نقش والدین در انس کودکان و نوجوانان با مسجد
۱۳۹۳/۰۱/۲۰
کلیدواژه (keyword) : نقش والدین , انس کودکان و نوجوانان

کلاس اوّل تربیت و آموزش انسان در خانواده است و کودک، دروس اولیه زندگی را از والدین و اطرافیانش فرامی گیرد.

کلاس اوّل تربیت و آموزش انسان در خانواده است و کودک، دروس اولیه زندگی را از والدین و اطرافیانش فرامی گیرد. ازاین رو، اگر والدین اهل مسجد و نماز و دعا و عبادت باشند، روی قانون تبعیّت کوچکتر از بزرگتر، کودک مُهر را از مقابل والدین برداشته و به تقلید از آنها خم و راست می شود و می بوسد.

خلاصه، چشمان درخشان کودکان شب و روز حرکات اهل خانه و اعمال آنها را می­نگرند و گوشهای حسّاس آنان، مانند یک دستگاه گیرنده قوی و مجهّز، مواظب حرکات و سکنات آنهاست. «ویژگى‏هاى رفتارى والدین، طرز فکرها، آداب و رسوم، تقلیدها، تعصبات، سطح اندیشه و فرهنگ آنها، امکانات مادّى و معنوى آنان و همچنین کسانى که آدمى به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم تحت تأثیر آنهاست در کودک اثر مى‏گذارند.[1] براین اساس، اگر پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، افراد وظیفه شناس و اهل عبادت و مسجد باشند، معمولاً کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعّال در آن پا به عرصه جامعه خواهند گذاشت؛ و گرنه افرادی بی­بندوبار و لاابالی، بی­نماز و بزهکار و بی­دین و ... وارد عرصه جامعه شده و چون مفسدند، فساد بار می­آورند. بنابراین، تعلیم و تربیت در دوران کودکی امری بسیار مهم است که نباید از آن غفلت کرد. دل کودک  و نوجوان، چون لوح سفیدی است که هر چیزی در آن قرار بگیرد، ثبات و پایداری بسیاری دارد؛ امام علی(ع) در این باره به امام حسن(ع) می­فرمایند: «قلب نوجوان، مانند زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذرى است که در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگرى مشغول گردد».[2]

آموزه­های دینی، بزرگ­ترین مسؤلیت والدین را تربیت صحیح فرزندان می­داند. براین اساس، در نظام تربیتى اسلام، تربیت خانوادگى از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است؛ به گونه‏اى که خداوند تبارک و تعالى مى‏فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا...؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خودتان و خانواده­تان را از آتش دوزخ نگه دارید». [3]

 با توجّه به این که نگاه­داشت خود و خانواده از آتش دوزخ، جز از راه عمل به دستورهای خداوند متعال حاصل نمی­شود و از سوی دیگر، عمل به دستورهای خداوند نیز متوقف بر تربیت دینی صحیح است، این آیه شریفه دلالت بر این دارد که خداوند متعال، والدین را مسئول تربیت دینی فرزندان می­داند. روایاتی که در ذیل این آیه آمده نیز همگی بیانگر این موضوع است. به عنوان مثال، در روایتی آمده است: زمانی که این آیه نازل شد، یکی از مسلمانان نشست و مشغول به گریه شد و گفت: من از دست خودم عاجز بودم، اکنون مسئول خانواده خود نیز شدم. در این هنگام پیامبر(ص) به ایشان فرمودند: همین که آنان را به آنچه خود را امر می­کنی، امر کنی و از آنچه خود را از آن نهی می­کنی، نهی کنی[برای انجام مسئولیتت] کفایت می­کند.[4]

همچنین خداوند متعال در آیه 132 طاها به پیامبر(ص) مى‏فرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلوةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا...؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده و خود در آن کار پایدارى کن».

شهید مطهری‌، در یکی‌ از گفتارهای‌ خود در توضیح‌ این آیه‌ شریفه می­گوید: این اختصاص به پیامبر ندارد، همه ما به این امر موظفیم. بچه­­ها را از کودکی‌ باید به‌ نماز تمرین‌ داد و در محیط‌ مشوق‌ نماز خواندن‌ برد. به‌ تجربه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اگر کودک‌ به‌ مسجد نرود، در جمع‌ نباشد و نماز خواندن‌ جمع‌ را نبیند، به‌ این‌ کار تشویق‌ نمی­شود. زیرا‌ اصلاً حضور در جمع‌، مشوّق‌ انسان‌ است؛‌ آدم‌ بزرگ‌ هم‌ وقتی‌ خودش‌ را در جمع‌ اهل‌ عبادت‌ می‌­بیند، روح‌ عبادت‌ بیشتری‌ پیدا می‌­کند. باید با بچه‌­های‌ خودمان، برنامه‌ مسجد رفتن‌ داشته‌ باشیم، تا آنها با مساجد و معابد آشنا شوند.[5]

بردن فرزندان به نماز جماعت و سایر مراسم‌های مذهبی، مزیّت‌های بسیاری دارد؛ از جمله گرایش مثبت به مسجد و مناسک دینی، تقویت اعتماد به ‌نفس و عزّت‌ نفس و همچنین ارتقای ارتباط‌های اجتماعی آنان است. البته شایسته است که حضور فرزندان در مسجدها و مراسم‌های مذهبی با بار عاطفی مثبت همراه باشد و خاطره‌های خوشایندی در ذهن آنان ثبت کند.

بنابراین، والدین نقش عمده‏اى در برقرارى ارتباط کودک و نوجوان با مساجد دارند. اصولاً بسیارى از کارهاى ناپسند تا به صورت عادت در نیاید در اجتماع انجام نمى‏گیرد. امام على(ع)یکى از روش‏هاى تربیتى را عادت مى‏داند که از آن به عنوان طبیعت دوم یاد مى‏کند. و مى‏فرماید: «نفس را به انجام مکارم و تحمّل بار گران عادت ده، تا شرف نفس پیدا کرده، آخرتت آباد، و ستایش کنندگانت زیاد شوند»[6]؛ بر این اساس، اسلام سفارش مى‏کند فرزندان را از کودکى به نماز و روزه عادت دهید تا تقیّد به فرائض در بزرگسالى بر آنان دشوار نگردد.[7]

اگر والدین، فرزندان خود را از کودکی و نوجوانی به حضور در مسجد و خواندن نماز و عبادات عادت دهند، این سنّت پسندیده به تدریج در ذهن آنان نقش بسته و با آن مأنوس می­گردند. مساجد نیز می­توانند با برپایی برنامه­های آموزشی و هنری اولین قدم را برای ایجاد این رابطه عاطفی بردارند.

مهم­ترین نوع یادگیری انسان، یادگیری مشاهده­ای است. بر همین اساس، یکی از روش­های تربیت، تربیت به وسیله الگو است، که می­توان آن را«روش الگویی» نامید.

انسان‌ها به الگو نیازمندند. در خانواده، پدر و مادر می‌توانند بهترین الگوی کودکان و نوجوانان باشند و اگر چنین شود، در شکل‌گیری رفتار آنها بسیار مؤثر خواهد بود. کودکان و نوجوانانی که شاهد حرکت سپند‌گونه‌ی والدین هنگام نماز هستند، به‌طور قطع به این نکته توجه بیشتری خواهند داشت. البته هرچه رابطه والدین با فرزندان عاطفی­تر باشد، آنها بیشتر تأثیر می‌گیرند. هرچند پند و نصیحت هم اثرهایی دارد؛ امّا رفتار الگویی مؤثرتر است. شاید بر همین اساس گفته‌اند که صدای عمل بلندتر است.

اولین الگوهای رفتاری برای کودکان والدین می باشند و رفتار آنها مورد تقلید و همانند سازی کودکان قرار می­گیرد ـ دختر از رفتار مادر و پسر از رفتار پدر ـ بیشتر متأثر می شود.

به همین جهت رفتار مسجد رفتن و استقبال از شعائر دینی والدین نقش بسیار والایی در جذب کودکان و نوجوانان به مساجد دارد. پر واضح است که پدر و مادری که خود در امر مسجد روی مشکل دارند و یا اینکه مسجد در چشم و دل آنان اصولاً پر رنگ و پر بها نیست، همین نگرش به فرزندان آنان نیز منتقل می­شود. پس از چنین فرزندانی نباید انتظار استقبال از مسجد را داشت.

اهمیت حضور والدین به همراه فرزندان در مساجد و محراب­ها از این لحاظ است که این رفتار والدین باعث می­شود که فرزندانشان با چنین محیط­هایی انس و الفت بگیرند و صبغه دینی بر روح و روانشان بخورد و به تدریج به عنوان یک امر نهادینه درآید که خود در فرهنگ مسجدروی جامعه در آینده بسیار مؤثر است.

این یک واقعیت است که کودکان را باید به مساجد و مراکز دینی و جلسات موعظه و قرائت قرآن برد و به آنان نحوه  عبادت و قرآن را آموزش داد.

 فرهنگ انس گرفتن با مسجد و در رأس آن نماز و انجام سایر فرایض دینی به عنوان یک حرکت ارادی، آگاهانه و مستمر باید از آغاز دوران کودکی در نظام تربیتی خانه، مدرسه و جامعه به عنوان یک اصل مهم تربیتی مدّ نظر قرار گیرد.

یکی از نویسندگان بر این باور است که: هر چه میزان شرکت کودک و فعالیت‌های او در [این] محیط‌ها بیشتر باشد، به نگرش‌های دینی والاتری دست خواهد یافت. نکته جالب دیگر در این زمینه آن است که میزان علاقه‌مندی کودک به این محیط‌های مقدس نیز با میزان شرکت او و ارتباط و فعالیتش در این محیط‌ها رابطة مستقیمی دارد.[8]

البته برای موفقیت در این کار لازم است برای کودکان، در کنار عبادت و نماز برنامه‌های متنوع و جذّابی وجود داشته باشد؛ مانند اهدای جوایز، کارت تشویق، پخش شیرینی و شکلات در بین کودکان که زمینه جذب آنان را به عبادت فراهم می‌کند.

دکتر شرفی نقل می‌کند: در وقف‌نامه یکی از عالمان بزرگ که حدود یک قرن پیش می‌زیسته آمده است که فرمود: آنچه از من بجا مانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگه‌داری نمایید تا آنگاه که کودکانی همراه با والدینشان به مسجد می‌آیند، به آنها هدیه دهید، تا عشق و علاقه به خدا، ‌مسجد و منبر از ابتدا در آنها جوانه زند و در بزرگ‌سالی هم اهل مسجد و معنویت شوند.[9]

 


[1] - یداللَّه جهانگرد، نحوه رفتار والدین با فرزندان، تهران، انتشارات  انجمن اولیا و مربیان، 1372هـ.ش،  ص14.

[2] - نهج البلاغة، نامه 31.

[3] - تحریم، آیه6.

[4] - کافی، ج5، ص62، روایت 1.

[5] - گفتارهای‌ معنوی، ص‌ ،۹۴.

[6]- غررالحکم، ج1، ص185.

[7]- وسائل الشیعه، ج7، ص168.

[8] - آموزش مفاهیم دینی همگام با روان‌شناسی رشد، ص 122.

[9] - مراحل رشد و تحول انسان، ص216.