مقدمه
در صدر اسلام حرکتها از مسجد آغاز و در مسجد سازماندهی میشد؛ نیروها از مسجد بسیج و مشکلات جامعهی اسلامی در مسجد حلوفصل میشد.[1] همانطورکه امام خمینی(رحمةاللهعلیه) میفرماید: «مساجد باید مرکز سیاست باشد؛ همانطورکه صدر اسلام مرکز سیاست بود... همیشه مساجد مرکز بسیج قشون بوده، مرکز تبلیغات اسلام بوده است».[2] این نقش هم در روزگاران پیشین مهم بود که وسایل گستردهی ارتباط جمعی وجود نداشت، و هم در زمان حاضر و در عصر رسانههای گروهی اهمیت دارد. در جریان انقلاب اسلامی، مردم ایران به اخباری که از مساجد پخش میشد، بهمراتب بیشتر از صداوسیما اعتقاد داشتند و اخبار به سرعت از مساجد به همهجا راه مییافت.[3] در آن دوران، مسجد به کانون مبارزه و مرکز فرماندهی بدل شده بود.[4] پیوند انقلاب اسلامی با مسجد پیوندی استوار، جاودانه و استراتژیک است که هیچچیز نمیتواند جایگزین آن شود. با الهام از این تفکر بنیادین، ملت مسلمان ایران در جریان انقلاب اسلامی مساجد را به حالت پرتحرک و سرنوشتساز دوران اسلام بازگرداندند. روحانیت مبارز، در سنگر محراب و منبر، تفکر سیاسی اسلام را تبیین و در زمینهی فجایع رژیم ستمشاهی افشاگری کردند.[5]
لازم است بدانیم نوارهای سخنرانیهای امام و پیامهای ایشان با برنامهریزی دقیق، در مساجد، به دست مردم میرسید. بههمیندلیل، رژیم با مساجد مخالفت کرد و قصد تعطیلی آنها را داشت؛ اما موج حرکت چنان قوی بود که نتوانست آن را از ریشه برکند.[6] در آن مقطع زمانی، مساجد به مراکز نیرومند پشتیبانی انقلاب و ستاد عملیاتی رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شده بودند. تولد جمهوری اسلامی ایران با آرای مردم نیز در مسجد صورت گرفت. همهپرسیها و انتخابات متعدد و سرنوشتسازی نیز در فضای پرنور، باصفا، معنوی و یکدل مساجد انجام گرفت.[7]
در حقیقت عوامل مختلفی در پیروزی انقلاب اسلامی، - که جرقهی آن در سال 1342 زده شد و سرانجام در سال 1357، به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید- ؛ نقش داشتند که از آن جمله میتوان به بازار، دانشگاه، هیئتها، مدرسه و حوزه اشاره کرد؛ اما نباید در این میان از نقش سازنده و عبادی و سیاسی "مسجد" غافل شد که کانونی مهم و سازنده بود. درواقع، انقلاب ما از مساجد آغاز شد. مساجد چه در شهرهای بزرگ مثل تهران، تبریز، شیراز و چه در شهرهای کوچک مثل قم، رامسر، کنگاور، بهشهر، ایلام و ... محور اصلی انقلاب بودند و امروز شاهد بازتاب این انقلاب در جهان هستیم.
جایگاه و کارکردهای گوناگون مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی
1.کارکرد ارتباطی ـ رسانهای مسجد
یکی از دلایل موفقیت مسجد در کارکرد رسانهای خود، بهرهگیری از ارتباطات چهره به چهره بود که با توجه به فرهنگ شفاهی جامعه ایران، این امر بسیار تأثیرگذار بود. ویلیام هاکتن با بررسی تجربه ارتباطات سنتی در انقلاب اسلامی تأکید میکند «آنچه در ایران روی داد بی سابقه بود چون از ارتباطات چهره به چهره، ارتباطات سنتی، راهپیماییها و خطبههای نماز جمعه برای خدمت به انقلاب استفاده میشد».
دلیل دیگر به مسأله مشروعیت رسانهها و پذیرش آن توسط مردم بر میگردد. با توجه به اینکه رسانه باید حامل پیامی برای مخاطب خود باشد، هر چه این پیام با فرهنگ و اعتقادات جامعه تناسب بیشتری داشته باشد، بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرد. در حالی که رسانههای نوین از ابتدا با طراحی بیگانگان وارد ایران شده بودند و در ادامه نیز مروج فرهنگ بیگانه بودند، از مشروعیت چندانی در جامعه برخوردار نبودند.
اما مسجد با قدمتی 1400 ساله که حامل پیام اسلامی و مروج اعتقادات جامعه بود، از مشروعیت بالایی در جامعه ایران برخوردار بود. به گفته حمید مولانا «مسجد در جامعه اسلامی به عنوان مهمترین کانال ارتباطات اجتماعی، همواره به عنوان منبع حرکتهای فرهنگی و معنوی عمل مینمود و نه تنها در بعد تزکیه معنوی که به عنوان منبع دانش و اطلاعات مربوط به جامعه، آحاد مردم را تغذیه میکرده است».
دلیل دیگر موفقیت مسجد به عنوان یک رسانه، بهرهگیری از رسانههای نوین در جهت اهداف انقلاب بود. در واقع مسجد به عنوان پایگاه و منبع ارتباطات انقلابی، علاوه بر رسانههای نسل اول یا رسانه های شفاهی و چهره به چهره از طریق موعظه و خطابه، رسانههای نسل دوم و سوم مانند کتاب، جزوه، اعلامیه و کاستهای حاوی پیامهای رهبر انقلاب را نیز در اختیار داشت و از ترکیب رسانههای گوناگون توانست ارتباط میان رهبری و تودهها را برقرار سازد.
آلوین تافلر در مورد انقلاب اسلامی مینویسد:
«در ایران آیتالله خمینی، نفرت طبقاتی و خشم ملیگرایانه را با شور مذهبی در آمیخت. عشق به الله + نفرت از امپریالیسم + مخالفت با سرمایهداری، انقلابی که خاورمیانه را به کانون بالقوه جنگ و درگیری تبدیل ساخت» سپس ادامه میدهد « اما آیتالله خمینی به کاری بیش از ترکیب این سه عنصر در یک حرکت پرشور واحد دست زد. وی همچنین رسانههای موج اول ـ یعنی موعظههای چهره به چهره روحانیون برای مؤمنان ـ را با تکنولوژی موج سوم ترکیب کرد، نوارهای صوتی حاوی پیامهای سیاسی که در مساجد به طور مخفی توزیع میگردید و در همانجا پخش میشد و به کمک دستگاههای ارزان قیمت تکثیر میگردید. شاه برای مقابله با آیتالله خمینی از رسانههای موج دوم یعنی مطبوعات و رادیو و تلویزیون استفاده میکرد. به محض اینکه آیتالله خمینی توانست شاه را سرنگون کند و کنترل دولت را در دست گیرد، فرماندهی این رسانه های متمرکز موج دومی را نیز در اختیار گرفت».
یکی دیگر از عوامل موفقیت مسجد به عنوان پایگاه ارتباطی، مصونیت آن در برابر حملات رژیم بود. در حالی که رژیم شاه با نهادها و سازمانهای مدرن به شدت برخورد میکرد و اجازه اظهار وجود به آنها نمیداد، اما مسجد به دلیل قداست و حمایت مردمی از تعرض مصون بود و مبارزان مذهبی می توانست در پوشش مذهب، فعالیتهای انقلابی را نیز پیگیری کنند.
در نهایت باید گفت که گستردگی شبکه مساجد در سراسر کشور از بزرگترین شهرها تا روستاها، این امکان را بوجود آورده بود که پیامها و ارتباطات انقلابی به راحتی در سراسر کشور پخش شود و همه مردم در ارتباط با مواضع انقلابی و پیامهای رهبری انقلاب قرار گیرند. جان.دی استمپل از کارشناسان سفارت آمریکا مینویسد: «یک جنبه مهم رشد حرکت انقلابی، مشارکت دائمی و فزاینده سازمانهای شیعی مذهب ایرانیان در جنبش بوده است. در کشور 35 میلیونی ایران تقریبا 80 تا 90 هزار مسجد و 180 تا 200 هزار ورحانی وجود دارد و سریعترین و مطمئنترین راه برای رساندن پیام از شهری به رهبران شهر دیگر از طریق شبکه مساجد انجام میگرفت».
2. کارکرد حمایتی ـ پشتیبانی مسجد
بازار در جوامع اسلامی خصوصا در کشورهای شیعه، ارتباط نزدیکی با محافل دینی از قبیل حوزههای علمیه، مساجد و هیأتهای مذهبی داشته است. این نزدیکی و آمیختگی تنها به بعد فیزیکی و کالبدی منحصر نبود؛ بلکه فراتر از آن نوعی همبستگی و تجانس فکری ـ فرهنگی را میان بازار و مسجد در صف بندیهای اجتماعی ـ سیاسی تشکیل میداد. برخی معتقدند که پیوند میان این دو نهاد فراتر از ارتباط آنها با سایر اقشار و نهادها از جمله نهاد حکومت یا بوده است. تبلور این پیوند و اتحاد را میتوان در تاریخ جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی دویست سال اخیر ایران به خوبی مشاهده کرد. بر اساس مستندات تاریخی در هیچ یک از جنبشهای تاریخ معاصر ایران همچون جنبش تنباکو، قیام مشروطه و انقلاب اسلامی ، این دو نهاد در برابر یکدیگر قرار نگرفته، بلکه مسجد و بازار دو نهاد از نهادهای اجتماعی اند که ابتدا در شهرها پدید آمدهاند. کارکرد و شرایط ظهور این دو نهاد بگونهای بوده است که اساسا جز در اجتماعات شهری امکان وجود و تداوم نمییافتهاند. احمد اشراف در مورد وضعیت کالبدی و فضایی شهرهای اسلامی میگوید: «شهر اسلامی به لحاظ کالبدی متشکل از سه رکن اصلی ارگ، مسجد جامع و بازارها بوده است که محل استقرار و جایگاه عناصر متشکله اجتماع شهری یعنی عمال دیوانی، علما و بازاریان بوده است».
همبستگی مسجد و بازار در ایران نیز در ادوار مختلف تاریخی وجود داشته و این امر به ویژه با ورود استعمار به ایران پررنگتر شد. اتحاد مسجد ـ بازار در دورههای بعد نیز ادامه یافت و با توجه به سیاستهای رژیم شاه مبنی بر نوسازی به سبک غربی و ترویج ابتذال و بیبند و باری در جامعه و تحت فشار قرار گرفتن اقشار مذهبی و به ویژه بازاریان این امر موجب نزدیکی بیشتر این دو نهاد گردید. این اتحاد باعث شد که در انقلاب اسلامی، بازاریان و بازار به عنوان یک نهاد سنتی، نقش به سزایی چه از لحاظ مالی و اقتصادی و چه از لحاظ سیاسی ایفا کنند.
از لحاظ سیاسی موقعیت بازار و جمعیت آن نقش مهمی در شکلگیری تظاهرات مردمی داشت. با توجه به اینکه بازاریان اولا گروهی از اجتماع سنتی شهرنشین بودند که چندین هزار مغازه داشتند و ثانیا با جمعیت زیادی از مردم در ارتباط بودند، هرگاه که اتفاقی میافتاد، بازار را بسته و در مساجد تجمع میکردند. تعطیلی بازار باعث نارضایتی مردم و اعتراض به دولت میشد و تا حدی زمینه شکلگیری تظاهرات مردمی را فراهم میکرد. میثاق پارسا مینویسد: «تنها کانال بسیج بازاریان در اتحاد با سایر گروهها ، مساجد بودند». و «مساجد محل امنی برای بازاری ها فراهم کرده بودند تا گردهم آیند و به مخالف با رژیم پرداخته و فشارهای حکومت را افشا کنند».
از لحاظ اقتصادی نیز بازار نقش مهمی در پشتیبانی و حمایت از مبارزات انقلابی و انقلابیون داشت که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-2- ساخت مسجد و مکانهای مذهبی
2-2ـ تأسیس و راهاندازی صندوقهای قرضالحسنه و حمایت از مبارزه
3ـ2ـ پرداخت هزینه هیأتهای مذهبی و حوزههای علمیه
موارد فوق بیانگر نزدیکی و پیوند مسجد و بازار و تأثیر این دو نهاد در پیروزی انقلاب اسلامی است. در حالیکه بازاریان نیازهای فکری، فرهنگی و عقیدتی خود را از طریق مساجد بر طرف میکردند، با کمکهای خود نیز نیازهای مساجد را بر طرف کرده و مبارزات مردمی را از طریق مساجد وسعت میبخشیدند.
3 . مسجد و حفظ هویت دینی جامعه
هویت بهمنزلهی شناسنامهی ملی جامعه است و شخصیت آن جامعه را معرفی میکند. هویت دینی در جامعهی ایران گسترش و عمق زیادی دارد و تاکنون تلاشهای مخالفان دین نتوانسته است آن را کمرنگ کند. دکتر نقیبزاده مینویسد:
«هویت مذهبی گستردهترین (از نظر تعداد باورمندان و ژرفترین) ازنظر ذهنی و همچنین اجتماعی هویتی است که در بین ایرانیان وجود دارد».[8]
سیاستهای اسلامزدایی رژیم شاه که هویت دینی جامعه را نشانه گرفته بود، باعث شد علما به فعالیتهایی دست بزنند؛ ازجمله توسعهی نهادهای مذهبی و تأسیس مسجدها. اوج فعالیتهای رژیم در قالب برنامهی بهاصطلاح انقلاب سفید بود. هدف رژیم از این اقدام حرکت در مسیر تعیینشده ازسوی آمریکا و غربگرایی هرچهبیشتر بود.
«در پی انقلاب سفید، شاه سکولاریزه و غربیکردن جامعه را با تأکید بر فرهنگ قبل از اسلام ایران (تا یک اساس ایدئولوژیکی برای حکومت فردی وی تهیه کند) سرعت بخشید و کوشید تا نهادهای مذهبی را در اختیار خویش گیرد».[9]
این اقدامهای رژیم به واکنش شدید علما، مردم و قیام 15 خرداد 1342 منجر شد؛ به رهبری امام خمینی. اما رژیم با اقدامهای دیگر در پی زدودن مظهرهای دینی و فرهنگی اسلام از ایران بود و سعی داشت هویت دینی جامعه و ازطرفی تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلام را کمرنگ کند؛ ازجمله با جشنهای شاهشناهی، تغییر تقویم هجری و... . درحالیکه همهی توان رژیم در این راه بهکار گرفته شده بود و همهی محفلها و جمعها، ازجمله رسانهها، احزاب دولتی و... ، در این راستا قدم برمیداشتند؛ اما نیروهای مذهبی در جبههی مقابل بودند و با رهبری علمای دینی و روشنفکران مذهبی و ازطریق مسجدها، هم به نفی اقدامهای رژیم پرداختند و هم در پی اثبات و ارائهی فرهنگ اسلامی به زبان روز بودند.
4 ـ مسجد و جامعهپذیری سیاسی
جامعهپذیری سیاسی روندی است که در آن جامعه، فرهنگ سیاسی خود را دائمی میکند؛ یا روندی است که با آن فرهنگ سیاسی شکل میگیرد، باقی میماند و تغییر میکند. در کشور ایران، باتوجه به اکثریت مسلمان جامعه و حاکمبودن فرهنگ شفاهی و چهرهبهچهره، یکی از کارگزاران اصلی جامعهپذیری مسجدها و نهادهای مذهبی هستند. بدیهی است که مذهب میتواند عامل بسیار مهمی در جامعهپذیری افراد باشد؛ ولی در جامعهها و دینهای مختلف تفاوتهای زیادی وجود دارد. در اسلام، مسجد نقش اساسی در جامعهپذیری دارد؛ با ارائهی کارکردهای عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... . تقابل فرهنگ سیاسی شیعه که ازطریق مسجدها، حسینیهها و تکیهها تبلیغ میشد با فرهنگ سیاسی رژیم پهلوی، باعث تحول شگرفی در فرهنگ سیاسی ایرانیان شد، مشروعیت رژیم را زیر سؤال برد و زمینهی انقلاب را فراهم کرد.
5 ـ مسجد و حفظ همبستگی در جامعه
یکی از ویژگیهای مسجد که در انقلاب اسلامی نیز جلوهگر شد، این بود که همهی قشرهای جامعه، از هر صنف و گروه، به مسجد میآمدند و از برنامههای آن استفاده میکردند. ازآنجاکه مسجد خانهی خداست و به هیچ گروه، طبقه و حزب خاصی وابستگی ندارد، درِ آن همیشه به روی مردم باز است و هرکس میتواند متناسب با نیاز خود از برنامههای مذهبی، سیاسی، آموزشی و... آن استفاده کند. ورود به مسجد نه کارت عضویت میخواهد و نه هیچ ویژگی خاصی؛ ازجمله سن، جنس، سطح سواد، طبقهی اجتماعی و... . این ویژگی منحصربهفرد باعث شده است که مسجد درمقایسهبا نهادهای سیاسی ـ اجتماعی مدرن جذابیت بیشتری داشته باشد؛ ازجمله حزبها، تشکلهای سیاسی، اتحادیههای صنفی و... . نیکی کدی دربارهی استفاده قشرهای گوناگون از مسجدها مینویسد:
«طبقهی وسیعی از تحصیلکردهها، دانشجویان، طبقهی سیاسی جدید و تهیدستان شهر تحت تأثیر و سازماندهی مساجد، ستون فقرات سیاست نوین مردمی را فراهم ساختند».[10]
بنابراین، حضور همهی قشرهای جامعه در مسجدها باعث یکدلی و اتحاد بیشتر مردم شد و زمینهی قیام و انقلاب را فراهم کرد.
مسجد و انقلاب
چه آنان که حوادث انقلاب اسلامی ایران را دیدهاند و چه آنان که در لابهلای نگاشتهها مطالعه کردهاند، به این حقیقت واقفاند که رابطهی دو پدیدهی «مسجد» و «انقلاب» رابطهای علی و معلولی است. در دیدگاه بنیانگذار انقلاب «این مساجد است که این نهضت را درست کرده است»[11] و همین فراز میتواند برای اثبات میزان تأثیر مساجد در تحقق انقلاب گواهی روشن باشد. نقش مساجد در پیروزی انقلاب چنان پررنگ بود که حامد الگار، نویسندهی آمریکایی، هستهی اساسی پیروزی انقلاب اسلامی را مسجد[12] میداند و میافزاید در دورهی نهضت خمینی(رحمةاللهعلیه) بود که «مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهی بدل گردید و بهطورخلاصه مسجد تماماً آن چیزی شد که در عصر پیامبر(صلاللهعلیهوآله) بود».[13]
مساجد در دوران انقلاب بهطورطبیعی و البته با تکیه بر پیشینهی تاریخی خود مرکز مبارزه علیه رژیم بودند؛[14] ازاینرو همواره با عکسالعمل تند رژیم طاغوت مواجه میشدند.[15] مساجد نهتنها پایگاهی جهت بیداری مردم علیه حکومت پهلوی بودند، بلکه محلی برای سازماندهی نیروهای انقلابی و مبارزه بودند. تبادل اطلاعات و جلسات مشاوره میان مبارزان در مساجد صورت میگرفت؛ زیرا پخش اعلامیه در بیشتر مساجد آسانتر و سریعتر بود و اعتراض مردم، علما و حضرت امام(رحمةاللهعلیه) با پخش اعلامیههای آنان در مجامع مذهبی، بهویژه مساجد، همهگیر میشد.[16] تأثیر مساجد بر پیروزی انقلاب آنقدر صریح است که یکی از یاوران انقلاب، میگوید: «اگر مسجد نبود، انقلاب نبود».[17]
اما نقش مساجد بعد از دورهی «وقوع انقلاب» نیز متوقف نماند. پس از پیروزی انقلاب، باز مساجد بودند که در مرحلهی «ثبوت انقلاب» نقشآفرینی کردند. بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی، تقریباً همهی کارهای انقلاب در مساجد انجام گرفت و کمیتههای انقلاب از دل مساجد جوشید. در زمان هشت سال دفاع مقدس، مساجد نقش چشمگیری در اعزام نیرو، پشتیبانی، برگزاری مراسم دعا و بزرگداشت شهدا داشتند. در زمان سازندگی، امدادرسانی به مردم آسیبدیده از بلایای طبیعی، بازسازی مناطق جنگی، برگزاری انتخابات و... نیز مساجد فعال ظاهر شدند.[18]
انقلاب اسلامی فرآیندی بود که مراحل تکاملی داشت: مرحلهی نخست، پیروزی انقلاب اسلامی بود که از آن به «حدوث انقلاب» یاد میکنیم. این مرحله از انقلاب به یاری خدا ، همت مردم و رهبری امام(رحمةاللهعلیه) به پیروزی رسید. مرحلهی دوم انقلاب، استقرار دولت اسلامی و اثبات کارآمدی نظامی بود که برپایهی ولایت فقیه بنا شده باشد. این مرحله را مرحلهی «ثبوت انقلاب» مینامند. مساجد در این دو مرحله محور یا دستکم نقشآفرین بودهاند. مرحلهی سومی که انقلاب پیش روی دارد، ایجاد تمدن اسلامی است. نظریهی «صدور انقلاب» میتواند در راستای این مرحله تفسیر گردد. ایجاد تمدن اسلامی هدف غایی انقلاب اسلامی است. همچنانکه مسجد مبنای اساسی «حدوث» و «ثبوت» انقلاب بوده است، باید در مرحلهی سوم از فرآیند تکاملی آن، یعنی مرحلهی «صدور» انقلاب، نیز نقش محوری داشته باشد.[19] اساساً، بهدلیلاینکه مسجد جایگاه توحید، نفی شرک، ندای حق و دادخواهی مظلوم بوده است، همواره مهد قیام و اعتراض نیز بوده است و مردم نیز برحسب موقعیت جامعه از این مکان مقدس الهام گرفتهاند.[20]
متولیان مسجد و صدور انقلاب
امام (رحمةاللهعلیه) رسماً متولیان، ائمهی جماعات و روحانیان را برای عملیکردن صدور انقلاب مخاطب قرار میدهد:
مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکتهای اسلامی بوده... از مسجد تبلیغات اسلامی شروع میشده است، از مسجد حرکت قوای اسلامی برای سرکوب کفار و واردکردن آنها در (زیر) بیرق اسلام بوده است. شما که از اهالی مسجد و علمای مساجد هستید، باید پیروی از پیغمبر اسلام(صلاللهعلیهوآله) و اصحاب آن سرور کنید و مساجد را برای تبلیغ اسلام و حرکت اسلامیت و قطع ایادی شرک و کفر و تأیید مستضعفین در مقابل مستکبرین قرار دهید.[21]
یادمان باشد فرهنگ تشیع پیوسته به حکومتها اعتراض کرده است؛ ازاینرو روحانیتی معترض تربیت کرده که خانهاش مسجد است.[22] درنتیجه، مساجد و روحانیت هستند که فریاد ظلمستیزی انقلاب را به گوش همگان میرسانند.
انقلاب اسلامی ایران به مثابهی الگو برای سایر نهضتها
انقلاب اسلامی ایران آغاز خیزش بیداری اسلامی در نیمهی دوم قرن بیستم و نوید شروع دورهی جدیدی از ظهور اسلام با رویکردی سیاسی بود. پیروزی انقلاب اسلامی در این دوره، سایر حرکتهای اسلامی را در جهان اسلام به تکاپو واداشت. لازم به ذکر است که تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر همهی جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبود؛ بلکه باتوجهبه اوضاع خاص هر منطقه و قرابتهای فکری، فرهنگی و جغرافیایی متفاوت بود.
بهطورکلی، انقلاب اسلامی ایران تأثیرات گستردهای در ورای مرزهای خود گذاشت و بهلحاظ هواخواهانی که جلب کرده، بهعنوان نیرویی بزرگ در منطقه بهشمار میرود.[23] حرکتهای اسلامی در مصر، الجزایر (پیروزی اسلامگرایان در انتخابات)، سودان، تونس، مراکش، لبنان، انتفاضهی فلسطین و بوسنی (در قلب اروپا) از انقلاب اسلامی ایران تأثیر گرفته است. این فعالیتها چنان ترسی در دل قدرتهای بزرگ انداخته است که راهی جز مقابله با اصل انقلاب نیافتهاند. درعمل، انقلاب اسلامی منافع کسانی را به خطر انداخت که سود خود را در غفلت و گسست جامعهی اسلامی و همچنین سادهانگاری و ظاهرپردازی محرومان و مستضعفان عالم میدیدند. انقلاب اسلامی ماهیتی غربستیز داشت و از همان ابتدا خود را نیرویی مقابل «کفر» تعریف کرد.[24]
انقلاب در نگاه سیاستمداران
تحلیلگران و سیاستمداران هر کدام باتوجهبه میزان درک و دریافت خود از انقلاب اسلامی نظرهایی دادهاند. بعضی وقوع این انقلاب را به زلزلهای در منطقه تشبیه کردهاند و بعضی دیگر، ضمن احساس نگرانی از روند تجدید حیات اسلام در خاورمیانه، انقلاب اسلامی را پدیدهی بینظیر قرن خواندهاند. کسینجر، تئوریسین و سیاستمدار معروف آمریکایی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران میگوید: «خاورمیانه با چهار خطر روبهروشد، اول رادیکالیزم شیعه، دوم بنیادگرایی اسلامی، سوم انقلاب اسلامی و چهارم شوروی». او معتقد است خطر مستقیم انقلاب اسلامی ایران خطر درازمدت اتحاد جماهیر شوروی را تحتالشعاع قرار داده است.
جیمز بیل، استاد دانشگاه و کارشناس آمریکایی، میگوید: «بههرحال این انقلاب نهضتی بود که توسط تودهها به حرکت در آمد، آنها در برابر یکی از قدرتمندترین قدرتهای نظامی و امنیتی در سراسر جهان سوم و در مقابل ارادهی رژیمی که توسط ابرقدرتهای خارجی حمایت میشد به پیروزی دست یافتند».[25]
شیمون پرز، نخستوزیر اسبق و رئیسجمهور فعلی رژیم صهیونیستی، انقلاب اسلامی را تجربهای تلخ مینامد.[26] بعضی از اندیشمندان غرب، همچون میشل فوکو، جامعیت و اصالت انقلاب اسلامی را ستودهاند. باوجود نگاه خصمانه و بدبینانه به محصول انقلاب جمهوری اسلامی، آنها شکی ندارند که شاخصههای انقلابی اصیل در انقلاب ایران هویداست؛ اما آنها به اشتباه با همان تئوریهای کلیشهای خود دربارهی علل وقوع انقلابها تحلیل ارائه کردهاند و با تأسی به انقلاب چین، فرانسه و روسیه در حوزهی اقتصاد به دنبال چرایی آن میگردند.[27]
تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در ابعاد مختلف
انقلاب اسلامی ایران توانست اسلام را در عصر حاضر بهمثابهی مکتبی مبارز و برپاکنندهی حکومت واحد جهانی مطرح سازد. این اولین و بزرگترین تأثیر انقلاب اسلامی در منطقه و جهان بود.[28] انقلاب اسلامی ایران با ایجاد کشوری اسلامی نشان داد که اسلام راهنمایی کامل برای ادارهی امور جمعی امت است. درواقع، این انقلاب نشان داد که پیام اسلام میتواند بهطوریکپارچه برای بازسازی جامعه، در همهی ابعاد ضروری آن، بهکار گرفته شود.[29] بیداری اسلامی و احیای اسلام سیاسی در میان جوامع اسلامی بود. با تأثیر از این بیداری، حرکتها و جنبشهای اسلامی در سراسر جهان جان تازهای گرفتند و شدت و گسترش آنها آنقدر فزونی یافت که خطر کمونیسم را برای غرب و آمریکا تحتالشعاع قرار داد.[30] چنانکه مقام معظم رهبری میفرماید:
«گسترش موج بیداری اسلامی در دنیای امروز حقیقتی است که فردای نیکی را به امت اسلامی نوید میدهد. تبلیغات وسیع دشمن در جهت اسلامهراسی تلاش شتابزدهای که برای ایجاد اختلاف میان فرقههای اسلامی و برانگیختن تعصبهای فرقهای میکند، دشمنتراشیهای کاذب از شیعه برای سنی و از سنی برای شیعه، تفرقهافکنی میان دولتهای مسلمان و کوشش برای تشدید اختلافات و تبدیل آن به دشمنیها و معارضههای لاینحل، استفاده از سازمان اطلاعاتی و جاسوسی برای ترزیق فساد و فحشا میان جوانان، همهوهمه واکنشهای سرآسیمهگون و آشفته در برابر حرکت متین و گامهای استوار امت اسلامی بهسوی بیداری و عزت و آزادگی است.[31]»
برخی نتایج تعامل انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی عبارتند از:
بیداری اسلامی اگرچه قدمتی طولانی یا دستکم صد ساله دارد؛ ولی انقلاب اسلامی در گسترش و تعمیق آن نقش تعیینکنندهای داشته است.
اثرگذاری انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی از جهات مختلف تأیید میشود؛ برای مثال رشد تحولات اسلامی در دهههای اخیر و تأثیر انقلاب ایران بر جنبشهای بیدارگری اسلامی هویداست. چنانکه امام میفرماید:
نهضت ما دارد توسعه پیدا میکند و میرود توی ملتها؛ ملتهایی که ببیند که ملت ایران در مقابل یک قدرت بزرگ ایستاده و ایستادگی کرده و پیش برده، سایر ملتها هم گرفتارند، آنها هم همین گرفتارهایی که ما داریم، آنها دارند. مصر به دست سادات و جاهای دیگر هم به دست دیگران. همهی ملتها مبتلای به دولتهایشان هستند، آنها هم میخواهند از زیر این بار بیرون بیایند. وقتی دیدند که ایران قیام کرد و پیش برد، ولو کشته داد، اما پیش برد، دیگران هم همین فکر در مغزشان پیدا میشود، ملتهای دیگر هم همین معنا را میخواهند، آنها هم همین کار خواهند کرد.[32]
انقلاب اسلامی بارها اعلام کرده است که هیچ تلاشی برای صدور انقلاب بهمعنای بهرهگرفتن از جنگ نمیکند؛ بلکه براین باور است که پیامهای انقلاب اسلامی، به جهت ارتباط با فطرت انسانی و وحی الهی، نیازی به صدور از طریق جنگ ندارد.[33] چنانکه امام میفرماید:
«مسئلهی دیگر صدور انقلاب است که بارها گفتهام، ما با کسی جنگی نداریم. امروز انقلاب ما صادر شده است. در همه جا اسم اسلام است و مستضعفین به اسلام چشم دوختهاند. باید با تبلیغات صحیح اسلام را آن گونه که هست به دنیا معرفی نمایید.[34]»
همچنین، مقام معظم رهبری میفرماید:
«ما انقلاب را امروز نمیخواهیم صادر کنیم، انقلاب یک بار صادر میشود و شد! اینکه میبینید امروز در سرتاسر دنیا گرایش و ایمان اسلامی زنده است، اینکه میبینید ملتها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و در غرب کشورهای اسلامی بیدار شدهاند،... همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اول وقوع خود صادر شده است. یک بار انقلاب صادر میشود و آن هم شد.[35]»
انقلاب اسلامی علاوهبر کمک به بیداری اسلامی و احیای ارزشهای اخلاقی و معنوی، درس همراهی دین و سیاست را نیز به دنیا آموخت. سنگ بنای اندیشهی امام خمینی رابطهی دین و سیاست بود. امام خمینی با تعریفی که از سیاست و دین ارائه کردند، بهشدت از ارتباط آنها حمایت کردند و آنها را مقولهای واحد دانستند. به گفتهی سید حسن مدرس دیانت ما عین سیاست ماست؛ زیرا نخست هدف هر دو هدایت و سعادت جامعه است و دوم اینکه سیاست صحیح روش تحقق حکومت عدل است. برهمیناساس، امام خمینی اعتقاد داشتند همهی پیامبران الهی برای تحقق حکومت عدل مبعوث شدهاند و چنین حکومتی عین سیاست است.[36]
درواقع، انقلاب اسلامی ایران اعتمادبهنفس تازهای به تودههای مسلمان مستضعف بخشید، معیار جدیدی برای نهضت اسلامی ارائه کرد و نشان داد انقلاب تنها راه شکست دشمنان داخلی و خارجی اسلام است.[37] قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت دولتها برپایهی تعداد سلاحهای استراتژیک و اتمی بود؛ اما انقلاب اسلامی دو عامل مهم دیگر را به عرصهی بینالمللی عرضه کرد: ایمان و ازجانگذشتگی.[38]
بازتاب انقلاب اسلامی ایران «از دیروز تا امروز»
قبل از انقلاب اسلامی، جریانهای اسلامگرای بسیاری وجود داشته؛ اما انقلاب اسلامی به آنها امید و تحرک بخشید و آنها را بهسمت سازماندهی و مبارزه سوق داد. فعالترین جنبشهای اسلامی کنونی جهان اسلام بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت. انقلاب اسلامی باعث شکلگیری و رشد جنبشهای اسلامی زیادی شد؛ نظیر النهضه در تونس، جبههی نجات اسلامی الجزایر، نهضت اسلامی تاجیکستان و گروهای متعدد جهادی در افغانستان، ازجمله حزب وحدت اسلامی و حرکت انقلاب اسلامی افغانستان. در عراق مجلس اعلای انقلاب اسلامی تشکیل و حزب الدعوه عراق وارد فاز مسلحانه شد. در لبنان حزب الله و در فلسطین نیز حماس و جهاد اسلامی و چند گروه کوچک دیگر تأسیس شد.[39]
شهید فتحی شقاقی معتقد است: «جهاد اسلامی فلسطین همزمان با قیام و پیروزی انقلاب اسلامی با الهام از اندیشههای امام فقید امت در سال 1980 تأسیس شد و به دنبال جهاد مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی است».[40]
شهید دکتر الرنتیسی، که در سال 1987 به همراه شیخ احمد یاسین حماس را بنیان نهاد، میگوید: «به نظر ما انقلاب اسلامی ایران در کشورهای عربی و اسلامی تأثیر مثبتی داشته و مردم این کشورها را بیدار کرده است. به اعتقاد من این بیداری موجب نوعی خیزش شد که به علت تأثیر از انقلاب اسلامی بود».[41]
همچنین، صفت گل در این زمینه مینویسد:
«انتفاضه در دسامبر 1987 هنگامیکه حرارت آتش نهضت فلسطینیان کمتر شده بود و آمریکا و اسرائیل میرفتند که این نهضت را به سازش بکشانند و بسیاری از رهبران نهضت فلسطین و سران عرب نیز با آنان در این راه همگام بودند، تحت تأثیر عوامل چندی پدید آمد که مهمترین آن تحولات انقلاب اسلامی ایران بود... انقلابیون ایران آتش مبارزه با اسرائیل و آمریکا را در خاورمیانه شعلهورتر کردند و این مسئله به بیداری وجدان فلسطینیان کمک کرد . مقاومت اسلامی لبنان نیز که در سال 1982 تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران پدید آمده بود یکی دیگر از عوامل منطقه ای بود که در پیدایش انتفاضه مؤثر واقع شد.[42] »
دکتر فتحی شقاقی، رهبر شهید جهاد اسلامی فلسطین، دربارهی الهام بخشی انقلاب اسلامی ایران میگوید:
«تأثیر انقلاب اسلامی به رهبری امام فقید در فلسطین قویتر از هر مکان دیگر بود؛ زیرا مسلمانان فلسطین تحت اشغال وحشیانهی صهیونستها ناامیدتر و فروپاشیدهتر از تمامی ملل مسلمان بودند. امام آمد تا به آنها امید بدهد و تأکید کند که دگربار امت میتواند با الهامگیری به پاخیزد. اسلام میتواند پیروز شود و حکومت خود را برقرار سازد.»[43]
زیاد ابو عمرو ، استاد دانشگاه اسلامی غزه، نیز در خصوص تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در دانشگاههای فلسطینی مینویسد :
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در سالهای 1980، بزرگان و فعالان گرایشهای دینی در این دانشگاهها حضور مییافتند و جوانان را به شرکت و اهتمام در مسائل سیاسی دعوت میکردند. چنین دعوتهایی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بهوضوح دیده نمیشود.[44]
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تحول بزرگ آن در منطقه موشه دایان، وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی، اعلام کرد انقلاب اسلامی ایران زلزلهای بود که منطقهی خاورمیانه را سخت تکان داد و اسرائیل را با خطری جدی روبهرو کرد. شکی نیست که تغییر چهرهها در ایران اسرائیل را وحشتزده نکرد؛ بلکه تغییر فکر مهمترین نگرانی اسرائیل بود.[45]
مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودهاند:
آن روزی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، رژیم صهیونیستی از نظر دولتهای مسلمان و ملتهای مسلمان، بهخصوص ملتهای عرب، یک رژیم شکستناپذیر به حساب میآمد. این موجب شد که رژیم صهیونیستی عجالتاً شعار از نیل تا فرات را کنار بگذارد و به دست فراموشی بسپارد. ملتهای مسلمان – از آفریقا تا شرق آسیا- به فکر ایجاد نظام اسلامی و حکومت اسلامی افتادند با فرمولهای گوناگون؛ نه لزوماً با همان فرمول نظام جمهوری اسلامی ما؛ اما به فکر حاکمیت اسلام بر کشورشان افتادند. بعضی کشورها موفق نشدند، بعضی هم آیندهی نویدبخشی در انتظارشان هست از حرکتهای اسلامی.[46]
ایشان میفرمایند :
مهمترین علت نگرانی اسرائیل این بود که انقلاب اسلامی ایران حرکتی مردمی بود و میتوانست الگوی جدید سیاسی جوامع همگون اسلامی منطقه باشد. اسرائیل و آمریکا در اولین واکنش برای محدودکردن تأثیر انقلاب اسلامی کوشیدند، با کمک برخی کشورهای عربی، الگویی از اسلام سلفی سنی ارائه کنند تا ارتباط انقلاب را با محیط طبیعی اسلامی خود محدود کنند. این تجربه در اولین کارکرد خود اختلافهای مذهبی شیعیان و سنیها را فعال کرد؛ ولی انقلاب اسلامی ایران با حمایت گسترده از آرمان فلسطین و جامعهی سنی فلسطینیان این توطئه را خنثی و این شکاف را پر کرد.[47]
بیداری اسلامی
همگام با آغاز موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، که از تونس آغاز شد و همچنان زنجیروار در سایر کشورهای اسلامی ادامه دارد، مردم بحرین نیز برای رهایی از دیکتاتور دستنشانده به جرگهی این قیامها پیوستند.[48] مقام معظم رهبری با فراست و زیرکی این حوادث را بیداری اسلامی خواندند و رابطهی این انقلاب با انقلاب ایران اسلامی را تشریح کردند.
هنر بزرگ امام بزرگوار ما این بود که توانست مردم را وارد صحنه کند. وقتی مردم به عرصه آمدند، جسم خودشان را، دل خودشان را، نیت و همت خودشان را وارد عرصه کردند. گرههای کور باز شد، راههای بنبست گشوده شد. امروز همین اتفاق دارد در کشورهای دیگر میافتد؛ لذا مردم هم آمدند توی صحنه. این خصوصیت این قضیه است. چرا آمدند؟ آن چیزی که آنها را کشاند، بهصورت واضحی مسئلهی عزت و کرامت انسانی آنها بود. در مصر، در تونس و همچنین در کشورهای دیگر، غرور مردم به دست این حاکمان ظالم جریحهدار شده بود... ما بین غزه و فلسطین و تونس و لیبی و مصر و بحرین و یمن تفاوتی نمیگذاریم. در همه جا ظلم به ملتها محکوم است. حرکت ملتها با شعار اسلام و در جهت آزادی مورد تأیید ماست.
آنچه که من بهطورقاطع عرض میکنم این است که به توفیق پروردگار یک حرکت جدیدی در این منطقه آغاز شده است. این حرکت، حرکت ملتهاست؛ حرکت امت اسلامی است؛ حرکت با شعار اسلام است؛ حرکت بهسمت اهداف اسلامی است؛ نشاندهندهی بیداری عمومی ملتهاست و طبق وعدهی الهی، این حرکت قطعاً و یقیناً به پیروزی خواهد رسید.[49]
حاصل سخن
در جریان شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی، مساجد هرچند در جایگاه نهادی سنتی بودند و قدمتی 1400 ساله داشتند؛ اما با ارائهی کارکردهای متناسب با نیاز روز جامعه توانستند گوی سبقت را از نهادهای مدرن و وارداتی بربایند و همچون ستون فقرات و سازمان انقلاب ایفای نقش کنند. این کارکردها بهویژه در سه حوزهی رسانهای - ارتباطی، حمایتی - پشتیبانی و فرهنگی – هویتی باعث شد که فرهنگ و ایدئولوژی انقلابی شیعه به گفتمان رایج در جامعه بدل شود و انقلابی اسلامی در ایران شکل بگیرد. انقلابی که هرچند در عصری مدرن و در زمانهی بهحاشیهرفتن دین از سیاست و اجتماع شکل گرفت اما از همهی نهادها بهره جست و شگفتی صاحبنظران و تحلیلگران مسئلههای سیاسی را برانگیخت.
آنچنانکه برخی از مجاهدان انقلابی بر این عقیدهاند که اگر مسجد نبود انقلاب هم نبود.[50] نقش مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی به اندازهای بود که نویسندگان مغربزمین نیز آن را از جمله عناصر بسیار مهم و اساسی نامیدهاند. حامد الگار، اندیشمند امریکایی، مینویسد:
مسجد هستهی اساسی تشکیلات انقلاب ایران بود. شاید این هم یکی از دیگر نکاتی است که در مجموعه نتیجهگیریهای خود باید به آن میپرداختیم. یکی از عناصر مهم در پیروزی انقلاب، احیای مجدد مسجد و تمام ابعاد عملکردی آن بود. نقش مسجد دیگر نه گوشهی عزلتنشینی و گریزگاهی از جامعه بود که مردم برای دوری جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوشدادن به صوت قرآن به آن پناه میبردند؛ بلکه برعکس مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهی بدل گردید و به طور خلاصه مسجد تماماً آن چیزی شد که در عصر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بود.[51]
جایگاه مسجد در کلام امام
امام خمینی در سخنان خود مسجد را رمز پیروزی ملت ایران بیان کردند:
«رژیم اسلام این طور است که افرادش از مسجدند، از مسجد نهضت شروع میشد و از مسجد میرفتند به میدان، به میدان جنگها. در جمعهها که خطابه میخواندند یا غیر جمعه که میرفت آن سردارشان منبر وصیت میکرد، از آنجا راهشان میانداخت برای اینکه بروند مبارزه کنند و یک همچنین روحیه که از مسجد تحقیق پیدا میکند، این دیگر نمیترسد از این که حالا من بروم شاید چه بشود این مسجدی است. این الهی است. آدم الهی نمیترسد ... .[52]»
همانگونهکه مسجد در صدر اسلام نقش و جایگاه خاص خود در را پیشرفت اسلام ایفا کرد، در انقلاب اسلامی نیز نقش و تأثیر اساسی داشت. متأسفانه، با وجود همهی برنامههای خوبی که در برخی مساجد کشور جاری است، در سالیان اخیر به مساجد توجه کافی نشده است. برخی از کارکردهای مسجد که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند و به یقین در دوام و ثبات آن نیز نقش خواهند داشت، بهدلیل پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دیگر کمرنگ یا فراموش شدهاند. مشکلی که امام خمینی(رحمةاللهعلیه) نیز نگران آن بودند:
«مساجد را خالی نگذارید، اینهایی که صحبت این را میکنند که حالا ما انقلاب کردهایم، برویم سراغ کارهای دیگر، خیر! انقلاب از مساجد پیدا میشود... مساجد را آباد کنید با مسجدرفتن خودتان.[53]
من امروز باید بگویم که تکلیف است برای مسلمانها، حفظ مساجد؛ امروز جزء اموری است که اسلام به او وابسته است... مساجد را پر کنید، اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوی باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید، ترس از امریکا و شوروی و اینها نداشته باشید، آن روز باید ترسید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت بکنید به مساجد.[54]»
کلام رهبری در بیان نقش مسجد در پیروزی انقلاب و نهضتهای اسلامی
مسجد، نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتها و حرکتهای اسلامی بزرگی شده است. مثلاً قیام مردم کشورهای شمال آفریقا که مسلمان هستند - مثل الجزایر و دیگر کشورهایی که سالها در زیر سلطهی نظامی استعمار فرانسویها بودند - از مساجد شروع شد، که به پیروزی هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. انقلاب در این کشورها هم، آن روزی رو به شکست رفت و دوباره ملّتها استقلال خودشان را از دست دادند که رابطهی خود را با مساجد و با دین و ایمانِ مساجد قطع کردند.
در صدر اسلام هم، در زمان نبیّ مکرّم اسلام صلیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و همچنین در زمان حکومت با برکت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، مسجد مرکز همهی تصمیمگیریهای مهم و کارهای بزرگ بود. نمیخواهیم از لحاظ وضع زمان، مسجد امروز را به مسجد کوفهی زمان امیرالمؤمنین تشبیه کنیم؛ زیرا اقتضاهای هر زمان متفاوت است. بهطور کلّی مسجد به عنوان یک پایگاه دین، عبودیّت و معرفت، میتواند برای جوامع اسلامی منشأ و سرآغاز حرکات بزرگ و برکات ماندگار باشد.
یکی از علل پیروزی این انقلاب مبارک در ایران اسلامی - و یا لااقل سهولت این پیروزی - این بود که مردم به مساجد اقبال پیدا کردند؛ جوانان مساجد را پر کردند و علمای اعلام، مساجد را به عنوان مرکزی برای تعلیم، تربیت، روشنگری افکار و اذهان، مورد استفاده قرار دادند و مسجد، مرکزی برای حرکت، آگاهی، نهضت و افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروختهی رژیم طاغوت شد. در دورهی مشروطیت هم همینطور بوده است؛ در دورهی ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همینطور بود؛ در زمان انقلاب هم که این مسأله، به حدّاعلی رسید.[55]
[1]. عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، طوبی، 1376، ص 21.
[2]. صحیفهی امام، ج 8، ص 200.
[3]. عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1372، ص 41.
[4]. مجموعه سخنرانیها و مقالات، فروغ مسجد، قم، مؤسسهی فرهنگی ثقلین، 1384، ص 197.
[5]. عمید زنجانی، پیشین، ص 22.
[6]. غلامرضا گلی زواره، باران بیداری (تأملی در جنبههای معنوی، فکری، تاریخی و سیاسی انقلاب اسلامی ایران)، قم، انتشارات نور السجاد، 1387، ص 65.
[7]. عمید زنجانی، پیشین، ص 22.
[8] . احمد نقیبزاده، تأثیر فرهنگ ملى بر سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران، چ 1، تهران، وزارت خارجه، 1381، ص 204.
[9] محمد امجد، ایران از دیکتاتورى سلطنتى تا دین سالارى، ترجمهی، حسین مفتخرى، چ 1، تهران، باز، 1380، ص 81.
[10] نیکى. آر.کدى، بررسى تطبیقى انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامى، ترجمهی حسینعلى نوذرى، روزنامهی ایران، ش 465 ، تاریخ 18/6/1375، ص 6.
[11] - امام خمینی(رحمةاللهعلیه)، روح الله، صحیفهی نور، انتشارات مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، 1369، ج 8، ص60.
[12] - آلگار، حامد، دین و دولت در ایران، ترجمهی ابوالقاسم سری، طوس، تهران، 1365، ص 154.
[14] - محمدی، منوچهر، تحلیلی در انقلاب اسلامی، امیرکبیر، تهران، 1373، ص 91.
[15] - شریف پور، رضا، مسجد و انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1380، ص 88 و 89.
[16] - سیفی، محمد مهدی، مقالهی «نقش تاریخی مساجد در انقلاب اسلامی»، روزنامهی رسالت، ش 6505، 31/ 5/ 1387، ص 17.
[17] - رستگاری، مرتضی، مقالهی «مسجد در صدر اسلام و نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی»، فروغ مسجد (2)، مجموعه مقالات و سخنرانیهای دومین همایش هفتهی جهانی مساجد، مؤسسهی فرهنگی ثقلین، قم، 1384، ص 196.
[18] - شکریان، ناصر، مقالهی «مسجد، ملجأ مردم»، فروغ مسجد (5)، مجموعه مقالات و سخنرانیهای چهارمین همایش هفتهی جهانی مساجد، انتشارات ثقلین، قم ، 1386، ص 241.
[19] - جهانگیری، یحیی، مفالهی «مسجد مجازی، نوآوری در افق ایران 1404»، مجلهی رهآورد، ش 23.
[20] - میزبانی، مهناز و سایرین، نقش مساجد و دانشگاهها در پیروزی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 52.
[21] - صحیفه نور، ج 13، ص 15.
[22] - مسجد و انقلاب اسلامی، ص124.
[23]. بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر بیداری مسلمانان (مجموعه مقالات)، به اهتمام سید مهدی طاهری، قم، پژوهشگاه بین المللی المصطفی، 1388(مدخل: دمیدن صبح دولت اسلام، سید مهدی طاهری)، ص 307.
[24]. منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385، ص 87.
[25]. تاج محمد صفت گل، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر منطقهی خاورمیانه، مجلهی علوم سیاسی، بیتا، پیش شمارهی 1، ص 98.
[26]. عبدالله گنجی ارجنکی، موج سوم بیداری اسلامی، تهران، اندیشهسازان نور، 1388، ص 102.
[29]. کلیم صدیقی، نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ترجمهی سید هادی خسرو شاهی، تهران، اطلاعات، 1375، ص 69.
[30]. منوچهر محمدی، پیشین، ص 95.
[31]. پیام ولی امر مسلمین به حجاج بیت الله الحرام 24/8/1386.
[32]. صحیفهی امام، ج 11، ص 336.
[33]. مرتضی شیرودی، انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی: تأثیرگذاری و نمونهها، مجلهی مربیان، 1386، شمارهی 26، ص 108 و 109.
[34]. صحیفهی امام، ج 15، ص 321.
[35]. خطبههای عید فطر، 4/1/1372.
[36]. یحیی فوزی، اندیشهی سیاسی امام خمینی(رحمةاللهعلیه)، قم، نشر معارف، 1386، ص93 و 98.
[37]. کلیم صدیقی، پیشین، ص 69.
[40]. جمیله کدیور، انتفاضه حماسهی مقاومت فلسطین، تهران، اطلاعات، 1372، ص 178.
[42]. تاج محمد صفت گل، پیشین، ص 103.
[43]. زیاد ابو عمرو، جنبشهای اسلامی در فلسطین، ترجمهی هادی صبا، تهران، نشر سفیر، 1371، مقدمهی دکتر فتحی شقاقی.
[44]. زیاد ابو عمرو، جنبشهای اسلامی در کرانهی باختری و نوار غزه، ترجمهی حسن خامه یار، بیجا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373، ص 41.
[45]. آثار پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر تحولات خاورمیانه، 30 خرداد 1390، (http:// noorportal. Net).
[46]. بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمةاللهعلیه) 4/3/ 1382.
[47]. آثار پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر تحولات خاورمیانه، پیشین.
[48]. روزنامهی کیهان، شمارهی 19956، اول تیر 1390، ص 12.
[49]. بیانات در حرم مطهر رضوی، در آغاز سال 90.
[50] . مصاحبهی نگارنده با حاج عبدالکریم احمدى.
[51] . دین و دولت در ایران، ص 154، حامد آلگار، ترجمهی ابوالقاسم سرى، تهران، طوس، 1365.
[52] . صحیفهی نور، امام خمینى، ج 9، ص 89.
[53] . همان، ج 12، ص 500 ـ 501.
[54] . همان، ج 13، ص 19 ـ 21.
[55] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم ۱۳۷۵/۱۰/۱۹