یکی از مهم ترین خطرات که جوامع امروزی، به ویژه جوامع اسلامی را تهدید میکند، جنگ نرم است که از ناحیه غرب، به سرکردگی استکبار جهانی با تکیه بر پیشرفتهای غربیان و با استفاده از رسانههای مختلف از یکسو و از سوی دیگر با تأکید بر نقاط ضعف و اختلافات موجود در جوامع اسلامی علیه اسلام و مسلمانان صورت میپذیرد
واژه «جنگ نرم» برای نخستین بار در سال 1970میلادی در امریکا مورد استفاده اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل قرار گرفت که در مقابل «جنگ سخت» به کار میرود.
جوزف نای، ظاهراً اولین فردی است که اصطلاح جنگ نرم را به کار برده است. وی جنگ نرم را «شکل دهی ترجیحات دیگران» توصیف میکند. بدین معنا که دیگران آنگونه تصوّر کنند که ما میخواهیم. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات براندازی، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب رنگی و انقلاب مخملی نیز واژههایی هستند که با توجه به رویکردهای مختلف جنگ نرم، در همین معنا به کار میروند.
در جنگ نرم، دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما میآید، مراکز مرزی ما را سعی میکند منهدم کند تا بتواند در مرز نفوذ کند. در جنگ روانی و آنچه امروز به آن جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند. در جنگ نرم دشمن سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور میآید که اینها را منهدم بکند.
در جنگ نرم، ابتدا به شناخت ملت مورد تهاجم میپردازند، تاریخ آن ملت، آداب و رسوم آن جامعه، روحیات، خصلتها و باورهای آن ملت را مورد مطالعه قرار میدهند و سپس به تحقیر، تحریف و تخریب عرصة نرم قدرت آن ملت میپردازند و در مرحله سوم به تحمیل فرهنگ بیگانه اقدام مینمایند.
اعتلا، عمق و گسترش معرفت و بصیرت دینی، تقویت فضایل اخلاقی و ایمان و تعمیق روحیة دشمنشناسی و شناخت ترفندها و توطئههای دشمن علیه انقلاب اسلامی و منافع ملی و ساماندهی فرهنگ و تقویت آن از اهم سیاستهای کلی مقابله با جنگ نرم است. مسجد بهعنوان پاکترین و کم خرجترین اجتماعات دنیا که نوعی آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینهساز تعاون اجتماعی بین مسلمین را فراهم میآورد و قدرت مسلمین و انسجام آنها را به نمایش میگذارد، بیم در دل دشمنان انداخته، منافقان را مأیوس میسازد و بالقوه قادر است هرگونه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را خنثی سازد. بنابراین، نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم بسیار با اهمیت است؛ زیرا مسجد به دلیل ساختن تفکر و اندیشه، همواره موجب هراس دشمن بوده است؛ ازاین رو، دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب در سالهای اخیر سعی کردهاند در قالب تولیدات سینمایی به کمرنگ کردن حضور مردم در مساجد و حسینیهها بپردازند و از قداست جایگاه آن بکاهند.
باید توجه کرد که، جنگ نرم ریشه در تاریخ اسلام داشته و از مخربترین نوع مبارزههاست. نتکه قابل توجه این که، در این بین بهرهگیری از مقدسات علیه مقدسات را یکی از شیوههای خطرناک در جنگ نرم باید دانست و دشمن در این حالت ممکن است خود را از دوستداران انقلاب جلوه دهد. مساجد به عنوان مهم ترین پایگاه تبلیغ و آموزش دینی، در مبارزه با این هجوم، وظیفهای سنگین بر عهده دارند.
برای دفاع از هر فرهنگ، شناخت آن لازم است، چه بسا مسجد با آموزش فرهنگ دینی، شناخت لازم برای طبقات جامعه فراهم میکند. این شناخت خودباوری لازم برای دفاع از فرهنگ خودی پدید میآورد و سلاح کارگشایی به نام غیرت دینی در مبارزه با جنگ نرم فراهم میشود. ما برای مواجهه با شرایط جدید، در بعضی زمینهها سیاست مشخص نداشتهایم و متناسب با شرایط روز امکانات، نهادها و تشکلهای جدیدی طراحی نکردهایم؛ برخی تحقیقات نشان میدهد که: هر فرد باسواد بیشتر در جلسات سخنرانی شرکت میکند، در حالی که سایر افراد بیشتر به مجالس عزاداری میروند.
اگر مساجد از خاصیت تک بعدی (معنویتگرایی) به سوی چند بعدی شدن سوق داده شود و در تحقّق نیازهای فردی و اجتماعی جامعه اقدامی عملی صورت گیرد، قطعاً در مبارزه با این جریان فکری موفّق خواهد بود. در اوضاع کنونی که ما در عصر ابتکارات و خلاقیتها به سر میبریم و هر روز شیوههای جدید اطلاعرسانی و تبلیغاتی ابداع میشود، آیا شیوههای پیامرسانی در عرصه دین و معارف دینی شیوههای کارآمد و روزآمد است؟ اگر تصویری که از دین به جامعه خصوصاً نسل جوان عرضه میشود تصویری لذّتگریز باشد، به گونهای که انسان را به تاریکخانه غم سوق دهد و افسردگی و دلمردگی را در پی داشته باشد، اینجاست که جوان تصور میکند میان دین و شادی تقابل و تعارض است. حال، جوان از آن جهت که جوان است اگر بین دو گزینه شادی یا دین با تلقی فوق مخیر شود، با توجّه به علایق و تمایلات و مقتضیات سنی خود به کدام سمت میرود، جواب روشن است، پس باید آموزش به گونهای باشد تا جوان بهاین باور برسد کهایمان، افسردگی و دلمردگی را میزُداید و زداینده غم واندوه و حسرت است.
جامعه امروز، اقتضائات خاص خود را دارد در این صورت مسجد چه بسا با همه امکانات در زمینه تربیت دینی و اخلاقی جامعه و به طور همهجانبه در بُعد فرهنگی جامعه و نسل جوان عرضاندام کند، اما با کارکرد جدید و متناسب وضع فعلی، در این دوره، گردانندگان مساجد باید به سمت نهادینه کردن باورها و درونی کردن و تعمیق اصولی ارزشها گام بردارند. وظیفه دیگر مساجد، تقویت احساس شرافت، عزّت خواهی، آزادگی و حریّت است. قرآن کریم عزّت را منحصر به خدا، رسول و مؤمنین ذکر نموده است. و بر جلوگیری از سلطه کفّار بر مسلمانان تأکید کرده است. تأکیدات قرآن کریم به مسلمانان این هشدار را می دهد که ای مسلمانان! با سلطه استعمارگران به مقابله برخیزید. مساجد باید به نقش علما و بزرگان دین و مبارزات آنان با استعمارگران بپردازند تا جوانان به خود اعتماد کنند و هر آنچه رنگ ذلت و حقارت دارد از خود دور سازند.
مساجد در طول تاریخ اسلام نقش ارزندهای در مبارزه و پاسداری از دین و آغاز جنبشهای مردمی ایفا کردهاند. از جمله این مبارزات: فتوای مرحوم میرزای شیرازی در دوره ناصرالدینشاه قاجار در تحریم تنباکو بود، که سرانجام منجر به لغو قرارداد ننگین اعطای امتیاز تنباکو به کمپانی تالبوت انگلیسی شد. مخالفت علنی حضرت امام خمینی(ره) در آبانماه ۱۳۴۳ با لایحه ننگین مصونیت مستشاران و تبعه اِمریکا در ایران، یعنی کاپیتولاسیون نیز منجر به لغو آن شد. اینها نشاندهنده نقش مرجعیت و قدرت معنوی ایشان در بین طبقات جامعه و در سایه اللهاکبر منارههای مساجد است. با همین ملاحظه است که گلادستون (سیاستمدار انگلیسی) در پارلمان گفته بود: تا نام محمدJ بر فراز مأذنهها بلند است، و تا کعبه بر پا و قرآن راهنمای مسلمانان است، امکان ندارد پایههای سیاست ما در سرزمینهای اسلامی استوار و پایدار شود.
به هر حال، مهم ترین کانون اعتلای فکر، فرهنگ و ایمان در جامعة اسلامی، مساجد و کانونهای مذهبی هستند که ضمن اعتلا و تعمیق باورهای اسلامی، با ارتقاء و تحکیم ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی در همه ابعاد و نیز با تحکیم وحدت و همبستگی ملی، ضمن احترام به آداب و رسوم و فرهنگ محلّی میتواند راه را بر نفوذ عدوانی و جنگ نرم دشمنان به میزان قابل توجّهی بسته و همچون سدّی مستحکم و پایدار در این راه عمل نماید.
سرعت روزافزون تغییرات سیاسی و اجتماعی در دنیای امروز، لزوم ایجاد آمادگی برای پاسخ به این تغییرات را به وجود آورده است. بنابراین، در کنار رهبران و مدیران فرهنگی کشور، بایستی مساجد بهعنوان مهم ترین کانون مذهبی و فرهنگی خود را با این تغییرات وفق دهند. انطباق نه بدین معنا که به همان سو روند که غربیان دیکته میکنند، بلکه بدین معنا که از این تغییرات به نحو مطلوب بهره گرفته و در پیشبرد اهداف و برنامههای فرهنگی استفاده کنند. مسجد نباید کانون تحجر و عقبماندگی تلقی گردد. مسجد و اهالی مسجد باید از نظر علم و فناوری از پیشرفتهترین فنون روز بهره گیرند تا بتوانند همزمان با جذب جوانان، ضمن آشنایی آنان با علوم و فناوریهای جدید به تعمیق فرهنگ و معارف اسلامی بپردازند.