"بسم الله الرحمن الرحیم"
انگیزه سازی:
پیامبر(ص)روز دوشنبه دوازده ربیع الاول به دهکده قبا که در آن بیش از یک فرسخ با یثرب فاصله داشت رسیدند و تصمیم گرفتند چند روزی را برای شناسایی یثرب و یهودیان و موقعیت اجتماعی و جغرافیایی آن و همچنین پیوستن حضرت علی(ع)و همراهانش به ایشان در این دهکده اقامت کنند پس از سه روز حضرت امیر(ع)همراه با هاشمیات خود را در قبا به پیامبر(ص) رسانید.
در این اقامت فرصتی دست داد که رسول خدا (ص) اولین پایگاه عبادی را در این محل به دست مبارک خود بنا کند. البته قبل از هجرت پیامبر(ص) به مدینه توسط تازه مسلمانان هر قبیله مسجدهایی در مدینه ساخته شده بود که تعداد آنها به حدود نه می رسید.
بنا به تقاضای اهالی قبا برای ساخت مسجد نقل است که پیامبر(ص)فرمود: کسی از شما سوار شتر من شود چون شتر مأمور است پس مسیر گردش شتر را مشخص کنید تا محدوده مسجد معین شود.ابتدا ابوبکر سوار شد شتر پس از چند قدم حرکت به جای خود برگشت سپس عمر سوار شد باز شتر به جای خود برگشت آنگاه پیامبر به حضرت علی(ع) فرمود: سوار شو حضرت سوار شد و شتر حرکت کرد و مسیر حرکت اورا مشخص کردند و بنای مسجد را گذاردند.
همه افراد در ساختن مسجد کمک کردند خود پیامبر نیز مانند دیگران کار می کردند،سلمان و مقداد و عمار زحمت بسیار کشیدند حتی زنان نیز آن حضرت را یاری کردند و مسجد قبا تاسیس شد.
فرشته وحی این آیه را در شان مسجد قبا نازل کرد: «... لمسجد اسس علی تقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین»[1]
و پیامبر(ص) در فضیلت این مسجد فرمود: «کسی که به مسجد من مسجد قبا بیاید و در آنجا دو رکعت نماز بخواند ثواب یک عمره را دارد.»
اقناع اندیشه:
در اهمیت و جایگاه مهم و اساسی مسجد در اسلام هیچ جای تردید و شکی وجود ندارد، تنها اندکی تأمل و مطالعۀ تاریخ اسلام و قرآن کافی است که انسان جایگاه حقیقی این خانه های خدا را دریابد. برخی از این شواهد عبارتند از :
1. اولین مکانی که خداوند برای پرستش قرار داد مکه یا همان مسجد الحرام بود. [2]
2.پیامبر(ص) در راه مدینه مدتی را منتظر شدند تا علی(ع) ایشان ملحق شوند و در این مدت مسجدی بنا کردند که بسیار مورد احترام ایشان بود.[3]
3. پیامبر(ص) به هنگام ورود به مدینه قبل از هر کاری مسجدی بنا کردند که هم محل زندگی ایشان و هم دارالحکومه بود.
4. تمام امور حکومتی و اجتماعی و سیاسی در زمان پیامبر(ص) در مسجد النبی انجام می شد.
5. مقام امام جماعتی مسجد اصلی شهرهایی که مرکز حکومت های اسلامی بود با حاکم شهر بود و وی منبر و محراب اصلی حکومت را در دست داشت.
این شواهد تاریخی و بسیاری دیگر نشان می دهد که اساسا مسجد در همه ابعاد و زوایای مادی و معنوی نظام اسلامی نقش محوری بر عهده دارد. البته در بعضی برهه های تاریخی به دلیل وجود حاکمان بی دین نقش مسجد تضعیف شده است اما همواره در بدنه مردمی جامعه اسلامی پناهگاه مردم و محور همه حرکتهای انقلابی و اصلاحی بوده است.
با اندکى تأمّل در تاریخ مبارزات ملتهاى مسلمان، به این نتیجه مى رسیم که مساجد نقش حسّاس و مهمى در مبارزه با نظام هاى جائر حاکم و نفوذ بیگانگان داشته اند. مساجد، که همواره عبادتگاه مستمر و دایمى مردم بوده و همه روزه براى اداى فرایض مذهبى در شرایط عادى در آنها گرد هم جمع مى شده اند، مکانى براى مشورت و تبادل افکار و اطلاعات و تصمیم گیرى هاى اجتماعى و مبارزاتى بوده اند و این بر اساس سنّت و رویهاى ایجاد شده که درصدر اسلام و به ویژه زمان پیامبر اکرم (ص) پایه ریزى شده است. «در حقیقت، نهضت هاى اسلامى به قدرى ریشه در آموزه ها و تفکرات مسجدى داشته اند که به صراحت مى توان گفت: با نفى مساجد از حرکتهاى اسلامى، نهضت ها به یکباره از هویّت اسلامى خود ساقط خواهند شد.[4] در اینجا به دو شاهد تاریخى از این نهضت ها اشاره مى کنیم:
1. مؤرخان عصر مشروطیت به این موضوع اعتراف کردهاند که هرگاه حرکتها و قیامها از طرف علماء و از مسجد نشأت مىگرفته؛ نتایج پربارترى به همراه داشته است. نویسنده کتاب «تاریخ مشروطه ایران» در جاى جاى کتاب تصریح مىدارد که در ایام محرم و رمضان مساجد حال و هواى دیگرى داشته و در حقیقت نقطه آغاز مشروطیت محرم سال ١٣٢٣ (١٢٨٤ هـ ش) بوده است.[5] در همین سال روسها اقدام به تأسیس بانک نمودند که با مخالفت هاى بسیار علماء مواجه شد و عمده این مخالفت ها از مسجد بود. فردای آن روز شنبه چهارم آذر ١٢٨٤ (٢٧ رمضان) حاج شیخ محمد واعظ (در مسجد خازن الملک تهران) به منبر رفت و پس از گفتارى در مورد «حرمت ربا» و «حرمت اعانت به کفر» از احداث بانک روسى سخن راند، پس از منبر، مردم ریختند و به سرعت ساختمان بانک را ویرانه کردند.[6]
2. نهضت «تحریم تنباکو»: به دنبال تحریم تنباکو از سوى میرزاى شیرازى (قدس سره) و تبعید آن جناب، مردم از طریق مساجد از موضوع اطلاع یافتند و در مسجد شاه تا میدان ارک جمعیت بود و بدون استثنا همگى از مرد و زن فریاد مى زدند «یا على یا حسین» و «واشریعتا وا اسلاما» و امثال این اشعار را با صداى بلند تکرار مى کردند.[7] تاریخ نهضت «تحریم تنباکو» حکایت از آن دارد که در سایر شهرهاى ایران نیز وضعیت به همین منوال بوده است:در ماه رمضان ١٣٠٨ ق وقتى که مأمورین انگلیسى کمپانى رژى تا نزدیکى شهر شیراز مى رسند، جمع کثیرى از مردم شهر که عمده محرکین آنها همان تجار بودند، دکاکین و بازار را بسته و به رهبرى و هدایت حاج «سید على اکبر خال اسیرى شیرازى» که به واسطه شجاعت و قوه بیانش، در بین علماى شیراز معروفیتى را دارا بود، در مسجد وکیل شیراز جمع شدند. و بناى داد و فریاد را گذاردند و حاج سید على اکبر به منبر رفته و بیاناتى علیه دولت و صاحب امتیاز نمود و در پایان شمشیرى از زیر عبا درآورده اظهار داشت، موقع جهاد عمومى است اى مردم بکوشید تا جامه زنان نپوشید من یک شمشیر و دو قطره خون دارم هر بیگانه اى که براى انحصار دخانیات به شیراز بیاید شکمش را با این شمشیر پاره خواهم کرد و گریه کنان از منبر پایین آمد.[8]
3. استقبال گسترده از دین اسلام در کشورهای غربی که روز به روز در حال افزایش است در مکانی مانند مسجد اتفاق می افتد و در این مکان است که انسجام پیدا میکند پس میبینم اسلام در هر جای دنیا که در حال گسترش است ابتدا مسجدی بنا میکند و سپس بوسیلۀ همین مسجد تلاش میکند که دین اسلام را در آن منطقه تقویت کند. چنانچه می بینم در این کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و ساخت مساجد را محدود کرده و در مقابل سعی در خراب کردن و آتش زدن آنها دارند. چنانچه طبق آمارها در کشور تازه مسلمان شده بوسنی تا سال 1993 بیش از هشتصد مسجد را ویران کردند به طوریکه صربها در هر روستایی که وارد میشدند ابتدا مسجد را خراب میکردند و جای آن درخت میکاشتند. حتی در کشور شرق آسیا یعنی هند نیز این اتفاقات بسیار رخ میدهد. حزب اقلیت مسلمان هند «بهاراتیا جاناتا» مرکز مبارزات خود را مسجدی به نام آیوزیا قرار داد که هندوها به بهانه اینکه مکان مسجد محل تولد خدای هندوهاست و باید در آنجا معبد بسازند سعی در خراب کردن مسجد دارند و مبارزات خونینی در آنجا رخ میدهد. در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه بیشترین آمار خرابیها مربوط به مساجد بود و همچنین در جنگ اخیر غزه نیز در هر منطقهای ابتدا مساجد را مورد حمله قرار دادند به طوریکه در طول 39 روز جنگ در غزه بیش از 60 مسجد به طور کلی تخریب و 150 مسجد هم تا مرز 70 درصد آسیب دیدند. این آمار زمانی جالب خواهد بود که بدانیم در این مدت تنها یک کلیسا مورد تهاجم قرار گرفت که همۀ این حملات هدفدار نشان از اهمیت مساجد در این منطقه دارد و اسرائیلی ها هم می دانند که محور مقاومت در غزه و لبنان مساجد بوده و هستند.
اما در پیروزی انقلاب اسلامی ایران که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت مسلمان در منطقه بود و پایه های عظیم بیداری و خیزش اسلامی را بنا نهاد و امید را در دل های مسلمین زنده کرد، مسجد نقش بی بدیلی داشته است که از دو جهت عمده می توان آن را بررسی کرد:
1. کارکرد آموزشی و فرهنگی مسجد: روند فرهنگى و آموزشى علمى مساجد منحصر به صدر اسلام نیست و در دوره هاى بعد هم اندیشمندان، متخصصان و دانش پژوهان علوم و معارف اسلامى جلسات بحث و درس خود را در مساجد برپا مى کردند، مجالس تفسیر و قرائت قرآن، مباحث کلامى و فقهى و حدیثى در مساجد جهان اسلام در عصر ائمه علیهم السلام و پس از آن تا آنجا که تضادى با منافع حکومت هاى وقت نداشته، برگزار مى شده است. در دوران انقلاب اسلامى، مساجدى که از مدیریت قوى و ائمه جماعات فعال و متعهد و انقلابى برخوردار بودند، کلاس هاى مختلف در جهت آگاهى دادن به مردم در ابعاد و زمینه هاى مختلف برگزار مى کردند. در رژیم پهلوى مردم از هر صنف و طبقه، طى زندگى روزمره، کم و بیش نابسامانى وضع فرهنگى را احساس مى کردند. و هر کس متناسب با آگاهى و دانسته هاى خویش تحلیلى از وضعیت آن دوران داشت، با فراگیر شدن انقلاب اسلامى، مسجدها جایگاهى بسیار مؤثر در این زمینه یافتند، سخنرانى هاى روحانیون و دانشگاهیان در مساجد، حسینیه ها و اماکن مذهبى، مردم را بیش از پیش با ابعاد فساد، ظلم، تبعیض و بى عدالتى که در ساختار سیاسى-اجتماعى و همچنین اقتصادى و فرهنگى کشور رایج بود آشنا کرد. مسجد به همان اندازه که در طرد رژیم طاغوت از سوى مردم اثر داشت در بازگشت به خویش، خودشناسى و ارزیابى هویت فراموش شده ملت ایران نیز مؤثر بود. مردم از طریق مساجد هویت فراموش شدۀ خویش را به خاطر آوردند و به فرهنگ اصیل، آرمان هاى والا و ارزش هاى انسانى معارف اسلامى بازگشتند.[9] طبیعى است که مقصود از کارکرد آموزشى مساجد به معناى عهده دارى همۀ امور مربوط به تعلیم و تربیت نیست بلکه مسجد در واقع باید به سان دیده بان امور جامعه را با دید انتقادى بررسى و منعکس کند و در مرحله اى فراتر، به نقد و تحلیل و ارزیابى آنها از منظر هدف تعلیم و تربیت بپردازد، در این رابطه شایسته است که مساجد ما با مراکز فرهنگى و مراکز تعلیم و تربیت موجود در جامعه مرتبط باشند. رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامى در مصاحبه اى در ارتباط با نقش فرهنگى مساجد مى گوید: «به طور کلى فرهنگ مردم یک فرهنگ دینى بوده است، حتى قبل از ظهور و ورود اسلام به ایران، جامعه ایرانى جامعه اى با فرهنگ دینى بوده است. مثل مکتب زرتشت و... به ویژه فرهنگ شیعى در ایران عامل مهمى بوده است چرا که تشیع پیوسته اعتراض به حکومت ها بوده است و مکتب شیعه روحانیت معترض را تربیت کرده و روحانیت که خانه او مساجد بوده است.[10] نقش فرهنگى، آموزشى مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى پس از تبعید امام خمینى قدسسره در سال ١٣٤٣ جدىتر مىشود، یکى از اصحاب انقلاب در این باره مى گوید: «پس از تبعید امام خمینى (قدس سره) در سال ١٣٤٣ مبارزه سیاسى تقریبا فروکش کرد و مساجد به روى کرد دیگرى روى آوردند و آن روى آوردن به کارهاى فرهنگى، آموزشى هم چون آموزش قرآن، تفسیر و در برخى مساجد هم در محور سیاسى و اطلاع رسانى به تحلیل هاى سیاسى و اجتماعى و تربیتى پرداختند.[11]در نتیجه این کلاس ها و این دسته از کارهاى فرهنگى و آموزشى بود که مردم هویت و فرهنگ اصیل فراموش شده را بازیافتند و براى احیاى مجدد آن جانفشانى هاى بسیار کردند تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کردند.
2. کارکرد سیاسی اجتماعی مسجد:معمار کبیر انقلاب اسلامى با الهام گرفتن از روش و سیره نبى اکرم صلى الله علیه وآله مردم را به فرهنگ اصیل اسلامى توجه داد و با توجه به نبودن امکانات، از مساجد براى ساماندهى حرکت هاى سیاسى، اجتماعى و سنگر مبارزات انقلابیون، بهره برد. اینک به دو نمونه از سخنان امام خمینى (قدس سره) پیش از انقلاب توجه کنید: «مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکت هاى اسلامى بوده و از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى شده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى براى سرکوبى کفار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است».[12]
«این مساجد است که این بساط را درست کرد، این مساجد است که نهضت را درست کرد. در عهد رسول اللّه صلى الله علیه و آله هم و بعد از آن هم تا مدتها مسجد مرکز اجتماع سیاسى بود، مرکز تجیّش جیوش بود».[13] از اینرو، مى بینیم پررنگ ترین نقش مساجد در انقلاب اسلامى محور «سیاست» بوده است: «مساجد و محافل دینى را، که سنگرهاى اسلام در مقابل شیاطین است، هرچه بیشتر گرم و مجهّز نگه دارید».[14] «محراب یعنى مکان حرب، مکان جنگ، هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت. از محراب ها باید جنگ پیدا شود؛ چنانچه پیشتر از محراب ها پیدا مىشد، از مسجدها پیدا مى شد. اى ملت! مسجدهایتان را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد».[15]در پى تأکیدهاى امام خمینى (قدس سره) بر بازگشت مساجد به نقشى که درصدر اسلام داشتند، یاران و شاگردان ایشان با افشاگرى در مساجد، آتش مبارزات را روزبه روز شدیدتر و رژیم منحوس پهلوى را ناکار آمدتر کردند. «پایه هاى اصلى و اولیه انقلاب را شاگردان و نزدیکان و معتمدین امام بنا کردند؛ همچون شهید عراقى و طرخانى. امام چهارصد شاگرد مخصوص تربیت کرده بودند و شما همه جا از آنها اثر مى دیدید. شاگردان امام در تمامى نقاط تهران و شهرستان ها به کار تبلیغى و سیاسى اشتغال داشتند. در شرق تهران آیت اللّه امامى کاشانى، در جنوب تهران آقاى ایروانى، در جنوب شرقى آیهاللّه غیورى، در شمیرانات آیهاللّه ملکى، در مسجد همّت مرکز تهران، کانون توحید و مسجد پرچم آیهاللّه شهید مطهّرى، در شمال تهران آقای امام جمارانى و بالاخره، در مسجد قبا شهید بزرگوار دکتر مفتح مشغول تبلیغ بودند.»
در اینجا شایسته است به نقش مسجد در بیداری اسلامی هم اشاره ای داشته باشیم. بیداری اسلامی به فرمودۀ مقام معظم رهبری حرکتی در ادامۀ انقلاب اسلامی ایران بود و این کشورهای تحت ظلم منطقه خاورمیانه با الگو قرار دادن ایران حاکمان دست نشانده را بر کنار کردند، با بررسی دقیق این انقلاب ها در می یابیم همه این حرکت ها نشأت گرفتۀ از مسجد بوده است به طوری که مردم با تجمع در مساجد و زیر بیرق اسلام توانستند حرکت انقلابی خود را به ثمر برسانند و جالب اینجاست که میبینیم اگر هر کدام از این حرکتها به نتیجه قطعی نرسید دقیقا آن جایی بود که مردم از اسلام و دین مسجد جدا شده و نگاه های لیبرال را در اداره دولت های جدید جاری کردند. پس نباید از نقش بصیرت دهی مسجد غافل شد و در سایۀ آن حرکت کرد. دشمن نیز به این مهم پی برده است و همانظور که اشاره به طور گسترده مشغول تخریب مساجد است و به بهانه های مختلف این کار را انجام می دهد. به طوریکه میبینیم حتی گروه داعش در عراق و سوریه هم به طور گسترده مساجد را تخریب می کند و دنباله روی صهیونیسم در این مقابله پلید می باشد.
پرورش احساسات:
وقتی مشاهده می کنیم در اسلام تا به این حد به مسجد اهمیت می دهند و این چنین پیامبر اسلام و ائمه معصومین و بزرگان دین برای این مکان مقدس نقش محوری قائل بوده و خط سیر همه حرکت های فردی و اجتماعی خود و جامعه اسلامی را بر پایه مسجد محوری (چه در مرحله عمل و چه در مرحله نظر) قرار می دهند پس بر ما به عنوان پیرو ایشان نیز لازم است همین مسیر را طی کنیم.
زمانی که انسان دین را در سراسر زندگی خود جاری و ساری کند و به همۀ ارکان زندگی خود رنگ خدایی و دینی می زند، چنین انسانی همانند پیامبر اکرم6 حتی ولیمه ازدواج دختر خود را در مسجد برگزار می کند تا چه رسد به فعالیتهای مهم فرهنگی، آموزشی و سیاسی. این مهم خیلی دور از ذهن نیست چناچه در جریان انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ تحمیلی دیدگاه مردم به مسجد همین گونه بود.
همین قبیل نگاه ها باعث بروز رفتاری هایی از مردم شد که دشمنان را وادار کرد مقابله سختی با مسجد بکنند، «اصولا در محور کارهاى سیاسى، مساجد و نهادهاى دینى به واسطه عملکردشان و عملکرد مبارزاتشان بر علیه حکومت ها، مورد توجه خاص کارگزاران دولت بود و در دوران معاصر نیز این امر صادق است؛ چه اینکه مى دیدیم مسؤولین بلندمرتبه رژیم شاه چه عکس العمل هاى تندى در مقابل مسجد و مسجدى ها ابراز مى داشتند و اعمال مى کردند. بى علت نبود که سپهبد رزم آرا، مهره حلقه به گوش شاه، مى گفت: مسجد را بر سر کاشانى و مجلس را بر سر مصدق خراب مى کنیم. در اینجا، اهمیت و حساسیت سیاسى بودن مساجد را بهتر درک مى کنیم».حمله به مسجد «گوهرشاد» در زمان شاه معدوم و کشتار مردم، به توپ بستن حرم امام رضا علیه السلام توسط روس ها و همچنین به آتش کشیدن مسجد «جامع» کرمان و کشتار مردم نشانگر اهمیت مسجد در مبارزات مزبور و استفاده از آن به عنوان سنگر مبارزه، نشان عنادى است که قدرت هاى سیاسى نسبت به این مکان مقدّس داشته اند. علاوه بر موارد مزبور، در بعد اجتماعى، مى توان به حل مشکلاتى از قبیل حل اختلافات قضائى و خانوادگى در مساجد، کمک به خانواده هایى که سرپرست آنها در زندان ها یا بازداشتگاه ها به سر مى بردند، و کمک به مردم زلزله زده طبس در سال ١٣٥٧ اشاره کرد. مساجد، بخصوص در اوایل انقلاب، پایگاه ترغیب و تحریک مردم براى همکارى و همیارى در زمینه هاى گوناگون بودند.
رفتار سازی
اگرچه در روایات و منابع اسلامى بر حضور مؤمنان در مسجد بسیار تأکید شده و براى این حضور فعال آثار و فواید فراوانى نقل شده است، اما هیچیک از علما از این روایات استفاده نکردهاند که اگر کسى مطلقا به مسجد نیاید پس مسلمان نیست. آرى، چنانچه ترک مسجد و حضور نیافتن و اهمیت ندادن به آن و یا خروج از آن در هنگام عبادات ـ مثل وقت اذان ـ بدون عذر و علتى و یا همراه با اغراضى دیگر باشد، مسائلى به دنبال دارد که روایات و متون دینى به آنها اشاره کرده اند:
١ ـ نفاق: در روایتى از رسول گرامى صلى الله علیه و آله وارد شده است که فرمودند: «مَن سَمِعَ النداء فِى المسجدِ فَخَرَجَ مِن غیرِ علّةٍ فهو منافقٌ اِلاّ أن یُریدَ الرجوعَ الیه».[16] «کسى که صداى اذان مسجد را بشنود و بدون علت از مسجد خارج شود، منافق است، جز اینکه قصد برگشت به مسجد داشته باشد».
٢ ـ کامل نبودن نماز تارک مسجد: از دیگر عواقبى که در روایات و متون دینى براى تارک مسجد ذکر شده اند، امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَن صَلّى فى بیتهِ جماعةً رغبةً عنِ المسجدِ فلاصلاةَ له و لِمنَ صَلّى یَتّبِعُه اِلاّ مِن علّةٍ تَمنعُ مِن المسجدِ».[17] «کسى که به خاطر اعراض و دورى از مسجد در خانه اش نماز جماعت برگزار کند، نماز او و همراهانش تمام و کامل نیست». شاید به ذهن برسد که برگزارى نماز جماعت در خانه موجب کامل نبودن نماز مى شود، نه ترک مسجد، ولى باید توجه داشت که در روایت قید «رغبةً عنِ المسجدِ» آمده است و این همان برداشتى است که ما از روایت کرده ایم؛ یعنى برگزارى نماز اگرچه به جماعت، ولى به خاطر اعراض و دورى از مسجد بوده و به همین دلیل، نماز این افراد کامل و تمام نیست.
٣ ـ شکایت مسجد: عنوان دیگرى که درروایات بر ترک مسجد آمده، شکایت مسجد از مسلمانان است. در روایتى از رسول گرامى صلى الله علیه و آله مى خوانیم: «و یقولُ المسجدُ: یا ربِّ عَطَّلونی و ضَیَّعونی». «مسجد مى گوید: پروردگارا، اینها مرا تعطیل کردند و ضایع نمودند».
نظیر این روایت در شکایتى که مسجد از همسایگانش دارد، با لحن شدیدترى وارد شده است. در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است که به دنبال شکایت مسجد از همسایگانش بر عدم حضور در مسجد، خداوند مى فرماید: «و عزّتی و جلالی، لا قَبلتُ لهم صلاةً واحدةً ولا أظهرتُ لهم فى النّاس عدالةً و لانالَتْهُم رَحْمَتِى وَلا جاوَرُونی فی جَنَّتِی».[18] «به عزّت و جلالم! یک نماز آنان را قبول نمى کنم و عدالت را براى آنها در میان مردم ظاهر نمى سازم و رحمتم را به آنها نمى رسانم و در بهشت همسایه ام قرار نمى دهم».
بدون تردید، وقتى به کارکردهاى فرهنگى، آموزشى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى مساجد به صورت یک مجموعه مرتبط نگریسته شود، این نتیجه به دست مىآید که «اگر مسجد نبود، انقلاب هم نبود». حامد الگار آمریکایى در تحلیلى از چگونگى پیروزى انقلاب اسلامى مى نویسد: «مسجد هسته اساسى تشکیلات انقلاب ایران بود. شاید این یکى از دیگر نکاتى است که در مجموعه نتیجه گیرى هاى خود باید به آن مىپرداختم. یکى از عناصر مهم در پیروزى انقلاب اسلامى احیاى مجدّد مسجد و تمام ابعاد عملکردى آن بود. نقش مسجد دیگر نه گوشه عزلت نشینى و گریزگاهى از جامعه بود که مردم براى دورى جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه مىبردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهى بدل گردید و به طور خلاصه، مسجد تماماً آن چیزى شد که در عصر پیامبر بود».[19] حضرت امام خمینى در سخنان خود، از مسجد به عنوان «رمز پیروزى» ملت ایران یاد مىکند و مى فرماید: «رمز پیروزى ملت ما همین بود که دیگر نمى ترسیدند از اینکه بروند توى خیابان بکشندشان، مى رفتند خیلى هم کشته مى شدند، بالاخره هم با همین فریادها و دادها و «اللّه اکبرها» پیروز شدند. رژیم اسلام اینطور است که افرادش از مسجدند. از مسجد نهضت شروع مى شد و از مسجد مى رفتند به میدان، به میدان جنگها. در جمعه ها که خطابه مى خواندند یا غیرجمعه که مى رفت آن سردارشان منبر و صحبت مى کرد، از آنجا راهشان مى انداخت براى اینکه بروند مبارزه کنند و یک همچنین روحیه که از مسجد تحقق پیدا مى کند، این دیگر نمىترسد از اینکه حالا من بروم شاید چه بشود! این مسجدى است، این الهى است. آدم الهى نمى ترسد از اینکه حال شاید مرا هم بکشند. بهتر! ما مى رویم جاى بهترى داریم»[20] ولى متأسفانه در سالیان اخیر، به مساجد توجه لازم نمى شود و برخى از کارکردهاى آن، که در پیروزى انقلاب اسلامى نقش داشتند و به یقین در دوام و ثبوت آن نیز نقش خواهند داشت، به دلیل پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دیگر کمرنگ و یا به فراموشى سپرده شده است، امرى که امام خمینى قدسسره بنیانگذار انقلاب اسلامى، نیز از آن نگران بود، خالى شدن مساجد و سلب کارکردهاى آن بود: «مساجد را خالى نگذارید. اینهایى که صحبت این را مىکنند که حالا ما انقلاب کرده ایم، برویم سراغ کارهاى دیگر، خیر، انقلاب از مساجد پیدا مى شود. مساجد را آباد کنید، با مسجد رفتن خودتان».[21]
«من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمانها، حفظ مساجد امروز جزو امورى است که اسلام به او وابسته است. مساجد را پر کنید. اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوى باشد، ترس از فانتوم ها نداشته باشید، ترس از آمریکا و شوروى و اینها نداشته باشید. آن روز باید ترسید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت بکنید به مساجد».[22] «ما امیدواریم حالا هم مساجد ما برگردد به آن وقتى که مسجد محل حلّ و عقد امور باشد و مسجد محل نقشه هاى جنگ باشد، همه چیز باشد و مسجدى ها باشند که بتوانند کارها را به خوبى انجام دهند».[23] از اینرو، به نظر مى رسد اگر بخواهیم به انقلاب اسلامى، که ثمره خون هزاران شهید است، خدمتى بکنیم، باید تا مى توانیم مساجد را فعّال و پرنشاط کرده، فاصله موجود میان خود و مسجد را روز به روز کمتر کنیم.
[4] . مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت: ص ٩٧ ـ ٩٨
[5] . تاریخ مشروطه ایران: ص ٤٩ .
[7] . تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفى در ایران: صص ١٥٥ ـ ١٥٠
[9] . مسجد و انقلاب اسلامى: ص ١٢٤
[10] . مسجد و انقلاب اسلامى: صص ١٢٤ ـ ١٢٣ .
[12] . صحیفه امام خمینى قدس سره: ج ٧، ص ٦٥
[16] . تهذیب الأحکام: ج ٣، ص ٢٦٣، ح ٦١ ، باب «فضل المساجد»
[17] . شیخ طوسى، الامالى: ص ٦٩٦ ، ح ١٤٨٦
[18] . الخصال: ج ١، ص ١٧٤ ـ ١٧٥ ، ح ٢٣٢
[19] . دین و دولت در ایران: ص ١٥٤ .
[20] . صحیفه امام خمینى قدسسره: ج ٩ ، ص ٨٩ .
[21] . همان: ج ١٢ ، ص ٥٠٠ ـ ٥٠١ .
[22] همان: ج ١٣ ، ص ٢١ ـ ٩١ .
[23] . همان: ج ١٧ ، ص ٢٣٣ .