سهم کودکان از احکام نماز و احکام مسجد
۱۳۹۳/۰۴/۲۲

با نگاهی گذرا به احکام نماز و مسجد خواهیم یافت که در موضوع احکام، می توان سهمی قابل توجه برای کودک و نوجوان را یافت، سهمی که نشان دهنده اهمیت این قشر از دیدگاه شارع مقدس است.

مقدمه:

به تحقیق می توان گفت هیچ دینی به اندازه دین مبین اسلام، برای تولید و تربیت نسل سازنده برنامه و احکام ارائه نداده است. با نگاهی گذرا به احکام نماز و مسجد خواهیم یافت که در این موضوع بس بزرگ، می توان سهمی قابل توجه برای کودک و نوجوان را یافت، سهمی که نشان دهنده اهمیت این قشر از دیدگاه شارع مقدس است. چرا که این دو دوران را مقدمه و پیش زمینه ای برای تربیت دینی می داند. و تاکید فراوانی بر تمرین و عادت دادن کودکان به اعمال عبادی و تربیتی دارد.

تربیت دینی:

می دانیم که اسلام عزیز برخلاف اغلب روانشناسان غربی که تربیت را از بدو تولد می دانند، تربیت دینی کودک را از قبل از تولد و چه بسا از پیش از انعقاد نطفه می داند،  بر این اساس می بینیم احکامی را در این راستا برای مسلمانان قرار داده، تا تربیتی تدریجی همراه با محبت و تشویق و ترغیب کودک به دینداری و انجام فرائض دینی را والدین برای فرزندان خویش در دستور کار خود قرار دهند.

بنابراین باید در نظر داشت که برای مسجدی بارآوردن کودک و اهل نماز کردن او، والدین به طی چنین مسیری تا بلوغ کودک، نیازمند می باشند. زیرا کارآمدترین و پربازده ترین مرحله پرورش کودک، مطابق با اخلاق اسلامی و عادات نیکوی فردی و اجتماعی همین دوران کودکی اوست، و کودک در چنین مرحله ای آمادگی پذیرش هرگونه اخلاق و آداب و عادات را به راحت ترین وجه دارد.

انجام مداوم تکالیف دینی و برخی از اعمال عبادی در اسلام به ویژه نماز، به مشق و تمرین در دوران کودکی نیاز دارد، تا پس از طی مراحل رشد جسمانی و رسیدن به حد بلوغ، در برگزاری آن احساس سنگینی و مسامحت بیجا به وجود نیامده و احیاناً به ترک آن منجر گردد.

اهمیت احکام کودکان:

با ورق زدن ابواب فقهی، می بینیم که در جای جای احکام شریعت قسمت هایی به بیان احکام کودک اختصاص داده شده است، و فقها بر اساس منابع، به تفصیل در زمینه کودک و احکام شرعی مربوط به آن در ابواب مختلف فقه پرداخته اند. حتی در بیان احکام کودک، او را به ممیز و غیر ممیز و دختر و پسر تقسیم نموده اند.

در این میان احکام مربوط به عبادات مخصوصا نماز و مسجد از اهمیت دو چندانی برخوردار است چرا که از گستردگی بیشتر و تفصیلات  دوچندانی برخوردار است.

احکام نماز کودکان:

می دانیم که کودک نابالغ تکلیف ندارد ، به همین سبب برای عدم انجام اعمال، مواخذه هم نخواهد شد. اما عبادات کودک در صورتی که درست انجام شده باشد، مورد قبول شارع است(یزدی،1409، 1/741،م 35).

فقط در مورد نماز کودک در ابواب فقه مسائلبسیاری ذکر شده است، که به مواردی از آن در زیر اشاره می کنیم:

احکام تقلید: صحت تقلید کودک ممیز(خویی،1410،1/7،م5)، صحت باقی ماندن بر مرجع تقلید اعلم انتخابی قبل از بلوغ که الان زنده نیست(همان).

واداشتن کودک به نماز:تمرین دادن کودک ممیز بر تمام عبادتها، مستحب است(یزدی،1409، 2/217،م2)، استحباب تمرین به نوافل و عادت دادن اطفال به آن (خویی، 1410، 1/212،م238)، استحباب سخت گیری به کودکان پس از هفت سالگی برای مسائل عبادی واجب (یزدی، 1409، 2/217، م2)، استحباب از خواب بیدار کردن نابالغ برای نماز(گلپایگانی،1/527،م51).

احکام مکان نماز کودک:کراهت ایستادن زن برای نماز جلوتر یا هم ردیف پسر نابالغ(خمینی، 1/148،م8).

اذان و اقامه کودک:اذان و اقامه کودک برای جماعت، یا برای کسی که می شنود، یا می شنود و تکرار می کند کافی است(یزدی، 1/608، فصل 17).

پوشش در نماز:بطلان نماز پسر بچه با لباس طلا و حریر(خویی، 1/149، م35 و خمینی،1/567، م40)، پوشش دختر بچه در حال نماز مانند پوشش زنان بالغ است ولی پوشاندن سر و گردن بر او واجب نیست(همان، 1/142، م5)، استحباب پوشاندن موهای دختر بچه در حال نماز (یزدی، 1/574).

نماز جماعت: جواز یا عدم جواز اقتدای کودک به کودک در نماز(گلپایگانی، 253، م1462 و خویی، 1/228، الفصل الثالث)، عدم صحت امامت جماعت کودک برای افراد بالغ(خمینی، 1/274، القول فی...)، پذیرفته شدن شرعی نماز جمعه کودک (همان، 1/237، م2)، کراهت قرار دادن کودک در صف اول نماز جماعت هرچند که کودک ممیز باشد(یزدی، 1/809، م18)، ایستادن کودک ممیزدر صف جماعت اگر طوری باشد که اتصال افراد فقط با او برقرار شود: بدین صورت است که تازمانی که باطل بودن نمازش معلوم نباشد ایستادن او در صف جماعت اشکالی ندارد(یزدی، 1/782، م22) یا اگر احتمال بدهیم که کودک به نظر خودش نمازش را صحیح می خواند، وجودش در صف جماعت، اتصال بالغین را به هم نمی زند(خویی، 1/227، م 308).

احکام کودکان و مسجد:

بردن کودکان به مسجد:از آنجا که روایاتی چون؛ جنّبوا مساجدکم مجانینکم و صبیانکم ... مبنی بر جلوگیری کردن کودکان به مسجد ،وجود دارد(صدوق، 1/237)، بر این اساس است که عده ای از فقهای بزرگ فتاوای کراهت ورود به مسجد را برای کودکان صادر نموده اند و از آن بالاتر فراهم کردن زمینه ورود کودکان به مسجد هم مکروه شمرده شده است(یزدی، 1/600، س15) ، لذا لازم به ذکر است با توجه به اینکه این روایات شامل کودکانی است که در مورد نشست و برخاست خود و شیطنت و شلوغ کاری بسان دیوانگان عمل می کنند و در صورت حضور در مسجد موجب آلودگی و ناپاکی و یا ایجاد بی نظمی غیر متعارف در مسجد می شوند. البته این احتمال هم وجود دارد که در جامعه آن روزی با توجه به شرایط و عدم امکاناتی از قبیل پوشاک مناسب فرزندان، حضور کودکان چه بسا موجب آلودگی مسجد و حاضرین در مسجد می گردیده، که تطهیر آن هم مشکلاتی در بر داشته است.

طبق نظر فقیه بزرگوار شهید ثانی (ره): مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا این که خوب و بد را تشخیص نمی دهند. اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق بوده و خودش نیز بر نمازها مواظبت می نماید، کراهیّتی بر آن متوجه نیست، بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین داد همچنان که لازم است برای نماز تمرین و عادت داده شود(عاملی، 1/96)و نیز علامه مجلسی در ذیل این روایت می فرماید: اگر ترس از نجس کاری کودک نباشد و اینکه مقصود او از حضور در مسجد اقامه نماز باشد نه تنها حضور او مکروه نیست بلکه مستحب هم هست و تمرین دادن او محسوب می شود و هیچ ایرادی نخواهد داشت (مجلسی، 80/350).

قابل توضیح است که در مآخذ دینی شاهد هستیم که پیامبر اکرم خود (صدوق،امالی،438) و اصحاب نیز بچه های خود را به مسجد می آورده اند(طبرسی، 1/207). نه تنها بچه های سه چهار ساله، بلکه زنان اصحاب با بچه های شیرخوار خود در نمازهای جماعت حاضر می شدند(کلینی، 6/48 و بخاری، 1/1397).اما روایات نشان نمی دهند که پیامبر رحمت حتی در یک مورد برآنان و یا بروالدین آنان نهیب زده یا نسبت به آوردن بچه ایشان به مسجد اعتراض فرمایند.بلکه برعکس، عکس العمل هایی که حاکی از تشویق و رضایت است از جانب آن حضرت مشاهده می شود.

کودکان جنب در مسجد: احتیاط واجب آن است که کودکان جنب را وارد مسجد نکنند(یزدی، 1/288، م6).

بنابراین، با مطالب بالا به اهمیت دوران کودکی از منظر اسلام پی می بریم که وضع احکام گوناگون در ابواب مختلف فقهی را در پی داشته است.

کتابنامه:

ابن بابویه ، محمد بن علی: التوحید، قم، جامعه مدرسین، 1498ق.
ابن بابویه، محمد بن علی: من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق.
ابن بابویه، محمد بن علی: امالی، بیروت، اعلمی،1400ق.
بخاری، محمد بن اسماعیل: صحیح بخاری ،ریاض، بیت الافکار الدولیه،1419ق.
رهبری، حسن: مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت، تهران، دبیرخانه کانونهای مساجد، 1380.
خانه کودک، احکام ما و کودکان: قم، موسسه چاپ الهادی، 1376ش.
خمینی، روح الله موسوی، تحریر الوسیله:قم،دارالعلم، بی تا.
خویی، سید ابوالقاسم: منهاج الصالحین: قم، مدینه العلم، 1410.
طبرسی، احمد بن علی: الاحتجاج علی اهل اللجاج، ، مشهد، مرتضی،1403ق،چ اول.
عاملی(شهید ثانی)، زین الدین بن علی بن احمد: الروضه البهیه، قم، اسماعیلیان، 1375ش.
کلینی: الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1407ق چ چهارم.
گلپایگانی، سید محمد رضاموسوی : مجمع المسائل، قم، دارالقرآن الکریم، 1409ق.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی: بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
یزدی، سید محمد کاظم: العروه الوثقی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1409.