا زمان حال تبدیل شود. 4- کارآمدی بزرگسالان کارآمدی، فعالیت، نشاط و احساس مفیدبودن یکی از نشانه‌های سلامتی روانی و بالندگی انسان از دیدگاه عقلاست. جوانان به‌دلیل قدرت، توانمندی، فرصت‌کار و سازندگی کارآمدی بیشتری دارند؛ اما این فرصت برای پیران و ازکارافتادگان از دست رفته است. بنابراین، برای شادابی سالخوردگان جایگزینی لازم است و مسجد برترین نقش را در این رابطه ایفا می‌کند. براساس فرمایش رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تردد پیران به مسجد فرصتی برای جامعه‌ی منحرف و تباه فراهم می‌کند تا اصلاح شود. ایشان فرموده‌اند: «هرگاه همه‌ی مردم دست به گناهان بزرگ و کوچک زنند، خداوند اراده می‌کند که همه‌ی مردم زمین را کیفر کند تا یک تن هم نماند. اما وقتی به پیرانی می‌نگرد که به‌سوی مساجد قدم می‌زنند وکودکان را که قرآن می‌آموزند بر آنان مهر می‌ورزد و کیفر را به تأخیر می‌اندازد». به‌راستی اگر این سخنان گهربار در جامعه تبلیغ شود، بیماری‌های روحی چون افسردگی درمان می‌شود. البته، بالاترین کارآمدی متصور برای انسان جانشینی خداست. 5- جانشینی خدا بر زمین خداوند انسان را با هدف جانشینی خود بر زمین آفرید: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» . بدیهی است چنین مسئولیت خطیری را فقط آن دسته از انسان‌ها می‌توانند بر دوش کشند که تسلیم امر خداوند باشند و جز او را نپرستند. پیامبران خدا ابراهیم خلیل(علیه‌السلام) و اسماعیل ذبیح(علیه‌السلام)، پس از بنای نخستین مسجد (خانه‌ی خدا)، دست به دعا برداشتند: «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ» ، پروردگارا ما را تسلیم [فرمان‏] خود قرار ده و از نسل ما، امتى فرمانبردار خود [پدید آر] و آداب دینى ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى که تویى توبه‏پذیر مهربان. پس‌ازآن، ابراهیم(علیه‌السلام) مژده‌ی امامت را دریافت کرد: «إِنِّی‏ جاعِلُکَ‏ لِلنَّاسِ‏ إِماماً» ، من تو را پیشوا و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم این مقام را برای دودمان خود درخواست کرد و پاسخ شنید: «لا یَنالُ‏ عَهْدِی‏ الظَّالِمینَ» ، پیمانم به ستمگران (مشرکان و کافران) نمی‌رسد. 6- زندگی پاک و خوش جلوه‌ی علمی و خارجی کمال انسان در زندگی پاک نمودار می‌شود. از منظر قرآن، این زندگی درواقع نوع جدیدی از حیات است که با دو رکن ایمان و کردار درست می‌توان به آن دست یافت. قرآن کریم می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» ، هر یک از شما مرد باشد یا زن، اگر در حال ایمان کار درست انجام دهد به یقین به زندگی پاک و خوشی زنده‌اش خواهیم کرد و بدون تردید پاداش آنان را بهتر از آنچه می‌کردند خواهیم داد. مسجد بزرگ‌ترین نقش را در تقویت ایمان و انجام برترین اعمال صالح ایفا می‌کند. سرآغاز دمیده‌شدن روح حیات تازه در زندگی انسان مسجد است. طهارتی که از عبادت، معرفت و دانش‌آموزی در مسجد حاصل می‌شود همان روح تازه و زندگی پاکی است که به انسان دانش، شناسایی حق از باطل، تسلط بر هوای نفس و خوارکردن شیطان می‌بخشد. چنین انسانی به خدا دل بسته است و فقط در اندیشه‌ی دیدار اوست. انسان مسجدی با داشتن حیات طیبه عظمت، کمال، توان، بزرگواری، لذت و شادمانی بی‌نهایتی حس می‌کند. وی خود را در دریای زندگیِ جاودان، نعمتی پایان‌ناپذیر، به دور از درد و ناخوشایندی و در سعادتی به دور از بدبختی احساس می‌کند. 7- نیل به جایگاه صدیقان انسان پاک مسجدی با شناخت و معرفتی که از خداوند و خود دارد، با حالت ترس و امید، روبه‌روی در مسجد می‌ایستد، آن‌گونه‌که امام صادق(علیه‌السلام) فرموده‌اند: «هر گاه به در مسجد رسیدی بدان که آهنگ آستانه‌ی پادشاه بزرگی را کرده‌ای که جز پاکان بر فرش او گام نمی‌نهند و جز به صدیقان اجازه‌ی همنشینی نمی‌دهد. با قدم‌گذاردن بر آن فرش، بزرگی پادشاه تو را می‌گیرد و متوجه می‌شوی که اگر غافل گردی، در معرض خطر بزرگی خواهی بود. پس بدان که او بر رفتار عادلانه یا بخشش و گذشت از تو تواناست؛ اگر به مهر و فضل خود ما تو رفتار کند عبادت اندکت را خواهد پذیرفت و پاداش بسیاری در مقابل آن به تو خواهد داد و اگر به عدالت با تو رفتار کند و حق خود را در صداقت و اخلاص از تو بازخواست کند، دراین‌صورت عبادت تو اگرچه بسیار باشد، رد و تو را از پاداش (و دیدارش) محروم خواهد کرد و او هر چه را بخواهد می‌کند. پس، در محضر او به ناتوانی، کوتاهی، شکست و مستمندی خود اعتراف کن و دلت را از هر چیزی که میان تو و پرودگارت مانع می‌شود تهی ساز؛ زیرا او جز پاک‌تر و خالص‌تر را نمی‌پذیرد. پس، بنگر که نامت از کدام دفتر بیرون می‌آید (ثبت می‌شود)؛ اگر شیرینی مناجات و رازگویی و گفتگو با او را چشیدی و از جام مهر و کرامت‌های او نوشیدی؛ چراکه به‌خوبی به تو روی آوره و پاسخت را داده است. پس (بدان که) شایسته‌ی پرستش او شده‌ای؛ پس درون رو که اجازه و امان (نامه) داری وگرنه پس همچون کسی به درب مسجد بایست که هیچ چاره‌ای و دسترسی‌ای به آرزویش ندارد و مرگش فرا رسیده است؛ پس او در مقابل خداوند بسان درمانده دلسوخته‌ای است که برای رسیدن به خوشنودی خداوند کریم بر درش ایستاده، دراین‌صورت می‌گوید: چه کسی درمانده را پاسخ می‌گوید، آن زمان که او را فرا خواند و بدی و آسیب را دور سازد». 8- اعمال پربار آنچه سرنوشت نهایی انسان را رقم می‌زند میزان اعمال نیکی است که برای حیات ابدی خود می‌فرستد. هرچه این اعمال فزون‌تر و سنگین‌تر باشند، انسان سعادت و رضایت بیشتری خواهد داشت. قرآن کریم می‌فرماید: «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَهُوَ فی‏ عیشَةٍ راضِیَةٍ» ، پس وى در زندگى خوشى خواهد بود! و اما هر که سنجیده‏هایش سبک برآید. موفقیت نهایی انسان نیز در زندگی وابسته به سنگینی این میزان است. قرآن کریم دراین‌باره می‌فرماید: «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ، و در آن روز، سنجش (اعمال‏) درست است. پس هرکس میزان‌هاى (عمل‏) او گران باشد، آنان خود رستگاران‌اند. میزان وزن کارهای نیک نیز همچون سایر اجسام متفاوت است. معمولاً اعمال عبادی‌ای چون ذکر، دعا، نماز، زیارت اماکن مقدس و... وزن بیشتری دارند؛ بدین‌معنی‌که عمل اندک ولی سنگینی بسیاری دارد. وزن این اعمال درمقایسه‌با موقعیت‌ها نیز متفاوت است. برای مثال، در اماکن عادی نماز جماعت پاداش بیشتری درمقایسه ‌با نماز فرادا دارد، اما در مسجد موضوع برعکس است؛ یعنی نماز فرادایی که در مسجد خوانده شود ثوابش بیشتر از نماز جماعتی است که در اماکن عادی خوانده می‌شود. پاداش نمازخواندن در مساجد خاص نیز متفاوت است و میزان آن به شرافت مسجد بستگی دارد. مسجدالحرام، مسجدالنبی و مساجدی که پیامبران و ائمه اطهار(علیه‌السلام) در آن نماز گزارده‌اند بیشترین شرافت و برکت را دارند. اعمال عبادی دیگری مانند ذکرگفتن (به‌ویژه صلوات)، تهلیل، تسبیح، تلاوت قرآن و... نیز باعث سنگینی میزان اعمال می‌گردند. اگر این اعمال در مسجد انجام شوند، پاداشی مضاعف خواهند داشت. اما اگر نمازخواندن در مسجد انگیزه‌ی اطاعت از ولی خدا را ایجاد نکند، نه‌تنها پاداش نخواهد داشت، بلکه آن نماز خود شاهدی ضد شخص خواهد بود. گواه این مدعا ماجرای سعیدبن‌مسیب است. وی از فقهای تابعین بود و در زمان امام علی‌بن‌الحسین زین العابدین(علیه‌السلام) در مدینه می‌زیست. وی از امام(علیه‌السلام) روایتی نبوی شنیده بود درباره‌ی پاداش خواندن دو رکعت نماز در خلوت مسجدالنبی. او سال‌ها در کمین این فرصت بود تا روز شهادت امام سجاد(علیه‌السلام) فرا رسید. همه‌ی مردم برای تشییع جنازه‌ی حضرت(علیه‌السلام) و نمازگزاردن بر جسم شریفشان از مدینه خارج شدند و مسجدالنبی کاملاً خالی از نمازگزار شد. زمان انتظار سعیدبن‌مسیب سرآمده بود. وی که خود را در آستانه‌ی تحقق آرزوی دیرینه می‌دید، فرصت را غنیمت شمرد و به مسجدالنبی رو نهاد. همان لحظه، دوستی او را از این کار باز داشت و به شرکت در نماز امام معصوم(علیه‌السلام) تشویق کرد، ولی سعید گفت: «من نمازخواندن در خلوت مسجدالنبی را از نمازخواندن بر این مرد درستکار، در آن مکان پاک (بقیع)، بیشتر دوست دارم». درست زمانی‌که سعید به درب مسجد رسید، صدای الله اکبر از آسمان برخواست و زمین نیز با الله اکبر پاسخ گفت. سعید بیهوش بر زمین افتاد. مردم از مراسم دفن امام سجاد(علیه‌السلام) فارغ شدند و به مسجدآمدند که با تن نیمه‌جان سعید روبه‌رو شدند. سپس، او را به هوش آوردند. سعید که متوجه محرومیت خود از دو فیض بزرگ شده بود، یعنی شرکت در تشییع امام(علیه‌السلام) و نمازخواندن در خلوت مسجدالنبی، شروع به گریه‌ی حسرت‌آمیزی کرد و تا آخر عمر، که فقط چند ماه به طول انجامید، در همین حالت اسفبار ماند. او می‌گفت این همان زیان آشکار است. پیداست عبادات سعید براساس معرفت حجت خدا نبوده است؛ بنابراین زمین و آسمان آن را نپسندید. به‌همین‌دلیل، ائمه‌ی اطهار(علیهم‌السلام) شرط قبولی اعمال نیک را معرفت به ولایت حجت خدا می‌دانند. در اینجا، منظور از معرفت اعتقاد قلبی و عملی به حاکمیت و ادای حق آنان است. سعیدبن‌مسیب به وجوب دوستی با حضرت(علیه‌السلام) معتقد بود؛ اما به امامت و مقام خلافه‌ی الهی حضرت(علیه‌السلام) اعتقادی نداشت. 9- نزدیکی به خدا مسجد از ریشه‌ی سجده است به‌معنای کمال تواضع و خواری دربرابر خدا. سجده نخستین هدف انسان مسجدی است؛ زیرا با این کار به بالاترین جایگاه ممکن، یعنی نزدیکی به خدا، می‌رسد. قرآن کریم می‌فرماید: «سجده کن و نزدیک شو». انسان مسجدی با ترازوی عمل وزین و کارنامه‌ی درخشانش در جرگه‌ی ابراری قرار می‌گیرد که کتاب عملشان در بالاترین مرتبه است همان کتابی که مورد مشاهده و مطالعه‌ی مقربان درگاه ایزدی است. نتیجه مسجد جایگاه عبادت خدا و رفعت و بزرگی‌یافتن از اوست. حضور در مسجد بخشی از هویت فرد مسلمان را تشکیل می‌دهد و مسجدی‌بودن شاخص‌ترین نماد عدالت اوست. او با این هویت احترام و شخصیت والای اجتماعی پیدا می‌کند و از احساس پوچی رها می‌شود. مسجدی با تردد در مسجد، خدمت و رسیدگی به آن و بهرمندی از برنامه‌های عبادی و فرهنگی‌اش (نماز، اعتکاف، حج و عمره، خطبه‌های امام جماعت، آموزش‌های مذهبی و ...) فرصت خوبی می‌یابد برای تهذیب و طهارت روح و با پیگیری آموزش‌ها به رشد علمی والایی می‌رسد. مسجد با تقویت ایمان و فراهم‌آوردن موقعیتی برای برترین اعمال صالح نقش بزرگی در تحقق زندگی پاک برای مسجدی ایفا می‌کند و او را به انسانی کارآمد و مایه‌ی نجات جامعه تبدیل می‌کند. از همه‌ی این‌ها بهتر نیز، مسجد انسان را برای خلافت الهی و ولایت تکوینی و تشریعی آماده می‌کند. فرد مسجدی با رسیدن به درگاه خدا ضعف و فقر خود را درمقابل شکوه و قدرت آن صاحب جلال، به علم یقین، باور می‌کند و در صف صدیقان جای می‌گیرد. فهرست منابع 1. قرآن کریم 2. ابن منظور، محمد، لسان العرب، محقق علی سیری، بیروت، دارالحیاءالتراث العربی، 1408ق. 3. اردبیلی، محمد، جامع الرواة، قم، کتابخانه‌ی آیةالله مرعشی، 1403ق. 4. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، دارالحیاء التراث العربی، بیروت، چ 4، 1391ق. 5. خمینی، روح‌الله، تحریرالوسیله، قم، اسماعیلیان،‌ چ3، 1408ق. 6. ری شهری، محمد، حج وعمره در کتاب وسنت، دار الحدیث. 7. سیوطی، جلال الدین، جامع صغیر، بیروت، دار الفکر، نرم‌افزار معجم فقهی. 8. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، بیروت، داراضواء، چ 6، 1405ق. 9. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، اسماعیلیان، چ 5، 1371ق. 10. طبرسی، فضل، مجمع‌البیان، هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دارالحیاءالتراث العربی، 1406ق. 11. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، نرم‌افزار جامع فقه اهل البیت(ع)، قم، مؤسسه‌ی نور. 12. قمی، عباس، منتهی الامال، حسینی، 1370. 13. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، دارصعب، چ 4، 1401ق. 14. منسوب به امام صادق(ع)، مصباح الشریعه، نرم‌افزار جامع فقه اهل البیت(ع)، قم، مؤسسه‌ی نور. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد