صهیون، نام موقعیتی در بیتالمقدس است (ر.بهفرهنگ نفیسی ج3، ص218) که هیکل سلیمان، مسجدالاقصی و قبهالصخره روی آن ساخته شده است[1](جمالزاده 1386، ص59). گاهی نیز مقصود تمام شهر اورشلیم است یعنی شهر برگزیده خدا یا شهر آسمانی. این اصطلاح درمیان علما متداول است که آرزوی قومخداوند صهیون است (خزایی 1389، ص26).
تعریف صهیونیسم
صهیون، نام موقعیتی در بیتالمقدس است (ر.بهفرهنگ نفیسی ج3، ص218) که هیکل سلیمان، مسجدالاقصی و قبهالصخره روی آن ساخته شده است[1](جمالزاده 1386، ص59). گاهی نیز مقصود تمام شهر اورشلیم است یعنی شهر برگزیده خدا یا شهر آسمانی. این اصطلاح درمیان علما متداول است که آرزوی قومخداوند صهیون است (خزایی 1389، ص26).
اما واژه صهیونیسم که برگرفته از این کلمه است، (و این نامگذاری آیینهی تمامنمای هدف یهودیان ازاین نهضت میباشد) یک جریان ناسیونالیستی متعصب متعلقبه بورژوازی[2] یهود، برای به وجود آمدن کشور خودمختار یهودی در فلسطین میباشد. صهیونیسم جنبشی سیاسی و هدف آن جذب یهودیان و فراهم کردن زمینه های مهاجرت آنها به فلسطین است تا بدین وسیله دولتی یهودی به عنوان نماد فرهنگ و دین یهود تشکیل دهند و مشخصه بارز آن نژادپرستی یهودی باشد. این جنبش در اواسط قرن نوزدهم میلادی به رهبری تئودور هرتزل فعالیت خود را آغاز کرد. این جنبش با نام "صهیونیزم" در واژگان سیاسی جهان تثبیت شد و علیرغم این که گرایشی فراگیر در میان فعالان مذهبی و سیاسی یهودی نبود، به دلیل انطباق با اهداف قدرت های آن روز اروپا، خصوصاً دولت بریتانیا و در مرحله بعد فرانسه، مورد حمایت سرسختانه و گسترده آنان قرار گرفت و توانست سکان هدایت اکثریت فعالان سیاسی و مذهبی یهودی را به دست بگیرد. نظریه پردازان صهیونیست بسیار علاقمندند "صهیونیزم" را به عنوان اندیشه ای معرفی کنند که ریشه در اعماق تاریخ دارد ولی تمایلی برای ارائه ادلّه مستدل برای اثبات این مدعا از خود نشان نمی دهند.
"ناهوم سوکولف" نویسنده کتاب "تاریخ صهیونیزم" و از رؤسای "آژانس یهود" مدعی شده است: "اندیشه صهیونیزم به اندازه قوم یهود قدمت دارد و نمایندگان اندیشه و مکتب یهود، آن را ترویج کرده بودند"؛ اما "موشه منوهین" یکی از اندیشمندان نامدار یهودی در کتاب خود آورده است: "تا سده نوزدهم چیزی به نام "ناسیونالیزم سیاسی یهود" (صهیونیزم) وجود نداشت و ناسیونالیزم سیاسی تعصب آمیز و خودخواهی جهان قرن نوزدهم اروپا بود که ناسیونالیزم سیاسی مصیبت بار احمقانه یهود (صهیونیزم) را زایید". (zionism.pchi.ir) اهداف صهیونیسم در تأسیس وطنی ملی برای یهودیان خلاصه می شود. آنها در کنفرانس بال در آغاز سال 1897م. فلسطین را به بهانه این که در برهه ای از زمان در آن زیسته اند، انتخاب کردند. جنبش صهیونیسم عملاً موفق شد که حکومتی خارجی در قلب سرزمین های عربی یعنی در فلسطین تشکیل دهند و بیش تر ساکنان این سرزمین را آواره کنند. صهیونیست ها همچنین موفق شدند حمایت بیش تر اعضای سازمان ملل را کسب کنند و پس از به رسمیت شناختن دولت عبری به وسیله این کشورها نوعی مشروعیت بین المللی کسب کردند. پس از فروپاشی خلافت عثمانی و کناره گیری ترکیه از جهان عرب و اسلام، فلسطین تحت قیمومت انگلستان درآمد و پس از انتقال مرکز ثقل صهیونیسم جهان به بریتانیا تعدادی از صهیونیست ها به مناصب عالی از جمله عضویت در کابینه دولت انگلیس و پارلمان این کشور رسیدند و بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان با صدور بیانیه معروف خود بخشی از فلسطین را به صهیونیست ها بخشید. این چنین دولت اسرائیل در 15 مه 1948 درست زمانی که نیروهای بریتانیای فلسطین را ترک کردند، تشکیل شد. (yahood.net) صهیونیسم جدید پس ازپیدایش موج تازهی یهودستیزی و زیر نفوذ موج جنبش های ناسیونالیسم اروپایی درقرن19پدیدآمد. بااین اعتقاد که ملت واحد یهود باید درکشور فلسطین دولت داشته باشد. ومرکزیت امروزیآن درآمریکا فعالیت همهی صهیونیست ها را کنترل میکند(بابایی1384، ص378وجمالزاده، ص59وآشوری1387، ج1،ص226).
این مسلّم است که علاقه یهودیان به سکونت در مجاورت "بیت المقدس" و یا دیگر سرزمین های بین "نیل تا فرات"، قدمت تاریخی دارد، اما تا قرن نوزدهم، این علاقه، تنها با مقاصد زیارتی و مذهبی دنبال می شد، همانگونه که در میان مسلمانان سراسر جهان، زیارت یا مجاورت با اماکن متبرکه در "مکه" و "مدینه" تمایلی مذهبی است. بنابراین تلاش تئوریسین های صهیونیزم برای پیوند دادن تمایلات مذهبی یهودیان جهان به "فلسطین" و "دیگر سرزمین های نیل تا فرات" به جنبش صهیونیزم و تراشیدن عقبة تاریخی برای این پدیده نوظهور، فاقد اعتبار است. در هیچ نقطه از کتابهای "تورات" یا "تلمود" (کتب مقدس یهودیان) وظیفة تشکیل نظام سیاسی و اختصاصی یهودیان در این سرزمینها، به یهودیان تکلیف نشده است اما نه تنها در منابع مقدس یهودیان، بلکه در متون آسمانی مسلمانان و مسیحیان هم تشکیل یک حکومت جهانی بر پایه یکتاپرستی به پیروان ادیان ابراهیمی وعده داده شده و در تمامی این ادیان، "بیت المقدس" به عنوان کانون و مرکز ثقل منازعات و نبردهای نهایی جهت تشکیل این حکومت معرفی شده است.
در قرن نوزدهم، همزمان با رواج و تثبیت تقسیم بندی جدید سیاسی در اروپا بر مبنای "دولت - ملت"، گروهی از نخبگان سیاسی و مذهبی یهودی هم پیرو فضای غالب بر مغربزمین، به فکر تمرکز و تجمع یهودیان در محدوده جغرافیایی معینی با دولتی مختص به خود افتادند و ایده های خود را در محافل سیاسی آن روزگار، منتشر کردند. اما این اندیشه تا زمانی که به سرمایه داران یهودی اروپا ارائه نشد، مورد توجه و تأمل جدی قرار نگرفت (zionism.pchi.ir).
یهودیان که پس از ویرانی اورشلیم درسراسر جهان پراکنده شدند، وحدت دینی خود را حفظ کردند و به علت آزار و شکنجه هایی که درطول تاریخ به عنوان یک اقلیت نژادی و دینی می دیدند، هرگز آرزوی "ارض موعود" را از یاد نبردند. وهمین آرزو سبب اصلی این حرکت بود. پس از تشکیل صهیونیسم جهانی، مهاجرت یهودیان علیرغم مقررات سخت، به فلسطین آغازگشت. درپایان جنگ جهانیدوم نیز، فکر تشکیل یک دولت یهودی دراسرائیل به طور جدی مطرح میگردد و در پی تقسیم فلسطین به وجود میآید. (در حقیقت، آنها این واقعیت را که در فلسطین ملتی با تمدن اصیل و غنی ساکن است را نادیده گرفته و با اخراج روز افزون اعراب مسئله "آوارگان فلسطین" را به وجود آوردند.)
صهیونیسم برای نیل به هدفش، احتیاج به نفوذ در افکار جهانی داشت. لذا از قالب یک ایدئولوژی ساده، تبدیل به یک سیستم ارتباطات پر شاخه شد. شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرستی و نفاقافکنی در میان ملل جهان نهاده شده است. این سازمان دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان است. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از: بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا(بابایی1384 ،ج1،ص378 و ربه طلوعی 1386،ج1،ص59).
صهیونیسم برای تسخیر جهانی خود، نیازمند ابزاری نافذ با کارکردهای قطعی است. استفاده از رسانه، به شدت در سوابق آنها به چشم میآید. چرا که آنها به دنبال قلب حقایق و باورهای عموم مردم هستند. و این مهم تنها به کمک ابزاری جهانشمول ممکن است. لذا در بخش دوم مقاله به تأثیرات این ابزار میپردازیم. تا علت انتخاب یهودیان روشن گردد.
شناخت یهودیان درطول تاریخ، از آن جهت ضروری مینماید که بدانیم استبداد و استعلاء بر سایر مردم، از خصوصیات ذاتی آنهاست و با شناخت تاریخی آنان رویکرد امروزیی شان را بهتر تحلیل کنیم. آنها سایرین را حتی در حد یک انسان نیز نمیدانند. ازهمین روی برای اثبات این برتری، و به دلیل باور قلبی آنها به این اصل، همواره از کلیه اقدامات تبلیغاتی فروگذار نکردهاند.
در مسیر تاریخ، یک چهره کریه از بنیاسرائیل رخ مینماید که به عنوان یک ملت متکبر و پریشان، نمود جاهطلبی بیمحتوایی که افراد بشر را بهسوی گمراهی آشکار سوق میدهد، شناخته شده اند. خداوند متعال، پیامبران متعددی را به سوی ملت بنیاسرائیل اعزام نمود تا آنان به آیین یهود درآمدند. اما پس از مدتی تدیّن آنها به سمت طغیان و استبداد، متحول گردید. به صورتی که به دیگران به دیدهی بردگان خود مینگریستند و همین بلندپروازی بود که بنیاسرائیل را به تساهل در قتل و کشتار دیگر ملت ها و تهمت و شکنجه و آزار آنان واداشت. این اعتقاد سوء در کوچک شمردن دیگر ملل جهان و سوءرفتار آنان به نام دین و مذهب تمام شده است. نسل های بعدی یهود نیز با الهام گیری از این تعالیم، تربیت یافته وبنابراین طغیان یهود به صورت تدریجی، چند برابر شده است. یهودیان بیم آن داشتند که مردم از مسیر انحرافی و اعمال آنها درحقسایر ملل و تودهها، آگاهی یابند. لذا به تلاش در تسلط بر تاریخ و وسایل تبلیغاتی، رو آوردند و جرائم خود را به دشمنانشان نسبت دادند (الطایی 1384 ، ج1، ص12).
بخش عمدهای از تاریخ قرآن به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود، در رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان پرداخته است و همین کافی است که نویسندگان مسلمان به این مسئله توجه کنند. اما با نگاهی گذرا به کارنامه آثار آنها چنین چیزی را نخواهیم یافت. چرا که یهود برای تأثیرگذاری بر تاریخ، تلاش فراوانی کرده و هزینه های هنگفتی برای تحریفش پرداخته است. لذا در آن اثری از جنایات یهودیان یافت نمی شود. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتاب ها و نوشتارهای ضد یهودی از این جمله است(ارجینی1385، ص195).
اهداف صهیونیسم چیست؟
1-بازبس گیری ارض موعود
یهودیان معتقدند که همه مردم جهان به آن ظلم کرده اند به این علت کینه کلیه ملت ها به ویژه عرب ها را به دل گرفته اند. صهیونیست ها بر این باور هستند که ملت های عرب سرزمین آنها را سلب کرده اند و لذا یکی از اهداف اصلی صهیونیزم پس گرفتن سرزمین موعود است تا در آن جا نظم نوین جهانی را اعلام کنند.
صهیونیستها با استناد به تورات، مدعی مالکیت فلسطین هستند. مطالعه تورات نشان میدهد که خداوند زمین فلسطین را به ابراهیم(علیه السلام) عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلۀ حضرت موسی(علیه السلام) نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از یهود پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت بنیاسرائیل را از فلسطین تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. بنیاسرائیل نخستین مرتبه در زمان یوسف(علیه السلام) به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطۀ حضرت موسی(علیه السلام) آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دوم تبعید یهود، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه بخت النصر اورشلیم را فتح کرد و معبد سلیمان را تخریب نمود. و نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت حضرت عیسی(علیه السلام) با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. تنها راه بازگشت یهود به فلسطین آن است که توبه کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم سوره إسراء استنباط میشود (عَسىَ رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا)
یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران یهود در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت فلسطین بر اساس تورات شدندfaraghlit.com)).
تئودر هرتزل _بنیانگذار رژیم صهیونیستی _ در مورد استراتژیهای خود دراین رژیم، می نویسد: "مرزهای اسرائیل به اندازهای وسیع خواهد بود که مرزهای دولتهای داود و سلیمان را در بر گیرد. این مرزها براساس نیازها و افزایش مهاجران متغیر خواهد بود". طبق این تفکر، توسعهطلبی به عنوان جزء لاینفک صهیونیسم، نیازمند برنامهریزی های کلان رسانهای و نظامی میباشد. لذا از جمله برنامههای مهم استراتژی آنان، تصرف مقدار بیشتر از زمینهای کشورهای مجاور و اخراج اجباری ساکنان آنها با استفاده ازخشونت مستمر و تهدید اعراب است. ایجاد جنگ روانی به منظور ارعاب و اجبار اعراب، و تشویق مادی آنها برای مهاجرت و فرارکردن راه حل این مشکل بود(صفاتاج 1382 ، ج1، ص144).
موجودیت اسرائیل براساس شهرکسازی است و از همین روی، توسعهطلبی - که از عمق باورهایشان برمیخیزد - جزء طبیعت این رژیم است. این فکر براساس اعتقادات فکری و سیاسی آنهاست، ازجمله:
الف)تشکیل دولت اسرائیل برسرزمین داوود و سلیمان با تصرف تمام مناطقعربی(که مرحله اول هدف بلندمدت آنها است.)
ب)ضرورت هجرت یهودیان به فلسطین و پذیرفتن رهبری اسرائیل، برای یهودیان جهان
ج)عمقبخشیدن به تهدیدات فراگیر و قریبالوقوع اعراب، و در نتیجه افزایش نقش نیروهای نظامی به عنوان تنها وسیله دفاع از این رژیم. (عبدالعال1387ج1ص113)
2-سلطه بر رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی جهان
از همان سالهای میانی قرن نوزدهم میلادی که صهیونیسم به عنوان فصل مشترک یهودی گری نژادپرستانه، منفعت محور و سیاست زده اروپایی- آمریکایی پا به عرصه رشد و گسترش گذاشت، اهدافی چون سیطره بر ارتباطات جهانی در دستور کار رهبران این مرام سیاسی- اجتماعی- مذهبی قرار گرفت. در سال 1869 میلادی (1248 ه.ش) "راشورون" خاخام یهودی، در سخنرانی خود در کنگره جهانی صهیونیسم بر الزام سیطره کامل یهود بر رسانههای جمعی آن زمان درجهان تاکیدکرد واعلام داشت که پس از طلا به عنوان نماد ثروت بین المللی، دستگاه های خبررسانی به ویژه مطبوعات، دومین ابزار صهیونیستها برای استیلا بر جهان خواهد بود. از این رو از همان ابتدا با برنامهریزیهای دقیق و صرف هزینههای کلان، تلاش بی وقفه ای برای به دست گرفتن جریان های اصلی خبر رسانی و مطبوعات در سراسر جهان از سوی صهیونیست ها آغاز شد.
در ترسیم وضعیت کنونی امپراتوری رسانه ای صهیونیست ها می توان گفت که تنهادرآمریکا به عنوان قطب رسانه ای و تبلیغاتی جهان با وجود جمعیت سه درصدی یهودیان، نزدیک به نیمی از امکانات رسانه ای در اختیار صهیونیست ها قرار دارد. گفته می شود که حدود 90 درصد سینمای آمریکا زیر سیطره ائتلاف هالیوودی- صهیونیستی قرار گرفته و در بسیاری از کشورهای غربی وضعیتی به گونه ای مشابه وجود دارد همانگونه که "روژه گارودی" اندیشمندفرانسوی در کتاب"اسطوره سیاسی صهیونیسم" بیان کرده، صهیونیست هابرای تثبیت خودبیش از هر چیزی بر روی رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی حساب باز کرده اند. به گفته گارودی:" صهیونیست ها بی آنکه در جهان ما ریشه و اصالتی داشته باشند، توانسته اند به مدد پول، قدرت سیاسی و ابزار رسانه ای سلطه خود را بر کانونهای قدرت در اروپا و آمریکا بگسترانند."
یکی از مهمترین اهداف صهیونیست ها از نفوذ در رسانه، تلاش در جهت به کارگیری شیوه های گمراه کننده به منظور معرفی اسلام بهعنوان یک جنبش انعطاف ناپذیر و مخالف تمدن است. و اینکهاسلام خطری جدی برای جهان است.[3](علیخانی1384) استراتژی صهیونیسم بین الملل در ساخت فیلم نیز تنها به تولید فیلم های صهیونیستی در جهت موجه جلوه دادن چهره صهیونیسم و اسرائیل محدود نمیشود، بلکه شامل فیلم هایی نیز می گردد که به تخریب هویت اسلامی و تضعیف رنگ و بوی مذهب در زندگی مسلمانان می پردازند. اساسا قسمتی از چالش های فرهنگی که در جهان اسلام با آن مواجهیم برگرفته از این صنعت و هنر است که رهاورد آن نیز جنگ روانی غافلانهای است که در جهت مقاصد صهیونیستی رخ میدهد و این یک واقعیت است.
صهیونیسم از آن جا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی دیگر جوامع امکان دستیابی به اهداف خود راندارد، درتکاپواست تا با تغییر باورها و ارزش های انسانی، همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابند. صهیونیسم بین الملل همچنین در عرصه سینما با اشاعه ضد ارزش ها، ترویج مفاسد اخلاقی، خشونت و پول پرستی سعی درسوق دادن جهانیان به سوی غفلت و روزمرگی دارد و در تمامی این موارد تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود می اندیشد. امروزه ردپای شهوت، پول پرستی و خشونت را در فیلم های خانوادگی و حتی آثار ویژه کودکان نیز می توان مشاهده کرد.
یکی از دلواپسیهای اصلی صهیونیسم، اطمینان یافتن از این است که گفت و گوی مردم راجع به اسرائیل، استدلالهای اخلاقی و استراتژیک را منعکس سازد. عوامل مختلف آن، این کار را برعهده دارند که از طریق تأکید دائم بر ارزش استراتژیک اسرائیل، تکرار توصیف یک طرفه از آن و نحوه تأسیس اش، و از طریق دفاع ازاقدامات اسرائیل در مباحثات سیاسی این کار را انجام میدهند.(هدف این است که مردم متقاعد شوند آمریکا و اسرائیل منافع و ارزشهای یکسان دارند)
سوق دادن گفتگووتفکر مردم درجهت طرفداری ازاسرائیل فوقالعاده مهم است، زیرا مباحثه ای آزادورک در مورد سیاست اسرائیل (مثلا در مورد اراضی اشغالی، تاریخ اسرائیل و نقش آن در شکلدادن سیاست خاورمیانهای آمریکا) ممکن است به راحتی منجربه زیر سوال رفتن اسرائیل درآمریکا، و درخواست مردم منوط به محدودتر کردن روابط با آن بگردد. لذا عوامل مهم در رژیم، میکوشند در گفتگو های مربوط به اسرائیل در رسانههای عمومی، مؤسسات مشاوره و محافل دانشگاهی نفوذ کنند. زیرا این نهادها برای شکل دادن افکارعمومی حیاتی هستند. آنهاازهیچ اقدامی درجهت مثبتجلوهدادن اسرائیل و کنارزدن افراد منتقد نسبت به این سیاستها، یا محاسن پشتیبانی بیقیدوشرط آمریکا از اسرائیل، فروگذار نمیکنند. البته این تلاشها همواره موفقیتآمیز نیست، ولی در مثبت بودن طرز تفکر عمومی نسبت به اسرائیل بسیار مؤثر است (جیمی یرشایمر1389، ج1، ص209).
3-اهداف یاد شده در پروتکل ها
1- از میان برداشتن روسیه تزاری.
2- از میان برداشتن تاج و تخت های اروپایی.
3- از بین بردن قلمرو پاپ.
4- انتخاب اروپا به عنوان پایتخت (موقت) پادشاهی خود.
5- قلمداد کردن ملتها واقوام به مثابه ی حیواناتی که فقط آفریده شده اند تا «قوم برگزیده» بر آنها فرمان براند.
6- نابود کردن تمدن و تکه تکه نمودن ملت ها و اقوام و تخریب جامعه قبل از برپایی پادشاهی داودی.
7- با تشکیل پادشاهی داودی- صهیونیستی جهان به روزگار پر برکت دولت یهود قدم می گذارد و انسان ها در سایه آن به استراحت و آسودگی می پردازند.
8- زمان لازم برای رسیدن به این هدف یک قرن است؛ و آغاز آن سال 1897 می باشد.
9- بعد از محو ادیان و تمدن و تأسیس سلطنت داودی، دین موسی تنها دین جهان و پادشاه یهود پاپ سراسر جهان می شود.
10- مهمترین ابزارهای اجرایی این برنامه یا پروتکلها قبالای(کابالای) سرّی و فراماسونری یهودی، با هر دو شعبه آن است. یکی شعبه فراماسونری سری منحصر به یهود و دیگری را فراماسونری گوییم. گروه اخیر مزدورانی هستند در خدمت فراماسونری سری و ترور و قتل مخفیانه تمام کسانی که با اوامر فراماسونری عالی مخالفت ورزند.
11- در دین موسی پاره ای اسرار ژرف وجود دارد که این اسرار را منحصراً تعداد بسیار اندکی از ارکان دولت یهود خواهند دانست.
12- تخریب اقتصادی، اجتماعی، مطبوعاتی و اخلاقی جامعه و پخش عمومی میکروب های واگیردار مطالبی هستند که در بیست و چهار پروتکل یاد شده به تفصیل از آنها بحث شده است. چه خوب است که خواننده برگردد و یک بار دیگر این برنامه ی بیست و چهار قسمتی را مطالعه کند و هر عبارت آن و ابزارهایی را که به کار می گیرند و هدف و مقصدی را که دنبال می کنند مورد امعان نظر قرار دهد.
13- آنها در پروتکل ها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بسته اند. نکته ی اول «یهود آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیده اند. و به اظهار همین نکته بسنده کرده اند که به عقیده ی آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته دوم «فلسطین» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفته ی آنها «سرزمین اسرائیل» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامه شان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن اروپا به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشته اند و گفته اند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه پروتکل ها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر «امپراتوری عثمانی» می باشد. سران صهیون در آن سال عملاً کار نفوذ در این امپراتوری را آغاز کرده بود، بنابراین، به نظر این سران رسیدن به فلسطین با آینده این امپراتوری در ارتباط بود و آنها سخت می کوشیدند که این آینده را به تباهی بکشانند و بیست سال پس از طرح این برنامه (پروتکل ها)، در سال 1917، به اعلامیه بالفور دست یافتند. (نویهض، عجاج. (1387)، پروتکل های دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم(1387))
کتابنامه
1.داریوش آشوری. دانشنامهی سیاسی. چاپ اول1387 . تهران، مروارید
2.ابراهیم ارجینی. تبارانحراف. چاپ سوم 1385. قم. مؤسسه لوح وقلم. انتشارات ابتکاردانش
3.فاطمه امین پور. فصلنامهی تخصصی مطالعات رسانه. 1390. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما
4.نجاح الطایی. مظلومنمایی یهود. چاپ اول1384. بیروت. دارالهدی
5.نعیم بدیعی. فصلنامه ی مطالعاتی تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی. 1390. تهران
6.اسماعیل بیابانگرد.فرزندمن ورسانه .چاپ اول1387. تهران.مرکزامورزنان وخانواده ی نهاد ریاست جمهوری
7.نیل پستمن. تکنوپولی. چاپ اول1389. صادق طباطبایی. تهران. اطلاعات
8.ناصرجمالزاده. اصطلاحات سیاسی . چاپ اول 1386. قم. پارسایان
9.جانجیمییرشایمر. گروهفشاراسرائیل وسیاستآمریکا. چاپ اول1389. رضاکامشاد. تهران فرزان
10.محمدحسنی. فرهنگ ورسانه های نوین . چاپ اول1385. تهران. دفترعقل
11.سمیه خزایی. بنمایههای تاریخیصهیونیسم. چاپ دوم1389. قم. بوستان کتاب
12.علیاکبردهخدا. دهخدا. چاپ اول. بی تا. تهران. افست
13.مجیدصفاتاج. تروریسم صهیونیستی. چاپ اول 1382. تهران
14.حسن عمید. عمید. چاپ اول. بی تا. تهران. نشرجاویدان
15.علیخانی بی نا.1384. سایت باشگاه اندیشه
16.صفامحمودعبدالعال. ادعاهایحقوقیتاریخیدرسرزمیناسرائیل. چاپاول1387. رضوانحکیمزاده. تهران. دفترمطالعات سیاسی بین المللی
17.غلامرضاعلی بابایی. فرهنگ سیاسی آرش. چاپ اول1384. تهران. آشیان
18.ادواردلیلاموره .برگزیدهی دانشنامهی دین ارتباطات ورسانه. چاپ اول1388. حمیدرضاقادری. قم
19.جریماندر. کندوکاوی درماهیت تلویزیون . چاپ دوم1385. آیدین میرشکار. تهران. کتاب صبح
20. محمدمعین. تهران. امیرکبیر. بی تا
21. .م.م.ک1390International@irna.ir
22. مهدی نیکخو. نقش هنر ورسانه درتعلیم وتربیت . چاپ اول 1379. قم. دارالثقلین
23. ستوارت هوور. دین درعصررسانه. چاپ دوم1385. علی عامریمهابادی. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما
[1] - قدس ازنظرسه دین یکتاپرست مسلمانان،مسیحیان ویهودیان درنهایتدرجهتقدس قرار داردو پیش ازمکه قبلهگاه مسلمین بود. صخرهای که پیامبرازآنعروج کردندقبهالصخره نام داشت.یهودیان نیزکوه صهیون و شهرقدس را سمبلملیت خودمیدانندوعقیده دارندکه مقدسات ملی ومذهبیشان توسط پادشاهان بنیاسرائیل دراین شهربناشده است(جمالزاده1386،ص59).
[2] - این واژه به دسته بالاتر یا مرفه و سرمایهدار اطلاق میشود. این دسته قدرت خود را از استخدام، آموزش و ثروت به دست میآورند و نه از اشراف زادگی((www.loghatnaameh.org
[3] - یکی از روزنامه های تحت نفوذ صهیونیست ها در آمریکا به نام "شیکاگوسان تایمز" در یکی ازشماره هایخود در مقاله ای تحت عنوان (تفاهمی با اسلام نیست، مگر به زبان آهن و آتش ) نظرات نویسنده مقاله راپیرامون اسلام را در قالب مقایسه با کمونیسم، چنین القاء کرد:"ازآنجا که ایده کمونیسم در اصل تفکری غربی است، بهتر می توان با آن به تفاهم و نظرهای مشترکرسید، اما با اسلام نمی توان به تفاهم و نظر واحد دست یافت، مگر با آهن و آتش"(علیخانی1384).