شب عید فطر و گریز از دل مردگی
۱۳۹۳/۰۴/۲۴

دل آدمی حقیقتی است که گاه خاموش و مرده و گاه نورانی و زنده است. کلید حیات دل جز به دست صاحب آن، به دست دیگری نیست. در این میان این انسان است که با اعمال و افکار خویش دل را زنده ساخته یا به مرگ نزدیک می‌دارد.

دل این واژه کوچک، امّا  بزرگ راه وصال به محبوبی است که از روح خویش  وجود آن حقیقت را رقم زده است و جز با دلی زنده و پویا نمی‌توان به آن گوهر یکدانه عالم وجود، به آن خداوند بخشنده مهربان رسید. چگونه می‌توان دلی زنده داشت تا به وسیله آن هدف خلقت را تحقق بخشید؟

دل مردگی

در ابتدا نیاز است مراد از دل مردگی را دریافت تا به فهم درستی از زنده دلی رسید. در این باره می توان گفت:

آدمى را دو مرگ است، به همان گونه که او را دو زندگى است، یکى مرگ و زندگى بدنى، و دیگرى مرگ و زندگى قلبى (روحى). و زندگى واقعى انسان همان زندگى قلبى او است، چون که دل، پایگاه انسانیّت آدمى و مرکز عواطف و احساسات و جایگاه شکفتگى وجدان سرشار او است. و هنگامى که قلب به خواسته‏هاى پست میل پیدا نکند، و در دام علاقه‏مندی هاى فرومایه نیفتد، زنده باقى مى‏ماند و به انجام دادن کارهاى شایسته و نیک میل مى‏کند، و همه انسانها را دوست مى‏دارد. و براى همه خواستار نیکى است، و به تأمّل و تدبّر در جهان و کار جهان مى‏پردازد، و از گذشت روزگار و تغییرات آن عبرت مى‏گیرد، و در برابر پروردگار جهانیان فروتنى و خشوع‏مى‏کند. در مقابل به انسانی که توجهات خویش را صرف امور مادی ساخته و از انسانیّت بویی نبرده باشد را دل مرده گویند.

یکى از عوامل میراننده دل و بازدارنده آدمى از همراهى با کاروان اجتماع اسلامى (با همه کسانى که در آن عضویّت دارند، از هر دین و مذهب)، همان فزونخواهى و فرو رفتن در آن است، که در آن، مال هدف و آخرین خواسته متکاثران و مترفان است، و در نزد اکثریّت آنان- اگر نگوییم که همه آنان- جایگزین فضیلت و معنویّات است.

عوامل دل مردگی:

چگونه است، دلی که خداوند راه وصال خویش قرار داده است در فراز و فرودهای این عالم خاکی جان خویش را از دست داده و صاحب خویش را به صفت دل مرده موصوف می‌سازد. چگونه آدمی به جایی می رسد که رضای خویش را در زندگی نباتی و حیوانی می یابد؟

یکى از عوامل میراننده دل و بازدارنده آدمى از همراهى با کاروان اجتماع اسلامى (با همه کسانى که در آن عضویّت دارند، از هر دین و مذهب)، همان فزونخواهى و فرو رفتن در آن است، که در آن، مال هدف و آخرین خواسته متکاثران و مترفان است، و در نزد اکثریّت آنان- اگر نگوییم که همه آنان- جایگزین فضیلت و معنویّات است.
امام علی

همه فعّالیّتهاى ایشان هدفى جز این خواسته- یا چیزى نزدیک به آن- ندارد، هدفى که آدمى را از توجّه به مسایل برتر دیگرى باز مى‏دارد که وابسته به امر دین و دادگرى است، و سبب دورى گزیدن است از آنچه به سخت دلى و قساوت قلب مى‏انجامد.

حضرت علی(علیه السلام) در حدیثی می‌فرمایند: «کثرة المال مفسدة للدّین، مقساة للقلوب » فراوانى مال مایه تباه شدن دین است و سخت شدن دلها.(تحف العقول). انسانی که تمام همّ و غمّ خویش را در دنیا متوجه مادیات ساخته و هدف خویش را رسیدن به آرزو‌های مادی می‌داند، دلی مرده عایدش می‌شود که کمترین توانایی برای رساندن صاحب خویش به مقصد حقیقی‌اش ندارد. حضرت در خطبه 87 کتاب نهج البلاغه نیز  افرادی را که از دانش و حکمت بهره‌ای نداشته و به خیال باطل خود را دانشمند می‌دانند دل مرده می نامد.

ماه رمضان ماهی پر از برکت و لبریز از مغفرت و بخشایش است. عید آن نیز عیدی بزرگ و مملو از برکات خداوندی است . پس چه نیکوست شب این روز بزرگ را همچون شب های قدر احیا نگاه داشت تا از برکات وجودی آن بهره‌مند شد و در دریای دانش حکمت غوطه ور بود و از چشمه های معنویت سیراب گشت و بدان وسیله دل خویش را در روزی زنده نگاه داشت که زنده نگاه داشتن دل در آن روز سخت و طاقت فرساست
عوامل زنده نگه داشتن دل

مولای متقیان اندرز نیکو و حکمت و یقین را به عنوان راه های زنده نگه داشتن دل معرفی کرده و می‌فرمایند: دلت را با اندرز نیکو زنده کن و هوای نفس را با بی اعتنایی بمیران. جان را با یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام کن.(نهج البلاغه، نامه 31)

عوامل دل مردگی و زنده دلی فراوان است در این میان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حدیثی دارند که توجه بدان خالی از لطف نیست. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: کسى که شب عید و شب نیمه شعبان را زنده بدارد، در روزى که دلها مى‏میرند دل او نخواهد مرد.(ثواب الأعمال/ترجمه بندرریگى/ 165)

رسول خدا یکی از راه های زنده نگه داشتن دل را شب زنده داری در شب عید فطر می‌دانند و توجه و اهتمام بدان را آنقدر مهم دانسته‌اند که به اعتقاد ایشان بدان وسیله می توان دل خویش را در روزی که دلها می‌میرند را زنده نگاه داشت.

ماه رمضان ماهی پر از برکت و لبریز از مغفرت و بخشایش است. عید آن نیز عیدی بزرگ و مملو از برکات خداوندی است. پس چه نیکوست شب این روز بزرگ را همچون شب های قدر احیا نگاه داشت تا از برکات وجودی آن بهره‌مند شد و در دریای دانش حکمت غوطه ور بود و از چشمه های معنویت سیراب گشت و بدان وسیله دل خویش را در روزی زنده نگاه داشت که زنده نگاه داشتن دل در آن روز سخت و طاقت فرساست.