نقش امام جماعت در هویت بخشی به دانش آموزان ممتاز در مساجد
۱۳۹۳/۰۳/۲۶

هویت بخشی یعنی دادن شناسنامه به فرد، اینکه او بداند شخصیتی دارد تعریف شده؛ شخصیتی که باید تلاش کند آن را حفظ کرده و در جهت کمال و سعادت واقعی، پرورش دهد.

این مهم اگر خواسته باشد از سوی امام جماعت نسبت به دانش آموزان ممتاز عملی شود باید بعد از آشنایی او با شخصیت فعلی آنها صورت پذیرد.

توجه به علاقه ‏مندی‏ها و نیازهای مخاطب از مهمترین اصلها در عرصه‏ی تبلیغ و جذب است که نادیده گرفتن آن حاصلی جز خستگی برای مبلّغ و سردرگمی و در نهایت زدگی برای مخاطب نخواهد داشت.

در مورد دانش آموزان ممتاز هر چند چیزی که به چشم می آید برتری علمی آنها نسبت به دیگر دانش آموزان است اما در پس این برتری، ویژگی‏ های دیگری نهفته است که سبب ممتاز شدن این دانش آموزان شده است؛ هوش بالاتر، پشت کار بیشتر، تمرکز و توجه افزون‏تر، ذهن پرسشگر، دیر قانع شدن، به دنبال حرف منطقی و عقل پذیر بودن از ویژگی‏های برجسته؛ اما نهفته‏ ی اینگونه دانش آموزان است که می‏بایست در عرصه‏ ی تبلیغ و ارتباط با این قشر، مورد توجه جدی قرار گیرد.

این گروه از دانش آموزان در حوزه ی تربیت و شخصیت پذیری به دلیل ویژگی های یاد شده به سمت و سویی حرکت می کنند که پیامها و آموزه های بیرونی، بهتر آنها را قانع کرده و روحیه ی خاص آنان را تسکین دهد.

برای همین در مواجهه به این قشر و هویت بخشی به آنها لازم است این موارد رعایت شود:

1ـ شناساندن فرد به خود او:

اینکه او کیست و از چه جایگاه اجتماعی برخوردار است و اینکه پیشینه‏ ی تاریخی او از نظر مذهبی و ایرانی بودن چیست؛ پرسشهایی است که پاسخ عالمانه و متناسب با سطح فکر و درک دانش آموز می تواند کمک شایانی به خود شناسی و خویشتن باوری او کند.

دانش آموز ممتاز مسلمان ایرانی باید بداند هویت دینی او برگرفته از انسانهایی پاک و بی همتایی به نام اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است و او از نسل رادمردانی چون ابوذر و سلمان است. این دانش آموزان که در عرصه علمی موفق بوده اند اگر بدانند ادامه دهنده راه دانشمندان بزرگی چون بوعلی و فارابی،چمران و شهریاری هایند که افتخار این سرزمین گشته اند به خود می بالند و دیگر چشم به دانشمندانی نخواهند دوخت که با فرهنگ والای اسلامی ایرانی ما بیگانه بلکه در ستیزند.

2ـ ترسیم هدف و راه رسیدن به آن:

گام دوم بعد از بیان موقعیت فعلی، ارائه‏ی هدف و راه رسیدن به آن است. اینکه بداند از جایی که اکنون در آن قرار گرفته باید به سوی کدام هدف و از کدامین مسیر حرکت کند مرحله‏ ی دوم هویت بخشی را تشکیل می‏دهد.

پاسخ به این دو سوال نیز باید در قالبی استدلالی و متناسب با قدرت دریافت دانش آموز برای او بیان شود.

در این مرحله نیز لازم است از امر و نهی و یا تشویق و توبیخ‏ های مرسوم پرهیز نمود؛ چرا که این گروه، هر کاری را که به آنها توصیه می شود نخست می‏خواهند بدانند چرا؛ که اگر پاسخ قانع کننده‏ای دریافت کردند می‏پذیرند و اگر چنین پاسخی را نشنیدند بعید است که آن را قبول کنند هر چند در ظاهر وانمود کنند که پذیرفته‏ اند.

برای این بخش، شایسته است پاسخ‏ها از دو مرجع تخصص و تعهد شنیده شود. یعنی دانش آموزان در کنار انس با امام جماعت و دریافت آموزه های اسلامی متناسب از او با متدینی که در رشته های دانشگاهی به موفقیت های چشم گیری دست پیدا کرده ‏اند نیز آشنا شده و با آنها نیز ارتباط داشته باشند تا باور کنند علم و دین از یکدیگر جدا نیستند و می‏توان از مسجد به مدارج علمی شایسته و مفید به حال جامعه اسلامی رسید.

به عبارت دیگر این گروه از دانش آموزان باید بدانند که نه تنها تعارضی بین اهل دین بودن و دانشمند بودن نیست؛ بلکه از این راه است که می توان چون شهید شهریاری و تهرانی مقدم‏ها  و دیگر دانشمندان اسلامی، بهتر و بیشتر از دیگران رشد کرد و به مدارج بالای علمی و عملی رسید.

3ـ چرایی باطل بودن جریان‏های معارض و ناهمسو با اسلام

گام سوم که در اهمیت، دست کمی از دو مرحله ی قبل ندارد مصون سازی دانش آموزان نسبت به هجمه‏ ی فرهنگ های بیگانه است. تهاجم فرهنگی در عرصه علمی و عملی، واقعیتی است که امروز باور و رفتار افراد جامعه اسلامی ما را به جد تهدید می کند و این دانش آموزان نیز از این هجمه در امان نیستند.

بی توجهی به این اصل، گاه سبب می شود زحمتهای طولانی همه بر باد رود و دانش آموزی که روزها بلکه سالها با مسجد و اهل آن مراوده داشته به راحتی دست از باورهای خود شسته و یا حداقل دچار تردید جدی در آنها شود و این یعنی خود باختگی فرهنگی.

برای مقابله با این پدیده‏ی شوم ضمن تلاش، جدیت و برنامه ریزی دقیقی که در دو مرحله‏ ی قبل باید صورت گیرد در این بخش نیز ضروری است تا جریانهای معارض موجود که در صدد تهاجم به باورهای دینی هستند به درستی برای او شرح و تبیین شود. باید برای او روشن شود که اگر فلان جریان و مکتب و یا عقیده و رفتار غلط است چرا.

باز تکرار می شود امر و نهی و سخنان توصیفی صرف، برای این قشر قانع کننده نبوده و اثر چندانی ندارد؛ بنابراین لازم است با مطالعه و یا کمک گرفتن از متخصصان امر، به خوبی برای این گروه از دانش آموزان روشن شود که چرا فلان آیین و یا فلان رفتار و عقیده باطل است و باید از آن فاصله گرفت.

خلاصه اینکه :

ترسیم موقعیت موجود، ارائه‏ ی هدف و تبیین راهی که باید در آن حرکت کنند در قالب استدلال منطقی متناسب با ذهن و میزان دریافت این دانش آموزان آن هم با تکیه بر مبانی و معارف ناب اسلامی وظیفه‏ ای مهم و لازم در جهت هویت بخشی به دانش آموزان ممتاز است که ائمه جماعت با توجه با جایگاه اجتماعی که از آن برخوردارند بهتر از هر کس دیگر می توانند این وظیفه را به انجام برسانند.