حماسه هشت سال دفاع مقدس
۱۳۹۵/۰۶/۳۱

سی و یکم شهریور ماه مصادف است با سالروز آغاز جنگ 8 ساله ای که در سال 1359 یعنی کمتر از دو سال پس از پیروی انقلاب اسلامی، از طرف دولت عراق بر نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران تحمیل شد. جایگاه والای دوران دفاع مقدس در تاریخ کشور و نقش تعیین کنندۀ آن در بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست. ما در حالی وارد جنگ با دشمن شدیم که هنوز در حال بازسازی کشور و ایجاد تحولات بنیادین بر اساس حکومت اسلامی بودیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سی و یکم شهریور ماه مصادف است با سالروز آغاز جنگ 8 ساله ای که در سال 1359 یعنی کمتر از دو سال پس از پیروی انقلاب اسلامی، از طرف دولت عراق بر نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران تحمیل شد. جایگاه والای دوران دفاع مقدس در تاریخ کشور و نقش تعیین کنندۀ آن در بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست. ما در حالی وارد جنگ با دشمن شدیم که هنوز در حال بازسازی کشور و ایجاد تحولات بنیادین بر اساس حکومت اسلامی بودیم.

اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم و مروری بر جنگ های تاریخ ایران داشته باشیم، خواهیم دید که همواره در پی بروز هر جنگی، شاهد جدا شدن بخش هایی از خاک کشور به دست بیگانگان بوده ایم. به گونه ای که می توان گفت تنها در دویست سال گذشته، یعنی از زمان فتحعلی شاه قاجار به بعد، نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده است. (رضاپور) اما علی رغم پشتیبانی قدرت های بزرگ از عراق، روند مذکور در جنگ ایران و عراق ادامه پیدا نکرد و فصل جدیدی در تاریخ این مرز و بوم رقم خورد. در این جنگ نه تنها یک وجب از خاک ایران در دست نیروهای عراقی باقی نماند، بلکه عراق به عنوان کشور متجاوز به نظام بین الملل معرفی شد.

در پی پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط حکومت پهلوی در بهمن 1357و همچنین وقوع تغییرات اساسی در موقعیت قدرت های بزرگ غرب در منطقه، روابط ایران و عراق که در آخرین سال های حکومت پهلوی با میانجیگری الجزایر و در قالب قرارداد الجزایر به صورت عادی و مسالمت آمیز درآمده بود، دستخوش دگرگونی و تیرگی شد. (یکتا، 1381: 27). با روی کار آمدن صدام حسین در تیرماه 1358، فعالیت های حزب بعث در کردستان و خوزستان به صورت فزاینده ای شدت گرفت و گروه های وابسته به دولت عراق، اقدام به سازماندهی تشکیلات خود در ایران کردند و حتی دولت عراق درگیری های مرزی با ایران را جزو برنامه های خود قرار داد، به طوری که تا پیش از 31 شهریور 1359، مرزهای ایران 636 بار از سوی دولت عراق مورد تجاوز قرارگرفت (ولایتی،1393: 11)

دولت عراق در 26 شهریور 1359 اعلام کرد که قرارداد الجزایر و سایر موافقت نامه های مربوط را به دلیل نقض مفاد قرارداد از سوی ایران و دخالت ایران در امور عراق و قصور در بازگرداندن زمینهایی از عراق که تحت تصرف ایران بوده، به صورت یکجانبه فسخ کرده است. چند روز بعد وزارت خارجۀ ایران در پاسخ به این ادعا، اعلام می کند که این دولت عراق است که مفاد اعلامیه الجزایر را نادیده گرفته و با فرستادن گروههای مسلح به خاک ایران، به اقدامات خرابکارانه مبادرت ورزیده است. (وزارت امور خارجه، 1360، ) واقعیت این بود که صدام حسین با نادیده گرفتن قوانین بین الملل و با دستاویز قراردادن بهانه های واهی، به دنبال توسعه طلبی و تشکیل حکومت ملی-عربی با ضمیمه کردن منطقه خوزستان ایران به عراق بود. علاوه بر قدرت طلبی مشهود صدام حسین، برخی عوامل دیگر در تصمیم گیری دولت عراق برای حمله به ایران موثر بود که در اینجا به دو عامل اساسی اشاره می کنیم:

1- نوپایی حکومت جمهوری اسلامی، بحران های داخلی متعدد و عدم آمادگی نیروهای نظامی برای مقابله با تهاجم های احتمالی:

 کشور در دورۀ پس از انقلاب با چالش های فراوانی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بود. برخی از این فشارها توسط قدرت های بزرگ دنیا و کشورهای منطقه مدیریت می شد و برخی از بحران ها نیز مشمول مرور زمان و به دست گرفتن اوضاع کشور توسط نیروهای انقلابی بود. در داخل کشور، برخی گروههای سیاسی نظیر ملی مذهبی ها، لیبرال ها، منافقین و .. هر یک به دنبال منافع خود (برخی به دنبال گرفتن حق خود از انقلاب، برخی به دنبال بازکردن پای قدرت های جهانی به کشور، برخی به دنبال کنار زدن دین از عرصه ی سیاست)، اقدام به بحران سازی و ایجاد آشوب و قتل و غارت می کردند. مشکلات اقتصادی و فرهنگی و نیز ضعف های جدی در قوای نظامی، نیز موجب نابسامانی و عدم آمادگی مناسب برای یک درگیری خارجی بود.

2- به خطر افتادن منافع دولت های غربی در منطقه به واسطۀ شرایط جدید ایران پس از انقلاب: انقلاب اسلامی که با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی توانسته بود حکومت وابسته به غرب پهلوی را برکنار کند، در تعارض مستقیم با قدرت های سلطه گر قرار داشت و همین موضوع، موجب نگرانی این قدرت ها شده بود.

درنهایت این عوامل سبب شد که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله‌ سراسری‌ و رسمی‌ عراق‌، با به‌ کارگیری‌ حداکثر توان‌ نظامی‌ و با عبور از مرزهای‌ بین‌المللی‌ و تجاوز به‌ خاک ایران‌، آغاز شود.

آغاز این جنگ تحمیلی، با تجاوز گستردۀ نظامى عراق در طول 1280 کیلومتر مرز مشترک با ایران بود و همزمان هواپیماهاى نظامى عراق، فرودگاه مهرآباد تهران و مناطق دیگر را بمباران کردند. ایران در مقابل عمل انجام‏ شده قرار گرفته بود و دو راه بیشتر نداشت: مقاومت و دفاع در جنگى نابرابر و یا تسلیم شدن. امام خمینى در واکنش به این توطئه، فرمان مقاومت صادر کرد و نظارت و هدایت این جنگ را به عهده گرفت. ایشان طى سخنانى آمریکا را عامل اصلى جنگ و حامى و تحریک‏ کننده صدام خواند و با صراحت به مردم اطمینان داد که اگر براى خدا به دفع تجاوز دشمن به ‏عنوان یک تکلیف شرعى  بپا خیزید، شکست دشمن قطعى است، هرچند که همه عوامل ظاهرى خلاف آن را ثابت کنند. فرداى روز نخست تجاوز عراق، امام خمینى طى پیامى به ملت ایران خطوط اصلى نحوۀ ادارۀ امور جنگ و امور کشور در شرایط جنگى را در هفت بند کوتاه ولى بسیار دقیق و جامع ترسیم نمود و متعاقب آن طى چند پیام با ملت و ارتش عراق اتمام حجت کرد و از آن پس نظارت و هدایت امر دشوار دفاع طولانى و هشت ساله ملت را با مدیریتى کم‏ نظیر آغاز کرد. (امام خمینی، 1361: 13، 94)

ماشین جنگى صدام که از مدتها قبل به کمک دولت فرانسه و کارخانه هاى اسلحه‏ سازى امریکایى و انگلیسى و تجهیزات نظامى روسى آمادۀ این تجاوز شده بود، به سرعت کیلومترها در خاک ایران پیشروى کرد و مناطقى وسیع از پنج استان ایران را اشغال کرد. دفاع مقدس مرزنشینان، در مراحل اولیه جنگ به علت عدم اطلاع و آمادگى قبلى و نیز نداشتن تجهیزات و نیروى نظامى، با قساوت بعثی ها در هم شکسته شد. شهرها و روستاهاى موجود در مناطق اشغالى به سرعت، تخریب و ده ها هزار نفر از خانه و کاشانه خود آواره گردیدند. ارتش ایران که بر اثر حوادث انقلاب به شدت آسیب دیده و از هم گسیخته بود، دوران اولیه بازسازى خود را مى ‏گذراند و سپاه پاسداران انقلاب هم که به فرمان امام خمینى تازه تاسیس شده بود در آغاز راه بود و نیرو، تجهیزات و تجربه کافى را در روزهاى نخست جنگ نداشت. صدام حسین با اطلاعاتى که آمریکا و فرانسه و عوامل ستون پنجم در اختیارش گذاشته بودند، از این نقاط ضعف به خوبى آگاهى داشت و به همین جهت نیز حتى نقشه‏ عراق بزرگ را آماده کرده بود که در آن، استان خوزستان به طور کامل و بخش هایى از استانهاى غربى ایران، جزو خاک عراق دیده مى ‏شد. او مطمئن شده بود که نظام اسلامى توان مقابله در برابر این لشکرکشى را نداشته و بزودى ساقط خواهد شد و دنیاى استکبار نیز از او حمایت خواهد کرد. (مرندی، 1383: 122)

شورای امنیت بعد از تجاوز عراق چند بیانیه صادر کرد، ولی بدون اشاره به آغاز کنندۀ جنگ و تعیین فرد متجاوز، از دو طرف خواسته بود که به این ماجرا خاتمه دهند. ایران با تاکید بر قطعیت تجاوز نظامی عراق به ایران، مقابله با این تجاوز را دفاع از خویش تلقی نمود و اعلام کرد تا زمانی که شورای امنیت، تدابیر اجرایی برای دفع تجاوز اتخاذ نکند و دولت عراق از تجاوز خود به خاک ایران دست برندارد، ایران حق دفاع را برای خود محفوظ می دارد و این دفاع از نظر حقوقی می تواند حتی در داخل خاک کشور مصداق داشته باشد. (وزارت امور خارجه، 1360، 115)

در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور اداره  کشور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوری، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت. بنی صدر به شدت از حضور سپاه و نیروهای مردمی درجنگ جلوگیری می کرد و همواره ادعا می کرد که اینها دخالت غیر تخصصی در امور جنگ است. این امر باعث شد که عراق موفق به تصرف برخی شهرهای مرزی و از جمله مهمترین آنها خرمشهر گردد.

علیرغم کارشکنی‌های رییس جمهور وقت بنی‌صدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبهه‌ها شتافتند. نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی بدون آموزش‌های نظامی به مقاومت از خاک خود می پرداختند. امام خمینی با توجه به موضع منفی بنی صدر در قبال رزمندگان ارتش اسلام، وی را در تاریخ۲۱/۳/۱۳۶۰ از فرماندهی نیروهای مسلح عزل و مجلس بلافاصله عدم کفایت وی را تصویب کرد. (مرندی،145:1383)

پس از شکل‌گیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسه‌ای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بی‌سابقه بود. جنگ تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت. وقتی امام خمینی در مقام فرماندهی کل قوا، بر لزوم شکسته شدن حصر آبادان تأکید کردند، ماشین پیشروی ایران در مسیر بازپس‌گیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد. پس از عملیات ثامن‌الائمه که به محاصره آبادان پایان داد، در عملیات طریق‌القدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد کردند. دهلاویه ، غرب شوش و دزفول در عملیات بزرگ فتح‌المبین آزاد شد و در نقطه اوج پیروزی‌ها در عملیات بیت‌المقدس خرمشهر نیز آزاد گشت. همه این عملیات‌ها به صورت مشترک و هماهنگ میان نیروهای ارتش و سپاه اعم از زمینی و هوایی و هم چنین نیروهای مردمی اجرا می‌شد.

آنچه در دفاع و مقاومت همه جانبه نظام جمهوری اسلامی در برابر دولت عراق و دولت های حامی آن، بسیار مهم و تاثیرگذار بود، رهبری معنوی امام خمینی و حضور همیشگی مردم در صحنه و پیروی آنها از دستورات امام بود. این دو عامل در کنار  هم سبب شد ما بتوانیم خاک خود را از دشمن متجاوز پس بگیریم و به دنیا ثابت کنیم که در عین حال که قصد تجاوز به هیچ کشوری را نداریم، ولی در صورتی که کوچکترین تعدی به خاک این سرزمین شود، دست متجاوز را کوتاه خواهیم کرد.

حماسه دفاع مقدس برکات و دستاوردهای بی‌نهایتی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان با ایمان و مخلص این سرزمین، ستون‌های نظام اسلامی را تا مدت‌ها مستحکم نمود. تاریخ، از هشت سال جنگ، برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، اما از متجاوز و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد کرد.

منابع:

- رضاپور، ابراهیم، چرا آغاز جنگ را هفته ی دفاع مقدس می نامیم، www.rasekhoon.net، دسترسی در 13 شهریور 94.

- موسوی خمینی، سید روح الله (1361)، صحیفه نور، ج 13. تهران: سازمان چاپ و انتشارات.

- مرندی، مهدی و سلیمانی، داوود (1383)،  دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی، تهران: انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

- وزارت امور خارجه (1360)، تحلیلی‌ بر جنگ‌ تحمیلی‌ رژیم‌ عراق‌ علیه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، تهران‌: انتشارات وزارت‌ امورخارجه‌.

- ولایتی، علی اکبر و همکاران(1393)، جنگ عراق با ایران، در: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران: انتشارات بنیاد دایره المعارف اسلامی.

یکتا، حسین (1381)، جنگ ایران و عراق؛ اختلافات تاریخی، نشریه زمانه، شماره 1.