مسجد وکارکردهای آن
۱۳۹۱/۱۱/۱۹

"بسمه تعالی"

مسجد وکارکردهای آن

داود نعیمی

مقدمه

دین اسلام تشکیلاتی‌تر از قدیمی‌ترین حزب‌ها و تشکل‌هاومجموعه های و شاید علت رشد و بالندگی دین اسلام نیز همین باشد. به‌راستی، کدام تشکل را در تاریخ بشر سراغ دارید که نه‌تنها گردهمایی سالانه، ماهانه یا هفتگی داشته باشد که تجمع روزانه نیز برگزار کند. اسلام در هر شبانه‌روز پنج بار (حداقل سه بار) افراد را در کنار هم جمع کند. اسلام قوی‌ترین سیستم فراخوانی جمعیت را با کم‌هزینه‌ترین شکل ممکن فراهم کرده است؛ ازطریق مسجد و نماز. اگر احزاب بزرگ دنیا به خود می‌بالند که می‌توانند با هزینه‌های گزاف شمار زیادی از هواداران خود را در هر سال یک‌بار گرد هم آورند (آن هم بدون آنکه اطمینان داشته باشند رضایت همه‌ی هواداران خود را جلب کرده‌اند)، دین اسلام در هر شبانه‌روز، به‌سهولت اجتماعی میلیونی را فرآهم می‌آورد. بررسی مسجد اجازه می‌دهد تا نام مسجد و نام خداوند همواره در سراسر گیتی بلند باشد و مشعل‌های هدایت الهی، از این مکان‌ها، بر سراسر جهان نور افشانی کند. مسجد موضوعی است که مسلمانان از منظرهای گوناگون، در گذر زمان، به آن توجه کرده‌اند. معماران بزرگ سعی کرده‌اند بناهای ماندگاری در تاریخ اسلام از خود بر جای بگذارند و امروز در سرزمین‌های اسلامی مسجدهایی را می‌توان یافت که بیشاز هزار سال قدمت دارند. ازحیث تحولات اجتماعی می‌توان گفت هیچ حرکت و تحولی را در سرزمین‌های اسلامی نمی‌توان یافت که مسجد در آن نقش نداشته باشد. ازمنظر فقه، کمتر موضوعی را می‌توان یافت که به اندازه‌ی مسجد مورد اهتمام فقها قرار گرفته باشد. واژه‌ی مسجد در لغت در متون و فرهنگ اسلامی، مسجد به مکانی گفته می‌شود که عبادتگاه مؤمنان باشد. وجه تسمیه مسجد این است که سر به سجده‌نهادن مظهر اوج فروتنی و کرنش آدمی دربرابر خداوند است. برخی گفته‌اند: «واژه‌ی مسجد عربی‌شده‌ی مَزگَت فارسی است که به همان معنا در قدیم به کار رفته است. هنوز هم برخی از نیایشگاه‌های تاریخی ایران، مانند اسپی مزگت (مسجد سفید) درگیلان، همان نام فارسی خود را حفظ کرده‌اند. عرب‌ها پس از وام‌گیری از این واژه از پارسی، از آن واژه‌هایی مانند سجود، سجاد و سجاده ساختند». واژه‌ی مسجد در قرآن کلمه‌ی مسجد درمجموع 28 مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است که 22 مورد آن به‌صورت مفرد و 6 مورد آن به‌صورت جمع آمده است. در این آیه‌ها به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام، پاره‌ای از احکام مسجد، مسجدالحرام و احکام خاص آن، مسجدالاقصی و مسجد اصحاب کهف اشاره‌هایی شده است. البته از این تعداد 15 مورد درباره‌ی مسجدالحرام است، یک مورد درباره‌ی «مسجدالاقصی» و یک مورد درباره‌ی «مسجد» . اهمیت مسجد آیات متعدد قرآن به‌روشنی اهمیت و ارزش ویژه‌ی مسجد را در جامعه نشان می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که هیچ کانون و مرکزی نمی‌تواند همتا یا جایگزین آن باشد. این حقیقت باتوجه‌به فواید، آثار و کارکردهای گوناگون مسجد از نگاه قرآن روشن و اثبات‌پذیر است. در برخی آیه‌های قرآن، این حقیقت به‌طورویژه و با تعبیرهایی خاص بیان شده است: الف- آیه‌ی 36 سوره‌ی نور: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ...»، انوار هدایت الهی در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند اذن داده است که قدر و منزلت آن‌ها رفعت یابد... . مقصود از «بیوت» مساجد است یا اینکه مساجد از مصادیق روشن و قطعی آن است . رفع نیز به‌معنای قدر و منزلت والای است. بنابراین، مساجد خانه‌هایی هستند که خداوند خواسته است رفعت و منزلت داشته باشند و همواره به آن‌ها تعظیم و احترام شود. مؤید این مطلب روایت‌هایی است که مساجد را خانه‌های خدا در زمین معرفی کرده است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: «الْمَسَاجِدُ بُیُوتُ‏ اللَّهِ‏ فِی‏ الْأَرْضِ... » ، مساجد خانه‌های خدا در زمین‌اند... . عظمت و برتری حقیقی اصالتاً از آن خداست و عظمت و برتری هر چیز دیگری به اندازه‌ی ارتباطی است که با او دارد. در آیه‌ی یادشده، پس از بیان عظمت و اهمیت مسجد به راز آن نیز اشاره شده است: «وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»، و خداوند اذن داده که نام او در آن خانه‌ها برده شود و هر صبح و شام درآن‌ها تسبیح او گویند. معنای دو جمله‌ی یادشده این است که دلیل عظمت و اهمیت مساجد ذکر و تسبیح مستمر خدا در آن‌هاست. مرحوم طبرسی درباره‌ی جمله‌ی «اَن تُرفَعَ» می‌گوید: «مقصود این است که مساجد را تعظیم نموده و آن را از نجاسات، معاصی و پلیدی حفظ و پاک نگه دارید». شایان ذکر است که عبارت «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ» همه‌ی مساجد را شامل می‌شود؛ گرچه همه‌ی مساجد در اهمیت و قداست در یک درجه نیستند. بنابراین، سخن مفسرانی که گفته‌اند آیه‌ی یادشده مساجدی را شامل می‌شود که چند تن از انبیای الهی آن‌ها را تأسیس کرده‌اند، اشاره به مهم‌ترین و شاخص‌ترین مسجدهاست. آن مسجدها عبارتند از: کعبه که سازنده‌ی آن حضرت ابراهیم و اسماعیل بودند، مسجد بیت‌المقدس که حضرت سلیمان آن را بنا کرده است و مسجد مدینه (مسجدالنبی) و مسجد قبا که پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را ساخت. ب- آیه‌ی 18 سوره‌ی جّن: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»، مساجد از آن خداست؛ پس هیچ کسی را با خدا نخوانید. در این آیه خداوند با تأکید می‌فرماید که مساجد از آن خداست. مفسران احتمال‌های گوناگونی مطرح کرده‌اند که در این آیه مقصود از «المساجد» چیست؛ ازجمله اینکه مقصود از آن، مسجد به‌معنای معروف و معمول آن است (بناهای خاصی که به نام مسجد شهرت دارند و برای اقامه‌ی نماز و بندگی و یاد خدا بنا شده‌اند). طبق این تفسیر، معنای آیه این است که مسجدها مختص خداست؛ پس در آن غیر او را پرستش نکنید. گروهی از مفسران گفته‌اند مقصود از «المساجد»، در آیه‌ی مذکور، همه‌ی زمین است؛ زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرموده‌اند: «جُعِلَتْ‏ لِیَ‏ الْأَرْضُ‏ مَسْجِداً» ، زمین برای من مسجد و محل سجده قرار داده شده است. در این صورت، معنای آیه این می‌شود که مساجد (زمین) از آن خداست؛ پس در آن غیر خدا را پرستش نکنید. خداوند به اولین مسجد بناشده در زمین سوگند یاد کرده است که اهمیت و عظمت آن را نشان می‌دهد. مرحوم طبرسی می‌گوید برخی مفسران گفته‌اند مقصود از «وَ الْبَیْتِ‏ الْمَعْمُور»، (سوگند به خانه‌ی آباد) ،کعبه و بیت‌الحرام است که همواره با حج و عمره آباد است و این اولین مسجد بناشده برای عبادت در زمین است. علاوه‌بر آیه‌های یادشده، خداوند در موارد متعددی این مراکز مقدس را «مساجد الله»، مسجدهای خدا نامیده‌ است و آن را به نام مبارکش اضافه کرده است. این امر لطف و عنایت خاص او به این اماکن و اهمیت و عظمت آن را نشان می‌ دهد. نیاز به مسجد آیه‌های قرآن و سنت پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) گویای این حقیقت است که جامعه‌ی دینی و اسلامی فقط با محوریت مسجد شکل می‌گیرد و تأسیس مسجد از اولین نیازهای جدی جوامع دینی و توحیدی است. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) پس از هجرت از مکه به مدینه، در اولین اقدام، دو مسجد قبا و مدینه (مسجدالنبی) را بنا کردند و با محوریت مسجد به سایر امور سامان بخشیدند. حضرت پس از ورود به قریه‌ی قبا (که در شش کیلومتری مدینه‌ی آن عصر قرار داشت)، مسجد قبا را ساختند و آن را مرکز فعالیت‌های چند‌روزه‌ی خود قرار دادند. مفسران آیه‌ی 108 سوره‌ی توبه را به مسجد قبا مربوط دانسته‌اند: «لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ»، آن مسجدی که روز نخست برپایه‌ی تقوا بنا شده، شایسته‌تر است که در آن (به عبادت) بایستی. در آن، مردانی هستند که دوست می‌دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) پس از تأسیس مسجد قبا و اقامت چند روزه در آنجا روانه‌ی مدینه شدند. ایشان در اولین گام مسجدالنبّی را ساختند و آن را مرکز همه‌ی فعالیت‌های خود قرار دادند. مسلمانان حتی خانه‌های خود را هم در کنار دیوار مسجد بنا کردند و به‌این‌ترتیب یثرب با مرکزیت مسجد، به جامعه‌ای دینی بدل شد. برخی مفسران آیه‌ی یادشده را اشاره به مسجدالنبی دانسته‌اند. در آیه‌ی 87 سوره‌ی یونس آمده است: «وَ أَوْحَیْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ»، به موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که برای قوم خود خانه‌هایی در سرزمین مصر انتخاب کنید و خانه‌هایتان را رو به قبله قرار دهید و نماز را بر پا دارید و مؤمنان را مژده ده. برخی مفسران در تفسیر آیه‌ی یادشده گفته‌اند موسی (علیه‌السلام) پس از نابودی فرعون وارد مصر شد. او و برادرش، هارون، مأمور شدند بنی‌اسرائیل را برای بنای مساجدی راهنمایی کنند که مرکز یاد و عبادت خدا باشد و آن‌ها موظف بودند مساجدشان را به‌سمت قبله، یعنی کعبه، بسازند. این تفسیرها گویای این حقیقت است که داشتن مسجد از اولین ضرورت‌های جوامع دینی است؛ زیرا موسی (علیه‌السلام) و برادرش هارون (علیه‌السلام) موظف بودند در اولین فرصت، پس از نابودی جبّار عصر خود، مساجدی مناسب بسازند. همان‌گونه‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در اولین فرصت، پس از هجرت، دو مسجد قبا و مدینه را تأسیس کردند و با مرکزیت مسجد آئین خود را گسترش دادند. نتیجه اینکه، آیه‌های قرآن الهام‌بخش این حقیقت است که هرگاه مؤمنان بخواهند مکانی برای سکونت و زندگی انتخاب کنند، نخست باید به فکر مسجد باشند و با محوریت مسجد زندگی کنند؛ زیرا مسجد محل ذکر و یاد خداست؛ و همان‌گونه‌که در آیه‌ها آمده است، ذکر و یاد خدا تنها راه آرامش بشر مضطرب و سرگردان در وادی مادیت است: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ، آگاه باشید تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد. بنابراین، وجود مساجد و معابد در شهرها و آبادی‌ها مایه‌ی آرامش و مانع زوال و نابودی آن‌هاست. بنای مسجد ساخت مسجد از امور بسیار ارزشمند است و نوعی عبادت به‌شمار می‌آید. در روایت‌های اسلامی، تأکید و تشویق فراوانی بر این کار شده است. بنا به نظر عده‌ای از مفسران در تفسیر آیه‌ی 36 سوره‌ی نور، خداوند به‌‌طورخاص دستور داده است که مسلمانان باید مسجد بسازند: «فی‏ بُیُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ تُرْفَعَ...»، (انوار هدایت الهی) در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند زمان داده است که آن را بنا نمایند. خدای تعالی صحنه‌ی ساخت اولین مسجد و حال‌وهوای ستودنی سازندگان آن را چون خاطره‌ای به‌‌یادماندنی بیان کرده است: «و اِذ یَرفَعُ اِبراهیمُ القَواعِدَ مَنَ البَیتِ و اِسمعیلُ رَبَّنا تَقَبَّل مَنّا اِنَّکَ اَنتَ السَّمیعُ العَلیم» ، و به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه‌ (کعبه) را بالا می‌بردند، (و می‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی. قرآن همچنین از مسجد قبا به نیکی یاد می‌کند و مسلمانان را به حضور و عبادت در آن را تشویق می‌کند: «...لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ‏ عَلَى‏ التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ...»، همانا مسجدی که از روز نخست براساس تقوا بنا نهاده شده، سزاوارتر است که در آن به نماز بایستی. درمورد سلیمان (علیه‌السلام) در قرآن می‌خوانیم که خدا عده‌ای از جنیّان را در اختیار او قرار داده بود که برایش محراب و مسجد بسازند. «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ‏ الْجِنِ‏ مَنْ‏ یَعْمَلُ‏ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعیرِ یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحاریبَ وَ تَماثیلَ...» ، و باد را براى سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد، یک ماه و آمدنش، شبانگاه، یک ماه [راه‏] بود و معدن مس را براى او ذوب [و روان‏] گردانیدیم و برخى از جنّ به فرمان پروردگارشان پیش او کار مى‏کردند و هر کس از آن‌ها از دستور ما سر برمى‏تافت، از عذاب سوزان به او مى‏چشانیدیم. براى او هر چه مى‏خواست: از نمازخانه‏ها و مجسّمه‏ها... . حضور در مسجد حضور در مسجد امر بسیار مطلوب و ارزشمندی است و آیه‌های قرآن بر آن تأکید فراوان می‌کنند. خداوند کسانی که به مسجد آمدوشد و در آن عبادت می‌کنند را با بهترین تعبیرها ستایش می‌کند و آنان را دوست‌داران طهارت و پاگیزگی و محبوبان خود معرفی می‌کند: «در آن مسجدی که از روز نخست برپایه‌ی تقوا بنا شده، شایسته‌تر است که در آن (به عبادت) بایستی، در آن، مردانی هستند که دوست می‌دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگانی را دوست می‌دارد». خداوند آنان را مردانی وارسته از دنیا، ذاکر خدا، اقامه‌کننده‌ی نماز، پرداخت‌کننده‌ی زکات و خائف از حوادث سخت قیامت معرفی می‌کند و از پاداش ارزشمند آنان در سرای دیگر و بهره‌مندی ایشان از فضل خدا سخن می‌گوید: «(نور و هدایت) در خانه‌هایی (مساجدی) قرار دارد که خداوند اذن فرموده و رفعت و عظمت داشته باشند. خانه‌هایی که نام خدا در آن‌ها برده می‌شود و صبح و شام در آن‌ها تسبیح او می‌گویند. مردانی که نه نجاست و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا، برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند، آن‌ها از روزی می‌ترسند که در آن دل‌ها و چشم‌ها زیرورو می‌شود. (آن‌ها به سراغ این کارها می‌روند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالی که انجام داده‌اند پاداش دهد و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند بر هر کس بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد». و ازسوی‌دیگر، خداوند کسانی را که مانع حضور مردم در مسجد و یاد خدا می‌شوند ظالم‌ترین انسان‌ها می‌خواند و آنان را مستحق رسوایی و ذلّت در دنیا و عذاب سخت در آخرت می‌داند: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ» ، کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آن‌ها نمود؟! بهره‌ی آن‌ها در دنیا (فقط) رسوایی است و در آخرت عذاب عظیم (الهی) ! در آیه‌ی 29 سوره‌ی اعراف نیز به نحو روشن‌تری به حضور در مسجد تأکید شده است: «وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ...»، و توجه خویش را در هر مسجدی به‌سوی او (خدا) کنید... . عده‌ای از مفسران، در این آیه، «مسجد» را به‌معنای معروف آن دانسته‌اند. بنابراین، به‌روشنی از این جمله اثبات می‌شود که حضور در مسجد امری مستحب و مورد تشویق و مطلوب خداوند است. کارکردهای مسجد آنچه بر اهمیت مسجد در جوامع اسلامی می‌افزاید کارکرد، آثار و فواید گوناگون آن برای مسلمانان است؛ به‌خصوص در بعد معنوی و روحی. در معارف اسلامی، برای مسجد کارکردهای متعددی بیان شده است که بخشی از آن در آیه‌های قرآن آمده است. درادامه، به‌طورخلاصه کارکردهای مسجد را بررسی خواهیم کرد. الف- عبادی 1- یاد خدا ذکر خداوند حقیقت و روح دینداری است که در هر زمان و مکان و به هر اندازه‌ای باشد مطلوب و شایسته است؛ اما در جامعه‌ی دینی و الاهی باید مراکز و پایگاه‌هایی وجود داشته باشد که مؤمنان در اوقات خاص در آن خدا را بپرستند و او را یاد کنند. به‌همین‌منظور، خداوند در کلام خویش این بناها را به خود نسبت داده، «مساجد الله» خوانده است. این اصطلاح عنایت و توجه خاص خداوند به این مراکز را نشان می‌دهد. در آیه‌های متعدد قرآن، یاد خدا به‌صورت وصف اصلی و جداناپذیر مسجد مطرح شده است. در آیه‌ی 114 سوره‌ی بقره آمده است: «وَ مَنْ‏ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ‏ مَنَعَ‏ مَساجِدَ اللَّهِ‏ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها...»، چه کسی ستمکارتر ازکسانی است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری می‌کنند و سعی در ویرانی آن‌ها دارند... . از این آیه اثبات می‌شود که مهم‌ترین دلیل وجود مسجد زنده‌بودن یاد خدا در دل و جان بندگان اوست. فردی که مانع حضور مردم و یاد خدا در خانه‌های او شود، در زمره‌ی ستمکارترین انسان‌ها قرار می‌گیرد؛ زیرا طبق آموزه‌های قرآنی فقط یاد خدا باعث آرامش و آسایش روح انسان می‌شود. خداوند در آیه‌ی 36 سوره‌ی نور می‌فرماید: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»، [نور هدایت الهی] در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند اذن داده است که رتبه‌ی رفیع یابند؛ خانه‌هایی که نام او در آن برده می‌شود و همواره در آن تسبیح او گویند. از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پرسیدند که بهترین اهل مسجد کیست، فرمود: کسی که بیشتر به یاد خدا باشد. 2- اقامه‌ی نماز برگزاری نماز یکی از مهم‌ترین دلایل وجود مسجد است. نماز عبادتی است که انسان مؤمن، از آغاز تا پایان آن، در ظاهر و باطن به خالق یکتا توجه و نهایت خضوع و خشوع خود را دربرابر او اظهار می‌کند. خداوند خواسته است که بنده‌ی مؤمنش این عبادت ویژه را در خانه‌ی ویژه‌اش، مسجد، انجام دهد: «...مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً...» ، ...و مساجدی که نام خدا در آن‌ها بسیار برده می‌شد. ذکر خداوند بالاترین عمل و عبادتی است که در نماز متجلی می‌شود: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ» ، و نماز را برپا دار که نماز آدمی را از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد و مهم‌تر آنکه نماز یاد خداست و یاد خدا بزرگ‌ترین عمل است. بنابراین، بهتر است که بندگان ویژه‌ی خدا عبادت ویژه‌ی خود را در خانه‌ی ویژه‌ی او (مسجد) انجام دهند. خداوند ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل (علیه‌السلام) را مأمور می‌کند خانه‌اش، کعبه و مسجدالحرام، را که مرکز همه‌ی مسجدهاست، برای بندگان نمازگزار و طواف‌کنندگان آماده و پاکیزه کنند. نماز را در هر مسجدی می‌توان اقامه کرد و نباید آن را برای رسیدن به مسجدی خاص به تأخیر انداخت. برخی مفسران آیه‌ی «... وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ...» را به این معنا دانسته‌اند و گروهی دیگر آن را این‌گونه تفسیر کرده‌اند: «در وقت هر نمازی که دستور به‌جماعت‌خواندن آن داده شده به مسجد بروید». 3- اعتکاف در مسجد دراین‌باره که اعتکاف را می‌توان در هر مسجدی انجام داد یا باید در مسجدی خاصی باشد، میان فقها اختلاف است. برخی با استناد به عموم «فی المساجد» در آیه‌ی قرآن می‌گویند: در هر مسجدی می‌توان اعتکاف کرد اما اکثر علمای شیعه اعتقاد دارند اعتکاف باید در برخی از مسجدهای خاص باشد؛ مانند مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه، مسجد بصره یا مسجد جامع. 4- عروج به ملکوت و شهود آیات خدا معراج پیامبر (صلی‌الله‌علی‌و‌آله) از مسجد آغاز شد و در پایان به مشاهده‌ی برخی آیه‌های الهی انجامید: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» ، منزّه است آن [خدایى‏] که بنده‏اش را شبانگاهى از مسجدالحرام به‌سوى مسجدالأقصى - که پیرامون آن را برکت داده‏ایم- سیر داد، تا از نشانه‏هاى خود به او بنمایانیم، که او همان شنواى بیناست. مسجد می‌تواند برای همه‌ی مؤمنان صالح مبداء عروج و رسیدن به شهود آیه‌های خدا باشد و این امر به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) منحصر نیست؛ گرچه نوع خاصی از عروج به او منحصر بوده است. 5- طهارت روح و جان خداوند در قرآن اهالی مسجد بناشده براساس تقوا و رضای الهی را چنین معرفی کرده است: «لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ» ، هرگز در آن جا مایست، چرا که مسجدى که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن [به نماز] ایستى. [و] در آن، مردانى‏اند که دوست دارند خود را پاک سازند، و خدا کسانى را که خواهان پاکى‏اند دوست مى‏دارد. اصلی‌ترین هدف مسجد این است که روح آدمی را از پلیدی‌ها بشوید و انسان را به جمع محبوبان خالص پروردگار برساند؛ زیرا «وَ اللَّهُ‏ یُحِبُ‏ الْمُطَّهِّرینَ» ، و خدا پاکیزگان را دوست دارد. ذکر الاهی سبب تطهیر روح می‌شود و مسجد بهترین مکان برای این پالایش است. 6- تقرب به خدا مسجد از سجده و سجود آمده است. سجود به‌معنای نهادن پیشانی بر خاک برای اظهار خضوع و بندگی است. سجود نزدیک‌ترین حالت انسان به خدا و انتخاب نام مسجد برای خانه‌های خدا بیانگر این است که این مکان بهترین مکان برای نزدیک‌شدن به خداست. در موارد متعدد، خداوند این مراکز مقدس را «مساجد و مسجدهای خدا» می‌نامد و آن را به نام مبارکش اضافه می‌کند تا لطف و عنایت خاصش را به این اماکن و اهالی آن نشان دهد. «...وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ‏ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» ، یا خانه‌هایی که نام خدا در آن برده می‌شود و صبح و شام در آن‌ها تسبیح او می‌گویند. 7- کرامات ربانی و الهامات رحمانی حضور خالصانه و مستمر در مسجد به انسان کمک می‌کند که کرامت‌های ربّانی و الهام‌ها و بشارت‌های رحمانی بهره‌مند گردد. قرآن درباره‌ی مریم(سلام‌الله‌علیها) می‌گوید که او در محراب عبادتش همواره از رزق ویژه‌ی الهی بهره‌مند بود و هرگاه حضرت ذکریا(علیه‌السلام) که کفیل او بود به محراب عبادت مریم وارد می‌شد، رزق و روزی مخصوصی مشاهده می‌کرد و متعجب می‌شد: «کفایت او (مریم) را به ذکریا سپرد. هر زمان ذکریا وارد محراب او می‌شد، غذایی مخصوص در آنجا می‌دید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده‌ای؟! گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کسی بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد». بنابراین، حضور مداوم در مسجد برکت را به زندگی انسان وارد و آدمی را مشمول کرامت و عنایت الاهی می‌کند. ب- تربیتی 1- نظافت و زیبازیستی خداوند به زبانی عام، صریح و روشن می‌فرماید: «یا بَنی ءدَمَ خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلُّ مَسجِدٍ...» ، ای فرزندان آدم! هنگام حضور در هر مسجدی خود را بیارایید. مؤمنان برای ادای فرایض چند بار در شبانه‌روز در مسجد حاضر می‌شوند و براساس این فرمان خدا موظف‌اند هنگام حضور در مسجد خود را بیارایند، لباس‌های زینتی بپوشند و از بوی خوش استفاده کنند. ازسوی‌دیگر، به ابراهیم و اسماعیل (علیه‌السلام) فرمان داده است که خانه‌اش را برای طواف‌کنندگان، معتکفان و نمازگزاران پاکیزه کنند: «... وعَدِنا اِلی اِبراهیمِ و اِسمعیلَ اَن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّافینَ و العکِفینَ و الرُّکَّعِ السُّجود» گرچه این دستور درباره‌ی خانه خدا (کعبه) و اطراف آن است (مسجدالحرام)؛ اما به آن اختصاص ندارد. هر مسجدی باید پاکیزه باشد تا مؤمنان بتوانند با آرامش خاطر در آن عبادت کنند و روح خود را جلا دهند. 2- هدایت و نورانیّت در آیه‌ی 35 سوره‌ی نور، خدای تعالی خود را با پدیده‌ی نور معرفی کرده است و می‌فرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خداوند نور آسمان‌ها و زمین است. سپس با تمثیلی گویا این نور را تبیین کرده است: « مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ... »، مَثَلِ نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه‏اى است. آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته‌ی زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‏شود... . در ادامه‌ی تمثیل آمده است: «فی بُیوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسُمُه یُسَبّحٌ لَهُ فیها بِالعُدُ وِّ الاصال»، در خانه‏هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت‏] آن‌ها رفعت یابد و نامش در آن‌ها یاد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مى‏کنند. ویژگی نور این است که خودآشکار است و اشیای دیگر را نیز آشکار می‌کند. این مَثَل بسیار گویا است و می‌تواند درک ما را درباره‌ی خدا تقویت کند؛ خدایی که قائم به ذات است و هیچ نیازی به غیر خود ندارد و همه‌ی موجودات در سایه‌ی هستی او هستی می‌یابند. خلاصه‌ی آیه‌ی 35 و 36 سوره‌ی نور این است که خدا نور هستی است و مرکز این نور مسجد است. همان‌گونه‌که پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرموده است: «مساجد خانه‌های خدا در زمین هستند و برای اهل آسمان نورافشانی می‌کنند؛ آن‌گونه‌که ستارگان برای ساکنان زمین نورافشانی می‌نمایند». 3- حاجت‌خواهی از جمله کارکردهای مسجد در جوامع دینی این است که محل عرضه‌ی حوائج به پیشگاه خداوند، رازونیاز با او و درخواست از فضل و رحمت اوست. دراین‌باره، مرحوم طبرسی نقل می‌کند که برخی [مفسران] گفته‌اند: جمله‌ی «اَن تُرفَعَ» در آیه‌ی «فی بُیوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسُمُه...» به‌معنای رفع (بردن) حوائج در مساجد به پیشگاه خداوند است. مسجد خانه‌ی خداست و برای زیارت و ملاقات او و درمیان‌گذاشتن حوائج خویش هیچ جایی بهتر از آنجا نیست. 4- امنیت روحی و روانی در مواردی متعدد، قرآن مسجد را مرکز یاد و ذکر خدا معرفی کرده است. ازطرفی، خداوند بسیار تأکید کرده است که یاد او تنها راه است برای رسیدن به اطمینان، آرامش و امنیت روحی و روانی. «آگاه باشید که تنها با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد». ازسوی‌دیگر، در گفتگوی ابراهیم خلیل(علیه‌السلام) با مشرکان و بت‌پرستان، درمی‌یابیم که شرک عامل پریشانی، اضطراب و احساس ناامنی در روح ‌است: «چگونه من از بت‌های شما بترسم؟ درحالی‌که شما از این نمی‌ترسید که برای خدا همتایی قرار داده‌اید که هیچ‌گونه دلیلی درباره‌ی آن بر شما نازل نکرده است. کدامیک از این دو دسته (بت‌پرستان و خداپرستان) شایسته‌تر به امنیت و آرامش هستند اگر می‌دانید؟ آن‌ها که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، امنیت تنها از آن آن‌هاست و آن‌ها هدایت یافته‌اند». در آیه‌ی دیگر قرآن آمده است: «و اَنَّ المَساجِدَ لِلَّهِ فَلات َدعوا مَعَ اللهِ اَحَدا» ، مساجد مختص خداست و در آن غیر او را نخوانید. یعنی از شرک دوری کنید که عامل پریشانی و احساس ناامنی روحی و روانی است. افزون‌براین، درباره‌ی کعبه و مسجدالحرام می‌خوانیم: «... و مَن دَخَلَهُ کانّ ءامِنَّا...» ، و هر کس وارد آن (کعبه) شود در امان خواهد بود. مقصود از ورود به کعبه فقط ورود جسمانی نیست؛ بلکه مهم‌تر از آن ورود و حضور قلبی است و منظور از امنیت فقط امنیت ظاهری نیست؛ بلکه ضروری‌تر از آن احساس امنیت روحی و روانی است. بنابراین، مسجد پایگاه توحید و راه رسیدن به آرامش و امنیت روحی و روانی است. ج- اجتماعی 1- حیات دین در جامعه در آیه‌ی 40 سوره‌ی حج آمده است: «... لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ»، اگر خداوند بعضی مردم را به‌وسیله‌ی بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها و معابد یهود و نصارا و مساجد که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود ویران می‌گردد و قطعاً خدا به کسی که او را یاری می‌کند یاری می‌دهد؛ زیرا خدا سخت نیرومند شکست‌ناپذیر است. هدف دین‌ستیزان در برچیدن مساجد از جوامع دینی، درواقع نابودی دین و معنویت است. به‌دلیل‌اینکه آنان می‌توانند در غیاب دین و معنویت بر جوامع سلطه یابند و به اهداف خود برسانند. بنابراین، بر مؤمنان و متدیان واجب است که با همه‌ی وجود از مساجد و معابد حفاظت کنند. البته، روشن است که مقصود از حفاظت مساجد دربرابر دشمنان فقط حفاظت بنای آن نیست؛ بلکه مهم‌تر از آن حفظ مساجد از افکار و برنامه‌های پلید دشمنان است. 2- انس و وحدت در آیه‌های 107 و 108 سوره‌ی توبه دو نوع مسجد مطرح شده است: مسجد ضرار و مسجد بناشده براساس اخلاص و تقوا. مسجد ضرار این‌گونه معرفی شده است: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ... »، گروهی از منافقان مسجدی ساختند برای زیان‌رساندن (به مسلمانان) و تقویت کفر و تفرقه‌افکنی میان مؤمنان و کمینگاه بررسی کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود... از مفهوم این آیه برداشت می‌شود که مسجد سودمند مسجدی است که به همگان نفع برساند، ایمان مردم را تقویت کند، پایگاه وحدت و انس مؤمنان و مکانی برای فعالیت‌های اجتماعی اولیای خدا باشد. برخی مفسران از جمله‌ی «وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ» استفاده کرده‌اند و گفته‌اند: نباید فاصله‌ی میان مسجدها آن‌چنان کم باشد که روی اجتماع یکدیگر اثر بگذارند. بنابراین، آن‌ها که به‌دلیل تعصب‌های قومی یا اغراض شخصی مسجدها را کنار یکدیگر می‌سازند و جماعت‌های مسلمان را چنان پراکنده می‌کنند که صفوف جماعت آن‌ها خلوت، بی‌رونق و بی‌روح ‌شود، عملی برخلاف اهداف اسلامی انجام می‌دهند. 3- مساوات از جمله کارکردهای تربیتی و اجتماعی مسجد این است که پیام‌آور مساوات، برابری و رعایت حقوق دیگران و احترام به آن است. مسجد محل عبادت خدا، اظهار فروتنی دربرابر او و آراسته‌شدن به زینت اخلاق عالی انسانی و الهی است و این امر با تعدی به حقوق بندگان خدا و سرکشی و گردن‌فرازی در تعامل با آنان سازگار نیست. خدای حکیم در وصف مسجدالحرام می‌فرماید: «... وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ...» ، ...و مسجدالحرام که آن را برای همه‌ی مردم برابر قرار دادیم، چه کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند یا از نقاط دور وارد می‌شوند... . انحراف از مسیر حق و ستم به حقوق دیگران، عذاب دردناک الهی را به‌دنبال دارد. با این سخنان روشن می‌شود که خدای تعالی هرگز اجازه نمی‌دهد در خانه‌ی او به حقوق بندگان تعدی کنند و نیز روشن می‌شود که مسجد در جامعه‌ی دینی الهام‌بخش برادری، برابری، احترام به حقوق دیگران و دوری از تعدی و ستم است. د- اقتصادی حل مشکل اقتصادی کعبه مایه‌ی برکت است برای جهانیان و جوامع بشری: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمینَ» ، نخستین خانه‌ای که برای مردم و نیایش خداوند قرار داده شده، همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه‌ی هدایت جهانیان است. این آیه چگونه با آیه‌ی دیگری جمع می‌شود که خریدوفروش، معامله و کارهای اقتصادی را در مسجد ناخوشایند و مکروه معرفی کرده است؟ در جواب می‌توان گفت که مسجد پایگاه تقویت ایمان است. خداوند ایمان و تقوا را عامل مهم بهره‌مندی از رفاه اقتصادی و آسایش معرفی می‌کند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» ، و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند و برکات آسمان و زمین را بر آن‌ها می‌گشودیم؛ ولی آن‌ها حق را تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. بنابراین، با روی‌آوردن به مسجد و تقویت بنیه‌های دینی و معنوی می‌توان به رفاه و آسایش مطلوب نیز رسید. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد