فتنه سازی از منظر مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
۱۳۹۳/۱۰/۰۶

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از سپاهیان و بسیجیان در مشهد، 10/6/78 امنیت سیاسى معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسى در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونه‌گویى و دوگونه‌اندیشى باشد. معنایش این است که کسانى که متصدى بیان مسائل سیاسى براى مردم هستند،نسبت به مردم امانت به‌خرج دهند.

 بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از سپاهیان و بسیجیان در مشهد، 10/6/78

امنیت سیاسى معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسى در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونه‌گویى و دوگونه‌اندیشى باشد. معنایش این است که کسانى که متصدى بیان مسائل سیاسى براى مردم هستند،نسبت به مردم امانت به‌خرج دهند. معنایش این است که کسانى که متصدى نوشتن و پخش کردن و منتشر کردن معارف فکرى جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلب نکنند و در طعامى که على‌الظاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسى است. آن قلمى که برمى‌دارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه‌ى این ملت را در مقابله‌ى با قدرتهاى زورگوى چپاولگر دشمن ظالم انکار مى‌کند، این امنیت سیاسى کشور را به هم مى‌زند و ناامنى فکرى ایجاد مى‌کند. آن کسى که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتى که قانون و بیت‌المال این مردم در اختیار او گذاشته است، برمى‌دارد خواسته‌هاى دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه مى‌کند و با قالبهاى على‌الظاهر پسندیده، به خورد یک عده مى‌دهد، این ناامنى سیاسى و فکرى ایجاد مى‌کند. این هم مثل همان دزد سرگردنه است - فرقى نمى‌کند - مثل همان اشرار لب مرز است. آنها مگر چه کار مى‌کنند؟ آنها هم جنس قاچاق مى‌آورند و جوانان مردم را دچار انواع بدبختیها و بیماریها و اعتیاد مى‌کنند. آن‌که این کار را مى‌کند، از او که کمتر نیست؛ اگر خطرناکتر نباشد! اینها ذهنها را منحرف و گمراه مى‌کنند. بنده درباره‌ى مطبوعات و نوشتنها، صحبتهاى زیادى کرده‌ام. هیچ‌کس هم نمى‌تواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده‌ى گونه‌گون در این کشورم؛ اعتقاد من این است. من مى‌گویم بایستى افکار و آراء و سلایق مختلف در کشور، به صورت صحیح و درست مطرح شود؛ اما گفتن معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوى دشمن شدن، حرف دیگرى است؛ آنچه که من درباب مطبوعات نمى‌توانم قبول کنم و بپذیرم، این دومى است.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ زائران در حرم امام رضا(علیه السلام)‏، 6/1/79
 وحدت ملى چگونه تأمین مى‌شود؟ یکى از عواملى که وحدت ملى را تأمین مى‌کند، این است که آن کسانى که سخنشان در میان مردم، حوزه‌ى تأثیرى دارد - یا مسؤولند، یا چهره‌ى موجّه دینى‌اند؛ چهره‌ى روحانى‌اند، چهره‌ى سیاسى‌اند - در اظهارات خودشان کارى نکنند که یک گروه و جناح از مردم، دلهایشان نسبت به دیگران چرکین شود. فتنه‌انگیزى نکنند. البته فتنه‌انگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکى از مواد برنامه‌اى است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. همین رادیوهاى بیگانه و همین مراکز خبرى، شاید بشود گفت نصف حرفهایشان طراحى شده است، براى این‌که بتوانند دلهاى گروهى از مردم را نسبت به گروه دیگرى بدبین و مکدّر کنند. اصلاً مى‌نشینند طرّاحى مى‌کنند که این طور بگوییم که این اثر را بکند. کسانى که زبان و قلمشان کار مى‌کند، در درجه‌ى اوّل باید این را رعایت کنند که آنچه مى‌گویند، ایجاد بدبینى نکند. مردم نسبت به یکدیگر بدبین شوند، یا مردم نسبت به مسؤولان بدبین شوند؛ این باز یک نوع فتنه‌سازى و گناه دیگرى است. بعضى افراد همه‌ى همّتشان این است که با شایعه‌پردازى، با جعل خبر و با پرداختهاى تقلّب‌آمیزِ خبر - ممکن است یک خبر اصلش هم راست باشد، اما به نوعى آن را پردازش کنند تا مطلب دروغ و خلاف واقعى را در ذهن مخاطب القاء کند - دلهاى مردم، جوانان و خوانندگان و شنوندگان خودشان را نسبت به مسؤولان نظام بدبین و آنها را دچار تردید کنند. این کار چه فایده‌اى دارد؟ جز کُند کردن حرکتِ پیشرفت ملت و کشور، هیچ فایده‌ى دیگرى ندارد. جز این‌که مسؤولان را در این کار مردّد کند، مردم را نسبت به آینده ناامید سازد و نیروى عظیم امید را از مردم بگیرد، هیچ فایده‌اى ندارد. بعضى کسان سعى مى‌کنند افرادى را به همه‌ى نظام و یا به برخى از مسؤولان نظام بدبین کنند؛ در حالى که اگر حقیقتاً سخن حقّى وجود داشته باشد، آن سخن حق ممکن است از طریقى به گوش مسؤول یا مسؤول مافوق او منتقل شود که آثار بسیار بهترى هم داشته باشد. حادثه‌اى اتّفاق مى‌افتد، ترورى مى‌شود، جنایتى در جایى انجام مى‌گیرد؛ آن قدر حرف خلاف، توهّم‌آمیز و حیرت‌آور براى خواننده از زبان کسانى که هیچ احساس مسؤولیتى نمى‌کنند، شنیده مى‌شود! آن کسانى که از واقعیتها خبر دارند، مى‌بینند که چقدر اینها یا دورند، یا خودشان را عمداً از واقعیت دور نگه مى‌دارند. اینها مسائلى است که وحدت ملى را خدشه‌دار مى‌کند. بنابراین، وحدت ملى یکى از اساسى‌ترین خواسته‌هاى یک ملت است.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور، 4/9/88

در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنه‌ى بعد از انتخابات - اولین کارى که شد، تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور بود؛ در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنى‌ها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجى باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى، 9/10/88

در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ى وجود، با همه‌‌‌‌ى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». (سوره مائده، آیه 8)
بله، یک عده‌‌‌‌اى دشمنى میکنند، یک عده‌‌‌‌اى خباثت به خرج میدهند، یک عده اى از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانى میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بى‌‌‌‌گناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى، 19/10/88

در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ى امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداى متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. نوزده دىِ مردم قم در سال 56 از این قبیل بود، نهم دىِ امسالِ آحاد مردم کشور - که حقیقتاً این حرکت میلیونى فوق‌‌العاده ى مردم حرکت عظیمى بود - از همین قبیل است، و قضایاى گوناگونى که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان میدهد.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى، 29/10/88‌

دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده‌اى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره‌ى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینى که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائى که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم‌یخف على المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانى که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توى میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنه‌گر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ على اولیائه»؛ آن وقت کسانى که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.
خوب، حالا در مقابل یک چنین پدیده‌اى، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتى شما مى‌بینید یک حرکتى به بهانه‌ى انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن»ى در این فضاى غبارآلوده وارد میدان شد، وقتى مى‌بینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکى از مافى‌الضمیر اوست - آمد توى میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانى که مستمعین بیشترى دارند، شنوندگان بیشترى دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کى چى میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابه‌لاى گرد و غبارِ برخاسته‌ى در میدان مخفى کند، ضربه بزند و جبهه‌ى حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسى خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامى، همه‌ى گرایشهائى که در مجموعه‌ى نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتى که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتى که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهاى اسلامى، کُشندگان انسانهاى مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلى جاهاى دیگر، مى‌آیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسى که در نظام جمهورى اسلامى است، در مقابل این چه موضعى دارد؛ حاضر است تبرّى بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟
...
فتنه‌گر و دشمن همیشه هست؛ امروز یک دشمن است، فردا یک دشمن دیگر است، پس‌فردا یک کس دیگر است، یک جور دیگر است. یک ملت وقتى بیدار بود، آگاه بود، عازم بود، ایمان خودش را حفظ کرد، زنده بود، رویش داشت، با همه‌ى این معارضه‌ها با آسانى - که روزبه‌روز آسانتر هم خواهد شد - ایستادگى میکند، دست و پنجه نرم میکند، بر همه‌ى این معارضه‌ها هم فائق مى‌آید.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش، 19/11/88

آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمه‌ى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانى که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشى از ملت نیستند؛ افرادى هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانى که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطى به توده‌ى مردم ندارند. توده‌ى مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پیاده کردن احکام الهى را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجورى است.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعی از مردم آذربایجان، 28/11/88

در آن قضایاى فتنه‌ى اول انقلاب که در جاهاى مختلف فتنه‌انگیزى شد، از جمله در تبریز، امام فرمودند که خود مردم تبریز جواب فتنه‌گران را خواهند داد، و دادند؛ همین‌جور شد. جز نیروى ایمان و غیرت و همت و آگاهى و بصیرت، چیز دیگرى نمیتوانست آن فتنه‌ها و آن آتشها را خاموش کند.
امروز هم همین جور است. جوانهاى عزیزى که امام را ندیدند، دوران دفاع هشت ساله را ندیدند، «باکرى»ها را ندیدند، شخصیتهاى فداکار آن روز را که شهید شدند، ندیدند، اما با همان قدرت، با همان استقامت و با همان بصیرتى در صحنه حاضر میشوند که آن روز جوان تبریزى در بیست و نهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران جنگ تحمیلىِ هشت ساله، در جبهه‌هاى مختلف از خود دلاورى و فداکارى نشان داد. امروز جوانهاى ما همین جورند. این معنایش چیست؟ چرا؟ قضیه چیست؟ قضیه را در حقانیت این سخن باید جستجو کرد: «سخن انقلاب، سخن حق». این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوش‌نهادى است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فى السّماء»؛ ریشه‌اش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها» (سوره ابراهیم، آیه 25) میوه‌ى او هم همیشگى است و در هر فصلى میوه‌ى خود را میدهد. یعنى یک بار مصرف نیست، مثل خیلى از این حرکاتى که در دنیا انجام میگیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیر ذلک حکومتها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره‌ى کوتاهى، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهى بدتر برمیگردد. کلمه‌ى حق اینجور نیست؛ کلمه‌ى حق ماندگار است.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌، 6/12/88

در این فتنه‌هاى بعد از انتخابات، آن چیزى که اساس قضیه است، این است که رأى مردم و حضور مردم از نظر یک عده‌اى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم می‌شدند. بالاخره وقتى انتخابات با همین معیارهائى که در اسلام وجود دارد - که حالا بعضى از معیارها و شاخصهائى که براى انتخابات در نظر ما معتبر است، که نظر اسلام است، من عرض میکنم - اتفاق افتاد، بایستى در مقابل قانون، در مقابل داورى قانون تسلیم شد؛ همچنان که باید در مقابل آن داورى که قانون او را معین میکند، تسلیم شد. اگر قانون در مسئله‌ى مهمى مثل مسئله‌ى انتخابات یک داورى را مشخص کرده است، یا یک شیوه‌ى داورى را مشخص کرده است، باید تسلیم این بشوند، ولو برخلاف میلمان باشد؛ این میشود انتخابات سالم.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/1/90

هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنه‌انگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمه‌کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، یک حرکت سریعى باشد.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ایران، 16/5/90

اوضاع منطقه درست عکس سیاستهاى قدرتهاى غربى و آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل دارد پیش میرود. آنها راجع به ایران برنامه‌هائى داشتند؛ درست عکس آنچه که آنها میخواستند، خداى متعال مقدر کرد و پیش آمد. آنها ایران را تحریم کردند، اما بحران اقتصادى گریبان خودشان را گرفت. آنها فتنه‌ى 88 را براى زمین زدن جمهورى اسلامى تقویت کردند - یا تدارک کردند، یا لااقل پشتیبانى و تقویت کردند - اما نظامها و رژیمهاى وابسته‌ى به خودشان یکى پس از دیگرى زمین خورده یا متزلزل شده. آنها به عراق و افغانستان حمله کردند، براى اینکه ایران را محاصره کنند - بزرگانشان گفتند که این براى محاصره‌ى ایران است - اما خودشان محاصره شدند؛ پاشان در گل فرو رفته، به دام افتادند. آنچه که آنها درباره‌ى ما تدبیر و عمل کردند، خداى متعال عکسش را مقدر کرد و نشد.

 

بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌، 20/7/90

در انتخابات، دو تا مسئله از همه مهمتر است: مسئله‌ى اول، حضور مردم، شرکت مردم - که بایستى وسیع و گسترده باشد - مسئله‌ى دوم، قانون‌گرائى در انتخابات، وفادارى به قانون، احترام به رأى مردم. اینجور نباشد که اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و میل ما انجام گرفت، این را ما قبول داشته باشیم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین». اگر حق را به ما دادند، آنى که ما میخواهیم، سر کار آمد، قانون را قبول داریم؛ اگر آنى که ما میخواهیم، سر کار نیامد، میزنیم زیر قانون؛ نه قانون را قبول داریم، نه رأى مردم را قبول داریم؛ این نمیشود. فتنه‌ى 88 همین جور بود. ادعا کردند که قانون‌گرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأى ندادند، اکثریت مردم به کس دیگرى رأى دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتى مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند.
گناه آتش‌افروزان فتنه‌ى 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأى مردم تمکین نکردند. ممکن است کسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلى خوب، این اعتراض ایرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکته‌ى اصلى است.
...
یکى دیگر از چالشها - که البته این چالش پیچیده‌ترى بود - چالشهاى فتنه‌انگیزى بود که در فتنه‌اى مثل هجدهم تیر سال 78 و فتنه‌ى سال 88، با فاصله‌ى ده سال، اینها در تهران راه انداختند. امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ ضربه وارد کنند؛ اما بعکس شد. در فتنه‌ى هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه‌گران فتنه‌ى خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیمِ 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه‌ى 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ى عظیم نهم دى به راه افتاد. همان وقت بعضى از ناظران خارجى که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربى نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دى در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ى امام، چنین اجتماعى، چنین شورى دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجورى است.