آغاز
سابقة تشیع در میان ایرانیان به دوران رسول اعظم الهی می رسد. با آنکه دوران پیشوایان پاک شیعه به لحاظ حاکمیت دشمنان کینه توز اسلام و اهل بیت:از سیاه ترین بسترهای تاریخ تشیع به شمار می اید. اما بهره های علمی و معنوی ایرانیان از رهبران معصوم و یاری آنان در مآخذ تاریخی چشمگیر است. این ریشة اعتقادی که برگرفته از حس حق جویی و آزاد منشی ایرانی است، چنان استقبالی[1] را از امام رضا علیه السلامدر شهر های ایرانی به نمایش گذاشته است. که در بستر تاریخ به عنوان یک سند افتخار جاویدان خواهد ماند. وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همة آنان در یک نوشتار دشوار است. از این رو در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام رضا علیه السلامکه آغاز نامشان با حرف الف باشد، به گونه ای کوتاه بسنده می شود.
1. ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی[2]
معروفیت او به این نام از آن روست که حضرت امام رضا علیه السلام در نوشته از وی به مولی همدانی یاد می کند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار می اید؛ زیرا نام مولی همدانی در زمرة یاران سه معصوم دیده می شود.[3] و این افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته می سازد. پس از شهادت امام رضا علیه السلام از امام جوادعلیه السلام بهره می برد. و پس از آن حضرت نیز در گروه یاران امام علی النقیعلیه السلام جای می گیرد. ابراهیم بن محمد در زمرة وکلای امام هادیعلیه السلام است.[4] او چهل بار به زیارت خانه خدا می رود. کشّی درکتاب رجال خود، در ذیل أحمد بن اسحاق تصریح دارد که محمد بن مسعود، علی بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عیسی، ابو محمد رازی و أحمد بن ابوعبدالله برقی، برخی دیگر، همگی از ابراهیم بن محمد همدانی و ایوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه یاد می کنند. همچنین در ذیل سخن از ابراهیم بن محمد همدانی می نویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: « حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت که برای ایشان توطئهای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب می گردد «بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند: «اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری می کند، من نیز تو را به یاری پروردگار بشارت می دهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش.[5]
2. ابراهیم بن اشعری قمی
وی نخست پروانة شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامدر می اید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس می پردازد.[6]
او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم می باشد و برای همین از هردو بزرگوار روایت می کند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی می نویسد که حسن بن علی بن فضّال از آن روایت می نماید.[7]
3. ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی
از این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی خراسانی شناخته می شود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده می شود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامقرار می گیرد.[8] عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش می خوانند. کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت می کند.[9]
4. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)
وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می اید. برخی صلاحیتش را انکار می کنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید می نگرند. حدیثش را هم معتبر نمی دانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز تایید می کنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل می آورند.[10]
بی شک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیختة امام رضا علیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیت های برجستة شیعی در تاریخ اسلام به چشم می اید. بر اساس شایعات و انگیزه های سیاسی دشمنان اهل بیت:رخ می نماید. با کمی ژرف بینی در تاریخ روشن می شود که شخصیت های شیعی هرچه برجسته تر و در خدمت به اهداف اهل بیت:به توفیقاتی فزون تر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.
5. ابوخالد سجستانی
از یاران امام رضا علیه السلام، راوی حدیث است.[11] شیخ طوسی بر این مطلب تایید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ می نماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمی کنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را به عنوان یک واقعیت تلخ می پذیرند به جزگروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار می ایند و امامت امام هشتم را انکار می نمایند. بقیه نزد امام رضا علیه السلاممی روند و به امامتش ایمان می آورند. از این رو عدم پذیرش شهادت امام کاظم علیه السلاماز سوی یاران خالص آن بزرگوار را می توان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضا علیه السلام شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرة همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل می کند که ابو خالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه می پیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بی شک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظم علیه السلامیقین می نماید و در صف یاران امام رضا علیه السلام در می اید.[12]
6. ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا و راوی حدیث آن حضرت می داند.[13]
7. أحمد بن عامر
یار فرهیختة امام رضا علیه السلام است.[14] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار می اید. به سال 61 هجری دریاری امام حسینعلیه السلام به شهادت می رسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست، پسرش عبدالله بن أحمد از وی روایت می کند.[15]
8. ادریس بن عبدالله اشعری قمی
دانشمند و دارای کتاب است. از زکریا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت می کنند. دانش او مرهون بهره گیری از حضرت امام صادق علیه السلام، امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلاماست.[16] بی شک فردی که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل الگوگیری است.
9. ادریس بن حسین اشعری قمی
این راوی ثقه شمرده می شود. نزد امام رضا علیه السلامشرفیاب می گردد و به فراگیری دانش می پردازد و از آن حضرت روایت می کند.[1علیه السلام ]
10. ادریس بن یقین
وی اهل خراسان و از یاران امام رضا علیه السلاماست.[18]
پیش از امام رضا علیه السلامنیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام می رسد و از آن حضرت بهره می گیرد. اما بیشترین دوران بهره گیری او نزد امام رضا علیه السلاماست. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسنعلیه السلام نام می برد.[19]
11. اسحاق بن ابراهیم حضینی
در شمار یاران امام رضا علیه السلاماست، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین پیشوای شیعیان می رسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی می برد. در زمره روات حدیث است. از امام رضا علیه السلامروایت می کند.
علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت می کنند. برخی وثاقتش را تایید می کنند.[20]
12. اسحاق بن آدم
از شیفتگان علی بن موسی الرضا علیه السلامدر شهر قم به شمار می رود. کتابی هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابی الخطاب آن را روایت می کند.[21] به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسین بن ابی الخطاب نیز هست.[22]
13. ادریس بن زید
یار امام رضا علیه السلام، جلیل القدر و درست گفتار است.[23] شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه به دو طریق از او روایت می کند.[24]
پی نوشت ها:
1. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 308.
2. خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص 2علیه السلام 7.
3. قاموس الرجال، شیخ محمدتقی ششتری، ج 1، ص 189.
4. جامع الروات، ج 2، ص 21؛ التحریر الطاووسی، شیخ حسن (صاحب معالم)، ص 1علیه السلام ؛ ایظاء الاشتباه، علامه حلی، ص 2علیه السلام 7.
5. اعیان الشیعه، محمد امین، ج 2، ص 224.
6. الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
7. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص 554؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 203.
8. التحریر الطاووسی، ص 21؛ کتاب الرجال، ابن داود حلی، ص 48.
9. رجال نجاشی، ص 25؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
10. رجال شیخ طوسی، ص 361؛ رجال علامه حلی، ص 4؛ جامع الرواة، ج 1، ص 21.
11. رجال طوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614.
12. رجال الطوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 346؛ معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 21.
13. رجال نجاشی، ص 318؛ جامع الروات، ج 2، ص 396.
14. رجال نجاشی، ص علیه السلام 3؛ رجال شیخ طوسی، ص 365.
15. جامع الروات، ج 1، ص 51؛ رجال ابن داود، ص 38؛ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 128.
16. الفهرست، ص 42؛ رجال نجاشی، ص 84؛ جامع الروات، ج 2، ص 25.
17. رجال ابن داود، ص 4علیه السلام ؛ معجم رجال الحدیث، ج 2؛ ص 14؛ جامع الروات، ص علیه السلام 7.
18. رجال شیخ طوسی، ص 398.
19. جامع الروات، ج 1، ص علیه السلام 8؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 15.
20.رجال شیخ طوسی، ص 398؛ اختیار معرفةالرجال، ص 552؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 34.
21. الفهرست، ص 15؛ رجال ابن داود، ص 54.
22. رجال النجاشی، ص 53؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 30.
23. جامع الروات، ج 1، ص 36.
24. معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 10.