بسم الله الرحمن الرحیم
انگیزه سازی
رُوِیَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ خَطَبَ فِی یَوْمِ جُمُعَةٍ خُطْبَةً بَلِیغَةً ... فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ ... نَسْأَلُکَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ فَمَا بَالُنَا نَدْعُو فَلَا نُجَابُ قَالَ لِأَنَّ قُلُوبَکُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَالٍ أَوَّلُهَا أَنَّکُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ کَمَا أَوْجَبَ عَلَیْکُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْکُمْ مَعْرِفَتُکُمْ شَیْئاً وَ الثَّانِیَةُ أَنَّکُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ وَ أَمَتُّمْ شَرِیعَتَهُ فَأَیْنَ ثَمَرَةُ إِیمَانِکُمْ وَ الثَّالِثَةُ أَنَّکُمْ قَرَأْتُمْ کِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ وَ الرَّابِعَةُ أَنَّکُمْ قُلْتُمْ إِنَّکُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تُقَدِّمُونَ أَجْسَامَکُمْ إِلَیْهَا بِمَعَاصِیکُمْ فَأَیْنَ خَوْفُکُمْ وَ الْخَامِسَةُ أَنَّکُمْ قُلْتُمْ إِنَّکُمْ تَرْغَبُونَ فِی الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا یُبَاعِدُکُمْ مِنْهَا فَأَیْنَ رَغْبَتُکُمْ فِیهَا وَ السَّادِسَةُ أَنَّکُمْ أَکَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَوْلَى وَ لَمْ تَشْکُرُوا عَلَیْهَا وَ السَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَکُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّیْطَانِ وَ قَالَ إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا فَعَادَیْتُمُوهُ بِلَا قَوْلٍ وَ وَالَیْتُمُوهُ بِلَا مُخَالَفَةٍ وَ الثَّامِنَةُ أَنَّکُمْ جَعَلْتُمْ عُیُوبَ النَّاسِ نُصْبَ أَعْیُنِکُمْ وَ عُیُوبَکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ تَلُومُونَ مَنْ أَنْتُمْ أَحَقُّ باللَّوْمِ مِنْهُ فَأَیُّ دُعَاءٍ یُسْتَجَابُ لَکُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَکُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَکُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ فَیَسْتَجِیبُ اللَّهُ لَکُمْ دُعَاءَکُم.[1]
مردى در پایان سخنرانی أمیر المؤمنین علی (علیه السلام) در خطبه نماز جمعه، از جای برخواسته و از ایشان پرسید: یا امیرالمؤمنین! خداوند متعال در قرآن مىفرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[2] (مرا بخوانید و دعا کنید، تا دعایتان را مستجاب کنم.)
پس چرا وقتی دعا میکنیم، مستجاب نمىشود؟
حضرت فرمودند: علتش آن است که دلهاى شما در هشت مورد خیانت ورزیده است.
اول آن که خدا را شناختید، ولى حقش را آن طور که بر شما واجب بود بجا نیاوردید، از این رو آن شناخت به درد شما نخورد.
دوم آن که به پیغمبر خدا ایمان آورید ولى با دستورات و سنت او مخالفت کردید و شریعت او را از بین بردید! پس نتیجه ایمان شما چه شد؟
سوم آن که قرآن را خواندید ولى به آن عمل نکردید و به زبان گفتید: قرآن را به گوش و دل مىپذیریم؛ اما با آن به مخالفت برخواستید.
چهارم آن که گفتید ما از آتش جهنم مىترسیم؛ در عین حال با گناهان و معاصى بدن خود را به سوى جهنم نزدیک میکنید. پس ترس شما از آتش چه شد؟
پنجم آن که گفتید به بهشت علاقهمندیم؛ اما در هر زمان کارهایى انجام مىدهید که شما را از بهشت دور مىسازد. پس علاقه و شوق شما نسبت به بهشت کجاست؟
ششم آن که نعمت خدا را خوردید، ولى برای آن سپاسگزارى نکردید.
هفتم آن که خداوند شما را به دشمنى با شیطان دستور داد و فرمود: «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»[3] (همانا شیطان دشمن شماست، پس شما نیز او را دشمن بدارید!) شما به زبان با او دشمنى کردید ولى در عمل به دوستى و متابعت از او برخاستید.
هشتم آن که عیبهاى مردم را در برابر دیدگانتان قرار دادید و از عیوب خود بىخبر ماندید (آنها را نادیده گرفتید) و در نتیجه کسى را سرزنش مىکنید که خودتان به سرزنش سزاوارتر از او هستید.
با این وضع چه دعایى از شما مستجاب مىشود؟ در صورتى که شما درهاى دعا و راههاى آن را بستهاید. پس از خدا بترسید و عملهایتان را اصلاح کنید و نیتهایتان را خالص نمایید و امر به معروف کنید و نهى از منکر نمایید تا خداوند دعاهایتان را مستجاب کند.
اقناع اندیشه
از جمله مطالبی که در سالهای اخیر بیشتر به آن توجه شده و درباره آن فکر و صحبت شده است، بحث سبک زندگی اسلامی میباشد. البته بحث در موضوع سبک زندگی، بحثی بسیار وسیع و دامنهدار است و در این مجال فقط میتوانیم به گوشهای از مطالب کلی در این موضوع اشاره نماییم.
همانطور که از روایتی که خدمتتان نقل کردیم معلوم است، یکی از معضلهای اصلی در جامعه اسلامی، شعارزدگی و عدم توجه به مواردی است که در راستای ایمان به خدا و رسول و روز قیامت باید در رفتار و فرهنگِ زندگی ما پیدا شود.
خداوند متعال در سوره نساء میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً»[4]
اى کسانى که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابى که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانى) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعى) بیاورید. و کسى که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهى دور و درازى افتاده است.
در کتاب تفسیر نمونه، درباره این آیه آمده است:
«این احتمال نیز در تفسیر آیه هست که روى سخن به تمام مومنان باشد، مؤمنانى که ظاهراً اسلام را پذیرفتهاند اما هنوز در اعماق جان آنها نفوذ نکرده است، اینجا است که از آنها دعوت میشود که از صمیم دل و در درون جان مؤمن شوند.»[5]
بنابراین، خداوند به افرادی که در ظاهر و با زبان ایمان آوردهاند هشدار میدهد که اگر در عمل و رفتار به فرامین خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن ملتزم نشوید، در زمرهی کافران خواهید بود و به گمراهی دور و درازی خواهید افتاد. و چه گمراهی دور و درازتر از آنکه فردی به خیال خودش مؤمن و مسلمان و اهل نجات باشد ولی در جزئیات زندگی خویش، و در عادات و رفتارهای روزمرهاش به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آیات قرآن توجهی نداشته باشد و پس از مرگ متوجه شود که ایمانش برای او سودی نداشته و در روز قیامت با کفار همنشین خواهد بود؟!
متأسفانه، فرهنگ التزام حداقلی به دستورات اسلام، در میان بسیاری از مسلمانان رواج داشته و دارد. به این معنا که از احکام و توصیههای قرآن کریم و روایات، فقط به واجبات اکتفا شده و حتی آن هم در بسیاری موارد با توجیهها و مسامحه کردنها، زیر پا گذاشته میشود؛ غافل از دستورات اخلاقی و نکات اجتماعی فراوانی که در متن دین مبین اسلام به آنها اشاره شده و بسیاری از مردم نسبت به آنها جاهل بوده و یا در صورت آگاهی، نسبت به آنها بیاعتنا میباشند.
در اینجا چند مورد به عنوان نمونه ذکر میشود:
1- دستوراتی که در زمینه اخلاق کسب و کار و رعایت انصاف در تجارت و معامله وارد شده است، اما به ندرت مورد توجه ما قرار میگیرند.
فَیَقُولُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَدِّمُوا الِاسْتِخَارَةَ وَ تَبَرَّکُوا بِالسُّهُولَةِ وَ اقْتَرِبُوا مِنَ الْمُبْتَاعِینَ وَ تَزَیَّنُوا بِالْحِلْمِ وَ تَنَاهَوْا عَنِ الْیَمِینِ وَ جَانِبُوا الْکَذِبَ وَ تَجَافَوْا عَنِ الظُّلْمِ وَ أَنْصِفُوا الْمَظْلُومِینَ وَ لَا تَقْرَبُوا الرِّبَا وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ ... وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِین.[6]
أمیر المؤمنین علی (علیه السلام) در بازار با صدای بلند میفرمودند: طلب خیر را بر همه چیز مقدم بدارید، و با آسان گرفتن معامله به اموالتان برکت دهید، و (با رعایت انصاف و سود کم) به مشتریان خود نزدیک شوید و با بردبارى، اخلاق خود را زینت دهید، و از قسم خوردن (به هنگام معامله) دورى کنید، و از دورغ گویى (در حین معامله) بپرهیزید و از ظلم و ستم کناره بگیرید و با مظلومین و ستمدیدگان با عدل و انصاف برخورد کنید. و به ربا حتی نزدیک نگردید و در اندازهگیرى اجناس، کم نگذارید و اجناس مردم را بىارزش و حقیر جلوه ندهید و خود را از مفسدین روى زمین قرار ندهید.
2- دستوراتی که در موضوع ازدواج جوانان، به ما رسیده است، ولی بسیاری از ما آن دستورات را در ذهن خود غیرقابل اجرا و نشدنی میدانیم.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.»[7]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند میفرماید: «اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بینیازشان میکند.»[8]
3- مراعات حق همسایه را با عدم ملاحظه و بیاعتنایی خود، ضایع میکنیم و در بسیاری موارد حتی نام همسایههای خود را نیز نمیدانیم.
عَنْ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: أَمّا حَقُّ جارِکَ فَحِفظُهُ غائِباً وَ إِکرامُهُ شاهِدا وَ نُصرَتُهُ إِذا کانَ مَظلوما و َلا تَتَّبِع لَهُ عَورَةً فَإِن عَلِمتَ عَلَیهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَیهِ وَ إِن عَلِمتَ أَنَّهُ یَقبَلُ نَصیحَتَکَ نَصَحتَهُ فیما بَینَکَ و َبَینَهُ وَ لا تُسَلِّمهُ عِندَ شَدیدَةٍ وَ تُقیلُ عَثرَتَهُ وَ تَغفِرُ ذَنبَهُ وَ تُعاشِرُهُ مُعاشَرَةً کَریمَةً.[9]
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: اما حق همسایهات این است که درغیاب او (آبرویش) را حفظ کنى و در حضورش او را احترام نهى. اگر به او ظلمى شد یاریش رسانى و دنبال عیبهایش نباشى. اگر بدى از او دیدى بپوشانى، و اگر میدانى که نصیحت تو را مىپذیرد، او را در خفا نصیحت کنى؛ در سختىها رهایش نکنى، و از لغزشش درگذرى، و گناهش را ببخشى و با او به خوبى و بزرگوارى معاشرت کنى.
4- از بحث صلهی ارحام، فقط به برگزاری میهمانیهای اشرافی اکتفا کرده و نسبت به مشکلات واقعی و گرفتاریهای اقوام و خویشان خود کاری نداریم.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ مَشَى إِلَى ذِی قَرَابَةٍ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ لِیَصِلَ رَحِمَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مِائَةِ شَهِید.[10]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس با جان و مال خود در راه صله رحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش یکصد شهید به او مىدهد.
5- در انتخاب نوع لباس و مسکن و وسایل زندگی، جانب نیازهای واقعی زندگی را مراعات نکرده و با توجیه اینکه «فلان وسیله را دیگر همه دارند»، خود را به قرض و مشقت میاندازیم تا امکاناتی فراتر از توان مالی خویش فراهم کنیم.
عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَأْکُلُ مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَشْتَرِی مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَلْبَسُ مَا لَیْسَ لَهُ.[11]
أمیر المؤمنین علی (علیه السلام) میفرمایند: اسراف کننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نیست خریدارى مىکند، آنچه در شأنش نیست مىپوشد و آنچه در شأنش نیست مىخورد.
6- برای تفریحات و استراحتهای خودمان، به جای آنکه از معاشرت با خانواده یا برادران دینی بهرهمند شویم، خود را مشغول به تلویزیون و موبایل و اینترنت و امثال آن مینماییم.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْلِ.[12]
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: لهو و تفریح مؤمن در سه چیز است. بهرهمندی از (معاشرت با) زنان (محارم)، گفتگو و شوخی با برادران (دینی) و نماز شب.
پرورش احساس
در مهرماه سال 1391 رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی، برای اولین بار اشارهای مستقیم به بحث سبک زندگی اسلامی و پیشرفت در این زمینه کرده و مسائل و مشکلات اساسی در این حیطه را به خوبی تبیین کردند. در ادامه به بخشی از کلمات ایشان اشاره میکنیم، به این امید که با دقت و توجه در کلام رهبر و پیشوای خویش، هر چه بیشتر متوجه نقاط ضعفمان در مسیر پیش روی خود بشویم.
«اما بخش حقیقى (از تمدن نوین)، آن چیزهائى است که متن زندگى ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگى است که عرض کردیم. این، بخش حقیقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئلهى خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزى، تفریحات، مسئلهى خط، مسئلهى زبان، مسئلهى کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهاى که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهاى اصلى تمدن است، که متن زندگى انسان است.
تمدن نوین اسلامى - آن چیزى که ما میخواهیم عرضه کنیم - در بخش اصلى، از این چیزها تشکیل میشود؛ اینها متن زندگى است؛ این همان چیزى است که در اصطلاح اسلامى به آن میگویند: عقل معاش. عقل معاش، فقط به معناى پول در آوردن و پول خرج کردن نیست، که چگونه پول در بیاوریم، چگونه پول خرج کنیم؛ نه، همهى این عرصهى وسیعى که گفته شد، جزو عقل معاش است. در کتب حدیثىِ اصیل و مهم ما ابوابى وجود دارد به نام «کتاب العشرة»؛ آن کتاب العشرة دربارهى همین چیزهاست. در خود قرآن کریم آیات فراوانى وجود دارد که ناظر به این چیزهاست.
خب، میشود این بخش را به منزلهى بخش نرمافزارى تمدن به حساب آورد ... اگر ما در این بخشى که متن زندگى است، پیشرفت نکنیم، همهى پیشرفتهائى که در بخش اول (در ابزار زندگی) کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانى ببخشد؛ همچنان که مىبینید در دنیاى غرب نتوانسته. در آنجا افسردگى هست، ناامیدى هست، از درون به هم ریختن هست، عدم امنیت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بىهدفى و پوچى هست؛ با اینکه ثروت هست، بمب اتم هست، پیشرفتهاى گوناگون علمى هست، قدرت نظامى هم هست. اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگى را، این بخش اصلى تمدن را اصلاح کنیم.»[13]
رفتارسازی
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، یکی از ریشههای اصلیِ دور ماندن جامعه اسلامی از فضایل اخلاقی و آدابی که در قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت (علیهم السلام) برای ما نقل شده است، جهل و عدم آگاهی مردم نسبت به بسیاری از نکات ظریف اخلاقی و آداب شخصی و اجتماعی میباشد.
به گونهای که در بسیاری موارد شاهد آن هستیم که برخی آدابِ مطرح شده در دین مبین اسلام، در جوامع غربی و غیر مذهبی بیشتر از جوامع اسلامی رواج پیدا کرده و نتیجه مثبت خود را در بهبود برخی شاخصههای زندگیِ غیر مسلمانان نشان داده است. پس مناسب است تا هر چه بیشتر به توصیهای از سید الأوصیاء، علی (علیه السلام) توجه داشته باشیم؛ توصیهای که ایشان به هنگام حضور در بستر شهادت به عنوان وصیت خود خطاب به فرزندانشان فرمودند: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُم»[14]
خدا را خدا را درباره قرآن یاد کنید، که مبادا دیگران در عمل به آن بر شما پیشی گیرند.
بنابراین سزاوار است تا در فضایی مانند مسجد که بهترین محل برای آموزش آداب و اخلاق اسلامی به عموم مردم، اعم از کودک و جوان و پیر، و مرد و زن میباشد، با برگزاری کلاسها و منبرهای منظم و استفاده از اساتید و متون تألیف شده و مناسب در زمینه اخلاق و آداب اسلامی، و ایجاد حلقههای عمل به آداب اسلامی، هر چه بیشتر خود را به سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دستورات قرآنی ملتزم نموده و اخلاق و آداب نیک را به صورت عاداتی دائمی در زندگی روزمره خود درآوریم، به این امید که هر روزمان بهتر از روز گذشته بوده و از این فرصت محدود در دنیا، حداکثر بهرهی معنوی را برده باشیم و در سرای قیامت مستحق دریافت شفاعت از ائمه اطهار (علیهم السلام) گردیم. انشاء الله.
[1] حسن بن محمد دیلمی، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 269
[5] تفسیر نمونه، ج 4، ص 167
[6] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی (ط – اسلامیه)، ج 5، ص 151
[7] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی (ط – اسلامیه)، ج 5، ص 331
[9] محمد بن علی ابن بابویه (صدوق)، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 623
[10] محمد بن علی ابن بابویه (صدوق)، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 16
[11] محمد بن علی ابن بابویه (صدوق)، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 167
[12] محمد بن علی ابن بابویه (صدوق)، الخصال، ج 1، ص 161
[13] بیانات رهبر در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، 23/7/1391
[14] نهج البلاغه، نامه 47